آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2 - صفحه 20
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-10 22:21:532024-12-11 22:35:54آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
این قانون های که استاد میگه 100درصد درسته ومن هرروز زندگی خودم بقیه همه رو زیر نظر گرفتم
واین حرفهای که استاد میگه خودشو نمایان میکنه
درباره راهنمای کردن وقانع کردن من برادرم باپدرم همیشه سر یه موضوعی بحث داشتن ومن فقط داشتم نگاه میکردم وچند سال هست این ادامه داشت یه شب من بهشون گفتم شماها نمیتونید
همدیگه رو قانه کنه هرچی بحث کنید بیشتر عصبی
میشد واز زندگی خودتو پس می افتند مثالهای استادو براشمون زدم وقانع شدن والان چند وقته باهم بحث نمیکنن وهردو دیدگاه خودشونو دارن
من طی این چند ساله خیلی خوب بود اصلا به هیچکس چیزی نمی گفتم والان نتیجه گرفتم و زندگیم از بقیه بهتر شده همیشه دلم میخواد مردمم
بیارم تواین راه ولی نمیشه ومن خیلی خودمو کنترل
میکنم ولی بعضی وقتها از دستم درمیره وحالم بد میشه تواین راه باید هرکس خودش بخواد تا بشود واگر کسی نخواد نمیشه کمکش کنی
من یکی از دوستان خیلی دستش خالی هست وبضی وقتها کمکش میکردم ولی این دوتا فایل گوش کردم دیدم اشتباه من دارم اونو گدا بار میارم
وچند روز پیش باهاش صحبت کردم گفتم تویه شرکت کار براش پیدا کردم اگه میخوای کار کنی
گفت نه چند وقت دیگه الان موفقیعت ندارم
ولی من فهمیدم دیگه ادامه ندادم ازشم معذرت خواهی کردم که بهش پیش نهاد کاردادم وگذشت دوروزه پیش گفت به مبلغ کمی به من پول میدی
خیلی هم مبلغ ش کم بود ولی با اقتدار گفتم نه
من حرفهای استادو میشنوم انجام میدم عملی میدونم جواب میده وهرکس توزندگی خودش باید انگیزه داشته باشه تلاش کنه روی پای خودش به ایسته
تشکر از استاد مهربون
بنام خداوندبخشنده ومهربان
سلام خدمت استادوخانم شایسته وهمه همسفران عزیز
ایامن می توانم زندگی دیگران راتغییر بدم؟
جواب خیر است ماهیچ گونه کنترلی برزندگی دیگران نخواهیم داشت فرق هم نمیکند که دیگران کی باشن ازخانواده، همسر، فرزند،پدرومادر برادووخواهر،دوست واشناوغریبه به هرانکس بغیرازخودمون.
چندین نمونه مثال ازخودم دارم که ازبستگان موضوعی رابه من گفتن وخواستن خودشون روخفه کنن تامن اون کاررابه شکلی که اونانصیحت میکنن انجام بدم که حتی یک موردهم اونشکلی که اونا میخواستن نشد وبعدها که بهش فکر میکردم متوجه میشدم که بنده خداچقدر درست میگفتن ولی من اصلا درکش نمیکردم اون موقع
یاچندین موردکه خودم میخواستم به نزدیکان خودم موضوعی رابفهمونم وچقدرزمان وانرژی میزاشتم وطرف عین خیالش هم نبودکارخودش رومیکرد وبعدن که خودش درموقعیت تجربش قرارمیگرفت وچقدرازمن عذرخواهی میکرد که چرااون موقع شمامیگفتی انجام نمیدادم
همین الانم که داشتم فایلوگوش میکردم داداشم ادمیه که کارش فقط نصیحت کردنه مردومه وازدرودیوارادم مشکل دارمیان سمتش که راهنمایی شون کنه ومشکلاتشون روحل کنه،داشتم فکر میکردم که این فایلو براش بفرستم تابفهمه کارش اشتباه ودراخرای فایل که استاد گفتن همین الانم اگه کسی رومیبینی که داره مسیرو اشتباه میره سعی نکنید که به اوبگیدوبخواین به اون بفهمونید که داری اشتباه میکنی خندم گرفت
ایات بسیارزیادی ازقران رااستادیاداوری کرد که خداوند به پیامبرهم میفرماین که تو نمیتونی درتغییردیگران نقشی داشته باشی،
مافقط وفقط مسئول زندگی خودمون هستیم
ماکنترل100درصدبرزندگی خودمون داریم وبه هران شکلی که بخواهیم میتونیم زندگی خودمون راتغییر بدیم،پس بایدزمان وانرژی ای که برایی تغییردیگران میزاریم تااونهاروتغییربدیم برای خودمان بگذاریم به اگاهی هایی که دریافت میکنیم عمل کنیم وانرژی رابرای بهبودخودمون بگذاریم
من فقط مسئول زندگی خودم هستم
من مسئول زندگی خودم هستم
من مسئول زندگی خودم هستم
من فقط وفقط مسئول زندگی خودم هستم
خداروشکر
تشکرازاستادعزیزبرای این اگاهی های بسیارارزشمند انشالله که بتوانم به این اگاهی ها عمل کنم خدایاشکرت
درپناه الله شادوسالم ثروتمندوسعادتمندباشیددردنیاواخرت
بنام خداوند بخشنده مهربان
خدایآ به امید تو
.
سلام به استاد عزیزم و دوستان گلم
میتونم بگم از وقتی این فایل ها اومده رو سایت من رفتارهای خودم رو بیشتر زیر تظر گرفتم
و دیدم خدایااااااااااااا روزی نیست ک من تلاش نکنم بقیه رو راهنمایی و هدایت کنم!
ی مدت بود ویدیو از مکانهای زیبای دنیا میدیدم
داداش کوچیکمم رو هم صدا میزدم بیا توهم ببین تصور کن اونجایی حسش کن فلان کن
بعد میدیدم وسطاش داداشم هعی داره ایراد درمیاره از دیدیو ها و اصلا تمرکز خودم رو هم بهم میزد
با خودم گفتم اخه چرا میخایی اینکارو کنی؟
این فقط یکی از نمونه هاش بود
بارها شده دستیارم رو میخام بزور بکشم تا بهش ی نکته رو آموزش بدم
اقا شاید اون نمیخاد شینیون یادبگیره دوست داره با یکی صحبت کنه بمن چه؟
از خدای خوب و مهربان میخام
که کمکم کنه
این پاشنه آشیلم رو برطرف ترش کنم
و برسونم خودم رو به یک زندگی درارامش
واقعن آرامش در زندگیم میخام
و برای این آرامش باید از درون تغییرات رو براه بندازم
به نام خدای مهربانم
چقد دارم حرفاتون روباتیک تک سلولهای بدنم درک میکنم
چقد درست میگین شما
خدایا شکرت من عضوی ازاین سایت هستم
ولی استاد عمل کردن به این آگاهیی ها جهاد اکبر میخواد
پسرم کلاس اول میره ودرگیر نوشتن تکالیفش میشم به زور میارمش بنویسه ولی به خودم میگم ولش کنه بذایه روز ننویسه بره مدرسه ببینه بین بچه فقط اونکه ننوشته بذا معلم دعواش کنه ولی دلم نمیاد
ولی دارم سعیمو میکنم که کمتر زور بزنم که کاراشو بکنه
من فقط قدرت دارم زندگی خدم وبسازم تعقیرش بدم
بارها دیدم که توجه من نصیحتای من روی افراد تاثیری نداشته واز خدای مهربان هدایت میخوام
استاد عزیزم من قبل از آشناایی باشما اصلا اعتماد به نفس عزت نفس نداشتم ولی خداروشکر میکنم وازتون ممنوونم که تونستم بهتر بشم الان واقعاااحس میکنم آدم باارزشی هستم من از خداوندم
پس ارزشمندم خدایی که به تمام فرشته هاش گف به منه انسان سجده کنن وبه خاطر اینکه یکی ازاونها سجده نکرد وفرمان شکنی کرد تا ابد از درگاهش ردش کرد
استاد عزیزم من الان از زندگیم راضی ام شاید بعضی وقتا بشه که حالم بد بشه و ازکوره دربرم ولی من به خاطر همین یه ذره بهتر شدنم خوشحالم ومیگم خدایا شکرت اینکه تونستم یه ذره بهتر بشم بازم میتونم من لیاقت اینرودارم که تمام نعمتهای پروردگارم روکه بی قید وشرط خلق کرده ازشون بهره ببرم
پس زینب کارتو به خدابسپار وفقطططط به اون دل بسپر که تنها یار تواوووست وبس
سلام زینب جان.
هدایتی، کامنتت یهو اومد جلوی چشمم.
اونم در حالیکه دیروز دقیقا به همین موضوع کامنتت برخوردم و با خودم گپ زدم:
برادر زاده ام 9 سالشه و کلاس سومه.
دیروز خونه مامانم دیدم برادرزاده ام بازی هاشو کرد و عصر قبل اینکه برگردن خونه به زن داداشم گفت مشق چی دارم.
ایشونم بهش گفت.
بعد کمی بهش توضیح داد باید چیکار کنه و ریحانه مشغول شد.
دقت کردم، زنداداشم اصرار نکرد به مشق نوشتنش از صبح.
عصر بهش یاداوری کرد.
یعنی اهل حرص و جوش خوردن برای مشق نبود به نظرم.
همونجا فکر کردم سمانه فایل استاد همینه ها…
اول که به خودم گفتم اصلا قضاوت نکن، چون خودت هم بچه داری، بعدا که بره مدرسه معلوم میشه خودت چه کاره ای.
بعد از خودم پرسیدم:
تو کمک میکنی به حافظ وقتی مدرسه رفت یا نه؟
دنبالش میدوی و بهش اصرار میکنی مشقاشو بنویسه یا نه؟
اجازه میدی خودش رو به رو شه با مسیولیت های مدرسه اش؟
اینکه درخواست کمک کنه و راهنماییش کنم یه چیزه، به جاش کارهاشو انجام بدم یه چیز دیگه.
زمانیکه خودم معلم بودم میدیدم بچه ها بعضی کارهاشونو مثل کاردستی و … میدادن اولیا براشون انجام بدن و میبردن مدرسه.
انتخابم الان اینه فقط راهنماییش کنم اگه ازم خواست.
امیدوارم اون زمان هم انقدر اگاه باشم و بمونم و درست با قضیه ی درس و مشق حافظ رو به رو شم.
حافظ الان 8 ماهشه قند عسلم.
ولی از الان باید باورهای درست رو بسازم تا زمان خودش درست عمل کنم.
زینب جان تحسینت میکنم که یه مامان اگاه هستی و روی رشد فردی و بهبود شخصیتت کار میکنی.
در پناه الله باشی عزیزم.
چند مورد تو کامنتت برام تلنگر بود و خیلی خوشم اومد و برام یاداوری های قشنگی هست:
اینکه برای ذره ذره ی تغییرات و بهبودهات سپاس گزاری.
از خدا کمک خواستی برای کارهات.
اینکه داری خودت و رفتارهاتو بهتر میشناسی.
اینکه متوجه ارزشمندیت به عنوان یه انسان شدی.
اینکه قبول داری انسانی و گاهی حالت بد میشه و از کوره در میری ولی برمیگردی تو مسیر بهبود.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام و درود بر استاد عزیز و خانم شایسته عزیز که باعث میشه استاد به سمت این فایل ها هدایت بشه البته از شما یادگرفتم که بگم خدای اون آدم هست که باعث میشه ما در زمان درست هدایت بشویم به این فایل ها و متوجه بشیم چه جاهایی دلسوزی کردیم و زوری خواستیم شرایط رو برای کس دیگه ای بهتر کنیم و از خودمون هم دورتر بشیم البته ناخودآگاه بوده و الان خیلی خوشحالم و خدا رو سپاسگزارم که این فایل ها رو میشنوم و البته مطمئنم که خواست خدا بوده و خدا رو هر لحظه شاکرم و سپاسگزار و قدردان این صحبتها و فایل ها رو میتونم بشنوم .و قدر دان وجود شما و هر روز که دارم این فایل ها رو گوش میدم بیشتر متوجه میشم چه جاهایی ندونسته و اشتباه به خاطر چیزهایی که بهم گفتن و برا شده باور به ضررم تمام شده و بابت این آگاهی و هدایت و آرامشی که دارم و برکتی که در زندگیم جاری خدا رو شکر میکنم و هر لحظه از خدا خواستم که کمکم کنه تا بتونم با پول و درآمد خودم دوره روانشناسی ثروت رو بگیرم تا بیشتر بتونم روی باورهام کار کنم تا نتایج مالی بیشتری بگیرم و دیگه فقط نتیجه هام باشه که بتونن به اطرافیانم و دیگران کمک کنه که کسی که بخواد و مسیر درست رو انتخاب کنه و با خدا رفاقت کنه و خدا براش بدون هیچ نگرانی و تلاش های بیخوده فقط یا باورهای درست و توحیدی زندگیش رو متحول کنه و تکتم رویا واهداف رو برآورده کنه .خدایا سپاسگزارم و سپاسگزارم .
بِسمِ الله رَحمنِ الرَحیم
وَإِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَهٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ
(35 انعام)
و چنانچه انکار و اعتراض آنها تو را سخت و گران میآید اگر توانی نقبی در زمین بساز یا نردبانی بر آسمان برافراز تا آیتی بر آنها آوری! و اگر خدا میخواست همه را مجتمع بر هدایت میکرد؛ پس تو از جاهلان مباش.
سلام به استادِ جان و خانم شایسته عزیزم
الله کلامم را جاری سازد…
چقدر دقیقا قانون داره کار میکنه
وقتی که هدایت خواستم از خداوند تا نشتی های انرژیم شخصیتیم رو ازم رفع کنه من رو دقیقا هدایت کرد به دوره گام به گام تحول زندگی من قسمت 13، و همزمانی این فایل با فایل جدید استاد ( آیا من میتوانم زندگی دیگران را تغیر دهم؟)
و این امر باعث شد این پاشنه آشیلم از ریشه حل بشه
شکرِ خدا
• تک به تک ما به یک اندازه به منبع ثروت، منبع نعمت، منبع روابط، منبع عشق، منبع سلامتی، منبع حال و احساس خوب، منبع، زیبایی، منبع خوشی و شادی و…. دسترسی داریم.
و اگر کسی دستش از این منبع کوتاه باشد و یا دستش جلوی عاملی غیر از خداوند دراز باشد، جهان با هزاران طریق به او نشان میدهد و به او میفهماند که در مسیر اشتباهی است، که او برای دریافت نعمت ها داره از مسیر نادرستی میره که انتهای این مسیر سنگلاخی به نابودی و تباهی ختم خواهد شد..
و دقیقا همین سنگلاخ های کوچک و بزرگ دارند به او میفهماند که فدات بشم این مسیر، مسیر نادرسته، ببین داره به ماشینت آسیب وارد میشه، ببین هرچی داری پیش تر میری، خرابی های ماشینت داره بیشتر میشه، کمک های ماشینت خراب شد، جلوبندی ماشینت خراب شد و اگر همچنان ادامه بدی خودتو ماشینت باهم دیگه تباه خواهی شد…
بیا و از اون مسیر راحت تر و زیباتر برو که آسفالته و لذت میبریو خیلی سریع تر به مقصد میرسی بدونِ خرابی و آسیب به خودتو ماشینت…
اگر چشم بینا داشته باشد، اگر گوش شنوا داشته باشد، اگر قلبِ تسلیم داشته باشد…، هدایت را دریافت میکند و به مسیر خداوند، مسیر هموار، مسیر دلخواه، مسیر راحت و پر از زیبایی هدایت خواهد شد…
اما اگر اینهارا نداشته باشد و به مسیر خودش ادامه دهد، سرانجامش پر واضح خواهد شد…
• و اما این وسط آیا درسته من برم به دنبال او تا بخواهم او را از این مسیر منصرف کنم و به مسیر خداوند هدایت کنم؟
اول از همه خودم داغون خواهم شد در این مسیر، ماشین خودم توی مسیر اون یارو خراب خواهد شد، خودم ضربه های وحشتناکی خواهم خورد، و از مسیر اصل و مسیر هموار مایل ها فاصله خواهمگرفت، منی که داشتم مسیر خودمو سوت زنان، با عشقو حالو زیبایی میرفتم، وارد مسیر اون شخص خواهم شد و به خودمو ماشینم خرابی وارد خواهم کرد، که چی؟ که تهش اون بابا بگه من مسیر خودمو ادامه میدم، و من میمانمو این همه ضربه و خرابی و پشیمانی که به بار آوردم، فقط بخاطر اینکه خواستم یک شخص رو به راه درست هدایت کنم…
نه آقا علی این درستش نیست…
• درستش اینه که تو مسیر خودت رو بری، مسیر خداوند و مسیر اصلی رو بری…
در این صورت اگر کسی وارد مسیر سنگلاخی شد، میتونه باهات تماس بگیره و ازت (درخواست) کنه که آقا علی، شما ک اینقدر مسیرت راحته، همواره، پر از نعمت و زیبایی، پر از تیک خوردن اهدافته و…
از کدوم مسیر رفتی؟میشه به من آدرس بدی و منم وارد این مسیر شم؟
در این صورت میتونی بهش آدرس درست رو بدی…
بله این کارِ درسته.
کامنتم رو با شاه بیتی از مولانای جاااااان که دقیقا راجب به این موضوع سروده شده تمام میکنم:
این جفای خلق با تو در جهان
گر بدانی گنج زر آمد نهان
خلق را با تو چنین بدخو کنند
تا ترا ناچار رو آن سو کنند
دوست عزیزم، اگر خلقِ جهان و شرایط زندگیت با تو بدخو میکنند
فقط برای اینه که تو را رو آن سو کنند…
تا تورو به سمت اصل، به سمت خدایی که ازش فاصله گرفتی برگردونه…
در پناه قادرِ مطلق باشید…️
به نام الله یکتا و مهربان.
سلام به استاد نازنینم.
سلام به بچههای گل.
لا اکراه فی الدین.
در دین هیچ اجباری نیست.
چقدر آگاهی ام، درکم نسبت به قرآن و قوانین خداوند بیشتر شده که بیشتر مواقع آرامش دارم
احساس میکنم پشتم قرصه، احساس میکنم
تو آدما هستم و نیستم به این معنی که آدما هر کدومشون فرشته نجاتی برای من هستند و تنها
خداوند قدرت مطلق هستش.
من آرامشی که دارم به هیچ چیز عوضش نمیکنم
یعنی جنس این آرامش فرق میکنه دغدغه هام کمتر شده، و من تنها کاری که من فقط میتونم انجام بدم این هست که دعای خیر و برکت و خوشبختی برای استاد بزرگوار بکنم.
چقدر من با این آیه احساس آرام بودن میکنم که
خداوند حرف زور نزده،
قوانینش اختیاری هستش،
تو هر مسیری قرار بگیریم کمکمون میکنه،
این آیه یکی از آیه های کلیدی قرآن هست برای اینکه قرآن و قوانین خداوند را بهتر درک بکنیم این آیه خیلی برامون کمک کننده هستش.
من قدرت تغییر هیچ کسی غیر از خودم را ندارم
وقت و زمان و انرژی ام برام ارزشمند هستش این
را من موقعی درک کردم که برای یکی از نزدیکانم
به از کودکی با هم بزرگ شدیم به خاطر شخصیت
فوق العاده دوست داشتنی اش من 8 ماه وقت
شبانه روزی صرف کردم که بیشتر به خاطر این بود که اولا در مسیر خواسته ام بود یعنی هدف من این بود که میخواستم مهارت ام افزایش بدم و یه جورایی توانایی هام را تست بکنم که از این لحاظ من خیلی راضی هستم چون باورهام خیلی، خیلی
قویتر شد و باورهای خوبی هم برا خودم ساختم.
از اونجایی که من نتایج فوق العاده ای را تو کارم
میدیدم خیلی علاقه شدیدی داشتم که داداشم هم
به روش من عمل بکنه همه کاری کردم تا اون هم
مسیر من را بره، نه مسیر من البته مسیر ساده تر
و با هزینه و زمان خیلی کمتر، اما چه اتفاقی
افتاد؛
اون روش خودش نه تنها تغییر نداد بلکه با قدرت
بیشتر به روش عمل کرد یعنی من این وسط
فقط خودم را خسته و احساسم را خراب میکردم
و این احساس بد باعث که از لحاظ جسمی هم آسیب جدی ببینم.
من بعد از این داستان هدایت شدم به این فایل و فایل قبلی و بیشتر درک کردم که من برای تغییر
هر کسی غیر از خودم عاجز هستم و باز هم به خاطر اینکه خیلی دوستش دارم، دارم تمرین میکنم یواش یواش دیدگاهم را در مورد داداشم
تغییر بدم و بزارم برا خودش به صورت مستقل عمل بکنه یعنی همانطور که من هدایت شدم و این
آگاهی ها را دریافت کردم اجازه بدم اون هم تکاملش
را طی بکنه و با دیدن نتایج تغییر بکنه نه با زور و دلسوزی کردن.
پیروز و سربلند باشید.
با سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان
استاد خیلی ممنون که این سری فایل ها رو واسمون میذارید و چقدر خوب مثال میزنید وما رو آگاه میکنید خیلی از شما سپاسگزارم
راستش استاد برای من مفهوم امربه معروف ونهی از منکر گنگ هستش با توجه به تعاریف شما
آیا منظور از امربه معروف ونهی از منکر عملی هست وقتی ما قادر به تغییر دیگران نیستیم و باید دخالت کردن ودلسوزی کردن در زندگی اطرافیان رو کنار بزاریم این مفهوم امربه معروف ونهی از منکر چه جایگاه ومفهوم داره
باز هم از شما تشکر میکنم
استاد عزیزم سلام. مریم نازنینم سلام. دوستان هم فرکانسی ام سلام.
ممنون از همه به خاطر کامنت های عالی و پر از نکته که خیلی درس ها گرفتم و الان در این زمان، روزیم شد که بتونم برای این دو فایل، کامنت بنویسم.
استاد جانم در اینجا با این صحبت هایتان، من یاد خاطره شروع اشنایی ام با شما افتادم. حدود 10 سال پیش دوست بسیار نازنینم که عضو این سایت هم مدت ها بود، وقتی حال بد من رو از پشت تلفن فهمید (موقعی که در اوج افسردگی بعد از زایمان و در اوج جاهلیت وابستگی، بودم), از طریق ایمیل، یکسری از فایل های رایگان شما رو برای من فرستاد و گفت گوش کن و عمل کن…. بهت قول میدم که زندگیت زیر و رو می شود… من هم گوش کردم و انصافا کلی کیف کردم و به خاطر عدم عزت نفس و اعتماد به نفس از دست رفته ام، برای اینکه تایید بگیرم از همسرم که این ها حالا خوبه یا نه که گوش کنم …؟؟!!! از ایشون پرسیدم و در ابتدا ایشون هم خوششون اومد و بعد از چند فایل کلا استاد رو رد کرد و نظر منفی اش را گفت و من هم خیلی زود تحت تاثیر قرار گرفتم و گذاشتم کنار و به همون زندگی نکبت بار که خودم خلق کرده بودم، ادامه دادم ….. چون من اصلا در مدار دریافت اون اگاهی ها نبودم و کتک خورم خیلی ملس بود و ….. و حدودا یک سال بعد، با پتک از روزگار یا لگد بد از روزگار از جا پا شدم و تسلیم به درگاه پروردگار شدم و ازش حال خوب خواستم ….و دوباره اون دوست نازنینم که همیشه دعا گویش هستم، اومد پیشم و این سری بهم یاد داد که چطور عضو سایت بشم و از محصولاتش بخرم. از خرید کتاب های صوتی استاد شروع کردم و دانلود کردم و رو فلش ریختم و همش فقط گوش میکردم …خلاصه که آغاز تغییر بنیادین شیما بانو این بود و بس ……
نتیگه : پس من تا نخواستم، به راه راست هدایت نشدم که نشدم ….
و نتیجه دیگر که این سری، اصلا اصلا اصلا با کسی مشورت نکردم که نکردم که این صوت ها به نظر شما چطور است!!؟؟ مخصوصا همسرم ….
ایشون تا الان هم میدونند که من دنباله گر استاد هستم، ولی هنوز که هنوزه ترجیح میدم جلوی ایشون فایل گوش نکنم ….
و جز تعداد بار اندکی، خیلی کوتاه براشون فابل هایی از استاد فرستاده ام…. اما اصلا نه اصرار و نه توضیح زیاد …. چون میدونم که اگر ایشون در مدار تغییر باشند، خودشون مشتاقانه دنبالش میروند، حالا یا از طریق استاد یا هر طریق دیگری …و تا الان این اتفاق نیافتاده …
و این هم نتیجه بعدی که اصلا به فکر تغییر هیچ کس نیستم که نیستم …خدا رو سپاس
اما قسمتی از ماجرا این است که من هم مثل خیلی از کامنت های دوستان، مخصوصا مادرها، دنبال تغییر فرزندم بوده ام و بعضی اوقات خیلی کنترل گری دارم… با اینکه میدونم این نتیجه عکس داره و همیشه به خودم گفته ام که تا زمانیکه تو بتونی خوب رو خودت کار کنی و نتیجه ها بگیری، اون موقع برای علی اگر بخواهد و در مدار درستی باشد، میتونی الگوی خوبی باشی و این راه بهترین است…. اما اعتراف میکنم که در این موضوع خیلی خوب عمل نکرده ام و مثلا در زمینه انجام تکالیف علی جان، خیلی گوشزد میکنم …. اما با این فایل و خواندن کامنت ها، درس ها گرفتم و در تلاشم که بهبود گرایی داشته باشم ….
خدا قوت استاد جانم، مریم بانو جانم
در پناه خود خودش باشین
شیما بانو
به نام الله یکتا
این گوشزد کردن برای بقیه شده خوراکمون مخصوصا برای بچه مون
مسواک زدی،دستشویی رفتی،کلاهتو بپوش سرده،اینجا برو،اینجا نرو،غذاتو خوردی،سلام کردی،خداحافظی کردی،در رو بستی و هزاران هزار حرف مسخره که الان که دارم مینویسم حالم بد شد که چقدر بد کردم تا الان،یک نفر فقط یکی از این حرفها رو هر روز به من یاداوری کنه چقدر میتونم بهش پرخاشگری کنم…بخاطر همینه که هر چقدر بچمون رو نصیحت میکنیم و کارهاش رو بهش گوشزد میکنیم اتفاقا برعکس عمل میکنه و اصلا گوش نمیده و به نظرم کاملا حق داره،خدایا شکرت که آگاهم کردی و منو ببخش و منو از هدایت شدگان قرار بده
الهی آمین
ممنونم از شما دوست عزیز بابت این کامنت زیبا
سلام و ارادت
خدمت استاد عزیز و خانم شایسته
چرا ما فقط و فقط مسئول تغییر و بهبود زندگی خودمان هستیم؟
به این دلیل که جزء قوانین غیر قابل تغییر خداوند است
به این دلیل که هیچ برگی بدون اذن خداوند از درخت نمی افتد وهرکس امادگی تغییر را داشته باشد خداوند هدایتش میکند
چراحیاتی است که: ناتوانی خود در تغییر زندگی دیگران را بپذیریم؟
به این دلیل که 100درصد انرژی و توان خود را باید خرج بهبود خود کنیم ودر غیر این صورت با ایجاد نشتی انرژی هم به خود ظلم میکنیم
هم خدایی خدا بی احترامی میکنیم
مفهوم جهل از دیدگاه خداوند چیست و چطور باید از جاهلان نباشیم؟
اره این تجربه را منم توی گذشته داشتم هم زمانی که دیگران توصیه هایی برای بهبود زندگی من داشتند که من یا درک نمیکردم یا به ان عمل نمیکردم
و
هم زمانی که ساعتها و بعضی وقتها روزها برای یک نفر حرف میزدم تا به اصطلاح بیاد توی راه درست
اما بعد از یه مدت :
دچار خستگی ذهنی شدید
دچار اتفاقات ناخوشایند و نامناسب
دچار افت شدید انرژی جسمی
دچار عدم تمرکز و بی هدفی
و دچار مسائل شبیه به اون فرد و افراد میشدم
ومهم تر از همه نه تنها اون فرد تغییری نکرده بود بلکه من خودم به شدت از اون فرد توی اون مسئله خاص بدتر عمل میکردم
وبعد از یه مدت خود اون فرد به من تذکر میداد فارغ از نیش وکنایه
اره اونقدر این (شرک ) را با گوشت و پوستم حس میکنم که حد نداره
اینکار را توی مسائل
مالی
روابط
سلامتی
بدهی
معنویت
کسب وکار
برای خواهر وبرادر و پدر و مادر ؛ دوست ؛ اشنا؛ همکار و هر کسی با من مکالمه داشت
انگار من مآمور بودم که انسانها را به را راست هدایت کنم
و توی هر کدوم چندیدن و چند بار تجربه کردم
خدا را شکر از عید تا الان خیلی روی این موضوع کار کردم در حدی وقتی هر جا ( کاری و خانواده توی جمع هستم دیگران تعجب میکنن که وحید چش شده چرا فقط نظاره گره و حرفی نمیزنه توصیه ای نمیکنه
مثلا پسرم میخواست وام بگیره که ماشین بخره !
من قبلا هزار تا دلیل منطق میاوردم که حالا این غلطه یا درسته
اما الان فقط بهش گفتم نمیدونم اگر فکر میکنی میتونی انجام بده و اگر هم اشتباهه انجام نده
یا همکارم داشت در مورد یه مشکلی با همکارمون صحبت میکرد این همکار ما همیشه با یکی مشکل داره (الگو تکرار شونده) و من داشتم چایی میخوردم به محضی که چایی تموم شد بهش گفتم اینم میشه و خدافظی کردم و رفتم
واقعیت الان جوری شده که به این جور موارد که بر میخورم سریع مسیر را تغییر میدم و یا هنذفیری میزارم توی گوشم
والان که خوب فکر میکنم به شدت کم توی این موقعیت قرار میگیرم که بخوام وقت خرج کنم برای تغییر دیگران
و به شدت دیگران کم باهام دردل میکنن
خدایا شکرت
جدیدا خیلی برای خودم وقت میذارم
همش دارم یا فایل گوش میکنم یا سعی میکنم تمرین انجام بدم
و یا اهدافی برای خودم ایجاد میکنم
و یا مشغول باور سازی هستم
نمیدونم مربوط میشه به فایل یا نه؟
ولی چند روز بود که ذهنم درگیر خودم بود از هر جهت
به این شکل
که
وحید تو 37 سال از خدا عمر گرفتی ازدواج کردی و دو فرزند داری(خدایا شکرت)
تقریبا یه جورایی از اویل سال راهنمایی همش در گیر این واون بودی و وقتی هم ازداواج کردی درگیر مسائل این و اون
خب که چی ؟
برای چی ؟
پس خود چی ؟
وحید
استاد بعضی وقتا ادم میخواد سرش را دیوار بکوبه
از مال دنیا دقیقا هیچی
(بدهکار)
از نظر روابط وضعیت جالبی نداری
از نظر سلامتی جسمی (خدا را شکر عالی)
از نظر سلامتی روحی ( نشخوار ذهنی داری)
از نظر معنویت وضعیت( 45درصدی داری)
وقتی فکر میکنم میبینم اگر من اون زمانهایی که برای دیگران گذاشته بودم را 10درصد خرج خودم میکردم الان اوضاعم 180 درجه بهتر بود
البته به قول استاد گذشته گذشته و مهم نیست
مهم اینکه الان در این موضوع بسیار عالی عمل کردم و مهم تر اینکه جلوی نشتی انرژی را گرفتم
و چقدر خوبه هرکس خودش به خودش انرژی بده
و برای خودش ارزش قائل بشه
همیچنین از نظر من به خدایی کردن خدا احترام بزاره
استاد شما دقیقا به موقع وبه جا فایلی را اماده میکنید که باید اماده کنید
خدایا شکرت که با الهامات بجا به استاد عزیزم ایده ی مناسب برای تهیه یک فایل بیظیر برای ما را میدهی
سپاسگزارم
به نام الله یکتا
این جمله که:
چرا ما فقط و فقط مسئول تغییر و بهبود زندگی خودمان هستیم؟
به این دلیل که جزء قوانین غیر قابل تغییر خداوند است
باید هر روز به خودم بگم که سُنت خداوند غیر قابل تغییره و اگر من بپذیرم که تلاش من برای تغییر دیگران و نصیحت کردنشون مثل این هست که هر روز بشینم با یک تکه سنگ حرف بزنم و نصیحتش کنم و توقع داشته باشم که اون آدم بشه و تائید کنه و عمل کنه این احمقی من رو میرسونه و نه احمقی سنگ رو…وقتی خواست خداوند این هست من بنده چه قدرتی دارم،هیچی،هیچی آقا،ول کن،بپذیر که هیچ توانایی نداری و اگر فقط همین یک جمله رو باور کنیم کُلاً همه رو ول میکنیم و فقط میچسبیم به خودمون و اهدافمون و تجسم کردن و شکرگذاری تا هم در این دنیا در بهشت زندگی کنیم و هم در آخرت….
خدایا شکرت
ممنونم ازت بابت این کامنت عالی