بررسی موردی یک دوست، بوسیله قوانین ثروت - صفحه 18
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/12/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-12-09 12:50:582024-06-27 06:34:01بررسی موردی یک دوست، بوسیله قوانین ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم: بنده تازه عضو سایتتون شدم. فایل بررسی موردی یک دوست بوسیله قوانین ثروت رو گوش کردم اول صحبت هاتون در خصوص ایده های مکرری که دوستتون داشت و تا یک سال بعدش هم اجرا نکرده بودو تا زمانی پولش دیگه تموم شد و پولی هم برای تهیه غذا نداشت رو گفتین و بعدش رفتین به موضوع پاسخ دادن به سوالات کسانیکه بصورت غیر مجاز از فایلهاتون استفاده کردن که گفتید راضی نیستم. ولی نتیجه موضوع اصلی رو که قهرمان داستانتون بوده رو نگفتین بالاخره چی شد. آیا موفق شد یا نه؟. ببخشید این پیام رو خدمتتون ارسال کردم فقط بخاطر اینست که شنونده دوست داره نتیجه صحبت هاتون رو بدونه.
با تشکر ویژه از شما.
باسلام به استادعزیز
استاد من دانشجوی تازه وارد شما هستم و روزهای اول که وارد سایت شما شدم به خودم تعهد دادم که با دقت تمام وتمرکز قانون رو یاد بگیرم و برای یادگیری زمان نزارم
واروم اروم جلو برم و هیچ عجله ای برای نتیجه نداشته باشم و در این مدت با توجه به فرکانسهایی که فرستادم چندین برابر نتیجه گرفتم در صورتیکه اصلا به نتیجه آش فکر نمیکردم و فقط در طول مسیر فقط احساسم رو خوب نگه داشته بودم ولی ایمان ویقین واطمینان داشتم خداوندتنهام نمیذاره عاشقمه ودوستم داره
وقوانین به اندازه ای که روی باورام کارکردم جواب داده دربعضی موارد حتی بیشتر
و زمانیکه وارد سایت شدم دو تا از محصولات شما رو خریدم و دارم کار میکنم ولی بیشتر روی فایلهای رایگان شما کارمیکنم که بینظیرند
باتشکر از شما
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و خانواده بزرگ و دوست داشتنی عباس منش
اول نظرمو خدمت استاد عزیز بگم که بعد از حضرت علی تو مردی
دوم اینکه من مثل دوست شما یه مقدار پول داشتم و چون دو سه سال پیش از تورم وحشتناک خبری نبود درست سرمایه گذاری نکردم و نه تنها سود نکردم بلکه ضرر هم کردم و حالم خیلی خیلی بد بود تا اینکه خدا منو به این مسیر هدایت کرد و به لطف خدا جذب مالی خوبی تویه این 3 ماه داشتم و حدود دو سوم از سودی که باید قبلا حرکت میکردم ولی چون ترس هایم مانع حرکتم شده بود به سرمایه ام برگشت و الان داشتم به خودم میگفتم اگر خدا یه لطف دیگه بکنه و یک سوم دیگشو برام زنده کنه دیگه من نسبت به دوستانم که سرمایه گذاری خوبی داشتند احساس عقب افتادگی ندارم و هم تراز اونا سود خوبی داشتم و دیدم موقع نماز شد و وقتی داشتم حمد رو میخودم یهو چیزی رو دریافت کردم دوست داشتم اعتراف کنم و اون پیام این بود که با یک صدا و لحنی بمن گفته شد ای بنده من مگر من بیشترشو بهت ندادم اگر بقیه مبلغ سود اینقدر برات مهمه چرا یه مبلغ یا قیمتی برای اینکه در این مسیر هدایتت کردم نمیگذاری چرا یه قیمت روی اینکه یه ارتباط خیلی خوبی که با من نسبت به گذشته پیدا کردی نمیگذاری چرا یه قیمت رو ارتباطمون رو عشق معنویت روی آرامش الان روی سلامتی و شجاعتت روی تغیییر باورهات روی تقویت ایمانت روی دستاورت هایت و از همه مهمتر یه قیمت روی اینکه خیلی از ناخواسته هایی که بدون اطلاع تو دور شدن و از مسیر و فرکانس تو خارج کردم نمیگذاری ؟ چرا ای بنده من فقط پول برات ملاک هست ؟ و همانجا یه حس شدید شرمندگی بهم دست و در قنوت با زبان خودم فقط ازش طلب بخشش کردم و بابت این پیامش و آگاهی که بمن داده بود بی نهایت سپاسگذاری کردم و دیدم شاید در سرمایه گذاری سود مورد انتظارمو نداشتم ولی الان که از خودم بابت تغییراتم و دستاورهام و رابطه خوبم با خدا و انرژی کائناتش جذب های خوب مالی و معنوی و هدایتم به این مسیر و آشنا شدن با راهنمای خوبی مثل استاد و شما دوستان عزیز تراز میگیرم میبینم نسبت به انتظار خودم و به نسبت اون دوستانم که سود خوبی داشتن خیلی جلوترم و به معنی واقعی کلمه ثروتمند تر هستم و خیلی هم بیشتر ثروتمند تر خواهم شد و از همه چیز خودمو رها کردم و خودمو وزندگیمو به خودش که خدای بهترینها هست سپردم و مطمئنم بهترینها رو بمن خواهد داد.
ممنون که دیدگاه منو ملاحظه فرمودید چون برای من خیلی پیام آرامش و شادی و…. داشت که بیان کردم گفتم هم برای استاد عزیز دیدگاهها مهمه و هم شاید برای دوستان حامل پیامی باشه.
به قول استاد عزیز ثروتمند و سعادتمند باشید.
دوستانم سلام
من هرروز دارم در شکرگزاریهام از آفرینش استاد عباسمنش از خدای مهربون تشکر میکنم ،ولی میدونم تا توی مدار نباشی ادمهای هم فرکانست رو نمیتونی ملاقات کنی ، داستان ترمزها و رفعشون راه زندگی من رو متحول کرد.
هر روز حداقل هشت ساعت دارم به فایلهای ایشون گوش میدم در همه موقعیتی ودر هر حالی سرکار، تو ماشین وقت ناهار صبحانه تو باشگاه ..اگر بخام بگم از تغییرات تمومی نداره
خدایا خداوندا شکرت
خدا را سپاسگزارم که با این مجموعه آشنا شدم. من در حال حاضر از فایل های رایگان در حال استفاده هستم. امیدوارم که موقعیتی پیش بیاد که توانایی خرید فایل ها را هم داشته باشم. بنابراین، شایسته دیدم که حداقل از شما برای این فایل ها که با زحمت و علاقه تهیه کردید تشکر کنم. خداوند به شما و این مجموعه خیر و برکت عطا کند. سربلند و پیروز باشید.
منشا تمام رنج های انسان در این است که ذهن و الگوهای ذهنی کنترل زندگی را در دست میگیرد
بسیاری از ما آدمها تصور میکنیم که بر افکارمان کنترل داریم ، اما چنین نیست ، فکر اتفاق میافتد
عبارت “من فکر میکنم” ، مانند این است که بگویی من غذا را هضم میکنم ، من خون را در رگهایم به جریان در می آورم ، غذا هضم میشود بدون اینکه تو فاعل آن باشی ، خون در رگها جریان میابد بدون اینکه تو فاعل آن باشی ، فکرها نیز در سر می آیند و میروند بدون اینکه تو فاعل آن باشی ، زمانیکه با ذهن همزادپنداری میکنیم ، یعنی خود حقیقی مان را با ذهن و افکار درون سرمان یکی میدانیم هیچ کنترلی بر زندگی نداریم ، میشویم برگی در باد فکرها ، فکرها هر کجا بروند ما نیز میرویم ، یا در گذشته هستیم یا در آینده ، اکهارت تول نویسنده ی کتاب نیروی حال ذهن مشاهده نشده را ایگو میگوید ، ایگو یا ذهن مشاهده نشده ، به گونه ای بر انسان چیره میشود که تمام هویت خویش را از آن میگیرد ، یعنی اصلا نمیتوانیم تصور کنیم که چیزی فراتر از افکار و ذهن مشاهده نشده یا ایگو هستیم ، در واقع دلیل همزادپنداری ما با ذهن این است که ذهن را مشاهده نکرده ایم ، سالها با ذهن مشاهده نشده زندگی کرده ایم بدون اینکه متوجه این حقیقت باشیم که ما حقیقتی فراتر از افکار و ذهن هستیم ، اگر بخواهم خدا را به صورت کاربردی در زندگی احساس کنم باید بگویم آن حقیقتی که میتواند ذهن را مشاهده کند خداست و در درون من ، تو و هر انسان دیگری هست
اگر میخواهی خدا را در همین لحظه احساس کنی ، به فکرهای درون سرت توجه کن ، قبل از اینکه ادامه ی متن را مطالعه کنی ، برای چند ثانیه به فکرهای درون سرت توجه کن…
.
.
.
وقتی تو این قابلیت را داری که افکارت را مشاهده کنی ، پس خدا در وجودت هست.
ذهن هر چقدر پر سر و صدا باشد ، باز هم در زیر لایه های تمام افکار و سر و صداها آرامش و سکوتی عمیق وجود دارد
من همیشه از این مثال استفاده میکنم : هنگام اجرای نت های موسیقی ابتدا سکوت هست ، سپس نت ها در این سکوت متولد میشوند و حتی لابلای این صداهای موسیقیایی سکوت هست و بعد از اجرای موسیقی نت ها در سکوت محو میشوند ، در واقع هر موسیقی در سکوت متولد میشود ، در سکوت زندگی میکند و در سکوت میمیرد
زندگی تمام موجودات من جمله ما انسان ها نیز در فضای سکوت خدایی متولد میشود ، جریان میابد و باز به سکوت ختم میشود.
زمانیکه افسار زندگی در دست ذهن مشاهده نشده یا ایگو میافتد ، آن سکوت و آرامش پرشکوه درون فراموش میشود به عبارتی ریشه ی اصیلمان را از یاد میبریم
فردی که ایگو بر او چیره شده است محتواهای ذهنش تغییر میکند اما ساختار ایگویی اش تغییر نمیکند
محتواهای ایگو توسط ورودی ها قابل تغییر است ، اما هر محتوایی چه مثبت چه منفی باز هم باعث تقویت ایگو میشود
به عنوان مثال فردی که در نقش ظالم و شرور در رابطه ی عاطفی ایگویش تقویت میشود ، اگر رابطه از هم بپاشد احساس گناه میکند ، ساختار کلی در چنین وضعیتی این است که باید کسی باشد تا بر او سخت گرفته شود ، اگر شریک عاطفی نباشد، تازمانیکه کس دیگری وارد رابطه شود ، ایگو به شکل عذاب وجدان ، کینه و خودخوری و… به خود فرد سخت میگیرد به عبارتی : ایگو اگر کسی نباشد تا با او بحث کند ، از طریق افکار خود فرد بقای خویش را حفظ میکند ، با افکار و احساسات منفی مانند خودخوری ، عذاب وجدان ، مقصر کردن دیگران ، برحق دانستن خود و بر خطا دانستن دیگران و… خودش را حفظ میکند تا نفر بعدی وارد رابطه شود و باز هم همان آش و همان کاسه ، نفرات عوض میشوند اما ساختار و قالب فکری و ذهنی شخص تغییری نخواهد کرد
فردی هم که ساختار ایگویش نقش یک قربانی را بازی میکند ، اگر به بیداری نرسد همچنان قربانی باقی میماند ، در رابطه های بعدی اش نیز قربانی میشود و ممکن است ساختار قربانی شدنش را به این شکل ادامه بدهد که خودش را از رابطه محروم کند و مدتها در جزیره ای خالی از سکنه یا کنج اتاقش با این احساس قربانی شدن در بک گراند افکارش زندگی کند.
این مثال را میتوان در تمام ابعاد زندگی من جمله ثروت ، معنویت و … بسط داد.
راه حل این است که به این حقیقت توجه کنیم : ما فضایی هستیم که هر اتفاقی در این فضا میتواند رخ بدهد ، ما اتفاقات نیستیم (با اتفاقات همزاد پنداری نکنیم ، چه اتفاقات خوب ، چه اتفاقات بد) ، اکنون با نظارت بر ذهن و مانیتور کردن افکار بدون اینکه با الگوها و باورهای ذهنیمان بجنگیم و مقاومت کنیم افکار مثبت را وارد فضای وجودمان میکنیم ، در ابتدا ذهن ما شاید نتواند افکار مثبت را هضم کند ، زیرا سالها از افکار منفی تغذیه کرده است ، اگر ذهن نکات و افکار مثبت را پس میزند ، مقاومت نکنید فقط آگاه و ناظر باشید که ذهن افکار مثبت را هضم و جذب نمیکند ، اولین قدم برای رهایی از ساختارهای ایگوئستیک این است که دیگر به این ساختار و الگوها خوراک ندهیم ، ایگو یک توده ی انرژی است مثل هر چیز دیگری که در کائنات وجود دارد و این توده ی انرژی برای بقا به خوراک یا ورودی نیاز دارد ، وقتی ورودی هایش را به صورت آگاهانه قطع کنی بعد از مدتی توانش را از دست میدهد و از حرکت می ایستد ،
به عبارت دیگر ایگو را شارژ نکن بگذار تا دشارژ شود…
وقتی که ناظر بر افکار و ذهن باشی فضای درونت گسترده تر میشود و به چنان قدرتی میرسی که میتوانی آگاهانه افکارت را به سمت خواسته ها و نکات مثبت هدایت کنی ، لازم نیست به ذهنت دستور بدهی ، فقط هدایتش کن…
در یک کلام : ذهنت را مشاهده کن تا قوانین ثابت جهان یا سنت الهی را در قالب ذهنی ات نگنجانی ، بلکه با نظارت بر ذهن ، قالب و ظرف وجودت را با قوانین بدون تغییر کائنات هماهنگ کنی.
سلام این دوستتون دقیقا مثل منه هزار بار هزار ایده بهم الهام شده اما هیچ کاری براشون نکردم یعنی اصلا نمیدونم این ایده ای که بهم الهام میشه رو باید از کجا شروع کنم بارها هدایت خواستم و هر بار مهاجرت بهم گفته میشه و اما در شرایطی خودمو قرار دادم که رها کردن شغل فعلیم سخت به نظر میرسه
من وقتی به سمت قانون هدایت شدم سریع پیشرفت کردم دوتا زمین خریدم و کلی اتفاق خوب حالمم خوب بود
ولی جریان از روزی آغاز شد که یکی از دوستام زنگ زد بهم و گفت شرکتت رو بیار در یک مناقصه شرکت کنیم و من گفتم باشه و موقعی که اسناد مناقصه رو گرفتیم دیدم تاییدیه شرکت خاصی رومیخواد و من با شرکت یکی از دوستام در این مناقصه شرکت کردم و برنده ی مناقصه شدم
و وقتی ناظر برای معرفی پروژه اومد گفت بهم بیا زیادی رد کنیم صورت وضعیت ها رو باهم بخوریم
من قبول نکردم و ناظر لج کرد و من نگران شدم
پول که اومد ذیحسابی گفت باج میخوام و من ندادم و پولمو نداد و همینجوری با کلی قرض موندم و کنترل ذهنمو از دست دادم
به رییسشون گفتم و اون اقدام خاصی نکرد
و همینجوری این داستان ادامه داره
دوس دارم سریع این ناخاسته ها رو رها کنم
میخوام بعد این داستان ایده مو عملی کنم
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید
بنام رب العالمین
متشکرم از استاد عزیزم برای در اختیار قرار دادن این فایل ارزشمند که در راستای بررسی موردی یک دوست ، در باره قوانین ثروت ، تهیه شده.
خلاصه و درکی که من ازین فایل داشتم :
وقتی روی باورهات کار میکنی و ورودی های متناسب با خواستت وارد مغزت میکنی ، یک سری الهامات ، کوچک یا بزرگ / برمبنای میزان کارکرد و مدارت بهت الهام میشه / باید اونا رو انجام بدی / حتی اگر به ظاهر ساده میاد ، حتی اگه انجامش سختته و مشکل میاد !
در واقع اگه واقعا متعهد هستی که زندگیتو تغییر بدی باید پا رو ترس هات بذاری.
و باز کرد مقوله مقابله با ترس ها خود مبحثیه که اگه خدا بخاد در ادامه نوشته میشه.
نشونه ها ، الهامات و هدایت های خداوند به اشکال مختلف تو زندگیت خودشونو بهت نشون میدن ، گاهی بعد خوندن کتابی ، گاهی زیر دوش ، گاهی در خواب و…
به طور مثال :
استاد فهمیده بود هدفش اشعاعه توحید در جهان است . با توجه به خواستش هدایت شد به کتاب فروشی و خوندن کتاب / بعد خوندن کتاب بهش گفته شد تو باید بر ترست غلبه کنی و تو جمع صحبت کنی / بعد تو کلاس های دانشگاه شروع به کنفرانس گذاشتن کرده ، مرحله مرحله هدایت شده به سالن اجتماعات خیابان ولیعصر و برگزاری همایش های چندهزار نفری / بعد باز مرحله مرحله رفته و الان رسیده به امریکا و درحال یادگیری زبان اینگلیسی که زبان سخن گفتن با کل مردم هست/ این فی مابین خود به خود ،چون از انجام کارش لذت میبرده ، جهان هم همزمان با پیشرفتش در زمینه هدفش ، خدمات هم بهش داده و امروز میبینیم تو بهترین مکان ها درحال زندگیه و بهترین وسیله ها رو سوار میشه و بهترین لذت ها رو میبره و بهترین رابطه عاطفی با اعضای خانوادش و سایر مردم داره. اما همه اینا باعث شده بیشتر رو هدفش متمرکز بشه. الان بهم الهام شد اگه بخام ارتباطمو با استاد حفظ کنم منم باید کم کم شروع کنم به یادگیری زبان اینگلیسی ، چون در اینده استاد میخاد اموزش هاشو به زبان انگلیسی استارت بزنه و لایو ها و سفرنامه های جدید با زبون انگلیسی گفته میشه ، چون مخاطب هدفش فقط فارسی زبان ها نیست .
خدایا کمکم کن ، منم میخام پیشرفت کنم .
اینکه هرروز صب تا شب نان استاپ دارم ورودی هامو کنترل میکنمو رو خودم کار میکنم همون توحید عملی هست ، ازت میخام از فضل و رحمتت بر تلاش های من بیفزایی و رشدمو دوچندان کنی . ازت متشکرم : )))
در واقع این یک قانونه اگر برای انجام کاری عزم راسخ نشون بدی ، جهان در مقابل در خواست شما کرنش میکنه . تبصره و ماده اون تو سوره لقمان ایه ۲۰ اومده :
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهً وَبَاطِنَهً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُنِیرٍ
ترجمه انصاریان:
آیا ندانسته اید که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است، مسخّر و رام شما کرده، و نعمت های آشکار و نهانش را بر شما فراوان و کامل ارزانی داشته، و برخی از مردم اند که همواره بدون هیچ دانشی [بلکه از روی جهل و نادانی] و بدون هیچ هدایتی و هیچ کتاب روشنی درباره خدا مجادله و ستیز می کنند.
ترجمه خرمشاهی:
آیا نیندیشیدهاید که خداوند آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، براى شما رام کرد، و نعمتهاى آشکار و پنهانش را بر شما تمام کرد، و از مردم کسى هست که بدون هیچ علمى و هیچ رهنمودى و هیچ کتاب روشنگرى در حق خداوند مجادله مىکند
ترجمه فولادوند:
آیا ندانسته اید که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است مسخر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام کرده است و برخى از مردم در باره خدا بى[آنکه] دانش و رهنمود و کتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمى خیزند
ترجمه قمشهای:
آیا شما مردم به حسّ مشاهده نمیکنید که خدا انواع موجوداتی که در آسمانها و زمین است برای شما مسخّر کرده و نعمتهای ظاهر و باطن خود را برای شما فراوان فرموده؟ و (با وجود این) برخی از مردم از روی جهل و گمراهی و بیخبری از کتاب روشن (حق) در (دین) خدای متعال مجادله میکنند.
ترجمه مکارم شیرازی:
آیا ندیدی خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخر شما کرده و نعمتهای خود را – چه نعمتهای ظاهر و چه نعمتهای باطن – بر شما گسترده و افزون ساخته است ؟ ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنی در باره خدا مجادله میکنند.
/////////
الان به یک درک جدید رسیدم ! دلیل تکرار داستان موسی ، یا سایر مقولات تو قران چیه ؟؟ چرا چندین بار تو قران ماجراهای مشابه تکرار شده ؟؟؟؟
چرا انقد زیاد درمورد موسی یا ابراهیم صحبت شده ؟ مگه پیامبران دیگه ای نبودن که اونا هم موحد بودن و مشرک نبودن ؟؟
الان حسم گفت فقط به یک دلیل !
چون اصل یکی هست ، قانون یکی هست با تکرارش تو متوجه میشی نه با یک بار شنیدن یا خوندن یا دیدن
در واقع این یک عملکرد طبیعی بدن انسانه ! برای پایین اوردن متابولیسمش ، برای علمکردی ، شاهراه هایی در مغز ایجاد میکنه که نورون ها با سرعت بیشتر پیغام ها رو ارسال و فعالیت ها انجام بشه.
یک مثال ساده / اوایل موقع یادگرفتن رانندگی ، کاملا اگاهانه حوست به دور موتور هست و پس از طی کردن مسافتی دنده رو عوض میکنی یا موقع ترمز گرفتن اگاهانه پاتو میزاره روی کلاج چون میدونی ماشین خاموش میشه ( دلم ماشین اتومات میخاد)
کم کم به مرور زمان بقدری پروسه رانندگی واست بدهی و راحت میشه که بدون فکر کردن اتوماتیک دنده رو عوض میکنی و طی طریق انجام میشه .
اااااااااااااا چه جالب الان دارم میفهمم باور های ما هم همینجوری عمل میکنن ، باور ها احساساتی رو برای ما ایجاد میکنن که طبق اون ما انتخاب هایی انجام میدم و انتخاب هامون زندگیمو نو میسازن !!
خخخخخخخخخ خوشم اومد : ))))))))
پس وقتی روی باورات کار میکنیو میخای تغییرشون بدی الهاماتی میشه ، همون موقع باید انجامش بدی !!!!
J U S T D O I T N O W !
تو فیلم راز یه قسمت خیلی مهم حذف شده و اون این :
وقتی به شما ایده ای یا الهامی گفته میشه ، وقتی یک فرصتی فراهم میشه ، انجامش بده !!!!!!!
این کل کاریه که باید انجام بدی
از مرحله های پایین ، به همین شکل پیشرفت ، پیشرفت / ایده های بعدی – حتی گاهی ایده هایی گفته میشه که ممکنه اون لحظه بازخوردی که انتظارشو داشتی بدست نیاد اما همین اقدام پلی هست برای مراحل بعدی / یک کلیدی هست برای باز کردن درب هایی که بعدا باهاش روبه روی میشی .
عمل کن ! مطابق الهامی که بهت میشه !!!!
این یک تله فکری هست که ادما دلشون میخاد اونجوری که تو افکارشون هست یا باب میلشونه ، قوانین هم مطابق تفکرات و تخیلات اونا باشه !
اعتراف میکنم خودمم تا چندی پیش بخاطر توقع بیجا از خداوند و عملکرد قوانین به نفع خودم ، این انتظارو داشتم که هیچ کاری انجام ندم و فقط بشینم تو خونه و موهیتو بخورمو حرفای استاد و گوش کنمو همه چی اجی مجی عوض بشه !
در صورتی که اینطور نیست / اگه الهامی میشه یعنی باید اقدامی انجام بدی
بعد ایمانت ، بعد حرکتت ، دستان خداوند میرسه و کارا رو به شکل معجزه واری پیش میبره – در واقع این همه کاریه که تو باید بکنی !!! همه چی خود به خود انجام میشه.
اقدام به الهامت همه اونچه هست که باید انجام بدی !!!
جهان روش و قوانین خودشو داره – اصلا مهم نیست که من یا بقیه انسان ها چی دوست داریم یا نداریم
یه جورایی مثه قوانین کشور هاست
مثلا مواد مخدر توی بعضی نقاط ممنوعه و اگه حمل یا استعمال کنی مجازات میشی !
اینجا جهل به قانون یا میل و خواسته شخصی هیچ بخششی رو در برنمیگیره .
مواد ازت گرفتن ؟ جرمش اعدامه و باید بمیری ! حالا صد گریه و زاری کن !
قانون قانونه !!!!
تو این دام نیوفتی که ” دوست داری چه چیزی بشنوی یا چه بازخوردی کسب کنی ” دنبال این باش که بفهمی قانون چی میگه / خودتو با قانون مچ کن
اون با من سر سازش نمیاره من باید مطابق سیستم بدون تغییر و خللش رفتارا و برنامه هامو جوری بچینم که بازخورد مطابق میلیمو کسب کنم !
فرق نمیکنه خانم یا اقا ، پیر یا جوون ، مسلمون باشی ، مسیحی ، کلیمی برای همه یکسانه – خداوند قوانینشو برای هیچ کسی تغییر نمیده – هیچ کسی هیچ کسی
خیلی از داستان هایی که شبیه اجی مجی لاترجی تو اسلام از زبون بعضیا شنیدم ، همش چرت و پرت و دروغه و جهل کامل !!!
استناد به قران در ایه ۶۲ سوره بقره :
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
انصاریان :
مسلماً کسانی که [به ظاهر] ایمان آوردند، و یهودی ها و نصرانی ها و صابئی ها هر کدامشان [از روی حقیقت] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند
خرمشاهی :
از مؤمنان و یهودیان و مسیحیان و صابئین، هر کس که به خداوند و روز بازپسین ایمان آورده و نیکوکارى کرده باشد، پاداششان نزد خداوند [محفوظ] است و نه بیمى بر آنهاست و نه اندوهگین مىشوند
فولادوند :
در حقیقت کسانى که [به اسلام] ایمان آورده و کسانى که یهودى شده اند و ترسایان و صابئان هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد
قمشهای:
هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود
مکارم شیرازی:
کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آورده اند، و یهود و نصاری و صابئان (پیروان یحیی یا نوح یا ابراهیم) آنها که ایمان بخدا و روز رستاخیز آورده اند و عمل صالح انجام داده اند پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است، و هیچگونه ترس و غمی برای آنها نیست (و هر کدام از پیروان ادیان که در عصر و زمان خود بر طبق وظائف و فرمان الهی عمل کرده اند ماجورند و رستگار)
خب
از خدا ممنونم که بهم توفیق داد تونستم یک بار دیگه جستاری در قران بزنم ، دلم میخاد تو مقاله های بعدیم به ادراکی در خصوص (و هر کدام از پیروان ادیان که در عصر و زمان خود بر طبق وظائف و فرمان الهی عمل کرده اند ماجورند و رستگار) برسم – یک باور مخرب قوی که رفته تو مغزمو باور کردم هرکی مسلمونه و نماز میخونه ( به شکل معمول مسلمان ) و مطابق شرع مقدس که توسط افرادی تحت عنوان مرجع تقلید ، مشخص شده رستگار میشه و خوشنودی خداوند مشمول حالش میشه .
خیلی دلم میخاد سرمنشا این باور پیدا و حذفش کنم.
خیلی دلم میخاد حقیقت رو بدونم
درک درستی از خدا و اسلام داشته باشم
خیلی دلم میخاد حقیقت و شیوه درست نماز خوندن و ارتباطات رو بفهمم
ارتباطات با انرژی منبع و پاره های خداوند
خیلی دلم میخاد
دلم میخاد زنده باشم این کارو انجام بدم ، این به این فهم دست پیدا کنم . اگه اینجوری بمیرم شرمنده خدا هستم
خیلی دلم میخاد ایمان و یقین به سرای اخرت پیدا کنم
خیلی دلم میخاد بفهمم منظور خدا از فی الاخرت حسنه چیه
خداروشکر به اندازه ذره ای در زندگی اقای عباسمنش دیدم فی دنیا حسنه ینی چی …
خیلی دلم میخاد بفهمم منظور خدا از ” وقنا عذاب النار ” چی بوده …
خدایا میخام
اجابتم کن
هدایتم کن به راه راست
راه کسانی که بهشون نعمت درک قوانینت رو بهشون دادی.
منتظرتم
ارادتمند
مهدی وثوق
مشهد/ایران
+۱۰۶
( راستی امروز عید قربانه ، خدایا کمکم کن منم بتونم افکار َشرک الودمو از سرم بیرون کنم ، سرنخشونو از تو سرم بکنمو ببرم )
بی نظیر اقاااای محترم. عاالی عالی عاالی . انشالله در پناه الله یکتا شاد و پیروز و موفق و به تمام خواسته هاتون دست یابید. انشالله .
خداروشاکرم که مفید واقع شده…
متشکرم از ابزار محبتتون
استاد کارت درسته
تو هیچ فایلی به بیراهی نبردی
وقتی خوب نگاه میکنم همیشه اشکال از خود من بوده و کم کاریهای خودم
انشاالله همیشه سالم و موفق باشید
سلام استاد جان
امروز در تاریخ 99/4/29 معجزه ی زندگی من رقم خورد
یکسال بود که من محصولات رایگان رو گوش میکردم ولی توانایی خرید محصولات رو نداشتم اما انقد با همون فایلهای رایگان حالم خوب میشد که چیزی در قلبم این نوید رو بهم میداد که بزودی این محصولات رو خریداری میکنی
با رهایی کامل این مدت رو سپری کردم این چندماه حسی به من میگفت که برو و محصول رو به سبد خرید اضافه کن و من طی چند روز تا مرحله ی قبل از پرداخت پیش میرفتم با اینکه هیچ پولی نداشتم
به طرز معجزه اسایی امروز بالاخره این هدیه خداوند به دست من رسید و من با عشق بسیار قدم به این راه پر از عشق و معنویت گذاشتم
وقتی محصول رو خریدم بعد یک ساعت دیدم بیشتر از اون مبلغی که من محصول رو خریدم به حسابم از جایی که حتی فکرشو هم نمیکردم واریز شد
بی نهایت احساس خوشحالی و سپاسگزاری دارم
دکمه ی مرا بسوی نشانه م ببر رو زدم و خداوند منو به اینجا هدایت کرد
سپاسگزار خداوندی هستم که به بهترین شکل ممکن منو در این شرایط قرار داد و بهای چیزی که عاشقانه دوس داشتم رو به عالی ترین شکل پرداخت کرد
دوستون دارم استاد جان