بررسی موردی یک دوست، بوسیله قوانین ثروت - صفحه 27

504 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1337 روز

    بنام خدای توبه پذیر.

    سلام استاد عزیزم و تمام اعضای خانواده بزرگ عباسمنش

    ردپای روز ۶۶

    خدا رو شاکرم که در بین شما ها هستم .

    از استادم ممنون‌به خاطر مطالب قشنگش

    از خدا میخوام به همه ما در این مسیر کمک کنه

    موضوع فایل

    عمل کردن به ایده ها

    و طی کردن تکامل

    به قول استاد وقتی شرایط عالی هستش باید تغییر کنیم

    خدا رو بی نهایت شاکرم

    ممنون‌دوستانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1717 روز

    بنام خداوندی که صاحب این قوانین ثابت و پابرجاست

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان ‌همه اعضای خانواده صمیمی ام 🌹

    روز ۶۶ سفر رویاییم 😍

    خدا رو شکر برای موندن یک روز دیگه در این سفر با این آگاهی ها

    نکات کلیدی تو این فایل بود که برای من تلنگری بود واسه اقدام کردن بیشتر

    من اوایل خیلی اقدام می کردم و آخرین هدایتی که انجام دادم نتیجه واضح نداد ……

    و من دیگه نسبت به هدایت سرد شدم

    مثل استاد به جایی رسیدم که بدهکار شدم

    تو هتل می خوابیدم و …. اونجا فکر کردم همش اشتباهه ولی نمی دونم چرا ته دلم میگفت ادامه بده مشکلاتتو حل کن و تو بالاخره به اون دریاچه صورتی که می خوای می رسی

    و اینجا متوجه شدم و چندین بار هم تو کامنت ها خوندم تا متقاعد شدم که ممکنه نتیجه عینی نده ولی شاید ما رو هدایت کنه به مسیر اصلی

    مثل کسی که تو جنگل گم شده می خواد بره خیابون اصلی

    من از خدا راه خواستم و اون راه فردی متصل به جاده اصلی رو بهم داد

    همون جاده ای که استاد تو قدم ۱ گفتن ولی وسط راه گفتم این چرا نتیجه نداد

    ولی الان متعهد میشم که هدایت ها رو بدون توجه به نتیجه اجرا کنم و منتظر دستاورد لحظه ایش نباشم فقط انجام بدم

    واسه همین توقفم احساس میکنم مدارم از قبل اومده پایین

    و وقتی استاد میگن دوباره باید از پایین تر شروع کرد و کم کم برگشت دوباره به مسیر و از زیر جایی که شروع کرد به آدم قوت قلب میده

    اینکه وقتی تو‌عمل متوقف بشی بدون که تو عزت نفست متوقف میشی

    من همیشه واسه خودم مثال ورزش رو میارم

    نمیشه که بگم مثلا این هفته ورزش نمیکنم ، بدن عزیزم خودتون یه کاریش کنین

    یا غذا نمی خورم خدا یه کاریش کن

    وقتی با استاد آشنا شدم نمی دونستم

    شروع همیشه زیباست و ادامه دادن همیشه پاداش داره

    استاد عزیزم ازتون سپاسگذارم واسه وجودتون

    و اینم بگم من از همون روز اول اون عشق شما رو پشت همه محصولات رایگان و غیر رایگان تشخیص دادم و میفهمیدم که ارزش کار شما بالاتره

    چون میدونستم این نتایج و آموزه ها چه بهایی براش پرداخت شده چه راه هایی رفته شده ….

    دیشب داشتم به خدا میگفتم خدایا استاد چطوری این مسیر رو با ایمان رفت چه عشق و ایمانی تو قلبش بود و کلی تحسینتون کردم

    جسارت و ایمانتون رو

    من وقتی با آموزه هاتون آشنا شدم از طریق کانال تلگرام متفرقه بود و بعد فایل صوتی قانون آفرینش و خیلی هم راحت گوش میدادم

    جالب اینه که اصلا نشنیدم که شما بگین من راضی نیستم و من مطمینم اگه می دونستم هرگز گوش نمیدادم

    و می خوام بگم اونم روش خدا بود که استفاده کنم ببینم تاثیرشو ببینم واقعا چیه

    بعد متوجه بشم که استاد راضی نیست و همون موقع پاک کردم و اومدم وارد سایت شدم و روز اول هدایت شدم به ۱۲ قدم که اون موقع قانون آفرینش تو سایت نبود ولی ۱۲ قدم جایگزین مناسبی بود روش

    از بچگی عاشق ادامه دادن و رشد بودم و می دونستم فقط مسیر درست هست که باعث میشه هیچ وقت نیوفتی پایین واسه همین بود که خدا

    هدایتم کرد به بهترین استاد دنیا و بهترین خانواده دنیا ❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1696 روز

    بنام خدای یکتا💚

    در مدار روز ۶۶ سفرنامه…..

    قانون بخاطر من تغییری نمیکنه !این منم که باید افکارمو احساساتمو عوض کنم خودمو وفق بدم

    خیییییلی مهمه این پذیرفتن و هماهنگ کردن خود باقانون …. خیلی مواقع پیش اومده بااینکه قانونا میدونستم اما میخواستم جوری دیگه وانمود کنم جوری که سختم نباشه که بخوام خودمو تغییر بدم و به روال سابق ادامه دادم….اما ..اما اگه تو اون لحظه ی تصمیم گیری بتونم این ذهن چموش رو کنترل کنم و تحت سلطه خودِ قدرتمندم دربیارم ، اونوقت به یک مدار بالاتر میرم به صورت کاااملا طبیعی من عاشق این لاجرم انجام دادن کارهام توسطه جهانم👌

    امروز در مدار اگاهی های این فایل بودم چون یک تصمیمی قرارشد بگیرم باشنیدن اگاهی ها متوجه شدم که باید حرکت کنم حالا که فرصت پیش اومده وخدا دستاشو برام به راحتیی هرچه تمامتر فرستاده ؛ بااینکه ترسهایی دارم ولی اگه بخوام زندگی رو در تمام جنبه ها تجربه کنم بااید بِکَّنم و برم این هم نوعی مهاجرت هست چون دارم حرکت میکنم به جای ناشناخته ای که تاحالا درش نبودم .چقدر خوبه این ارامشی که بابودن در سایت و البته همراهی با روزشمار دارم خدارو صدهزاربار سپاسگزارم…🙏💚🍃🌷

    هیچکس هیچ قدرتی نداره قدرت از آن اوست .چون دیدم وقتی باورامو عوض کردم زندگیم عوض شد دیگه از نبود بعضی ادما دلتنگ نمیشم من فقط رسالتمو در این دنیاانجام میدم و لذتمو میبرم میخواد هر ادمی کنارم باشه هیچ فرقی نمیکنه همه از یک خداییم و به سوی خودش بازمیگردیم.

    دارم میبینم این روزهام چقققدر با پارسال همین موقع تفاوت داره تفاوتش مثل فقر و ثروته مثل سلامتی و بیماریه مثل شرک و ایمانه…..اصصصلاااا کمبود و نبود ادم خاصی اذیتم نمیکنه خدایاشکرت ❣چون خدا توی دلمه من کمبودی ندارم که کسی بیادبابودنش جبران کنه .من کاملم چون اشرف مخلاقاتم من روح خدایی دارم .وقتی تنها پا به این دنیاگذاشتم ، تنها هم برمیگردم چرا خودمو بخاطر روابط عاطفی و دلبستگی محدود و مسموم کنم ؟!!! من فقط از حضور ادما لذت میبرم..باشن ، خوشم نباشن ، خوشم !!!!!

    من روی افکار کارمیکنم یعنی ورودی خوب میدم ، خروجی خوب دریافت میکنم به همین راحتی😃 فقط باید روی ترسهام پا بزارم و لهشون کنم من لایق تجربه بههههترینها در همممه جنبه های زندگی هستم💪همه ما لایقیم💪

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    به نام خدا

    خداروشکرمیکنم برای روز۶۶ازسفرنامم

    سلام به همگی

    ایده هاازهزاران جاالهام میشن ازطریق کتاب ،ازکلام شخصی ،به خودت ،رسانه ها و..

    وقتی روی باورهام کارمیکنم ایده هایی به من الهام میشه که بایدعمل کنم پاروی ترس هابزارم حرکت کنم

    اگه ایده ای بهت الهام شده بایدعمل کنی وگرنه بهت الهام نمیشد

    ایده ها متناسب بامداری که دراون قراردادی بهت گفته میشه

    بایدسریع به ایده هاعمل کرد شایدبعضی هاشون به ظاهرکارا نباشه درهرصورت باید بهشون عمل کردشایدازاون ایده جواب نگیرم اما کلیدی هست برای درهای بعدی

    وقتی من ایمان دارم وتصمیم میگیرم وعمل میکنم جهان کرنش میکنه درمقابل من

    خودت روبایدباقانون وقف بدی قانون خودش روباتو وقف نخواهددادجهان کاری نداره توچیودوس داری یا نداری جهان قوانین خودش روداره که بایدهماهنگ شدباقوانین جهان

    من لیاقت داشتن محصولات روازراه حلال دارم

    من برای خودم ارزش قائلم من برای رسیدن به هرهدفی بایدبهاش روبپردازم هم ازنظرمالی ،انرژی ،زمان و‌..

    اگر یه روند درست رواروم آروم پیش برم هرروزرشد میکنم

    اگه ازمسیردرست برم وروی باورهام کارکنم ورودی هامو کنترل کنم وبه ثبات فرکانسی برسم صعودمیکنم به مداربالاتر ودوباره به همین ترتیب

    نتایج کارکردن روی باورهااینه که نتایج من متفاوت میشه ازبدنه جامعه ازخیلی بیماری ها،مشکلات مالی ،آدم های نامناسب وپول هایی که صرف خرابی ،مریضی و..که اکثریت جامعه درگیرشن رهامیشم

    ثروت فقط نتایج مالی نیست

    سلامتی

    آرامش

    شادی

    روابط خوب و..نعمتن همگی ایناثروتن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    افسانه گفته:
    مدت عضویت: 1624 روز

    بنام الله مهربانم

    سلام به دوستای عزیزم واستادوخانم شایسته مهربان

    روز ۶۵ روزشمار هستم و خداروشاکرم برای امروز

    استاد عزیزم چه نکته ی کلیدی رو بیان کردین که اینکه مهم نیست که ما چی دوس داریم و چطور قانون رو درک میکنیم مهم اینه که قانون یه جوره خاصه و تغییری نمیکنه و قانون داره در هرلحظه کارخودشو میکنه.

    نکته ی کلیدی بعدی که فرمودید: اینه که اگر داریم روی باورامون کارمیکنیم ،باتوجه به مداری که توش هستیم ایده هایی به اندازه مدار خودمون رو دریافت میکنیم نه بیشتر، مثلا اگر مدار ما ۵ نمیتونیم ایده های مدار ۵۰۰رودریافت کنیم طبق مثال دوست استاد که مثلا اگه ماهی ۲هزار دلار درآمد داشته تا الان نمیتونه دنبال ایده هایی باشه که ماهی ۲میلیون دلار بسازه بلکه باید اول دنبال ایده هایی بره که ۲هزار رو تبدیل کنه به ۴هزار بعد دنبال ایده هایی بره که ۶هزار و همینطوری بره بالا ولی چون این آدم دنبال خیلی ایده های بالاتر از مدارش میره کم کم چون بهشون نمیرسه اعتمادبه نفسش کمتر و کمتر میشه و همون پولای قبلی رو هم ازدست میده، مجبوره میشه بره کارگری کنه برای ماهی هزاردلار و کمتر از درآمد قبلیش.

    پس ما باید پله پله و مدار به مدار بالا بریم و ایده ها رو عملی کنیم. استاد نازنینم بینهایت سپاسگذارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مسعود برزگر گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    سلام استاد عزیزم و دوستان همیشه در صحنه موفقیت.از خانم شایسته و فرهادی بسیار سپاس گزارم که تاکیدشون این بود که در مورد حلال و حرام بودن فایلهای استاد که غیر مجاز بدستمان می‌رسید از استاد خواستن که نظرشون رو بگن.استاد حلال کنید مارو ،من بیشتر اوقات فایلهاتونو از طریق یتوب از سایت‌های دیگه میدیدم و در مورد این موضوع نمیدونستم.چون اول فایلهایی که باید پول پرداخت بشه یا از سایت عباس منش تهیه بشه و تماشای اون از سایت‌های دیگه شرعا و عرفا حرامه و راضی نیستید خبر نداشتم و بطور ماهرانه اول اون رو حذف میکردن که متوجه نشیم که راضی نیستید.که حتی دوره عزت نفس و روانشناسی رو هم اونجا دیدم و گوش دادم.ولی بطور اتفاقی در مورد این حلال حرام بودن و راضی نبودنشون نسبت به محصولاتتون دیدم تو یکی از فایلهاتون دیگه خدا شاهده فقط و فقط از سایتتون دارم فایلهاتونو دنبال میکنم و ثبت نام کردم.در ضمن اون فایلهایی که باید پول پرداخت میشد تا در اختیارمان قرار بگیره رو اونجا بدون پرداخت پول دیدم مثل عزت نفس و روانشناسی ثروت باز خدا شاهده اصلا کوچکترین چیز اون مبحث تو ذهنم نمونده بگم بلدم.خواست خدا بود که فراموشم شد چون غیر مجاز دیدم و خودمم بعدها متوجه شدم راضی نیستید خود بخود از یادم رفت.تصمیم دارم با دست رنج خودم و پول خودم تک تک محصولاتتون رو بخرم و عملی کنم.تا حالا بعضی محصولاتتون رو از سایتتون خریدم و تو زندگیم دارم عملی میکنم. باز حلالم کنید استاد عزیز.سپاس فراوان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهدی وثیقی ادب گفته:
    مدت عضویت: 1495 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه دوستان عزیز که میخوان خودشون خوب زندگی کنن و کاری کنن که جهان جای خوبی برای زندگی کردن باشه

    از شروع صحبت‌های استاد من یه درس خوب گرفتم که میخواستم با شما دوستان به اشتراک بزارم

    استاد همیشه اول صحبتهاشون میگن سپاسگزار خداوندم که بهم دوباره فرصت داد تا با شما عزیزان صحبت کنم

    تو همین چند کلمه کلی تکنیک وجود داره ما وقتی از خدا برای فرصت‌های که بهمون میده تشکر میکنیم دوباره از همون جنس فرصت با مدار بالاتری رو به شکل های مختلف تجربه میکنیم پس یادمون باشه به خاطر فرصت‌های که داریم سپاسگزار خداوند باشیم و بهشون عمل کنیم و همه زندگیمون رو بسپاریم به امان خدا که بهترین جای دنیا امان خداست .

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    Ferial گفته:
    مدت عضویت: 1396 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم باتوی جان مظهر صلح درون

    خدارا شاکرم که ردپای شصت و ششم سفرنامم رو می نویسم

    اول از همه که خدارا شاکرم که این قوانین ثابت رو در جهان گذاشته…

    خدارا به خاطر تضاد هایی که به زندگی ما تلتگر میزنن سپاسگزارم

    یکی این تضادها باعث شده که این روزها باز پر از هیجان نسبت به این قوانین بشم و بفهمم که باید با عزم جزم تر شروع کنم…

    این روزها وقتی فایلها را گوش می کنم می بینم چقدر جالب…من فکر می کردم ک می فهمیدم اما چقدر الان آگاهیم بیشتر شده….ولی مطمئنم در آینده با بالاترین فرکانسم آگاهی هام بیشتر میشه..

    یک هفته ای هست که با یک تضاد روبه رو شدم …تضادی ک اگر قبلا بود نابودم میکرد…اما من این بار فقط خدارو سپاسگزاری کردم و دستم رو به زانوم گرفتم و با اراده ی بیشتر شروع کردم به کار کردت…

    خدایا سپاسگزارم…خدایا هدایتم کن…

    واقعا صحت و درستی این قوانین و آگاهی ها رو با گوشت و پوست و استخوانم حس می کنم…

    این روزها فقط به این فک می کنم که باورهای درست توحیدی بسازم…تازه فهمیدم وقتی استاد می گند همه چیز توحیده و اگر با خداوند هماهنگ بشی همه چیز خودش پیش میاد یعنی چی…

    خدایا منو در ساختن باورهای درست توحیدی هدایت کنه..

    خدایا منو به راه درست و تصمیمات درست هدایت کن…

    چقدر جالبه…خدا خیلی بزرگه…چون همون آدم هایی که از راه نادرست سعی به فروش محصولات شما داشتند و برای خودشون تبلیغ می کنند…دارند در اصل برای شما تبلیغ می کنند…دارند یک سری آدم رو با محصولات شما آشنا می کنند…مثل خیلی از اعضا همین سایت که اول از راه نادرست محصولات رو تهیه کردند و بعد با آگاه شدن تصمیم گرفتند که از راه درست شروع به تهیه محصولات بکنند…

    اون آدم ها بدون اینکه بدونند دستی از دستان خدا شدند و نتونستند به شما ضرری برسونند

    استاد عزیزم از صمیم قلب از شما به خاطر این آگاهی ها سپاسگزارم

    خدایا به خاطر تمام این آگاهی ها و قوانین و تضادها سپاسگزارم…مرا در زمره صالحین قرار بده و هدایتم کن…به من در اتخاذ تصمیماتم و ساختن باورهای درست توحیدی کمک و هدایت و الهام کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    لیلا داورپناه گفته:
    مدت عضویت: 1598 روز

    جا داره کامنت قبلیم رو اصلاح کنم جایی که میخواستم بگم همسرم میخواد استارت کار طلافروشی بزنه اشتباهی نوشتم‌میخواد طلا فروشی بزنه😆 عذرخواهی میکنم. لطفا کامنتم رو تایید کنید.

    البته هنوز آموزش هاش رو ندیده و باید بیشتر مشورت کنه. اما من به خدای مهربونم سپردم که هرچی صلاحمون باشه تو مسیرمون قرار بگیره و وظیفه من فقط احساس خوب و حمایت و دلگرمی دادنه و اگه بره تو کارش حتما منم با عشق و اشتیاق زیاد یاد میگیرم و کمکش میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    لیلا داورپناه گفته:
    مدت عضویت: 1598 روز

    روز شصت و ششم سفر قشنگ رویایی من

    پرداختن بها برای رسیدن به خواسته ها ریشه در احساسات و باورهای قدرتمندی داره مثل اعتقاد به قانونمند بودن جهان، احساس رهایی و اعتماد، عزت نفس و دوس داشتن خودمون چون کسی که عزت نفس نداره حاضر نیست برای پیشرفت و حال خوبش بها بده.  زمان بذاره، پول بذاره و انرژی اعتماد بذاره.

    من اگه خودم رو دوس داشته باشم بالاترین بها رو برای تعالی خودم پرداخت میکنم. اگه روح خودم رو عیار دار ببینم قیمتی ببینم از بهترین عقاید و احساسات اون رو تغذیه میکنم، بهترین همنشین و کتاب و استاد رو انتخاب میکنم و هزینه و اعتماد و عشق بالایی براش میذارم.

    وقتی استاد توی این فایل گفتن خرید کتاب رو به کفش و خوراک و هزینه های دیگه ترجیح دادن یا اون روزهای بدهکاری رو گذروندن و به راه کج نگاه نکردن با خودم گفتم چقدر الگوی والایی برای من هستی. چقدر این اعتماد و ایمانت به خدا اعلای درجاته، عجب شخصیت عزتمندی.

    طی جلسات گذشته روزشمار تحول زندگیم وقتی به فایل سه برابر کردن درآمد رسیدم و بعد از چند روز تونستم پول تو جیبی بسیار اندکم رو به دومیلیون برسونم کم کم دیدم نمیتونم این مقدار رو مدیریت کنم و داشتم احساس نالایقی میکردم و به دنبالش از این مدار پایینم احساس خیلی بدی نسبت به خودم پیدا کردم. از اینکه توی یک ماه تقریبا تمام درآمدم رو برای مادرم خرج کرده بودم پریشون بودم.

    اما گفته های امروز استاد جهش فکری زیادی برای من ایجاد کرد. من احساس بشدت ثروتمند بودن میکنم چون برای مادرم خریدی کردم که اول بشدت به دل خودم نشست و سپس خودش خیلی خوشحال شد چون مامان عزیزم همیشه وقتی کادو میخریم مقاومت میکنه میگه پولتون رو ولخرجی نکنین اما اون روز کمتر مقاومت کرد و از یادآوری خوشحالی و برق چشماش حالم خوب میشه و اینکه هرکس اون سرویس های خوشگل رو میدید میگفت چقدر قشنگن… . لیلا دیگه از خریدهای با ارزشش ناراحت نمیشه و فکر نمیکنه پولی از زندگیش خارج شد بلکه کمترین بهایی برای باارزش ترین داراییش یعنی خونوادش داده. از این به بعد هرماه مبلغی برای خریدهای قیمت بالا کنار میذارم. و هرماه هم مبلغی برای جمع کردن پول دوره عزت نفس. تا برسم به مدار لیاقت این دوره. چون خیلی دوس دارم زمانی بتونم این دوره رو تهیه کنم که یکی از موفقترین شاگردای این دوره بشم.

    من از اینکه توی خونه زحمت می کشم و محیطی آماده برای پیشرفت و حال خوب همسرم فراهم میکنم دیگه نباید احساس بی ارزشی و خانه داری کنم. تا یک روز بهترین شغل مناسب توانایی ها و علایقم تو مسیرم قرار بگیره. من با عشق لباس‌های همسرم رو اتو میکنم، خونه رو مرتب میکنم، نظافت لباسها و ظرفها و فرش و آیینه ها و خلاصه داشتن خونه ای تمیز و نقش همسری شاد و سرحال و خودساخته رو ایفا میکنم و از خانه دار بودنم این احساس رو نباید داشته باشم که چون درآمد مستقل ندارم پس نباید توی خونه بزرگ و زیبا و نوساز زندگی کنم.

    چندوقت پیش یکی از اطرافیان گفته بود من که کارمندم از این توقعات بیجا ندارم.

    یک دلیل که من نمیتونستم شاغل باشم این بود که میدیدم که تقریبا۹۹ درصد خانمهای شاغلی که در اطرافم حتی مدرسه میبینم همیشه خسته و اهل ناله و غرغر و مقایسه و حسادت بودن‌. بعد از ازدواجم میگفتن خوب نیست آدم بشینه تو خونه روزی از آسمون براش بیاد.

    اما دقیقا پاشنه آشیل من همین بود. روزی از آسمون میاد و من با خدای زمین و آسمون قرارداد دارم. من و همسرم به این نتیجه رسیدیم که فعلا اینجوری زندگی کنیم. من توی خونه باعشق وقت میذارم برای ساختن یک زندگی قدرتمندی که از منفی شروع شده بود. یعنی همسرم اول زندگی بیکار بود و الان یک کارمند موفقه و میخواد طلافروشی بزنه. اول زندگی حتی خرید مایحتاجمون سخت بود و همسرم یه پسر لوس مامانی بود که حتی می ترسید تا فروشگاه بره و خرید کنه .از مادرش اجازه میگرفت اجازه هست نوشابه بخرم؟ و به طبع منم باید برای خیلی کارهام با مادرش هماهنگ میکردم. چون ما فقط یه درآمد از اجاره یه خونه قدیمی همسرم داشتیم و اگه مستقل می‌شدیم پول اجاره و مایحتاجون کم میومد. برای همین باید با اونها زندگی می‌کردیم و من هم با وجود بیکار بودن همسر باید شاغل میشدم چرا که اطرافیان از فداکاری هاشون تعریف میکردن و اگر من مثل اونها نمی بودم برچسب راحت طلب میخوردم‌ اما من این جسارت رو به خرج دادم ک از اون شهر مهاجرت کردم و شاغل نشدم. میتونستم طلاق بگیرم و یه خانم شاغل مجرد باشم اما همسرم رو خیلی دوس داشتم و حس میکردم میتونم مثل حضرت یوسف علیه السلام از قعر چاه به عزت برسم. خیلی توهین شنیدم و خیلی حالم خراب بود. حرفایی می‌شنیدم که نقطه ضعفم بود و الان کمرنگ‌شده اما نمیخوام بمونه و بره تو لایه های زیرین شخصیتم. حرفایی مثل اینکه خانه دار راحت طلبه، لیاقت زن شاغل خیلی بیشتر از این حرفاست، بخاطر خونه ی همسرش انتخابش کرده و پول پرسته. و من برای ثابت کردن خلاف این حرفها توقعاتم رو بسیار کم کردم و با همسرم فاصله گرفتم.

    دلیل گفتن این حرفا ثبت کردن روزشمار تحول زندگی من از زمانی هست که شروع به تهیه دوره های قانون جذب از اساتید مختلف میکردم و نتایجی هم میدیدم. اما جای عزت نفس بسیار بسیار خالی بود چون می ترسیدم از خدای بزرگم یه خونه قشنگ بخوام چون حرف‌های اطرافیان آزارم میداد.

    بله. من با خدای مهربونم قرارداد بستم و اون به من همسری داده که مثل خودم خصلت های خوب و بد زیادی داره اما خصلت خوبش اینه که مثل من پایه ی تغییر و پیشرفته‌. عشق پول و مسافرته، دوس داره نماز جماعت بره اما مثل من نمیخواست به خدایی سجده کنه که اطرافیان ساختن. خدا و قوانینی که طبق منافع شخصی آدمهای مذهبی ساخته شده.

    من می مونم و تا وقتی هم مدار همسرم هستم برای ساختن هرچه بیشتر یک زندگی شاد، شخصیت های قوی و شکرگزار تعهد میدم.

    خیلی مردد بودم اینها رو بنویسم یانه… اما بااااید می نوشتم. باید بارها اینجا به خودم یادآوری که من چند بار توی عمرم به خدا اعتماد کردم و از خواسته ی قلبیم نگذشتم و نتونستم جوری زندگی کنم که دیگران می پسندن.

    تقریبا نصف بیشتر روزشمار تحول زندگی رو توی دفترچه یادداشت گوشیم کپی کردم تا یه مدت از سفر بگذره و از اول بخونمشون. و یا مدتی از خرید دوره عزت نفسم بگذره و برگردم و به این سه سالی که از ازدواجم گذشت رو مرور کنم.

    از خدای مهربونم طلب بخشش و تغییر و تحول میکنم و ازش میخوام یه روزی بیاد که ایمان و باورهام با اون روز غیرقابل مقایسه باشه…

    آمین یا رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: