بررسی موردی یک دوست، بوسیله قوانین ثروت - صفحه 32 (به ترتیب امتیاز)

504 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کبری صباحی گفته:
    مدت عضویت: 1152 روز

    خدایا هرآنچه که دارم ازآن توست وتوبمن داده ای.. وتو مالک وصاحب اختیار من هستی.

    سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی نازنین

    روزشمار تحول زندگی من فایل 66

    وقتی که داری روی خودت کارمیکنی آروم آروم که مدارت میره بالاتر، الهامات ودریافت میکنی .

    من تقریبا دوماه پیش زمانی که فایل سه برابر کردن درآمد رو نوشتم.. استاد تو اون فایل میگن. این باور و بسازید که یک. :

    ثروتمند شدن معنوی ترین کاردنیاست ودوم

    مدام از خودتون بپرسید چطور؟ چطور میشه من از این کار اینقدر ثروت بسازم چطور میشه من با این وضعیت باهمین سرمایه. باهمین شرایط درآمدم روسه برابر وببشتر افزایش بدم..

    استاد گفتن اینو از خودتون بپرسید ایده ها والهاماتی که اومد رواجراش کنید..

    من همون موفع که شروع کردم برای نوشتن باورِ ثروتمند شدن معنوی ترین کاردنیاست ومدام از خودم میپرسیدم چطور؟

    ایده اومد فعلا رو خودت کار کن تویه بازه دو سه ماهه رو خودت کار کن وباورسازی کن. من ازاون روز شروع کردم به نوشتن.. از پریروز تالا یه چیزی بهم میگه دنبال کار بگرد..

    درحالی که من توخونه ی خودم هستم وکارهنری انجام میدم همش دنبال یه ایده ی خفن بودن تو حوزه ی شغلی خودم که هنر هست.. اما از پریروز تالا داره بهم میگه دنبال کار بگرد.. اولش که این ایده رو داد ذهنم خیلی مفاومت کرد که تو دنبال ایده تو حوضه ی رزین بودی مثلا میخای دنبال چه کاری بری؟

    مگه قرار نبودعشق وعلاقت توروبه ثروت برسونه وخلاصه همین نجواهای همیشگی.. اما با آوردن فکت والگو که اینکه استاد هم از اولش که شروع کردن به کار کردن رو خودشون که تو حوضه قانون جذب نبوده استاد هم کارهای مختلفی انجام داده حتی استاد حاضر بوده که دستفروشی کنه.. این ایده که تنها ایده ای نیس که بمن الهام شده آخرین ایده هم نیس..

    بالاخره با دلیل ومنطق نجواهارو ساکت کردیم ورفتم تو برنامه دیوار دنبال کار.. یه چندجا آدرس وشمارمو گذاشتم اوناهم بهم زنگ زدن اما از اونجایی که کارها همش تبلیغ وبازاریابی و معرفی محصول وهمین کارهای چیه شبکه ای که مدام باید تو فضای مجازی باشی هستش، خلاصه حس خوبی بهش نداشتم چون احساس کردم از فضای سایت دورم میکنه یه کم مقاومت دارم از طرفی هم شوهرم با کارکردنم مخالفه ومیگه تو خونه خودت بشین کارهای هنری درست کن ناگفته نمونه که یه ایده هم اومد برای رزین همونم انجامش دادم حالا اینکه چقدر جواب بده نمیدونم ولی بالاخره انجامش دادم وهمچنان دنبال کار هم هستم وباخودم مرتب میگم خداوند درها رو برام بازمیکنه.. مسیرها باز میشه خداوند هدایتم میکنه من از پلن خداوند نااگاهم من فقط باید الهاماتی که بهم میشه رو انجام بدم دیگه اینکه چطور میشه و خدا خودش آگاه به همه امور هس من کافبه تواین مسیر بمونم وادامه بدم..

    دیگه باقی کارومیسپرم به خدا.. ایاک نعبد وایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم.. خداوند خودش مارو به راه راست هدایت کنه راه کسانی که به اونا نعمت داده الهی آمین…

    فقط تنها نکته ش اینجاس که قلبم آرومه.. ومیدونم که هراتفاقی که بیفته وهرشرایطی که پیش بیاد نتیجه ش برای من نعمت وثروت وبرکت هس.. چون من تو مسیر درست وراه راست هستم…

    درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سیداکبر عربی گفته:
    مدت عضویت: 2827 روز

    سلام استاد بزرگوار ازخداوند وازشما وتمام خانواده صمیمی عباس منش سپاس گذارم.من هم شبیه این شخص بودم یک سال است باشما آشناهستم وکار میکنم کارم منبت مبل است ومدام نگران آینده بودم و20روزی بود که دیگر کار نمی کردم وناامید شده بودم که چرا درامدم 15میلون تومان نمیشه من درآمد حدودن 1500000 است ومدام میگفتم چرا ایده نمیاد چرا در مراقبه ایده دریافت نمی کنم اهل مطالعه هستم واز صبح تا شب فایل های مثبت وشما را گوش میکنم ولی اینو نمیدونستم که بایدمدار به مدار برم خدا خیر وبرکت به زندگیت بده این فایلت دوباره باعث شد دو روزه دوباره چسبیدم به کار واحساساتم بهتره شده واقعا کارت درسته دوست دارم استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    روح الاه برزکار گفته:
    مدت عضویت: 3633 روز

    باسلام بسیار بسیار عالی بود واین مشکل رو من هم داشتم ودارم ومشکل خیلی از مردم هست واین مشکل فکر میکنم به خاطر باورهای اشتباه ماست وباید روی این باورهای اشتباه کار کرد مثلا من روایاتی در مورد بی ارزشی دنیا خواندم وباور کردم واین باور بسیار خطرناک جلوی پیشرفت مرا گرفته است اگر باور کنم که دنیا بی ارزش است مطمئنا هیچ حرکتی نخواهم کرد واین باور بسیار خطرناک است ودارم روی ان کار میکنم کار کردن برروی باورها یک کار مادام العمر است پس باید هر روز روی ان کار کنیم و ناامید نشویم تا به نتیجه برسیم واقعا کسی را می بینیم که موفق شده و سختیهای که در مسیر راه رو کشیده نمیبینیم درست است ما میخواهیم قوانین جوری که دوست داریم باشه ولی این ممکن نیست وباید قوانین رو درک کرد وطبق ان عمل کرد تاموفق شویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    MM گفته:
    مدت عضویت: 2861 روز

    سلام به استاد عزیز و امیدبخشم وهمه دوستان.

    درمورد قسمت پایانی فایل استاد فقط میتونم بگم ملاک سنجش نباید فقط پول باشه.من با تهیه بعضی دوره ها یه ارامشی رو تو خودم والبته تو رابطه خانوادگیم تجربه کردم که نمیشه هیچ قیمتی روش گذاشت این ارامش روحی واز بعضی بلاتکلیفی ها در اومدن .

    حتی اگه اشنایی با استاد وتهیه بعضی دورها همین دونتیجه رو داشته باشه خیلی ارزشمندن که البته نتایجش بیشتر از اینها است که بماند من به خاطر همین نتایج خوبی که گرفتم البته اونم خیلی زود از استاد عزیزم از ته ته دلم تشکر می کنم خیلی دوسشون دارم .

    ایشالله نتایج مالیشو هم بزودی میبینم.

    خدایا شکرت

    درپناه الله یکتاشاد باشیدوسلامت….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    صابر صالحی گفته:
    مدت عضویت: 2830 روز

    « مَن لَم یَشکُر المَخلوق لَم یَشکُر الخالِق »

    « کسی که از مخلوقات خداوند شکرگزار نباشد ، شکرگزار خداوند نیز نخواهد بود »

    جناب آقای سیدحسین عباس منش

    سلام

    خداوند بزرگ رو شاکرم و از شما هم سپاسگزارم

    چندی قبل در 22 آذرماه 1396 ، در زیر همین فایل دیدگاهی گذاشتم و گفتم که در نتیجه هدایتی که اول به خاطر نظر خداوند بود و بعد آشنائی با شما ، تغییراتی در زندگی من اتفاق افتاده و موفقیت هائی داره حاصل میشه .

    امروز ، سوم دی ماه 1396 ، باز هم اتفاق شیرینی در زندگی من افتاد که . . . ، که از فرط شادی و بی اختیار اشکم جاری شد . اشکی از فرط شادی و خوشحالی .

    خوشحالی به خاطر این که خداوند بلند مرتبه اینقدر به من عنایت و محبت داره .

    جناب آقای عباس منش

    مدارهای خودم رو تغییر دادم .

    مدارهای من تغییر کرده و هر روز اتفاقات شیرین و لذت بخشی در زندگی من اتفاق می افته .

    نیم ساعت قبل از این که همین دیدگاه رو بذارم ، تلفن من زنگ زد و خبری دریافت کردم و . . . ، و به قول حضرت مولوی (ع) :

    میچرخم و میرقصم و مینوشم از این جام

    بیخود شده از خویشم و از گردش ایام

    زبانم قاصره از بیان .

    حجمی از شادی و امید و مثبت اندیشی و توکل ، در زندگی من وارد شده و هر روز داره من رو به سمت روشنی و نور و موفقیت هدایت می کنه .

    این حجم عظیم اونقدر وجود من رو فراگرفته که گاهی احساس می کنم کالبد من ظرفیت نداره و هرآن ممکنه منفجر بشم .

    دلم میخواد فریاد بزنم و به همه بگم که با کنترل فکر و مدیرت ذهن خودشون ، چه اتفاقاتی رو می تونن برای خودشون رقم بزنن .

    این حجم عظیم آنچنان من رو احاطه کرده که هر وقت میام در موردش حرفی بزنم یا دو خطی بنویسم ، زبانم در بیان کم میاره و . . . ، فقط در سکوت خودم ، از خدای خودم شکر می کنم .

    جناب آقای عباس منش

    من در جوهره الهی احاطه شدم و این جوهره هر روز به شکلی غنی ، مناسب و شایسته داره به من نزدیک میشه .

    این رو جز لطف خداوند نمی بینم که شما رو سر راه من گذاشت تا به سوی خودش هدایت بشم .

    هدایتی که هر روز داره برکات بیشتری رو وارد زندگی من می کنه .

    کس نمی‌داند ز من ، جز اندکی

    وز هزاران جرم و بد فعلی ، یکی

    من همی دانم و آن ستار من

    جرمها و زشتی کردار من

    اول ابلیسی مرا استاد بود

    بعد از آن ابلیس ، پیشم باد بود

    حق بدیدو آن جمله را نادیده کرد

    تا نگردم در فضیحت ، روی‌زرد

    هرچه کردم ، جمله ناکرده گرفت

    طاعت ناکرده ، آورده گرفت

    نام من در نامهٔ پاکان نوشت

    دوزخی بودم ، ببخشیدم بهشت

    آه کردم ، چون رسن شد آهِ من

    گشت آویزان ، رسن در چاه من

    آن رسن بگرفتم و بیرون شدم

    شاد و زفت و فربه و گلگون شدم

    در بن چاهی همی‌بودم نگون

    در دو عالم هم نمی‌گنجم کنون

    آفرینها بر تو بادا ای خدا

    ناگهان کردی مرا از غم جدا

    گر سر هر موی من یابد زبان

    شکرهای تو ، نیاید در بیان

    جناب آقای سیدحسین عباس منش

    خداوند رو شاکرم و سپاسگزارم که شما رو سر راه من قرار داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1497 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام به خانم شایسته و متنهای،زیبایشان

    شکر خدا مدتی است کارم را شروع کردم ،مدتی شاگردی میکردم هدفم از این کار افزایش مهارتم ،کاهش استرس و اضطرابم ،کسب تجربه ودرنهایت داشتن درآمد بود

    با این وجود خیلی دلم میخواست برای خودم کار کنم و منتظر هدایت بودم که چند روز یه خداوند برای شروع کارخودم بهم الهام کرد، بااندک پولی که از این کار پس اندازکرده بودم وسایل کارمو خریدم و شروع کردم شاید کمی ترس،داشتم که مشتری چکار کنم آخه در آستانه مهاجرت هستم وحس میکردم به پول نیاز دارم اما به خداوند اعتماد کردم و باتوکل بر خدا کارمو دارم پیش میبرم مشتری هم با خدا بهم الهام میکنه

    چون با عمل به الهاماتی که خداوند بهم کرد تونستم تا این مرحله از کار پیش برم

    الهامات به این صورت بود دنبال الگوها باشم،تنوع کارها رو ببینم،مطالعه کنم،ایده هامو هرچند ایراد دار اجرا کنم،کارهایی شبیه کار مورد علاقمو انجام بدم ، کارها مو هدیه بدم ،شاگردی کنم و….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مینا انصاری گفته:
    مدت عضویت: 3756 روز

    سلام ودرود به استاد عزیزم

    بسیار عالی بود. احساس خیلی خوبی پیدا کردم و مطالب باارزشی یاد گرفتم.

    مدتها پیش افرادی بودند که به من گفتند محصولات شما رو با قیمت پایین میفروشند و از من خواستند بخرم ولی من توجهی نکردم و اونهارو دیلیت کردم. قلبم با ابن کار خیلی مخالف بود.

    شاد و سربلند باشید.

    سپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: