تغییر شخصیت، جسارت می خواهد

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

افراد زیادی نتوانسته‌اند نیروی هدایت درونی‌شان را بشناسند. همان نیرویی که در هر لحظه با زبان نشانه‌ها با همه‌ی ما صحبت می‌کند و خیر و شرّمان را به ما الهام می‌کند.

آنها با وجود نشانه‌های نه چندان خوب در روابط‌شان، جرأت ایجاد تغییر در روابط‌شان را ندارند.

با وجود نشانه‌واضح برای تغییر شغل یا روند کسب و کارشان‌، هنوز هم به همان شیوه محدود کننده‌ی همیشگی اوضاع را تجزیه و تحلیل می‌کنند و هنوز هم رکود اقتصادی‌، کمبود مشتری‌، قیمت دلار و … را‌، عامل کم شدن درآمدشان می‌دانند و نه باورهای و نحوه نگرش خود را. به همین دلیل نیز برنامه‌ای برای تغییر باورهای خود ندارند.

حتی با وجود ایده‌های فراوان، جسارتی برای اجرای آن همه ایده ثروت‌ساز و سودمند ندارند چون زبان نشانه‌ها را نمی‌شناند و صدای آن نشانه‌ها که برای هدایت‌شان آمده را‌، نمی‌شوند.

بی ایمانی، چنان پرده ضخیمی از تردید و ترس در برابرچشمانشان ساخته که‌، اجازه دیدن نشانه ها و هدایت واضح جهان را از آنها گرفته است. به همین دلیل نیز قادر به تشخیص زبان نشانه‌ها نیستند و نمی‌توانند الهامات الهی را دریافت کنند و به همین دلیل نیز‌، از حقیقت خود و اصل خود‌، جدا افتاده‌اند.

به قول قرآن‌، ربّ ما «أَعْطى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» است. «ربّ ما کسى است که نعمت وجود به همه موجودات بخشیده سپس آنها را هدایت کرده است.» (طه۵۰)

اما فقط افرادی این هدایت را دریافت می‌کنند که به آن ایمان دارند و نشانه های روشن هدایت را می‌بینند و می‌پذیرند!

آنهایی که هر لحظه آماده تغییر و بهبود اوضاع در هر جنبه‌ای از زندگی خود هستند. زیرا پی برده اند که:

این خاصیت جهان است که هرگز از گسترش باز نمی‌ایستد و بیشترین پاداش‌هایش را به افرادی می‌بخشد که در روند این بهبود و گسترش‌، با او همراه می‌شوند؛

هرچقدر که زندگی‌ات خوب است‌، می‌تواند بهتر باشد.

هرچقدر که شیوه‌ات برای ساختن ثروت عالی است‌، باز هم می‌تواند بهتر باشد.

هر باوری هر چقدر قدرتمند کننده، بازهم بهتر می‌تواند قدرتمند کننده‌تر باشد

هر نتیجه‌ای هرچقدر عالی‌‌، باز هم می‌تواند عالی‌تر باشد.

تنها در صورت ایجاد این تفکر است که ظرف وجودت رشد می‌کند و آماده دریافت نعمت‌های بیشتر و تجربه امکانات بیشتر می‌شوی.


️️متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:

من باید هر لحظه آماده تغییر و بهبود اوضاع در هر جنبه ای از زندگیم باشم. ️️هر باوری هر چقدر قدرتمند کننده بازم میتونه قدرتمند کننده تر باشه
️️زندگیم هر چقدر که خوب باشه بازم میتونه بهتر بشه، هر نتیجه‌ای هر چقدر عالی بازم میتونه عالی تر باشه
️️ببینم جز کدوم گروه هستم

قبل از اینکه اوضاع خیلی خراب بشه تغییر میکنم؟

وقتی اوضاع خراب شد تغییر میکنم؟

یا هرگز تغییر نمیکنم؟
️️خیلی موقع ها باید بتونم آینده این چیزی که الان هستم رو ببینم که من با این وضعیتی که الان دارم پیش میرم ده سال دیگه کجام آیا اون جایی هست که من واقعا میخوام باشم یا نه، جای مناسبی نیست
️️خیلی از افراد به خاطر ترس ها و نگرانی هاشون، یا بخاطر اینکه نمیدونن آینده چی میشه یا به خاطر بی ایمانی شون دست به تغییر نمیزنن و حرکت نمیکنن
️️سعی کنم همیشه ده سال آینده رو ببینم روندی رو که دارم طی میکنم ببینم.

ده ساله بعد ببینم کجام، چقدر اوضاع داره بدتر میشه
️️اگه خودم رو عوض نکنم، این اوضاعی که الان کمی داره بهم فشار میاره ده سال دیگه بیشتر فشار میاره

باید بتونم این فشار 10 سال بعد رو الان حس کنم

روزهای سخت 10 سال بعد رو الان حس کنم تا بهم انرژی بده برای حرکت کردن
️️یکی از بهترین شیوه هایی که کمک میکنه تا تغییر کنم اینه که آینده رو ببینم که با همین روندی که دارم پیش میرم، چقدر اوضاع بد میشه و شرایط داغون میشه و اوضاع از اینی که هست بدتر میشه
️️پس توی هر شرایطی که هستم اگه شرایط داره خراب میشه این نشونه ها رو ببینم

هم از لحاظ مالی، هم از لحاظ روابط خانوادگی
️️اگه دارم میبینم که اوضاع مالیم یا رابطم، هر روز داره بدتر میشه یه فکری به حالش بکنم و توی رفتارها و باورها و حرکت هام یه تغییری ایجاد کنم
️️در تموم لحظه های زندگیم و در تموم موضوعات مختلف باید آمادگی تغییر رو داشته باشم قبل از اینکه اوضاع اونقدر سخت بشه که ناتوان بشم، بیچاره بشم، چاره ای نداشته باشم و مجبور باشم که ادامه بدم
️️هر چند که توی ناتوانی مطلق هم اگه بخوام و ایمان داشته باشم و خدا رو باور کنم میتونم تغییرات رو شروع کنم و نتایج بزرگی بگیرم

اما چرا بزارم اوضاع این قدر بد بشه
️️جهان داره تغییر میکنه منم باید به همون نسبت با جهان تغییر کنم

توی کسب و کارم، بیزینسم، سلامتیم، رفتار هام، توی همه قسمتهای زندگیم باید حرکت کنم و تجربه کسب کنم
️️شاید یک سری از تجربه ها هم به شکست برسه ولی اینها باعث میشه که بزرگتر بشم قویتر بشم، شجاع تر بشم، با ایمان تر بشم،
️️پس هر روز به دنبال تغییر باشم، هر روز بگم چیکار کنم که امروز بهتر از دیروز باشم، توی چه قسمت هایی از زندگیم تغییر ایجاد کنم که اوضاع بدتر نشه که هیچ، بهتر و عالی تر بشه
️️پس نشونه ها رو ببینم، چون خدا داره از طریق نشانه ها باهام صحبت میکنه، اگه دیدم کسب و کارم هر روز داره کمرنگ تر میشه، هر روز در آمدم پایین تر میره، حتماً باید یه تغییری توش ایجاد کنم، حتماً باید یه جای دیگه دنبال یه برنامه دیگه ای باشم

مثلاً ممکنه سیستمم سنتی باشه نیازه که به روزش کنم و اینترنتیش کنم
️️پس اگه دیدم اوضاع داره هر روز بدتر میشه، درآمدم کمتر میشه، باید به فکر باشم و نپذیرم که این طبیعیه، نپذیرم که این رکود اقتصادی توی کشوره و اینو باور نکنم
️️من باید زودتر به پیشواز تغییر برم
️️من توی هر شرایطی که هستم بازم میتونم این شرایط رو بهتر کنم، فقط باید یک سری تغییرات در خودم ایجاد کنم،

مخصوصا در باورها و طرز فکرم
️️تغییر نیازی به کوه جابجا کردن نداره، باید سکان کشتی زندگیم رو از دست عادت های قدیمی بگیرم که زندگیم رو تبدیل به یک چرخه تکراری و کسل کننده کرده
️️فقط کافیه عینک توجه به نا خواسته ها رو از چشام بردارم تا بتونم نعمت ها و زیبایی هایی که همین حالا در زندگیم وجود داره ببینم
️️بتونم زیباییهای خونه ام، محله ام، شهرم و کشورم رو تشخیص بدم و با توجه کردن به اونها، تاییدشون و استفاده از اون ها و لذت بردن از این تجربه‌ها، ظرف وجودم رو آماده دریافت نعمت های بیشتر و ورود به مدار های بالاتر کنم
️️من با تشخیص نعمتهای اکنونم و سپاسگزاری کردن به خاطر اون هاست که میتونم ظرفم رو رشد بدم و نعمت های بیشتری دریافت کنم
️️تغییر وقتی رخ میده که با فراغ بال به استقبال ماجراهای جدید برم،

آدم های جدید رو ملاقات کنم،

از زیر سلطه شیوه های همیشگی بیرون بیام، شیوه های جدید رو برای انجام کارهام امتحان کنم
️️باید به هر شکلی که شده روزمرگی رو از زندگیم دور کنم و به این وسیله وجودم رو آماده ورود به دل ناشناخته ها و تجربه اونها کنم

️هرچقدر ناشناخته های بیشتری رو امتحان کنم بیشتر پی میبرم که نه تنها ترسناک نبودن، بلکه بهم فرصت تجربه های شگفت انگیزی رو دادن
️️با هر بار انجام یه کار جدید و تجربه یک ناشناخته دیگه، توانایی های بیشتری در وجودم بیدار میشه که بخش دیگه ای از عزت نفسم رو میسازه و آروم آروم ترس از تغییر از وجودم میره و طعم زیبای امتحان شیوه‌های جدید در وجودم نهادینه میشه

با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده مینا سیدپور» در این صفحه: 1
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1599 روز

    به نام خداوندبخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز پنجم سفرنامه…

    چه سفری بشه این سفر، وقتی این فایل رو دوسال قبل دیدم وگوش دادم وبعد چندبار دیگه و امروز هم بار دیگه نگاه میکردم به سیر تکاملیم..

    که انموقعه کجا بودم از نظر احساسی ودلم میخواست چیا توی من تغییر کنه که بتونم کم کم شخصییتم رو تغییر بدم به سمت مثبت شدن..

    واقعا تغییر شخصییت جسارت میخواد،شهامت میخواد، قدرت میخواد…

    ولی اصلا کی میخواد که شخصیتش تغییر کنه؟!

    همه اینو آیا میخوان؟

    خیلی از ماها در گذشته انقدر خودمون رو بی نقص وعقل کل میدونستیم ودیگران وشرایط و قوانین جهان رو ناقص وعیب دار، که اصلا فکرشم نمی کردیم کوچیکترین نقص شخصیتی داشته باشیم، نهایتش شاید مثلا می گفتیم من زیاد میخوابم، یا زیاد گرمایی هستم، سرمایی هستم،یا مثلا منه اردیبهشتی اخلاقم اینه، اینو دوست دارم اینو دوست ندارم…

    کل بنیان واساس شخصییت رو توی این چیزها می دیدیم…

    ولی از یه جایی فهمیدیم نه بابا حتما یه مشکلی هست اونم توی وجود من، اخه من که دارم تلاشمو می کنم، منکه از فلانی بهترم، منکه زیباترم، منکه هنرمندتر وبا استعدادترم و….

    پس چرا تو فلان جا وفلان چیز، وبا فلان کس و توفلان شرایط به مشکل برخوردم یا اکثرا به مشکل برمیخورم..

    سالها نمیدونستیم داریم با ماسک زندگی می کنیم پشت ترسها وتردیدها وباورهای اشتباه و نااگاهی ها پنهان شده بودیم، خب تعجبی هم نداشت الگوی مناسبی که نداشتیم، هرکسی میومد مثلا راه درست رو نشون بده از پدرومادر و فک وفامیل و معلمها واساتید وروانشناس گرفته تا کتابهایی که برای موفقییت و تغییز شخصیت میخوندیم انقدر کلی حرف میزند وانقدر ناقص، که میومدیم یه جارو درست کنیم یه تغییر توی یه بخشی از عادتهامون بدیم ده تا عادت بد دیگه از جای دیگه سرمیزد بیرون!!!

    تا اینکه لطف ورحمت خدا شامل حال ما شد بلاخره یه انسان خداترس وخداشناس وتوحیدی و موفق توی همه ی جنبه های زندگی مثل شما استاد عزیز توی زندگی تک تک ما پیدا شد، کسیکه گذشتش مثل ما بود، مثل گذشته ی اکثر ماها، اما یه روزی فهمید این راهش نیست ورفت کلی ادم موفق پیدا کرد ازشون الگو گرفت، رفت کتاب خدارو خوند و خوند و خوند وهدایت خواست و خدا هم توفیقش داد و هدایتش کردتا هم خیر دنیا وهم خیراخرت رو نسیب خودش کنه، و بعد اینکه خودش افتاد توی جاده ی خوش وآب وهوا و خوش منتظره ی رسیدن به موفقییت و خوشبختی، خواست که خداوند کمکش کنه این مسیرزیبا رو ، راه و روش رفتن وافتادن توی این مسیر خودسازی وخودشناسی وخداشناسی وجهان شناسی رو برای چشیدن طعم خوشبختی به دیگران هم یاد بده…

    اونم نه از روی خساست بیاد یه کمشو بگه، نصفشو بگه، همشو نگه!!!

    بیاد از ریزترین وکوچیکترین مسائلی بگه اونم باعمل بهش زنده و واقعی،که خودش توی زندگیش انجام داده….وکلی نتیجه های عالی گرفته طعم شیرین خوشبختی رو چشیده..

    راه و روشهایی که از اصل میگن، از اصلیکه مستقیم میبردت سر اصل مطلب، واینها همه لطف خدابوده وهست هم برای شما استادعزیزم ومریم بانوی مهربان وهم برای تک تک ما که خواهان تغییر بودیم ولی بلدش نبودیم، وشما با بردباری، باعشق، بامحبت اون رو بهمون اموزش دادید و هنوزم آموزش میدید…

    خیلی جالبه وقتی من فایلهای مثلا ده سال قبل شما رو هم دیدم، یه چیز قشنگ مشهود بود و واضح، اینکه از روزیکه شروع کردید به اینکه اونچه که باعث تغییر شخصییت وتغییر دیدگاه وتغییر زندگیتون شده رو آموزش بدید، حرفتون تا به امروز همون بوده، همون اصل، اینکه باااااید شخصییتت تغییر کنه تا جهانت تغییر کنه…واین اصل تمام آموزشهای شما واصل زندگی شخصی خودتون بوده وهست..

    انقدرحرفهای کلیشه ای ما از بچگی شنیده بودیم که گنگ بودیم ونمیدونستیم اصلا کدوم مسیر رو بایدبریم کدوم راه درسته کدوم غلط، من به شخصه یه مدتی یعنی سالها مذهبی بودم، بعد دیدم جواب نمیده از مذهب کشیدم بیرون و رفتم سمت بی دینی وبی مذهبی، دیدم ای بابا اینم که نشد، یه مدت میرفتم سراغ کتابهای روانشناسی و آدمهایی که علم روانشناسی وعرفان وخودشناسی دارن، باز میدیدم اونم نشد، یه مدت میشدم بی خیال عالم، بی انگیزه، باری به هرجهت باز میدیدم اینجوری هم که نمیشه…

    تمام اهداف نیمه کاره، تمام ارزوهام خفه توی نطفه، تمام تصمیمات غلط واشتباه، دیگه از یه جایی گفتم بابا جان چرا پس من از هر دری وارد میشم اون کوچه بن بسته؟!

    پس من چیکار کنم؟!

    تا اینکه لطف خدا شامل حالم شد وتوسط شما یه پکیج کامل از تغییر شخصیت وتغییر زندگی رو دیدم، به جرات می تونم بگم سریال تمرکز برنکات مثبت، سریال سفر به دور امریکا وخصوصا سریال زندگی دربهشت،یه پکیج کامل بود از زندگی خصوصی شما ومریم جان، یک زوج به تمام معنا توحیدی، خودشناخته و در صلح باخود وبا جهان، که عزت وشهرت و ارامش وامنیت ومعنوییت وثروت و شادی وخوشبختی رو باهم داشتید ودارید به لطف الله مهربان…

    این فیلم مستند و واقعی زندگی شما بنیان شخصییت منو کلا از بیخ وبن عوض کرد، به الله قسم ندیده بودم در تمام عمرم چنین شخصی رو که زندگیش در تمام جوانب انقدر عالی باشه، جالبه که ما ادمها هممون هر کجای این دنیا باشیم به قول شما همونطور که تو یکی از جلسات قدم چهارم گفتید، مغزمون مثل همه، یعنی هممون در داشتن مغز(ذهن ویا همون عقل) کامل خلق شدیم، فقط کافیه که ببینیم یکی تونسته، یکی از یه مسیری رفته که منم می تونم از همون مسیر برم، یکی یه جوری از یه مسیر رفته که انقدر واضح وروشن هست که اگه بخوای پا جا پاش بذاری وپشت سرش حرکت کنی، توهم می تونی مثل اون بشی، وتوی همه جنبه های زندگیت رشد کنی، اونم به شرط تغییر شخصییتت…

    اگه قرار باشه من هنوز توی چالش ها مثل قبل تصمیم بگیرم وهمون رفتارها وافکار وگفتار تکراری رو داشته باشم بی شک نتیجه هم مثل همون قبل افتضاح میشه…

    همه ی ما که اینجا هستیم اولش ترسیدیم، اولش سختمون بود، یک عمر با همین روند زندگی کرده بودیم به قول شما استادعزیزم خیلی از مسائل ومشکلات دیگه وجودش برامون عادی شده بود، ولی شما بهمون یادآور شدید که نه عادی نیست…

    مثلا بیمارشدن مدام عادی نیست، بدن ما خیلی قویه وقدرت درمانش رو داره این ماهستیم که با تغذیه نادرست روحمون وتغذیه نادرست جسممون داریم انقدر بیماری رو برای خودمون به ارمغان میاریم…

    مثلا همیشه مشکل داشتن تورابطه عادی نیست، حالا چه با خانواده، چه بامردم ،چه با خداوند وجهان، این ماهستیم که اونچیزیکه توی وجودمون داریم اون باورهای نامناسبی به خورد ذهن و قلبمون دادیم حالا انقدر آشوبیم که این آشوب درونی رو به بیرون وبه اطراف خودمون انتقال میدیم وگرنه جهان در صلح وآرامش هست اگر ما سرجای خودمون باشیم ودر صلح باخودمون…

    مثلا گفتید بی پولی وهمیشه بدهکاری وقرض و وام طبیعی نیست، بلکه این ماهستیم که با نداشتن باور فراوانی ونداشتن اعتماد به خودمون ونداشتن ایمان به خداوند ونشناختن استعداد وتوانایی های خودمون،حتی توانایی های ذهنی و تجسمی، عاجز در خلق ثروت برای خودمون هستیم…

    اینها فقط چندتا مثال بود که زدم، اگه بخوام بگم انقدر زیادن که میشه چندتا کتاب بنویسم ازشون، اخه من چی بگم استاد جانم که من حتی از طرز ولهن صحبت کردن وخندیدن شما ومریم جان یادگرفتم، از طرز نوع پوشش، نوع غذا خوردن، نوع فکر کردن، نوع عملکرد توی هرچیزی که توی زندگی روزمرمون که باهاش سروکار داریم آموختم وچه اموختن نابی و لذت بخشی، من از این شکرگزاری شما از دیدن کوچیکترین موجود وذره توی عالم هستی تا بزرگترین چیزهایی که به چشمم نمی اومد چه برسه به اینکه بخوام بابتش شکرگزار باشم یاد گرفتم…

    طول کشید، طول میکشه، تکامل میخواد، جسارت وشهامت میخواد خیلی هم زیاد، من همش این جمله ی شما رو با خودم روزی ده هابار تکرار میکنم اینکه آیا من می تونم طوری زندگی کنم ورفتار کنم که درست باشه یا ترس این رو دارم که از قضاوت مردم زنده بیرون بیام؟؟؟؟

    خب معلومه که تغییر شخصییت جسارت میخواد، چون مجبوری یه سری حرفها رو بزنی یا نزنی، یه سری کارهارو انجام بدی یه سری کارهارو انجام ندی، با کسی یا کسایی قطع ارتباط کنی یا کسی یا کسایی وارد ارتباط بشی، باید وباید وباید…..

    خب وقتی بهش نگاه میکنی اولش خیلی خیلی سخته، ترسناکه، ولی من همیشه میگم تغییر شخصییت مثل خونه تکونی میمونه یا مثل اثاث کشی ورفتن به یه خونه ی جدید، اولش فکر میکنی بهش خیلی سخته انجامش، همه چیز میریزه بهم، وسایل جابه جا میشن، چندتا وسیله امکان داره خط وخش بیفته بهش، یا بشکنه، باید یه سری چیزهارو بریزی دور که شاید دوستشون داری ولی دیگه قدیمی شده یا به کارت نمیاد، باید یه سری وسیله جدید بخری، خلاصه که تا چندوقت هیچی سرجاش نیست، حتی یه جای خواب راحتم تواون شرایط پیدا نمیکنی که بخوابی مثل شبای قبل…

    ولی وقتی خونه تکونی میکنی یا وقتی میری یه خونه ی جدید وهمه چیز تمیز ومرتب چیده میشه سرجاش پیش خودت میگی ای بابا اینکه سخت نبود اتفاقا زود هم تموم شد….تازه تا مدتها هی داری دنبال وسایلی که جاش تغییر کرده میگردی، یا دکوری که چیدی رو جا به جا میکنی تا باب میل ودلخواهت بشه…

    تغییر شخصییت دقیقا همچین چیزیه، یه فراینده، اصلا نمیشه پیش بینی کرد یا براش روز وزمان دقیق مشخص کرد بلکه باید وقتش برسه موقعییتش برسه، مثلا میخوای دروغ نگی دیگه نمی تونی برا خودت روزشمار بذاری وهر روز منتظر بمونی که موضوعی پیش بیاد تا ببینی می تونی از پسش بربیای یانه…

    کنترل کردن لحظه به لحظه واقعا خیلی سخته…

    من اینطوری شروع کردم البته که سخت بود برام اولش بپذیرم که انقدرررررررررررررر نقص شخصیتی دارم، همون نقصایی که جلوی پیشرفت منو تو هرزمینه ای گرفته، تا تونستم طی چند روز به لیستم اضافه کردم، مثلا من خودخواهم، عجولم و دروغ میگم، میترسم از قضاوت شدن و….

    بعد وقتی فهمیدم درونم چیه ودرست نیست وباید درستشون کنم کافی بود که هر روز وکلا در طی شبانه روز اینو به خودم وخداوند بگم که خدایا من میخوام همونی باشم که تومی پسندی که تو میخوای پس هدایتم کن کمکم کن تابتونم…

    بعد دیگه یه تعهد سفت ومحکم به خودت میدی که یاتغییر میکنم یا میمیرم..

    انوقته که صدای شکستن استخونهاتو میشنوی وقتی تو موقعییت قرار میگیری میخوای مثل قبل رفتار کنی ولی یادت میفته که نباید برگردی نقطه سر خط وجایی که بود، اوایل درد میکشی، بعد کم کم میشه جزئی از وجودت بهت مزه میده بهت حال میده طور دیگه فکر کردن و حرف زدن و عمل کردن وقتی نتیجه خوب میشه وحست رو خوب می کنه…

    خلاصه که این روند تغییر شخصیت فقط با بودن توی این مسیر توی این سایت امکان نداره، وگرنه بیرون این مسیر ودور از اموزه های شما زندگی پراز تله های کشنده واسیر کنندس، اینکه نخوای دیگه مثل 98 درصد مردم باشی، مثل اونا فکر کنی ورفتار کنی….

    چون اگه اینجا نباشی زور اون 98 درصد بهت میرسه ودوباره برت میگردونه به قبل، ولی وقتی متعهد باشی این ذره ذره تغییرات میشه جزئی از وجودت، دیگه به یه جایی میرسه سنگ هم از اسمون بباره روی تو تاثیری نداره وتو سرجات هستی….

    با همه ی این تفاصیل، فقط وفقط هر لحظه باخدا بودن وهدایت خواستن وهوشیار بودن برای دریافت الهامات تنها راه موندن توی این مسیر هست…

    جایگاهی وپناهگاهی امن، تکیه بر قدرت ربی زدن که قدرت تمام جهان در دستانش هست،وخودش در کتابش فرموده، مومنان وهدایت شدگان اینطور دعا میکنند، که پروردگارا، حالا که هدایتمون کردی کمکمون تا در این مسیر ثابت قدم باشیم و گمراه نشیم…

    انشالله ماهم هرلحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشیم…

    دوستتون دارم استاد عزیزم ومریم بانوی مهربان، از دور می بوسمتون..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: