تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 111

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره زیدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1434 روز

    به نام خداوند مقلب القلوب

    سلام خدمت استاد عزیزم و همسفران دوست داشتنی

    چقدر دیدن این فایل در روز پنجم سفرم به درونم چسبید .

    همین که الان در زیر سایه یک درخت زیبا ، داخل ماشینم نشسته ام ، در ماشین و باز گذاشتم تا بوی پاییز زود هنگام شهر زیبای تبریز رو احساس کنم یعنی من به راستی تغییر کردم .

    همین که چند دقیقه قبل وقتی روغن ماشینم و عوض کردم و اون مرد محترم با زبان شیرین ترکی باهام صحبت کرد و من نفهمیدم چی میگه یعنی من از دایره امنم خارج شدم

    خدایااااا ای قدرتی که بغضی شیرین میشی در گلوم و اشکی نمکی میشی در چشمام

    با تمام سلولهای وجودم با تمام قدرت روحم ، با تمام باورهای کج و کوله ام که در حال صاف و صوف کردنشونم با تمام فراز و فرودهای توحید و شرکم با تمام زهره بودنم

    سپاسگزارتم

    سپاسگزارتم

    سپاسگزارتم

    میدونم که هم میدونی و هم میتونی

    انی اعلم ما لا تعلمون

    ان الله علی کل شی قدیر

    یاریم کن تا ایندفعه با توکل و ایمانی کامل تر تغییر کنم

    جسورم کن ، شجاعتم ده ، ایمانم را بیفزار

    آمین

    این من و این سر تعظیم و قلب خاشعم

    دورت بگردم که عاشقمی و خودت همه کاره

    دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    Jamal گفته:
    مدت عضویت: 2358 روز

    22, August :: تغییر شخصیت رجسارت میخواهد

    سلام علیکم خدمت استاد بزرگ سید جمال هستم،

    بعد از این من میخوام همان فایل شخصی خودم را در بخش کامنت هم بگذارم. البته محتوای این text برای کامنت نوشته نشده من برای خودم نوشتم فقد در بخش کامنت ها اضافه میکنم.

    ممنون

    Tips

    ● همیشه باید دنبال این باشم که چطور بهتر ، چطور بهتر از این

    ● ‏باید بتوانی اینده رو بیبینی، و بفهمی با همین روال که روان هستی 5 ، 10 سال بعد اوضاح چطور خواهد بود و اگر جواب خراب است باید اون فشار و رنج حس کنی الان ، و شروع کنی به تغییرات در عادت ها ، عمال و عملکرد میتوان در سرعت درس خواندن باشد میتواند در میزان تمرین و رشد باشد هر چه باشد باید بیبینی اش

    ● اگر یک مسئله هستی که کم است و میتوانی تحمل اش کنی، و بگی خوب خیر باشه یک چاره باز میکنم بدان که تا بعدا یا چند وقت بعد چندین برابر میشود اون موضوع و همچان درد اش چند برابر میشود

    Practice

    تا 5 سال کجا خواهی بود با همین روال؟

    ◇ روال من : چند روز است که تغییرات اوردم اول صبح باورها جای هایکه مشکل دارم و در روز های قبل نوشتم مشکلات ذهنی خودم را و نکات که باید تکرار کنم مانند احرام و باور که برای من حس خوب می دهد تکرار میکنم بعد اش یک لیست اهداف و اولیت ها که نوشتم باز میکنم و برنامه می چینم تا ساعت 6 باید این کارها را بکنم مثلا خواندن کتاب 4000 word دو درس ، تکرار لغات فلش کارت، و به همین ترتیب پیش میرم و بعد نان خوردن شروع میکنم به انجام انها.

    فعلا دیدم اینکه هر روز باید چیز های نو یاد بیگرم در برنامه نویسی و ای او تی و انگلیسی فارغ از همه چه.

    سرعت ام کم است متمرکز از 100 شاید 35 باشد و اخر شب هم چک میکنم برنامه نوشتم چقدر انجام شد و چقدر اش انجام نشد فعلا جواب 50 فیصد اش انجام میشود بقه یا اینکه کدام کار دیگر بجای اون انجام دادم یا وقت یاری نکرده

    خوب تا پنج سال اینده چه میشه با این روال

    زبان های برنامه نویسی مانند c++ جاوا پایتون بلدم انگلیسی در حد B1 است نزدیک به B2، درامد خوب است حدود 500 تا 250 دالر با همین روال البته در افغانستان هم هستی.

    ایا راضی هستی ؟

    نه من راضی نیستم. چون که در سطح که فعلا کار میکنی و تمرکز می گذاری روی زبان نمی توانی اون چیزی که میخواهی را فراهم کند پس باید تغییر کند

    1 دیدت به یاد گیری زبان

    2 تمرکز 30 باید بالا برود

    3 تعهدت بالا برود

    4 زمان بیشتر باید بگذاری

    و در قسمت یاد گیری مهارت ای او تی هم چون تمرکز روی کار ندارم کار 1 ساعت را 4 ساعت طول میکشد

    اگر تعهد و میزان تمرکز بیشتر کنم مثال موشک بالا میرم

    مشکل صحی که Khyposis حدود 5 سال به همین روال ادامه دادم: مانند سک تمرین کردن و یک مدت اف نتیجه اش را دیدم این بود راضی نیستم و حالا بدتر هم شده تا 5 دیگر بدتر هم خواهد شد

    تمرین مثل سک رو باید به” تمرین هدفمند تبدیل” کنم

    “تغدیه مناسب ” میگم پول ندارم باید یک پیدا کنم چرا بدون تغدیه نتیجه صفر میشود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مریم صابری گفته:
    مدت عضویت: 1353 روز

    بنام خداوندمهربان

    سلام استادعزیزم ومریم عزیزم

    سلام به خانواده عزیزم

    تغییر شخصیت جسارت می خواهد

    واین برمیگرده به احساس عزت نفس وبحث خودشناسی

    کسی که خودش رو باور نداشته باشه واوضاع وشرایط رو نتونه تغییر بده و ناتوان دربرابر اتفاقات نامتناسب

    باشه

    وجرات نداشته باشه در برابر ناخواسته ها قدم برداره ومغلوب بشه

    تظاهر کردن شرایط خوب درصورتی که داره خودش رو فریب میده

    ازچی میترسیم از نگاه دیگران وقضاوتشون که نمیتونیم خودمون باشیم

    سالهابا نظر دیگران پوششم رو انتخاب کردم وخودم رو ازخواستهام دور کردم ولی نتیجه ای برام نداشت

    ازاهداف وخواستهام گذشتم فکرمیکردم کاردرست رو انجام دادم

    ولی فقط خودم رو توجیه میکردم وتوانایی هایی که خداوند دروجودم قراردادرو نادیده گرفتم

    وموندن تواون شرایط ازمن یک آدم عصبی وپرخاشگر ساخته بود

    به لطف خداوهدایتش دراین مسیر چشمانم بیناشد وگوشهام شنواکه که چطور میشه خودت باشی

    احساست خوب باشه وباتغییر میتونی چه شرایطی برای خودت ایجاد کنی

    سپاسگزار خداوندی هستم که درجهل وگمراهی نموندم

    باتوکل وایمان قدم درمسیر نور گذاشتم و حال دلم خوبه

    سپاسگزارم ازتون استاد عزیزم

    شماناجی من هستید ازطرف خداوند که روزی من قرارداده این آگاهی ناب رو

    درس توحید ویکتاپرستی قلب وروح رو نوازش میکنه به جای خداترس بودن باخدای خودم آشتی میکنم وسعی میکنم اصول درست جهان هستی رو به درستی یاد بگیرم

    تا به اون چیزی که لایق اون هستم برسم

    سپاسگزارم

    دوستتون دارم

    درپناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    سلام به استاد عزیزم

    تحول زندگی من روز شمار پنجم

    تغییر

    این یک کلمه جادویی استاد ،یادمه اون روزی که تازه با فایلهای شما آشنا شده بودم بشدت دلم تغییر میخواست و اقداماتی هم براش انجام داده بودم ولی بسیار ناشیانه و بدون دونستن قانون فقط داشتم تلاش میکردم تلاش فیزیکی

    زندگی من شده بود فقط شب تا صب دویدن و فکر میکردم به این میگن تغییر

    رابطم داغون بود ،بدهکاری هر روز بیشتر میشد ،وضعیت جسمانیم و بد خوابیدن هر روز شدت میگرفت

    قرصهای روانگردان مصرف میکردم ،دوستان ناباب زیاد ،ترسهای زیاد و هر چی که بهش میشه گفت ضعف شخصیتی من داشتم ،همیشه در حال غر زدن به خدا بودم که چرا زندکی من اینجور.‌…واقعا سخت بود اون دوران هیچ چیز نداشتم جز درآمد عالی ماهیانه اونم به لطف زیاد کار کردنم که همشو میدادم قسط و دلم خوش بود قسطامو به موقع میدم

    تغییر من زمانی شروع شد که دیگه هیچ امیدی به زندگی نداشتم و زندگی یک چرخه بی پایان بدبختی میدونستم که تمامی نداره

    جای که دیگه رنج داشت دیوانم میکرد و واقعا میخواستم تغییر کنم همه تصمیم گرفتم که به هر قیمتی این کارو انجام بدم

    اون روزا فکر میکردم مشکل من فقط مالی و اگه اون حل بشه همه چی درست میشه بخاطر همین جذب یک شرکت هرمی شدم که اولش کلی حرفای قشنگ بود و وعدهای توخالی

    منم چون تصمیم گرفته بودم تغییر کنم اینو اولین قدم دونستم کار 15 ساله خودمو رها کردم چسبیدم به اون شرکت یکم وقتم آزادتر شد و تونستم رو خودم کار کنم کتاب بخونم و از این حرفا ..

    با اساتید جذب آشنا شدم و مدام فکر ذکرم چیزای بود که اونا میگفتن طولی نکشید که صدای گرم استاد لابلای اساتید شنیدم و چقدر دلنشین بود ..

    اولش فقط اینستاگرام دنبال فن پیجهای بودم که صدای استاد میزاشتن ولی هر چه میگذشت تشنه تر میشدم برای حرفای استاد کانال تلگران استاد سرچ کردم و چندتا کاناگال به اسم استاد بودن که فعال بودن و فایلهای رایگان استاد میزاشتن و بعضی وقتا یه فایل از دورهای استاد میزاشتن داخلش و میکفتن دورها رو با قیمت خیلی پایین میتونید خریداری کنید

    منم نمیدونستم اونا فیکن و فقط فایلهای رایگان که میزاشتن بارها و بارها گوش میدادم ،حالن از این رو به اون رو شد ،توی یک شب خواب من تنظیم شد ،قرصهای روان گردان گذاشتم کنار و انگار دنیا یه رنگ دیگه شد برام چقدر زندگی لذتبخش بود و من نمیدونستم

    از اونجا تغییر واقعی زندگی من شروع شد و فهمیدم که توی همه چی خیلی مشکل دارم و باید حرکت کنم برای درست کردنش

    اول از روابطم شروع کردم و هر روز بهتر و بهتر شد ،بعدش شهامت حرکت به سمت ناشناختها و کارهای جدید به دلم افتاد و دست به یکار بزرگ زدم و به واسطه تضادی که تو کارم خوردم حسابی تنها شدم دقیقا مثل اون موقعه ای که استاد توی تهرون بدهکار شد

    آغاز یک محمد جدید با ورژن جدید شروع شد،باید با ترسهای توی عمق وجودم روبرو میشدم ،با بدهکارها ،با آشنایانی که شده بودن دشمن شماره یکم ،کلی شاکی ،با طلاق همسرم ،دوری از فرزندم ،سرو کله زدن با غریبهای که بدهکارشون شده بودم

    اولش خیلی سخت بود ،و من هیچ چیزی جز فایلهای استاد نداشتم و این فایلها رو بیش از هزار بار گوش دادم ‌…

    هر بار به یه طریقی با ترسام روبرو میشدم و فایلهای توحید استاد و همین فایل تغییر خیلی بهم کمک کرد و باعث شد از جای که بودم و نقطه زیر صفر با کمترین امکانات دوباره حرکت کنم و هر ایده ای که به سرم میخورد اجرا میکردم هر روز قوی تر میشدم کارهای زیادی انجام دادم با آدمهای زیادی آشنا شدم ،هر روز من چالش بود هر روز من عشق بود واقعا ارزششو داشت و داره ..

    من اگه هزار بار دیگه بمیرم و دوباره زنده بشم بازم همین مسیر انتخاب میکنم چون همه چیز من عوض شد ،شخصیتم ،نگاهم به دنیا و دلیل زندگی کردن فهمیدم و خوشحالم که توی این دوره ام و با استاد آشنا شدم ..سپاسگزار الله ایم که همه چی شده برام …

    سپاسگزار شمام استاد عزیزم و براتون آرزوی بهترینها رو دارم در پناه الله یکتا شاد و خرم و سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    ابراهیم خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    سلام به دوستان عزیزم.

    امروز روز پنج تعهد 60 روزه ی منه

    از خدای خودم شکارم که دارم این مسیر رو میرم!

    الان که 5 روز از تعهد 60 روزه ام گذشته، هم ایه کند تا تمرین تکمیلی برای خگدم مشخص کردم و هم اینکه خواستم چک کنم ببینم از اون تمرینات چندتاشون رو در طول روز انجام میدم

    دیدم از این تمرینات

    1/کنترل ذهن و اعراض از ناخواسته ها

    2/توجه به نکات مثبت روزانه

    3/هر روز صبح و هر شب نوشتن

    4/گوش دادن یک فایل از دوره ی عزت نفس و اجرای آن در طول روز

    5/تمامه توجه رو گذاشتن روی هرآنچه که دوست دارم در روابطم بزارم

    6/گوش دادن اهرم رنج و لذت

    7/هر رزو نوشتن 20 مورد شکرگزاری برای اتفاقات خوبی که همون روز برام افتاده و جای شکرگزاری داره

    بد نبود اتفاقا خوب بود ولی عالی نبود

    من باید متعهد تر و محکم تر این تمرین ها رو انجام بدم تا سریع تر به خواسته هایم برسم

    از خداوند ممنونم که کمکم کرد مشخص کنم که مسیرم چبه و باید چه کارهایی انجام بدم

    من حالا میخوام بابت 20 مورد از اتفاق های خوبی که امروز برام افتاد رو بابتشون شکرگزاری کنم تا کانون توجه ام به سمت خواسته هام بره:

    1/خدایا هزاران مرتبه شکرت که امروز در محل کار یک حرکت فوق‌العاده عالی انجام دادم جوری که افراد مسئول اجرا به وجد اومده بودن و تو بیسیم تحسینم کردن

    2/خدایا شکرت که امروز بقدری به کارم علاقه داشتم که با اینکه بیشتر موندم سرکار ولی بازم خسته نشده بودم و انرژی داشتم

    3/خدایا شکرت که امروز رفتم از محل کار قبلیم فیلم گرفتم و یادآوری بهم شد که در چه شرایطی بودم ولطف تو منو به کجا رسوند

    4/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که موفقیت شغلیم بقدری بزرگ بود که امروز وقتی از کنار سه تا مهندس رد شدم، یکی از اونها به اون دوتا گفت این همونیه که قبلا کارگر بود اینجا و اون مهندسه برگشت پشت سرشو نگاه کرد که منو ببینه

    5/خدایا شکرت که امروز دستانت را به راه کردی که من نرم بالا و استراحت کنم و کلللا حدودا 3 ساعت بالا بودم

    6/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که امروز صبح به آقای کیانی خارک دادم که بخوره و این نشون دهنده ی دست و دلبازیه منه

    7/خدابا هزاران مرتبه شکرت که این قدرت رو بهم دادی که برم دوس بگیرم و سرحال بشم

    8/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که ایمان سنتور رو از من میخره و گفت برام بزارش برای دخترم میخوامش

    9/خدایا هزاران مرتبه شکرت که با موبایلم یاد گرفتم که چجوری انتقال وجه انجام بدم

    10/خدایا هزاران مرتبه شکرت که دارم از تو شکرگزاری مینویسم

    11/پرورداگر2از تو ممنون و شکرگزارم که وقتی اومدم خونه فوتبال بود و از دیدنه فوتبال لذت بردم

    12/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که امروز کللللی با پدرم بگو بخند کردیم و لذذذت بردیم از این مکالمه ی تلفنی

    13/خدایا هزاران مرتبه شکرت که به راحتی و به سرعت اسنپ گیرم اومد که بیام خونه

    14/خدایا شکرت که وقتی که اضافه کار میمونم، نمیسوزه و ثبت میشه

    15/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که صبح با خودم نون بردم سرکار و نون و گوجه و خیار، پیاز و لیمو ترس نوشه جانم کردم

    16/پروردگارا از تو ممنون و شکرگزارم که امروز در موقع کار کردن از شنیدن آیات قرآن منفلب شدم و اشک می‌ریختم و لذت میبردم

    17/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که صبح به موقع رسیدم به سرویس

    18/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که همسری در زندگی ام قرار دادی که با تمامه وجودمون و از صمیم قلب احساس خوشبختی میکنیم کنار همدیگه

    19/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که بهم یادآوری کردی باید جدی تر تمرینات رو انجام بدم

    20/پروردگارا از تو ممنون و شکرگزارم که سفری برایم قرار دادی که سراسر لذت، خنده، شادی، تفریح، دوستان عباسمنشی، کم هزینه، بهترین غذا ها و سفر توحیدی، معنوی با لذت بینهایت باشه و از طرفیبه راحت ترین شکل ممکن میرم و میام و در بهترین زمان ممکن در بهترین مکان ممکن قرار میگرم.

    خدایا از تو سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      زهرا چراغی گفته:
      مدت عضویت: 1422 روز

      سلام آقا ابراهیم عزیز

      من مدتی هست که کامنت‌های شمارو دنبال میکنم و میخونم و هر دفعه این تعهد و جدیت شما رو برای عمل به قانون تحسین می‌کنم

      تحسینتون میکنم که یه شغل عالی دارین و تونستین شرایط زندگیتون رو عالی تغییر بدید.

      و نمی‌دونید که علاوه بر اینکه با کامنتاتون از خودتون ردپا میزارین که پیشرفتتون رو ببینید از اون طرف چقدر به ما ها کمک می‌کنه که ایمانمون با دیدن نتایج شما بیشتر بشه و یادمون بیاد که متعهد تر باشیم مثل شما و زمانی که برام ایمیل میاد که شما کامنت گذاشتید بسیار خوشحال میشم و کامنتتون رو میخونم

      انشالله ثروت و خوشبختی و سلامتی و روابط عالی بیشتر و بیشتر از چیزی که الان هست وارد زندگیتون بشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد گفته:
      مدت عضویت: 1105 روز

      سلام آقا ابراهیم دمتگرم

      چه حالی کردم از کامنتت

      تبریک بابت این تعهد 5روزه

      و کارایی که قراره انجام بدی

      تبریک بابت این همه تغییر و این

      اتفاقات فوق‌العاده

      واقعا لذت بردم گفتی مهندسا بهت گفتن این اینجا گارگر بوده اما الان در یه موقعیت کاری بزرگ تر قرار گرفتی

      لذت بردم و تحسین می کنم عزت نفست رو از اینکه گفتی یاد گرفتی از اینکه یاد گرفتی با موبایل پول انتقال بدی نترسیدی از تفکر اینکه خب این کاریه که خیلی‌ها ها بلدن و دیگه گفتن نداره اما با شجاعت نوشتی

      پاینده و رستگار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1779 روز

    بنام الله یکتا رب هدایتگرم

    برگ دوم سفرنامه روز5

    همین الان ک شروع کردم ب نوشتن

    ساعت 22:22

    رو نشون داد واین چندمین نشونه ی امروزمه:))

    الهی صدهزار بارشکرت این فایل خییلی عالی بود منو خیلی بفکر فروبرد ک همیشه ب نشانه ها دقت کنم

    و خودمو رشد بدم بهبود بدم

    تا موفق بشم تا بزرگ بشم

    تا گسترش بدم خودم وجهانم و

    و اما آگاهی هایی ک امروز دریافت کردم:

    امروز هدایت شدم ب کامنت عادله ی عزیز همسر سید جان خوشدل

    ک الگوی من هستن و خیلی ایده گرفتم ازشون

    تو کامنتشون ب زمانی از زندگیشون اشاره کردن ک تو خونه پدری شون تو روستا

    تو اتاقشون سریال های زندگی در بهشت وسفر ب دور امریکا رو میدیدن و لذت میبردن

    تجسم میکردن و باور میکردن تحسین میکردن

    وامروز این مناظر زیبا رو دارن خودشون تجربه میکنن

    و همزمان با استاد ایشون با همسرشونم تو سفر هستن قسمت 194سفر ب دور امریکا

    اینا برای من نشونه س چون شرایط منم مث اون موقع ایشونه

    و ی نشونه دیگه ک تو این فایل سفرنامه ک پلی کردم فیلمشو دیدم

    متوجه شدم

    میدونید چی بود؟؟

    واقعا شگفت زده شدم

    اینکه عادله جان تو کامنتش نوسته بود عاشق مزرعه ذرت هست

    ک تو سفرشون همین امروز دیده

    و من هم تو ذهنم تجسم کردم

    و تو این فایل تصویر زمینه استاد

    ی مزرعه ذرت هست

    چقد جالب بود برام این و چقد زیباست

    وکوه های پشت سر استاد هم کوه های زاگرس هست فک کنم

    ک از خونه مون ک نگاه میکنم پیدا هستن ادامه ی این رشته کوه، هر روز میبینمشون

    و اینکه عادله جان درمورد همسرشون گفتن ک چقد خداروشکر میکنن بخاطر وجود نازنینشون

    تو پرانتز نوشته بود

    دقیقا حس کردم این پیام برای منه:

    اینکه من خودمو تغییر دادم شخصیتم و عوض کردم و باورهامو ساختم

    این یعنی منم باید رو خودم کار کنم و ویژگی هایی ک میخوام همسرم داشته باشه در خودم بوجود بیارم

    شخصیتم و تغییر بدم

    و اینکه اشاره کرده بودن همسرشون وقتایی ک کلاس داره کمکش میده غذا درست میکنه و ظرف هارو میشوره

    دقیقا مواردی ک من نوشتم برای ویژگی هایی ک دوسدارم همسرم داشته باشه

    و اینکه خلاصه این کامنت ایسون برای من نشانه بود

    چون خیلی وقت پیش دوسداشتم کامنتی ازش بخونم و دقیقا امروز ک روز5سفرنامه بود هدایت شدم ب کامنتشون

    و خیییلی انرژی گرفتم وایمانم قوی تر شد

    ودر آخر از شما مریم عزیزم سپاسگزارم خیلی دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1779 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام خداوند بخشنده ی مهربانم

    سلام ب همگی عزیزانم

    روز5سفرنامه

    در بخش نظرات همین فایل‌، از خودت بپرس که چه جنبه‌هایی از زندگی‌ات الان نیاز به تغییر دارد و بنویس که چگونه و با ایجاد چه تغییری در باورها و نگرش‌ات می‌توانی زندگی بهتری برای خود بسازی و الان چه ایده‌ای برای برداشتن اولین قدم داری!

    مورد اول. در ارتباط با خدای درونم

    و حس ارزشمندی ولیاقت

    باید رو اعتماد ب نفسم کار کنم

    خودمو هر جور ک هستم دوسداشته

    باش و بپذیریم

    روی عزت نفسم کار کنم

    خودمو تحسین کنم

    زیبایی هام و ببینم

    خودمو دوست داشته باشم

    و ب خودم افتخار کنم

    تو ذهنم ی خدای قدرتمند و وهاب و بسیااار کریم و رحیم بسازم

    ک همیشه همراه منه وهدایتم میکنه ب سمت بهترینها

    رو باور فراوانی باید کار کنم

    من تومداری هستم ک دوست همفرکانس ندارم تو اطرافم

    و باید رواین باور کار کنم ک :

    همه ی ادم ها دست خدا هستن و میخوان ب من کمک کنن و عاشقانه این کارو برام انجام میدن دوسدارن ک ب من کمک کنن

    تو زمینه سلامتی هم دوسدارم بدنم پرانرژی تر باشه بیشتر ورزش کنم

    و شاد باشم چون خیلی تاثیر داره رو روحیه م سرحال میشم

    درمورد رابطه ی احساسی.

    الان تنهام و دوسدارم بیشتر رو خودم کار کنم و باورهای مناسب درمورد یک رابطه ی احساسی عالی و بسازم و شخصیتم و تغییر بدم

    بعد وارد ی رابطه ای ک میخوام بشم ی جواریی مث قبل عجله ندارم

    برای داشتن ی رابطه یا حتی ازدواج

    گاهی یادم میره اینقد ک دوسدارم خدای درونم و بشناسم و رابطه م و باهاش بهبود بدم

    ولی دوسدارم رابطه ای مث استاد و مریم جان داشته باشم و مث سیدعلی و عادله جان

    الگوهای عالی هستن برام خداروشکر ک برام باور پذیرتر میشه ک میشود

    و امکان پذیراست

    ک یک رابطه ی رویایی و داشت وتجربه کرد و لذت برد از لحظه لحظه ش

    درمورد شغلم

    من خیاطی میکنم دوساله ک شروع کردم تو خونه انجام میدم البته فقط برای خانواده خودم

    ک دستمزد هم میگرفتم ک ی مدت خوب بود وبعد بخاطر باورهای محدود کننده ام ک فک مبکردم باید سالها کار کنم تا بتونم موفق بشم

    ودستمزدش کنه

    زحمتش زیاده

    ی مدت رهاش کردم

    حالا ک بهش فک میکنم

    من برای ثروت مندشدنم مسیر تعیین کردم

    ودستهای خدا روبستم برای هدایتم ب راههای دیگه

    پس الان دیگه نمیچسبم ب کارم و درموردش رها هستم

    و تصمیم گرفتم ک خدا خودش هدایتم کنه ب راه های آسان تر

    من تسلیم هستم

    وهمین امشب ب خدا گفتم

    خدایا من ب هرخیری از طرف تو محتاجم

    من تسلیمم و هر راهی ک جلو پام بزاری خیره برام و اون راه درسته

    و میزارم واجازه میدم ک هدایتم کنی چون من هیچی نمیدونم

    تو عالمی

    من خیلی مسافرت دوسدارم مخصوصا بادیدن سریال سفرب دور امریکا این خواسته درمن قوی تر شد وجدی تر

    و دوسدارم مکان های تفریحی جنگلها پارک های ملی شهر ها و کشورهای دیگه رو ببینم

    بادیدن سریال سفر ب دور امریکا وزندگی دربهشت خیلی حس فوق العاده ای مبگیرم وتحسبن میکنم زیبایی ها رو

    چون قانون فرکانس اینه ک هرچی زیبایی های بیشتر وببینی وتحسین کنی وتایید کنی

    اونا رو ب زندگیت دعوت میکنی

    سپاسگزارم مریم جان عزیزم

    ک باعث شدی ابن کامنت و بنویسم و بدونم چی میخوام

    و خواسته هام چی هست اصن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سجاد مصطفایی گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام یه استاد عزیزم و خانواده عزیز و صمیمی ام خانواده عباس منش

    نکته ای که در این جلسه درکش کردم و الان نزدیک 2ساله دارم توی زندگیم اجراش میکنم هر روز پیشرفت و تغییر کردن در زندگیه نمیدونم چطوری به این مسیر هدایت شدم ولی من همیشه بحران ها رو حس میکردم و سعی میکردم یه راه حلی براش پیدا کنم

    در حال حاضر من هم دارم فروشندگی میکنم و برنامه نویسی سایت رو یاد میگیرم وبا تغییر مکان فروشندگیم دیدم که درآمدم داره کمتر میشه نسبت قبل به همین خاطر از چندین روز قبل تصمیم گرفتم که تایم آموزش و تمرین کردن برنامه نویسیم رو بیشتر کنم تا بتونم برای خودم کار بکنم و درامد کسب کنم و استاد جانم ممنونم ازت که امروز این نکته رو به من یاد آوری کردی به من یاد آوری کردی که روی شرایط فعلیم تمرکز نکنم و همواره در حال تغییر باشم این کمک میکنه همزمان با شرایط تغییر بکنم و به میزانی که من در زمینه های مثبت تغییر میکنم به همون نسبت هم ثروت وبرکت و سلامتی و عشق و مودت وارد زندگیم میشه استاد جانم عاشقتم

    امیدوارم کامنتی کوتاه و مفید باشه برای خانواده عزیزم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 1472 روز

    سلام به همه و استاد عزیز

    رد پای پنجمم رو با آیه 8و9سوره مریم شروع کنم

    قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَٰمٞ وَکَانَتِ ٱمۡرَأَتِی عَاقِرٗا وَقَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡکِبَرِ عِتِیّٗا

    قَالَ کَذَٰلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٞ وَقَدۡ خَلَقۡتُکَ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ تَکُ شَیۡـٔٗا

    زکریّا] گفت: پروردگارا، چگونه براى من پسرى باشد، در حالى که همسرم از ابتدا نازا بوده و خودم هم از شدّت پیرى به افتادگى رسیده‌ام.

    گفت: پروردگارت این گونه گفته است که: این کار بر من آسان است و همانا تو را پیش از این، در حالى که چیزى نبودى آفریدم.

    امروز یکم حالم گرفته بود و از خدا نشونه خواستم و این دوآیه نشونه برای من بود اینکه برای خدا همه چی آسانه دست کم نگیرش این همون خدایی هس ک تورو از هیچی آفریده سخت ترین کار توی ذهنمو انجام داده پس چرا فک میکنم خواستهام برای خدا غیر ممکنه خدا به هرکاری تواناس بیشتراز اینا باید روی خودم کار کنم باید باورمو تغییر بدم باید بیاد بیارم که خالقم منو آفریده و شرایط رو برام فراهم کرده.

    مثل انسانی ک فراموشی گرفته سعی کن ب یاد بیاری کی تورو اینجا فرستاد و قول هدایت داده…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    امیر علی گفته:
    مدت عضویت: 838 روز

    به نام تنها قدرت مطلق جهان هستی.

    سپاسگزارم از خداوندی که هادی ، حامی و حافظ من در هر لحظه است.

    سپاسگزارم از استاد عزیزم که الگویی عملی در شناخت و درک و عمل به قوانین است و با نتایج سخن می گوید.

    سپاسگزارم از خانوم شایسته عزیز و مهربان که این مسیر رو برای من فراهم کردن تا قدم به قدم زندگیم و شخصیتم رو با لذت و عشق تغییر بدم.

    سپاسگزارم از خانواده صمیمی عباسمنش که حامی من در درک بهتر قوانین هستند.

    امروز روز پنجم سفرنامه و بیستم مردادماه 1402.

    تغییر شخصیت جسارت میخواهد، تعهدی غیر قابل مذاکره و جهادی اکبر می طلبد.

    تغییر شخصیت یعنی برنامه نویسی جدید شخصیت و زندگی.

    تغییر شخصیت یعنی دور انداختن هر آنچه تا الان شنیدی و دیدی و درک کردی و تخریب کامل ساختمان وجودت و ساختن ساختمان وجودت از نو.

    من باید گودبرداری کنم برای ساختمان جدید و باورهای سمی و خراب رو از ریشه بخشکونم باید بنزین بریزم آتش بزنم و بعد بتن بریزم روی باورهای خرابی که در اعماق وجودم ریشه کرده تا تمام شرکها و ترس ها و بی ایمانی ها رو کنار بزنم و ایمان و توکل و عمل صالح جایگیزینش کنم.

    شخصیت من باید Rest to factory شود و به تنظیمات کارخانه برگردد و برای اینکار تعهد همه جانبه جهادی اکبر و استمرار و توکل نیاز دارد.

    امروز متعهد میشوم که قدم به قدم با آرامش و توکل به خداوند قدم بردارم و در زمینه معنویت، سلامتی ، ثروت و روابط یک زندگی و شخصیت جدید بسازم امروز من 39 سال و سه ماه است که به روش قدیم زندگی کرده ام و میخواهم و متعهد می شوم از امروز بیستم مرداد ماه 1402 سبک جدیدی برای زندگیم بسازم و خداوند هدایت کننده من است به سمت آنها که نعمت داده است و نه گمراهان.

    سبک زندگی شخصیم را از امروز تغییرش می دهم و اصلاا عجله ای ندارم چون می دانم وقتی قدم بر میدارم و توکل می کنم و نشانه ها را میبینم و عمل می کنم در بهترین زمان در بهترین مکان خواهم بود.

    خدایا سپاسگزارم

    اقدامات من از امروز :

    1. سپاسگزاری بابت داشته و تمرکز بر زیبایی ها.

    2. تحول روز شمار زندگی من هر روز یک قدم با متن ها و کامنت ها و فکر کردن به آگاهی ها و عمل به آگاهی ها در زندگی روزانه ام.

    3. حرف ای شدن در کنترل ورودی های ذهن و توانایی کنترل ذهن

    4. پیاده روی روزانه و لذت بردن و شنیدن فایل ها برای مرور

    5. شاد بودن و لذت بردن از هر لحظه از زندگیم.

    خدایا خوشحالم و سپاسگزارم که خدایم هستی .

    خدایا خوشحالم و سپاسگزارم که استاد عباسمنش را در مسیرم قرار دادی.

    خدایا خوشحالم و سپاسگزارم که در هر لحظه هدایت میکنی.

    خدایا خوشحالم و سپاسگزارم که سلامت و تندرست هستم.

    خدایا خوشحالم و سپاسگزارم که می توانم خالق زندگی ام باشم و این قدرت رو تو در اختیارم قرار دادی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: