تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 127
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-24.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-11-23 13:10:002022-12-29 00:46:49تغییر شخصیت، جسارت می خواهدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
روز پنجم از سفر تحول من:
سلام به همهی هم قطاران عزیزم، امیدوارم همگی از مسیر تحولتون لذت ببرید و با تمام قوا به پیش برید.
فایل امشب یک تلنگر بسیار جدی بود برای من، بخصوص اونجایی که استاد پرسیدن:
چی میشه که باوجود دیدن نشونهها بازهم تغییر نمیکنی؟
.
.
من واقعا درگیر این سوال شدم.. از خودم پرسیدم واقعا چرا؟ چرا حس نمیکنم تغییر ویژهای کرده باشم؟
چرا همچنان اوضاع مثل گذشتهست بعد شنیدم اینهمه فایل و…؟
خوب که دقت کردم دیدم من از اون وقتی که به زعم خودم دنبال تغییر خودم یا شرایط رفتم، فقط “ترمیم” انجام دادم و عملا چیزیکه بتونم “تغییر” بخوانمش نداشتم!
فقط یک مقدار نسبت به گذشته حالم باخودم بهتر شده،همین!
دیدم من تاحالا داشتم یک بافت فرسوده خسته رو به زور مُسَکِن نگه میداشتم درصورتیکه باید کل بنا رو میکوبوندم از نو میساختم…
چرا این کارو نکردم؟
چیشده که این اتفاق علیرغم نیاز مبرمی که بهش دارم برام نیوفتاده؟؟
دقیقا همینجا بود که متوجه شدم به جای اینکه تمام توان و جدیتم رو بزارم روی خلق چیزی که میخوام(یا شرایطی که میخوام) ، تمام توان و انرژیمو توی “گذشته” حبس کردم و همهی اینا بخاطر اینه که بجای تمرکز روی “خواسته” ، تمرکزم روی رویدادهای گذشته هست!
چه تلنگری بود…
گذر کردن از “گذشته” یک وظیفهست؛
یک “باید” هست؛
یک تعهده!
تا امروز هزار مرتبه شنیده بودم که باید گذشته رو رها کرد و حتی راه حلش هم شنیده بودم ولی امروز فهمیدمش؛
برای همینه که تغییر جسارت میخواد! چون راهِ تغییر، تمرکز روی خود اون تغییره و این یک کار بزرگه!
شاد باشید و سالم
به نام خدا
روز پنجم روز شمار تحول زندگی من
اتقات خوب امروزم
امروز تو باشگاه موقع تمرین بودم که یکی از بچه ها ازم پرسید مغازه داری میشه لطفا آدرس بدی من بیام…
اولش حواسم نبود به این نشانه ی بزرگ اما بعد چند دقیقه ذوق کردم و خدا رو شکر کردم که نشانه ی واضحی برام فرستاد
چرا قبلا نبود پس قانون داره درست جواب میده
امروز 2تا آل استار سفارش دادم یکی برای من یکی برای دخترم
خدایا شکرت
بچه ها من و خدا باهم تقسیم کار کردیم قرار شد من روی خودم کار کنم
سپاسگزاری کنم…
سعی کنم توجهمو در طول روز سمت چیزای خوب ببرم….
حواسم به احساسم باشه…
فایل روز شمار نگاه کنم….
کامنت بذارم….
آقا در کل بیام تو زندگیم آرام باشم و لذت ببرم
نشانه ی آرام و لذت بردن چیه؟؟
دیگه نگران لباسای مغازم نباشم که چرا مشتری نمیاد
نگران سایتم نباشم که تاحالا یدونه مشتری هم نداشته..
استرس و شک و دودلی نداشته باشم
وقتی این حالتا رو نداشته باشم یعنی به خدا اعتماد کردم و توکل دارم
و وقتی نگرانی میاد سراغم
شک و دودلی
توجه به نبود مشتری
یا هر نکات منفی…
یعنی بازم حضور خدارو فراموش کردم
فایل امروز راجب جسارت تغییر هست
من چند سال پیش که مربی آموزشگاه رانندگی بودم تو نقطه ی امن خودم حضور داشتم
حقوقم به نسبت خوب بود
ماشین داشتم
و هر چی دوست داشتم برای خودم میخریدم
اما یه جایی تصمیم گرفتم برم شغلی رو داشته باشم که حالم باهاش خوب باشه
ارزش خلق کنم
جای رشد داشته باشم
برای خودم کار کنم
به آزادی مالی ، مکانی، زمانی برسم
یا حتی وقتی که شرکت رفتم هم همینطور
وقتی از هردوشغل بیرون اومدم همه گفتند این چه کاریه که میکنی
همه دنبال اینن که شغل تورو داشته باشن
همه مردم بیکارن و پول ندارن
اون وقت تو خوشی زیر دلت زده
از این مدل حرفا…..
برام سخت بود اما به حرف قلبم گوش دادم و رفتم دنبال تغییر شخصیتم
شناخت قوانین زندگی
الانم خیلی خیلی خوشحالم که این مسیرو انتخاب کردم
و قطعا تو این مسیر هم به درآمد بالا هم می رسم
جوری که به خودم افتخار می کنم که یک زمانی این مسیرو انتخاب کردم
مثل زمانی که تپل بودم بااینکه اضافه وزن زیادی نداشتم ولی دنبال ایده آل بودم
دنبال انرژی بالا
دنبال اندام عضله ای
دنبال سلامتی و درمان ریشه ای بیماری
خداروشکر هدایت شدم به قانون سلامتی
و اندامی از خودم ساختم که هر روز تو باشگاه ازم تعریف می کنند
کسی که 7 ساله باشگاه میاد بامنی که یکسال میام اصلا قابل مقایسه نیس
اندام من کات تر و خوش فرم تره
خدارو هر روز بابت این موضوع سپاسگزاری می کنم
سپاسگزارم
به نام خدا
روز پنجم سفرنامه
تغییر شخصیت جسارت میخواهد
اگه من بخوام پیشرفت کنم و درآمدم ، آینده شغلیم، همیشه بهتر و بهتر بشه.به قول استاد عزیز باید 10 سال آینده رو ببینم. اگه با همین روش پیش برم و تا 10 سال آینده هیچ تغییری تو کسب و کارم نداشته باشم صد در صد درآمدم کمتر و کمتر میشه و دیگه حتی نمیتونم از پی هزینههای زندگی بر بیام.
قبل از اینکه جهان به ما سیلی بزنه
باید خودمون روش خودمون و تغییر بدیم و با پیشرفت جهان ما هم کسب و کارمون و به روز کنیم
و در اینصورت کلی رشد میکنیم و ثروت فراوانی به دست میاریم.
به قول استاد: فقط افرادی این هدایت(تغییر شخصیت) را دریافت میکنند که به آن ایمان دارند و نشانههای روشن هدایت را میبینند و میپذیرند.
آنهایی که هر لحظه آماده تغییر در بهبود اوضاع در هر جنبهای از زندگی هستند. زیرا پی بردهاند که این خاصیت جهان است که هرگز از گسترش باز نمیایستد و بیشترین پاداش هایش را به افرادی میبخشد که با او همراه میشوند.
در پناه خدا باشید
به نام خدای مهربون
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان ودوستان همیشه همراه
چقدر این شجاعت وجسارت شما رو تحسین میکنم
چیزی که خودم وقتی نشونه هاش میبینم برای تغییر ولی شجاعت و جسارت و ندارم واینقدر ترس ها در من ریشه انداختن که حتی نمیخوام بهش فکر کنم
میدونم همه اینها از بی ایمانی من به یگانه قدرت عالمه کسی که بدون اذن اون برگی از درخت نمیفته ولی ای کاش قلبا باور میکردم
یعنی من خودم فهمیدم ریشه این ترس من حرف مردمه خدایا تا اینجا هم بهم نشون دادی که پاشنه آشیلت چیه
خدایا کمکم کن واقعا شرایطم داره سخت میشه
کمکم کن دستم و بگیر به من جرات وشجاعت عطا کن
از صمیم قلبم دوست دارم تغییر کنم
خودت راهگشا باش برام
خودت با چراغ هدایتت مسیر و برام روشن کن
حداقل تو این مدت که توسایتم به این نتیجه رسیدم مرگ من اون لحظه ای که تو رو ،توزندگیم ندارم
وای خدایا تو خودت خوب میدونی لحظاتی که با تو حرف نمیزنم یا بهت فکر نمیکنم چقدر حالم بد انگار یه چیزی گم کردم
حتی بوده تو بهترین جا بودم تو بهترین حالات روحی ولی نبودن تو حس کردم واین نبودنت همه چی و برام تبدیل به جهنم کرده
معبود من ،منو ببخش به خاطر بی ایمانیم کمکم کن من خیلی خیلی زیاد به تو محتاجم تو جان منی
نباشی مُردم
خداجونم فقط میدونم خیلی دوست دارم
خودت بندهایی رو که منو وصل کرده برام قطع کن تنها یه بند به تار وپود وجودم وصل کن اون هم بند ،بندگی خودت
با تک تک سلول های بدنم دوست دارم یگانه معبود من.
استاد عزیزم برای آگاهی های نابی که میزارید ازتون سپاسگزارم
به نام الله هدایتگر
اولین چیزی که باید در این لحظه تغییر بدم،این طرز تفکر هست که روزی من دست خدا هست،نه شرایط بیرونی،این دیدگاه رو اگر بتونم توی ذهنم درستش کنم،دیگه حداقل ترسی از تغییر روش در متد کاریم ندارم و این باعث میشه که فارغ از نتیجه،توی مسیر موفقیت تجربه هایی رو یاد بگیرم که باعث پیشرفتم بشه.
چون وقتی میترسم از متد جدید توی کارم،ترس این رو دارم که نکنه جواب نده،اگه مشتریها پریدن چی؟اگه از پسش بر نیام چی؟خدایا آبرکم میره،اعتبارم میره و ..
یعنی تغییر این باور که آقا،روزی رسان من فقط خداونده و نه هیچ کس دیگه،باعث ایمان و جسارت توی وجودم میشه که قدم ها رو بردارم.
با این دیدگاه،هر چند وقتی برم جلو و کاری خراب بشه و نتونم از پسش بر بیام،قطعا باعث این میشه که خیلی از شرک هام برداشته بشه و ایمانم زیاد بشه و خداوند هم طبق قوانین بدون تغییر،از جایی که فکرشو نمیکنم بهم روزی میده.
باید تو دل ترس هام برم تا بتونم رشد کنم
باید روزی رسان رو فقط خدا بدونم
باید قدم بردارم
باید این باور رو بسازم که :
“سپاس خداوندی را که فرمانروای تمام جهانیان هست”
در پناه الله یکتا
به نام رب العالمین
قدم های تکاملی من . قدم پنجم
درود بر استاد و خانم شایسته عزیز و همه دوستان ارجمند
خداروشکر طوری زندگی من پیش رفت که خیلی کارها وارد شدمو با انواع ادم هاو طرز فکرها اشنا شدم.
من همیشه از خودم میپرسیدم و تجزیه و تحلیل میکردم که اینده من توی این شغل چطور میشه و از خودم سوال میپرسیدم و اینده رو میاوردم جلو چشام و بعد از اون کار میدیدم هیچ ارزشی بهم نمیده و رشدی نداره و یک روزمره میشد میومدم بیرون، ولی نکته اساسی که با خیلی ادمها که اشنا شدم و زندگیشونو میدم و سوالاهات از دیدگاهشون میپرسیدم و دوست داشتم یاد بگیرم ،اینه که من و ما خیلی به یه چیز چسبیدیم و جرات حرکت و تغییر نداریم و میترسیم . ترس از اینده و بدتر شدن ولی بازم حرکت نمیکنیم ،بارها شده بودکه میپرسیدم از افرادی که سالها تو اون کار بودن میپرسیدم چرا نمیری تو کار دیگه و همشون میگفتن بلد نیستم و کار نیست و میترسیدن حرکت کنن و کارشون رو از دست بدن ، میترسیدن . خیلی افراد ضربه های شدید توی روابط و توی بحث مالی خوردن و دیدم زندگیشون پاشیده ولی بازم تغییر نمیکردن و حرکت نمیکردن چون میترسیدن و با وضوح اینو لمس کردم که خیلی ها برده زندگی هستن و دارن به زندگی باج میدن بدون هیچ لذتی و میمیرن و این سبک رو پذیرفتن چون باورهاشون ایراد داره ، خودم هم اکنون ترس ها دارم ولی سعی میکنم قدم قدم برم جلو .
انگار درسی بود که باید پاس میشد ، نسبت به بقیه خیلی کار عوض کردم ولی تجربه گرفتم و این دید منو باز کرد. اون چیزی که درک کردم خیلی الان ارزشمنده و دیدم را عوض کرد و باعث شد که به خودشناسی خودم نزدیک تر بشم.
من اگه تغییر نکنم زیر چرخ تغییرات له میشمو باید روی خودم و عزت نفسم کار کنم.میدونم خیلی جا دارم و این مسیر با حرکت و کارکردن روی باورهام خیلی زیباتر میشه
به نام خدا
درود بر استاد گرامی و شایسته مهربون
من مدتی پیش که زندگیم دچار بحران های مالی بود تصمیم گرفتم شرایط رو تغییر بدم. ولی دیدم هیچ کاری بلد نیستم
شروع کردم به کسب مهارت های جدید و همزمان روی تغییر خودم کار کردم
در حال حاضر شرایط مالی تغییر چندانی نکرده ولی بسیار امید وارم که با ادامه دادن و استوار موندن و توکل به خداوند اتفاقات عالی در راه هست
به نام خدا که به شدت کافیست
البته به شرط ایمان و پاکی دل
سلام خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان
و تمام هم مسیری های قشنگم
تغیر شخصیت جسارت میخواهد
یادم هست بعد از خدمت سربازی ام تصمیم گرفتم تغیری در شیوه کاری خودم داشته باشم و کاری رو شروع کنم که علاقه دارم و به صورتی تکاملی رشد کنم اما مسیر جوری پیش رفت که تصمیم بر این شد که مستقل بشم به نظرم این تغیر بسیار بزرگی در تمام ابعاد زندگی ام بود و از اونجایی که همیشه در درونم در مورد تغیر در تمام مسائل همیشه این دیدگاه روداشان که من توانایی تغیر هیچ کس و هیچ چیز در بیرونم را ندارم و سریع دست به کار میشدم و فقط خودمو تغیر میدادم و خدا روشکر همیشه نتیجه خوب بوده و هست پس دست به کار شدم و تنها دارایی ام ماشینم رو بعد از خدمت سربازی ام فروختم و رفتم یه خونه اجاره کردم و وسایل خونه گرفتم و با مابقی پولش دوره روانشناسی ثروت عزت نفس قانون سلامتی دوره قانون آفرینش و دوره دوازده قدم روخریدم و تصمیم کرفتم از این جا شروع کنم و روی خودم کار کنم و مستقل باشم و شخصیت ام رو تغیر بدم تا در تمام جنبه های زندگی خدایت بشم و کارم را بسپارم تا در مسیرش هدایت بشم البته این تصمیم رو با یکی از دوستانم گرفتم که اونم همراهی کرد و با هام بود و با پولی که اون داشت بعضی از کارها رو و هزینه ها رو انجام داد و به ماشین هم دوتایی داشتیم و تمام این اتفاقات در صورتی بود که من طبقه زیرزمین خامه پدری ام تنها زندگی میکردم و تا حدودی مستقل بودم و کاراهای خودم انجام میدادم خونه ام رو که داشتم ماشینم هم داشتم و کارمم انجام میدادم اما با کار کردن روی خودم به خودم گفتم باید تغیر کنی جواد و سن اون جیزی نیست که تو در ادامه بخوای و مسیری که الان داری میری در ادامه نتیجه خوبی برای تو نداره تو میخوای آزادی مالی استقلال فکری داشته باشی و روی خودت کار کنی و بتونی از پس خودت بر بیای پس باید تغیر بدی و اون موضوعات شروع شد و واقعا با حس خوبی که برای این تغیر داشتم و احساس میکردم که میتوانم و از چیزی که از خودم میدونستم ارز تحربیاتم گفتم از پسش بر میام و انجامش میدم توکل کردم به خدا و واقعا همه چیز در مسیر خرید لوازم خونه و اجاره خونه همه چیز استاد معجزه میشد و انجام میشد یکی پس از دیگری و چقدر من تو اون حال و هوا سپاسگزار خداوند بودم و همه چیز با حس خوب انجام میشد و من با وجود مخالفت شدی خانواده و تمام وابستگی ها ودلبستکی ها و تمام ترس ها از حرف مردم و چیزهای مختلف این کار رو با تمام وجود انجام دادم و ایمان داشتم همه چیز بهتر میشه و خداوند کمک میکنه من تو شهر خودم از خانواده ام دور شدم ومستقل شدم و مادرم توی این شهر کسی رونداشت و خیلی به من وابسته بود و یکی از معجزات این بود همون هفته ای که من داشتم کارمو میکردم و رفتم یکی از خاله هام ابعاد از چندین سال تصمیم گرفتن بیان شهر ما و اینجا زندگی کنن و واقعا وقتی فهمیدم اومدن فقط به خدا گفتم شکرت که اینجوری در ها روباز میکنی و همه چیز به خیر خوبی تو پیش میره واقعا همه چیز در این یک سال خیلی تغیر کرد من واقعا روی خودم کار میکردم ازتمریناتی که انجام دادم دوره عزت نفس رو انجام دادم و تمرین آگهی بازرگانی رو تقریبا ده باری انجام دادم وجه قدر از درون تغیر کرد قانون سلامتی روکم کم شروع کردم و نتایج عالی در جسمم به وجود اومد و واقعا تمام زندگی ام استاد شده بودید شما ودوره ها و همه حرف هاتون و آگاهی هایی که میدادید برام مثل وحی منزل بود و چقدر همه چیز در حس خوب و مسیر هدایت بود بعد از دوماه مغازه ای شریکی با دوستم کافه زدیم و از یا جای کوچیک شروع کردیم و باورم نمیشد تو یه مغازه چهارده متری که اجاره اش ماهی یک میلیون بود من روزی میشد که یک میلیون دخل میزدم منی که تا حالا اصلا تجربه مغازه داری و مشتری مداری رو نداشتم ولی میتونم فقط بگم خدا آدما رو دورمون جمع میکرد وانگار فقط میگفت تو ادامه بده من همه چی رو درست میکن و کارمم خیلی تغیر کرد از هر سمتی میچرخیدم برام کار میومد خیلی خدا روسپاسگزار بودم و ساعت ها باهاش حرف میزدم و اشک میریختم و میگفتم خدایا مگه میشه تو بخوای کسی روکمک کنی و بکشی بالا وکسی بتونه جلوشو بگیره همه چیز خوب بود و واقعا خداوند همه چیز رو مدیریت میکرد اون تغیری که من میخواستم با هدایت و لطف پروردگار و کار کردن در مسیر آگاهی شما استاد عزیزم با چند قدم کوچک انجام شد خیلیییییییی زود تر از اونی که فکرش رومیکردم در این مسیر واقعا به کوچک ترین رفتار وعملکردم دقت میکردم و الان که فکر میکنم باورهای توحیدی اصلی ترین عوامل تمام این نتیجه ها بود و حرفهاتون رو الان بیشتر درک میکنم که شالوده تمام موفقیت ها باور توحیدی هست آنقدر شدید بود که قشنگ این خالق زندگی بودن رو درک میکردم و انگار من خدا میگفت چی میخوای تو بگو من میارم واقعا الان که دارم میگم مو به تنم سیخ میشه استاد خدا همه چیز شده بود برام کار حس خوب درآمد رزق و روزی مشتری سعادت واقعی بود تا اینکه بعد از شش ماه در این مسیر بودن وارد رابطه عاطفی شدم و الان که دارم بهش فکر میکنم دقیقا تمام رفتارهام و عملکردم و حرف هام در رابطه ام دقیقا به خدا این بود که من بلدم و درستش میکنم و خواستم خدایی کنم از اینجا بود که خدا هم گفت برو ببینم چیکار میکنی و زندگی ام در جهت دیدن جواد دیگری تغیر کرد رفتم به دنبال حل کردن مسائل زندگی اون که از گذشته و حال بود رفتم به دنبال تغیر شخصیت اون آگاهی دادن به اون و همه چی شد اون یه آدم بت شد و جواد خودش هیچ خدای خودش هیچ و دیگه از در دیوار ورودی های سمی وارد ذهنم شد و مسائل هر روز بیشتر شد مقایسه بیشتر ناتوانی و استرس نگرانی هماهنگی و در صلح بودن با خودم شد هیچ و کم کم همه چیز از دست رفت مغازه رفت ماشین رفت زمان رفت احساس ارزش و لیاقت و اعتماد به نفس و اون اتصال به خداوند رفت اینا رو گفتم که رد پایی ازم بمونه تا بعدا بدونم چون الان که هم درک کردم استاد هم همون زمانی که هنوز تو این شرایط بودم درک میکردم که همه اینا رو خودم دارم خلق میکنم و چیزی جز درون خودم نیست و بالاخره که در نهایت رابطه و اون آدم هم رفت و خونه هم رفت و همون جا بود که به خودم گفتم همون جوری که اونطوری بندگی کردی و بهت میداد اینطوری هم وقتی شرک میورزی از دست میدی و در مدت یک سال و پنج ماه من به اندازه سال ها درس گرفتم و تجربه کسب کردم و واقعا خدا روشکر میکنم و بازهم دنبال تغیر زندگی ام هستم و باز با یاری خدا شروع میکنم و میدونم و یقین دارم که اگر یه دفعه شد بازهم میشه اما ایندفعه با یه عالمه درس و تجربه که بازهم از خودش خواستم کمکم کنه که از درس هاش استفاده کنم در مسیر هدایت خودش و چقدر بادومهای توحیدی ام تقویت شد بعد از این اتفاقات من که چیزی نیستم در برابر آگاهی و قدرت اون امیدوارم خودش در تغیر جدید زندگی ام یاری ام کنه که بازهم تغیر در شخصیتم در تمام جنبه هاست با استفاده از اهرم رنج و لذت سپاسگزار خداوند هستم از شما خیلی ممنونم استاد عزیزم
و برای خودم و تمام دوستانم طلب خیر و خوبی و تغیر در مسیر راست و مستقیم خداوند مسیر کسانی که بهشون نعمت داده نه کسانی که به آنها خشم و غضب کرده هدایت کنه و هر روز کمی بیشتر بهبود پیداکنم و در مسیر تغیر شخصیتم با کمک خودش قدم بردارم
خیلی خوشحالم و حس خوبی دارم که یه تغیر شخصیتی داشتم امیدوارم مداوم و پایدار باشه خدا یاری ام کنه در مسیرش بمونم اونم کامنت خوندم و کامنت گذاشتن در سایت که یه هفته ای هست که با هدایت به سفر نامه شروع شده خیلی حسم بهتره
دوستتون دارم در پناه الله یکتا شاد و ثروت مند و خوشبخت و سعادتمند باشید و لحظه به لحظه زندگیتون پر از حضور خداوند باشه
یا حق
سلام استاد عزیزم
3 روزِ دارم این فایل رو گوش می کنم ، هی میگم اره باید تغییر کنی قبل از اینکه دیر شه…
(البته ناگفته نمونه که دوره ی احساس لیاقت روی تمامِ ابعادِ زندگیم تاثیر گذاشته، دیگه مثلا چند ماه و چند سال طول نمی کشه تا یه تصمیم بگیرم)
اما هنوز هم شک و تردید ها، دست نجنبوندن ها هست دیگه… هی دارم بهتر میشم…
حداقل 10 روزه تصمیم دارم یک کاری رو شروع کنم … هی ترس میومد سراغم… و بالخره گوش دادن همزمانِ فایل های احساس لیاقت و روز شمار و بخصوص این فایل ،منجر شد قدم های اولیه رو بردارم… بیجهت نیست که شما میگید فایل هارو بارها و بارها گوش کنید..
چون بالاخره اون یخت رو شروع می کنه به آب کردن و باعث میشه یه اتفاقایی بیفته و حرکت کنی ، هرچند کوچک..
ایشالا که ثابت قدم بمونم و پیش برم و هدایت ها ، نشانه هارا ببینم و رشد کنم…
ازتون سپاسگزارم استاد عزیزم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
بسیاری از افراد تا زمانی که با شرایط نامناسب مواجه نشوند تغییر نمی کنند ما جزء کدام دسته هستیم؟
1- افرادی که قبل از اینکه اوضاع نامناسب شود تغییر می کنند.
2- افرادی که زمانی که اوضاع نامناسب شود تغییر می کنند.
3- افرادی که هرگز و تحت هیچ شرایطی تغییر نمی کنند.
در بسیاری از مواقع باید بتوانیم آینده ی روند و مسیری که طی می کنیم را ببینیم بررسی و تصور کنیم با این وضعیت و شرایط ده سال آینده در چه نقطه ای قرار داریم؟آیا در جایگاه مناسبی هستیم یا خیر؟
بسیاری از ما به خاطر ترس و نگرانی از آینده که چه اتفاقاتی رخ خواهد داد به سبب بی ایمانی دست به تغییر نزده و حرکتی نخواهیم کرد .
بسیاری با وجود توانمندی ها و استعدادهای بی شماری که دارند شهامت حرکت کردن تغییر کردن و استفاده از توانمندی های خود را برای دستیابی به موفقیت و پیشرفت را ندارند به این سوال فکر کنیم که:
چرا نمی خواهیم تغییر کنیم؟چرا با اینکه شرایط نامناسب و آزار دهنده است حرکت نمی کنیم؟سعی کنیم ده سال آینده و روندی را که طی می کنیم را ببینیم .
زمانی که باورهای خود را تغییر ندهیم در ده سال آینده شرایط بسیار بدتر و نامناسب تر خواهد شد اگر بتوانیم روزهای سخت ده سال آینده را اکنون حس کنیم به ما انرژی برای حرکت داده و ما را مجبور به تغییر می کند.
بهترین شیوه ای که به ما کمک می کند تغییر کنیم این است که آینده خود را تصور کنیم و ببینیم چقدر شرایط و اوضاع ناجالب و نامناسب خواهد شد .
اگر در آمد ما روز به روز کمتر شده و در شغل خود هیچ مهارتی کسب نمی کنیم باید تغییر کنیم در هر شرایطی که هستیم اگر شرایط ما ناجالب است نشانه ها را در تمام حوزه ها مشاهده کنیم و اگر اوضاع برای ما بدتر شده است بدانیم که در آینده بسیار بدتر خواهد شد و باید اکنون راه حلی برای آن در نظر داشته باشیم و رفتارها و باورهای خود را بهبود و اصلاح کرده نه زمانی که اوضاع بسیار نامناسب و سخت شد.
در تمام لحظات باید آمادگی تغییر را داشته باشیم قبل از اینکه اوضاع به قدری سخت شود که ناتوان شده و دیگر هیچ راهی نداشته باشیم و مجبور به ادامه ی روند قبلی شویم . هر چند در ناتوانانی مطلق هم اگر خداوند را باور و به قدرت او ایمان داشته باشیم می توانیم تغییرات را شروع کرده و نتایج عالی کسب کنیم اما چرا اجازه دهیم که اوضاع تا این حد نامناسب شود؟
ما باید حواسمان باشد که جهان همواره در حال تغییر است و ما هم باید تغییر کنیم در کسب و کار خود در سلامتی در روابط و در تمام حوزه ها هر روز به دنبال تغییر باشیم از خود سوال کنیم چگونه از دیروز خود بهتر عمل کنیم؟ در چه حوزه ای باید تغییر ایجاد کنیم که اوضاع بهتر شود؟
جهان و خداوند همواره با ما صحبت می کند نشانه ها را ببینیم حواسمان جمع باشد نپذیریم و باور نکنیم که شرایط ناجالب طبیعی است و رکود حکم فرما است .افرادی که زودتر به پیشواز تغییر می روند و کسب و کار خود را گسترش داده اند و برخورد خود را با مشتریان بهتر و کسب و کارخود را آنلاین کرده اند به موفقیت و ثروت بیشتری دست یافته اند.
حواسمان به نشانه ها باشد و بدانیم که خداوند از طریق نشانه ها با ما صحبت کرده و به ما پیغام می دهد که باید تغییر کنیم یا دمان باشد در هر شرایطی هستیم هر چقدر ایده آل باز هم شرایط بهتری وجود دارد هر چقدر خوب یا هر چقدر بد اگر شرایط ما عالی است باز هم بهتر خواهد شد تنها باید تغییراتی در باورها و طرز فکر خود ایجاد کنیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم