تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-24.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-11-23 13:10:002022-12-29 00:46:49تغییر شخصیت، جسارت می خواهدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام
خداروشکر می کنم که دارم ششمین سفرنامه خودمو طی میکنم این فایل رو من قبلا یکبار گوش داده بودم ولی در حد چند ساعت احساس خوبی داشتم و تمام ولی امروز واقعا یک درگیری ذهنی با خودم راجع به این موضوع راه انداخته بودم من این آگاهی را داشتم که تمام قدرت جهان اذانه خداست و خداوند قدرت زندگیمونو به دست خودمون سپرده و شریک قرار دادن برای خداوند که بقول استاد شرک تنها عامل بدبختی بشریته ولی عملی از این آگاهی ها تا الان داشتم و تجربه ای کسب نکرده بودم بعنوان یک کسی که می خواد تمام محدودیت هاشو یک دفعه رها کنه (از لحاظ کاری) و خودشو به دست الله و قوانین خدا بسپاره
ابتدای کار ترسی همراه با ذوق وجودم را فرا گرفت چون بخوبی میدانستم با این کار بخدای خودم بیشتر نزدیک خواهم شد و خوشحال بودم ولی همش می ترسیدم
امروز نشانه الهی را برای از بین بردن ترسم دریافت کردم و اون این فایل بود درست جواب سوال ذهن من در سفرنامه ششم که امروز باید اونم طی میکردم قرار داشت و این همه شک و تردید از دیروز که وقتی به ترمز هایم فکر میکردم بوجود اومد که تصمیم گرفتم کارم را رها کنم و مطابق میل و علاقه پیش برم و ایمان خودمو نسبت به رب قوی تر کنم امروز کمی بهتر توانستم معنی تکامل و توکل را درک کنم
حتی فکر اینکه باید مخارجم بر عهده پدرم باشد مرا آزار میداد چقدر باور اشتباهی داشتم وقتی تمام قدرت دست الله است و دست من وقتی با آگاهی میتونم برم سمت خداوند وقتی این همه نشانه در قران آمده زمانی که هیچکس تاثیری بر زندگی کسی دیگر ندارد تصمیمم را برای تغییر و حرکت راسختر کردم
خداوند پشت و پناه من است و از هیچ چیزی ترسی ندارم
سپاس از استاد عزیز و آرزوی بهترینها برای خانواده استاد عباس منش
“کی تغییر کنیم”
آری ما انسان ها که اشرف مخلوقات هستیم موجوداتی فرکانسی نیز هستیم. همانطور که هر کس کتاب قرآن را درست بخواند
و با قلپی پاک می بیند که این کتاب نیز فرکانسی است. پس این دو باهم رابطه دارند این نکته ای منطقی بود که الان دریافت کردم.
آری استاد شما راست می گویید که این کتاب به شدت منطقی و فرکانسی است.
وقتی که صحبت از فرکانس به عمل می آید پس حتما باید یک موتور پردازش فرکانس نیز باشد تا پاسخ فرکانس ها را به ما بدهد.
و این جهان یا سیستم خداوند است. و ما می توانیم با فرکانس هایمان زندگی را خلق کنیم.
همچنین از ویژگی بسیار مهم احساس برخوردار هستیم که وضعیت فرکانس ها را نوع فرکانس هارا می گوید.
و ما نیز حتما یک هادی درونی داریم کسی که صاحب این موتور پردازش فرکانس و برنامه نویس آن است.
و به قول خودش هر کس را که بخواهد به هر راهی هدایت می کند.
و یا هادی ما همان خداوند مهربانی است که رب آسمان ها و زمین است. و خیر و شرمان را به ما الهام می کند.
وقتی خداوند قبل از این آیه هفت بار قسم می خورد یعنی این یک چیز معمولی نیست. الان خیلی بهتر از قبل دارم این الهامات را دریافت
می کنم یعنی قشنگ دیگر دارم میفهمم که این شیطان است این رب این راه نادرست است که دارم می روم و این راه درست.
خدارا بابت این ویژگی و قدرت سپاسگزاری می کنم. زیرا بدون این قطب نما قطعا مسیر را گم می کنم.
هدف این برنامه و موتور پردازشگر فرکانس گسترش است و ما کاربران آن هستیم و تنها راه گسترش آن پاسخ به فرکانس های کاربران است.
و طبق هر تکنولوژی زمینی مانند ماشینها و ارتباطات این سیستم نیز در حال گسترش و به روز رسانی است.
اما قوانینش ثابت است. و کاربرانی را که گسترشی ایجاد نمی کنند له می کند.
همیشه بخشی از وجودت آمادهی رشد بیشتر است. آری همیشه دوست دارم پیشرفت کنم و وقتی این کار را میکنم
انگار دارم زندگی می کنم. الان من نیاز دارم که در موارد زیر پیشرفت کنم :
باید مطالب بیشتری را یاد بگیرم و در کارم پیشرفت کنم.
باید از لحاظ مالی به تارگت خودم برسم.
باید فرکانس هایم را کنترل کنم.
باید عزت نفس و باور هایم را تقویت کنم.
آری اینها اهداف کلی هستند اما برای خودم اینها را جداگانه نوشتم. و دارم آنها را پیگیری می کنم و در مسیرشان قدم بر می دارم.
آری ایمان برای تغییر بسیار مهم است. ایمان است که تعهد را ایجاد میکند.
ایمان ابراهیم بود که تصمیم به ترک خانوادش کرد ایمان ابراهیم بود که تصمیم گرفت اسماعیل را قربانی کند.
به قول قرآن، ربّ ما «أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» است. «ربّ ما کسى است که نعمت وجود به همه موجودات بخشیده سپس آنها را هدایت کرده است.» (طه۵۰)
آری من نیز اکنون بسیار اعتقاد دارم که خداوند مرا هدایت می کند.
هرچقدر که شیوهات برای ساختن ثروت عالی است، باز هم میتواند بهتر باشد.
هر باوری هر چقدر قدرتمند کننده، بازهم بهتر میتواند قدرتمند کنندهتر باشد
هر نتیجهای هرچقدر عالی، باز هم میتواند عالیتر باشد.
و تا زنده ام دوست دارم حرکت کنم.
هر روز باید مثل آنتی ویروس خودمو آپدیت کنم که اگر نکنم میمیرم.
و اهرم رنج و لذت هم گزینه مناسبی است.
سفرنامه روز 5:
نکات مهمی که از این فایل دریافت کردم رو مینویسم:
۱. جهان همواره در حال تغییر در طی مسیر تکاملش هست و من هم اگر میخوام پیشرفت کنم، باید به همون نسبت با جهان تغییر کنم (در هر زمینه ای از زندگیم). باید هر کاری کنم که هر روز بهتر از دیروز باشم.
2.کی تغییر کنم؟ به محض اینکه نشانه ها (خداوند از طریق اونا با من صحبت میکنه) رو دیدم باید تغییر رو شروع کنم. نباید صبر کنم اونقدر دیر بشه که اوضاع خیلی سخت بشه و اونقدر در مسیر غلط بمونم که برگشتن برام سخت بشه. در هر زمینه ای از زندگیم اگه شرایط داره خراب میشه این یک نشانه است. مثلا در زمینه کسب و کارم اگه دیدم کسب و کارم هر روز داره کم درآمد ترمیشه یا مثلا مشتریم کمتر میشه بدونم که باید تغییری توش ایجاد کنم. البته تو هر شرایطی که هستم (حتی اگه خوبه) بازهم میتونم با تغییراون شرایط رو بهتر کنم.
3. علت عدم تمایل انسان ها به تغییر، ترس و نداشتن شهامت تغییرو نداشتن ایمان و توکله. یکی از بهترین شیوه هایی که کمک میکنه بتونم راحت تر تغییر کنم استفاده از اهرم رنج و لذته: اینکه به این فکر کنم این کاری که الان دارم میکنم (حالا تو هر زمینه ای چه کسب و کار چه روابط و هر چیزی) 10 سال بعد کجا هستم؟ سختی های 10 سال دیگه رو الان ببینم. این به من انرژی میده برای تغییر و مجبورم میکنه حرکت کنم. و اینکه بدونم ممکنه تجربه های شکست هم در مسیر تغییر داشته باشم اما همه این شکست ها باعث میشه من پیشرفت کنم و شجاع تر و باایمان تر بشم.
سپاسگزارم استاد عباس منش
—————————-
تمرین روز 5 سفرنامه:
مدتی ست به شدت به یادگیری زبان دوم (زبان انگلیسی) علاقه مند شده ام و یک حس درونی بهم میگه قراره درآینده زبان انگلیسی خیلی به کارم بیاد. فکر میکنم این یک تغییر مثبت در زندگی منیه که تا الان فقط به زبان فارسی میتونم صحبت کنم و ارتباط برقرار کنم. میدونم که باعث گشایش درهای جدیدی به رویم میشه.
متاسفانه تا امروز یادگیری زبان انگلیسی رو به تعویق می انداختم. ولی امروز با دیدن این فایل تصمیم گرفتم قبل از اینکه شرایط برام سخت بشه (همونطور که استاد عباس منش گفتن) قدم اول رو بردارم و برای شروع قصد دارم فردا به کتابخونه نزدیک خونمون برم و اونجا عضو بشم و از فردا هر روز یک تایم رو اختصاص بدم به رفتن به کتابخونه و زبان خوندن. فکر میکنم محیط آروم اونجا و حسی که محیط کتابخونه بهم میده باعث میشه متعهدتر درس بخونم.
باورهای قدرتمندکننده ای که بعد از بررسی باورهای محدودکننده م در این زمینه، قصد ساختنشون رو دارم رو مینویسم:
یادگیری زبان انگلیسی اونقدر آسونه که حتی فکرشم نمیکنی.
من باهوشم و مطمئنم یادگیری زبان انگلیسی برای آدم باهوشی مثل من خیلی راحته.
به این فکر میکنم که من همیشه در یادگیری مهارت هایی که بهشون علاقه مندم موفق بوده ام.
به این فکر میکنم که انسان های زیادی زبان دوم رو یادمیگیرن. پس من هم میتونم.
به مزیت هایی که یادگیری زبان دوم برام داره فکر میکنم. مثلا:
میتونم راحت با مردم دنیا ارتباط برقرار کنم چون میدونم زبان انگلیسی، زبان بین المللیه و خیلی از مردم دنیا زبان انگلیسی رو بلدن.
میتونم از منابع انگلیسی چیزهای جدیدی یادبگیرم و اطلاعاتم رو در زمینه های مختلف به روز کنم و بالا ببرم.
میتونم تنهایی به هر جای دنیا سفر کنم و بتونم در کشورهای دیگه با مردم ارتباط برقرار کنم.
شروع باور هارو با شکر گذاری و تقویت عزت نفس شروع کنیم که اصلی ترین و نتیجه بخش ترین راه است و تمریناتش خیلی در دسترس و در فایل های رایگان استاد فراروان نام برده شده. چند نمونه از باور های خوبم و برعکسش و میگم براتون
*باورم اینه خدا همیشه در لحظه برای کمک به من اماده است
*باورم اینه خدا بی نهایت بخشنده این منم که نخواستم نعمت هارو دریافت کنم
*باورم اینه هیچ چیز در زندگی مالی من تاثیر گذار نیست و هیچکس مقصر نیست
*باورم اینه کسی که تعصب نداره و همه چی رو ساده میگیره هدایت شده است
*باورم اینه طیعیه که تا اخر عمردر سلامتی باشم با اینکه هرچیزی که بخوام رو بتونم بخورم
*باورم اینه ظلم فقط ظلم به خود است هیچکس نمیتونه به من ظلم کنه
*باورم اینه هر وقت عزت نفس بالایی دارم از در و دیوار واسم روزی و اتفاقات خوب می افتد
*باور اینکه میتونم افراد و مسخ کنم و جذبشون کنم
باو های مخرب
-باور کمبود
-باور بی لیاقتی
-باور ناتوانی
-پول دراوردن سخته
البته همه ی اینا نه خیلی ضعیف هستن نه خیلی عالی روشون کار کنی بهتر میشن
تغییرباور از چه زمانی شروع کنیم؟
من الان که فکر میکنم خیلی از تغییراتم جهان بهم زور کرد٫یکیش در روابط که من قبلا خیلی در روابط اشتباه بودم خیلی ضربه خورده بودم و خودم هربار اشتباهم تکرار میکردم که بالاخره جهان با اوردن همسرم به زندگیم مجبورم کرد ازدواج کنم حتی شهرمم ترک کنم٫ درست که الان اون روابط نیستن ولی باز روابط بین همسرم اوایل خوب بود ولی اونم الان چیزیی به معنای خوب وجود نداره و فقط فرزندم که باعث دوام این روابط شده و من با خودم گفتم اینجوری نمیشه و خودم باید یکاری بکنم که الان اینجام٫از نظر مالی هم چون خونه پدر شوهرم هستیم و هردو بیکاریم مخارج با اینهاست خیلی از اطرافیانم میگن خدارو شکر کن که یکی خرجیتون میده و تو راحتی و نگرانی نداری ولی من گفتم تو همین وضع به ظاهر خوب باید تغییر کنم و الان خونه خریدیم تو شهر خودم و تا چند ماه دگ میریم اونجا و من هچ برنامه ای برای شغل و درامد ندارم و هروز دارم روی خودم کار میکنم و تنها امیدم به خداست تا وقتی رفتیم اونجا خودش همه چیو درست کنه روابط مالی و همه چیز دیگرو٫
من وقتی به هدایت شدن خودم به شهری که خودمو ازش دور کرده بودم ٫فکر میکنم خدامیخاد دوباره برگردم اونجا و تمام اون انرژی و افکار منفی که ساخته بودم رو از اول درستش کنم و همرو به انرژی مثبت تبدیلش کنم و بشم مثل دوران بچه گیم که پر بودم از شادی و نشاط و موفقیت٫
استاد ممنونم ازتون
شاد سربلند وثروتمند در دنیا و اخرت باشیم
به نام خالق یکتا
سلام به استادعزیزوهمه دوستانم درخانواده صمیمی عباسمنش
آگاهی که من ازروزپنجم سفرنامه به دست آوردم اینه که اگرمصمم باشم که خودم راتغییردهم وگام درمسیرتغییرخودم بردارم جهان به این تغییرورشدمن پاسخ وپاداش میده،من میتونم باتغییرم به رشدجهان کمک کنم واین تغییرمیتونه باگامهای کوچک ولی محکم وقطعی شروع بشه،اگردرهرروزیه بخش کوچکی ازرفتارهاوافکارمن عوض بشه بعدازمدتی این تغییرات به ظاهرکوچک به شکل یک نتیجه ی بزرگ برای من ظاهرمیشن،اینکه بیشتربه خودم ورفتارهام وافکارم دقیق بشم وبیشتربه خودم بیام که اگرمیخوای موقعیتت عوض بشه اگرمیخای نتایج متفاوت بگیری اگرمیخای زندگیت بااطرافیانت فرق داشته باشه بایدشهامت تغییرروداشته باشی،وقتی خداتوروبه این مسیروبه این آموزه هاهدایت کرده بایدخودتوطرزفکرتو ورفتارهاتوازاطرافیانت جداکنی وبرای من مهمترین بخش این تغییرپاگذاشتن روی ترسهامه،وتوکل کردن به خدا،مهمترین بخشی که الان بایددرزندگیم تغییرتوش ایجادکنم اینه که ازوقتم وازهرروزم استفاده ی بهتری بکنم بخش زیادی ازوقتم درطول روزبه هدرمیده به خاطرفکرکردن وبهادادن به ترسهایم،بایدبیشتربه خداوندوصل بشم وتوکل وایمان واعتمادم رابه خداوندبیشترکنم،
باتوجه به آموزه های ارزشمنداستادمن اولین ومهمترین قدم رابرای تغییری اساسی وبنیادین درخودم ایجادعزت نفس وتقویت آن درخودم میدانم ومهمترین واساسی ترین تغییربرای من درحال حاضرایجادعزت نفس است ومطمئن هستم به دنبال این تغییرسلامتی ونشاط بسیاربیشتری روبه دست میارم وخداگونه ترمیشوم وقدرت دروجودمن زنده میشه،آماده دریافت نعمت وثروت بیشتری میشم،و پس ازاون بایدکسب وکاری راایجادکنم که مال خودم باشدوبرای خودم کارکنم وباورهای قدرتمندکننده درموردپول وثروت درذهنم بسازم،
بایداین باور رودرخودم ایجادکنم که:
من یکی ازبهترین بندگان خداوندهستم
خداوندعاشق منه
من بسیارارزشمندم
من وصل به خداوندهستم
من لایق عالیترینهاهستم
تنهاقدرت جهان ربه تنهاقدرت جهان الله
خداوندبیشترازمن مشتاقه که من به خواسته هام برسم
درجهان بینهایت ثروت ونعمت وجودداره
خداوندبیشترازمن میخوادکه من ثروتمندبشم
ودرکل باورهای قدرتمندکننده درموردعزت نفس ولایق بودن و پول وثروت ایجادکنم
درپناه الله یکتاشادوسعادتمندوثروتمندباشید
به نام خدای خوبم
استاد عزیز و خانم شایسته مهربون ممنونم از هر دو شما که این فرصت رو در اختیار ما گذاشتین تا با استفاده از فایل های رایگان فرکانس خودمون رو بالا ببریم و وارد مراحل بعدی بشیم. استاد خیلی زیبا در این فایل فرمودن که هرروز از خودتون سوال کنید که امروز چه کار کنم تا از دیروزم بهتر باشم؟
در چه قسمتی از زندگی باید تغییر کنم که اوضاعم از اینی که هست بدتر نشود و حتی بهتر شود؟
من به این دو سوال به عنوان گنج نگاه میکنم روی یک برگه نوشتمشون و به دیوار اتاقم چسبوندم و هرروز که از خواب بیدار میشم این دو سوال رو از خودم می پرسم به نتیجه هایی نیز رسیدم. مهم ترین وجه زندگی من که باید تغییر کنه مدیریت زمان و داشتن نظم هستش. اینکه کم تر وقتم رو در فضای مجازی بگذرونم، کارهایی که در اولویت هستند رو اول روز انجام بدم برای رشد و پیشرفت خودم زمان بزارم. تمام مدت روز توجهم به نکات مثبت باشه( در این زمینه خیلی دارم پیشرفت میکنم?) هرروز دفترچه آگاهی ها رو مرور کنم (من یه دفترچه تهیه کردم و نکات سفرنامه و فایل هارو و همچنین اگاهی هایی که از بخش عقل کل به دست میارم رو در اون یادداشت میکنم?) خودم نفر اول زندگی خودم باشم و بیش تر وقتم رو برای خودم بگذارم(من ادمی بودم که خیلی دلسوزی میکردم برای مسائل دیگران،مدام نصیحتشون میکردم، با افزایش آگاهیم پی بردم که دلسوزی من برای اونا هیچ فایده ای نداره و فقط وقتم هدر میره و خودمم دارم باهاشون هم فرکانس میشم و از طرفی این دلسوزی نوعی توجه به ناخواسته ها بود و کلی هم وقت و انرژیم رو هدر میده وقتی که میتونم صرف پیشرفت خودم بکنم صرف کتاب خوندن و گوش دادن به فایل ها بشه، بنابراین یه چند روزی میشه که این عادت رو کنار گذاشتم) و مهم ترین مسئله اینکه تصمیم گرفتم از لحاظ مالی مستقل بشم و باید در رفتار وابسته بودن مالی به خانواده تغییر اساسی ایجاد کنم.
ممنونم بابت اگاهی های بی نظیر این سایت
شاد و موفق باشید
به نام فرمانروای جهانیان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی?
برگ پنجم سفرنامه
من از ۱۲فروردین ۹۸ یه تعهد به خودم دادم برای تغییر و تا الان این روند تغییر ادامه داره و همچنان ادامه خواهد داشت. خداروشکر که تو این مسیر قرار دارم?
یه سری تغییرات رو در خودم استارت زدم و نشونه هاش رو دارم هر روز بیشتر و بیشتر تو زندگیم میبینم مثلا چند وقته که شروع کردم شکرگذاری کردن روزانه و لیست کردن داشته هایم و نشونه هاش رو دارم میبینم و خداروشکر میکنم که توفیق تغییر در من ایجاد شده.?
روی باور فراوانی و احساس لیاقت هم دارم کار میکنم و بازم دارم نتایجش رو میبینم?
و الان متوجه شدم توی روابط مشکل دارم و باید باورهام رو درباره روابط درست کنم تا بتونم درست تصمیم بگیرم.
فعلا فقط نشونه دارم میبینم که توی مسیر درست هستم و نشونه هام هنوز به نتایج تبدیل نشده بعد از ایجاد نتایج قطعا میام و اونا رو به اشتراک میزارم?
امیدوارم شاد پیروز و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید???
پاسخ به تمرین قسمت پنجم سفرنامه:
در حال حاضر بیشترین چیزی که زندگی روزمره منو به چالش میکشه و مرتب ذهن منو درگیر میکنه اینه که حقوق کارمندی من و همسرم کفاف مخارج زندگیمونو نمیده . کاری به طرز فکر همسرم و اینکه میخواد اوضاع رو تغییر بده یا نه ندارم که البته قبلا داشتم ولی بعد از گوش دادن به فایل های استاد فهمیدم توان تغییر باورهای هیچ کس جز خودمو ندارم. اما خودم: من کارمندی هستم که دنبال شغل مورد علاقه خودم نرفتم دنبال شغلی رفتم ک مورد تائید جامعه بود و در حال حاضر بخاطر حقوقش میرم اداره والبته روزی هزار بار خداوند رو شاکرم که با اون باورهای غلطی ک در گذشته داشتم و هنوز هم باهاشون کلنجار میرم یک همچین فرصت شغلی برام ایجاد شد. نمیدونم شاید اون موقع تحت تاثیر جامعه به شغل دولتی علاقه مند بودم و خدا هم برام این فرصت رو بوجود آورد. اما الان ک فکر میکنم میبینم اشتباه کردم ک یک عمر علاقه شخصی خودمو بخاطر واکنش خانواده و همکلاسیهام سرکوب کردم . الان ک فایل های استاد به من انگیزه بیشتری داد چرا نرم دنبال علاقم.میتونم در کنار کارم دنبال علاقم هم برم. من همیشه دوست داشتم کارهای هنری انجام بدم مثل دیزاین منزل ،سفره آرایی و … من با انجام این کارا حالم خوب میشه انرژی میگیرم و از دیدن تغییر و زیباتر شدنش لذت میبرم نمیدونم این کار تو شهر ما بازار کار داره یا نه ولی میدونم ک خیلی دوسش دارم و نمیخوام بازم سرکوبش کنم میخوام رو باورام کار کنم تا اعتماد به نفسمو بالاتر ببرم و ترسو کنار بزارم ترس اینکه اگه کارم نگیره اگه این راهم نتونه زندگیمو بهتر کنه اگه خانوادم بگن دیدی ما بهت میگفتیم این راهش نیس … احساس میکنم خیییییلی کار داره تا من اولین قدمو بردارم و برم سمتش احساس میکنم اوضاع باورام خیییییلی داغونه.
سلام به همه شما عزیزان
من باید روی اعتماد به نفسم کار کنم و این تغییر رو در خودم ایجاد کنم که هر جور که خودم میخوام زندگی کنم وبدون ترس نه بگم امروز یکی از جنبه های عدم اعتماد بنفس رو در خودم فهمیدم و اون اینکه اصلا دوست نداشتم امروز برم خونه خواهر شوهرم ولی به خاطر شوهرم و اینکه الان عصبانی میشه و چی میخواد بگه هیچی نگفتم و قبول کردم ولی خیلی ناراحت و عصبانی هستم بعد فهمیدم که این نشونه عدم اعتمادبه نفس منه و تصمیم گرفتم که از این به بعد تغییر کنم و کار کنم روی خودم خجالت و ترس رو کنار بذارم همچنین تنبلی رو و روی دوره عزت نفس استاد کار کنم و بارها و بارها این فایلا رو گوش کنم امیدوارم بزودی نتایج خوبی بگیرم و بهتون بگم
به امید موفق شدنم