تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 30
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-24.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-11-23 13:10:002022-12-29 00:46:49تغییر شخصیت، جسارت می خواهدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد عزیز خانم شایسته و همه دوستان هم فرکانس
اول که این فایل رو گوش دادم فکر کردم این صحبت استاد که میگن آینده کسب و کار رو پیش بینی کنیم اگه دیدیم آخر ماجرا خوب نیست خودمون یا کارمون رو تغییر بدیم رو با این صحبت استاد که می گفتن در هر کسب و کا ی که باشیم با تغییر باورامون میتونیم ثروتمند بشیم انگار در تناقض هست بعد دیدم نه اگه اون بنده خدا باورهای محدود کننده رو تغییر میداد و به جای اینکه بشینه تو مغازه و بگه وضع کسب و کار خرابه و دست زیاد شده و مشتری نیست ، باورهای قوی میساخت و با باورهای قوی جای بزرگتری اجاره میکرد و در کنارش چندین کار دیگه که الان هست مثلا بیلیارد و … که الان طرفدار زیاد داره رو راه می انداخت خیلی موفق تر بود
سپاس خدای بزرگ و سپاس از استاد خوبم
سلام خدمت تیم محترم عباس منش:
خیلی از ما به محض دیدن اولین کلیپ احساس میکنیم که اون شق القمر را کردیم ههههه و منتظر نتایج خیلی بزرگتر هستیم !
بیبینین دوستان تغیر بنیادی انسان حالا چی فزیکی باشد چی احساسی چه فکری زمان بر هست اتفاقآ اگر تغیر به جهت مثبت باشد انصافا دشوار هست که ما باید با جدیت و تمرکز کامل روی این مرحله کار کنیم تا به آن نتایج ایده آل برسیم با درنظرداشت اینکه درین مسیر تغیر خیلی نتایج را به عینه میبینیم
موفق و معید باشید!
سلام خدمت دوستان عزیزم
این روز ۵ فایل سفر نامه هست
امروز داشتم این فایل رو نگاه میکردم و با اون سوال ده سال بعد تو چه جایگاهی هستم یکسری اتفاقات تو ذهنم افتاد. راسش تو یه موضوع شک داشتم و تردید داشتم که این باید تغییر کنه یا نه که مربوط به شخصیتم میشد و وقتی که این سوال رو استاد پرسیدند و اون داستان رو تعریف کردند از دوستشون؛ یعنی قشنگ فهمیدم که دارم از احساس بی لیاقتیم میخورم و فهمیدم که باید تغییرش بدم و بهترش کنم احساس لیاقتم رو و خیلی خیلی روشن کننده بود و قشنگ مطمئن شدم. من خدا رو شکر تو مسیر عشقم هستم و روی باورهای ثروتم هم دارم کار میکنم و خیالم از آیندم راحته خدا رو شکر و نگرانش نیستم، اما این یک موضوع بود که خیلی داشت اذیتم میکرد که با این فایل حل شد.
از موقعی که وارد سفرنامه شدم، تمام اتفاقات زندگیم با محوریت سفرنامه داره رقم میخوره و این خیلی برام جالبه.
اتفاقاً امروز داشتم فایل ۶۷ سفر به دور آمریکا رو می دیدم که روی ورودی پل نوشته بود ? ready to move .. گفتم ببین پسر این به همون فایل ۵ سفرنامه ربط داره ها!
مسیر سفر نامه مسیر خیلی منطقی ای هست و طوری هست که ذهن منطقی تغییر رو قبول می کنه و این برای من خیلی جالبه؛
روز اول و دوم پاک کردن احساس گناه، روز سوم عشق به خود و عزت نفس عالی و فوق العاده که الگویش هم ابراهیم بود و روز چهارم آشنایی با قانون اصلی جهان و کارکردش و تمرین توجه به نکات مثبت و امروز هم که شروع تغییر باور با اهرم رنج و لذت…
مسیر خیلی منطقی ای هست و اصلاً عجیب و غریب نیست و ذهن من کاملا پذیرفته و اتفاقاً مشتاق هم هست برای رسیدن به فردا برای دیدن فایل جدید و استقبال داره می کنه و مقاومت بسیار بسیار کمی داره و این برای من خیلی عالیه خدا رو صد هزار مرتبه شکر. تکامل رو قشنگ دارم احساس می کنم، خیلی نرم و لطیف و خوشگل داریم می ریم جلو به امید خدا… من الان می فهمم که بابا من خیلی داشتم به خودم سخت می گرفتم و یه جورایی بعضی وقت ها واقعا بهم فشار میومد، اما الان با طی کردن این مسیر سفر نامه قشنگ دارم معنی تکامل رو می فهمم. من دارم تغییر رو احساسش می کنم که حالم سبک تر شده نسبت به قبل و درونم ساکته، منظورم از قبل همین ۵ روز پیشه. خیلی راضیم خیلی خدا رو شکر.
خیلی اتفاقات بزرگی برام می افته تو این مسیر، یه کم می تونم احساسش کنم.
خدا رو شکر.
سلام دوستان
روز پنجم از سفرنامه هم رویت شد و باز هم مثل همیشه دقیقا پاسخ به سوالات الان من در این فایل داده شد
بخدا این فایلها فقط اسمش رایگان هست این فایلها گنجه گنج ، آگاهی های خداوندگار انرژی منبع هست که به کسانی داده میشه که خواسته دارن که سوال دارن از جهان از شرایطشون و میخوان هر روز بهتر و بهتر بشن…
کاملا برام واضح شده که با همین فایلهای رایگان هم میشه به نتایج خیلی خییییلی بزرگی رسید و راه برای شرایط بهتر و بهتر باز میشه و مسیر هموار تر میشه
من حدود 6 ماهه دارم روی خودم کار میکنم و شاید به این فایلهای رایگان کم توجهی کردم و فکر میکردم که حتما استاد عباسمنش در محصولات سایت که باید هزینه پرداخت بشه چیزای مهم تری رو میگه اما فهمیدم که نه بابا این ادم جلو دوربین و پشت دوربین و فایل رایگان و هزینه دار و همه و همه یه جور هست این ادم خیلی کارش درسته و من با تمام وجودم تحسینش میکنم
چیزی به نام فوت و فن کوزه گری نداره ، هر آنچه بهش از طرف خداوند داده شده در اختیار افرادی که در مدار مناسب هستن و به اصطلاح هم فرکانس هستن میزاره…
و فقط کسانی به ارزش این گنج آگاهی ها پی میبرن که در مدار باشن
احساس خوبی دارم که نسبت به روزهای قبلم درک بهتری از صحبت های استاد عباسمنش دارم
من یه مدته نجواهای شیطانی توی مغزم دارن بهم میگن که چیا رو از دست دادی اگر اون چیزایی که از دست دادی الان هم بودن چی میشد اینجور میشد اونجور میشد
واقعا به حرف استاد عباسمنش گوش دادم و چن دقیقه فکر کردم که 10 سال دیگه من کجای زندگی هستم؟…. سوالی که هیچوقت بهش فکر نکرده بودم و چن روز پیش هم بهم همین سوال الهام شد و توی دفتر الهاماتم یادداشت کردم اما بهش زیاد فکر نکردم و یادم رفت بهش فکر کنم ینی صدای نجواها اینقدر بلند شده بود که فرصت نکردم به این موضوع فکر کنم که 10 سال دیگه من دارم در چه شرایطی زندگی میکنم
و باز هم امروز در این روز از سفرنامه بهم گفته شد و ازم پرسیده شد که 10 سال دیگه چه جایگاهی داری چه شرایطی داری کجای دنیا هستی و در یک کلام آیا 10 سال دیگه از زندگیت راضی هستی و پشت سرت رو که نگاه میکنی به خودت چی میگی ؟
میگی ایول دمت گرم به خواسته هات رسیدی و نزدی توی سر خواسته ها و اهدافت…
یا به خودت میگی من چقدر خواسته و هدف داشتم ولی….
من در طول این چند ماه یه سری چیزها رو از دست دادم ، مثل رابطه عاطفی که داشتم و روز به روز شرایط بدتر میشد و کار به جایی رسیده بود که روزی 3 چهار بار دعوا و دلخوری ایجاد میشد ، تمام این دلخوری ها هم به این خاطر پیش میومد که من تصمیم گرفتم تغییر کنم ، من تصمیم گرفتم بهترین دانشگاه درس بخونم ، من تصمیم گرفتم توی حوزه ای که دوست دارم فعالیت کنم و برم سراغ اون چیزایی که دوست دارم ، اما شریک عاطفیم دوست نداشت و میگفت بشینیم آروم زندگیمون رو کنیم یادمه من هر روز مثل الان که هنوزم دارم با این سیستم زندگی میکنم ساعت 4:44 صبح از خواب بیدار میشدم و اونموقه فقط تلاش فیزیکی میکردم فکر میکردم با تلاش فیزیکی همه چی درست میشه ، شریک عاطفیم ساعت 2 و 3 بعد از ظهر از خواب بیدار میشد و میگفت محل نمیزاری کجایی سرد شدی ، هرچقدر هم توضیح میدادم که من میخوام به فلان خواسته ام برسم به فلان هدفم برسم اما آب در هاون کوبیدن بود….
الان که فکرش رو میکنم میبینم که بابا چه خوب شد این رابطه تموم شد هم من آزاد شدم هم اون بنده خدا راحت شد ، خدایا شکرت که تموم شد ، بعد تموم شدن اون رابطه من دچار یه افت شدید روحی شدم و با اینکه یک ماه مونده بود تا کنکور ارشد دیگه ادامه ندادم و از حرکت ایستادم….
چرا اینکار رو کردم ؟ دلیل اصلیش این بود که اعتماد به نفسم پایین بود و میخواستم به اون ادم و به خانوادم احساس گناه بدم و به همه اعلام کنم که آهای ملت ببینید من قربانی شدم…..
ولی الان که فکرش رو میکنم میبینم که من اونموقه میخواستم فقط توی یکی از دانشگاه های تهران قبول بشم ، ولی الان نه…. الان اینقدر انگیزه گرفتم که چرا من رتبه یک نشم ؟ ازون و دوباره شروع کردم دوباره ادامه دادم و ایندفه از هر نظر بهتر شده اولا روزی 4 ساعت روی باورهام کار میکنم روی قدرت ذهنم کار میکنم دوما تلاش فیزیکیم هم بیشتر شده چون انگیزه دارم چون میدونم اگر میخوام رتبه 1 کنکور بشم باید بهاش رو بپردازم…
باورتون نمیشه تک تک مسایل ریاضی که حل میکنم با این دید حلشون میکنم که این سوالاتی که داری حلشون میکنی مثل حل مشکلات زندگیت هست فقط در یک اسکیل کوچیک تر تو با حل این سوالات و تست ها علاوه بر اینکه برای کنکور آماده میشی ، بلکه داری تمرین میکنی که مسایل زندگیت رو هم حل کنی
از وقتی که به همچین دیدگاهی رسیدم عشق میکنم درس میخونم عشق میکنم ساعت 5:30 صبح توی باشگاه سخت تمرین میکنم
جریان باشگاه ازین قرار هست که دارم برای یک مسابقه آماده میشم و این ایده بهم الهام شد که صبح برو تمرین و با مسئول باشگاه صحبت کردم که آیا میتونی کلید بهم بدی صبح زود بیام تمرین و ایشون با کمال میل قبول کرد…
من قبلا یه ادم بی اعصاب بودم که اول از همه با خودم سر جنگ داشتم
و طبیعتا کسی که حالش خوب نیست ایده ای بهم بهش داده نمیشه
چرا قبلا اینهمه ایده بهم داده نمیشد
خلاصه بخوام یه نتیجه گیری کلی از این روز سفرنامه داشته باشم میتونم بگم تمام انچه که از دست دادم توی این مدت همه اش بخاطر این بوده که راه باز بشه تا به خواسته هام برسم
من خواسته های بزرگی داشتم اما باورهای محدودکننده ام در قالب یه سری شرایط و اتفاقات مثل زنجیری محکم بر دست و پام زده شده بودن و الان که فکرش رو میکنم هر روز دارم رها میشم هر روز دارم آزاد تر میشم
هر روز چشمه ی الهامات خداوندگار انرژی منبع برام جاری تر میشه
تمام انچه که به من میرسه خیر و نیکی هست
مثالی که برای خودم همیشه میزنم اینه که من ظرف وجودم ، لیوان وجودم که با باورهای محدود کننده آلوده اش کرده بودم ، با شرک آلوده اش کرده بودم…
مثلا لیوانم رو تا نصفه از آب جوب و کثافت پرکرده بودم (باورهای محدود کننده و مخرب) و به خدا گفتم خدایا عسل برام بریز…!!!!
خدا هم بهم میگه اول اون کثافت رو از لیوانت بریز بیرون ، لیوانت رو تمیز کن تا من برات عسل بریزم… عسل رو که نمیشه بریزم توی این آب کثیف و لجن ، چون عسله هم خراب میشه و نمیتونی ازش استفاده کنی اول لیوانت رو بشور ، چشم عسل هم برات میریزم….
و یاد گرفتم که اولا روی هیچکس و هیچ چیز جز الله یکتا حساب نکنم دوما قبل اینکه به بیچارگی برسم (ینی چاره ای جز تغییر دادن شرایط نداشته باشم) اگر دیدم شرایط داره بدتر میشه خودم به استقبال تغییر برم….
همه تون رو دوست دارم و خیلی خوشحالم که عضوی از خانواده صمیمی عباسمنش هستم
با سپاس گزاری فراوان از همه به ویژه استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز
و همینطور یه تشکر ویژه هم میکنم از دوستانی که در مدیریت و امور فنی سایت فعالیت میکنن چون خودم رشتم کامپیوتر هست همیشه به این دوستان هم فکر میکنم که سایت رو خیلی عالی مدیریت میکنن و همیشه یه چیز جدیدی به سایت اضافه میشه ، استاد عباسمنش لایق بهترین ها هستن و این دوستان هم بهترین هستن…
دمت گررررررررم دوست عزیز چه با ایمان حرکت میکنی سپاسگزارم بابت دیدگاه زیبات
درود بر شما
خیلی خوشحالم که در جمع دوستان عزیز و ارزشمندی چون شما و سایر اعضای خانواده صمیمی عباسمنش هستم….
وریای عزیز واقعا بی انصافی بود اگه برای این کامنت زیبا پاسخ نمی گذاشتم من امشب به خوندن کامنتهای شما هدایت شدم آخه یه خواسته ای داشتم گفتم بزار از هدایت روزانم هم استفاده کنم وبه کامنت شما برخوردم بارک اله واقعا تحسین برانگیز بود باید بهتون تبریک بگم برای این خودسازی برای این تغییر باورها برای این وقت های گرانبهایی که برای تغییر ذهنتون میزارید ومطمئن هستم که الان که دارید این کامنت رو میخونید به موفقیتهای عالی و بینظیری رسیدید خدارو شکر به این مسیر الهی دعوت شدید من از بچه های داوزده قدم هستم والان تو قدم نه هستیم واقعا جای دوستان بینظیری مثل شما خالیه امیدوارم که تو این مسیر هرروز ثروتمندتر موفق تر سلامت تر باشید
با سلام
بخاطر انرژی مثبت و کامنت پر مهرتان صمیمانه سپاسگزارم
به لطف خدای بزرگ و منان همچنان توفیق ادامه دادن در مسیر زیبا و توحیدی تغییر باورها را دارم
این پیام پرمهر شما یک پیام هدایتی بود برای مسایل این روزهای من ، خداوند از طریق شما پیام مهمی را بهم یادآوری کرد
در پناه خدایی که همواره داره الهامات و هدایتها رو چون پرتوهای آفتاب تابنده بر کل جهان ساطع میکند همیشه شاد و سلامت باشید
خالق و مدبر هستی ، سیستم و نظامات رو در بهترین شکل ممکن طراحی کرده است و همه رو هدایت میکند چه انسان ، چه حیوان و گیاه و هر موجود دیگری….
منتهی تفاوت انسان با سایر موجودات این هست که حق انتخاب دارد پذیرای الهامات باشد یا از الهامات استفاده نکند
اما موجودات دیگر به صورت پیش فرض از اون پروتکل هدایتی که براشون تعریف شده است استفاده میکنند نه زیاد نه کم.
سلام آقای گنجی
خیلی حس خوبی دارم که دارم برای شما کامنت می ذارم حس تحسین شاگرد اول استاد عباس منش حس زیبا و بی نظیری هست….آفرین به شما به این همه تعهد…آفرین به این همه تلاش….شما مثل شاگردی می مونید که هر جلسه که استاد درس می دن اگه یک ماه بعد اون مبحث پرسیده بشه اون شاگرد تا واو مبحث رو هم جا نمیندازه چون تمام وجودش سره کلاس از فرط شوق و اشتیاق گوش بوده….جنس کامنتهای شما یک جنس فوق العاده و متفاوت هست و گویای این هست که شما جزء شاگردان اول خداوند مهربان هم هستین و خیلی به شما تبریک میگم و امیدوارم که از زمان این کامنتتون تا الان تمام خواسته هایی که داشتین محقق شده باشه….دیشب بعد از یه روز لذتبخش و مفرح اومدم سری به سایت بزنم تا ببینم استاد فایل جدیدی رو گذاشتن یا نه؟ دیدم هنوز فایلی نیومده….یه دفعه حسم بهم گفت برو ببین نفر اول سایت چه کسی هستن؟ اومدم و دیدم شمایین رفتم توی پروفایلتون حسم گفت کامنتهای لایک شده شما رو بخونم کامنت قدم اول جلسه 2 تمرین ستاره قطبی رو که خوندم حس کردم یک استاد برجسته که تربیت شده خداوند هست و توسط استاد عباس منش تعلیم دیده این کامنت رو نوشته و شگفت زده شدم از این همه ظرافت و دقت و شکافتن قوانین الهی….گفتم حتما شما دانشجوی فیزیک هستید که اینقدر فوق العاده قوانین رو باز کردین اما الان که فهمیدم شما هم با من هم رشته ای هستین بیشتر فهمیدم که این جنس متفاوت از یک کامنت فقط می تونه از یک شخصی باشه که زمان دیدن فایلهای استاد تک تک کلمات رو با پوست و گوشت و استخون شنیده و درک کرده و مثل یک کامپیوتر در ثانیه ثانیه لحظات در حال تحلیل مطالب هست……….
تبریک بی نهایت من رو پذیرا باشین و امیدوارم که همیشه بدرخشید و غرق در درک فوق العاده…ثروت عظیم….سلامتی جاودان و سعادتی منحصر به فرد در دنیا و آخرت باشید……
سپاس فراوان از استاد عباس منش عزیز برای تدریس صادقانه و خالصانه و منحصر به فردشون….همراه با بهترین آرزوها در بالاترین درجات
سلام بر شما دوست عزیز و ارجمند
منم ممنونم از شما که کامنت هام رو مطالعه کردید ، این کامنت ها از شخص من نیست ، آنچه سعی کرده ام به نگارش در آورم تصویری از الهامات و آگاهی هایی هست که نمیدونم تا چه اندازه تونستم درست بیان کنم…
از خداوند میخوام که ظرف وجودم بیشتر در خدمت این آگاهی ها باشد ، ظرف وجودم برای درک و دریافت هدایت های خداوند بیشتر و بزرگتر شود
از خدا میخوام بهم کمک کنه بیشتر تسلیمش باشم ، به مسیرهای بهتر و توحیدی تر بیشتر هدایت بشم
از خداوند میخوام همه ی ما رو به راه راست ، بیشتر هدایت کند ، عمق وجود همه ی ما انسان ها ، طبیعت و هر آنچه در کائنات وجود دارد یک وجود یگانه و واحد هست که بهش میگیم خدا ، انرژی…
در عمق آیات سوره ی حمد این آگاهی رو میتونم احساس کنم که همه ی آنچه در جهان وجود دارد بهم وصلیم
آیات سوره ی حمد به صورت جمع بیان شده است : ایاک نعبد و ایاک نستعین : تنها تو را عبادت میکنیم و تنها از تو طلب یاری میکنیم
اهدنا صراط المستقیم : نمیگه من رو به راه راست هدایت کن ، میگه ما را (همه ی آدمها و موجودات…) به راه راست هدایت کن
به قول شاعر (گلستان سعدی) : بنی آدم اعضای یکدیگرند ، که در آفرینش ز یک گوهرند…
اکنون خیلی خوب میتونم درک کنم که غرور و منیت و رقابت چقدر میتونه به ضررم باشه ، وقتی منیت در کار باشد اولین عارضه اش این است که ارتباطم با خداوندگار انرژی منبع قطع میشود ، وقتی ارتباط با خداوند کمرنگ میشود ، احساس جدا شدن از کل سیستم جهان به انسان دست میدهد ، آدم احساس میکند تکه ای جدا شده و تک و تنهاست و برای پر کردن این خلاء و احساس تنهایی به موفقیت ها و اهداف و آرزوهاش دل میبندد…
وقتی منیت در کار باشد دیگر عمق وجود آدمها را نمیتوان احساس کرد ، فقط تصاویری مرده و شرطی شده از آدمها را میبینی ، به عبارتی آن احساس یگانگی با دیگران را از دست میدهی ، و در مدارهای پایین تری قرار میگیری ، آنقدر هبوط میکنی که دیگر نمیتوانی درد و رنج حاصل از تضادها را تاب بیاوری و کم کم بیدار میشوی…
خدا را شاکرم که در جمع دوستان عزیز و ارزشمندی چون شما و سایر عزیزان عضو سایت هستم
ممنونم از شما و همه ی عزیزانی که روی خودتون کار میکنید و باغچه ی دلتون رو هر روز تمیز میکنید…
به قول مجتبی کاشانی : توی باغچه ی دلمون (فضای وجودمون) اونقدر گل بکاریم که دیگه جایی برای علف های هرز باقی نمونه…
همیشه خوش بدرخشید
سلام و عرض ادب
بسیار بسیار سپاسگزارم از اینکه کامنت من رو مطالعه فرمودین…سپاس بی نهایت از دعاهای زیبای شما….بسیار لذت بردم از این قلم زیبا و جملات بکر….واقعاً به دلیل این درک بالا بهتون تبریک می گم….
از ته دل براتون آرزوی موفقیت دارم موفقیت در تمام جنبه های زندگی تون ….امیدوارم به جایی برسین که تمام انسانهای دنیا آرزوشو دارن و همه از حجم موفقیتهای شما مبهوت بشن و تحسین تون کنن…..
امیدوارم خداوند یکتا زندگیه بی همتایی رو به شما عطا کنه در تمام جنبه ها…..
امیدوارم در زندگی دنیا و آخرت پادشاهی کنید….
لبخند خاص خدا تنها شایسته انسانهایی است که قلبی زلال دارند و سرشار از توکل اند……
در پناه فرمانروای بی همتا شاد و سعادتمند باشید….
به نام خدا
سلام بر عاشقانش
روز پنجم سفرنامه و من که شیفته تغییرم. مهاجرت انگار در زندگی من جاریست. در زمان جنگ از خرمشهر به اصفهان البته به اجبار و سال گذشته از اصفهان به رامسر به اختیار. و به امیدخدا سال آینده از ایران به آمریکا به اشتیاق. همیشه عاشق خودشناسی و رشد و پیشرفت بودم و هستم. باشد که درک درستی از نشانه ها داشته باشیم و پا در را نهیم.
به نام خداوند قادر و توانا
خوشحالم که در جمع خانواده هستم
روح جهان از من و برای من است
روح جهان از تو و برای توست
روح جهان از ما و برای ماست
روح جهان ماییم
روح جهان همینجاست
?پنجمین روزسفرنامه (خداشناسی)?
سلام عزیزای دلم
خداوند مهربان ماراافریده و هرلحظه ب مسیر درست هدایت میکند اما خیلی ها ازاین هدایت قلبی تبعهت نمیکنند و ب آن ایمان ندارند
خداوند مهربان با زبان نشانع ها ماراهدایت میکند،
آنجا ک تضادهازندگیت رادربرمیکیرند
آنجا ک سختی ها ازهرطرف ب تو فشارمی اورند
این ها همان آلارم های خداوند است ک مارا ب تغییر فرامیخواند
اگر تغییرکنی ،اوضاع همگام باتو روب بهبودی میرود
و اگر این نشانع ها را نادیده بگیری
اوضاع بدتر و بدتر خواهد شد
انسان های با ایمان و شجاع زود از آنکوجهان مجبورشان کند پا ب مسیر تغیر میگذارند
و جهان آن ها را ب بهترین مسیرها هدایت میکند
پیش از انکه جهان مجبورت کند ب پیشواز تغییر برو ،فکرکن اگر باهمین اوضاع ادامه دهی در ده سال آینده کجا خواهی بود؟
خودت را درشرایظ بدآن روزها ببین و خودت را متعهد کن تا پیش از انکه شرایط برتوسخت بگیرند ،شروع ب تغیر افکاذت ،باورهایت ،تغییراتی ک خودت میدانی باید ایجاد شود
ازکجا بیشترضربه خورده ای ؟
آنجاهمان جایسب ک باید تغیرشان دهی
و تغییر=پیشرفت
سلام مریم جان و استاد عزیزم من بدون دیدن فایل اومدم تا به سوال جواب بدم دوست داشتم فقط روی جواب دادن به سوال تمرکز کنم با ایجاد چه تغیری توی باورهات میتونی یک زندگی بهتر رو بسازی و چه ایده ای برای برداشتن اولین قدم داری ؟ به نظرم اصلی ترین باور های هر ادمی باور های توحیدی هست وقتی اون درست بشه و تو تنها باور کنی که توسط خداوند به تمام راهکار ها و مسیرهای درست هدایت میشی به تمام اگاهی ها دیگه هم دست پیدا خواهی کرد و از اون ها استفاده میکنی اینکه خداوند در همه حال عاشقمون هست و بیشتر از هر کسی میخواد ما به موفقیت پول ثروت و در یک کلام به خوشبختی برسیم اینکه خداوند قوانین رو توی جهان وضع کرده تا ما با عمل بهشون به زندگی دلخواه برسیم اینکه خداوند مهربان تر از هر کسی نسبت به ما هست من با توجه به اینکه ادم های اطرافم همیشه دوس دارند من طبق نظر و میل اونا عمل کنم ولی خوب من تصمیم دارم به شیوه خودم زندگی کنم به خاطر همین یک باور رو برای خودم ساختم و همیشه اون رو با خودم تکرار میکنم من تنها و تنها به حرف خدای خودم گوش میدم همون خدای که میگه شجاع باش کسی که گفته کسانی که به منـ ایمان داره پیروزه من کسی هستم که میتونه تو رو به قله های موفقیت جهان برسونه خدای که فکر کردن بهش من رو قوی تر و شجاع تر میکنه خدای که همیشه به من ایده عالی رو الهامـ میکنه اینکه هیچ کس هیچ قدرتی نداره و تو میتونی با خدای خودت یک زندگی عالی رو بسازی و اینکه طبق حرف خدای مهربونم توی قران خدا برای بنده اش کافی است اینکه پشتت به فرمانروای کائنات گرم باشه بدونی هیچ کس هیچ قدرتی توی زندگیت نداره شاید ادم ها با حرف هاشون تو رو بترسونن یا بخوان ضعیف نگهت دارند تو با این باور ها میتونی ادامه بدی و اصلا بهش توجه و نکنی و فقط بخندی ایده برای اولین قدم رفتن توی دل تمام ترس هام و حرکت کردن استاد عزیزم دوستون دارم
سلام خواجون،سلام سیدحسین عباس منش،سلام دوستان،سلام دنیا،سلام نشونه های خداکه الان توی این فایل بود….باورتون نمیشه امروزی حسی ساعت ۵صبح منوازرختخواب جداکردومشغول کارم شدم….وهمش ذهنم درگیراین بودکه چطورکارموگسترش بدم البته چندوقتیه که دنبال ی راه میگردم برای گسترش کارم که این فایل قشنگ راگوش دادم ودقیقابطورواضح منوراهنمایی کردکه بصورت اینترنتی کارم راگسترش بدم واین دقیقاهمون پیامی بودکه بایدمیگرفتم….خدایاشکرت مررررسی که دروجودم هستی????من عاشششق همتونم وبراتون بهترینهاراآرزومیکنم ….مرسی عباس منش جان،مرسی خانم شایسته جان???
می دانم که چند ماه دیگر یا حداکثر سال دیگر به مسئله الانم می خندم.
من به پشتوانه اینکه من خالق زندگی ام هستم با فرکانس هایم وارد جهان شدم
و بار دیگر تصمیم بزرگ دیگری را بر همین اساس گرفتم و روی این قانون حساب باز کردم.
زیرا نمی خواهم مانند 95 درصد افراد زندگی کنم میخواهم انطور که لایق هستم انطور که جانشین خداوند لایق است
زندگی ام را هر طور که می خواهم ایجاد کنم.
و حالا که خداوند با من همراه شده است و هر لحظه در کنار او متفاوت است .
دوست دارم در سکوت شب بنشینم و فقط او را تماشا کنم.
و او در من ارزو و رویاهایی گنجانده که می دانسته که حتما توانایی به تحقق رساندن انهارا دارم.
هر چند من کاری نمی کنم من فقط روی خودم کار میکنم این درسی است که یاد گرفتم.
و اوست که وظیقه اش را به نحو احسن انجام میدهد.
طوری که می خواهم تا لحظه ی مرگم به رشدم و یادگیری و پیشرفت ادامه دهم.
و هدفم این است که طوری زندگی کنم که فقط مرگ بتواند مرا از پیشرفت و انجام کار مورد علاقه باز دارد.
هر چند به مرگ نیز علاقه مند شدم و می دانم که با مرگم دوباره پیشرفت خواهم کرد و به دنیای بهتری خواهم رفت.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت دست هایی که برای من می فرستی مخصوصا زمان هایی که من سعی میکنم روی تو حساب باز کنم.
که البته سعی میکنم نه صفر صفرم و نه یک یک.
چیزی میان این دو هستم و هر بار که بیشتر شرک زدایی می کنم بیشتر نتیجه می گیرم و پیشرفت میک نم و میفهمم که رشد کردم.
اره همیشه دوست دارم حواسم باشد به زندگیم و مخصوصا نشانه ها که یک چیزی باید تغییر کند.
الان نیز باید شرک و وابستگی های وجودم را تغییر دهم.
الان باید فقط روی خودم کار کنم که باور هایم را در مورد وابستگی هایم تغییر دهم.
زیرا در مغزم می دانم که تنها باید به خداوند وابسته باشم
اما مثل این می ماند که شما جای کشوی لباستان را در دراور عوض کنید.
دقعات اول ناخوداگاه سراغ همان جایگاه قبلی اش می روید.
یا عوض کردن جای ساعت روی دیوار نیز به همین شکل است .
اما این مداومت ورزیدن و چنگ زدن به ریسمان الهی است این ادامه دادن است که تغییر را تثبیت میکند.
به قول قران در سوره ی ذاریات اگر اشتباه نکنم ایه 50 می گوید پس همگی به سوی خدا فرار کنید.
اری همیشه وجود من از تغییرات و رشد و پیشرفت و یادگیری استقبال میکند.
و نشانه ی دیگر این است که باید از لحاظ مالی پیشرفت کنم و کاملا مستقل شوم.
و در این مسیر سعی میکنم نگاهم جز به خداوند نباشد زیرا اگر روی غیر خدا حساب کنم کارم تمام است.
برای رشد الانم بهترین پاسخی که می توانم پیدا کنم و از درون چیزی به من می گوید
کار بر روی توحید است ان هم توحید عملی.
زیرا رشد را درگرو توحید می دانم. زیرا سعادت را در وابستگی تنها به خدا می دانم.
و باید هر لحظه حواسم به ذهن باشد و البته به ربم.
آری واقعا این نیرو به ما الهام می کند. خداوندا سپاسگزارم بابت این نیرو.
سپاسگزارم که بهم الهام میکنی و خبر میدهی.
اری نبود ایمان کار را برای ادامه دادن سخت میکند.
می خواهم مانند ابراهیم و بیشتر یکتاپرست شوم .
اری اوضاع هر چقدر خوب است باز هم می تواند خوب باشد و باید خوب تر بهتر شود.
من نیز ادمی هستم که بسیار جاه طلب هستم و باید اوضاع بهتر شود و نمی توانم اوضاع یکنواخت را تحمل کنم.
اگر قانون تا اینجای کار جواب داده پس در ادامه ی مسیر نیز جواب می دهد.
روابط بهتر درامد بهتر ثروت بیشتر عزت نفس بیشتر سلامتی بیشتر معنویت بیشتر
شناخت از قوانین بهتر درک بهتر خداوند اعتماد به نفس بالاتر توانایی های بالاتر
یادگیری بیشتر دانش بیشتر تجربه های جدید تر و بیشتر ترس های کمتر .