تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 35

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    روح انگیز پورمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    به نام خدای رزاق

    پنجمین روز سفرنامه رو مینویسیم باعشق

    ازاول واخر فایل انگار یه کم سردر گم بودم وهمش مثالهایی رو میزدم در رابطه با صحبتهایی که میکردن استاد و دربعضی جاها کاملا موضوع برام شفاف بود بعضی جاها برام تار بود انگار واونم حس میکنم از مداریه که درش هستم وچون اشتیاق دارم حتما سمتش هدایت میشم ایمان دارم

    از مثالهای واضحم شروع میکنم برای تغییر

    اولین مثالی که اومد تو ذهنم که برام مثل روز روشن بود عزت نفس واعتماد بنفس بود ازروزی که با قوانین اشنا شدم هرجایی به مشکلی برمیخوردم میگفتم این مربوط میشه به کدام مسعله ومباحث استاد که باید روش کار کنم

    مثلا دلخور میشدم زود زود رنج بودم احساستی بودم توقع بیجا داشتم از دیگران و وقتی براورده نمیشد خود خوری میکردم با اینکه ادمی بودم که همیشه ازتیپ وقیافه ام تعریف میشد این جدیدا هر کی میگفت چاق شدی یا چرا اینو پوشیدی بهم برمیخورد

    واقعا الان ازاعماق وجودم شاکرم که بهم برمیخورد چون اینا درمن بود این کمبود عزت نفس ولی من انگار توجهی نداشتم زیاد اینو برای اون دسته ازعزیزان میگم که اگه اول راهین یه عادت بد درشما پررنگ میشه مثل همین زودرنجی نظر دیگران یاحتی حسادت جبهه نگیرین مثل من که بابا من دارم روخودم کار میکنم این چیه دیگه منکه انقد زودرنج ودهن بین نبودم ناسلامتی دارم رو خودم کار میکنم

    بلکه بدونین به قول استاد این یه نشانه اس شما اینو درلایه های زیرین داشتین الان رو اومده داره خودنمایی میکنه که ببینین اصلاحش کنین منم بعد اینکه از سرزنش خودن دست برداشتم درکش برام اومد که این خودشو نشون داده که تو تغییر کنی ازریشه واساس نه اینکه سطحی بزنی قطع کنی دوباره فردا رشد کنه بیاد رو

    وقتی این نشانه ها رو دیدم بیشتر ازخودم سوال کردم که اینجا توخیلی ازکامنتها اشاره کردم بهش هرسوالی میپرسیدم میفهمیدم ازکجا اب میخوره

    مثلا چرا برات مهمه دیگران تو روچاق ببینن یالاغر

    جواب این بود چون دوس دارم بی نقص جلوه کنم دوس دارم همه بگن چه خوش هیکله

    تغییر باید کجا باشه

    اینجا که خب بگن بی نهایت ادم هست تودنیا که از نظریه عده لاغری خوبه ازنظر یه عده چاقی تومیخوای هرلحظه به دلخواه اونا دربیای ؟جواب قطعا نه بود ….خب پس خودت باش راحت برای این کارم باید روعزت نفس واعتماد بنفست کار کنی تا قوی بشی

    حالا این یه نمونه از عزت نفس بود مثال فراوان دارم که تغییر کردنش از عزت نفس شروع میشه

    مثل روابط وابستگی ها تجملات وسایلی که نیاز داری خودتو همونجور که هستی دوس داشته باشی اصلا دلیل حتی مهربانی همه این سوال وجوابها ازخودت باعث میشه که برسی به اینکه باید روی چه چیزی کار کنی وکجا تغییر کنی

    من وقتی پیدا میکردم مثلا هرکدوم ازاینارو کاری که کردم برای خاموش شدن نجواهای ذهنم این بود که بیام تواین سوال جوابها بامنطق دهن این ذهن روببندم چون به قول استاد باید به ذهن منطق داد تا بس کنه وگرنه خودتو بزنی به بیخیالی یا نشنیدن چاره کار نیست

    مثلا توهمین قضیه عزت نفس میومدم باین کار ومیکردم

    سوال ذهن :تو جدیدا چاق شدی یا دیدی دگیران باهات چیکار کردن مسخره ات کردن

    جواب من :خب تهش که چی بگو

    سوال ذهن: خب اینجوری دیگه کسی دوست نداره اگه ترکتت کنن چی تاباید انقد باب میل باشی محبت کنی تا تنها نمونی

    جواب من: خب دیگه اخرش چی بگو

    خلاصه این سوال وجوابها هرچی گفت بگین اخرش چی بزارین همه ترسهاتون بریزه بیرون بعد ببینی چقدر توخالیه چقدر شرک داره چقدر ازکمبود لیاقت میاد چقدر کمبود عزت نفسه

    پس تغییر کن قبل ازاینکه باچک ولگد دنیا وادار به تغییر بشی

    حالا این موارد انقدر برام واضح وروشن بود دراین مدت خداروشکر

    ولی اونایی که برام یه کم تاربود ایناس

    من سه سالی میشه یه شغل اینترنتی دارم درمورد فروش لباس عمده وتک

    کارمم کم کم شروع کردم ومشتری جذب کردم یادمه اوایل کارهم قانون رو نمیدونستم ولی ظاهرا داشتم ازش استفاده میکردم تکاملم رو طی میکردم فروشمم خوب بود ولی بعد یه مدت به قول استاد فروش کم کمتر شد من اون موقع تازه شروع کرده بودم وبا استاد یه کم اشنا شدم همون اوایل گفتم من باید رها کنم به چن دلیل کار کاملا دست خودم نبود یعنی من واسطه بودم بین عمده فروشها ومشتری های مغازه دار پس جنس رو نمیدیدم وازکیفیتش کاملا اطمینان نداشتم هرچقدر هم وسواس به خرج میدادم باز میشد که تک و توک جنس نامرغوب یا با سایزهای نادرست برسه دست مشتری

    من این نشانه هارو که دیدم و اویل اشنایی با قوانین بود دقیقا همی سوالهای استاد وکردم ازخودم گفتم من ده سال دیگه هم کار کنم هرچقدر موفق هم باشم باز من یه واسطه ام نه جنس مال منه نه مشتری چون خیلی میشد مشتری ها به همین عمده فروشها دسترسی پیدا میکردن ومنو کنار میزاشتن ومن انگار دقیقا عملی داشتم برای اونا کار میکردم نه خودم

    خلاصه همه این سوال وجوابها روکروم وتصمیم گرفتم کانالم رو پاک کنم خیلی برام سخت بود وترسهام نمیزاشت

    همش میگفت توسه سال زحمت این کانال وکشیدی ممبر جذب کردی چقدر برای تبلیغات پول دادی الان باز یه مبلغی فروش داری پاک کنی چیکار میکنی

    ولی من به همه این نجواها پاسخ منتطقی دادم تا که کانال وپاک کردم همه همکارا حتی شوهرم شوک شد که دیوانه شدی

    گفتم میخوام برای خودم کار کنم باهمین مقدار پس انداز خودم کارکنم

    چون قبلش هم یه ایده بهم الهام شده بود همونو اجرا کردم ایده ام این بود که من الان تقریبا ۹۰درصد عمده فروشها رومیشناسم جنس مرغوب با کیفیت میخرم عمده تک میفروشم اومدم مزایای این کارم روبرای خودم لیست کردم

    مثلا اون موقع هم جنس رومیدیدم ومیدونستم دارم برا مشتری چی میفرستم

    هم جنس رو خودم میفرستم میدونم دقیق کی میره میرسه به دست مشتری کد میدم اعتماد سازی میکنم

    هم مشتری ازدستم نمیره من انقدر قبلا زحمت میکشیدم مشتری جذب میکردم با یه لینک پیدا کردن مشتریه میپرید

    هم رضایت مشتری که برای من اصل بود براورده میشد

    الان من کلی جنس گرفتم وخونه دارم کانال جدا زدم تکفروشی ودارم کار میکنم

    اوایل خب میترسیدم نکنه نتونم بفروشم بمونه دستم ولی شروع کردم ازکم

    اولش هم این ایده اومد که مغازه بزنم هم اونجا هم توکانال فروش کنم ولی چون من بچه کوچیک دارم وجاداره بگم همون ترسها مانع شد چون هم کارتوخونه هم بیرون فکر میکنم هنوزم برام سخته

    الان فروشم خوبه خداوشکر مشتری ها هم راضی ان ولی چن وقتی هست هم کم شده هم استپ کرده انگار وفکر میکنم اون روند روبه رشد ونداره وازاونجایی که من کل سرمایه کمم رودادم جنس الان گاهی ترسها میاد سراغم برای همین میگم اینجای صحبت استادبرام روشن نیس هنوز که ایا من کاری که کردم درست بوده یا باید روباورهام کار کنم وهمین کاری که شروع کردم رو ادمه بدم

    البته من خیلی کارم روهم دوس دارم کلا کارلباس برای من خیلی لذت بخشه والان یه کم برام گنگه چیکار کنم

    منتظر نشانه هام وهدایت پروردگارم

    ببخشید اگه طولانی شد وخیلی دوست دارم اگر ازدوستان نظر وپیشنهادی دارن بهم بگن

    خدایا شکرت برای قوانین بدون تغییرت و شکر بخاطر هدایتت برای تغییر کردن وهم راستا شدن با قوانین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    رضا معینی فر گفته:
    مدت عضویت: 3451 روز

    به نام خداوند روزی بخش و مهربان من عاشقتم خدا

    سلام به عزیزان دل و دوستان هم فرکانس ام در سفرنامه صمیمی عباسمنش در 5 امین قسمت باشما هستم.

    سپاسگزار خداوند هستم که به سادگی وبه وضوح در قران فرموده که خداوند سرنوشت هیچ قومی رو تغییر نداد مگر انکه انها خودشان رو تغییر دادند.

    به وضوح خداوند به ما می گوید برای اینکه شرایط تغییر کند باید ما تغییر کنیم وچه تغییر بهتر از تغییر درباورها ونگرش هایمان که ما را به چنان ایده ها ورهنمود هایی هدایت می کند که انجام هر یک از انها می تواند مارا سلامتی،نعمت،ثروت و خوشبختی بیشتری برساند.

    این ویژگی انسان است که دوست دارد در شرایط سهل و اسان خود بماند و تا جایی که می تواند از تغییر دوری می کند و تا انجایی پیش می رود تا شرایط انقدر سخت شود تا مجبور به تغییر شود ولی کسانی به ثروت،نعمت و خوشبختی بیشتری می رسند که قبل از اینکه شرایط انقدر سخت شود تغییر کنند مثل اینکه انها خودشان را برای تغییر اماده کرده اند.

    کسانی که با ایمان و توکل به الله پا بر روی ترس ها و منطقه ی امن خود می گذارند و زودتر به تغییر دست می زنند و این همان ازمایشی است که ما دراین دنیا تجربه می کنیم تا خداوند کسانی که به او ایمان دارند را شناسایی کند.

    افراد موفق قبل از اینکه شرایط انقدر سخت شود خود را در لحظه ی رسیدن به ان لحظه ی سخت می بینند و رنج ان لحظه رو هم اکنون حس می کنند و به این گونه از اهرم رنج ولذت برای حرکت کردن و تغییر شرایط کنونی شان استفاده می کنند.

    باید مهمترین اولویت وتغییری که نیاز است در زندگیمان ایجاد کنیم تا خوشبختی بیشتری رو در زندگی تجربه کنیم رو مشخص کنیم وه رچه زودتر دست به تغییر بزنیم.

    اگر توجه به ناخواسته هایمان است دست از این کار بکشیم و به نکات مثبت و داشته های زندگیمان توجه کنیم البته این کار باید همیشه در اولویت زندگیمان باشد.

    اگر قرار گرفتن در شغل یا رشته ی نامناسبمان است باید تصمیم بگیریم که تغییر رو هر چه زودتر ایجاد کنیم البته مهم این است که بتوانیم بر ترس هایمان غلبه کنیم.

    به هرصورت باید دست به تغییر بزنیم پس چه بهتر که تا شراط بدتر نشده این کار رو انجام بدیم.

    من مهمترین تغییری که تصمیم گرفتم ایجاد کنم کار همیشگی و مداوم با احساس خوب وبا این ایمان که قانون دارد جواب می دهد بر روی باورهایم می باشد و مهمتر از ان عملگرایی و عمل به دانسته هایم و الهامات و ایده هایی است که خداوند از طریق ان نشانه ها با من حرف می زند و این همواره روزه ی داشتن افکار خوب و توجه به نکات مثبت زندگیم داشته باشم و همواره مسیرم رو با احساسم بسنجم و ببینم احساسم خوب است یا نه. این طوری متوجه می شم که در مسیرم و برروی خواسته هایم توجه دارم یا روی نا خواسته ها.

    واقعا خداوند رو سپاسگزارم که استاد عباسمنش رو وارد زندگیم کرد و دری از درهای رحمتش رو به رویم گشود.

    دوستتون دارم و ممنونم که تونستم با شما گفت و گویی دلنشین داشته باشم.

    خدا نگهدار در پناه الله شاد و سالم وثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    عباس امیری گفته:
    مدت عضویت: 2173 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    پنجمین روز این سفر پربرکت(دور دوم)

    سلامی گررم بر عزیزان

    باز هم خداوند را هزاران بار شاکرم بابت این همه هماهنگی من با این آگاهی های ناب

    امروز میخوام از شروع تغییراتی بنویسم که ماه ها و حتی سالهاست که قصد انجامش رو داشتم.

    یکی از اون تغییرات، تغییر در رابطه عاطفی ست.من یک رابطه عاطفی داشتم که به دلایلی ماه هاست که دو دل بودم برای اتمام این رابطه، اما هربار که به اتمامش فکر میکردم نجواهای شیطانی سراغم میومدن. نجواهایی مثل:

    باور کمبود رابطه عاطفی خوب

    خیلی اوقات هم دهن منطقی میگفت بابا بیخیال ادامه بده، سخت نگیر و حرفهایی از این دست.حتی بعضی از اطرافیان که از این موضوع اطلاع داشتن اظهار نظر میکردن و مخالف اتمام این رابطه بودن و در نهایت میخواستن من هم مثل بقیه عموم جامعه به این رابطه نگاه کنم.

    اما حس درونیم چیز دیگه ای میگفت.بلاخره بعد از ماه ها اراده بخرج دادم و از اون رابطه بیرون اومدم.رابطه ای که به نظر خیلیییییی ها رابطه خوبی بود.اما من این اواخر ایمان داشتم که باید تموم بشه و شد.

    یک تغییر دیگر که سالهااست باید انجام میشد هم بلاخره تونستم انجامش بدم.

    این تغییرات رو انجام دادم چون ایمان داشتم که بعد از این تغییرات شخصیتم عوض میشه و همینطور هم شده.

    الان حس و حالی که دارم قابل مقایسه با یک هفته پیش هم نیست.کاملا متوجه شدم که مدارم عوض شده:

    جنس اتفاقات

    آرامش درونی

    اعتماد به نفس

    خود باوری

    عشق به خود (در صلح بودن با خود)

    احترام و محبت اطرافیان

    رابطم با اطرافیان

    همه دستخوش تغییر شدن

    یک تغییراتی ایجاد شده که واقعا شگفت زده میکنن من رو.به خودم میگم کاش زودتر انجامشون میدادمد که البته اون موقع ها آمادش نبودم.

    تغییر سوم، تغییر در نحوه نگرشم نسبت به موفقیت در آیندست.تا همین دو هفته پیش موفقیت رو تنها در گرو گرفتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد میدونستم (شرک مخفی) و به همین دلیل بسیار زیاد در تلاش بودم (در این مدت یکی دو سال ) که از این راه به موفقیت برسم.اما الان صرفا میخوام تحصیلم زودتر به اتمام برسه و اصلا مهم نیست که با چه کارنامه ای فارغ شم.

    (من کارنامه تحصیلی بسیار خوبی در تمام مقاطع تحصیلی دارم اما عشق و علاقه ی من در این مسیر نیست و باید دنبال عشقم باشم که هنوز هم دقیقا نمیدونم عاشق چی هستم اما ایمان دارم هدایت میشم و نگران نیستم)

    من این همه مدت دنبال رشد عزت نفسم بودم و ایمان داشتم که تنها راه افزایش این عزت نفس از مسیر این تغییرات میگذره و الان دیگه ایمانم کاملا قطعی شده.

    واقعا فکرشم نمیکردم که با این تغییرات اینقدر راحت مدارم عوض بشه و انقدر در درونم آرامش رو تجربه کنم که سالهاست تجربه نکرده بودم.

    این مسیر بی نظیره

    خدارو بی نهایت شاکرم که همسفر شما عزیزان شدم.سفری زیباااا و زیباااا که هر لحظه اش هدایت است.

    استاد عزیز خانم شایسته ممنووووووووووووووونم از شما

    شاااد و ثرومتمند باشید در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 2017 روز

    به نام الله یکتا

    روز پنجم سفرنامه: جنبه هایی از زندگی من که نیاز اساسی به تغییر دارن عزت نفس و اعتماد به نفسم هست توی این مورد باورهام خیلی ایراد دارن و ایده ای که برای بهتر کردن باورهام دارم اینه که دوره عزت نفس استاد رو تهیه کنم و با تعهد روی خودم کار کنم

    دومین مورد رابطم با خداوند و ایمان و توکلم به خداوند هست و ترس های زیادی که دارم و دارم در مسایل کوچیک زندگیم ترس هام رو کنار میگذارم و به خداوند توکل میکنم و احساسم خیلی بهتر شده البته این مسایل الان برام کوچیکن که به خداوند ایمان بیشتری دارم قبلا برام فاجعه بودن

    سومین جنبه در مورد ثروت هست در حال حاضر هیچ درآمدی ندارم و خیلی باید روی باورهام در مورد ثروت کار کنم و بیشتر روی خودم کار کنم که من هم میتونم ثروتمند باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      روشا اکبری گفته:
      مدت عضویت: 2111 روز

      سلام استاد عزیزم ،من قبلا عزت نفس نداشتم و همش نگران بودم و به چیزهایی که نداشتم زیاد فکر میکردم و ایمانم ضیف بود و بیشتر ترس بود ،ولی با گوش دادن این ویس ها خیلی حالم خوب شد و به چیزهای قشنگ فکر میکنم و هر روز سپاسگزاری کردم واقعا چیزهایی را که دوست داشتم به سرعت وارد زندگیم شد و خدا را بابت همه چیزهایی که بهم رسید شکر میکنم و خیلی خوشحالم و خدا خدا را سپاسگزارم که توانستم تو این راه قدم گذاشتم و واقعا برای هر روز گوش دادن فایل ها وقت میزارم وبا انرژی بسیار گوش میدم ،خدا را سپاسگزارم برای امروزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    نوشین نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2093 روز

    به نام خالق عشق و زیبایی

    چقدر انرژی از استاد عزیزم گرفتم واقعا جهان عاشق تغییر است و به انسانهای شجاع پاداش میدهد و تغییر همیشه هست رو به بهترین و تا بی نهایت ،برای اینکه انرژی و انگیزه بگیریم ببینم که آلان کجا هستیم و ده سال دیگه با ادامه دادن تو این شرایط ممکنه چه سختی ها و ناخواسته هایی بیان و حسش کنیم و الان شروع به تغییر کنیم و خودمان را لایق و شایسته تغییر بدانیم و این قدرت و توانایی و شجاعت را در خودمان ببینیم

    سپاس فراوان💎💎💎🕊🕊🕊🙏🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    بهار اسدی فر گفته:
    مدت عضویت: 2313 روز

    سلام به استاد عزیزم که همیشه سپاسگزار خیر وبرکتی که از حضور شما به ما میرسه هستم

    چه زمانی باید تغیر کنیم ؟

    دقیقا در همین لحظه یعنی در هر لحظه که ما بخواییم جور دیگه ای فکر رفتار و عمل کنیم دقیقا همون لحظه است که داریم تغییر میکنیم و جالب تر

    اینجاست که به محض اینکه تصمیم میگیریم که فکر و نوع نگاهمون رو تغییر بدیم نیروی لایتناهی جهان هستی به کمک ما میاد و اون تغییرات درونی رو در وجودمون

    رشد میده

    چه کسانی میتونند تغییر کنند ؟

    کسانی که به خدا و روز اخرت ایمان دارند

    کسایی که میدونند که این جهان قوانینی داره که داره همه چیز و همه کس طبق اون قوانین کار میکنن و حرکت میکنن

    دوستان عزیزم دقیقا از همونلحظهکه تصمیم میگیری تغییر کنی یعنی خودت رو لایق دونستی وجهان هم کرنش میکنه و دنیات کم کم تغییرمیکنه

    اولین چیزیکه در وجودمون میاد اون ارامشه است و بعد کم کم اتفاقهای خوب میاد بستگی به این داره کهچقدر مندارم رویخودم وباورهام کارمیکنم و به وجودخداونددر زندگیم باور و اعتقاد دارم ممنونم بابت این همه پیام خوبی که به ما میدی استاد عزیزمو خانم شایسته گل دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مرضیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2055 روز

    سلام همسفران عزیز و استادو خانم شایسته گل

    روز پنجم سفرنامه

    زندگی من از نظر مالی باید تغییر کنه چون من از هیچ کجا درآمد ندارم

    مدتی هم هست که تو فکر درآمدزایی بودم

    ولی امروز به قول استاد خدا یه نشانه برام فرستاد

    اونم این بود که من گل خریدم و این گل حشره داشت و همسایه بغل ما خیلی گل های زیادی تو خونه داره .من رفتم از ایشون راجع به این حشره ها سوال کردم که چطور از بین ببرم.

    درمیون صحبتهاشون فهمیدم که ایشون گل هم قلمه میزنه و هم میفروشه

    ایشون محبت داشتن و میخواستن به من یه گل هدیه بدن و من قبول نکردم گفتم گلدون میارم برام قلمه بزنید

    و الان که این فایل رو گوش میدادم یه لحظه ذهنم جرقه زد که من میتونم برم پیش همسایه مون و طریقه قلمه زدن گل رو یاد بگیرم و این کار رو تو خونه انجام بدم و این بشه راه درآمد من

    به نظرم ایده خوبی بود

    انشالله که اجرایی کنم و موفق باشم

    خیلی دوستتون دارم با این برنامه زیبا ی سفرنامه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رها پرورده گفته:
    مدت عضویت: 2431 روز

    به نام خدا

    سلام

    روزپنجم سفرنامه

    چه جنبه هایی اززندگی ام الان نیازبه تغییردارد؟

    عزت نفسم/رابطه ام باخودم/رابطه ام باخداوند/سلامتی/روابطم/وضعیت مالی/شغل وکسب درآمد/برنامه ریزی زندگی روزمره ام/

    چگونه وباایجادچه تغییری درباورهاونگرشم میتوانم زندگی بهتری برای خودم بسازم؟

    تغییردرباورهاونگرشی که نسبت به خودم دارم وایجادباورهای قدرتمندکننده درموردخودم/دوست داشتن خودم وایجادهماهنگی بین ذهن وروح وبه صلح رسیدن باخودم/رسیدن به احساس آرامش/تغییردرباورها ونگرشم‌نسبت به خداوندوایجادباورهای قدرتمندکننده نسبت به خداوند/تغییردرباورهای مربوط به ثروت/

    چه ایده ای برای برداشتن اولین قدم دارم؟تمرکزروی نکات مثبت/کارکردن روی دوره عزت نفس/کنترل ذهن/برنامه ریزی روزانه/توکل برخداوند

    باسپاس ازاستادعزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سید مهدی سجادی نیا گفته:
    مدت عضویت: 1948 روز

    با سلام

    پنجمین برگ سفرنامه

    جنبه های از زندگی من ک نیاز به تغییر اساسی دارن:

    سلامتی

    من هر روز دندون دردهای شدیدی دارم که کاملا غیر طبیعی. سلامتی چیزیه که طبیعی و من بابد اینو باور کنم

    عزت نفس و روابط

    عزت نفس پاشنه آشیل منه و روابطم با دیگران اصن خوب نیست

    ولی حالا باور دارم ک من انسان ارزشمندی و لایقی هستم

    ثروت

    متاسفانه در حال حاضر من نه پس اندازی دارم و نه شغلی که بتونم ازش کسب درآمد کنم ولی باور دارم که توانایی های زیادی دارم و خداوند به وسیله دستان بی نهایتش کمکم میکنه.

    این سه قسمت از زندگی من نیاز به تغییر اساسی دارن و امروز 1399/02/04 به خودم تعهد میدم که وقتی یکساله آینده دوباره این کامنت رو میخونم مهدی سابق نباشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    عاطفه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    به نام ربّ العالمین

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    امروز روز پنجم سفرنامه رو شروع کردم

    من تا این لحظه از حضور در این خانواده صمیمی اینقدر به وضوح نرسیده بودم که مهمترین اصل زندگی چیه و اگه باورمون رو در این جنبه از زندگی قوی کنیم، همه چی به ما داده خواهد شد و اون…

    توحید عملی است

    فکر میکنم اگر و فقط اگر روی همین موضوع کار کنم چنان جسارتی پیدا میکنم که خیلیییی راحت به همه خواسته هام میرسم و مهمترین نتیجش احساس آرامشی هست که به همراه داره

    پس تمام تلاشمو در این زمینه به خرج میدم و از خدا میخوام منو در این راه ثابت قدم کنه

    و با سعی هر چه تمامتر بتونم فکر خدارو بخونم

    ممنونم از این که وقت گذاشتین در طراحی این سفرنامه

    در پناه حق همیشه موفقتر از دیروز باشید:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: