تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 38 (به ترتیب امتیاز)

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه باصبر گفته:
    مدت عضویت: 1479 روز

    سفرنامه روز پنجم

    به نام خدای یکتا

    امروز این فایل استاد رو گوش کردم

    نکته اول کدوم بخش از زندگیت نیاز تغییر داره کدوم بخش از زندگیت نیلز دوباره بررسی بشه

    آیا توانایی و جسارت تغییر رو داری یا میخوای ادامه بدی همینطور

    خودت باید تصمیم بگیری

    چطور میخوای زندگیت رو خلق کنی همونطور مثل قبل یا زیباتر و آرامش بخش تراز قبل

    من خودم‌میدونم کجای کارم ایراد داره همه آدما میدونن گیرشون‌کجاست فقط یه عده جسارت تغییر رو دارن شجاعت قبول کردن اشتباهشون رو دارن یه عده ندارن

    خدایا هدایتم کن به سمت نورالهی به سمت حقیقت محض به سمت منبع درونیم تا هرروز آگاهانه تو رو ببینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    گلبرگ گفته:
    مدت عضویت: 1572 روز

    به نام الله

    روز پنجم سفرنامه💛

    سلام همه

    در مورد این فایل خب باید بگم متاسفانه من اونقدر باهوش نبودم که وقتی شرایط خوب بود تغییر کنم.در واقع اصلا هیچی نمیدونستم و انقدر سرم رو کردم زیر برف و انقدر گذاشتم شرایط بد بشه که واقعا الان چاره ای ندارم جز تغییر.اما خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم ک با این اگاهی های ناب اشنا شدم وگرنه انقدر ادامه میدادم که له بشم…الانم میتونم نتایج بزرگی رو خلق کنم الانم کلی عوض شدم کلی بهتر شدم و نتایج کوچولوم رو هم میبینم و سپاس گزار الله هستم .من همیشه بهترین هارو خواستم تو زندگیم و همیشههه ارزو های بزرگ داشتم اما اینکه کار انقدر خراب شد بخاطر این بود ک باور نداشتم خودم بتونم خلق کنم ایندم رو و منتظر بودم کسی از بیرون بیاد و من رو به رویاهام برسونه… اما از خداسپاس گزارم که هدایتم کرد…خدایا شکرت خدایا شکرت

    از استاد عزیزم و مریم جان خیلی ممنونم❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زینب ابراهیم زاده گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    دقیقا دو سال پیش بود که کارگاه میناکاریمو راه اندازی کرده بودم با فاصله ای تقریبا چهل کیلومتر از مرکز جایی که مواد اولیه و کوره ی میناکاری ظروفم بود با ی بشقاب دیوار کوب 20 سانتی کارم شروع کردم . ظرف نقاشی میکردم اماده که میشد این فاصله ی چهل کیلومتری طی میکردم ظرف میبردم کوره و از کوره تحویل میگرفتم و میومدم خونه و هر دفعه این روند 5 ساعت طول میکشید تا برسم کارگاه ظرف بسته بندی میکردم و میفرستادم برای مشتری اینطوری یواش یواش تکاملم طی کردم

    تا شش ماه پیش که به جای ی دونه بشقاب 20 سانتی .پنجاه عدد داشتم و با سه تا نیرو محصولاتی که تولید کردیم و سبک نقاشی ما حتی به امارات هم صادر شد …تا اینکه دقیقا خورد وسط اقتشاشات داخل ایران و بوووووم کسب وکار ما که اینترنتی بود تمام نابود شد

    تمام تلاشم کردم که کارگاهم حفظ کنم مجور شدم که به صورت دستمزدی برای فروشگاهی کار کنیم یعنی من که خودم کارفرما بودم الان باید تحت فرمان کی دیگه باشم …این کار باعث شد که بخاطر ی ریزه کاری کوچیک توی نقاشی ها چند بار این مسیر چهل کیلومتری برم و بیام وجواب پس بدم…

    فوق العاده حالم بد بود …بدتر اینکه این اواخر داشتم هزینه های رفت و امدم از جیب میدادم و اون درامد مورد نظر هم نزدیک نبود…

    تا اینکه اخرین سری سفارشات این فروشگاه تحویل دادم.گفتم فعلا کار قبول نمیکنم باید ی مدت استراحت کنم.

    و اومدم خونه و فقط داشتم ی هفته فکر میکردم به اینکه ایا میخوای این مسیر ادامه بدی میخوای سلامتی چشم و دستت بزاری برای این کار

    که با سه تا نیرو هنوز نتونستی درامد به حقوق اداره کار هم برسه یا میخوای مسیرت عوض کنی؟؟

    اینم بگم که من خیلی دوست داشتم برای انتخاب رشته و تحصیلاتم برم هنرستان و طراحی دوخت بخونم ولی چون دختر درس خونی بودم باید میرفتم تجربی و هشت سال مسیرم از علاقه ای که داشتم دور شد …هر موقع که بیکار میشدم فقط مدل لباس های مختلف نگاه میکردم …

    تا اینکه ی روز سر صحبت با دوستم در مورد کسب و کار باز شد و بهش گفتم که اره من خیلی خیاطی و طراحی لباس دوست داشتم گفت خب برو یاد بگیر نگران هیچی هم نباش …

    انگار این چند تا کلمه برای من معجزه شد و من شروع کردم به تحقیق که ی اموزشگاه معتبر پیدا کنم و رفتم اموزشگاه و گفت ثبت نام کلاسامون شروع شده و کلا دو بار توی سال ثبت نام داشتند یکی مهر و یکی اردیبهشت و من درست به موقع رفتم برای ثبت نام

    و از پس اندازی که داشتم شهریه ی اولیه ی ثبت نام کلاسم دادم و اینقدر خوشحال بودم که بعد از هشت سال بلاخره رفتم توی مسیری که بهش علاقه داشتم …

    اما مگه این وسط بچه های کارگاه بودند که مدام میگفتن خب کار میناکاری بگیر که ما کار کنیم بیکار نباشیم و هر روز تماس میگرفتند برای اینکه بدونند سفارش گرفتم یا نه

    و من که نگران شهریه ی کلاس خیاطی و لوازم اولیش بودم نمیدونستم که باید چیکار کنم ایا سفارش بگیرم یا نه …

    اما یادم که استاد شما گفته بودید که اگه کاری شروع کردید باید تمام تمرکزتون بزارید برای اون کار …

    و من تماس گرفتم با بچه های کارگاه و گفتم که من دیگه میناکاری انجام نمیدم و اگه میخواید جایی دیگه مشغول بشید بهتون اطلاع دادم که بیشتر از این منتظر نشید …

    و بعد شروع کردم به فروش تجهیزات و مواد اولیه کارگاهم و ی سری از وسایل خیلی راحت و سریع فروش رفت و هزینه ی کلاس خیاطیم کامل فراهم شد ….

    حدود سه ماه بعد که کارگاهم جمع شد یکی از همکارمو دیدم و در مورد قیمت مواد اولیه میناکاری پرسیدم چون جنسشون از مس هست گفت

    همینطور روز به روز داره افزایش قیمت پیدا میکنه و نمیشه اصلا نه جنسی فروخت نه جنسی خرید . شرایط خیلی عجیبیه…

    و من میگفتم خدایا شکرت بخاطر اینکه اینطوری و در این زمان من هدایت کردی به این مسیر که از اسیب و خطرات به دور باشم ….

    امروز که این فایل داخل سایت دیدم با تمام پوست و استخونم درکش کردم و هزاران بار خدارو شکر کردم …

    متشکرم ازاستاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته توانا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    امیر علی گفته:
    مدت عضویت: 2432 روز

    بنام خداوند رزاق و وهاب

    بنام خداوند قدرتمند تنها قدرت مطلق جهان هستی.

    سپاسگزارم از خداوند عزیزم که هر لحظه حامی و هادی من است.

    سپاسگزارم از استاد عباسمنش عزیزم که با درک قوانین جهان هستی و عمل کردن به اونها باعث رشد و گسترش جهان هستی و الگویی برای من شد.

    سپاسگزارم از خانوم شایسته مهربان و خانواده صمیمی عباسمنش که در درک بهتر قوانین من رو حمایت میکنند.

    سپاسگزارم از خودم که این مسیر رو انتخاب کردم تا تغییر کنم و به بهترین خودم تبدیل بشم.

    راستش همیشه این سوال بودم برام که چطور تغییر کنم، چطوری باورهام رو تغییر بدم و با اینکه تلویزیون و اخبار و آدم های که در مسیر من نبودن رو حذف کردم از زندگیم ولی احساس نمی کردم که تغییر کردم وقتی این فایل رو گوش کردم و متن این فایل رو خوندم و کامنت بچه ها رو خوندم دیدم تغییر کردم ولی متوجه تغییرم نشدم چون تمرکزم رو نکات مثبت اطرافم نیست چون سپاسگزار نیستم.

    تغییر کردم که دیگه مثل قبل تو حال بد نمیونم تغییر کردم که دیگه حرف دیگران برام کمتر مهمه.

    تغییر کردم که دیگه دیگران رو همون طور که هستند پذیرفتم و سعی به تغییرشون نمیکنم.

    تغییر کردم چون هر روز بیشتر سعی میکنم احساس گناه و قربانی شدن نداشته باشم.

    تغییر کردم چون از 5 ماه پیش درآمدم بیشتر از سه برابر شده.

    تغییر کردم که هر روز دارم برای تغییر خودم یک کار کوچک انجام میدن خوندن کتاب گوش کردن فایل پیاده روی کامنت خوندن یا نوشتن نظرهام.

    تغییر کردم وقتی از یک چیزی ناراحت میشم میگم این یک تضاد برای وضوح بیشتر خواسته ام و تو خشم و ناراحتی کاری انجام نمیدم.

    تغییر کردم که مواظب تغذیه خودم هستم و هر روز پیاده روی میکنم.

    تغییر کردم که مصمم هستم تصمیمی که گرفتم رو انجام بدم و بهاش رو دارم میپردازم.

    هنوز خیلی کار دارم و باید خیلی روی خودم کار کنم اینو میدونم ولی دارم هر روز این کار رو انجام میدم و به قول یکی از دوستان تو مصاحبه استاد با دوستان،مگه میشه کار کنی و مهارت خودت رو بیشتر و بیشتر کنی و نتیجه نیاد تو زندگیت.

    من همش به خودم می گفتم من باید مهارت یاد بگیرم بعد الان که نگاه میکنم میبینم اینکه من هر روز رو خودم کار کنم یعنی تغذیه سالم جسم و ذهنم یعنی کنترل آگاهانه ورودی های ذهنم یعنی پذیرفتم مسئولیت تمام اتفاقات زندگیم با افکارم، باورم و فرکانس هام هستش این خودش بزرگترین و معنوی ترین مهارتی هست که باید یاد بگیرم درک کنم و عمل کنم تو زندگیم.

    اینکه میدونم از هیچی میتونم همه چی رو برای خودم خلق کنم و این قدرت رو خدا بهم داده این خودش بزرگترین و معنوی ترین مهارت دنیاست.

    سپاسگزارم استاد عزیزم که در این دنیا زندگی میکنی و به من یاد میدی چطور زندگی کنم چطور درک کنم و چطور عمل کنم و هم در این دنیا وارد بهشت بشم و هم در سرای آخرت.

    سپاسگزارم از خداوند عزیزم که عاشق منه و هر لحظه من رو به سمت بهتر شدن و جایگاه واقعی من یعنی خلیفه الهی هدایت و حمایت میکنه.

    در پناه قدرت یگانه هستی شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ژیلا آگاه گفته:
    مدت عضویت: 837 روز

    سلام اولین کامنت من

    اول سپاسگزارم از خدای مهربان و بعد از استاد عزیزو خانم شایسته عزیز و تمام عزیزانی که این سایت را مزین کرده اند

    من کلا با تغییر مقاومت ذهنی خاصی داشتم

    حتی اگر این تغییر پیشرفت بود

    تغییر هر روتین زندگی حتی برام اذیت کننده بود

    ولی امسال از وقتی بطور مداوم فایلهای استاد رو گوش کردم کامنت پر بار دوستان رو خوندم و نوشتم و نوشتم و نوشتم … الان تغییرات زیادی کردم

    از روابط از سلامتی و یادگیری مهارت و ..

    تعهد نوشتم برای تغییر

    همون جهاد اکبر =حذف دوستان منفی حذف سریال های پوچ حذف تلویزیون و فضای مجازی و …

    و شادم و خوشحالم و از پیشرفتم بسیار راضیم و همچنان لحظاتم رو با سایت ارزشمند استاد پر میکنم

    بازهم سپاسگـــــــزارم بابت این مسیر از خدا و استاد و دوستان

    شاد باشید سالم ثروتمند و سعادتمند در این دنیا و در آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سجاد مصطفایی گفته:
    مدت عضویت: 999 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام یه استاد عزیزم و خانواده عزیز و صمیمی ام خانواده عباس منش

    نکته ای که در این جلسه درکش کردم و الان نزدیک 2ساله دارم توی زندگیم اجراش میکنم هر روز پیشرفت و تغییر کردن در زندگیه نمیدونم چطوری به این مسیر هدایت شدم ولی من همیشه بحران ها رو حس میکردم و سعی میکردم یه راه حلی براش پیدا کنم

    در حال حاضر من هم دارم فروشندگی میکنم و برنامه نویسی سایت رو یاد میگیرم وبا تغییر مکان فروشندگیم دیدم که درآمدم داره کمتر میشه نسبت قبل به همین خاطر از چندین روز قبل تصمیم گرفتم که تایم آموزش و تمرین کردن برنامه نویسیم رو بیشتر کنم تا بتونم برای خودم کار بکنم و درامد کسب کنم و استاد جانم ممنونم ازت که امروز این نکته رو به من یاد آوری کردی به من یاد آوری کردی که روی شرایط فعلیم تمرکز نکنم و همواره در حال تغییر باشم این کمک میکنه همزمان با شرایط تغییر بکنم و به میزانی که من در زمینه های مثبت تغییر میکنم به همون نسبت هم ثروت وبرکت و سلامتی و عشق و مودت وارد زندگیم میشه استاد جانم عاشقتم

    امیدوارم کامنتی کوتاه و مفید باشه برای خانواده عزیزم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مصطفی یادگاری دهکردی گفته:
    مدت عضویت: 2441 روز

    بنام رب العالمین

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و اعضای سایت الهی عباس منش

    خداوند را سپاسگزارم که من را به شنیدن این فایل هدایت کرد

    من درحالی این فایل را گوش کردم که بارون شدیدی در حال بارش بود و توی ماشین نشسته بودم این فایل را دیروز گوش دادم و امروز کامنت می نویسم

    چند دقیقه قبل از اینکه بیان تو ماشین کنار ساحل چادر زده بودم همه چیز عالی بود نسیم ملایم هوای خنک و ابری و تصمیم داشتم همونجا این فایل را گوش کنم و یادداشت برداری کنم و نکات عملی را بگیرم و انجام بدم

    در تدارک بودم که یکی از مأموران امنیتی دریا اومد و گفت الان داره بارون شروع میشه و خیس میشی من به حرفش اعتماد کردم و ظرف یکی دو دقیقه جمع کردم و رفتم نشستم توی ماشین در همین حین یک بارون شدیدی شروع شد و همه ی اونایی که نشونه ها را ندیدن و به دست خدا توجه نکردن عین موش آب کشیده شدن و وقتی اوضاع خیلی سخت شد و دیگه راهی نداشتن تغییر کردن و جمع کردن و نشستن توی ماشین

    این ماجرا بعد از شنیدن این فایل من را به فکر فرو برد که چقدر استاد درست میگن که باید خودت را در آینده با همین روندی که جلو میری ببینی و من واقعاً قبل از شنیدن این فایل تو اون لحظه خودم را در آینده دیدم که همه‌ی وسیله هام و خودم خیس میشیم و ظرف چند دقیقه جمع و جور کردم و نشستم توی ماشین

    مورد دیگه ای که بهش فکر کردم این بود که استاد در یکی از فایل ها میگفتن خدا تر و خشک را با هم نمی سوزونه و اگه در مدار درست باشی دچار عذاب نمی شی و مثال حمله تروریستی به پاریس را زدن و اینکه تو همون موقع پاریس بودن اما در مدار درست

    مورد دیگه ای که از این ماجرا بهش فکر کردم این بود که باید هر لحظه آمادگی تغییر را داشته باشی و بتونی عکس العمل مناسب را در شرایط بحرانی از خودت نشون بدی و همیشه بخوای بهتر باشی و همیشه و همیشه میشه از اینم بهتر بود و هرچقدر هم شرایط خوب باشه باز هم میشه بهترش کرد.

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم که باعث شدین لحظه لحظه ی زندگی ام دنبال ردپای قانون باشم

    در پناه خداوند و به امید دیدار ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    امیر شرفی گفته:
    مدت عضویت: 946 روز

    سلام .روز 5 ام از سفرنامه.

    خدارو شکر میکنم که تا اینجای سفر اومدم و در مدار شنیدن این آگاهی های ناب الهی بودم.

    واقعا خداوند هر لحظه نشونه هارو میفرسته که باید تغییر کنیم ،باید قوی بشیم ،باید ی تکونی به خودمون بدیم ،چیزهایی و تو زندگی به ما نشون میده که اگه به خوبی بهشون توجه کنیم میفهمیم که باید تغییر کنیم ،فشار هایی به ما میاره تا بفهمیم که باید تغییر کنیم.

    واقعا ما باید آینده خودمون و با این وضع پیش بینی کنیم و فشار ها و درد های 1سال بعدمونو الان حس کنیم تا انگیزه بگیریم و همین حالا شروع به تغییر کنیم،من الان میتونم فشار های سال بعدمو حس کنم پس باید تغییر کنم و قوی شم تا سال بعد اون فشار ها رو اصلا حس نکنم و به راحتی ازشون بگذرم .

    من باید تغییر کنم باید قوی بشم باید ی تکون اساسی به خودم بدم چون راهی به غیر از این ندارم…

    باید یک نقطه عطفی و برای خودم ایجاد کنم و باید استمرار و تعهد بالا به این مسیر و این سفر داشته باشم.

    امیدوارم هممون بتونیم در بهترین لحظه بهترین تغییر و داشته باشیم و از زندگی لذت کامل ببریم.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    تیامو گفته:
    مدت عضویت: 821 روز

    به نام خدای مهربانیها

    روز شمار تحول زندگی من قسمت پنجم

    این فایل چقدر به نکات خوبی اشاره کرد من چقدر تغییر کردم چقدر روابطم با همسر وبچه هام عوض شده خدایا شکرت که رفتارم با بچه هام هر روز بهتر از روز قبل میشه چقدر با این تغییر رفتاری جدید راحتم چقدر فکرم آسوده تر هست تغییر در باورهام در زمینه توقع وانتظار از دیگران خیلی خیلی کم شده باز هم جاداره که روی آن کار کنم وهمچنین تغییری که در خودم ایجاد کردم که من مسئول افکار وتوقعات نابجای دیگران نیستم خیلی با این تغییر باور احساس بهتری دارم من این تغییر را در باورم ایجاد کردم که سن یه عدد هست وهیچ وقت دیر نیست برای انجام اون کارهایی که می تونستی انجام بدی وتا به حال ندادی من بر ترسم غلبه کردم ویه مهارت جدید یاد گرفتم من در حال یادگیری یه زبان جدیدم خدایا شکرت که این تغییرات رودر خودم ایجاد کردم وروبه جلو حرکت می کنم من محل زندگی خودم رو عوض کردم خدایا شکرت وچقدر این تغییر برای من مفید بود خدایا هزاران مرتبه شکر من هر روز وهر لحظه روی باور هام کار میکنم توحرکت کن به خدا ایمان داشته باش حتما دری به روی تو باز میشه واینجوری شد که من تونستم با ایمان وتوکل به پرودگار در زمینه خرید خونه قدم بردارم وخونه دار بشم خدایا شکرت من می خوام در زمینه علائقم کاروشغلی داشته باشم ومی خوام که باز هم جای بهتری زندگی کنم پس باید محل زندگی رو تغییر بدم خدایا سپاسگذارم برای این تغییرات مثبت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3577 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استادعزیز و خانم شایسته که سری فایلهای روزشمار زندگی رو خیلی خوب و پشت سرهم قراردادن که ما استفاده کنیم.

    روز پنجم از روزشمار رندگیمو مینویسم تا بعدها بر گردم و بخونم و تفاوت و پیشرفت و تغییر خودمو درک کنم وبدونم کجا بودم و به کجا خواهم رسید و دوستان هم بخونند و کمکی باشه براشون.

    برداشتم از این فایل : تغییر شخصیت جسارت می‌خواهد:===> اینکه همه چیز در حال تغییره دائما تو این کره خاکی همه چیز تغییر میکنه . مثال خیلی خوب آب بله آب . اگه ساکن و راکد باشه میگنده. ولی آب جاری همیشه زلال و پاکه و راه خودشو میره حالا هر چقدر که مانع جلوی آب باشه راه خودشو پیدا میکنه‌ . واین مثال خوبیه که ما هم باید ساکن نباشیم و حرکت کنیم .وقتی دیدیم که داریم ساکن میشیم و نشونه هاش هم میاد باید تغییر و پیشرفت کنیم و اگه اینکارو نکنیم روز به روز وضع سخت تر میشه خیلیا تحمل میکنن ولی تحمل هم فایده نداره چون پشت سرش خیلی مشکلات دیگه رو میاره ‌ . چون‌روند جهان رو به پیشرفته. ولی جسارت میخاد واقعا ایمان میخاد حرکت میخاد تو همه زمینه ها . از رفتار و عادتهامون و تصمیماتمون گرفته تا ثروت سلامتی معنویت . حتی چیزهای خیلی کوچیک مثلا فکر و باوری که بهمون چندین ساله کمکی نکرده و عادتی که همینطوره و فقط نشخوار ذهنی داریم از اون . روابط ‌طرز رفتار صحبت کردن و خیلی چیزها همه و باید بگردیم تو خودمون و درستشون کنیم . تا شخصیت جدیدی ازمون شکل بگیره ‌. چون تصمیمات جدید و عمل ما ووووو به این تغییر بستگی داره با تغییر باور.

    امروز این فایل بهم یادآوری کرد که چکارباید کنم و مهمتر ازهمه و شرط لازم عمل عمل عمل چون من میدونم تا حرکت و عمل نباشه هزار سال دیگه هم هیچ اتفاقی نمیفته حتی اگه هر روز کل فایلهای سایتو بشنوم ولی عمل نکنم یعنی عملیشون نکنم تو زندگیم هیچ نتیجه ای نمیگیرم.

    درپایان خداروشکر میکنم

    واز استاد سپاسگزارم

    و از خانم شایسته بابت ایجاد روزشمار زندگی من

    و از همه دوستان که کامنتاشونو میخونم و ایده میگیرم و ایمانم قوی‌تر میشه مخصوصا دوستانی که داستان تغیرشون و نتیجه ای که گرفتن و وارد مدار بالاتر شدنشونو می‌نویسن.

    روز وشب همگی به خیر و خوشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: