تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 45

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1745 روز

    سلام وقت بخیر استاد بزرگوار

    روز پنجم سفر

    معنای تغییر رو نمی دونستم ولی همیشه و دائم از خدا می خواستم که یه راهی مهیا بشه برام که زندگیم از شکل حاضر تغییر کنه طوری که حس آرامش بدست بیارم .. من از خدا خواستم که در مسیر هدایت و رشد قرار بگیرم .. تقریبا از یک سال و نیم پیش تا به الان مسیر زندگیم به شکل جالبی تغییر کرد و تا به اینجا رسید که با شما استاد بزرگوار و دوستان بسیار ارزشمند آشنا شدم .. و با آگاهی های که دارم به دست میارم متوجه شدم که دقیقاً در مسیر هدایت و رشد قرار گرفتم …سپاس از شما استاد بزرگوار بخاطر مطالب آموزنده و بسیار تأثیرگذار .. استاد بزرگوار قطعاً در کنار شما بودن در جمع چنین دوستان باانگیزه و موفق و هدایت شده به سمت کمال، من هم به مدارج رشد و پیشرفت های عالی خواهیم رسید .. سپاس از خداوند مهربان که همیشه رهنمون و هدایت گر من بوده ، هست و خواهد بود .. خدایا هزاران مرتبه تو را سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زهره هستم گفته:
    مدت عضویت: 1900 روز

    به نام خدای مهربان

    امروز برگ پنجم را دیدم و میدونم مدت هاست که از وضعیت کنونیم به شدت ناراضی هستم و آینده ای ندارم، به شدت دلم میخواهد که تغییر کنم ولی آینده برام کاملا مبهم هست ، تمام آرزوم اینکه بتونم این نشانه های خدا را به موقع درک کنم و هدایت بشم ،وقتی کامنت ها را میخونم دلم پر از حصرت میشه از اینکه چرا چرا من به این درجه از آرامش و شهود نمیرسم، چیکار باید کنم ؟ من که با تمام وجود خواستم پس چرا نا آرامم ؟ از خدا میخوام که منو هدایت کنه و من هم بتونم خودم و شرایطم را تغییر بدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    حدیث گفته:
    مدت عضویت: 2175 روز

    سلام و درود 🌹🍃

    از خودم پرسیدم که در چه زمینه هایی میخوام تغییر کنم ؟؟؟ سوالی که بسیار روشن کننده راه زندگیم بود… آیا امادگی تغییر دارم؟؟؟

    ایا ده سال دیگه در این نقطه ای که هستم دوست دارم بمانم؟؟قطعا نهههه. چه راه حل عالیی حس کردن این فشار و سختی باعث میشه تا به فکر فرو بریم و حرکت کنیم. یه کامنتی خوندم و ازش ایده گرفتم مسائل رو دسته بندی کردم در ادامه بعضی هاشو مینویسم، وضعیت الانم رو دیدم ، ده سال اینده رو دیدم و گفتم میخوام ده سال دیگه در چه نقطه ای باشم و دوست دارم چه چیز هایی توی زندگیم داشته باشم، نشانه هامو دیدم و حواسمو بیشتر جمع خواهم کرد. من میخوام جزو اون دسته از افرادی باشم که قبل از اینکه اوضاع تغییر کرد تغییر کرده باشم .چه حس بی نظیری داره شجاع بودن…

    🌼اولین چیز عزت نفس بیشتری هست که باید داشته باشم تا مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشم، 🍃🌹

    🌼درامد و ثروت بی نهایت🌼؛ من نباید بخاطر ترس، حرف مردم،… دست روی دست بزارم، با این وضعیت ده سال دیگه هم قابل تصور نیست.از وقتی با تمرکز بیشتری ورودی های ذهنمو کنترل میکنم نشانه هاییی دریافت کردم. اینکه دو بار وجه نقدی بدون هیچ مناسبتی به عنوان هدیه دریافت کردم .قرار بود با پول خودم یه کارگاهی شرکت کنم اما بطور بسیار جالبی پولش را پدرم پرداخت کردند .😃خدایا شکرت❤ این نشانه ها به من میگه که در مسیر درستی هستم. میخوام به استقلال و آزادی مالی برسم. من باید از تواناییهام استفاده کنم. من هم دوست دارم مثل شما تجربه های مختلف داشته باشم و ده سال دیگه به خودم آفرین بگم.👏👏

    🌼روابطم با دوستان ، خانواده ، همسر آینده؛ 🌼

    یکی از اتفاقات خوب زندگیم این بوده که روابط خوبی با اطرافیانم دارم اما همیشه بهتر از این هم وجود داره. نشانه ها در طی مدتی که این سفرنامه را شروع کردم؛ با دو نفر که از قبل میشناختم اما زیاد در ارتباط نبودیم به گفت و گو پرداختم و دیدم این افراد دقییییقا هم عقیده و هم فرکانسیم هستند و واقعا همیشه فرصت برای روابط دوستانه و شاد تر وجود داره. خوشحالم که مدارم بالاتر رفته و باعث شده با ادم های بهتری روبرو بشم. دوست صمیمیم که مدت ها بود با هم صحبت نکرده بودیم طی یه تماسی که او با من گرفت، اینقددددر باهم صحبت کردیم و خندیدیم که خدا میدونه. روابطم با اعضای خانوادم بهتر شده و خدا روشکر میکنم.

    من لایق زیباترین عشق هستم. ❤میخواهم خانوادم روابط زیباتر و عالی تر و شادتری داشته باشند.❤ من که تغییر کنم اطرافیانم هم تغییر میکنند و به این باور رسیدم و نشانه هاشو دیدم.

    🌼تحصیلات عالی در رشتم و یادگیری سریعتر زبان🌼 اگر میخوام ایندمو اونجور که میخوام ببینم قطعا یکی از چیزهایی که باید روش وقت بزارم یادگیری زبان هست. خیلی دوست دارم مقطع دکتری در یکی از بهترین دانشگاه های دنیا درس بخوانم و حتما برای رسیدن بهش وقت میگذارم. میدانم که اگر این تجربه را نداشته باشم ده سال دیگه حسرتشو میخورم پس بهش میرسم.

    🌼سبک زندگی بهتر، انرژی جسمانی بیشتر و نظم بیشتر🌼؛ خدارو صد هزار مرتبه شکر در یک سال اخیر حتی سرماخوردگی هم نداشتم اما همیشه سلامتی بیشتر وجود داره .میخوام در روز انرژی بیشتری داشته باشم. پس من باید تغییر کنم و یه سری ایده هایی دارم.خدایا شکرت❤

    🌼محل زندگی زیباتر، خداروشکر محله ای که در آن بزرگ شدم بسیار آرام هست و خانه ی خوبی هم داریم همسایه هامون بسیار انسانهای شریفی هستند.اما ده سال دیگه من کجام؟همیشه دوست داشتم و دارم جهانو ببینم و در زیباترین نقاط جهان خانه و ماشین داشته باشم . و میدانم با طی کردن این مسیر زیبا با طی کردن تکاملم به هرآنچه که بخواهم میرسم. میخواهم مثل خانه ای که در تمپا دارید خانه ای داشته باشم که طلوع و غروب خورشید را ببینم من عاشق طلوع و غروب خورشیدم🌝🌝یه لحظه اومد به ذهنم که در ساااحل زیبا در کنار یه دریای زیبا که در محل زندگیم هست رفتم پیاده روی ، وااااای خداجون چه حس فوق العاده ای باید به خودمون یاداوری کنیم که ما ارزشمندیم و لایق تجربه بهترین اتفاقات زندگیمون هستیم.❤

    🌼مهم ترین تغییر درک بیشتر از قوانین و تغییر باورهام؛ چققققدر هیجان انگیز و لذت بخشه اینکه باور کنی تمام اتفاقات زندگیتو خودت میسازی با باورهات بااحساساتت.👏👏👏👏اینکه یه روز خوب ذهنمو کنترل میکنم یه روز یادم میره رو دوست ندارم میخواهم با پایبندی بیشتر به تعهدم و با نظم بیشتری روی باورهام کار کنم. من زندگیمو میسازم.❤چه زیبا گفتین که تغییر جسارت میخواهد و چه زیباست کسی که این شجاعتو داشته باشه💗 خدایا ایمانمان را قوی گردان تا نشانه ها رو ببینیم و حرکت کنیم💛

    در پناه الله یکتا شاد، ثروتمند، سالم ، سعادتمند در دنیا و اخرت باشید.🍃🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد مهدی قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1951 روز

    بنام خدا

    روز پنجم سفرنامه

    سلام به همگی.همه ما بخاطر یه نتیجه جدید اینجا هستیم بخاطربهتر شدن.حالا اگه من بخوام نتیجه متفاوتی بگیرم باید یه کار متفاوت انجام بدم.چونکه با انجام کارهای قبلی وباداشتن باورهای قبلی وطرز فکرقبلی نتیجه هم چیزی نیست جز نتایج قبل.اگه همیشه توی یک مسیرحرکت کنم مقصدم هیچ فرقی نمیکنه ونتیجه ای که میگیرم همون نتایج قبلم هست.پس بابد وباید برای ایجاد نتیجه جدید یک باورجدید رو ایجاد کنم وقتی باورهام عوض بشه صددرصد اعمال ورفتارم هم عوض میشه ونتیجه هم تغییر میکنه.تغییر باعث حرکت کردن میشه واگه ایمانت بخداباشه باعث برکت میشه توی زندگیت. حتی آب هم اگه یکجا بمونه گندیده میشه چه برسه به من.همه دنبال عوض شدن زندگی هستن ولی حاضربه تغییر نیستن هرروز صبح ازخواب بیدارمیشن وهمون کارهای همیشگی روانجام میدن ویک روز رویک عمرتکرار میکنن ودنبال نتیجه متفاوت هستن.همیشه به خودم میگم با این افکار وباورهات شدی این چیزی که الان هستی اگه صدسال دیگه هم باورهات تغییرنکنه بازهم همین هستی پس باید تغییرکنی تا نتیجه هم تغییرکنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهديه طاهرپور گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان خوبم

    خیلی خوشحالم که جسارتم برای تغییر کردن خوبه البته که خیییلی هم میتونه از اینی که هست بهتر بشه ولی خب کارم راحت تر هست برای تغییر.

    من تا الان هرجا نیاز بود سعی میکردم تغییر کنم ولی خب این نکاتی رو که گفتین ک اگ کاری ب ظاهر خوب بود ولی چیزی بهمون اضافه نمیکرد رو باید کنار بگذاریم نمیدونستم و تا حالا بهش فکر نکرده بودم.

    خدا رو شکر ک توی این مسیر قرار گرفتم و با این قسمت فایل های دانلودی اشنا شدم و این ها رو شروع کردم.

    از شمام تشکر میکنم استاد عزیزم💛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    معصومه اسفندیارپور گفته:
    مدت عضویت: 1808 روز

    به نام خالق زیباییها

    چه جنبه هایی از زندگی ات نیاز به تغییر دارد ؟ اولین چیزی که تو زندگیم باید تغییر بدم تمرکز بر نکات مثبت هست چون در این احساس میکنم ضعیف هستم البته به نسبت قبل 50 درصد بهبود پیدا کرده خدایا شکرت

    چون اگه این تغییر رو ایجاد کنم مطمئنا در همه جوانب زندگیم موفقتر خواهم شد

    دوست دارم از نظر سلامتی (که البته از موقعی از فایل های استاد استفاده میکنم مریض نشدم وحتی بعضی از مریضی هام بهبود پیدا کرده به لطف الله خدایا شکرت )عالی باشم

    از نظر ثروت واز نظر توحیدی خیلی باید رو خودم کار کنم

    چگونه و با ایجاد چه تغییری در باورها میتوانی زندگی بهتری بسازی ؟

    با تغییر باورهایی که از بزرگان وخانواد ه ام که هر لحظه نجوای شیطان میشن ومیان سراغم که باورهای غلطی بودن ومن به تازگی متوجه شدم که همش از شرک هست باید اینقدر رابطه جسم وروحم رو به هم نزدیک کنم که بتونم نجوای شیطان را شکست بدم واین فقط با تمرکز بر نکات مثبت زندگیم امکان پذیر هست خدایا کمکم کن که در این راه موفق بشم

    چه ایده هایی برای برداشتن اولین قدم داری ؟اولین ایده ای که دارم روزه تمرکز بر نکات مثبت هست که توی سفر نامه روز چهارم این تصمیم رو گرفتم وایده بعدی زودتر از خواب بیدار بشم ودیرتر بخوابم تا بیشتر بتونم روی خودم کار کنم وفایل گوش بدم .ایده بعدی با دوستان وکسایی که انرژی منفی دارن به مرور رابطم را کمرنگ وقطع کنم وایده بعدی اینکه پا روی ترسهام بزارم و وارد اونا بشم که مدتیه دارم این کارو انجام میدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مینا سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 2335 روز

    سلام به همگی .

    راستش این فایل خیلی فایل دردناکیه .

    وقتی بهش گوش میکنم خیلی احساس خوبی دارم و خیلی بهم قدرت تغییر میده ، اما وقتی که درباره اش فک میکنم نمیدانم از کجا شروع کنم و دقیقا کدام باورهای من هستن که باید تغییر کنند ؟!من مدت هاست که روش تغییر و تو زندگیم پیش گرفتم (یعنی از وقتی که با استاد اشنا شدم) و واقعا هم سطح زندگیم خیلی تغییر کرده، اما میدونم هنوز اول راهم و هنوز خیلی باورهای بنیادی مخربی هست که اروم اروم باید اصلاح بشن و جاشونو بدن به باورهای خوب و قدرتمند … اما خدارو شکر احساس میکنم توی مسیرم اما طبق گفته استاد به اندازه که روی خودت کار میکنی تغییر میکنی .

    راستش هنوز نتونستم جواب سوال خانم شایسته و بدم …

    شاید مهمترین مسئله ای که من باید نسبت بهش تغییر کنم تسلیم و رها بودنه، نگران اینده نبودن و دل سپردن به مسیر زندگی اینکه تلاش کنم اما اصلا نگران نتیجه نباشم ، نه اینکه بدون تلاش نگران نتیجه باشم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمد عباسی گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    سلام استاد و خانم شایسته

    بسیار جالب بود برام

    من نیاز داشتم به این آگاهی ها

    یکی از تغییراتی که الان دارم می کنم اینه که دارم مهاجرت می کنم

    چند وقت پیش یک سفری طرف شمال کشور رفتم و خیلی جاهای مختلف رو برای تفریخ چرخیدم و خیلی خوش گذشت و توی همون سفر، ایده مهاجرت بهم الهام شد و الان دارم عملیش می کنم و تا قسمتی انجام شده

    کامنت های خانم شایسته و دو تا از دوستان رو خوندم خیلی خیلی خیلی فوق العاده بود و به قول استاد ژنراتور تولید فرکانس خوب بود از شما سپاسگزارم و خدا رو شکر می کنم که هدایت شدم توی این سفر روز شمار تحول زندگی من😋😊

    من اینجوری توی ذهنم بود که انسانهای موفق یه کسب و کاری رو شروع می کنند و تا نتیجه انجام می دهند ولی با صحبت های استاد به یاد خیلی از انسان های موفق افتادم که قبل از ثروتمندیشون کلی کسب و کار عوض کردند و تجربه کسب کردند

    حالا شاید کسی همون کسب و کاری که بار اول هدایت شده مورد علاقش باشه و داخلشم موفق بشود و شاید هم مورد علاقه اش نباشه و نیاز باشه تجربه ها دیگه هم داشته باشه

    حالا چه جنبه های از زندگیم نیاز به تغییر داره:

    از موقعی که قوانین رو یاد گرفتم و به کار بسته ام روابطم و توانایی مالی و رفاه و راحتی و سلامتیم بهتر و با کیفیت تر شده ولی خیلی خیلی خیلی جای بهتر شدن داره

    برای سلامتی بیشتر دارم قدم های متوالی بر می دارم که قطعا به لطف خداوند نتیجه های خوبی داده و هنوز در راه است

    برای مهاجرت هم که دارم قدم بر می دارم و تا قسمتی عملی شده و این در حالی هست که من این شهری که الان هستم همه چیز دارم خونه و …

    برای کسب درامد بیشتر نیاز داره یک کسب و کاری رو انجام بدهم چون الان کارمند رسمی هستم ولی دوست دارم از منطقه امن بیام بیرون و کسب و کار خودم رو داشته باشم به امید خدا (به قول استاد ۱۰ سال دیگه نمی خوام همین باشم)

    روابطم نیاز به بهتر شدن داره که نیاز به کنترل ذهن داره و توی این مسیر تواناییم رو به صورت تکاملی بالاتر می رود و دارم تلاش خوب خودم رو می کنم و البته این سفر خودش کلی به من کمک می کنه برای دریافت ورودی های خوب

    اعتماد به نفس و تغییر کردن باور هام که همیشه نیاز به بهتر شدن دارد و دارم با توکل بر خدا پیش می روم💪

    خدا رو شکر می کنم که از هدایت شدگان هستم

    یک آیه ای از قران همیشه توی ذهنم هست

    اینه که خداوند گفته: اگر ایمان داشته باشید و سپاسگزار باشیدما را با عذاب شما چکار؟؟

    خدا یار و نگهدار شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    علی قادری چاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2051 روز

    سلام حضور همه عزیزان دل❤❤❤

    وقتی امروز در پنجمین روز سفر به این موضوع فکر می‌کردم و یادم آمد که هر وقت که در این موضوع تفکر می‌کنم نوعی ترس پنهان در درونم وجود دارد که مانع حرکت و تغییر می شود آن هم ترس از ناشناخته‌ها، ترس از نشدن، نرسیدن، دست‌نیافتن و…

    اما از زمانی که با این آموزه‌ها آشنا شدم هم، یک نوع ایمان و یقین از وجودم سر برآورده است و جالب این‌که در مواقع جدال درون ذهنم به وضوح این تقابل را رصد می نمایم.وقتی که ذهن می‌گوید این‌ها همه توهم است، واقعاً به بی‌پایگی و سستی آن پی می‌برم و هیچ منطقی را در پشت آن نمی‌بینم جز ترسی واهی.

    اما وقتی که به آن ایمان و یقین می‌نگرم و در زندگی گذشته خویش این قوانین و منطقش را مرور می‌کنم، تماماً این آگاهی‌ها برایم معنی‌دار و آشنا می‌شوند و آن‌ها را محکم و انکارناپذیر می‌یابم.

    لذا اکنون که به این موضوع فکر می‌کنم، در یازده ماهی که عضو سایت شده‌ام چه تغییرات و اتفاقاتی در من رخ داده و من در مورد تغییر خودم چه جسارت‌هایی به خرج داده‌ام ، می‌بینم که با این که ابتدای این آشنایی با اواخر دوران خدمت سربازی‌ام مصادف شده بود اما بنده از همان اوقات، شور و اشتیاق در مطالعه کتاب‌های مرتبط با این موضوع علی‌الخصوص کیمیاگر، راز و… داشتم و ساعاتی از روز را به مطالعه و بررسی این دیدگاه و آموزه‌ها اختصاص می‌دادم .

    البته داخل پرانتز باید بگویم که در مغازه تره‌بار با برادرم همکاری می‌کردم اما هر چه که در مسیر بیشتر جلو می‌آمدم، به درک این آگاهی‌ها مشتاق‌تر می‌شدم تا جایی که جهان به فرکانس‌هایم پاسخ داده و بنده وقت کامل خالی برای مطالعه و تمرکز بیشتر را یافتم .

    بعد از آن با مطالعه و تمرکز روزانه و شور و اشتیاق و هیجانی که داشتم با برخورد به یک موضوع، کم‌کم مطالبی در ذهنم می جوشید که آنها را بر روی کاغذ یادداشت می‌کردم تا جایی که به‌وضوح برای نوشتن کتاب رسیدم و بعد از آن متمرکزتر در مورد آنقربان تفکر و توجه و تحقیق می‌کردم . اوج نوشتن مطالب با روزهای ماه مبارک رمضان همراه شد و بنده از این فرصت نهایت بهره را برده بودم و کتاب را به خوبی به پایان رساندم .

    البته ناگفته نماند که دراین‌میان از اتفاقات جالب و فوق‌العاده که جذب می‌کردم نیز بی‌بهره نبودم و هم‌زمان اطلاعات و آگاهی‌ و آشنایی با قوانین در من رو به افزایش بود.

    اما بعد آن به دلیل ازدواج و استقلال خواهر و نیز برادرم چند ماهی درگیر کمک و سامان‌دهی به امور آن‌ها بودم اما کماکان از این آگاهی‌ها استفاده می‌کردم و در اواخر شهریور به جذبی عالی از درخواست‌هایم که در ابتدای سال نوشته بودم دست یافتم (که داستانش مفصل است ) و یقین و ایمان به خدا و قوانینش در من بیشتر شد.

    با اینهمه و با توجه به این‌که مطالب کتابم آماده است، منتظر نشانه ای برای قدم بعدی آن هستم.

    ولی اکنون بر این سفر تحول و دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها و نیز عزت نفس تمرکز دارم و ایده‌ای که به نظرم می رسد تمرکز بر همین آموزش‌ها و این سفر است و احساس می‌کنم که باید مدار و آگاهی‌هایم را افزایش دهم تا موقع اقدام عملی برسد.

    تجربه نوشتن کتاب نیز به من آموخته است که در زمان اقدام عملی الهام شده، آن‌چنان شور و هیجانی خواهی خواهی داشت که با ایمان و یقین گام خواهی گرفت و پیش خواهی رفت و هدایت خواهی شد.

    مشتاقم که از نظرات و راهنمایی‌های عزیزان در مورد این ایده آگاه شوم و از آنها استفاده نمایم.

    از همراهی شما سپاس‌گزارم 😘☺

    شاد باشید😃😄😉

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: