تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید محمد صادق حسینی گفته:
    مدت عضویت: 3853 روز

    سلام به استاد و هم فرکانسی های عزیزم،مهم ترین کار زندگی من باید باور ساختن باشد و چون جهان به باور های من پاسخ میدهد و بقول استاد قشنگی خدای من آینه که از هر موقع که بخوایم میتونیم شروع کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    اشکان الف گفته:
    مدت عضویت: 3661 روز

    سلام به همه

    من بعد از 37 سال زندگی متاسفانه به این باور رسیدم که توان انجام هیچ کاری را ندارم. هر کاری انجام دادم به شکست رسیدم هرچند شاید موفقیتهایی هم کسب شده که آنها را با عدم درایت خودم از بین بردم.

    آخرین امیدهایم را از دست دادم و با دیدن این ویدئو 10 سال آینده خودم را تصور کردم که توی چه فلاکتی خواهم بود. من تغییرناپذیر ترین آدم روی زمین هستم همیشه با اینکه می دانستم باید تغییر کنم و تلاش می کردم وسط راه نا امید می شدم.

    حتی 1 دوست ندارم که گاهی به من زنگ بزنه و فقط بخواد حالم رو بپرسه در حالی که خودم همواره به دوستان یا کسانی که فکر می کنم دوستانم هستن تماس می گیرم و جویای احوالشون می شم.

    حتی 1 فامیل دور و برم ندارم نه خواهر و نه برادر و حتی مادر که منو دوست داشته باشند با اینکه وجود دارند و من هم هیچوقت کسی را آزار نداده ام.

    از نظر روابط اجتماعی صفر مطلق هستم و به اندازه یه بچه 4 ساله از زندگی نمی فهمم و نمی دونم با اطرافیان چطور برخورد کنم.

    همیشه راه اشتباه را انتخاب می کنم. وقتی همسرم از من نظری می پرسه همیشه عکس اون رو انجام می ده چون می دونه نظر من معمولا اشتباهه حتی اگه انتخاب یه لباس باشه.

    هیچ ایما و اشاره و حرف و کنایه و منظوری رو درست متوجه نمی شم مگه اینکه مستقیم بهم گفته بشه.

    با اینکه بهره هوشی بالایی دارم ولی هیچوقت درست تصمیم نگرفتم.

    با این شرایط چطور میشه تغییر کرد؟ اصلا امیدی هست؟ احساس می کنم مخم دیگه نمی کشه که رفتارهای اجتماعی و … را تحلیل کنه.

    امشب نا امیدتر از همیشه به یکباره یاد استاد عباس زاده و سایتش افتادم و گفتم بیام شاید کمی حالم بهتر بشه و مطلبی ببینم که بتونم تغییر کنم قبل از اینکه به فلاکت برسم که این ویدئو رو دیدم. یعنی این یک نشونه هست؟!

    قصد دارم دوره های آنلاین رو شرکت کنم و اگه من بتونم تغییر کنم مطمئن هستم هر آدم دیگه ای 100 درصد می تونه تغییر کنه چون من واقعا آخر تغییرناپذیری هستم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فروغ گفته:
      مدت عضویت: 2550 روز

      دوست عزیز

      بهت تبریک میگم

      همین که این فایل رو شنیدی یعنی تغییر شروع شده اما خودت بیخبری…. خداوند یکتا بهت لطف نموده و با این سایت آشنا شدی

      پس در اولین گام سپاسگزاری کن از خداوند با تمام وجود سپاسگزاری کن و ازش بخواه هرچه رو که میخوای..‌‌

      همین مواردی رو که نوشتی نشون میده با ناخواسته هات خوب آشنایی

      پس در مقابل هرناخواسته متضادش میشه خواسته تو

      خب حالا خواسته هات رو بنویس

      و بهشون فکر کن….

      گام های بعدی یکی یکی از راه می رسند..

      یقین دارم موفق میشی

      اینم بهت بگم

      من ده سال از تو سنم بیشتره

      و حدود ۶ ماه پیش دقیقا در شرایط تو بودم

      والان تو مسیر تغییرم

      از بودن تو این مسیر

      بصورت زایدالوصفی خوشحالم

      و یقین دارم به هرچی که میخوام میرسم.

      موفق هستی و موفق تر خواهی شد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهره سلطانی نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2875 روز

      سلام دوست عزیز وقتی که جانتان را می خواندم یاد یکی از عزیزانم افتادم که دقیقا میگه من که به کسی کاری ندارم دیگران زندگی منو خراب میکنند

      دوست عزیز هیچکس نمیتونه کسی رو تغییر بده بجز خودش شما در مورد خودت اول باید بخواهی که تغیر کنی دوم باید روزانه هزار بار به خودت بگویی من میتوانم تا ملکه ذهنت شود و باور کنی باید احساس لیاقت و شایستگی رو در خودتون افزایش بدین البته پیشنهاد میدم که دوره عزت نفس استاد رو حتما استفاده کنید و بعد عشق و مودت اگر کسی خودش را دوست داشته باشد و برای خودش ارزش قائل شود و خودش مهمترین فرد زندگیش باشد حتما برای خودش کاری انجام میدهد دنیا هر لحظه در حال تغییر و تحول است هم دنیای بیرون هم دنیای درون خودت را برای یک جهش به سمت جلو آماده کن تو اشرف مخلوقات هستی و اگر بخواهی میتوانی جهانت را تغیر دهی پس با خودت تکرار کن مثبت شو و بگو من میتوانم همین که با این گروه و استاد و همراهانش هستی نشانه خوبی برای تغیر و توانستن است پس حرکت کن قدم بردار هرچند آهسته ولی پیوسته در پناه یکتای بی همتا باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    نعیمه حزباوی گفته:
    مدت عضویت: 2475 روز

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته ی عزیز وخلاق وتمام دوستان

    من همین الان این فایل رو گوش دادم واز اون موقعی که فایلهای قدیمی رو توی کانال قراد دادید با خودم قول دادم که حتما ازشون استفاده کنم ودر کنار محصولاتی که خریدم اونارو هم گوش بدم.

    تغییر زندگی من از زمانی شروع شد که با سایت شما آشنا شدم واز فایلهای رایگان استفاده کردم وبعد از یه ماه توانستنم محصول دستیبابی به رویاهار رو خریداری کنم وخیلی خوشحال هستم که در با این وسایت آشنا شدم ومسیر زندگی خود رارپیدا کردم.من فبلا ز آشنایی با سایت خانه دار بودم البته هفت سالی بود که دیگه کار نمیکردم وخیلی شرایط خوبی نداشتم وهمیشه متظر بودم شوهرم منو ساپورت کند وبه تمام آرزوهام منو برسونه اصلا فکر نمیکردم که خودم باید تلاشی بکنم وخودم هستم که شرایط زندگیم را خلق میکنم همیسه با همسر درگیر بودم وتوقع داشتم تمام خواسته های مالی ومعنوی منو برام برآورده کنه انگار برام شده بود خداااااا.ولی بعد از آشنایی با سایت وخرید محصولی که گفتم تصمیم خودم را گرفتم که خودم خودم را خوشبهت وشاااد کنم واز زندگی لذت ببرم والان سه هفته است که شروع به آپدیت کردن شغل سابق خودم هستم وان شالله به زودی زود درآمدم عااالی خواهد شد مطمن هستم چون دارم با قوانین آشنا میشوم .ودوست داشتم این تغییرم را بنویسم که با شناخت خود وخداای خود واعتماد به خداوند وپیروی از قوانین بتوانم تغییرات زیااادی بکنم.ممنونم از خانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    علیرضا برزگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2913 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و سرکار خانوم شایسته و همه دوستان عزیزم؛دیروز صبح تو راه سرکار که فایلو داشتم گوش میکردم گریم گرفت.من اولین فایلی که از استاد دیدم کلیپ داستان تحول زندگی من بود وازونجا با استاد و سایت آشنا شده بودم اولین فایل صوتی ای که از استاد گوش کردم همین فایل بود از بس بخاطر آشناشدن با سایت ذوق داشتم صبح رفتم پارک برای دویدن و این فایلو آخرش گوش میکردم .دیروز صبح که گوش میکردم گریم گرفت یاد اون روز صبح افتادم آخخخ که چه سوق و ذوقی داشتم البته الانم دارم.بنظرم فرق افرادی که سریع تغییر میکنن یا دیر یا اصلا تغییر نمیکنن عزت نفسه عززززززتتت نفس افراد با عزت نفس به قول خود استاد جرات زدن به دل ترسا و ناشناختهارو دارن بقول توضیحات بخش پشتیبانی سایت وقتی یکبار میزنی به دل ترس و تغییر میکنی رشتهای عصبی در مغزت ساخته میشه که بهت جسارت و شهامت تغییر رو میده.درپناه الله یکتا?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    صبا گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    باز هم سلام به استاد خانم شایسته و همه دوستان

    روز پنجم از سفرنامه هستم

    امروز هم درسی جدید از استاد و دوستان گرفتم

    وقتی نوشته خانم شایسته رو خوندم که نوشته بود بنویسید کدوم بخش از زندگیتون نیاز به تغیر داره یک لحظه مغزم هنگ کرد .. تغیر ؟ منظورش چه تغیریه ؟ یعنی من در حال تغیرشم ؟ چجوری بنویسم ؟ 😐… و یه لحظه کاملا گیج شدم …

    بعدش کامنت هارو خوندم و فایل رو گوش دادم و فهمیدم چیشد …

    تغیر فقط به معنای عوض کردم کلیت یک چیز نیست .. میتونه بخشی ازش و یا تفکرمون نسبت بهش باشه …

    من در تمامممممممممم جنبه های زندگیم نیاز به تغیر دارم 😐😂

    جنبه مالی که در واقع کاری که شروع کرده بودم مشتری براش نیومد و در امدی نداره فعلا …(البته هر چند وقت یکبار یه کارم فروش میره ولی خیلی دیر به دیر ) و من درواقع هیچ در امدی ندارم …

    باید تغیرش بدم و ایده های زیادی دارم که بعضیاشون به صورت تکاملی ان یعنی اول باید یه ایده رو اجرا کنم تکاملم رو توش طی کنم و بعد در جا و زمان مشخصی ایده بعدی رو اجرا کنم و بعد ایده بعدی و …

    و اولین قدمم اینه که اون ایده اول رو اجرا کنم .. که خیلی قدم کوچیکی هست نسبت به ایده بزرگی که دارم و امیدوارم که فروش بره کارم و در امد داشته باشه ..

    روابطم زیاد خوب نیست مادرم روی من کنترل داره و من همیشه باید ازون اجازه بگیرم ازادی ندارم و خواهرم حریم شخصیمو حفظ نمیکنه نیاز به تغیر داره خیلی تغیر

    و من اولین قدمم اینه که به رفتار های بد اطرافیان توجه نکنم کاره خودمو بکنم و برای آزادی هم چیزای کوچیک مثل انجام دادم تمام کار هام خودم به تنهایی و یاد گرفتن رانندگی و تغیر نوع تفکر باور هام رفتار هام

    از جنبه سلامتی باید بهتر بشم با اینکه مریض نمیشم خیلی وقته ولی بازم نساز داره بدنم خیلی سالم تر بشه

    قدم اولم مدیتیشن بود که به قوی شدن ریه هام کمک میکنه من یکم تنگی نفس دارم برای همین و اینکه تصمیم گرفتم دیگه نوشابه نخورم بیشتر میوه بخورم

    و برای دارم روی خودم کار میکنم فایل گوش میدم هر روز هم سفرنامه هم کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو میخونم هم فایل های سفر به دور امریکا نگاه میکنم و برای تغیر خودم باور هام افکار منفی رو دور کنم و به احساس خوب برسم از همه مهم تر حالمو تغیر بدم ….. و به همه پیشنهاد میکنم که روی خودشون کار کنن فایل زیاد گوش بدم زیاد عمل کنن درس های مهمی میگیرن حتما .. و میتونن احساس خوبشونو با بقیه تقسیم کنن .. خواسته های ما هر چقدر کوچیک و هر چقدر بزرگ همشون ارزشمندن و میتونیم بهشون برسیم .. ولی باید آره تیز باشه تا درخت بریده بشه …

    و من تازگیا حس کردم و فهمیدم که رسیدن به علایق خواسته ها ثروت و هر چی هر چی یه جایزس فقط یه ابزاره … هدف نیست هیچ کدوم از موفقیت ها هدف نیستن … بلکه هدف ما شاد زیستنه هدف ما استفاده کردن از تک تکه لحظات زندگیه … و تشویق بقیه که اونام همینجور زندگی کنن همینجور شاد همینجور از لحظات استفاده کنن و لذت ببرن … تشویق کردن بقیه به این معنا نیست بریم داد بزنیم بگیم مردم شاد زندگی کنید . روش های متفاوتی وجود داره همینکه ما شاد زندگی کنیم مردم میفهمن چقدر زندگی سادس چقدر میشه با کار های کوآیک ازش لذت برد میفهمن میشهههه از زندگی لذت برررردددد و باید ازش استفاده کرد این هدف ماست که هر لحظه از زندگی رو زندگی کنیم …

    انیمیشن روح یا soul به من درس بزرگی از زندگی داد و پیشنهاد میکنم حتمااااا همه نگاهش کنن

    استاد حتما حتما حتماااااا نگاهش کنید و اگه تونسید واقعا خوشحال میشم نظرتونو راجب این انیمیشن بدونم و بدونم که نگاهش کردید من واقعا گریه کردم از ته قلبم و درونم دچار یه تحول شد اینقدر که زیبا بود حد نداره بگم واقعا

    قسمتی بود که بک روح در جسم انسان میگفت

    شاید استعداد خاص من راه رفتن باشه من واقعا خوب راه میرم … و واقعا میخواست زندگی کنه بعد ازینکه دید زندگی یعنی چی

    و خیلی خوشحال میشم که همه دوستان و مخصوصا استاد که خیلی به قوانین و جهان مسلط هستن نظرشونو برام بنویسن واقعا خوشحال میشم

    همگی موفق باشید و به تمام خواسته هاتون برسید

    همتون رو دوست دارم 💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    مهدی و زهرا سیدی گفته:
    مدت عضویت: 1700 روز

    روز پنجم سفرنامه :

    سال 97 با همسرم گالری شال و روسری زدیم . سال اول درامدمون خوب بود ولی سال به سال که مردم از حجاب اجباری خسته میشدن فروش ما کمتر میشد و دقیقا همین الارمی که استاد گفتن تو گوش ما زنگ خورد که باید تغییر کنیم . من رفتم دنبال مهارت ارایشگری و کراتین رو یاد گرفتم همسرم هم که تو دانشگاه مهندسی عمران خونده بود رفت ازمون نظام مهندسی داد و وارد حوزه املاک و ساختمان شد و همه این پر وسه تغییر برای ما یک سال ظول کشید از درس خوندن همسرم تا یادگیری مهارت من و پیدا کردن شغل جدید و البته اولش برا جفتمون خیلی سخت بود چون قبلش خودمون صاحب کسب و کار بودیم ولی بهاش رو پرداختیم و الان خداروشکر راضی هستیم از این تغییر . این ماجرا برای ما دو تا نکته داشت : اولی اینکه تمام هم صنفیای ما که نخواستن تغییر کنن و مقاومت میکردن ضرر مالی بدی رو تجربه کردن ولی ما اخرین محصولاتمون رو همون سال با سودش فروختیم و ضرری هم نکردیم . دومیش اینکه ما اون ماجرا رو شکست تلقی نکردیم و گفتیم تجربه بود چون به لطف همون صنف پوشاک ما مهارت مارکتینگ و انلاین شاپ هم یاد گرفته بودیم که الان تو شغل های جدیدمون هم به دردمون میخوره و داریم ازش استفاده میکنیم .

    تجربه دیگه ای که از تغییرات دارم انتخاب مکان زندگیمه : من تهران بزرگ شدم ولی بعد ازدواجم اومدم گیلان و از این تغییر خیلی راضیم به تضاد ترافیک و هوای الوده تهران رسیده بودم و تمام تلاشم رو کردم مکان زندگیم رو تغییر بدم

    و اخرین تجربه امم بگم برای خودم خیلی جالبه : چند وقتیه با همسرم تو فکر مهاجرتیم و شک نداریم که تصمیم درستیه و به قول استاد تا قبل از اینکه شرایط خفقان اور بشه حرکت کنیم بهتره . یه روزی از تجربه مهاجرتم هم مینویسم اینجا انشالله که به زودی باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مستانه گفته:
    مدت عضویت: 1061 روز

    به نام خدای حامی و هادی من در هر لحظه

    سلام استاد سلام مریم جان و دوستان گرامی

    من عاشق آگاهی های این فایلم

    از گوش دادن بهش سیر نمیشم

    و هر بار منو بیشتر ترغیب میکنه به تغییر هر چند کوچیک اما مثبت در لحظات زندگیم

    هر روز چیکار کنم که یه کم بهتر باشم تو کارم تو رفتارم تو نحوه نگرشم به جهان

    خدا جونم عاشقتم

    استاد عزیزم که تو تغییرات مثبت و مستمر استادی ازت ممنونم. ممنونم که از انتهای جاده داری برامون دست تکون میدی و میخوای ما هم بیایم و اون زیبایی ها رو ببینیم

    نور درونتون داره ما رو هم به سمت خالق می کشه

    در پناه الله باشین با عزیز دلتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    زهرا رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 708 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی عشق و دوستان هم فرکانسی ام

    استاد من همیشه برای خودم یه لیست حداقل ده موردی رو اماده میکردم ک مثلا یک ماه این موردها رو از شخصیتم حذف کنم و یا دور کنم یا یه اخلاق و رفتار مناسب رو بخودم اضافه کنم بعد جلوی همشون هم ب تعداد روزهای ک مد نظرم بود شبکه ای مانندی رو درست میکردم و هرشب قبل خواب مثل روتین شبانه جلوی هر روزی ک تونسته بودم اون کار ها رو ب درستی انجام بدم یه تیک میزدم و اگه بنا ب هر دلیلی انجام نداده بودم یه ضربدر….

    یادم میاد این رفتار و از بچگیم دوران ابتدایی داشتم تا به چند ماه پیش

    همیشه با موضوع های متفاوت مثلا یکیشون مدیتیشن بود با تایم مدنظر یکیشون حتما گوش دادن ب فایل اموزشی بود یکیشون مثلا مرتب کردن وسایل شخصی بود یکیشون 5صبح بیدار شدن بود ک تو اون تایم مراقبه و مدیتیشن انجام میدادم یکیشون مثلا غیبت نکردن بود یکیشون نوشتن و سپاسگزاری کردن بود یکیشونم مثلا گفتگو با خدا خیلی زیاد بودن و تا وقتیکه اینا جزی از رفتار و اخلاقم نمیشد تکرارشون میکردم شاید نزدیک به یکسال و یسریا زودتر باهاشون انس میگرفتم و ناخوداگاهم اونجوری برخورد میکردم و یا اون کار و انجام میدادم حذفش میکردم از لیست و یه چیز دیگه رو ب لیستم اضافه میکردم یعنی همیشه در حال تغییر کردن بودم تا چند ماه پیش نمیدونم چرا اما دیگه ب نوشتن علاقه ای ندارم شایدم بخاطر اینه من زیاد نمیتونم به درونم و ریشه ی مسائل فکر کنم و یه جورایی خیلی چیزا رو زیر مبل قایم کردم و گفتگوی ذهنیم رو خیلی روون منو میبره به گفتگوی ذهنی با کسیکه نه هم مدارمه نه تو زندگیم حضور داره فقط یک عادته بااینحال تو این چند بار به ندرت تو دفترم چیزی نوشتم……

    الان اینجا مینویسم ک من تعهد میدم ب *انجام دادن سپاسگزاری روزانه ام حداقل اگه شده روزی 2خط

    *انجام دادن تمرینهای عشق و مودت

    *گفتگوی ذهنیم رو به توجه کردن به موارد مثبت تغییر بدم

    *توی مسائل دیگران مثل قضاوت کردن و نصیحت کردن و توقع داشتن رو ب کلی اروم ارومم شده اگاهانه حذف کنم

    فعلا این چند مورد و روی خودم کار میکنم و ذهن خودم رو شلوغ نمیکنم پیش شما استاد عزیزم تعهد میدم بزودی از تغییرات مثبتم در این موارد براتون بگم

    بعد استاد عزیزم من ی سری تغییرات کردم بطور ناخوداگاه و خدا رو بابتشون خیلی سپاسگزارم و دوست دارم با شما و دوستانم به اشتراک بزارم

    استاد من با دیدن سریال زندگی در بهشت و سریال زیبای سفر به دور امریکا بدون اینکه خودم بدونم خیلی ترسهام از بین رفته استاد من یه جورایی از همه حیوانات و حشرات میترسیدم بااینحال نمیدونم کی اینجوری شدم که یه روز ما رفته بودیم طبیعت یه عنکبوت دیدم ک خیلی نزدیکمه برام مهم نبود و با اصرار دخترخاله ام پرتش کردم اونطرف تر خخخ یا یه زنبور دیدم اصلا نمیترسیدم یا یه حشره ای دیدم نمیدونم چی بود شبیه سوسک بود براحتی از کنارش رد شدم (یکبار یه سوسک روی لباسم بود تو خیابون بیهوش شدم)

    یا پرنده ها رو لمس میکنم و هر چیز دیگه ای….

    یا استاد من خیلی از بالا رفتن کوه میترسیدم یعنی بزرگترین ترس زندگیم بوده بااینحال این ایام نوروز ک رفتیم طبیعت خودم به تنهایی ناخوداگاه از روی یه کوه پایین میومدم ک یه جای خلوت کنم ب فایلهای شما گوش بدم بعد بقیه بهم میگفتن چجوری تنهایی رفتی؟؟یا مثلا میگفتم بچه بیاین بریم روی اون کوه همه با تعجب میگفتن مطمئنی میتونی بیای؟؟

    قبلا یکبار رفته بودیم کوه” میرملاس کوهدشت”تا نصفه راه رو رفتیم بعد انقدر جیغ کشیدم که همه ی اون اطراف صدام پیچیده بود داداشام دستامو گرفته بودن و بقیه ی پسرا و دخترل جلوتر راه میرفتن ک مثلا نیوفتم ی طوریم بشه بااینحالم من نشسته بودم رو زمین اروم اروم یه ذره میومدم جلو یعنی هرچی بگم نمیتونم اون حس و حال و براتون بگم

    الان خداروشکر خودم با عشق بدون اینکه بخام از کسی کمک بگیرم فقط میگفتم خدایا دستمو تو دستت میزارم میخام تجربه کنم به بالای کوه میرفتم و میومدم البته ک کوه زیاد بلندی نبود اما برای من خعییییییییییلی زیاد موفقیت امیزه خداروبینهایت سپاسگزارم بعد یه تغییری دیگه ای که کردم توجه به زیباییهای حیواناته فکر کن استاد ما چند تا یا کریم داریم تو حیاطمون و شبا وقتی میان روی شاخه ی درخت انجیرمون میشینن میرم نگاهشون میکنم با عشق زیاااااد یا وقتی بابام براشون دونه میریزه باز میرم نزدیکشون نگاهشون میکنم یا کریم هامون یه جورایی اهلی شدن یعنی فکر کن میری بغلشون پاتم بکوبی رو زمین نمیرن خداروشکر

    بعد چند وقت پیش رفته بودیم روستا یه بعبعی کوچولوی یه روزه دیدم پیش مامانش بود با اینکه کار داشتم نشستم نوازشش کردم و زیبایهاشو تحسین کردم.مرغ و خورس ها رو که دیگه نگم براتون خخخخخخ عاشقشونم

    از جاده و رانندگیم لذت میبرم خلاصه تغییراتم خیلی زیاده

    اها نگاهم به خدا کاملا 180درجه تغییر کرده با خوندن کامنتهای عقل کل و صحبتهاتون

    نگاهم به امامان کاملا تغییر کرده دیگه اون خدای دوم برام نیستن فقط در حد اینکه یه انسان شریف بودن برام ارزشمندن نه اینکه تا یه چیزی بشه سریع بگم یا امام رضا خودت ب خدا بگو…..عزتمو پیدا کردم تو این موارد

    تاثییر نگاه مردم برام کمرنگ تر شده

    وقتی میرم تا بازار از خیابونهای تمیز گرفته تا فروشنده های خوش برخورد و کسب و کارها همه و همه سپاسگزاری میکنم

    تغییرات زیادی کردم یه روز سر فرصت همه رو براتون میگم

    خدارو بینهایت بار بخاطر این تغییرات سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1693 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به استادِ جان و خانم شایسته عزیز

    الله کلامم را جاری سازد..

    اعتراف میکنم

    من خودم تا حدود همین چند ماه پیش دقیقا از اون دسته افرادی بودم که تا جهان بهم فشار وارد نمیکرد، حرکت نمیکردم

    یجورایی انگار نیاز داشتم یه فشار همیشه پشتم باشه!

    البته این بیربط به باور های اشتباه نیست

    مثلا

    من از اطرافیان میشنیدم که خوبه بریم وام بگیریم که سر ماه مجبور بشیم قسط بدیم و اون قسط اجباریه باعث بشه ما بیشتر مایه بزاریم، بیشتر کار کنیم، با تمام وجود کار کنیم و…

    واس همین انگار باید همیشه یچیزی هولمون میداد برای انجام کاری رفته توی باورهامون

    من متحیر میشم که از هر زاویه به مسائل نگاه کنی تهش میرسه به باور ها

    دوستای عزیزم اگر میخواید متوجه بشید چه باورهای مخربی دارید، توی جمع خانواده و دوستاتون بشینید و بببنید راجب مسائل مختلف چه حرف هایی میزنن و چه باور هایی دارند

    بعد به وخامت اوضاع پی خواهید برد…

    و اما اون چیزی که من رو از این منجلاب نجات داد، اهرم رنج و لذت در دوره روانشانسی ثروت یک بود

    البته قبلش از خدا خواستم که به من انگیزه بده، چرا باید حتما فشاری باشه، بهم اراده بده، بهم شور و شوق حرکت کردن بده، و بعد من رو به روانشانسی ثروت هدایت کرد و

    انقدر من روی این دوره کار کردم که الان نه فقط منتظر فشار نیستم برای حرکت، بلکه اگر در حرکت نباشم، اگر یک روز بهتر از دیروزم نباشم، اگر یک روز قدمی سمت جلو بر ندارم، تمام اون روزم خرابه، حالم بد میشه، افسرده میشم و…

    بدون اینکه فشاری پشتم باشه، هروز روی شخصیتم برای روابط بهتر کار میکنم، هروز روی شخصیتم برای ثروت بیشتر، اعتبار بیشتر، اعتماد بنفس بیشتر کار میکنم و البته که لذت میبرم…

    من مدت هاست که دیگه به ناخواسته ها توجه نمیکنم در صورتی که قبلا منتظر ناخواسته ها بودم…

    توی هرچیزی فقط بدنبال اینم که فکوس کنم بر روی زیبایی ها

    توی شخصیت آدم ها

    توی طبیعت

    توی جاده

    گهگاهی که میرم توی مدیا

    پشت فرمون ماشین

    کنار دوستام

    توی چهره و ظاهر آدم ها…

    ( قبلا اینجور بود که من به دنبال توجه به نکات عجیب مردم میکردم برای تمسخر…

    الان به دنبال نکات خوبم برای تحسین )

    و نتیجش پر واضحه انسان های فوق العاده ارزشمندی اطراف من رو پر کردند ک هم من به اونها و هم اونها به من افتخار میکنند…

    مدت هاست که بیمار نمیشم

    مدت هاست که اتفاقات عجیب و غریب در زندگیم پیش نیومده

    و هروز اتفاقات زیبا و خوش‌آیند برام پیش میاد به لطف الله…

    در پناه الله یکتا️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      آسیه شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 547 روز

      سلام به برادر عزیزم آقا علی

      سلام به استاد و بانو شایسته ی عزیز

      خیلی لذت بردم از کامنتتون و بهتون تبریک میگم که اینقدر خوب قانون جهان هستی رو درک کردید و بهش عمل میکنید خداروشکر

      من خودم به شخصه گاهی اوقات از مسیر خارج میشم و این منو آزار میده که چرا ثابت قدم نیستم خداروشکر دوستان مثل شما دارم و میتونم اینجا اراده و پشتکارشون رو تحسین کنم لطفا منم راهنمایی کنید که چطور ثابت قدم باشم توی مسیرم ممنونم بابت کامنت پر از انرژی و حس خوبتون

      ممنونم از استاد عزیز بابت این فضای عالی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علی گفته:
        مدت عضویت: 1693 روز

        سلام آسیه جان

        امیدوارم حال دلت عالی باشه

        قبل از هرچیزی از خدا سپاس گذارم که دوستایی مثل شما دارم که در این مسیر هستن و برای خودشون ارزش قائلن

        وجود شما بسیار مهمه برای این جهان..

        عرض شود که من خودم یکی از راهای ثابت قدم ماندن در این مسیر با استفاده از اهرم رنج و لذت بوده

        شما یه لیست تهیه کن از اینکه اگر به این مسیر ادامه بدی، روی خودت کار کنی، سپاسگذارتر باشی

        روی باور ها و کانون توجهت کار کنی…

        در آینده چه چیز هایی رو تجربه خواهی کرد، آینده یعنی همین فردا تا 10 سال دیگه..

        از اونطرف بنویس ک اگه ثابت قدم نمونی چه اتفاقاتی و شرایطی رو تجربه میکنی…

        هروز صبح بخونشون تا روحیه و انگیزه و شورو شوق برای ادامه مسیر داشته باشی

        در پناه الله هدایت کننده…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محبوبه گفته:
      مدت عضویت: 1289 روز

      سلام دوست هم فرکانسی چه زیبا روند رشدتون را توضیح دادین و چه عالی دارین عمل میکنید تحسینتون میکنم از کامنت شما متوجه شدم باید اهرم رنج و لذتم را اساسی کار کنم بشینم از اول در هر زمینه ای باز بینیش کنم و سپس خواندن آن هر روز صبح ،ممنونم بابت راهنماییتون ،

      و فکوس بر زیباییها در هر لحظه

      امیدوارم در مسیر کشف قوانین هستی خداوند زندگیتون را سرشار از عشق و ثروت و سلامتی و سعادتمندی نماید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی گفته:
        مدت عضویت: 1693 روز

        درود بر شما محبوبه جان

        و من چقدر خوشحالم‌از اینکه کامنتم تونست تاثیر درست روی شما بزاره

        امیدوارم توی این راه ثابت قدم بمانید و دونه به دونه نتایجت رو جشن بگیری

        حتی نتایج بسیار کوچک

        چون توجه به همین نتایجه کوچکه که مارو به مدار نتایج بزرگتر میبره

        و بله

        وظیفه ما اینه که فکوس کنیم بر زیبایی های هرلحظه زندگیمون

        حتی در شرایط به ظاهر بد

        چون راهی غیر از این برای بهتر شدن اوضاع نیست….

        در پناه قادر مطلق باشی عزیز دلم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    خبات ویسیان گفته:
    مدت عضویت: 3735 روز

    سلام استاد اولا خوش امدی به ایران

    واقعا موضوع جالبی بود و من خودم افراد زیادی رو میبینم که همون شغل دوران نوجوانی رو دارند و وضعیت براشون سخته و وقتی هم به پای درد دلشون میشینی همش میگن تقصیر دولت و رژیم و حکومت و … و میگن قبلنا وضع اقتصادی و معیشیتی مردم خیلی بهتر بوده این باور رو اکثر آدمایی دارند که بالای 50 سال سن دارند، اونایی که کسب و کارشون رو از 40 سال پیش شروع کردند و هیچ تغییری نکردند.

    این مطالب فقط بمن روحیه میده که پسر خوب کردی جای قبلی رو ول کردی.

    در آخر

    ازتون ممنونم و میخواستم بدون حالا که برگشتین قصد برگزاری دوره ی حضوری ندارید؟!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: