تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 91
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-24.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-11-23 13:10:002022-12-29 00:46:49تغییر شخصیت، جسارت می خواهدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام
بحث، بحث تغییر است.
من قبلا تو زمینه ارتباطاتم مشکل داشتم اما از وقتی شروع کردم آ موزش های رایگان استادو دنبال کنم ، کم کم تغییرات فرکانسی رو تو زندگیم دارم مشاهده میکنم . میبینم منی که تو ارتباطاتم ضعیف بودم ،الآن جوری شده که یجورایی مردم خودشون میان سر راهم و باهام ارتباط میگیرن و این واقعا تو عزت نفسمم تاثیر مثبت گذاشته .خدایا شکرت🌸
اما
چند روزی میشه که احساس میکنم فرکانسایی که دارم میفرستم بوی وابستگی گرفته، میبینم حالم خوب نیست.
حالا که دارم بهش فکر میکنم ، میبینم که بله آقا مهدی ،داری وابسته افراد میشی😔
داری خیلی بهشون فکر میکنی ، منتظری از طرفشون پیام بیاد ، همش میخوای دایم باهات در تماس باشن و همین وابستگی دلیل حال بدته.
اینا رو اومدم اینجا گفتم تا به خودم هشدار بدم که مهدی نشانه های تغییر اومده، بفهمشون و تغییر کن قبل از اینکه جهان مجبور به تغییرت کنه، به حرف دلت که حرف خداست گوش کن .
تو اول این ارتباطات رو از خدا خواستی ، خدا هم بهت دادشون ولی الآن داری اینارو از بنده های خدا طلب میکنی که هیچ چی نمیتونن بهت بدن .
از مسیر منحرف نشو و فقط به دستان خدات نگاه کن نه کس دیگه ای.
با تشکر از همه دوستان سایت🌸🌸🌸🌸
و تشکر از استاد و خانم شایسته عزیز😘😘
به نام خدای خوبم
روز پنجم از سفرنامه هست امروز با گوش کردن به این فایل استاد، تلنگری بهم زده شد و و فکر کردم اگر به همین روال پیش بر م تا ده سال دیگه چه سرنوشت ترسناکی خواهم داشت، اینکه نشانه ها رو متوجه بشم و در جهت اهدافم قدم بردارم. باید تغییر کنم. باید روزه ی افکارم رو حفظ کنم. وای که چقدر سخته🫣خدایا خودت کمکم کن
سلام استادجانم و خانوم شایسته جانم و خانواده صمیمی استاد عباس منش این فایل فوق العاده بحث تغییر بود یادگرفتم که خودتو نباید تسلیم شرایط بیرونی کنی قبل از اینکه اوضاع بدتر شه تغییربدیم خودمونو قبل از اینکه تحت فشار باشیم تغییر بدیم خودمونو.بخاطر ترس و نگرانی و بی ایمانی و عوامل بیرونی دست به تغییر نمیزنیم و حرکت نمیکنیم.باید بریم تو دل ترسامون وقتی بریم تو دل ترسامون، بزرگ میشیم تجربه کسب میکنیم پیشرفت میکنیم.وقتی ایمان داریم به خدایی که کل جهان رو آفریده و داره اونو به بهترین شکل ممکن اداره میکنه حرکت کنیم و ادامه بدیم و نشونه هارو دنبال کنیم هدایت میشویم توسط الله نشونه ها دارن ما حرف میزنن که کجا برم و چیکار کنم الهامات درونی رو جدی بگیریم و عمل کنیم کافیه تغییرکنیم حرکت کنیم تا راه ها بهمون نشون داده بشه.هرروز که از خواب بیدار میشیم بگیم چطور امروز از دیروزم بهتر باشم سعی کنیم هرروز از دیروز بهتر بشیم نذاریم فرصت ها از دست برن از این فرصت ها و زمانهای طلایی که خدا بهمون لطف کرده به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم تغییرکنیم حرکت کنیم و با روندی که الان داریم میریم آیندمونو ببینیم که ده سال دیگه من کجام؟من خیلی معتقدم به ایمان به غیب تو قرآن اومده یعنی قبل از اینکه اتفاقی بیفته اون شرایط رو حل شده ببینیم خیلی جواب میده. در تمام زمینه های زندگیمون باید آمادگی تغییر داشته باشیم جهان داره تغییر میکنه ماهم باید تغییر کنیم.از توانایی هایی که داریم و خداوند در وجود هممون قرار داده استفاده کنیم تسلیم شرایط بیرونی و دلار و دولت و ملت و خانواده و…نشیم خیلیا در شرایط بد اقتصادی هم تونستن درآمدهای عالی رو کسب کنن اونا تونستن پس ماهم میتونیم همه چی تو درون ماست عوامل بیرونی مارو وسوسه نکنه که اونا دلیل تغییر نکردن ماست ما باید بپذیریم که خودمون هستیم که شرایط رو رقم میزنیم باید رو خودمون کارکنیم رو باورهامون.اگر الان شرایط بهتره از اینم بهتر میتونه بشه اگر یه باور قدرتمند کننده هست از اینم یه باور قدرتمند کننده ترین هست
اگر الان با تغییرهای کوچیک ادامه بدیم خیلی جلوییم و پیشرفت میکنیم نذاریم ترس و بی ایمانی مانع حرکتمون بشه.نذاریم وقتی اوضاع وخیم شد تغییر بدیم خودمونو که اونوقت خیلی سخته.همین الان با یه تغییر کوچیک و قدم های کوچیک اما متوالی قدم برداریم و مطمئن شیم با هر قدم کوچیک اما متوالی هدفمون چندین برابر به سمتمون حرکت میکنه. وقتی تغییر میکنیم و حرکت میکنیم باعث میشه قوی بشیم شجاع بشیم ایمانمون قوی بشه بزرگتر میشیم.هرروز به دنبال تغییر بشیم که چطور از دیروزم بهتر بشیم؟توچه زمینه ای از زندگیم رو تغییر بدم که بهتر ازاین بشه؟
هر چه زود تر به پیشواز تغییربریم همونقدر زود پیشرفت میکنیم.اگر شرایط عالیه از اون هم عالی تر میشود کرد…اگر در هر زمینه از زندگیمون داریم پس رفت میکنیم نشونه ها رو دنبال کنیم خداوند با همین نشونه ها داره با ما صحبت میکنه که تغییر کنیم داره خدا پیغام میده باید متوجهش باشیم
بی نهایت سپاسگزارم….
سلام عشق ترین استاد. چقدر دلم برا خودتون برا حرفاتون و برای سایت و این فضای سراسر رشد تنگ شده بود.
تقریبا سه هفته ای میشه که دور بودم یعنی گه گداری فایلاتون و میشندیدم اما فعال نبودم و عمل نمیکردم.
تقریبا دو هفته مسافرت بودم و در حین مسافرت اصلا نتونستم درست و حسابی روی خودم کار کنم. توی مسافرت حالم خوب بود توجهم رو زیبایی ها بود اما بین آدم هایی بودم که باور های متفاوت با اصل من داشتند و من ناخوداگاه داشتم مثل اونا فکر میکردم.
یکی از چیزایی که توی مسافرت توسط یکی از اقوام خیلی تکرار میشد این بود که دختر حساسه نباید تنها تا دو قدمی کوچه بره.، جامعه نا امنه، مردا آدم خوارن😑 منی که مخالف صد درصد این حرفا بودم ،ترس خیلی آروم داشت به وجودم رخنه میکرد و از اونجایی که روی ذهنم کار نمیکردم متوجه نبودم.متوجه خدا و ایمان و …نبودم و خلاصه بگم دقیقا عین اونا شده بودم که یه سری افکار سمی دارن که از بی ایمانی منشأ میگیره اما از اونورم نماز میخونن و حسین حسین میکنن و ادعا دارن که مؤمن اند(البته بندگان خدا تقصیری ندارن اونا فقط اگاهی ندارن).
به لطف خدای مهربون و هدایت گر من که همیشه حواسش بهمه تا رسیدم خونه و یکی دو روز گذشت متوجه شدم که فاصله گرفتم متوجه شدم که ذهنم خیلی جون گرفته تو این مدت. اما هنوز متوجه اون باور سمی توی ذهنم نبودم تا اینکه تصمیمی گرفتم عصر برم بیرون. وقتی رفتم بیرون و تنها بودم و هوا تاریک شد از مردها و پسرا میترسیدم حس میکردم هر لحظه یکی میتونه بهم تعرض کنه. منی که خودم توی این سایت کامنت گذاشته بودم راجب قدرت ذهنم و اینکه کسی نگاه چپ به من نکرده چون من خدا رو دارم چون من با عزت نفسم چون مردا و پسرا هم جنسی از خدا هستند اون شب میترسیدم و یه گوشه منتظر نشسته بودم تا برادرم بیاد بدون اینکه سرم و بالا کنم. منی که قبلا با قدرت راه میرفتم و لبخند میزدم و با شجاعت به پسرایی که از کنارم رد میشدند نگاه میکردم و ایمان داشتم که هیچ اتفاق بدی قرار نیست بیفته به این حال و روز افتاده بودم. من متوجه شدم که تغییر باید بدم خیلی زود باید شروع کنم روی ذهنم کار کنم با اینکه هنوز شرایط به ظاهر اوکیه با اینکه من شاد هستم با اینکه به زندگی عادی داره میگذره اما متوجه نجواهای ذهن شدم.
یکی از مواردی که دارم به طور جدی تغییرش میدم مسئله بیرون رفتن بعد از ظهر و زمان تاریک شدن هوا هست. من خونوادم حتی نمیذاشتن روز هم تنها بیرون برم اما من انقلاب درونی علیه این موضوع به راه انداختم اما توی موضوع شب هنوز گیر دارن هنوز خودم گیر دارم هنوز ذهنم میترسه از شب از نا امنی از آدم های بد و من تا وقتی خودم و ذهنم و تغییر ندم بقیه هم تغییر نمیکنن. برای همین موضوع دارم بیرون رفتنامو بیشتر میکنم و عصر ها میرم بیرون تا به ترسم وارد بشم و هر بار پنج دیقه ده دیقه دیرتر میرم خونه تا ترسم بریزه تا تکاملم طی بشه.
استاد شما از جنس خود خدایین. با شما بودن و گوش دادن به حرفای شما همیشه آدم و به سمت ایمان حل میده. مثل الان که با قدرت ما رو تشویق به ورود به ترسامون مبکنید تا ایمانمون بیشتر بشه. استاد واقعا دوستون دارم و بشدت برای من قابل احترام و با ارزشید.
من تحسین میکنم شما رو که با اینکه آشنایی با قوانین نداشتین اما تغییر کردین و واقعا دل شیر و ذهن قَدَر میخواد. فکر کن از یه شرایط خیلی خوب بری جایی که شرایط اصلا خوب نیست و تو چقدر باید ذهنت و کنترل کنی تا خودت و سرزنش نکنی تا تردید نکنی به این قدمی که برداشتی.
❤️❤️❤️❤️شاد باشید.
ب نام خداوند وهاب و تواب
روز پنجم سفرنامه
سلام ب استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
این فایل استاد خیلی بی نظیر بود خیلی شاید همین 13 دقیقه رو بارها و بارها گوش کردم
چندوقتیه ک هر روز تو اداره ب خودم میگفتم ببین محمدرضا اگه بمونی تو این اداره ( اداره پست) نهایتش میخوای بشی مثل رئیس
وقتی باهاش صحبت میکنم میگه خودش کار میکنه همسرش کار میکنه بعد از ظهرا هم میره مسافر کشی بازم لنگه البته طبق گفته خودش
خیلی با خودم کلنجار رفته بودم
ک امروز روز 5 سفرنامه دیگه خداوند با زبون استاد گفت بابا تغییر کن اگه میخوای نشی مثل رئیست
با توکل بخدا خیلی ب ترسام غلبه کردم هر روز و هر دقیقه روی خودم کار میکنم
ی فکر منفی میاد سریع میگم مگه روزه نبودی پسر بس کن…
محکم و استوار خودمو مصلح کردم ب الله اکبر
استاد واقعا سپاسگزارم ازت ک باعث شدی قران بخونم باعث شدی تو هر لحظه از زندگیم ب این فکر کنم ک خدایا تنها تو را میپرسیم و از تو یاری میطلبیم ❤️
روز پنجم سفر
بله من سیلی زیادی خوردم تا به خودم آمدم خبر نداشتم با حس و حال بد دارم چه بلایی سر زندگی خودم می آورم
اصلا نیمدانستم خودم خالق زندگی خودم هستم و…
این ها را نمیدانستم و همچنان پر از خشم و غضب و ناراحتی بودم و همچنان گله مند از خداوند بودم
خدارو شکرمیکنم که به من قدرت فهم و شجاعت داد تا برخیزم و زندگیم را در دست بگیرم
خدارا شکر میکنم که قوی شدم
تغییر کردم و روی خودم و باورهایم کار کردم
خدارو شکر میکنم که بیشتر وقتم را صرف خودسازی میکنم
خدا را شکر میکنم که جزو یک درصد افراد دنیا هستم که در بدترین و بدترین و بدترین شرایط زندگی مسِولیت قبول کردم و بلند شدم تا بسازم
یادم هست پارسال این موقع تصمیم گرفتم فرار کنم اما یک حسی نمیگذاشت این کار را بکنم
با خودم گفتم چرا فرار کنم ؟
کجا بروم؟
مگر خدایی که اینجاست با خدایی که در یک کشور دیگر است فرق دارد؟
من میمانم و درستش میکنم
و ماندم و هینطور شد
گفتم من نمیروم
من از خدا میخواهم که مسیر را به من نشان دهد و داد
من ماندم و خدا کمکم کرد
الان هم اگر مهاجرت کنم قطعا بهترین اتفاق ها منتظرم است چون با حال بد نمیروم بلکه با حال خوب و با حس عشق میروم
نه با خشم
اول تغییر درونی را ایجاد کنید سپس تغییر بیرونی
تا درون درست نشود چیزی در بیرون درست نمیشود
تا باورها و حس لیاقت درست نشود چیزی در بیرون درست نمیشود
تلاش بیرونی بدون حس لیاقت و باور و اطمینان هیییچ فایده ای ندارد فقط انرژی و وقت ما را میگیرد ……..
موفق باشید
از درون هجرت کنید
به سمت لیاقت ها
به سمت باورهای درست
به سمت ثروت
وقتی چیزی را دریافت میکنیدی سریع بگویید من لایق آن هستم و حتی بیشتر ار آن
وقتی در رابطه عشق میگیرید بگویید من لایقم و بیشتر از آن
فوکوس را برنکات مثبت بگذارید و تا میتوانید غیرت به خرج دهید در این راه
روی خدا را سفید کنیم با دریافت بهترین ها و بیشترین هاااااا
(خدا رفیق همیشگی منه قوربونش برمممممم)
ای دهنده بی منت
ای حمایتگر بی منت
ای همیشه حاضر
ای سهل کننده سختی ها
ای یاور نازکش
ای که ناز مرا میخری
ناز مرا میکشی
من به فدایت ای همیشگی
ای دیرینه
ای همیشه بوده و هست و خواهد بود
ای پناه
ای عزیز
ای دوست ……………………
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیز واقعا این سوال که برای هر کار مهمی از خودمون بپرسیم خیلی کمک کننده و مهمه که ده سال دیگه قراره چیکار کنی و با این روند و این کار به کجا برسی، و با این روش می تونیم اهرم رنج و لذت بنویسیم و خیلی راحتر کارهامون رو شروع و هدف هامون رو استارت بزنیم!
بنام خداوند جان و خرد، که از این اندیشه برنگذرد❤️
سلام با استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی و عالی 😘
سلام بر دوستان عزیزم که در این مسیر همراه هم هستیم 😊
ما باید هر روز از خودمون سوال کنیم که چطور بهتر از دیروز باشیم چه کاری رو باید انجام بدهیم و چه تغییری در خودمون ایجاد کنیم.
ما باید در هر کاری هر روز بهتر باشیم و هر روز رشد و پیشرفت کنیم
با تغییر باور هامون با تغییر رفتار هامون با نشانه های که از طریق خداوند به ما میشه و بهمون الهام میشه گوش کنیم و بهشون عمل کنیم
تا بتوانم رشد کنیم.
خداوند از طرق نشانه ها به ما حرف میزنه و راه رو بهمون نشون میده تا بتوانیم اون راه رو درست انجام بدیم.
حالا اون تغییراتی که باید در زندگیم ایجاد کنم تا هر روز بهتر و عالی تر بشم تو کار خودم 😊
💚 اولین کار اینه که باید جای اهرم رنج و لذت درمورد کار رو در ذهنم در جای درستش قرار بدم تا اون باور ها و ترس ها و نگرانی ها از بین برن و من با اشتیاق برم سمت علاقم و کارمو درست کنم و بهتر کنم هر روز .
💚 دومین کار اینه که باید به سلامتیم اهمیت بیشتری بدم با این که اصلا مریض نمیشم و دکتر نمیرم ولی یک تغییری باید ایجاد کنم که هر روز پر انرژی تر و سرحال تر باشم از قبل.
💚 سوم این که باید هر روز روی خودم کار کنم برنامه بچینم برای خودم تا اون کارو حتما انجام بدم و با برنامه برم جلو تا بتونم یک منظمی به کارام بدم و آرامش بیشتری داشته باشم و خیالم راحت باشه
توی این چند وقت که من روی خودم کار کردم خیلی نسبت به قبل تغییر کردم و بیشتر عاشق خودم شدم بیشتر به خودم اهمیت میدم به زیبایم و این که خدا رو بیشتر احساس میکنم در کنارم این که همیشه با من هست
و این که خیلی به آرامش رسیدم و خیالم بابت همه چی راحت هست چون میدونم که خدا با من هست و همه کارا رو برام انجام میده به راحتی 😊😍
دوستون دارم ❤️
بنام خدای مهربان و بخشنده سلام و درود به دوستان و استاد عزیزم
واقعا وقتی دلت مکان صداقت راستی و نجواهای الهی میشه و به الهام هایی که در طول روز به قلبمون میشه اعتماد کنیم این یعنی راه ما درسته .ما انسانیم و از عالم غیب خبر نداریم و کاملا طبیعیه که به نشانه هایی از طرف پروردگارمون احتیاج داریم پس با نشانه های که میبینیم میتونیم هدایت بشیم به سمت جلو و راه ما باز تر و بازتر بشه.دقیقا از زمانی که ازدواج کردم سعی کردم یه سری از عادتهارو کنار بذارم و تمرکز کنم روی زندگی قشنگی که قراره با همسرم بسازم یه سری از عادتها ممکنه آدما رو از پیشرفتشون باز داره یا مانع حرکت به سمت جلو میشه یه سری نشونه ها اومد که تونستم جهان رو جور دیگه ای ببینم که بالا و پایین رو تجربه کردم اذیت شدم اولش چون قانون رو درست درک نکرده بودم .اما وقتی نشونه هارو میبینی علی رغم تمام مقاومتهات اعتماد کن به صدایی که باهات حرف میزنه و با صداش آرامش رو به قلبت میاره.چندسال پیش توی فروشگاه بودم ما فروش تلفنی یا غیر حضوری هم داریم .تلفن زنگ خورد گوشی رو برداشتم یه مشتری بود گفت یه تعداد کالا میخاد که قیمتهای بالایی داشتن شماره کارت دادم و قرار شد براش پیک کنم خلاصه مبلغ رو چک کردم دیدم درسته ولی ته دلم همش یه چیزی میگفت یه جای کار میلنگه اما نمیدونستم کجاست ولی فروختم کالا رو و ارسال کردم .
چندروز بعد یه پیام از طرف بانک اومدکه حساب مسدود شده رفتم پیگیری کردم فهمیدم اون مشتری کلاهبردار بوده و از حساب یه بنده خدایی برداشت غیر مجاز کرده این کالا رو از من خریده و اون پول اومده به حساب من.حساب منم مسدود کردن .به همین راحتی وقتی اون صدا گفت یه جای کار این مشتری میلنگه بازم کالارو فروختم اعتماد نکردم و الان بعداز ۴ سال هموز درگیر اون مبلغ هستیم الان دیگه اون مبلغ ناچیزه ولی میخام بگم اگر اعتماد کرده بودم چقدر جلوتر بودم و وقتم صرف دادگاه نمیشد.خلاصه اینکه به صدای درونی تون گوش کنید که اومده که شمارو هدایت کنه👌
خیلی دوستتون دارم امیدوارم در پناه خدا باشید👌
به نام الله
روز پنجم سفرنامه💛
سلام همه
در مورد این فایل خب باید بگم متاسفانه من اونقدر باهوش نبودم که وقتی شرایط خوب بود تغییر کنم.در واقع اصلا هیچی نمیدونستم و انقدر سرم رو کردم زیر برف و انقدر گذاشتم شرایط بد بشه که واقعا الان چاره ای ندارم جز تغییر.اما خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم ک با این اگاهی های ناب اشنا شدم وگرنه انقدر ادامه میدادم که له بشم…الانم میتونم نتایج بزرگی رو خلق کنم الانم کلی عوض شدم کلی بهتر شدم و نتایج کوچولوم رو هم میبینم و سپاس گزار الله هستم .من همیشه بهترین هارو خواستم تو زندگیم و همیشههه ارزو های بزرگ داشتم اما اینکه کار انقدر خراب شد بخاطر این بود ک باور نداشتم خودم بتونم خلق کنم ایندم رو و منتظر بودم کسی از بیرون بیاد و من رو به رویاهام برسونه… اما از خداسپاس گزارم که هدایتم کرد…خدایا شکرت خدایا شکرت
از استاد عزیزم و مریم جان خیلی ممنونم❤