تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 94

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الناز محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1234 روز

    به نام پرودگار نازنینم

    سلام و عرض ادب دارم خدمت فوق العاده ترین استاد دنیا و مریم بانوی گل

    و همه خونواده عزیزم

    خدا رو شکر که در این جمع صمیمی هستم

    امروز ۱۴٠۱/۷/۱٠

    پنجمین روز از سفرنامه ست

    پنجمین روز از تحولات عظیم در زندگیم من صد در صد مطمئن هستم که با پیش بردن این سفر زیبا و پر محتوا دچار دگرگونی های زیادی در زندگیم میشم و از الان دارم نشونه هاشو میبینم

    خدایا شکرت

    خب موضوع این فایل زیبا در مورد تغییر بود تغییری که باید در مسیرش قدم برداریم تا به موفقیت و پیشرفت برسیم میخام از خودم بگم

    این فایل رو چند ماه پیش گوش کرده بودم ولی دریافت های الانم زمین تا آسمان با اون موقع فرق میکنه

    وقتی این سری گوش کردم و یه نگاهی به گذشته ی خودم انداختم فهمیدم که من دقیقا یک سال پیش بدون فهمیدن قانون به فکر تغییر انچنانی بودم که این خواستنم باعث شده الان در این مسیر الهی قرار بگیرم

    دقیقا یک سال پیش بود که من معتاد خوندنه رمان بودم آهنگ های جور وا جور گوش میکردم تو فضای مجازی از اینستا بگیر تا تلگرام و روبیکا هزار جور برنامه مختلف میگشتم و حالم بد بود و همه رو مقصر این حال و احوالم میدونستم الا خودم

    و همش تو در و دیوار بودم تا اینکه خسته شدم و نشستم فکر کردم با خودم حرف زدم گفتم تا کی میخای این اوضاع رو ادامه بدی آینده این روندت هیچ سودی برات نداره

    سر درگم بودم و فقط دعام به درگاه خدا همین بود که خدایا خودت منو به راه راست هدایت کن

    قربون خدا برم که هدایتم کرد من از وقتی یادم میاد عاشق روانشناسی بودم و دوس داشتم در موردش اطلاعات کسب کنم

    به طور اتفاقی با یه مؤسسه یی که نزدیک خونه مون بودآشنا شدم ابتدا از کلاس آموزش خیاطیش شروع کردم و اولین قدمم رو برداشتم رفتم ثبت نام کردم و تولین روز رفتم خیلییییییی استرس داشتم 😂نمیتونم توصیفش کنم ولی کم کم راه افتادم تا جایی که الان از طریقش کسب در امد هم میکنم

    و یه روز دیگه فهمیدم که این موسسه یه کتاب خونه هم داره رفتم برا اون هم ثبت نام کردم و شروع شد

    تمومشو که نه ولی پنجاه درصد کتاب های روان شناسی شو خوندم و نتیجه اش شد علاقه بیشترم به این موضوعات، در مورد ذهن و عملکردش تا جایی اطلاعات کسب کردم، اینستا حذف شد، آهنگ های غمگین حذف شد، تو تلگرام کانال های بی مورد حذف شد، و جاش عضو کانال های شدم که همشون در مورد خدا و چاکرا و مراقبه و اینا بود حالم خوب شد

    تماما تغییر نکردم ولی تا چهل پنجاه درصد راه رو اومدم و الان میفهمم که همه ی اینا تکامل من بوده برای اینکه بیام برسم به سایت شگفت انگیز عباس منش😍😍

    یک سال گذشت و من با شما آشنا شدم و خدامو هزاران مرتبه شکر میکنم بابت این موضوع

    شما و سایت تون باعث شدین من به مرز صد در صد تغییراتم برسم هر چند بعضی اوقات پام میلغزه یا بهتره بگم هنوز تغییر انچنانی نکردم ولی راضیم که به این حد از تغییر!!

    حداقل مثل گذشته ام نیستم ولییی ولییییی من شخصیتمو بهتر از این هم میکنم هزاران پله بهتر از الانم فقط باید روی خودم افکارم باورهام کار کنم به موقع تغییر کنم و جسارت به خرج بدم به خدا ایمان داشته باشم

    خیلی خیلی سپاسگزار خداوندم که استادی مثل شما دارم و از مریم عزیزم هم متشکرم که این سفرنامه رو ترتیب دادن منی که تو کامنت نوشتن مشکل داشتم الان پنج روزه به طور مرتب برای فایل های این سفرنامه زیبا یه کامنت میزارم

    خیلی دوستتون دارم

    در پناه الله مهربان باشید تا رد پای بعدیم بدرود💗💗💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محبوبه مهدوی گفته:
    مدت عضویت: 1036 روز

    خدای خوبم رو شاکرم که دستمو گرفت

    استاد خوبم ممنونم ازتون

    طبق صحبت خانم شایسته که گفتن حتما بنویسید که چه تغییراتی دوست دارید و لازمه انجام بدید

    من و همسرم خیلی خیلی عاشقانه با هم ازدواج کردیم و خداروشکر رابطه خوبی با هم داریم ولی من میخوام این رابطه به لطف خدای بزرگم رویایی رویایی باشه و نیاز به تغییر داره و من اینو خداروشکر به موقع متوجه شدم

    درمورد شغلم من کارشناسی ارشد فیزیک خوندم که خودش ماجراها داره ولی در آژانس هواپیمایی شاغل بودم که جز اعصاب خردی و ساعات کار زیاد واقعا هیچ علاقه ای نداشتم که وقتی نشونه هایی برای تغییر دیدم که روابطم با همسرم و فرزندم داره تحت تاثیر قرار میگیره به لطف خدا استعفا دادم والان تمرکزم روی کار دیگه ای گذاشتم که واقعا عاشق اینکارم و بزودی انشالله نتایجش رو میبینم

    در زمینه ارتباطم با خدای بزرگم که نگم براتون بازهم متوجه شدم که رابطه داره به قهقرا میره که لطف خدا شامل حالم شد و خدای خوبم را صدا کردم و قربونش بشم سریع جوابمو داد

    ممنونم ازتون استاد خوبم و خانم شایسته عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1797 روز

    پنجمین روز از سفرنامه

    مثل همیشه یک فایل عالی و پر از نکته

    تغییر کن قبل از اینکه زیر چرخ دنده های جهان له بشی

    چقدر خوبه قبل از اینکه مجبور بشی تغییر کنی خودت رو همیشه توی چالش بزاری و هر روز به دنبال بهتر شدن باشی

    چون تغییر جسارت میخواد شهامت میخواد ایمان میخواد و مسلما کسی که همچین ایمانی داره لایق رشد و پیشرفت و نتایج بزرگه

    کمتر کسی هست که همچین ایمانی برای حرکت داشته باشه

    این تغییر و حرکت میتونه تغییر توی روابط باشه با فرزندت با همسرت با انسانهای اطرافت

    تغییر میتونه در مورد سبک زندگیت باشه

    و این فایل دوباره به من یاد آوری کرد که هر روز به دنبال بهتر شدن باشم هر روز کمی صبور تر کمی مهربان‌تر کمی پر تلاشتر کمی خوش بین تر کمی شجاع تر کمی با ایمان تر

    تغییر یک شبه اتفاق نمیفته با قدم های کوچیک اما متوالی باید شروع کنیم

    ممنون استاد عشق و مریم جانم❤️🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیر علی گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان

    سلام به خانواده دوست داشتنی عباسمنش،استاد من یک سالی هست که تصمیم گرفتم شغلم رو تغییر بدم چون برای دریافت درآمد حاصل از کارم می بایست وی پی ان میداشتم و این مساله با اینکه درآمدم خوب بود ولی اذیتم میکرد، روز گذشته تصمیم جدی گرفتم این جسارت رو داشته باشم و که این کار رو بذارم کنار بصورت کامل و زمانی دوباره این کار رو که دوسش دارم انجام بدم که تو کشوری باشم که بتونم بدون نیاز به وی پی ان درآمدم رو دریافت کنم و بعد اومدم تو سایت که روز پنجم سفرم رو شروع کنم که به این فایل برخوردم که تغییر شخصیت جسارت میخواد انگار دقیقا خدا داره با من حرف میزنه و میگه تصمیمی که گرفتی درسته، بی نهایت سپاسگزارم از خداوندم که من رو هر لحظه هدایت میکنه و بی نهایت سپاسگزارم از شما که این محیط دوستداشتنی رو برای ما فراهم کردید سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    زینب طاهری گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    خدایا شکرت ک منو در موقعیت و شرایط جدید قرار دادی.

    تحربه من از عدم تغییر از دست دادنه رابطم با بهترین دوستم بود،شاید اگ تغییر میکردم رابطمون بهتر از قبل ادامه پیدا میکرد،شاید هم باید اونو رها میکردم تابه موقعیت ها و شرایط جدید وارد بشم،شاید دیگه چیزی برای اموختن بهم دیگ نداشتیم و روحه ما دنبال روح های بزرگتری میگرده،خداروشکر میکنم بخاطر شنیدن این فایل،بخاطر یاداوری های هرروز،و تشکر میکنم از استاد بخاطر بیان کردن این اگاهی ها به راحتترین و صریح ترین شکل ممکن.

    مطمئنم هرروز بهتر از دیروزم میشم با کمک خدای عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    معصومه سلمانی پور گفته:
    مدت عضویت: 1044 روز

    سلام به خدای مهربونم که اینقد قشنگ و زیبا راهنمایی میکنه😀

    از دیشب ذهنم مشغول بود دقیقا همین موضوعی که روز پنجم روزشمارم بهش هدایت شدم

    عاشقتم خداااااااااا

    چقد خوب بنده تو میشناسی و چقد عالی هدایتش میکنی☺

    با این تغییر دادن شخصیت من سالهاس با خودم مسئله دارم چون هربار و هربار و هربار ازش لطمه میخورم و درس نمیگیرم تو همه زمینه های زندگیم

    از پول ساختن از روابطم با همسر و پسرم و خوووودم

    میدونم یجای کارم میلنگه ولی دنبالشو نمیگرفتم

    دیشب همسرم ی حرف قشنگ زدن گفتن ببین هربار که مسئله ای که پیش میاد چه اتفاقاتی و چه کارایی میکنی که اوضاع بهم میریزه و منو به فکر برد و امروزم که هدایت شدم به این فایل

    من نمیخاستم از دایره امنم بیام بیرون و براش کاری کنم میخاستم بقیه و جهان به ساز من کوک شه و اگه وفق مرادم نباشه کلا اخلاقو رفتارم تغییر میکنه

    باید بشینم رفتارای نادرستمو دربیارم بیشتر بیشتر فکر کنم رو اعمالم باید کم کم تغییرکنم و مداوم .

    تغییر شخصیت واقعا جسارت میخاد برای منی که اهل تغییر نیستم و تا ضربه و تلنگر نخورم رها نمیکنم

    دوست دارم 10 سال دیگم

    خدامو با تموم وجود بشناسم و درک کنم

    عاشقانه عشق بورزم و اگر دوستشون دارم عمیق و بی ریا باشه (خودم همسرم پسرم و همه هستی )

    و از هر لحاظ در بهترین حالت باشم(خود شناسی سلامتی عشق ایمان ثروت سعادت

    زندگی کسب و کار و… )

    خدایا شکرت که هدایت شدم به سمت این فایل عالی

    خدایاشکرت که افرادی رو قرار دادی در مسیرم (مثل خانم شایسته که اول کار خیلی حسودی میکردم 😆بهشون که اینقد عالین تو همه زمینه های زندگیشون و الان تحسینشون میکنم و دوستشون دارم😀)که ازشون درس بگیرم و زندگیمو اونجور که میخام بسازم و مشتاقم که هر چه زودتر تو همه زمینه های زندگیم موفق بشم و لذت ببرم

    خدایا شکرت که لذت میبرم از تغییرات هرچند کوچیکم و بهتر شدنم و رشد کردنم

    🌷خدایا شکرت شکرت شکرت🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    اسد گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    ۱.چه جنبه هایی از زندگیت الان نیاز به تغییر دارد؟

    وابستگی به محیط امن و آرام خانه و خانواده بزرگترین پاشنه آشیل و سد حرکتی برای استقلال و آزادی مکانی و روحی برای بزرگ شدن ظرف وجودم بوده و این در جای خود موندن منو از ریسک کردن و جسارت و شهامت در تصمیم گیری های اساسی و مهم در مسائل باز داشته بود و همچنان هم بازداشته و محتاج تائیدیه گرفتن و حمایت دیگران کرده.

    همین امر توی روابط به شکل آدمها و الگوهای تکراری و انتخابهای محدود و از سر ترس که اونم هرگز پایدار نبوده که ناآگاهانه علت این بی ایمانی و محتاج بودن به انتخاب کردن دیگران برام همیشه با غرور اشتباه میگرفتم و تکون نمیخوردم تا مدتهای زیاد

    این شرک همیشه منو منتظر دیگران برای پیدا کردن تکه های پازلم در کار روابط و زندگیم نگه میداشت

    پس در حال حاضر،برای من هیچ چیز مثل اشتیاق استقلال و محیط جدید برای تمرکز روی خودم و پا گذاشتن روی این ترسم مهم تر نیست تا بتونم یه برنامه ریزی مجدد روی ذهنم بکنم بدون قضاوت و شرم از دیر شدن،مقایسه با دیگران هم رده ام و نگرانی از بالا رفتن سن و نجواهای کمبود وقت و فرصت ها..

    ۲.چگونه و با ایجاد چه تغییری در باورها و نگرشت میتونی زندگی بهتری برای خودت بسازی؟

    اولین و منطقی ترین باور که به عینه میشه به تغییرش امیدوار بود،دیدن دوستان و همراهان و هم سن و سالهای خودمه که از دوره نوجوانی و دانشگاه در کنارشون بودم و دیدم که با جسارت و با داشتن شغلی معمولی و کارمندی مثل همون روزهای من،پا در دل مسیر ناشناخته استقلال و ازدواج گذاشتند و با موندن در مسیر پیشرفت،اتفاقات جدیدتر ،شغل بهتر و همراهی دیگران رو در امور دیدن که کارها براشون بهتر و راحت تر پیش میرفت ولی من باز هم عامل این موفقیت ها و دیدن میوه هاشونو ،شانس و پارتی و اتفاق گذرا میدیدم و اصل رو نفهمیدم که تغییر شخصیت،جسارت میخواد و بس.!!

    و نتیجه این شرک و دخیل دونستن عوامل بیرونی چیه؟عدم تحسین و ناسپاسی حس بد و حسرت دور شدن از مسیر حتی قبلی خودم میبود

    پس مهمترین باور درین زمینه برای من اینه اگه بقیه تونستن به این درجه از خوشبختی و رفاه برسن منم میتونم به شرط تمرکز روی یه موضوع و تا انتها رفتن مسیر و نتیجه رو لمس کردن با حس خوب

    ۳.الان چه ایده ای برای برداشتن اولین قدم داری؟

    دیدن نشانه ها و توجهم به نعمت هایی که خداوند بهم داده بود ولی چشمام درست نمیدیدشون و بواسطه تمرین نوشتن و ستاره قطبی کم کم داره معجزات وارد زندگیم بصورت دلخواه و آگاهانه میشه؛باعث شده آرامشم کمی از روزهای قبلم بیشتر بشه تا بتونم فکر کنم و ایمان بیارم که اولین تغییر برای من رفتن به مکانی جدید و استقلال از دایره امن خانه پدری در حال حاضره تا بتونم یکی از خواسته هامو به لطف خدا عملی کنم و به واسطه دیدن نشانه های واضح مثل پیدا شدن مکان مناسب و عالی برای دفتر و زندگی با قیمتی که ظرف وجودی فعلیم توانایی هضم و درک و پرداختشو بدون دردسر داره اونم با تمام لوازم و امکاناتی که مد نظرم بوده؛همراستا با خواسته هام بشم چون ایمان بدون عمل رو دیدم چه نتیجه ای و چه سکونی داشته پس کارم الان آسونتره با اهرم رنج و لذت در خصوص این زمینه.

    دوست دارم بعد از اتمام این مورد و به لطف همین سوالهای عالی که منو به فکر و شناخت از خودم وادار میکنه برای قدم های بعدی هم با این فرمول عالی ،تغییرات شخصیتی ام رو یکی پس از دیگری به نتیجه عملی برسونم

    ممنونم از شما عزیزان عباسمنشی و یاران بامعرفتمون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    محمد زلفی گفته:
    مدت عضویت: 2793 روز

    امروز باید بنویسم چه جنبه های از زندگی ام باید تغییر کند :

    + جسمم در سطح خوبی از سلامتی است ولی یک سری از باورها که برای عموم بدیهی شده برایم قابل قبول نیست در حالی که در من هم رخ می دهد باید بتوانم تغییر دهم احتمالا همین تغییرات یک زمینه جدیدی باز می کند که خود عامل ورود پادشها به زندگیم باشد

    + در زمینه یادگیری و شغلی به بسیاری از رشته ها علاقه دارم همین باعث پراکندگی ام شده باید یکی را بعنوان رشته اصلی انتخاب کنم و آنقدر تمرکز کنم و ادامه دهم تا متخصص آن حوزه شوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2724 روز

    به نام ربم فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمانها و زمین در دستان اوست.

    دررود به استاد عزیزم و مریم جانه شایسته ی عشق و همه هم پاره های من درین مسیر الهی.

    استاد عزیزم مریم جانه شایسته گفتند که برای این قدم بنویسیم که چه کارهایی رو میخواهیم انجام بدیم و لازمه که انجامشون بدیم برای روند رو به رشد و تکاملیه زندگیمون.

    بله میخوام بگم با شنیدن این فایل که مثه الماس میدرخشه از آگاهی های نااب لازم دونستم در واقع برای خودم اینارو بگم که هم به یاد بیارم و هم بعدا بدونم از کجا شرووع کردم.

    استاد شاید حداقل 5 بار این فایلو گوش کردم اصلا اشک از چشمانم جاری شد به این خاطر که چقدر خدا منو دوست داره که برای هدایتم منو درین مسیر الهی قرار داده خدایا هزاران بار شکرت.استاد جان من از طریق فایل های دیگه به این اصلی که گفتید هدایت شده بودم در 4 سال پیش تقریبا اما هرآنچه خدا بهم واضح مسیر رو میگفت من عمل نکردم.اون زمان با فایلی که در مورد پونزی میگفتید این آگاهی هارو دریافت کردم که فقط روی خدا حساب باز کنم و این حس یعنی حمایت بی قید و شرط خدا وقتی که بهش تکیه میکنیم و به الهاماتش گوش میکنیم تماما وجود منو فرا گرفته بود منتها یه جاهایی باورهای اشتباهی داشتم در مورد وابستگی به غیر و همین یک باور بخاطر اینکه بسیار ضعیف بود یعنی منفی بود در واقع منجر شد من این حس قوی رو نادیده بگیرم با اینکه تماما فریاد میزد نگین مسیرت اشتباهه.من برای اینکه به فردی ثابت کنم بخاطر اصرارها و دورنمای فوق العاده قشنگ از تصمیمی که میگیریم وکالت فروش زمینمو بهش دادم و این شد یک دلیل محکم برای ادامه پیدا کردن مسیر اشتباهی که بیرون اومدن ازش بسیااار سخت شده بود و شد عاملی که اون شخص بتونه به زور منو نگه داره.

    وقتی فکر میکنم میبینم خدا فریاد میکشید نگیین نکن من از طریق سید حسین عباسمنش بهت گفتم که تو باید باور کنی خوودت میتونی سرمایتو چندین برابر کنی خودت میتونی پول بسازی فقط باور کن و عمل کن.خدا فریاد میکشید نگین جانم من و تو باید رابطمون عالی تر بشه تو برای آرامش نیازی به رابطه با هیچ کس و تلاش برای استحکامش نداری و فقط باید روی خودت کار کنی تا با رشد فرکانست روابط و انسان های بهتری رو ملاقات کنی و از بودنشون لذت ببری و رشد کنی.خدا خیلی باهاممم حرف میزد امااا من از زندگی و تلاش خسته شده بودم و خودمو رهاااا کردم و این رها کردن و ادامه ندادن و قدرت رو به غیر خدا دادن نتیجه ای جز این برای من نداااشت که الان سه سال هستش که از طریق قانون به دنبال زمینم هستم و اما نکته خوبش اینجاست که من تونستم باز به آغوش گرم خدا برگردم و خودم رو از مدار اشتباه سیکل روابط اشتباه بیرون بیارم و دلمو قرص کردم و گفتم خدایا دیگه اشتباه سابق رو نمیکنم و من میخوام و تو بیشتر از من میخوای و من انقد پول میسازم که ملک و زمین های هزاران برابر با ارزش تر ازین زمینم میسازم اما اجازه نمیدم دیگه هرجا بهم الهام کردی مسیر درست رو بهش پشت کنم و ارزش خودم رو درک میکنم که من با ارزشترین دارایی خودم هستم و تا زمانی که خودم و روح پهناور و نورانی من سیقلی و پاک باشه و براحتی الهامات خدارو دریافت کنه در هر لحظه و عمل کنه دیگهه هیییچ چیز ارزش خاصی نداره.

    استاد جاانم من زندگیمو بازم نجات دادم و مسیرم رو از نشتی های انرژی پاک کردم و به لطف ربم بعد ازین تصمیم و عمل کردن به الهاماتم سیر رشد و تکاملم سریع شد و خدارو هزاران بار سپاس با این هدایت های لحظه به لحظه و همیشگیش.

    درمورد تمرین این قسمت از روزشمار تحول زندگی من همونجور که خانم شایسته عزیز گفتن که بنویسیم چه کارهایی رو باید انجام بدیم و الان ضرور ی ترینه من الویتم مسیله سلامتی جسمی و روحی و افزایش سطح انرژی بدنم با تغییر شیوه غذاییم بود و همینطور یادگیری زبان ترکی بود برای رسیدن به شغلی که دوسش داشتم یعنی تورلیدری که نشانه هایی مثل همین شغل تورلیدری که در ایران دچار محدودیت بود باعث شد من تصمیمم برای مهاجرت به کشور زیبای ترکیه و شهر استانبول قویتر بشه تا بتونم اینجا بدون محدودیت به این هدفم برسم اما وقتی اومدم این تمایل در من کمرنگ تر شد و حسم میگفت که این سلسله نشانه ها برای این بوده من به درجات دیگری برسم و اهداف بزرگتری در من شکل بگیره خصوصا بعد از دیدن این فایل که شما گفتید ده سال آینده خودت رو ببین و این باعث شد من بشینم و با خودم فکر کنم که چرا من استعداد اصلی و اولیه و چیزی که به وضوح از کودکی همه هم بهش پی میبردن رو فراموش کردم و واجب نمیدونم بر خودم با این همه مسیرهای واضح که میتونم ازشون پول بسازم و از استعدادم و ترکیب سایر توانایی هام حسابی پول بسازم و باااید خوودم پول بسااازم و این باور رو در خودم پولادین بسازم که ارزش من از انتخاب شدنم توسط انسان های ثروتمند و ثروت ساز نیست بلکه من خووودم با اینکه زنم اما میتونم مثل خانم شایسته عزیز هم به زندگی زناشوییم برسم و هم پول بسازم و هم جهان رو جای بهتری برای زندگی بکنم و همییینطور قدرت مانور خودم رو در زمینه خرج کردن و هزینه کردن و داشتن الویت هام افزایش بدم.چون درآمد خودمه و یه حسی در من قلیان میکنه که نگین تا الان تمرکزت رو رشد شخصیتت بود و هیچ وقت اصلا به این فایلای ثروت ساز به این عمق هدایت نشده بودی چون خودت از اعماق وجودت اینو نخواسته بودی و حالا که خواستیش این هدایت های روشن رب یکتا رو با جانه دل بپذیر و قدم بردار و ایمان داشته باش که بهترین ها و بی نظیرترین ها در انتظارته.خصوصاااا که به لطف گوش دادن به هدایت های ربت الان شرایطی رو با باورهای قبلیت ساختی که فوق العاده هست برای برداشتن قدم های بعدیت در یک بستر بی نظیر و پر از آرامش و قطعا یک نقطه عطف بی نظیر هست برای من.خانم شایسته قدم بعدیم اینه دست از لجاجت بردارم و برم بازم استعداد ریاضی و محاسبات و هوش عاطفیم و درک انسان هارو بارورتر کنم و ازش پول بسازم تا با جنبه های جدید زیبای خودمم مواجه بشم و چی لذت بخش تر از کار کردن روی خود ارزشمندمون.

    خدایا هزاران بااار سپاااسگذارتم و هزاران بااار ممنونتم بخاطر این هدایت های نابت و این نظم بی نظیر و قوانین بی برو برگشتت.

    در پناه رب کسی که قدرت آسمانها و زمین در دستان اوست و برای تو مادر میشود پدر میشود ثروت میشود رفاه میشود حال خوب میشود روابط بی نظیر میشود به شرط پاکی دل و عمل به الهامت روشنش باااشید.

    دوستون دارم مااااچ به کفتااتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    فاطمه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1203 روز

    سلام ب استاد عزیزم و مریم شایسته دوست داشتنی.

    تو باید برای تغییر، از محدوه امنت خارج بشی. تو این حالت مغزت تلاشش رو میکنه ک تو رو منصرف کنه و تو رو از این مسیر جدید خارج کنه. بخاطرِ همینه ک اول راه سخته و بعدش کم کم آسون میشه.

    من قبل از اینکه با استاد آشنا بشم، جزو گروه سوم بودم و اگر آشنا نمی‌شدم، همچنان همین راه رو میرفتم. و الان ک ب خودم نگاه میکنم توی گروه اول قرار گرفتم تقریبا، ولی هنوز جای کار دارم. چون هنوز اتفاقاتی میفته ک تا چک و لگد رو نخوردم یاد نمیگیرم.

    من دنبال ی شغل بودم ک هرکی میشنوه بگه واووو چ هنری کرده ک این شغل رو داره

    و … یعنی میخواستم ک بقیه بهم توجه کنن، حتی اگر زجر بکشم توی اون کار. (اصلا باورم این بود ک آدم تا زمانی ک خستگی رو احساس نکرده یعنی کاری نکرده)، بخاطر همین دنبال شغل ها و کارهای سخت میگشتم.

    من حتی کارهای عادی ک میخواستم انجام بدم هم از سخت‌ترین روشی ک میشد انجامش بدی، انجام می‌دادم.

    از وقتی ک فایلها رو گوش کردم و کامنت ها رو خوندم، ی تردیدی تو دلم افتاد(البته قبلا من این تردید رو داشتم ولی بهش زیاد بها نداده بودم) . چون کسی ک عاشق کاری باشه، ن گرسنه میشه ن تشنه و ن خسته، و حالا دوباره برگشته بود.

    رفتم توی طبیعت، راه رفتم و خیلی با خودم و خدای خودم حرف زدم و تحقیق کردم، البته چند روز، (اینکار هم هدایتی از طرف خدا بود)، خودم رو بهتر شناختم و شغلی ک قبلا دوس داشتم ولی چون فکر میکردم مسخره است، رو انتخاب کردم. چون دیگه توی مرحله ای قرار گرفته بودم ک نظر دیگران برام مهم نبود، فقط راحتی خودم مدنظرم بود.

    تحقیق هم قبلا کرده بودم درباره اون شغل قبلی ولی انگار مغزم نمی‌خواست قبول کنه ک این بدرد من نمیخوره. چون من وقتی توی شرایط اون شغل قرار میگرفتم، هرجور میشد ازش فرار میکردم، فیلم های در اون مورد رو ک میدیدم حالم بد میشد، ولی انگار مغزم ب بودنش عادت کرده بود.

    و دوباره ک تحقیق کردم درمورد هر دو شغل بدون هیچ ذهنیت قبلی، بالاخره تونستم مغزم رو قانع کنم و راه خودم رو پیدا کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: