تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 97
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-24.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-11-23 13:10:002022-12-29 00:46:49تغییر شخصیت، جسارت می خواهدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سفرنامه روز پنجم:
ابن روزا که روز شمار تحولو شروع کردم ذهنم داره قدم به قدم برنامه ریزی میشه برای تغییر برای بهتر فکر کردن برای چسبیدن به اصل برای توجه نکردن به حواشی و این فایلا مثل تیکه های پازل کنار هم قرار میگیرن تا طرز فکرم، رفتارم و سبک زندگیم تغییر کنه و خداگونه و اصیل شه چیزی که من همیشه دنبالش بودم
این روزا واقعا نیاز به تغییرو توی وجودم احساس میکنم نشونشم احساسمه نشونه ش روابطم و شرایط مالی و کمبود آرامش تو وجودمه
ولی همیشه تغییر شرایط و دل کندن از وضعیت کنونی سخته چون همیشه این نجواها توی ذهنت زمزمه میشه که تغییر کردن سخته تو نمیتونی اگه شرایط از اینی که هست بدتر شه چی؟ تو پارتی نداری تو استعداد و مهارتشو نداری و تو رو چه به شرایط مالی و روابط خوب؟
که همش از کمبود عزت نفس و احساس لیاقته.پاشنه آشیل من که خودمو لایق شرایط بهتر نمیدونم همش احساس گناه دارم همش خودمو سرزنش میکنم کمالگرام و در کنارش اهمالکاریم میکنم ولی استاد یه جمله طلایی گفتن تو این فایل که واقعا منو ترسوند از توی این شرایط موندن. اینکه
” چرا نمیخواید تغییر کنید
این وضعیت داره شمارو آزار میده ولی هنوز تغییر نمیکنید
اگه خودتونو عوض نکنید ده سال دیگه اوضاع از اینم بدتر میشه”
این جملات واقعا برای من تلنگر بود تا زودتر قدم بزارم تو مسیر تغییر و امروز فردا نکنم شما از صفر شروع کردین و فقط به خدا توکل کردین و با ترساتون مشورت نکردین و پنیرتونو جا به جا کردین فقط قدم اولو برداشتین و بقیه شو سپردین به خدا. ولی به این معنی نبود که شما هیچ کاری انجام ندین شما به الهامات قلبیتون گوش دادین و فقط انجام دادین خدا هم هدایتتون کرد به شرایط بهتر.
همونطور که خودتون گفتین یه سری تجربه هاتون شکست آمیز بود و یه سری تجربه ها موفقیت آمیز ولی همشون شمارو بزرگ کرد
و الان شما کجا و اون دوستتون که اقدام به تغییر نکرده کجا؟ اصلا قابل مقایسه نیست.
و من میخوام مثل شما باشم الان هیچ ایده ای ندارم که باید چیکار کنم ولی وقتی شما تونستین منم میتونم
چون نمیخوام ده سال دیگه حسرت اینو بخورم چرا زودتر اقدام به تغییر نکردم
واقعا ازتون ممنونم استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان
خدایا شکرت برای آگاهی های جدید
به نام خداوندگار زیبایی ها
سلام میکنم به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
تبریک میگم به شما دو فرشته عزیز چقدر زیبا زندگی میکنید خدا خوب در و تخته رو با هم جور کرده
الان دارم با یه ترس عجیبی اما لذت بخش این کامنتو میزارم
من هفده سالمه از پانزده سالگی با استاد آشنا شدم از وقت آشناییم تا الان تغییرات زیادی کردم خیلی زیاد که نمیشه نام برد مثلاً یکیش اینه که یه مغازه دارم با اینکه الان محصل هستم و در مغازه نمیرم اما شاید ماهی بیست تا سی میلیون درآمد داشته باشم تقریباً سه برابر بابام با اینکه بابام بیست سال زیر زمین کار کرده و سخت تلاش کرده اما من به لطف استاد حتی در مغازه نمیرم اما پول میاد سمتم
با اینکه این درآمد برای یه نوجوان عالی اما هیچ پولی برای خودم نمیمونه همشو بابام خرج میکنه و همیشه میگه جیب منو تو ندارم که از این قضیه ناراحت نمیشم چون بابام همه جا رو من حساب میکنه و این خیلی حس خوبی به من میده
اما چند وقتیه همون حس هدایتگر درونم میگه این مغازه رو با تمام تجهیزاتش ببخش به بابات و به یه درآمد جدید فکر کن
وقتی روی کاغذ از خداوند (موتور،ماشین،درآمد عالی،و…)خواستم منو به این دوره هدایت کرد (روز شمار تحول زندگی من )
شاید بگین با اون درآمد چرا بصورت حرفه ای کار نمیکنی ولی باید بگم که از اون پولا شاید ماهی پانصد هزار تومان خرج میکنم
من وقتی به اینجا هدایت شدم که فهمیدم با پول دوست نیستم فهمیدم یه رابطه ای هست بین پول و دوری از خداوند بین پول و رفتن به جهندم بین پول و دوری از خانوادم خیلی خنده داره من عاشق تنهایی هستم با اینکه دوست و رفیق زیاد دارم ولی تنها میرم بیرون تنها میرم مسافرت تنها میرم کوه
اما وقتی به ثروتمند شدن فکر میکنم یه حس بیگانه میگه نکنه از خانوادت دور بشی یا ...
بزارین یکم از خصوصیات خوب خودم بگم
خیلی آرام هستم خیلی بیخیال خیلی خوش خنده خیلی شاد خیلی شجاع خیلی کنجکاو خیلی ماجرا جو خیلی عاشق تجربه های مختلف هستم به نکات مثبت خیلی توجه میکنم خیلی خیلی خیلی بزرگ بین هستم
تمرینات این دوره رو مو به مو انجام میدم
و کل روز به فکر شما هستم
به امید اینکه تو دورهمی بعدی کنارتون باشم
امیدوارم هرکجا که هستین زیبا باشید زیبایی ببینید و زیبا زندگی کنید.
سپاسگزارم بابت این عشق بی اندازه ای که پشت فایل هاست 🙂👍
با یاد و نام خدا ی مهربان
پنجمین روز سفرنامه
سلام استاد عزیزم و دوستان عزیزم
فایل رو گوش دادم عالی بود پر از آگاهی مثل همیشه
تغییراتی که باید در خودم به وجود بیاورم اول از نظر شخصیتی خودم هست دوست دارم اونی بشم که دوسش دارم عیده ال خودم و بعد در جنبه های دیگه تغیر کنم
با اینکه تقریبا شاید از نظر خیلی ها چیزهای خیلی مهمی نباشه ولی ذهنم برای انجامشون خیلی مقاومت داره ا هفته هست که روی یکی از رفتارهام برنامه ریزی کردم ۱ ماه براش در نظر گرفتم ۱۰ روز ازش گذشته حدودا از ۱۰ روز ۷ روزش رو خوب بودم و انشالا بهتر خواهم شد
آگاهی های من روز پنجم
تمرکز کنم روز زیبایی ها و هر روز فقط بگم میخوام امروز به زیبایی ها توجه کنم و اگاهانه زیبایی ها رو ببینم
هر روز کاری کنم که از دیروزم ی کم بهتر باشم حتی خیلی کم
از خداوند بخواهم هر لحظه من رو هدایت کنه
در پناه خدا باشید
خدایا شکرت که روز پنجم رو با سلامتی گذروندم
بنام خالق زیبایی
سلام برپیامبر زمانه
قدم 26
تغییرشخصیت جسارت میخواهد
نشانه هایی که باید تغییربکنم زیاد دیدیم
وخداروشکر دارم قدم به قدم حرکت میکنم
ویقینا نتایج فوق العاده ای خواهم گرفت
باوجود دوره 12قدم که 2قدمش را تهیه کردم ودوره روانشناسی 2
خداروشکر که تونستم در مدت زمان کم خونه بخرم وزمین ودرحال حاضر تصمیم دارم
که برای رشد خودم خریدوفروش زمین رو انجام بدم کار بسیارشیرینی هست برام
اما کاری که عاشقش هستم خواندن شعرهای انگیزشی هستِ
یقینا همینطور است وقتی تغییر نکنیم هر روز شرایط سختر میشه
باید نشانه ها را ببینیم وحرکت کنیم
حواست به نشونه ها باشیم
خداوند با نشانه ها باما صحبت میکند
تمرین قسمت 26:
1-یک برگه برداریم ونشونه ها رو بنویسم
ورفتارهای جدید رو بنویسیم و اجرا کنیم
خیلی خیلی ممنونم استادعزیزم
درود بر استاد بزرگوار و دوستان خوبم.
من و خواهرم حدود ۴ سال بود که شراکتی یه مغازه لباسفروشی داشتیم،با توجه به اینکه سابقه اون مغازه ۸ سال بود (خواهرم قبل از شراکت با من ۴ سال با شوهرش اونجا رو اداره میکرد)،مشتری خودمون و داشتیم،من وقتی شریک شدم اوضاع خوب بود و چون بدهی بار آورده بودند،تونستم بدهیها رو بدم و خرج خودمونم درمیآوردیم و ایده به ذهنم میرسید و اجرا میکردم و…تا اینکه ۴ سال گذشت و چند تا مسئله دیده میشد؛یکی اینکه خواهرم و شوهرش کاملا به بهانههایی از همکاری تو مدیریت کنار کشیده بودند و فقط سر ماه میاومدن نصف سود رو میبردن،یکی اینکه سرمایه در گردش برای خرید جنس نمیموند(چون اجازه سرمایهگذاری از سود و نمیدادن)،یکی اینکه همه مغازهدارا به این نتیجه رسیده بودن که اجاره مغازهها رو دو برابر کنن،یکی هم اینکه بنا به هر دلیلی،مشتری کم شده بود.یه روز نگاه کردم دیدم اینطوری پیش بره در آینده نزدیک ضرر میدیم،همون شد که جنسها رو حراج زدم و مغازه رو طی چند روز بعد تحویل دادم.همه بهم میگفتن اشتباه میکنی،اما خودم ایمان داشتم این بهترین کاره و من نشانههای ورشکستگی رو میدیدم.کمتر از یک سال بعد کرونا اومد و بازار بهم ریخت و من دیدم که اگر تو اون کار مونده بودم،باید با ضرر از بازار خارج میشدم.خداروشکر که هدایتم کرد💜
بنام الله هدایتگرم
روز پنج سفر نامه
این روزها به شدت احساس نیاز میکنم به تغییر کردن.
تغییر تو ساعات خوابم، تغییر تو باورهام در مورد کسب و کارم، تغییر تو شیوه ی خونه داریم .یه سری ایده ها دارم برای تغییر شیوه ی خونه داریم ولی برای بقیه جنبه ها نه.از خداوند میخوام که منو در این مسیر ثابت قدم کنه.این روزها متوجه خیلی از اشتباهتم شدم.نه اشتباهاتی که فیزیکی مرتکب شدم بلکه اشتباه توی برداشت من قوانین از حرفهای استاد.من خیلی چیزهارو اشتباه برداشت کردم و همین باعث شد که عقب گرد بزنم تو زندگیم.شکر خدای مهربان که متوجه شدم و دارم اصلاحشون میکنم.یکیش رسیدن به خودم و شیک و مرتب بودن خودمه یکی خونه داری و کلا امورات مربوط به خونه و خونه داری و آشپزیه.یعنی میخوام بگم من هنوززز تو همین مسائل ابتدایی گیر کردم و کلی جای کار دارم حالا مدارهای بالتر بماند به کنار.باز جای شکرش باقیه که قبل از اینکه جهان با پتک بیاد سراغم فهمیدم که باید تغییر کنم.
نکات فایل تغییر شخصیت جسارت میخواد
انسانها خیلی سخت تغییر میکنند ، شما جز کدوم گروه هستید.؟
_افرادی که قبل از اینکه اوضاع خراب بشه تغییر میکنند
_افرادی که وقتی اوضاع بشه تغییر میکنند
_افرادی که هیچ وقت تغییر نمیکنند
نشونه هایی که به تو میگه باید تغییر کنی؛
ازخودت بپرس:
_آیا درامدت نسبت به ماه قبل بیشتر شده یا کمتر؟
_روند ده سال آینده رو پیش بینی کن که آیا این کارو ادامه پیشرفت میکنی یانه؟
_آیا توانمندی هات بیشتر شده ؟
_آیا اطلاعاتت بیشتر شده؟
_آیا افراد بیشتری رو شناختی؟
این سوالات رو میتونی در همه ی زمینه ها (سلامتی، روابط، ثروت)از خودت بپرسی.
تغییر نیاز به باور قوی و ایمان قوی به خداوند داره.
_تو هر شرایطی که هستی اگه اوضاع داره خراب میشه نشونه هارو ببین.
در پناه جان جهان شاد و ثروتمند باشید.
سپاس از خدای مهربانم
سپاس از استاد عزیزم و مریم نازنینم
سلام و درووووووود به استاد عباس منش عزیز
سپاس و تشکر ویژه از شما بخاطر این فایل،برای دومین بار بود که این فایل ارزشمند رو میدیدم. و از خودم پرسیدم با توجه به اون مفهوم پشت صحبتهای استاد، الان من کجای ماجرا هستم…
مثل فیلم و سریال های ایرانی ، یه فلاشبک به گذشته زدم و فیلم زندگیم رو مرور کردم. یه زمانی بین سالهای ۸۵-۹۰ نظامی بودم، شغلم نرمال و حقوق ماهیانه متوسطی داشتم که به قول خیلیها خوب بود، مجرد بودم و قرار بود در آینده خیلی نزدیک اون پایگاه منتقل بشه به یک منطقه دور افتاده توی جنوبی ترین نقطه کشور زیر پونز نقشه.
از طرفی دانشگاه رفتن و درس خوندن برای ما ممنوع اعلام شده بود. دائما زیر ذره بین های نظارتی اداری بودیم. اون موقع در کمال ناباوری همه دوستان و همکاران و خانواده ، من درخواست دادم که خدمت نظامیم رو خاتمه بدم و از سیستم تسویه حساب کنم، بارها با موضع مخالف مواجه شدم که شخصی با پرونده انضباطی درخشان و اطلاعات شغلی و فنی مثل تو واقعاً حیفه از این سیستم خارج بشه «ترجمه اش میشد: سیستم به شخص مطیع و بله چشم قربان بگو مثل تو نیاز داره» تو اون روزها من شروع کردم به کتاب خوندن و دور از چشم همه کلاس زبان رفتن، بماند که همین کلاس زبان هم بعدها شد دلیلی برای زیر ذره بین های نظارتی رفتن. که اصلاً چه دلیلی داره یه نظامی بره زبان بخونه. و تمام تلاششون رو میکردن ممانعتهایی حاصل کنند من به کلاسم نرسم. بعد از پنج سال خدمت نظامی سیستم بهم اجازه میداد درخواست رهایی از خدمت کنم. و من گفتم خداحافظ سیستم 😉👋 بعدها شنیدم دونه دونه همکاران سابقم میگفتن فلانی بهترین کارو کردی که رفتی ، ما اوضاع برامون خیلی سختتر شده. من رفتم پارس جنوبی و شدم یه آتشنشان. وقتی همه چیز عالی و نرمال بود. تصمیم گرفتم بازم کتاب بخونم، و هدفمند تر عمل کنم، یه تکامل چهار ساله برای من منتهی شد به سایت Abasmanesh.com و الان کمتر از یک ساله دارم اینجا روی خودم کار میکنم، روزی چند ساعت، یا توی سایتم یا فایلهای دوره دوازده قدم رو توی خونه کار میکنم. و سطح رویاها و توقعات من از زندگی خیلی خیلی بیشتر شده.
توی همین شغل فعلی دارم میبینم سیستم های تمام اتوماتیک برای اطفا حریق ساخته و طراحی شده، کلی سیستم اتوماتیک رو خودمون هم داریم، که قبل از رسیدن آتشنشان به صحنه حادثه فعال میشن. سیستمهای روباتیک جدیدی ساخته شده بدون نیاز به حضور انسان، یه لاجیک از پیش طراحی شده داره، در صورت مشاهده یه سری نشانه ها ، سیستم اتوماتیک فعال میشه. یعنی آتش نشان هایی مثل من دیر یا زود منقرض میشن. پس وقت تغییره. 😉😉
یعنی پالایشگاهی که داریم کار میکنیم کافیه تصمیم بگیره یه سری تجهیزاتش رو مدرن تر کنه، و یه کمی آموزش نیروهای فنی رو جدی تر بگیره، کمتر از شش ماه میتونه همه آتشنشانها رو اخراج کنه… این در حالیه که همه همکارهای من دارن تلاش میکنن استپ های شغلی رو برن بالاتر و مسئولیت های کاری رو بر عهده بگیرن و منتظر هستن نیروی های تازه نفس استخدام بشن ولی من کلاً کنار کشیدم ، هر چقدر رئیس روسا بهم گفتن فلانی تو از همه شایسته تری، تو باید مسئولیت بگیری گفتم نه ، من یه آدم اشتباهی هستم توی یه مکان اشتباهی من باید برم یه جایی بهتر و بالاتر. این فرصت زندگی من خیلی مقدس تر از اونه که بخوام اینجا مصرفش کنم. همیشه بهشون میگم هر دستگاه صنعتی پالایشگاه قیمتش از دیه ۲۰تا آتش نشان بیشتره و اینجا تجهیزات براشون مهم تر از جون انسانهاست همه بهم میگن تو دیوونه ای.😂😂 اینجا یه عده دارن تلاش میکنن با سهمیه ایثارگری پدرشون رسمی بشن، من حتی دنبال سابقه ایثارگری بابام هم نرفتم. گفتم نمیخوام . خواسته های من خیلی Big Shot تر از اونیه که من برای این سیستم خودمو به زحمت و تقلا بندازم. من به رب العالمین جان ایمان دارم
In GOD we TRUST
استاد عباس منش، نمیدونم اصلا وقت کنی این کامنت منو بخونی یا خیر، ولی وقتی اومدم پارادایس مهمونت شدم همه اینا رو با جزئیات بیشتر اونجا برات تعریف خواهم کرد، به لطف و هدایت رب العالمین جان عزیز.
«اون روز رو میبینم به لطف الهی»
شادکام و ثروتمند و سلامت باشید
سلام و درود مجدد برای چندمین بار خدمت دوست عزیزم آقا حمید 🙂🌹
امیدوارم همین الان که داری این کامنت من را می خونی حال دلت بیسته بیستتتتت باشه 🤝🏻😉♥️
پسر نمی دونی چقدرررر لذت بردم و تحسینت کردم بابت شهامتی که برای خروج از شغل نظامیت به خرج دادی 💪🏻💯🤝🏻🌹
نمی دونی چقدر لذت بردم و با قلبم بهت احسنت گفتم وقتی گفتی ✔️💯 بارها با موضع مخالف مواجه شدم که شخصی با پرونده انضباطی درخشان و اطلاعات شغلی و فنی مثل تو واقعاً حیفه از این سیستم خارج بشه «ترجمه اش میشد: سیستم به شخص مطیع و بله چشم قربان بگو مثل تو نیاز داره» ✔️💯
ولی شما به لطف الله مهربانی ها از اونجایی که مورد رحمت قرار گرفتی شجاعت و شهامت به خرج دادی و گفتی باید برم سراغ رویاهام باید جوری زندگی کنم که موقع مرگ حسرت چیزی رو نخورم
عاشقتم 💪🏻💯 دمت گرم قلباً تحسینت می کنم 🙌🏻😌
نمی دونی چقدر تحسینت می کنم وقتی با صداقت میای از داستان زندگی خودت و رشدی که در جنبه های مختلف می نویسی
برای من این حد از اعتماد به نفس و خود بودن و بدون ماسک بودن بسیار تحسین برانگیز و ستودنیه 🤝🏻🌹 ماشاالله 🙌🏻💯
اونجایی که از سیستم های رباتیک و مدرن صحبت کردی و آخر پاراگراف به جای اینکه مثل عموم مردم جامعه به برچسب روشنفکری به خودت بزنی🙂 و شروع کنی به بدگویی و غر زدن که…. اره این ها به فکر ما نیستن و …. 😂😂
اومدی با شجاعت و خوشحالی گفتی پس وقت تغییره 😉😉
الله اکبر 🥲
خدا می دونه اگه من اون آدم قبل بودم … قبل از آشنایی با سایت و آموزه های استاد این کامنت رو می خوندم به این قسمت کامنت میرسیدم و این ایموجی رو میدیدم 😉 ، اصلاً نمی توانستم نگرش شما را درک کنم 😨😧😦😮😯😲😳🤯 احتمالاً جامعه پاره می کردم و سر به کوه و بیابون می گذاشتم 😂😂😂
ولی الان میدونم و درک می کنم که پشت همین یک جمله : ✔️💯 پس وقت تغییره 😉😉 ✔️💯 یه دنیا باور توحیدی و عزت نفس و خودباوری و…. هستش
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
خدایا شکرت به خاطر این آگاهی ها و درک و فهمی که من دادی
حمید جان برای شما از خدای مهربون بهترین ها رو خواستارم 🙏🏻♥️
باسلام
یادگرفتم که جهان درحال تغییر وگسترش هست وما باید هماهنگ باجهان تغییر کنیم ، برای این منظور باید نشانه های الهی را بشناسیم ودرک کنیم و برای تغییر از خدا هدایت بخواهیم مطابق آیه ۵۰ سوره طه، رب ما کسی است که به همه موجوات وجود بخشیده سپس آنها را هدایت کرده است. برای رسیدن به خوشبختی، ثروت و آزادی زمان ومکان بهتر هر روز آماده تغییر باشیم، و اطمینان داشته باشیم که درمسیر تغییر حتما خدا مارا هدایت وکمک خواهد کرد ، وقرار نیست که از مقصد خبر داشته باشیم یا از آینده کسب کار ، یا تغییر شغل، یا کشوری که قصد مهاجرت داریم بعد حرکت کنیم ، باید به خدا اعتماد داشته باشیم یا همان شعار انگلیسی که منزل استاد وروی شیشه ماشینش نوشته شده، ما به خدا اعتماد داریم، پس اگه این شاخص باشه نیازی به برنامه کامل نیست ، نیازی به نشانه های کمک بعد حرکت کردن نیست ، چون میدانیم که خدا درمسیر هدایت میکنه نه در اول یا آخر مسیر، اگه بخدا اعتماد داشته باشیم ، پس احساس درونی ما خوبه بنابراین مطابق قانون هستی اتفاقات خوب درانتظار مااست،
🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎
به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین
پنجمین روز سفرنامه پر برکت روز شمار تحول زندگی من
طبق قولم نشانه هایی که این چندروزه وارد زندگی ام شده رو مینویسم تا با ثبتشون به یاد بیارم که با شروع تغییر خودم چقدر نرم و آروم همه چی داره درست میشه…
چند روز پیش یه کار اداره ای مربوط به بیمه داشتم که از نظر منطقی برای انجامش باید حداقل چند روز رفت و آمد میکردم و کلی سند و مدرک نشون میدادم تا کارم انجام میشد اما به لطف این دوره زیبا و کار کردن روی خودم به چنان آرامشی رسیدم که اصلا بابت انجام این کار هیچ استرس و نگرانی نداشتم و فقط به خدا توکل کردم(این توکل کردن رو بعد از دیدن و کامنت گذاشتن دو جلسه اول روزشمار یاد گرفتم و دارم تمرین میکنم و عجب حالی هم میده😍) و خدا منو به انسانی هدایت کرد که بهم گفت تو لازم نیست هیچ کاری انجام بدی من میرم و کارت رو انجام میدم و امروز هم کار رو انجام شده تحویلم داد بدون اینکه خودم یه لحظه براش وقت بزارم الهی صدهزار مرتبه شکر….از نظر روابط خیلی دارم بهتر میشم همه با احترام و به سرعت کارهام رو انجام میدن توی مسائل مالی ۸۵۰ هزار تومان پول وارد زندگیم شد براحتی و با لذت توی کامنتای قبلی ام گفتم چه شرایطی قبل شروع روزشمار داشتم که این مبالغ به ظاهر کم چه ثروتی برای من محسوب میشه الهی شکرت از لحاظ سلامتی هم خیلی پر انرژی تر شدم خیلی حالم خوبه و بعداز مدت ها دیشب کلی با دخترم بازی کردم و دخترم ۴ سالشه با همون لحن بچگانه اش بهم گفت تو چقدر بابای خوبی هستی من عاشقتم که با شنیدن این جمله واقعا اشک توی چشام جمع شد آخه قبلا اصلا براش وقت نمیزاشتم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم…
و اما فایل زیبای روز پنجم سفرنامه تغییر شخصیت جسارت میخواهد:
به نظر من تمام جنبه های زندگی من مثل سلامتی،ثروت،روابط نیاز به تغییر داره و انصافا هم از روزی که وارد این سایت شدم به دنبال تغییر بودم چون از بچگی همیشه توی رویاهام خودم رو آدم ثروتمندی تصور میکردم که همه چی داره و به همه کمک میکنه و به نظرم همون تصورات و تجسمات ذهنی باعث شد که من به این سایت الهی هدایت بشم و انصافا از روز اول عضویتم و به اندازه ای که روی خودم کار کردم نتیجه وارد زندگیم شد ولی همیشه تا یه حدی بیشتر نمیشد و چون بیشتر نمیشد و من نمیدونستم علت چیه حالم بد میشد و با حال بد دیگه نمیتونستم روی خودم کار کنم و در نهایت نتیجه آروم آروم برمی گشت به سر خونه اول و باز روز از نو روزی از نو….
این ماجرا و این شل کن سفت کن ها ادامه داشت تا در نهایت من هدایت شدم به دوره روزشمار تحول زندگی من و فهمیدم علت تمام این یو یو بازی های من نداشتن عزت نفسه وای که چی بگم از این عزت نفس تقریبا نزدیک یک هفته هست که دارم روی عزت نفسم کار میکنم که توی همین یک هفته نتایجی وارد زندگیم شده که خودم باورم نمیشه و از در و دیوار داره اتفاقات خوب و نعمت و ثروت وارد زندگیم میشه…
بنابراین اولین و مهمترین جنبه ای که توی زندگی من باید تغییر کنه عزت نفسمه اگر من عزت نفسم رو بسازم اگر من خودم رو از سر راه خودم و از سر راه خدا بردارم دیگه همه چی خود به خود وارد زندگی ام میشه به صورت کاملا طبیعی و بدیهی…
برای ساختن عزت نفس من باید پیش نویس ذهنم رو تغییر بدم پیش نویس یعنی همون برنامه همون باورها و همون حرف هایی که از یک تا هفت سالگی به من گفتن و من باورشون کردم و الان سالهاست که فقط دارم اون باورهای محدودکننده ساخته شده در ذهنم رو تکرار میکنم برای تغییر زندگیم در تمام جنبه ها باید حمله کنم به این باورها با ابزار منطق نباید بپذیرم شرایط الانم رو با داشتن ایمان و امید به خداوند با دانستن قوانین الهی و با اهرم قدرتمندی مثل این سوال که من اگه همینطور و با باورهای الانم حرکت کنم ده سال دیگه کجا هستم راستش وقتی این سوال رو از خودم پرسیدم و یه لحظه تجسم کردم مو به تنم سیخ شد و خیلی ترسیدم و به خودم تعهد دادم که یا باید تغییر کنم یا باید بمیرم راه سومی وجود نداره…
من باید هرچه بیشتر روی دوره روزشمار کارکنم و هر روز این سوال رو از خودم بپرسم امروز چه کار کنم که از دیروز بهتر باشم و الان چه کار کنم که ده سال دیگه همین جا یا بدتر از اینجا نباشم مطمئنم خدا منو به پاسخ هایی هدایت میکنه که قدم بعدی برام مشخص میشه
پس الهی به امید تو…
سپاسگزارم استاد عزیزم بابت این فایل که هشدار جدی بود برای تغییر من
سپاسگزارم خانم شایسته بابت این دوره زیبا
سپاسگزارم از خداوند که من به این راه هدایت کرد
❤❤❤
سلام به استاد، خانم شایسته و دوستان عزیزم
🌎🌞روز پنجم
درک من:
۱. جهان هر لحظه و همیشه در حال تغییر و گسترشه. و بهره مندی هرکسی از نعماتی که خداوند در این جهان قرار داده، به اندازه همراه شدنش با این جریان سیال تغییر و گسترشه.
۲. نیروی هدایت برترین و البته مطمئن ترین نیرویی هست که میتونی روش حساب کنی.
(راجب این یه چیزی بگم. من تا چند وفت پیش فکر میکردم اعتماد کردن به هدایت ریسکیه. و میکفتم ممکنه من همیشه آماده نباشم، ممکنه نفهمم منظور خدا رو و مثلا اگه یه جایی رو اشتباه برم، برنامه ی خدا رو بهم میریزم و در نتیجه هدایت، اون نتیجه ی دلخواه من رو ممکنه رقم نزنه برام. ولی هرچی جلوتر میرم میبینم که این نیرو، شاید مطمئن ترین نیرویی هست که یک نفر میتونه برای ساخت زندگی دلخواه و رسیدن به اهدافش ازش استفاده کنه و اون رو پشتوانه ی رسیدن به تمام موفقیت هاش قرار بده. و انگار اصلا راهی جز این نداره. اگه تو واقعا همه اون خواسته های درجه یکت رو با هم میخوای، باید یا آگاهانه و یا ناآگاهانه “بسته به باور ها و پیش زمینه ی ذهنی قبلیت” ازش استفاده کنی)
۳. باید همیشه خودم رو در جنبه های مختلف زندگیم بسنجم که کجای کارم و با دنبال کردن و توجه به نشانه ها حواسم به روندی که در پیش دارم باشه.
اقدامات عملی من:
۱. باید برای کار کردن روی خودم یه نظم خوبی ایجاد کنم، تا بتونم هر روز بدون استثنا حداقل ۳ ساعت رو به بودن و پیگیری این مسیر و فضا، کار کردن روی خودم و دادن ورودی های مناسب به ذهنم اختصاص بدم.
۲. نشونه ها رو هر روز با مرور اتفاقات اون روز ثبت کنم و توی یک بازه ی زمانی ببینم که من رو به سمت ایجاد چه تغییری در جهت بهبود روند و گسترش ابعاد وجودیم، هدایت میکنن. و حواسم باشه تا تغییرات لازم رو در زمان مناسب در خودم ایجاد، در نتیجه رشد کنم و نتایج دلخواهم رو بگیرم.
الان که کامنت میزارم تعداد دیدگاه های این فایل ۱۱۸۳ تاست:))
شاد و سلامت و رو به رشد باشید🌈🌻