https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-21 00:42:282024-11-03 03:57:34پروژه خانه تکانی ذهن | گام به گام
427نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد و مریم عزیز، سلام به همگی امیدوارم حالتون خوب لبتون خندون باشه،
نکته ها:
️تغییر ذهنیت شرایط حساس کنونی تبدیل میکنه به شرایط لذت بخش کنونی،
️کنترل ذهن مهارتی هست که باید در ما ایجاد بشه،
️ما با فرکانسامون به جهان درخواست میدم نه کلاممون،
️تغییر نتایج بخاطر تغییر دیدگاه ماست،
️همرو با همون ویژگی های انسانیشون بپذیریم، نخوایم بقیه رو قضاوت کنیم،
️کنترل ورودی ها ذهن کار ماست،
️باید آگاهانه سعی کنم توجهم رو بذارم روی زیبایی ها،
️حذف رسانه ها از زندگیم،
️اگه دارم به اون چیزی توجه میکنم که بقیه توجه میکنن از جنس نتایج همونا هم تجربه میکنم،
️تو شرایط سخت توجهم رو آگاهانه بزارم روی زیبایی ها،
️رسانه ها اون چیزی رو تولید میکنن که عموم جامعه خواستارشه،
️هیچ دوست و دشمنی خارج از من وجود نداره،
️خروجی زندگی ما هماهنگ با ورودی زندگی ما،
️باور های ما با ورودی های شکل میگیرن،
️این ما هستیم که به اتفاقات و شرایط معنا میدیم،
️سیستم ایمنی قوی که ما در اختیار داریم حاصل میلیون ها سال تکامل بدن انسانهاست،
️ایجاد باورهای مناسب هم جهت با خواسته،
️مرگ یه اتفاق طبیعی است باید باهاش کنار بیاییم، هیچ کسی نامیرا نیست،
️هر موقع زمان مرگم برسه لاجرم اتفاق میوفته،
️در لحظه زندگیم کنم و از اون لحظه لذت ببرم،
️هر اتفاق بیوفته به نفع منه،
️اگه میخوام نتایج بقیه رو نگیرم باید برعکس اون فکر کنم،
️روند تغییر باورها یه روند همیشگی و بیپایان،
سپاس گذارم از خداوند که دوباره این فرصت داد تا بیام و یه کامنت دیگه بنویسم،
خوب در مورد موضع این فایل از همون اوایلی که فهمیدم رسانه ها دارن ذهن مارو برنامه ریزی میکنن برای فقر تلویزیون از زندگیم جم کردم یعنی کابل آنتش رو فقط، از اونجایی که پدرم توی خونه زیاد اخبار نگاه میکرد من به واسطه این اخلاق پدرم نا آگاهانه تا حدود زیادی از اینکار بدم اومده بود چون وسط فیلم مورد علاقه ما پدرم میگفت من میخوام اخبار نگاه کنم، و با شنیدن این موضع بدون هیچ مقاومت خاصی تلویزیون از زندگی من حذف شد،
و اتفاقات کم کم شروع به تغییر کرد البته با ایجاد باورهای جدید و ورودی های جدید، مثلاً اگه سالی 2 بار تصادف میکردم شد سالی 1 بار، اگه سالی 10 بار مریض میشدم شد سالی 5 بار، اگه هفته یه بار با همسرم دعوا میکردم شد ماهی یه بار، اگه 10 ملیون مقروض بودم شد 5 ملیون و همین طور کم کم از اون مدار خارج شدم و رسیدم به صفر و خدارو شکر بعد از گذشت 6 سال هر روز اوضاع داره بهتر میشه،
من بخاطر سوال های زیادی که از خدا میپرسم و زیاد به قوانینش فکر میکنم به من این جواب رو داد، گفت این دنیا رو میبینی چقدر بزرگ و بی انتهاست در تمام ابعاد، میبینی چقدر عظیم و چقدر طول کشیده تا اینی که الان هست و تو میبینی بشه، گفتم خوب، گفت پس اگه جهان بازتابی از درون خودت میبینی… توقع نداشته باش زندگی و باورهای توهم یه شبه یا یه ساله به کل عوض بشه و این یه روند تکاملی و همیشگی هست،
زندگی تو این همه کهکشان از زمینی که یه سیاره ست نه ستاره از یه کهشان کوچیک بین این همه کهکشان دیگه امکان پذیر شده، که ما هیچی نیستیم در مقابل این عظمت و فضای خالی،
انگار زندگی از هیچی از تک سلولی ها که باز در مقابل جسم ما هیچی نیستن، شروع شده، انگار همه چیز از هیچ چیز متولد میشه، و این موضوع رو تایید میکنه که نبود خداوند وقتی حس میکنیم که شیطان نجوا کنه، نور وقتی حس میکنیم که تاریک باشه، آزادی رو وقتی حس میکنیم که در بند باشیم، ثروت رو با نبودش توی فقر حس میکنیم، و وقتی در مقابل خداوند تسلیم نباشیم نبود آرامش که اسمش رو احساس بد گذاشتیم تجربه میکنیم، با غرورمون با ترسامون با خشممون، با حرص و طمع مون، با غمگین شدنمون و ایمان نداشتن به خداوند اون نبود آرامش رو تجربه میکنیم و این ها تصدیق کننده خداوند یگانه هست،
تصدیق کننده یک مسیر توحیدی به سمت خداوند، اون هم مسلمان شدن ما در برابر چیزی که نمیتونیم ببینیمیش و نمیتونیم درک کنیم،
فرصت ها وقتی نمایان میشن که به اتفاقات و شرایط نادلخواه جور دیگه نگاه کرد از زاویه متفاوت،
تغییر زاویه دید ما شرایط حساس کنونی رو تبدیل میکنه به شرایط عالی کنونی،
خدا هم همینطور این جهان به وجود آورده، وقتی اون انفجار صورت گرفته وقتی همچی آتیش و مواد مذاب بوده ننشسته غر بزنه گفته راهش پیدا میشه گشته دنبالش تا اینکه منجر شده به خلق ما، گفته اگه اینو با این به نسبت متناسب قاطعی کنم شکل پذیر میشه، پس یه فضایی باز میشه واسه حرکت کردن واسه جاری شدن و خلاقیت…
بعد شده اینی که الان هست تا الانش که خوب پیش رفته پس از این به بعدشم هر اتفاق به ظاهر ناجالبی بیوفته حتما خیره و منجر به پیشرفت جهان میشه…
ما سعی کنیم خوب زندگی کنیم بقیش بسپریم به اون،
امیدوارم مفید بوده باشه و خودم هم بتونم به این آگاهی عمل کنم، عاشقتونم.
سلام استاد عزیزم، سلام به همه دوستان عزیزم، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،
سپاس گذار از خداوند بایت این فرصت دوباره،
نکته ها:
️نتایج ما محصول باورها و افکار ماست،
️تبلیغات دیگران برای ما عامل بیرونی محصوب میشه،
️ایجاد توانایی دیدن و حرف زدن در مورد توانایی هامون در خودمون،
️بهترین روش تبلیغ روش دهان به دهان،
️هیچ دوست و دشمنی بیرون از من وجود نداره،
️ بیش از نیاز همه انسانها فرصت و نعمت وجود داره،
️مراقب کمال گراییم باشم، سعی کنم یه ذره بهتر از دیروزم باشم،
️چی میشه که بعضی از بیزینس ها بدون تبلیغ خاصی با اختلاف موفقتر از اونایی هستند که مدام دارن تبلیغات میکنن، و استاد به چه شکل عمل میکنه؟
️سبک شخصی خودم رو داشته باشم توی کسب کارم،
️هر کاری که عموم جامعه میکنن من نکنم،
️دنبال اصل باشم و از هاشیه ها دوری کنم،
️سبک شخصی یعنی پرداختن به اصل و دوری کردن از هاشیه،
️من باید اولین نفری باشم که به حرفهای خودم عمل کنم و بعد اجازه بدم نتایجم حرف بزنه،
️سعی کنم با رعایت قانون تکامل به دونسته هام عمل کنم،
️درک قوانین جهان هستی اصلی ترین کار ما استفاده از اونها در زندگیمون،
️هرجور که راحتم زندگی کنم فارغ از اینکه بقیه چی دوست دارن،
️برای دل خودم زندگی کنم،
️ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است…
در مورد موضوع این فایل و توی مثال شما، اون باورهای توحیدی که بیس و پایه منطق شماست نتایج رو رغم زده، باور های توحیدی که شمارو تبدیل کرده به یک الگوی کامل در تمام ابعاد،
اون ویژگی هایی که شما در خودتون ایجاد کردید،
اون تعهد که تحت هیچ شرایطی دست از استمرار و ادامه دادن بر ندارید،
اون صداقت و درستی ک بدون اغراق کل زندگیتون رو در معرض دید دیگران به صورت محصول و فایلهای هدیه میزارین، و اجازه میدین تا مخاطب برداشت خودش رو داشته باشه،
اون تواضع و فروتنی که در کلام و چهرتون هست و اینکه اعتبار همه چیز رو به خداوند میدید و خودتون رو وسیله میدونید،
اون عشقی که نسبت به مخاطبتون دارید و اون حد از آگاهی و فایل هدیه روی سایت قرار دادید تا اگر کسی بخواد تغییر کنه دیگه هیچ بهونه ای نداشته باشه، و اگه بهشون عمل کنه درکش از جهان هستی حتی بالاتر از انیشتن میره،
اون باور یکی دونستن همه چیز، اینکه چیزی جدا از خودتون نمیدونید و جهان رو بازتابی از درونتون میدونید، و خودتون رو مسئول و خالق همه چیز در زندگی خودتون میدونید و هیچ دوست و دشمنی رو خارج از خودتون قبول ندارید،
اون باور توحیدی که جایگاه خودتون رو در لحظه اکنون درک میکنید و اجازه میدید تا خداوند در شما جاری بشه، تسلیمش هستید و سعی میکنید تا مقاومتی ایجاد نکنید،
اینکه بقیه رو در ذهنتون کم رنگ کردید و مسئولیت همهچیز رو به عهده گرفتید،
دلیل نتایج شما فقط باورهای شما و اون تعهدی که در خودتون ایجاد کردید برای اجرای اونها و اون ترسی که از جایگاه خداوند در ذهنتون ایجاد کردید که سبب شده تا اهرم رنج و لذت خلق بشه در زندگی شما،
درک جایگاه خودمون توی این داستان زندگی خیلی تلاش میخواد ولی اگه نا امید نشیم و مثل شما با وجود همه نجواها ادامه بدیم پاداش ها خیلی بزرگه، امیدوارم بتونم با وجود تمام نجوا ها به این مسیر ادامه بدم…
بعضی موقع ها خیلی سخت میشه استاد و به اون نقطه ای که شما رسیدید میرسم که خدوتون فوش میدادید ولی باز خودم آروم میکنم و میگم همیشه اینجوری نمیمونه…
یه چیزی به من ایجور موقع ها خیلی انگیزه میده و کمکم میکنه تا از مسیر خارج نشم و اون هم مرور این آیه قرآن هست که میگه
همانا کسانی که فرشتگان، جانشان را میگیرند، در حالی که بر خویشتن ستم کردهاند، از آنان میپرسند: شما در چه وضعی بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم، فرشتگان گویند: مگر زمین خداوند گسترده نبود تا در آن هجرت کنید؟ آنان، جایگاهشان دوزخ است و بد سرانجامی است.
به زبون خودم اینجوری میشه، حداقل موقع مرگ یقه خودم نمیگیرم که چرا سعی نکردی، چرا گذاشتی به اینجا برسه، چرا با وجود تمام موقعیت هایی که داشتی نرفتی پی علایقت،
حداقل حرف واسه گفتن دارم میگم من تلاشم کردم ولی نشد، دیگه افسوس نمیخورم که چرا انجامش ندادم، دیگه اونجا شرمنده خودم نیستم…
این ادبیات هم از اونجایی اومد که از اونایی که پیر شدن هی یه الگویی میشنیدم، که جوونی نکردن و الان دیگه فایده ای نداره، یه جورایی با خودشون درگیر بودن و یقه خودشون گرفته بودن که چرا حرکت نکردن و یه تغییری ایجاد نکردن…
توی اون اوضاع خیلی بد اینجوری فکر کردن منو میرسونه به احساس بهتر…
امیدوارم بتونم عاشقی کنم با خودم و با رعایت قانون تکامل هر روز یه ذره بهتر از دیروزم باشم، عاشقتونم.
سلام استاد عزیزم و مریم بانو، سلام به همه دوستان هم فرکانسی خودم، امیدوارم حالتون خوب باشه و لبتون خندون،
سپاس گذار خداوند بخاطر این فرصت دوباره، خدایا تو در من جاری شو و هدایتم کن به مسیر درست،
نکته ها:
️تکامل اصلیترین قانون کل کیهان،
️تکامل به این معناست که وقتی ما آماده دریافت خواسته ها میشیم اونها رو دریافت میکنیم،
️نقطه مقابل تکامل طمع و حرص،
️قانون تکامل رو میشه در همه موجودات و کائنات دید،
️ قانون تکامل رو در قرآن در داستان ها میشه دید،
️در جایگاه خودم در هر زمینه ای مهمه،
️برای هر قدمی که میخوام بردارم جایگاهم رو در نظر بگیرم،
️در شروع کسب کار باید قدم هارو بر حسب قدم هایی که قبلاً برداشتم بردارم،
️غرور ، حرص و طمع، مهم بودن نظر مردم باعث رعایت نکردن قانون تکامل میشه،
️اگر قانون تکامل رو رعایت کنم و عجله نکنم بعد از اون میرسم به قانون تساعد،
️رعایت نکردن قانون تکامل مساوی نابودی،
️هدف زندگی کردن لذت بردن و تجربه کردن از اون لحظه هست نه صرفا مقصد،
️رعایت تکامل باعث دیدن ایمان و استمرار و خلق ارزش در در پیشگاه خداوند میشه و نتایج شروع میکنه به رخ دادن،
️بعد از شناخت اصل فقط باید از اون توی زندگیم استفاده کنم و هی تکرارش کنم،
️قدم های بعدی رو برحسب یه ذره بیشتر از کارهایی که در گذشته انجام بردارم،
️پذیرفتن مسئولیت تمام جنبه های زندگی و کارم،
️رعایت قانون تکامل نیاز به شریک و تبلیغات و هر عامل بیرونی رو از بین میبره،
️حواسم به این کلک ذهنم باشه چون تو خیلی بدبختی کشیدی الان حقته که خوشبخت بشی،
️زجر کشیدن یعنی حماقت، هیچی چیزی رو تحمل نکنم،
️رعایت قانون تکامل نیازمند ایجاد یه ویژگی شخصیتی به نام صبر،
️زندگی کردن لحظه هارو یاد بگیرم نه مقصد گرایی،
️پیدا کردن قانون تکامل در جهان اطرافم،
️هرچی درخت پر بار تر میشه افتاده تر میشه،
️ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است،
️استفاده از تجربیاتم و دیگران در مسیر رشد،
در مورد این داستان صبر و رعایت قانون تکامل من خوب بودم به نظر خودم توی زندگیم، البته اینکه عالی باشم و در کل با صبر زیاد مشکلی نداشتم، همون موقع هایی که قانون رو هم بلد نبودم سعی میکردم زیاد عجله نکنم و از زندگی لذت ببرم فقط تفاوت من با استاد توی داشتن انگیزه بود که من اصلا انگیزه ای برای هیچی نداشتم چون به تحقق آرزوهام باور نداشتم، چون هرچی دیده بودم و شنیده بودم و تجربه کرده بودم و افکار توی سرم همه در مورد نشدن ها و ناکامی ها بود،
یادم هرچی میخواستم درست کنم از روی حوصله انجامش میدادم، یادم من چنتا بچه کولر آبی درست کردم که هنوز یکیشو برای خودم نگه داشتم، اینقدر با حوصله اینکار میکردم و لذت میبردم از انجام اون کار که محصول نهایی چیزی میشد که هرکسی میدید کف میکرد، البته الان که بهش نگاه میکنم اون کارایی که من انجام میدادم محصول هماهنگی من با منبع بوده به طور ناخواسته، یعنی همین الان من به اون کولر کوچولو نگاه که میکنم عشق میکنم، یادمه من جدا از خونواده توی یه اطاق دیگه میخوابیدم و چون اونجا گرم بود اون تضاد باعث شد ایده ساخت اون کولر برای خنک کردن اون محیط در من شکل بگیره،
من کلی از این کارها کردم و چیزهای زیادی درست کردم، در مورد همشون همینجوری بودم، صبور و در لحظه زندگی میکردم، نقشه از قبل طرح ریزی شده ای در کار نبود فقط یه خواسته بود که قدم به قدم بهش هدایت میشدم، فقط اینکه من در مورد همچی اینجوری نبودم، انگار هرچی بزرگتر میشدم این حس در من کمتر میشد و با ازدواجم در من خیلی کمرنگ شد،
انگار وقتی صاحب سبک شخصی زندگی شدم این باور کمبود خیلی در من نمایان شد، چیزی که خیلی در من به واسطه دوستان و خونواده و جامعه و افکار و رسانه ها تکرار شده بود حالا داشت شرایط رو جوری خلق میکرد برای من که به من ثابت کنه درست فکر میکنم…
بعد از چک و لگد های فراوان و بازخورد گرفتن از مسیر زندگیم، دنبال حقیقت گشتم و راه رو در عوامل بیرونی جستم و بعد به سایت شما استاد عزیز هدایت شدم، انگار دخیل دونستن عوامل بیرونی هم جزئی از این مسیر بود که بتونه منو به نقطه ای برسون و این ویژگی رو در من ایجاد کنه که به دنبال بهبود باشم، به دنبال ساختن زندگی جدید، که من مسئول تمام جنبه های زندگیم هستم، و هرچی بیشتر ادامه دادم و نا امید نشدم و نتایج کوچیک دیدم و صبور بودم ایمان به خدای درونم و قوانین بیشتر شد و نتایج بزرگتر،
وقتی صبور بودم و نخواستم حرص بزنم یکی منو دید، یکی گفت بزار ببینم این چرا سرعتش کم شده، وقتی توجهش رو جلب کردم و دید تسلیمش شدم به من راه داد گفت حالا تو بیا برو جلو، حالا که جایگاه خودت رو درک کردی بگو ببینم چی میخوای تا بهت بدم،
انگار ما با سرعت بالا به اون چیزی که میخواستم نرسیدیم بعد سرعت آوردیم پایین یا به تعبیری دنبال جایگاه خودمون بودیم و با تجربه آرامش و انتخاب اون با خدا یه عهدی بستیم که بزاریم اون فرمون بگیره دستش و اون مارو به مقصد برسونه،
غرور و ترسهای ما، و احساس بده ما باعث شده تا جای خالی احساس خوب و آرامش رو درک کنیم و به دنبال جایگاهی بگردیم که اون احساس رو به طور دائمی به ما بده و بعد…
توی داستان ابراهیم در قرآن میبینیم که تسلیم بودن در مقابل خداوند چیزی هست که به ابراهیم توی آتیش، به هنگام رها کردن زن و بچه توی بیابون بی آب علف، وقت شکستن بت ها، وقت ترک پدر، به هنگام قربانی کردن فرزند، موقع قطعه قطعه کردن پرندگان، مجادله با فرستادگان خدا برای عذاب قوم لوط، ساختن خونه خدا و… آرامش رو عطا میکنه،
و آرامش نتیجه تسلیم بودن، آرامش نتیجه حرص و طمع نداشتن، آرامش نتیجه رعایت قانون تکامل در مسیر شناخت خداوند و قوانینش هست،
اگه ما عجله نکنیم و حرص نزنیم و مغرور نشیم، و آرامش خودمون حفظ کنیم، خدا همه چیز به طور طبیعی تعبیه کرده،
بچهامون از آب گل در میان و توی یه سنی به طور طبیعی بخاطر شکل گیری شخصیتشون خودشون از ما جدا میشن،
شغلمون رشد میکنه البته که باید عاشق شغلمون باشیم و ارزش خلق کنیم و مشتری باید تخصص و کیفیت و صداقت مارو ببینه، اون به اون میگه و نفرای بعدی به بعدی ها و کم کم دیگه وقت سر خاروندن نداریم،
جسممون روز به روز سالمتر و قویتر و با تراوت تر میشه،
خواسته های جدیدی در ما شکل میگیره و انگیزه های لازم در ما ایجاد میشه و روند پیری متوقف میشه،
هر موقع لازم باشه شرایط تغییر منطقه جغرافیایی برامون فراهم میشه و مثل یه امپراطور به هرجا بخوایم در نهایت آزادی مالی و زمانی و مکانی میتونیم بریم،
فرد مناسب برای رابطه عاطفی وارد مدار ما میشه و از وجودش نهایت لذت میبریم، و اگه هم از قبل داخل رابطه عاطفی هستیم فرد مقابل تغییر میکنه با تغییرات درونی ما و اگر هم تغییر نکنه از ما به راحترین شکل ممکن جدا میشه،
ثروت وارد زندگیمون میشه به صورت طبیعی، و ثروت نتیجه احساس خوبه…
آگاهی هایی که برای شناخت خودمون لازم داریم به ما گفته میشه و بعد از عمل کردن به اونها و بازخورد گرفتن آگاهی های بعدی به ما گفته میشه،
امیدوارم بتونم به این آگاهی عمل کنم، من که خیلی جای کار دارم، نبست به قبلاً خیلی خوبم ولی…
سلام به همه اعضای خونواده صمیمی عباسمنش، سلام به استاد و مریم عزیز، امیدوارم حالتون خوب لبتون خندون باشه، سپاس گذار خداوند بخاطر این فرصت دوباره،
نکته ها:
️تضاد ها باعث سپاس گذارتر شدن ما در آینده میشود،
️با به یاد آرودن تضادها در گذشته در ما شور و اشتیاق و ذوق برای تجربه نعمت های بیشتر زنده میمونه،
️تضاد ها دوستان ما هستند،
️تضادها جرئی از این جهان مادی هستند،
️نبود هرچیزی به بودنش در وجود ما معنا میده، با تجربه سرما گرمارو میشه درک کرد، با مریضی میشه سلامتی درک کرد،
️به خودم تعهد میدم هر آنچه برای خودم میپسندم برای بقیه بپسندم،
️شرایط نامناسب ما در هر زمینه ای میتونه سکوی پرتاب ما باشه،
️اوضاع سخت گذراست هیچ چیز دائمی نیست،
️من خیلی خوشحالم که از شرایط سخت به اینجا رسیدم،
️طبق قانون بدون تغییر خداوند هرچی قدردان نعمت هام باشم نعمت های بیشتری رو تجربه میکنم،
️به هرچی توجه کنم از اصل و اساس اون موضع وارد زندگی من میشه،
️باید به تضادهام در گذشته فکر کنم و به یاد بیارمشون که از کجا به کجا رسیدم،
️باید بتونم در شرایط نادلخواه توجهم رو بزارم روی موارد دلخواهی که قبلاً اتفاق افتاده،
️افراد با انگیزه و هدفمند وقتی برای پرسه زدن توی فضای مجازی ندارن،
️پذیرش افراد حتی اگه موافق من فکر نکنن،
️بخاطر ترس از بقیه کاری رو انجام ندم که منو از خوشبختی دور کنه،
️دیدن زیبایی ها جهان اطرافم بدون قضاوت،
️در هر جایگاهی هستم کارم رو درست انجام بدم کاری نداشته باشم که بقیه چجوری کارشون انجام میدن،
️به صورت تکاملی به قوانین اجتماعی و فردی کشورم احترام بزارم،
️به تجربیات نادلخواه دیگران واکنش نشون چون من در جایگاهی که اونا بوده نبودم،
️تفاوت دیدگاه افراد که نتایجشون رو متفاوت از بقیه میکنه،
️زاویه دید ماست که به اتفاقات معنا میدن، اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارن،
️جهان با برخورد به تضاد ها پیشرفت میکنه،
️نخوام جزء اون دسته از افرادی باشم که با اعتراض میخوان زندگیشون بهتر کنن،
️دنیا هیچ وقت برای همه خوب نمیشه،
️من مسئول هیچ کسی جز خودم نیستم،
️تمام خواسته های ما تحقق پذیرن، جهان به درخواست های ما واکنش نشون میده،
یاد سوره بلد افتادم که میگه آقا تصدیق کننده خوبی ها باشید، تا آسان شوید برای آسانی ها، هرچی بیشتر تایید کنیم نعمت های خداوند رو بیشتر اونها رو تجربه میکنیم، حتی نبود نعمتها هم برای این اومدن تا مارو سپاس گذارتر کنن در مقابل خداوند،
نوع نگاه ماست که به مسائل معنا میده، ما اختیار کامل دارین تا هرچی رو بخوایم به تسخیر خودمون در بیاریم، چه سفید و چه سیاهی، چه نور و چه ظلمت، چه سلامتی و چه بیماری،
در جهانی هستیم که مکمل هرچیزی آفریده شده، زن در مقابل مرد، زشت و زیبا، بالا و پایین اصلا امکان نداره روزی فرا برسه که همچی زیبا بشه چون دیگه نمیشه درکش کرد،
خداوند در قرآن میگه بادها پیشاپیش رحمتش میفرسته تا ابرهای باران زا رو حمل کنند،
ویژگی های باد به یاد بیارید…
یا میگه به یقین با هر سختی آسانی هست، اگه شرایط سختی برامون پیش میاد اگه نوع نگاهمون متفاوت باشه حتما میتونیم از دل اون تضاد خواسته ای رو متولد کنیم و بهش برسیم،
انگار این موضع داره این نگاه تصدیق میکنه که همچیز از هیچ چیز پدید اومده، وقتی ما کمبود هارو تجربه میکنیم باعث بوجود اومدن خواسته هامون میشه، و این سیکل ادامه داره،
انگار وقتی فوتون ها وجود یک ناظر بیرونی رو حس میکنن تغییر رویه میدم و جور دیگه ای رفتار میکنن، تبدیل میشن و شکل میگیرن، کمبود ها تبدیل میشن به آرزوها، ولی ناظر میخوان ناظری که از نیستی به هستی از موج به ذره تبدلشون کنه…
انگار این نظارت این اختیار به جهان جهت یا سمت و سو میده، انگار ابعاد همینجوری شکل میگیرن، انگار ما هفت جهان رو شکل دادیم…
و در انتها توسط یک سیاه چاله بلعیده میشه و به شعور کیهان افزوده میشه و همچی از نوع آغاز میشه…
الهی ب امید تو…
گام 14، کنترل ورودی ها
سلام استاد و مریم عزیز، سلام به همگی امیدوارم حالتون خوب لبتون خندون باشه،
نکته ها:
️تغییر ذهنیت شرایط حساس کنونی تبدیل میکنه به شرایط لذت بخش کنونی،
️کنترل ذهن مهارتی هست که باید در ما ایجاد بشه،
️ما با فرکانسامون به جهان درخواست میدم نه کلاممون،
️تغییر نتایج بخاطر تغییر دیدگاه ماست،
️همرو با همون ویژگی های انسانیشون بپذیریم، نخوایم بقیه رو قضاوت کنیم،
️کنترل ورودی ها ذهن کار ماست،
️باید آگاهانه سعی کنم توجهم رو بذارم روی زیبایی ها،
️حذف رسانه ها از زندگیم،
️اگه دارم به اون چیزی توجه میکنم که بقیه توجه میکنن از جنس نتایج همونا هم تجربه میکنم،
️تو شرایط سخت توجهم رو آگاهانه بزارم روی زیبایی ها،
️رسانه ها اون چیزی رو تولید میکنن که عموم جامعه خواستارشه،
️هیچ دوست و دشمنی خارج از من وجود نداره،
️خروجی زندگی ما هماهنگ با ورودی زندگی ما،
️باور های ما با ورودی های شکل میگیرن،
️این ما هستیم که به اتفاقات و شرایط معنا میدیم،
️سیستم ایمنی قوی که ما در اختیار داریم حاصل میلیون ها سال تکامل بدن انسانهاست،
️ایجاد باورهای مناسب هم جهت با خواسته،
️مرگ یه اتفاق طبیعی است باید باهاش کنار بیاییم، هیچ کسی نامیرا نیست،
️هر موقع زمان مرگم برسه لاجرم اتفاق میوفته،
️در لحظه زندگیم کنم و از اون لحظه لذت ببرم،
️هر اتفاق بیوفته به نفع منه،
️اگه میخوام نتایج بقیه رو نگیرم باید برعکس اون فکر کنم،
️روند تغییر باورها یه روند همیشگی و بیپایان،
سپاس گذارم از خداوند که دوباره این فرصت داد تا بیام و یه کامنت دیگه بنویسم،
خوب در مورد موضع این فایل از همون اوایلی که فهمیدم رسانه ها دارن ذهن مارو برنامه ریزی میکنن برای فقر تلویزیون از زندگیم جم کردم یعنی کابل آنتش رو فقط، از اونجایی که پدرم توی خونه زیاد اخبار نگاه میکرد من به واسطه این اخلاق پدرم نا آگاهانه تا حدود زیادی از اینکار بدم اومده بود چون وسط فیلم مورد علاقه ما پدرم میگفت من میخوام اخبار نگاه کنم، و با شنیدن این موضع بدون هیچ مقاومت خاصی تلویزیون از زندگی من حذف شد،
و اتفاقات کم کم شروع به تغییر کرد البته با ایجاد باورهای جدید و ورودی های جدید، مثلاً اگه سالی 2 بار تصادف میکردم شد سالی 1 بار، اگه سالی 10 بار مریض میشدم شد سالی 5 بار، اگه هفته یه بار با همسرم دعوا میکردم شد ماهی یه بار، اگه 10 ملیون مقروض بودم شد 5 ملیون و همین طور کم کم از اون مدار خارج شدم و رسیدم به صفر و خدارو شکر بعد از گذشت 6 سال هر روز اوضاع داره بهتر میشه،
من بخاطر سوال های زیادی که از خدا میپرسم و زیاد به قوانینش فکر میکنم به من این جواب رو داد، گفت این دنیا رو میبینی چقدر بزرگ و بی انتهاست در تمام ابعاد، میبینی چقدر عظیم و چقدر طول کشیده تا اینی که الان هست و تو میبینی بشه، گفتم خوب، گفت پس اگه جهان بازتابی از درون خودت میبینی… توقع نداشته باش زندگی و باورهای توهم یه شبه یا یه ساله به کل عوض بشه و این یه روند تکاملی و همیشگی هست،
زندگی تو این همه کهکشان از زمینی که یه سیاره ست نه ستاره از یه کهشان کوچیک بین این همه کهکشان دیگه امکان پذیر شده، که ما هیچی نیستیم در مقابل این عظمت و فضای خالی،
انگار زندگی از هیچی از تک سلولی ها که باز در مقابل جسم ما هیچی نیستن، شروع شده، انگار همه چیز از هیچ چیز متولد میشه، و این موضوع رو تایید میکنه که نبود خداوند وقتی حس میکنیم که شیطان نجوا کنه، نور وقتی حس میکنیم که تاریک باشه، آزادی رو وقتی حس میکنیم که در بند باشیم، ثروت رو با نبودش توی فقر حس میکنیم، و وقتی در مقابل خداوند تسلیم نباشیم نبود آرامش که اسمش رو احساس بد گذاشتیم تجربه میکنیم، با غرورمون با ترسامون با خشممون، با حرص و طمع مون، با غمگین شدنمون و ایمان نداشتن به خداوند اون نبود آرامش رو تجربه میکنیم و این ها تصدیق کننده خداوند یگانه هست،
تصدیق کننده یک مسیر توحیدی به سمت خداوند، اون هم مسلمان شدن ما در برابر چیزی که نمیتونیم ببینیمیش و نمیتونیم درک کنیم،
فرصت ها وقتی نمایان میشن که به اتفاقات و شرایط نادلخواه جور دیگه نگاه کرد از زاویه متفاوت،
تغییر زاویه دید ما شرایط حساس کنونی رو تبدیل میکنه به شرایط عالی کنونی،
خدا هم همینطور این جهان به وجود آورده، وقتی اون انفجار صورت گرفته وقتی همچی آتیش و مواد مذاب بوده ننشسته غر بزنه گفته راهش پیدا میشه گشته دنبالش تا اینکه منجر شده به خلق ما، گفته اگه اینو با این به نسبت متناسب قاطعی کنم شکل پذیر میشه، پس یه فضایی باز میشه واسه حرکت کردن واسه جاری شدن و خلاقیت…
بعد شده اینی که الان هست تا الانش که خوب پیش رفته پس از این به بعدشم هر اتفاق به ظاهر ناجالبی بیوفته حتما خیره و منجر به پیشرفت جهان میشه…
ما سعی کنیم خوب زندگی کنیم بقیش بسپریم به اون،
امیدوارم مفید بوده باشه و خودم هم بتونم به این آگاهی عمل کنم، عاشقتونم.
الهی به امید تو…
گام 13، تشخیص اصل از فرع درباره نتایج،
سلام استاد عزیزم، سلام به همه دوستان عزیزم، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،
سپاس گذار از خداوند بایت این فرصت دوباره،
نکته ها:
️نتایج ما محصول باورها و افکار ماست،
️تبلیغات دیگران برای ما عامل بیرونی محصوب میشه،
️ایجاد توانایی دیدن و حرف زدن در مورد توانایی هامون در خودمون،
️بهترین روش تبلیغ روش دهان به دهان،
️هیچ دوست و دشمنی بیرون از من وجود نداره،
️ بیش از نیاز همه انسانها فرصت و نعمت وجود داره،
️مراقب کمال گراییم باشم، سعی کنم یه ذره بهتر از دیروزم باشم،
️چی میشه که بعضی از بیزینس ها بدون تبلیغ خاصی با اختلاف موفقتر از اونایی هستند که مدام دارن تبلیغات میکنن، و استاد به چه شکل عمل میکنه؟
️سبک شخصی خودم رو داشته باشم توی کسب کارم،
️هر کاری که عموم جامعه میکنن من نکنم،
️دنبال اصل باشم و از هاشیه ها دوری کنم،
️سبک شخصی یعنی پرداختن به اصل و دوری کردن از هاشیه،
️من باید اولین نفری باشم که به حرفهای خودم عمل کنم و بعد اجازه بدم نتایجم حرف بزنه،
️سعی کنم با رعایت قانون تکامل به دونسته هام عمل کنم،
️درک قوانین جهان هستی اصلی ترین کار ما استفاده از اونها در زندگیمون،
️هرجور که راحتم زندگی کنم فارغ از اینکه بقیه چی دوست دارن،
️برای دل خودم زندگی کنم،
️ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است…
در مورد موضوع این فایل و توی مثال شما، اون باورهای توحیدی که بیس و پایه منطق شماست نتایج رو رغم زده، باور های توحیدی که شمارو تبدیل کرده به یک الگوی کامل در تمام ابعاد،
اون ویژگی هایی که شما در خودتون ایجاد کردید،
اون تعهد که تحت هیچ شرایطی دست از استمرار و ادامه دادن بر ندارید،
اون صداقت و درستی ک بدون اغراق کل زندگیتون رو در معرض دید دیگران به صورت محصول و فایلهای هدیه میزارین، و اجازه میدین تا مخاطب برداشت خودش رو داشته باشه،
اون تواضع و فروتنی که در کلام و چهرتون هست و اینکه اعتبار همه چیز رو به خداوند میدید و خودتون رو وسیله میدونید،
اون عشقی که نسبت به مخاطبتون دارید و اون حد از آگاهی و فایل هدیه روی سایت قرار دادید تا اگر کسی بخواد تغییر کنه دیگه هیچ بهونه ای نداشته باشه، و اگه بهشون عمل کنه درکش از جهان هستی حتی بالاتر از انیشتن میره،
اون باور یکی دونستن همه چیز، اینکه چیزی جدا از خودتون نمیدونید و جهان رو بازتابی از درونتون میدونید، و خودتون رو مسئول و خالق همه چیز در زندگی خودتون میدونید و هیچ دوست و دشمنی رو خارج از خودتون قبول ندارید،
اون باور توحیدی که جایگاه خودتون رو در لحظه اکنون درک میکنید و اجازه میدید تا خداوند در شما جاری بشه، تسلیمش هستید و سعی میکنید تا مقاومتی ایجاد نکنید،
اینکه بقیه رو در ذهنتون کم رنگ کردید و مسئولیت همهچیز رو به عهده گرفتید،
دلیل نتایج شما فقط باورهای شما و اون تعهدی که در خودتون ایجاد کردید برای اجرای اونها و اون ترسی که از جایگاه خداوند در ذهنتون ایجاد کردید که سبب شده تا اهرم رنج و لذت خلق بشه در زندگی شما،
درک جایگاه خودمون توی این داستان زندگی خیلی تلاش میخواد ولی اگه نا امید نشیم و مثل شما با وجود همه نجواها ادامه بدیم پاداش ها خیلی بزرگه، امیدوارم بتونم با وجود تمام نجوا ها به این مسیر ادامه بدم…
بعضی موقع ها خیلی سخت میشه استاد و به اون نقطه ای که شما رسیدید میرسم که خدوتون فوش میدادید ولی باز خودم آروم میکنم و میگم همیشه اینجوری نمیمونه…
یه چیزی به من ایجور موقع ها خیلی انگیزه میده و کمکم میکنه تا از مسیر خارج نشم و اون هم مرور این آیه قرآن هست که میگه
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّـهِ واسِعَهً فَتُهاجِرُوا فِیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِیراً
همانا کسانی که فرشتگان، جانشان را میگیرند، در حالی که بر خویشتن ستم کردهاند، از آنان میپرسند: شما در چه وضعی بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم، فرشتگان گویند: مگر زمین خداوند گسترده نبود تا در آن هجرت کنید؟ آنان، جایگاهشان دوزخ است و بد سرانجامی است.
به زبون خودم اینجوری میشه، حداقل موقع مرگ یقه خودم نمیگیرم که چرا سعی نکردی، چرا گذاشتی به اینجا برسه، چرا با وجود تمام موقعیت هایی که داشتی نرفتی پی علایقت،
حداقل حرف واسه گفتن دارم میگم من تلاشم کردم ولی نشد، دیگه افسوس نمیخورم که چرا انجامش ندادم، دیگه اونجا شرمنده خودم نیستم…
این ادبیات هم از اونجایی اومد که از اونایی که پیر شدن هی یه الگویی میشنیدم، که جوونی نکردن و الان دیگه فایده ای نداره، یه جورایی با خودشون درگیر بودن و یقه خودشون گرفته بودن که چرا حرکت نکردن و یه تغییری ایجاد نکردن…
توی اون اوضاع خیلی بد اینجوری فکر کردن منو میرسونه به احساس بهتر…
امیدوارم بتونم عاشقی کنم با خودم و با رعایت قانون تکامل هر روز یه ذره بهتر از دیروزم باشم، عاشقتونم.
الهی به امید تو…
گام 12
سلام استاد عزیزم و مریم بانو، سلام به همه دوستان هم فرکانسی خودم، امیدوارم حالتون خوب باشه و لبتون خندون،
سپاس گذار خداوند بخاطر این فرصت دوباره، خدایا تو در من جاری شو و هدایتم کن به مسیر درست،
نکته ها:
️تکامل اصلیترین قانون کل کیهان،
️تکامل به این معناست که وقتی ما آماده دریافت خواسته ها میشیم اونها رو دریافت میکنیم،
️نقطه مقابل تکامل طمع و حرص،
️قانون تکامل رو میشه در همه موجودات و کائنات دید،
️ قانون تکامل رو در قرآن در داستان ها میشه دید،
️در جایگاه خودم در هر زمینه ای مهمه،
️برای هر قدمی که میخوام بردارم جایگاهم رو در نظر بگیرم،
️در شروع کسب کار باید قدم هارو بر حسب قدم هایی که قبلاً برداشتم بردارم،
️غرور ، حرص و طمع، مهم بودن نظر مردم باعث رعایت نکردن قانون تکامل میشه،
️اگر قانون تکامل رو رعایت کنم و عجله نکنم بعد از اون میرسم به قانون تساعد،
️رعایت نکردن قانون تکامل مساوی نابودی،
️هدف زندگی کردن لذت بردن و تجربه کردن از اون لحظه هست نه صرفا مقصد،
️رعایت تکامل باعث دیدن ایمان و استمرار و خلق ارزش در در پیشگاه خداوند میشه و نتایج شروع میکنه به رخ دادن،
️بعد از شناخت اصل فقط باید از اون توی زندگیم استفاده کنم و هی تکرارش کنم،
️قدم های بعدی رو برحسب یه ذره بیشتر از کارهایی که در گذشته انجام بردارم،
️پذیرفتن مسئولیت تمام جنبه های زندگی و کارم،
️رعایت قانون تکامل نیاز به شریک و تبلیغات و هر عامل بیرونی رو از بین میبره،
️حواسم به این کلک ذهنم باشه چون تو خیلی بدبختی کشیدی الان حقته که خوشبخت بشی،
️زجر کشیدن یعنی حماقت، هیچی چیزی رو تحمل نکنم،
️رعایت قانون تکامل نیازمند ایجاد یه ویژگی شخصیتی به نام صبر،
️زندگی کردن لحظه هارو یاد بگیرم نه مقصد گرایی،
️پیدا کردن قانون تکامل در جهان اطرافم،
️هرچی درخت پر بار تر میشه افتاده تر میشه،
️ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است،
️استفاده از تجربیاتم و دیگران در مسیر رشد،
در مورد این داستان صبر و رعایت قانون تکامل من خوب بودم به نظر خودم توی زندگیم، البته اینکه عالی باشم و در کل با صبر زیاد مشکلی نداشتم، همون موقع هایی که قانون رو هم بلد نبودم سعی میکردم زیاد عجله نکنم و از زندگی لذت ببرم فقط تفاوت من با استاد توی داشتن انگیزه بود که من اصلا انگیزه ای برای هیچی نداشتم چون به تحقق آرزوهام باور نداشتم، چون هرچی دیده بودم و شنیده بودم و تجربه کرده بودم و افکار توی سرم همه در مورد نشدن ها و ناکامی ها بود،
یادم هرچی میخواستم درست کنم از روی حوصله انجامش میدادم، یادم من چنتا بچه کولر آبی درست کردم که هنوز یکیشو برای خودم نگه داشتم، اینقدر با حوصله اینکار میکردم و لذت میبردم از انجام اون کار که محصول نهایی چیزی میشد که هرکسی میدید کف میکرد، البته الان که بهش نگاه میکنم اون کارایی که من انجام میدادم محصول هماهنگی من با منبع بوده به طور ناخواسته، یعنی همین الان من به اون کولر کوچولو نگاه که میکنم عشق میکنم، یادمه من جدا از خونواده توی یه اطاق دیگه میخوابیدم و چون اونجا گرم بود اون تضاد باعث شد ایده ساخت اون کولر برای خنک کردن اون محیط در من شکل بگیره،
من کلی از این کارها کردم و چیزهای زیادی درست کردم، در مورد همشون همینجوری بودم، صبور و در لحظه زندگی میکردم، نقشه از قبل طرح ریزی شده ای در کار نبود فقط یه خواسته بود که قدم به قدم بهش هدایت میشدم، فقط اینکه من در مورد همچی اینجوری نبودم، انگار هرچی بزرگتر میشدم این حس در من کمتر میشد و با ازدواجم در من خیلی کمرنگ شد،
انگار وقتی صاحب سبک شخصی زندگی شدم این باور کمبود خیلی در من نمایان شد، چیزی که خیلی در من به واسطه دوستان و خونواده و جامعه و افکار و رسانه ها تکرار شده بود حالا داشت شرایط رو جوری خلق میکرد برای من که به من ثابت کنه درست فکر میکنم…
بعد از چک و لگد های فراوان و بازخورد گرفتن از مسیر زندگیم، دنبال حقیقت گشتم و راه رو در عوامل بیرونی جستم و بعد به سایت شما استاد عزیز هدایت شدم، انگار دخیل دونستن عوامل بیرونی هم جزئی از این مسیر بود که بتونه منو به نقطه ای برسون و این ویژگی رو در من ایجاد کنه که به دنبال بهبود باشم، به دنبال ساختن زندگی جدید، که من مسئول تمام جنبه های زندگیم هستم، و هرچی بیشتر ادامه دادم و نا امید نشدم و نتایج کوچیک دیدم و صبور بودم ایمان به خدای درونم و قوانین بیشتر شد و نتایج بزرگتر،
وقتی صبور بودم و نخواستم حرص بزنم یکی منو دید، یکی گفت بزار ببینم این چرا سرعتش کم شده، وقتی توجهش رو جلب کردم و دید تسلیمش شدم به من راه داد گفت حالا تو بیا برو جلو، حالا که جایگاه خودت رو درک کردی بگو ببینم چی میخوای تا بهت بدم،
انگار ما با سرعت بالا به اون چیزی که میخواستم نرسیدیم بعد سرعت آوردیم پایین یا به تعبیری دنبال جایگاه خودمون بودیم و با تجربه آرامش و انتخاب اون با خدا یه عهدی بستیم که بزاریم اون فرمون بگیره دستش و اون مارو به مقصد برسونه،
غرور و ترسهای ما، و احساس بده ما باعث شده تا جای خالی احساس خوب و آرامش رو درک کنیم و به دنبال جایگاهی بگردیم که اون احساس رو به طور دائمی به ما بده و بعد…
توی داستان ابراهیم در قرآن میبینیم که تسلیم بودن در مقابل خداوند چیزی هست که به ابراهیم توی آتیش، به هنگام رها کردن زن و بچه توی بیابون بی آب علف، وقت شکستن بت ها، وقت ترک پدر، به هنگام قربانی کردن فرزند، موقع قطعه قطعه کردن پرندگان، مجادله با فرستادگان خدا برای عذاب قوم لوط، ساختن خونه خدا و… آرامش رو عطا میکنه،
و آرامش نتیجه تسلیم بودن، آرامش نتیجه حرص و طمع نداشتن، آرامش نتیجه رعایت قانون تکامل در مسیر شناخت خداوند و قوانینش هست،
اگه ما عجله نکنیم و حرص نزنیم و مغرور نشیم، و آرامش خودمون حفظ کنیم، خدا همه چیز به طور طبیعی تعبیه کرده،
بچهامون از آب گل در میان و توی یه سنی به طور طبیعی بخاطر شکل گیری شخصیتشون خودشون از ما جدا میشن،
شغلمون رشد میکنه البته که باید عاشق شغلمون باشیم و ارزش خلق کنیم و مشتری باید تخصص و کیفیت و صداقت مارو ببینه، اون به اون میگه و نفرای بعدی به بعدی ها و کم کم دیگه وقت سر خاروندن نداریم،
جسممون روز به روز سالمتر و قویتر و با تراوت تر میشه،
خواسته های جدیدی در ما شکل میگیره و انگیزه های لازم در ما ایجاد میشه و روند پیری متوقف میشه،
هر موقع لازم باشه شرایط تغییر منطقه جغرافیایی برامون فراهم میشه و مثل یه امپراطور به هرجا بخوایم در نهایت آزادی مالی و زمانی و مکانی میتونیم بریم،
فرد مناسب برای رابطه عاطفی وارد مدار ما میشه و از وجودش نهایت لذت میبریم، و اگه هم از قبل داخل رابطه عاطفی هستیم فرد مقابل تغییر میکنه با تغییرات درونی ما و اگر هم تغییر نکنه از ما به راحترین شکل ممکن جدا میشه،
ثروت وارد زندگیمون میشه به صورت طبیعی، و ثروت نتیجه احساس خوبه…
آگاهی هایی که برای شناخت خودمون لازم داریم به ما گفته میشه و بعد از عمل کردن به اونها و بازخورد گرفتن آگاهی های بعدی به ما گفته میشه،
امیدوارم بتونم به این آگاهی عمل کنم، من که خیلی جای کار دارم، نبست به قبلاً خیلی خوبم ولی…
عاشقتونم.
الهی به امید تو…
گام 11
سلام به همه اعضای خونواده صمیمی عباسمنش، سلام به استاد و مریم عزیز، امیدوارم حالتون خوب لبتون خندون باشه، سپاس گذار خداوند بخاطر این فرصت دوباره،
نکته ها:
️تضاد ها باعث سپاس گذارتر شدن ما در آینده میشود،
️با به یاد آرودن تضادها در گذشته در ما شور و اشتیاق و ذوق برای تجربه نعمت های بیشتر زنده میمونه،
️تضاد ها دوستان ما هستند،
️تضادها جرئی از این جهان مادی هستند،
️نبود هرچیزی به بودنش در وجود ما معنا میده، با تجربه سرما گرمارو میشه درک کرد، با مریضی میشه سلامتی درک کرد،
️به خودم تعهد میدم هر آنچه برای خودم میپسندم برای بقیه بپسندم،
️شرایط نامناسب ما در هر زمینه ای میتونه سکوی پرتاب ما باشه،
️اوضاع سخت گذراست هیچ چیز دائمی نیست،
️من خیلی خوشحالم که از شرایط سخت به اینجا رسیدم،
️طبق قانون بدون تغییر خداوند هرچی قدردان نعمت هام باشم نعمت های بیشتری رو تجربه میکنم،
️به هرچی توجه کنم از اصل و اساس اون موضع وارد زندگی من میشه،
️باید به تضادهام در گذشته فکر کنم و به یاد بیارمشون که از کجا به کجا رسیدم،
️باید بتونم در شرایط نادلخواه توجهم رو بزارم روی موارد دلخواهی که قبلاً اتفاق افتاده،
️افراد با انگیزه و هدفمند وقتی برای پرسه زدن توی فضای مجازی ندارن،
️پذیرش افراد حتی اگه موافق من فکر نکنن،
️بخاطر ترس از بقیه کاری رو انجام ندم که منو از خوشبختی دور کنه،
️دیدن زیبایی ها جهان اطرافم بدون قضاوت،
️در هر جایگاهی هستم کارم رو درست انجام بدم کاری نداشته باشم که بقیه چجوری کارشون انجام میدن،
️به صورت تکاملی به قوانین اجتماعی و فردی کشورم احترام بزارم،
️به تجربیات نادلخواه دیگران واکنش نشون چون من در جایگاهی که اونا بوده نبودم،
️تفاوت دیدگاه افراد که نتایجشون رو متفاوت از بقیه میکنه،
️زاویه دید ماست که به اتفاقات معنا میدن، اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارن،
️جهان با برخورد به تضاد ها پیشرفت میکنه،
️نخوام جزء اون دسته از افرادی باشم که با اعتراض میخوان زندگیشون بهتر کنن،
️دنیا هیچ وقت برای همه خوب نمیشه،
️من مسئول هیچ کسی جز خودم نیستم،
️تمام خواسته های ما تحقق پذیرن، جهان به درخواست های ما واکنش نشون میده،
یاد سوره بلد افتادم که میگه آقا تصدیق کننده خوبی ها باشید، تا آسان شوید برای آسانی ها، هرچی بیشتر تایید کنیم نعمت های خداوند رو بیشتر اونها رو تجربه میکنیم، حتی نبود نعمتها هم برای این اومدن تا مارو سپاس گذارتر کنن در مقابل خداوند،
نوع نگاه ماست که به مسائل معنا میده، ما اختیار کامل دارین تا هرچی رو بخوایم به تسخیر خودمون در بیاریم، چه سفید و چه سیاهی، چه نور و چه ظلمت، چه سلامتی و چه بیماری،
در جهانی هستیم که مکمل هرچیزی آفریده شده، زن در مقابل مرد، زشت و زیبا، بالا و پایین اصلا امکان نداره روزی فرا برسه که همچی زیبا بشه چون دیگه نمیشه درکش کرد،
خداوند در قرآن میگه بادها پیشاپیش رحمتش میفرسته تا ابرهای باران زا رو حمل کنند،
ویژگی های باد به یاد بیارید…
یا میگه به یقین با هر سختی آسانی هست، اگه شرایط سختی برامون پیش میاد اگه نوع نگاهمون متفاوت باشه حتما میتونیم از دل اون تضاد خواسته ای رو متولد کنیم و بهش برسیم،
انگار این موضع داره این نگاه تصدیق میکنه که همچیز از هیچ چیز پدید اومده، وقتی ما کمبود هارو تجربه میکنیم باعث بوجود اومدن خواسته هامون میشه، و این سیکل ادامه داره،
انگار وقتی فوتون ها وجود یک ناظر بیرونی رو حس میکنن تغییر رویه میدم و جور دیگه ای رفتار میکنن، تبدیل میشن و شکل میگیرن، کمبود ها تبدیل میشن به آرزوها، ولی ناظر میخوان ناظری که از نیستی به هستی از موج به ذره تبدلشون کنه…
انگار این نظارت این اختیار به جهان جهت یا سمت و سو میده، انگار ابعاد همینجوری شکل میگیرن، انگار ما هفت جهان رو شکل دادیم…
و در انتها توسط یک سیاه چاله بلعیده میشه و به شعور کیهان افزوده میشه و همچی از نوع آغاز میشه…
سپس شما را زنده میکند و بار دیگر میمیراند…
امیدوارم مفید بوده باشه برای دوستانم، عاشقتونم.