نکته:
این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.
در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.
2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.
منابع بیشتر:
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD212MB21 دقیقه
- فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم31MB21 دقیقه
سلام بر استاد عباسمنش و مریم عزیز امیدوارم عالی باشید
چقدر زیبا و قشنگ توضیح دادین استاد سپاسگزارم… دقیقا جنگیدن با هر چیزی اون مساله و از اون جنس مساله رو در زندگی ما بیشتر و بیشتر میکنه. تو پستی که در مورد مسائل ایران گذاشتین از مسائلی که خودم در زندگی جنگیدم و چقدر برا خودم سختش کرده بودم نوشتم. اینجا میخوام یک مثالی که در زندگی همسرم هست رو بنویسم
همسر من مدتی بعد از اینکه ازدواج کردیم وارد شرکتی شد که در واقع صاحب شرکت آشنای پدرشون بود ایشون چندین سال در این شرکت کار کرد و همیشه شاکی بود از رفتار صاحب شرکت و بچه هاش که همگی همونجا کار میکردن (یه جورایی شرکت خانوادگی بود).دایم از کارهای اونا پیش پدرش حرف میزد اینجوری کردن اونجوری کردن حقوق خوب نمیدن خسیسن و ….تا اینکه از اون شرکت اومد بیرون و وارد شرکت دیگه ایی شد با وجودیکه تو شرکت جدید حقوق خوبی میگرفت اما باز هم یه نفر تو شرکت بود که کارای حقوقی رو انجام میداد و رو مخ بقیه بود باز حرفهای همسرم شکایت از همکارش بود تا اینکه این شکایتها رسید به مدیرعامل و از کارهای مدیرعامل هم ایراد میگرفت اونقدر این فرایند در شرکتشون ادامه پیدا کرد که این شرکت کوچیک که خودش زیر مجموعه یک شرکت بزرگ و معروف تهران بود منحل شد و همه کارکنان بیکار شدن حدود دو سال همسر من شغل درست و حسابی نداشت تا اینکه دوباره مجبور شد برگرده به شرکت سابقش که مال دوست پدرش بود و الان چند سالیه اینجا مشغوله و همچنان از رفتار رییس شرکت شاکیه و مدام اتفاقاتی رو تجربه میکنه که دوست نداره حجم کاری خیلی زیاد حقوق نه چندان مناسب بی احترامی و و و ….
میخوام بگم چیزی که سالهاست همسرم داره باهاش میجنگه و همچنان درگیرشه و باعث شد چقدر از نظر روحی غمگین و خشمگین باشه دست از سرش برنمیداره چون درسش رو هنوز نگرفته و هر چی هم بهش میگم که این داستانا برمیگرده به درون خودت و عزت نفست و کانون توجهت چون تو مدارش نیست متوجه نمیشه که چه ربطی به خودش داره و همش تقصیر ناکامی هاشو میندازه گردن رییس شرکتش.🤔
اینم اضافه کنم توی این سالها هر وقت با همسرم صحبت کردم و ایشون یکمی احساسش رو به رییسش تغییر داده و اعراض کرده از رفتارهای نامناسب اتفاقای خوبی از طرف همون رییسش بهش رسیده و رفتارش با همسرم متفاوت بوده..
یه مثال دیگه هم از مامانم یادم اومد بگم
مامانم از موش و مار و گربه و خزندگان خیلی بدش میاد و اگه کسی مخصوصا سرغذا در این مورد حرفی بزنه خیلی شاکی میشه و چندشش میشه جالبه خیلی وقتها اطرافیان با اینکه این موضوع رو میدونن خیلی یهویی موقع غذا در مورد این حیوانات صحبت میکنن در حالیکه اصلا زمینه ایی برای این بحث وجود نداشته.😄
مثال در این مورد خیلی زیاد دارم که شاید از حوصله خارج باشه ولی با گوش کردن به دو تا فایلی که در مورد بی توجهی و نجنگیدن با ناخواسته گذاشتین و با یاداوری مثالهایی که توی زندگیم دیدم کاملا شیرفهم شدم که اگر با هر چیزی بجنگی و به ناخواسته توجه کنی قدرت اون ناخواسته در زندگی بیشتر و بیشتر میشه تا جایی که قشنگ زیر فشار اون اتفاق له میشی و حاضری هر کاری کنی که فقط نجات پیدا کنی با این تفاوت که هم انرژی خیلی بیشتری ازت میگیره و هم زمان بیشتری نیازه تا به صورت تکاملی از اون چرخه خارج بشی و من اینو با گوشت و خونم حس کردم.
در حالیکه اگر ما وقتی برای اولین بار با جنس متفاوتی از تضاد روبه رو میشیم بهش بی تفاوت باشیم و تمرکزمون رو روی اتفاقات خوب و کمک خداوند بگذاریم به سریع ترین و راحت ترین شکل ممکنه اون اتفاق از زندگیمون حذف میشه.اما متاسفانه ما اونقدر به اون ناخواسته توجه میکنیم و تو ذهنمون تکرارش میکنیم که سخت و سختر میشه و به صدها ناخواسته تکراری زندگیمون تبدیل میشه
در پایان از شما استاد عزیز و مریم جان بابت اگاهیهایی که در اختیار ما میگذارید تشکر میکنم و از همه عزیزانی که وقت گذاشتن و کامنتم رو خوندن سپاسگزارم 🌺🙏
برای همه از خداوند متعال سلامتی و آرامش و شادی و هدایت به صراط مستقیم خواستارم💙💙💫
سلام دوست عزیز امیدوارم عالی باشی بخوام به صورت خلاصه بگم براتون
وقتی با ناخواسته ایی برخورد میکنی که نمیخوای
قدم اول اینه که به اون فرد یا اتفاق بی تفاوت باشی
قدم دوم دادن آگاهی درست و منطق در آن مورد به ذهنتون هست مثلا اینکه عوامل بیرونی هیچ تاثیری روی زندگی من نداره و همه چیز در درون منه پس من باید روی باورهام کار کنم و خودمو رشد بدم و تمرکزمو بزارم روی اون چیزی که میخوام
و در آخر سپردن همه چیز به دستان قدرتمند الله یکتا
موفق باشید
سلام دوست عزیز امیدوارم عالی باشید
به نظرم چون احساس خیلی ناخوشایندی نسبت به این موضوع دارید و مدام تکرار میشه باید اول ببینید علت این خشم و احساس ناخوشایند نسبت به ترافیک چیه؟ یعنی از خودتون بپرسید چرا من خشمگین میشم وقتی توی ترافیک قرار میگیرم؟و هر چیزی که به ذهنتون میرسه روی کاغذ بنویسید
مثلا ترافیک وقتمو تلف میکنه
مسافر کمتری میتونم بگیرم و این باعث کم شدن درآمدم میشه
یا ممکنه توی ذهنتون مسئولین رو مقصر بدونید و یا هر علت دیگه ایی اول باید دلیل این خشم پیدا بشه و حتما روی کاغذ آورده بشه و بعد با دادن آگاهی درست و تکرار اون آگاهی ان شالله به مرور احساس خشمتون کم و کمتر میشه و بعد میتونید با گوش دادن به فایل از زمانتون بهره بیشتری ببرید.
پشت این احساس خشم حتما حتما یک باور اشتباه وجود داره که با شناسایی اون احساستون قطعا بهتر خواهد شد
موفق باشید