تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم

نکته:

این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.


در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.

2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.


منابع بیشتر:

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد مهدی فلاح» در این صفحه: 1
  1. -
    محمد مهدی فلاح گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    سلام سلام و صد سلام خدمت استاد و همه بروبچ خفن سایت عباس منش . چه قدر فایل خفنی بور استاد مرسی ازت .

    من ۲ سال پیش بعد از اینکه درسم تموم شد و دیپلم گرفتم یکی دوماه بعدش شروع کردم به خوردن و خوابیدن و هیچ کاری نمیکردم هییییچچچچچ کاری . فیزیکی که نه ، خیلی خیلی خیلی کم ذهنی هم انجام می‌دادم . میگشتم فضا مجازی و با بچه ها میرفتیم بیرون یه تلویزیونی هم نگاه میکردم و زمان هایی که اتفاق بدی میفتاد و داغون میشدم فایل یکی از اساتید رو که خیلی مبتدی آموزش می‌داد رو نگاه میکردم . راستی این دیدگاه رو هم داشتم که بابام و خانواده باید بهم پول بدن . ماهانه میرفتم چندرغاز از بابام پول میگرفتم که بابا چندرغاز بهم اینترنت ماهانه بده و اونم به ۱۰ روز نکشیده تموم میشد و واقعا به نظر خودم میرفتم گدایی میکردم . ماهانه پول سلمونی مو از بابام میگرفتم ؛ وقتی هم که مثلا وسط ماه دلم میخواست برم سلمونی بهم نمی‌داد . مواقعی هم که میرفتم بیرون با دوستام همش حواسم به این بود که کم خرج کنم . خلاصه این که چون پول هامو از بابام میگرفتم آزادی خیلی خیلی پایین بود و با هر سازی که بابام می‌زد باید میرقصیدم . چون مجبور بودم برقصم 😁

    یه بار به بابام وسط ماه گفتم که پول میخوام برم سلمونی و گفت نمیدم و من مثل بچه ها قهر کردم و اینا . بعد چند روز بعد خواستم برم پیرهن بخرم گفت ندارم منم اصرار نکردم و گفتم باشه . هفته بعدش گفتم آقا میخوام برم کتاب بخرم اونم گفت نه.

    از اونجا به بعد دیگه زنگه به صدا درومد و گفتم مهدی بسه . دیگه بسه. اگه بخوای این روند رو ادامه بدی به هیچ کجا نمیرسی . خودت باید آستین بالا بزنی . بابا دیگه بسه . خودت باید پول در بیاری . که از همینجا به صورت جدی دوره های موفقیت و پولسازی شرکت کردم . از همینجا ساین عباس منش رو جدی دنبال کردم . ۳ ماه بعد از این تصمیم رفتم دیجی کالا کار کردم . الان هم خدمت سربازی هستم . خدایا شکرت که هدایتم کردی و داری هدایت میکنی همچنان .

    من به خود بابامم گفتم که واقعا ازت ممنونم که پول ندادی بهم که الان برا خودم پول در بیارم . الان اینقدر اینترنت میخرم واسه خودم که حد و حساب نداره😁

    من اون موقع تمرکزم رو بابا بود که بابا باید پول بده من فلانم من بهمانم می‌خواست به دنیا نیاره و از اینجور حرفا اما تمرکزم اومد رو خودم کم کم اون خواسته هایی که داشتم محقق شدن .

    پیش به سوی خواسته های بعدی و همینجور لول های بالاتر . مرسی استاد . مرسی از دوستای گلم که وقت گذاشتین خوندین . انشالله که تاثیر گذار باشه. از خدا میخوام که همگی این آگاهی ها رو عالی یادبگیریم و عالی عمل کنیم و نتایج عالی تر بگیریم. دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: