تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم صادقی گفته:
    مدت عضویت: 386 روز

    به نام خداوند بخشایشگر و هدایتگرم

    خدایا هرچه دارم از تو دارم

    خدایا من در برابر آگاهی و قدرت تو اعتراف میکنم که ضعیف و ناتوانم ایاک نعبدو ایاک نستعین

    خدایا تسلیم تو هستم هدایتم کن مسیرهارو برام باز کن

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته نازنین

    سلام به دوستان مثبت نگر و هم فرکانسیم

    موضوع فایل:تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم

    یعنی هروقت میخواهیم نق بزنیم شاکی بشیم و دیگران و عوامل بیرونی رو مسئول سرنوشتمان بدونیم ی چسب چهار سانت بکشیم روی دهنمون

    من خودم خالق زندگیم هستم من مسئول صدرصد شکستها و موفقیتهام هستم

    من خودم خواسته و ناخواسته با افکار و باورها و فرکانسهام زندگی و سرنوشتم رو رقم زدم

    قبول دارم نا آگاه بودم قبول دارم با قوانین آشنایی نداشتم

    الان که استاد با آموزه های ارزشمندش آگاهی دفن شده زیر باورهای کهنه و غلط منو داره بیرون میکشه و بیدار میکنه دیگه بهانه ای ندارم بایدبشنوم بارها و بارها و باور کنم با عمل به این قوانین میتونم تغییر بدم هر آنچه که در زندگیم نادلخواهه

    اگه قراره متفاوت از اکثریت افراد جامعه نتیجه بگیرم باید متفاوت از اکثریت جامعه رفتار کنم و فقط و فقط روی خودم شخصیتم افکار و باورها و فرکانسهام کار کنم به جای نق زدن بابت شرایط نامناسب دور و برم

    هر نگاهی که باعث بشه عوامل بیرونی رو در سرنوشتمان مهم بدانیم شرکه

    من در مسیر آگاهی قرار گرفتم خداوند منو به این سایت به این سرزمین نو با انسانهای نیک سیرت و آگاه هدایت کرد

    خدایا کمکم کن درین مسیر ثابت قدم بمونم قوانین رو درک و در عمل اجرا کنم در عمل اجرا کنم نه فقط بشنوم

    سپاسگزارم از استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی

    سپاسگزارم از شما دوستان عزیزم بابت کامنتهای عالی که میزارید و بابت زمانی که واسه خواندن کامنتم گذاشتید

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    در پناه الله یکتا شاد سعادتمند ثروتمند و تندرست باشید

    عاشقتونم دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1326 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان.

    سلام و درود به نشانه روزم!.

    …نشانه ایی که در این ساعت،’باران رحمت الهی می بارد…

    و سرتا پایم گوش بفرمای نشانه پروردگارم.از زبان شیرین استادم می باشم.

    سلام و درود به بهشت همیشه جاویدانم!بهشتی که هر ثانیه و هر ساعت و هر روز و ماه ها سالش…برای ذهنم من جاویدان می شود..

    میخام از خودم از سالهای قبل که این تفکر زجر آور ‘را داشتم،برای ذهن نجواگرم بنویسم..

    دقیقا منم همیشه از زندگیم از جامعه ام از همه چیز توهین میکردم..و ناگفته نمونه زندگیم هیچ وقت خوب که نمیشد بدترم میشد.

    یا مشتریایی که داشتم بخاطر افکار و باورام.و بخاطر نبود اعتماد بنفس و عزت نفس…همیشه مورد قربانی قرار میگرفتم…و میومدم با ایشون یا عوامل بیرونی که محیط کارم یا شرایط زندگیم بود گله و شکایت میکردم..

    و این الگوی تکرار شونده رو تو تمام مشتریام میدیدم..

    استاد عزیزم..چند روز خداوند منو هدایت کرد به بهترین خدمات شهرم که تو حیطه شغل خودم بود…و بعد از اینکه که دیگه مهلت اونکار تموم میشد..و جنسمو میگرفتم.شروع میکردن..که پول نیست!مردم بخاطر این قد تومن.چونه میزنن..قرضی زیاد دارییم..یا یجاهایی یسری باورا رو میگفتن..

    و من تو این سفر بخاطر رشدم بود..اصلا بخاطر فروش نبود..

    چون من قابلیت فروش رو نداشتم.با وجود اینکه سالیان سال کار میکردم..اینقدر شخصیت درونیم.که همون عزت نفسم بود…اینقدر کوچک و پر از ترس بود…

    که حقیقتا همیشه الگوهای تکرار شونده رو از مشتریام میدیدم..

    و یسری باجها و بخاطر بازم شخصیتم بود..از اونا دریافت میکردم…

    میخام بگم…

    کارکرد پایینم از شغل و حیطه کاریم…و چک و لگدها…از خانواده از دوست از پدر از مادر. از خواهر.از برادر همه اینها..خودم برای خودم ایجاد میکردم..

    واقعا متعفن بود..مثل توالتی که سرش بازه ..و بوش همجا پخش میشه…

    دقیقا همینجور…میخام مشکل شخصیتیمو به این کتگوری ربط بدم..تا ذهنم بدونه چقدر من شخصیتی غیر قابل تحمل داشتم…

    اینقدر چک و لگد خوردم..به یه بلاهایی دچار شدم..که هر روز قربانی افراد میشدم..

    اتفاقا دوره دوم عزت نفس رو به کمک الله.شروع کردم راجع بهمین نوع شخصیت بود..

    میخام بگم در نهایت..همه چیز شخصیته..

    فردی که با خودش.اطرافش.و خانواده.و جهانش مشکل داره…

    هیچ وقت بجای خوب نمیرسه…هیچ وقت زندگی آرامشی رو نداره..

    و سعی کردم..کم کم با تکامل..یکی یکی سر،’ببرمو برم جلو..

    و میدونم این ضعف همیشه هست.و باید همیشه روش کار کنم.

    هر جا ذهنم داره شروع میکنه.همون لحظه با توکل بخدا و هدایتهاش.اونو تو مسیر راست فرمون میدم..

    این چند ماه..که دارم روی شخصیتم کار میکنم.بخدا همین 6ماه که تمرکزش زیاد شده..برای دریافت الهام و ساخت بیزنسم…چه درهایی بروم باز شده.و چه ورژنهایی از خودم میبینم..

    همین روز گذشته با یکی از نزدیکانم.یه سفر چند ساعتی داشتیم…ایشون شروع کرد یسری حرفها و شکایتها کرد..و ناگفته نمونه یسری حرفهاشم لابلاش خوب بود..

    ولی بیشتر شکایت که چرا فلان.چرا اینجور..بعد من بقول شما داشتم تو ذهنم میگفتم حق نداری حرف بزنی کارش نداشته باش.

    وقتی صحبت کرد…گفت خودم میدونم اینکار اشتباهه.دیگه چرا دارم میگمش..

    خودشم تایید میکرد اون موقعیت براش نامناسبه.خوب حرف که زد خودشم برگشت به حرف خودش..

    ولی من سعی کردم نظر ندم.چون میدونم هر کسی طبق باورای خودش نتیجه میگیره..

    من نمیتونم هیچکسی رو تعقییر بدم..

    من سمت خودمو درست میکنم و با هدایت خدا پیش میرم..

    اینجور موقعها سعی میکنم راجع به هر چیزی فقط زیپ دهنمو بکشم.هر جا هم اگه صحبتی بشه فورا محل رو ترک میکنم..

    ولی قبلانا همون ایه ایی هست که میگه آنهایی که می دمند..سوره ناس…قضاوت ممنوع ! عوامل بیرونی ممنوع!

    من همیشه جنگ و دعوا بخاطر عوامل بیرونی داشتم..و سعی کردم دخالت کردن رو که از پاشنه های بزرگم بود بزارم کنار..و میدونم اگه بهش بها بدم بازم برمیگرده…

    و سعی کردم هر جا داره تعفنشو نشون میده..دوری کنم…و بگم نگاه کن…مواظب باش…

    ……….

    هر چقدر از این شخصیتم بگم بخدا کمه..و من دارم با دست خودم،’خودمو چال میکنم..

    من روز اول عید از خداوند خاستم..که دوره عزت نفس رو بخرم.بخدا همه چیز دست به دست هم داد.دقیقا در زمان مناسب و در مکان مناسب برام چیدمان شد…

    خیلی خیلی بی نهایت خوشحالم..

    همون مصاحبه آقای محترم پپ…که شما استاد عزیزم گفتین…

    ایشون افراد با شخصیت عالی رو برای تیمش انتخاب میکند…

    واقعا شخصیت همه چیزه و میدونم این موضوع مهم..هر چقدرم روش کار کنم بخدا کمه..یجاهایی کم میارم..ما انسانیم..ولی تنها باوری که بهم قدرت میده..

    تحسین و اعتماد بخداوند و هدایتهاش..

    و این باور به قدرت خدا!.که همه چیز برای من افریده و طی این مدت منو از شخصیت متعفنم نجات داد…

    من چجور میتونم از این خدای عزوجل دوری کنم..دیگه اینقدر صدای قلبم زیاد شده که نمیتونم یه ثانیه برگردم به ادم قبل..

    نمیگم!ناگفته نمونه ما انسانیم یوقتایی شرایط بهمون فشار میاره ولی خیلی سعی میکنم..

    داشته هامو میبینم.یا یچیزهایی خداوند از گذشته ام بهمون نشون میده..

    میبینم اره…من خیلی خوبم خیلی شرایطم عالی هست …

    همین سلامتی..که دارم.همینکه که فکرم تعقییر کرده از همه چیز عالیه!…

    ….

    در نهایت میخام بگم تعقییر شخصیت از همه چیز مهمه…

    تا شخصیت من تعقییر نکنه تا شخصیت من بزرگ نشه ..تا شخصیت من الهی گونه نباشه …هیچ چیز در دنیای بیرونی من …تعقییر نمیکند..

    من فاطمه علی پور از زمانی که شخصیتم تعقییر کرد..از همون لحظه زندگیم از همه لحاظ تعقییر کرد..شرایطم تعقییر کرد..با احساس خوب و ارامش تونستم خیلی از چیزها رو بنفع خودم تموم کنم!

    شرایط مشتریام تعقییر کرد.

    شرایط کاریم تعقییر کرد.

    روابطم با افراد تعقییر کرد.

    روابط با خانواده ام تعقییر کرد

    روابطم با دنیای اطرافم تعقییر کرد..

    و خیلی خیلی بهتر و جسورتر شدم..و ترسهایی که یه عمر گریبانم بود بازم نکته سنج میکنم.رحمت الهی شامل حالم شد…تعقییر کرد..

    و هر چقدر از این شخصیت بگم کمه…

    شخصیت همه چیزه…

    یه ادم درغگو.یه ادمی که بخاطر ترسش دروغ بگه…خودم جزوش بود…

    یه ادمی که شرایط بیرونی اش رو دخیل بدونه برای روابط زندگی اش….بهیجا نمیرسه..هر روز اون نکته بولد میشه…و مورد قربانیها قرار میگیره..

    یه ادمی که حالش با خودش خوب نباشه و با خودش در صلح نباشه..نمیتونه زندگی ارامشبخشی رو داشته باشه…

    اتفاقا حدودا من یه سریال زیبایی از یکی از شبکه های ماهواره ایی رو نگاه میکردم..

    بنام صفریچ.!

    یفرد امریکایی بود.ایشون مهاجرت میکنه به انگلیس…و فردی بوده که توی زمینه پوشاکی .بسیار موفق بود.اینقدر این فروشگاهش بزرگ و با اجناس شیک و عالی و تم.هایی که توی جشنهای سالیانه توی فروشگاهش استفاده میکرد..بسیار زیبا بود.که تمام افراد،’ انگلیس رو بخودش جذب کرده بود..

    .

    ولی این شخص بخاطر باوراش..الان یه لحظه یادم اومد..داستانشو بگم!

    ناگفته نمونه…بخاطر اعتماد بنفس بالا و کار کردن و موقعیت کشور انگلیس رو خیلی خوب میدونست.و یفردی با تلاش و پشتکار قوی داشت..فروشگاهش خیلی زیبا و همه جوره عالی بود..و با مدیریت عالی با دو نفر!. یه خانم و یه آقا..بخوبی مدیریت میکرد..

    ولی…….

    ولی…. این شخص بخاطر باورهاش توی عزت نفسش.که همون شخصیت بود..که الان متوجه شدم.نسبت به قبلا…

    بخاطر همون ضعف شخصیتیش..و بخاطر رفیق باز بودن..و اعتماد کردن به افراد…باعث شد خانمش و خانوادشو از دست بده..و کل فروشگاهشو اون افرادی که باهاش بدرفتاری میکردن.(بخاطر خودش بود)و همون حس حسادت داشتن(بازم بخاطر خودش)..کل زندگیشو از دست بده…

    میگم!همین چیزی که شما استاد عزیز…میگین..همه چیز شخصیته..دقیقا همینه..

    بخاطر شخصیت ایشون…و باوراش و افکارش…چه ضربه هایی ایشون خورد..و در ادامه داستان این شخص در یکی از ،از محله های،’ قدیمی ‘پایین شهر انگلیس فوت کرد…

    …….

    واقعا همه چیز شخصیته…اگه شخصیت ما تعقییر کند.همه چیز در زندگیمون تعقییر میکند..

    پس ….نتیجه!…

    دنیای اطرافم.از شخصیت درونی من پر و بال میگیرد…

    دنیای اطرافم از فرکانس منه..من باید خیلی خیلی مواظب باشم که بجای بدبیراه گفتن از شرایط کنونی ام….بگردم تو درون خودم ..چه رفتاری از من باعث میشه من تو دام شیطان بیفتم..

    خداوند توی این آیه سه قل میگه…مخصوص سوره ناس…انهایی که در گره ها می دمند..الله اکبر…

    واقعا هر چقدر بدمی’ تو حرفهای،…پشت سر هم دوره خودش تنیده میشه!..

    مثل گلوله ایی از بافت نخی هست که هر چقدر گلوله ایی’ بافتش قوی تر میشه.

    مخصوصا صحبتهایی که بیین افراد انجام میشه..

    اینجور موقعها باید خیلی مواظب باشیم زیپ دهنمونو بکشیم..

    و نخاییم همرنگ جماعت بشیم…

    همیشه بهمون ،’این باور رو میقبولوندن…

    که خاهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!

    نمیدونم از چه باوریه…

    ولی میدونم هر چیزی که از طرف جامعه ما رو از وجود خودمون و ارامشمون بهم میزنه…باید دوری کنیم اعراض کنیم…

    و نخاییم مثل بقیه فکر و عمل کنیم و مثل اونا نتیجه بگیرییم..

    همیشه من بدنبال آرامشی بودم..درسته تو اون وضعیت اسف بار بودم..ولی همیشه نور الهی رو میدیدم..و میگفتم خدا این چیه…

    و لطف خدا شامل حالم شد که بیام اینجا…بتونم زندگیم را در تمامی جنبه ها عالی و بهتر کنم!..

    تشکر از شما استاد عزیز که قانون الهی رو در تمام جنبه ها و افراد موفق برای ما بازگو میکنید…

    به امید بهترینها برای شما استاد عزیزم!..سپاسگزارتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    وحید ولاشجردی گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    به نام خدا

    سلام به شما استاد عزیزم

    واقعا وقتی دنبال موفقیت باشیم راهی جز تمرکز روی کار خودمون وخودمون نداریم

    برای موفقیت ما باید هم شخصیتمون و مهارتمون و کسب و کارمون رو رشد بدیم

    وقتی ما بخوایم بهوته بیاریم و تمرکز کنیم روی مسائل حاشیه ای

    دیگه نمیتونیم روی شخصیت و خودمون تمرکز کنیم

    هربارکه روی مسائل دیکه جز خودمون تمرکز کنیم و دنبال مقصر باشیم اون داستان دائم تکرار میشه

    و هر بار ما بیشتر معترض میشیم

    همه ادمای موفق فقط خودشون رو انالیز میکنن تا بهبود بدن فقط دنبال بهتر شدن خودشون هستن

    دنیای بیرون بهتر نمیشه تا زمانی که ما بهتر نشیم وقتی فقط خودمون رو مسئول بدونیم سعی میکنیم خودمون رو بهبود بدیم نه زوراضافی برای بهبود بیرون که نتیجه ای هم نداره

    مثل خود شما که سال 88 با اون شرایط تنها شخصی بودین که کارشو راحت انجام میداد و بدون توجه به معترضین و کسی هم بهتون کار نداشت چون درون شما چیز دیگه و باور های دیکه داشت کارارو انجام میداد

    در پناه خدا به امید موفقیت های روزافزون🫡️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهشید نجمی گفته:
    مدت عضویت: 1197 روز

    خدا رو شکر میکنم که به این فایل هدایت شدم و اینقدر آرامش گرفتم تو جوی که ناآرام شده.بعد ۱۳ روز رفتم اینستاگرام اونقدر استوری ها پر از شکایت بود اونقدر فضای سنگینی داشت که اثر بدی روم گذاشت با خودم میگفتم منم باید ی استوری بزارم بگم منم ناراضی هستم ولی دستم نمیرفت که انجام بشه.دیدم استاد ی پست جدید در اینستاگرام گذاشتن

    برای همین اومدم تو سایت تا ببینم چی بوده.حالا سایتی که چند روزه برام باز نمیشه به لطف خدای مهربان امروز باز شد و موفق شدم این فایل رو ببینم و علت اینکه نتوستم استوری بزارم رو پیدا کنم و آروم بگیرم. و ایمانم به خدا قوی تر از قبل شد.ممنون از استاد عزیز که این آگاهی رو به ما دادن.خدایا شکرت در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    محسن مله گفته:
    مدت عضویت: 1129 روز

    سلام به استاد و همه ی اعضا واقعا درسته من فردی مذهبی و اعتقادی هستم و این مشکل رو داشتم و خداروشکر به گوش دادن به فایل های استاد بخودم اومدم من ده سال پیش کارگاه نجاری زدم و دو تا اعتقاد داشتم یکیش خوب بود و یکیش واقعا بد من اعتقاد داشتم خدا روزی رسونه و کار برام میفرسته و اطرافیان و مردم کاره ای نیستن و همینجورم میشد واقعا من روز تعطیلی نداشتم از بس شلوغ بودم ولی چیزی که من رو واقعا برشکست کرد بعد ده سال باور اینکه دولت ها تو مسیر موفقیت یا شکست من تاثییر دارن و این ده سال از نظر من دولت دائم مثلا یکارای اشتباه میکرد و من غر میزدم و بحث میکردم و اینا و که واقعا نتیجه ای جز شکست نداشت حتی بعد ده سال که دولتی که مدنظرم بود روی کار اومد بازم دیدم به این دولتم من میخوام همون دیدگاه رو داشته باشم که خدا واقعا من با استاد آشنا کرد و بعد دیدم واقعا عیب از خود منه و هر اتفاقی بیرونی که بیفته اونقدر نکات مثبت داره که با تغییر دیدگاه من میتونم بهش برسم که نگو و روی خودم کار کردم و الان که حتی بعد برشکستگی الان بنایی میکنم ولی اینقدر حالم خوبه چون میدونم مسیرم و خودم رو پیدا کردم و باید هر روز بیشتر از قبل روی خودم کار کنم و باور کنم که این جهان و اتفاقاتش همه برای من خوبه تا به اهدافم برسم و خدارو همیشه تو همه کارهام داشته باشم و شکرگذار باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2510 روز

    به نام خالق هستی

    سلام استاد و مریم جان

    چقدر خوبه که می‌فهمیم و چقدر خوبه که بتونیم عمل کنیم خدایا شکرت

    من در مورد بعضی چیزها میتونم

    ولی باز از خودم نا امید میشم که چرا تعریف میکنی

    اخه زیپ دهنت رو ببند

    مگه نمیدونی قانون چیه آروم باش

    خیلی جاها تونستم و شرایط جوری پیش رفت بینظیر

    خیلی دلم میخواد عمل گرا تر باشم

    حرف نزنم و نتیجه نشون بدم

    خدا را بهتر ببینم و بشناسم

    و بیشتر باهاش حرف بزنم

    یه چیزی درون من کم است

    خدا کجاست جای آن آنجاست

    خدا هست ولی آنجا را جز خدا کسی نمی تواند پر کند

    آنچه نیست از نبودن خداست

    دلم خدا میخواهد تا پر شوم از بودن

    سرشار از نفس های عاشقانه

    سرشار از ترانه های بودن

    دلم خدا میخواهد

    فهمیدم که هر جا کم آوردم

    یعنی خدا رو ندیدم

    و خودم قبول نکردم

    تو مسائل مختلف تونستم کنترل کنم مثل فوت عزیزان

    حل میکنم و آرام میگیرم

    ولی تو مسله مالی کم آوردم

    این فایل رو چندین بار شنیدم دیدم مقصر خودم هستم

    میخوام دیگه منم نگم چیزی و فقط،با خدا پیش بزن باید عمل کنم تا نتیجه ها بیان

    خدایا یاریم کن تا متوکل تر قدم بردارم میدونم

    تو باشی همه چیز هست و بس

    خدایا مرا به راه راست راه کسانی که هدایت کردی نعمت دادی هدایت کن نه گمراهان

    یارب از تو مدد میطلبم

    شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    عاطفه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1166 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    روز 122 م

    سلام بر استاد عزیزم و همگی

    خدارو شاکرم که روزی دیگر مسیرم را ادامه دادم و بیش از پیش اگاه شدم .

    خلاصه ی نکات

    واقعا چرا شکایت میکنیم ؟ ایا با شکایت کردن مسئله ای حل میشود ؟ چیزی را که من توانایی تغییرش ندارم پس چرا شکایت میکنم ؟

    من به هیچ وجه قادر نیستم محیط اطراف خودم را تغییر دهم ، من فقط قادر هستم روی شخصیت خودم کار کنم ، خودم را بهبود ببخشم و گسترش دهم .

    این ذهنیت که یک عامل بیرونی باعث شکست میشود ذهنیت افراد شکست خورده است .

    من باید اونقدر از لحاظ ذهنی قوی باشم ، اونقدر بزرگ باشم ، اونقدر منش وسیعی داشته باشم که موقعی که شکست خوردم زمین و زمان را مقصر ندانم و به دنبال یک عامل درونی در خودم باشم .

    این تفکر که یک عامل بیرونی داره زندگی منو رقم میزنه تفکری سمی و شرک آمیز است.

    واقعا چرا بعضی از افراد اینقدر موفق هستند و خوشحال زندگی میکنند؟ چرا استاد عباس منش اینقدر خوشحاله و آزادی مالی داره ؟؟؟

    نکته ی مهم اینه که

    هر کجا خواستم غر بزنم و شکایت کنم زیپ دهنم و ببندم و به خودم یاداوری کنم که مشکل از خود منه و اگر کسی در حال شکایت کردن بود تاییدش نکنم یا سعی کنم ازش فاصله بگیرم

    به اندازه ای که بتوانم این کار و انجام بدهم و خودم را مسئول اتفاقات زندگی بدانم میتوانم در زندگیم پیش رفت کنم.

    اگر قراره متفاوت از اکثریت جامعه نتیجه بگیرم باید متفاوت فکر کنم و متفاوت عمل کنم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    فرانک ریسیان گفته:
    مدت عضویت: 3224 روز

    استاد عزیزم با همه ی احترام وعشقی که نسبت به شما دارم نمیتوانم این موضوع را به مورد پیش آمده در ایران ربط دهم ای کاش میشد باهاتون حرف بزنم خیلی نیاز دارم که موضوع رو برام روشن کنید.اصطلاحا کم آوردم و انتظار داشتم شما فایلی را برای ما تهیه کنید و روی سایت بذارین ولی …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    عصمت جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1750 روز

    سلام و وقت بخیر استاد، خانم شایسته و اعضای گرامی

    درمورد سوالی ک در فایل پرسیدین باید بگم من اینو تجربه کردم. وقتی ک با همسرم به یه تضاد خیلی بزرگی در رابطمون برخوردیم و من مدااام از او ایراد میگرفتم. اصلا ی ذره فکر نمیکردم ک من چ کار کردم؟ چ رفتاری داشتم؟ چقدر مقصر بودم و فقط تمرکزم روی کارهای ایشون بود. بنابراین از خودم انعطافی برای تغییر نشون نمیدادم و مدام اوضاع بدتر و بدتر شد. در روابط با دوست صمیمیم هم تجربه کردم ک فقط دنبال این بودم ک هی ازش ایراد بگیرم تا بگم چقدر داره بد رفتار میکنه و او از من دورتر و دورتر میشد. رفتارش بدتر و بدتر و من هرروز حال بد رو داشتم..در رابطه با برادرم هم همینطور. این سیکل معیوب مدام برای من اینو واضح میکنه ک ببین تو هرچقدر تمرکزت رو دیگرانی باشه ک هیچ قدرتی برای تغییرشون نداری و هیچ تمرکزی روی خودت نذاری و تغییر نکنی هی با ناخواسته های بیش تر مواجه میشی و شرایط بدتر و بدتر میشه ب صورت تکاملی ولی الان ک سعی میکنم بیش تر از گذشته تمرکزم رو روی خودم بذارم و عیب های خودم رو پیدا کنم، یا از اتفاقات ب ظاهر بد درس بگیرم و یا ب هر طریقی کنترل ذهن برای رسیدن ب احساس خوب ب خرج بدم میبینم چقدر شرایط بهتر شده. محبت ها بیش تر نثارم میشه. زندگیم اروم تر شده. سالم ترم. شاداب ترم. رهاترم.چقدر اطرافیان از من ب عنوان ی الگوی موفق و خوب یاد میکنن و تعریفو تمجید رو نثار من میکنن ک دلیل این پاداش های جهان تلاش برای تمرکز روی خودم و عیب جویی نکردن از دیگرانه. تلاش برای ماندن در احساس خوب و هماهنگ شدن با پروردگارمه ک برای من این همه اتفاقات خوب رو رقم میزنه…

    مورد بعدی مربوط به ۴، ۵ سال پیش هست ک یادمه مدرسه میرفتیم و چون ما تو خود شهر زندگی نمیکردیم معلم های خیلی خوب و تاپ شهر رو برامون نمیاوردن. بعضیاشون عملکرد ضعیفی داشتن و خب این یکم کارو برای ما سخت میکرد. اگه من اون موقع مدام غر میزدم و عملا تمرکزم رو از بهبود خودم برمیداشتم هیچ اتفاق مثبتی نمیوفتاد ک هیچ تازه کنکورمم خراب میکردم. ولی من یادمه خیلییی لیزری برا کنکور پیش میرفتم و درس میخوندیم با دوستام. کلاس میرفتیم و تلاش میکردیم و من نتیجه تلاش هامو گرفتم خداروشکر

    مورد چهارم درمورد پارسال هست ک من برای کارورزی ب مدرسه میرفتم. نگم براتون ک چقدر تمام معلم ها از بچه های کلاس یازدهم مدرسه ناراضی بودن و تو دفتر پشت سرشون حرف میزدن. جالبیش اینجاست ک اوضاع بهتر نمیشد ک هیچ بدتر هم میشد تا جایی ک یکی از بچه ها با یکی از معلم ها بحثش شد و کار ب کجاها ک نکشید🤐. دلیلش همین بود ک شما میگین، تمرکز روی چیزی ک نمیشه تغییرش داد و عدم تمرکز روی خود برای تغییر و بهبود..در نتیجه جهان تو رو با ناخواسته های بیش تری احاطه میکنه تا جایی ک بفهمی باید تغییر کنی و ان شالله بتونیم قبل از اینکه چک و لگدها محکم بشه تغییر کنیم. خلاصه منم پارسال تو همون مدرسه و باهمون بچه ها بودم ولی اونا اونقدر منو دوست داشتن ک روز معلم منو سوپرایز کردن و بهم گفتن خانوم چون شما سال اولتون هست ما خواستیم براتون جشن بگیریم ک تو ذهنتون بمونه🥺🥺🥺🥺😭 و من هنوز بعد چندماه با یاداوری این خاطره احساساتی میشم..

    دیروز رفته بودم یه مدرسه دیگه و مدیر خیلی از بچه های یازدهمش عاصی بود. من سعی کردم بدون قضاوت و پیش داوری برم سرکلاس و الان با این فایل حواسم بیش تر جمع شد ک برخلاف همه غر نزنم از شرایط از دانش آموزان و بدونم اگه من تغییر کنم در جهت درست، دانش آموزان منم بهترین میشن همونجوری ک پارسال تجربه کردم و اگه مابقی معلم ها فیدبک بدی از بچه ها دیدن ب خاطر توجه ب ناخواسته ها و عدم تغییر خودشون در جهت درسته ک باعث ب وجود اومدن ی سری چیزا شده. و من میتونم بهترین تجربه هارو فارغ از تجربیات بقیه بسازم..

    ممنونم از شما بابت ضبط این فایل ک نیازه همیشه بهش گوش بدیم تا در مسیر درست باشیم..

    ب امید ایمان و عمل بیشتر❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    لطیف حنضلی گفته:
    مدت عضویت: 3939 روز

    با سلام

    امروزه خودم را در کوهی از چالش‌ها و تضادها میبینم ، تجربه من دائما به گونه ای است که لازم میدانم توجه و تمرکز روی توانایی هایش باشد و نه روی موانع و نقصان .

    سالهاست که فهمیده ام فقط خوش بینی و مثبت اندیشی به من کمک می‌نماید ، نه تحصیلات بالا ، نه پول و ثروت و نه چیز دیگر ، تنها خودم هستم که تأثیرگذاری و زندگیم را آنگونه که میخواهم خلق میکنم .

    استاد عباسمنش راه خودش را مشخص نمود و از کار کارمندی و وابستگی به همه چیز خلاص نمود و به خلق زندگی رویایی اش پرداخت و نتایج به مراتب عالی دریافت نمودن ، من نیز راه خودم را در همین شرایط و مکانی که هستم دارم بهبود میدهم و نتایج خوبی از نظر فعالیت شخصی خودم دارم ، هم اکنون 36 سال دارم و باز هم میبینم بدو بدو میکنم ، سخت تلاش میکنم و نتایجم هر روز باید بهتر شوند ، بدلیل اینکه اعتقاد من این است که خودم باید بسازم و نه انتظار از دیگران داشته باشم ، با همسر و فرزندانم دائما سعی میکنم ارتباطات خوب برقرار کنم و احساس راحتی بیشتری با آنها دارم ، نمی‌گویم که مسائلی نداریم و همه چیز 100 درصد عالیه ولی میتوانم تضمین کنم که بهترین چیزها را در کنار یکدیگر تجربه میکنیم ، از باورسازی میگویم ، که انسان است و باورهایش ، باورهای خراب من همیشه هوشمندانه عمل میکنند ولی باز هم تلاش میکنم باورهای خوب بسازم و باورهای غلط و ناصحیح را مغلوب کنم .

    استاد بارها در آموزشهایشان به ما یاد میدهد تا باورهای خودمان را شناسایی کنیم ولی این عمل خیلی سخت است و تمرینات مداوم میطلبد ، همانند استاد که هدف گذاری نمودند و جسم سالم و توانمند و خوش استایلی ساختند ، من نیز با پرهیز از خیلی غذاها بدن خوش استایل را ساختم ، اما دوباره باید کنترل کنم و سبک زندگیم را به گونه ای بسازم که فست فود ها را مطلقا مصرف نکنم و غذاهای کم کربوهیدرات مصرف نمایم . در هر کجا و هر جایگاهی که هستید ، موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: