شهود و الهام الهی - صفحه 18

842 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پارسا فریور گفته:
    مدت عضویت: 2491 روز

    وقتی این فایل رو میدیدم با تمام وجود میخواستم یک هدایتی برام باشه که با حال الانم مطابق باشه

    بعد از اینکه فایل رو گوش دادم واقعا برام سوال بود این چه ارتباطی با الان من داره ؟!؟🤔

    ولی که یکم بیشتر دقت کردم فهمیدم دقیقا با الانم هماهنگه و فقط باید با دیدگاه دیگه ای بشنومش

    سلام به همه همفرکانسی های عزیزم

    خیلی خوشحالم و حالم خوبه ازین بابت که تونستم ارتباط این فایل و زندگی الانم و خواسته هام رو بدونم

    خدایا شکرت🙏🏻

    ✔️

    نیاز نیست برای کارهایی که میکنیم بریم دنبال راه منطقی و تجربه شده و…

    یادمه فایل قبلی شما گفتید وقتی اون وکیل مهاجرت با تجربه و منطق خودش راهنماییتون میکرد یه حسی درونتون گفت تو به من اعتماد کن ، تو به هدایت الله اعتماد کن و بهش عمل کن اصلا چکار به حرفهای این داری؟

    ✔️

    باور دارم که خداوند هر لحظه درحال هدایت من است ، خود خدا شده لیدر زندگی من و داره همه جوره هدایتم میکنه

    مثل یک لیدری که همه چیز رو میدونه و مطابق خواسته افراد بهشون میگه کجا برن چکار کنن و به منم داره میگه حالا که این خواسته رو داری پس باید اینکارو کنی.

    ✔️

    اعتماد کردن به خدا یعنی همین ، به الهامات خدا ایمان داشته باشم و با توکل به خودش این هدایتش رو عملی کنم.

    یادمه قبلا برام سوال بود که واقعا اعتماد کردن به خدا چجوریه؟؟؟!!!!

    و توی این فایل ارزشمند جوابم رو یافتم

    خدایا شکرت🙏🏻

    ✔️🌺💚

    خداوند هدایتش از جنس حال خوبه ، از جنس ترس و نگرانی نیست ، چون عمل کردن به هدایت الله نیاز به توکل و اعتماد داره.

    اگر من خودم را در این دنیا گم کنم خداوند خودش هدایتگر من میشه.

    مثل هر زمانی که به فایلی هدایتم کرده که انگار برای من ساخته شده ، یا کتابی که کاملا مرتبط با من بوده یا متنی که میخواستم ، و یا فردی که دست خدا شده یا سایتی که عاشقش شدم🌹💚

    خداوند ابراهیم را مسلمان دانست ؛ چون در عمل مسلمان بوده ؛ تسلیم بوده ؛ گوش به فرمان الله بوده

    💚✔️🔶

    اگر میخوایم به هدفی برسیم که قبلا در اون شکست خوردیم یا افراد دیگه ای در این راه شکست خوردن ، منطق ما میگه پس تو هم الان شکست میخوری ، ولی قلب اینو نمیگه ، حس من میگه تو خیلی موفق میشی ، فرکانس تو با بقیه متفاوته و نیاز نیست چیزی رو بپذیری که واقعیت زندگی بقیه یا واقعیت گذشته خودته،

    واقعیت اون چیزیه که من باور میکنم

    واقعیت در ذهن منه و میتونم بسازمش

    اگر قبلا تجربه بدی داشتم ، اگر به خواسته ای نرسیدم ، اگر اونطور که میخواستم نشده ، اگر بقیه افراد نتونستن به اون هدف برسن و یا براشون خیلی سخت بوده اینا هیچکدوم دلیل نمیشه الان برای من اینجوری بشه

    زمانی برای من شرایط متفاوت میشه که فرکانس ها و باورهام تغییر کنن.

    💚✔️

    اگر به هدایت الله عمل کنیم همه چیز خیلی عالی پیش میره هممه چیز خوبه

    من عااشق اون قسمتی شدم که گفتید مگر منطق چیه؟ همین تجربه هایی که داشتیم یا تجربه بقیه یا یکسری کتابی که چشم بسته پذیرفتیم شدن منطق

    واقعیت با منطق یکی نیست ، واقعیت رو خودمون میسازیم با فرکانس هامون

    منطق با شهود یکی نیست

    شهود از نظر بقیه اصلا منطقی نیست و وقتی مسیری رو میریم بهمون میگن اشتباهه ولی این خود ماییم که میتونیم فکر کنیم و نتیجه فرکانسهامونو ببینیم و تصمیم بگیریم منظورم اینه که هر صحبتی و هر مطلبی رو نپذیریم

    ✔️💚

    چجوری الهامات خداوند رو دریافت کنیم؟

    همینکه باور کنیم خداوند مارو هدایت میکنه ، همینکه باور کنیم میشه به حسمون اعتماد کنیم ، همینکه باور کنیم شهود وجود داره و میتونیم دریافتش کنیم ، همین باور کمک میکنه هدایت بشیم اگر تسلیم باشیم و بپذیریمش.

    وقتی میخوایم تسلیم باشیم یعنی به تجربه های گذشته توکل نکنیم ، به هدایت الهی توکل کنیم و اعتماد کنیم بهش ، نیاز داره که ذهنمون رو پاک کنیم از تجربه های گذشته و خدا رو به عنوان تنها قدرت جهان هستی بپذیریم.

    هدایت خداهم روند تکامل داره ؛ منظورم اینه که برای هدایت الهی هم اوایل کم بوده و بیشتر شده و هدایت بزرگتر هم میشه بنظرم بخاطر اینکه ایمانمون قوی تر میشه.

    💚✔️

    سپاسگزارم

    با عشق این مسیر رو ادامه میدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2735 روز

      سلام پارسا جان

      خدا رو صد هزار مرتبه برای وجود ارزشمندت سپاسگزارم دوست خوبم

      تحسینت می کنم که اینقدر عالی و متعهد داری پیش میری در مسیر مستقیم خدا

      تحسینت می کنم برای درک والات عزیزم

      از خط به خط کامنتت درس گرفتم. ممنونم از اتصال عالیت با خدا و صلح درونیت.

      حس من میگه تو خیلی موفق میشی ، فرکانس تو با بقیه متفاوته و نیاز نیست چیزی رو بپذیری که واقعیت زندگی بقیه یا واقعیت گذشته خودته،

      واقعیت اون چیزیه که من باور میکنم

      واقعیت در ذهن منه و میتونم بسازمش

      درسته واقعیت رو خودمون می سازیم و واقعیت زندگی هر کس کاملاً می دونه متفاوت با واقعیت زندگی دیگران و حتی واقعیت گذشته خودش باشه ، ممنونم برای این یادآوری عالیت

      از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایت خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        پارسا فریور گفته:
        مدت عضویت: 2491 روز

        سلام و خیلیی سپاسگزارم از این دیدگاه زیباتون

        منم کلی از متن شما انرژی گرفتم و براتون آرزوی ثروت و آرامش روز افزون خدارو دارم.

        ✨🌺🌸

        دقیقا همینطوره واقعیت زندگی ها باهم متفاوته ، همه از یک کار نتیجه یکسانی نمیگیرن

        اونی بهتر پیشرفت میکنه که الگو های ذهنش بهتر باشن

        داخل فایل اجرای توکل در عمل هم این مطلب بود

        خدایا شکرت

        واقعا خدایا شکرت

        من وقتی فهمیدم چیزی که قبلا نتیجه گرفتم نتیجه همیشگی من نیست و میتونم متفاوت نتیجه بگیرم انگار دری از آگاهی باز شد برام

        ✅🙏🏻🌹

        بازم سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سمیرا کیان گفته:
    مدت عضویت: 2530 روز

    الهی به امید تو

    سلام

    دریافت الهامات و شهود از کنترل نجواهای ذهن میاید تسلیم بودن یعنی تغییر نگاهت به سمتی که به احساس بهتر برسی و تسلیم نجواهای شیطان نباشی و تسلیم خداوند باشی ایمان داشتن یعنی خاموش کردن ذهنت. ذهنی که بهت ترس میده نجواهایی که با منطق و تجربه ی قبلی خودت و دیگران میخواهد ناامیدت کنه و ایمان رو ازت بگیره.

    هدایت و دریافتش چیز پیچیده ای نیست هدایت از دل نجواها و اتفاقات و شرایط بیرون میاد یعنی با تغییر نگاه و به احساس بهتر رسیدن اون نجوا یا منفی ها چه در قالب افکار و حرفهای بقیه یا واگویه های منفی ذهن یا اتفاقات و شرایط به ظاهر سخت از هدایت شدگان میشوی یعنی به شهود و قلبت گوش دادی و عمل کردی. اینکه استاد میگن من به قلبم گوش میدم یعنی همین نه اینکه یه چیز خاص باید گفته بشه و من بهش برسم نه. یعنی استاد در این جور مواقع که باورهای منفی به اشکال مختلف میخواد که احساسش رو بد کنه میتونن نگاهش رو تغییر بدن و به احساس بهتر برسونن احساس بهتر رسیدن در مورد اون موضوع یعنی تغییر باور یعنی با تغییر زاویه دید و اونچه که حسش رو بد میکنه میتونن فکر خدا رو بخونن میتونن به ندای قلبشون پاسخ مثبت بدن اونجایی که همه میگفتن دوره ی تندخوانی جواب نمیده استاد نیومدن به افکار دیگران که حسشون رو بد کرده بود توجه کنن و ایده ای رو که به ذهنش اومده بود رو نادیده بگیرن و ترسها رو کنترل کردن یعنی این نگاه و باور که قلبم بهم دروغ نمیگه احساس خوب و ایمان رو بهشون میداد که خاموش کننده ی ترسها و نجواها بود پس با عمل به اون از هدایت یافتگان شدن و پاداشهاش رو دریافت کردن.

    آموزشا و نگاه ها و باورهایی که استاد میگن برای دریافت هدایته که با کنترل ذهن بهش میرسیم برای کنترل ذهنه برای پیروی از الهاماتمونه. و همه ی اینا با تغییر باور و نگاه هستش. و تغییر باور هم با رسیدن به احساس بهتره که ایمان رو درت حفظ کنه صورت میگیره به خاطر همین اصل قانون احساس خوب اتفاقات خوب هستش.

    استاد گفتن که اگه نمیتونی الان تشخیص بدی کدوم کلام خداست همین که بدونی هدایت میشی و باور به هدایت داری دریافتش میکنی یعنی همین باور وقتی حست رو خوب میکنه جلو برندست و بقیش تکامله.این تشخیص هم یعنی همون کنترل ذهن بیشتر و عمل به اصل قانون و تغییر نگاه. یعنی هر چه بیشتر عمل میکنی توش بهتر میشی و دیگه اصلا تشخیص مطرح نمیشه و این برای مبتدی بودنه. برای تکامل در اجرای قانونه.

    اینکه استاد میگن شکل الهامات منطقی نیست یعنی نجواهای ذهن که سعی میکنه با منطقی جلوه دادن نشدن اون کار ایمان رو سست کنه و احساس بد نشدن بده رو بشناسیم و در مقابل منطقی نبودن اون خواسته برای ذهن گول ذهن رو نخوریم و جا نزنیم و بدونیم اینکه برای ذهن منطقی نیست مهم نیست چون ما میخوایم به الهامات عمل کنیم و خدا هدایتمون کنه پس اتفاقا منطقی نبودن براش یه نشونه هست که پس این همون الهامه. چون نشونه ی حرف خداوند بودن همین منطقی نبودنه. به خاطر همین باید کور و کر باشی در مقابل حرف و منطق دیگران و کسایی که با باورها و منطقشون میخوان گمراهت کنن. اینکه استاد به حرف اون وکیل و منطق و دلایل و باورهاش گوش ندادن و به قلبش که گفت بیا من خودم تو رو میبرم گوش داد از همین باور میاد که هر چه منطق و باورهای نشدن و نتونستن بیشتر باشه اتفاقا شدنی تر و راحتره چون این منطقها خداوند رو محدود میکنه این نتونستن ها در واقع قدرت خداوند رو میگیره و خداوند قادر مطلقه ما هم از خداییم و نامحدود. اینکه استاد در مسیر مهاجرتشون وقتی ماشین رو داده بودن و پیشاندها داشت برشون فشار میاورد نگفتن حتما صلاح خدا در این بوده و یا خدا نخواسته و خیلی باورهایی که افراد رو در چنین شرایطی میتونه بیخیال کنه رو نداشتن و در عوض یه عالمه باورهای خوب داشتن و با برخورد به مسائل جدید هم دوباره باور ساختن و جلو رفتن و کل زندگیشون همینه به خاطر اینه که میدونن همه چی به تغییر نگاه من به تغییر زاویه دید من برمیگرده و باور ساختن و اجرای اصل قانون در شرایط سخت هم با عمل به شهود و الهامات و کنترل کردن ذهن هستش. با باور به هدایت شدن باور به اینکه صددرصد هدایت میشویم اگر ذهنمون رو کنترل کنیم با دونستن این و با باور به این میرن و چرخ و فلک سوار میشن و… چون باور دارن با توجه نکردن و متمرکز نشدن بر مشکل میتونن هدایت بشن. اینکه صبر کنند و از هدایت شدگان باشند.از ایمان به قوانینه.

    دونستن اینکه به من الهام میشود و باور بهش و ایمان به هدایت شدن و همه ی نگاههای استاد به مسائل برای خاموش کردن ذهن و شنیدن صدای خداونده.

    عمل به الهامات و هدایتهای پرورگار با کنترل نجواها و منفی بافی ها و منطقهای ذهن شدنیه. این که بدونیم نجواست و فقط منطق ذهن محدود گذشتگانه کمک به کنترلش میکنه اما اگر میگی که خود الهامات چه کار کنم بهم برسه یا خود هدایت چه جوری بهش برسم مسئله اینه که همه ی ما بدون استثنا و پیوسته هدایت میشویم و بهمون الهام میکند و این رو باید باور کنی در واقع الهامات و هدایتها در پس نجواها و منطقهای ذهن خوابیده یعنی چیز خاص و مشخص از قبلی نیستن در واقع همون شرایط به ظاهر سخت یا همون نجوای به شدت اذیت کننده و همون باورهای محدود و همون موانع پیش رو و دلایل به ظاهر منطقی هستن که فقط نیاز به تغییر دیدگاهم بهشون داره و اینکه در ابتدا ظاهر اینه که قابل تشخیص نیستن نه به این معنا که جدا شده و مشخص باشه نیست بلکه همون کنترلشون و تغییر نگاه به همون یک مسئله و انتخاب نگاه خداوند یا نگاه ذهن یعنی همون کنترل ذهن با توجه به احساست.

    الهامات و شهود همون تغییر نگاه به مسئله ی منفی شده ی ذهنته. همون شرایط و اتفاقات به ظاهر سخته که با دونستن و باور به اینکه همینها اتفاقا برام خیر و هدایت کننده و الهام بخشه و الهام و صدای خدا دونستنش به آروم شدن ذهن کمک میکنه و وقتی ذهن آروم بشه الهامات و هدایتها میاید و راهها باز میشن. و رسیدن به همین الهام و همین شرایط که به ظاهر سخته خودش کنترل ذهنهای قبلی رو میخواد و همین طور ادامه دار و به هم پیوستست این نشون میده یک سره به ما الهام میشه و هدایتها همیشگیه. اینکه با دیدن این فایل و فایلای هدایت ذهنت بهت میگه پس چه کار کنم که بهم الهام بشه یا چه کار کنم که هدایت بشم باید بدونی و بهش بگی و همین رو اتفاقا کنترل کنی اینکه الهامات همین کنترل ذهنیه که باید در مقابل نجواها انجام بدی همین تغییر دید و باورته و همین باور به بودنش در هرلحظه.از همین آگاه شدن بهش شروع میشه و کم کم کار خودشو میکنه و جون میگیره و قوی تر میشه و تکاملشو طی میکنه. تنها کاریی که باید کنی همین آگاه بودن بهش و فکر و توجه بهشه و ذره ذره براساسش عمل کردنه.اینکه سخت نگیری و اجازه بدی مثل همین نوشتن که هدایتم کرد و دریافتها و باورهایی رو بهم گفت و نوشتم که در نهادم دنبالش بودم و الان آروم شدم خدایا شکرت خدایا شکرت که باز هم هدایتم کردی باز هم بهم گفتی باز هم به خواسته ایی منو رسوندی و باز هم اجابت کردی باز هم باورهامو تغییر دادی باز هم مدارمو بالاتر بردی الهی شکرت

    خدایا شکرت که به حرفت گوش دادم و نوشتم هر بار با نوشتن اینجا کلی دریافتای جدید دارم که اگر در این فضا نمینوشتم شاید بهم گفته نمیشد خدایا شکرت که ذهنمو کنترل کردم و نوشتم هر انچه رو که بی واسطه بهم گفتی و بی فکر نوشتم که منو بالاتر برد و جوابهامو تا حدود زیادی گرفتم و به درک بهتری رسیدم.آره هدایت و الهامات همین خاموش کردن ذهنه مثل همین نوشتن الان من آره همین تسلیم محض همین راحت نوشتن و این ور اون ور نکردن همین منطقهای ذهن رو نادیده گرفتن اره مثل همینه. دریافت الهامات و هدایتها یعنی بی توجهی و کنترل ذهن. وای خدای من شکرت شکرت که دارم یاد میگرم عمل بهشو و دارم جنسشو بیشتر میشناسم و کاریی که دقیقا باید انجام بدم همون به احساس بهتر رسیدن و تغییر نگاه و فایلا رو بیشتر دیدنه تا با این کنترل تا اونجایی که میتونم و این تعهدم به کار کردن روی باورام به باورهای بهتر و بهتری در مورد هر موضوعی هدایت بشم و باورها و نگاههای جانانه تری هی بهم برسه و قوی ترم کنه .خدایا شکرت خدایا شکرت

    استاد جان استاد عزیزم بینهایت ممنونم برای این آگاهیها و فایل عالی و از خدای خودم ممنونم که هدایت گر منه و منو به این دریافتها هدایت کرد خدا رو شکر که در این مسیرم خدا رو شکر که شما رو دارم و در این سایتم هر روز تشنه تر و عاشقترم برای آگاهیها و گوش دادن به فایلا هر روز عاشقانه تر این مسیر رو ادامه میدم الهی شکر

    خانم شایسته از اینکه راحت نشستین و گوش دادین حال کردم استاد دمتون گرم برای این حرکت برای فیلمبرداری. خدا رو شکر

    عاشقتونم بینهایت دوستون دارم ❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  3. -
    شیما سیاری گفته:
    مدت عضویت: 2416 روز

    به نام یگانه خدایی که مرا قادر به خلق خواسته های برخواسته از ناخواسته هایم کرد

    نمیدونستم کجا بنویسم اما میخواستم بنویسم این لحظه اینقدر ارومم که نمیدونم چطور این احساسم را توصیف کنم .اومدم اینجا خاطراتی رو بنویسم که طی این چند روز تجربه کردم و اینقدر معجزه دیدم به قول استاد و مدیرسایت خدایا من دیگه عادت کردم به معجزه هایت . هیچ وقت این احساسو در طول ۲۸ سال زندگیم تجربه نکرده بودم و خیلی خوشحالم که خداوند مرا اینقدر دوست داشته که مرا در این مسیر زیبا هدایت کرده یک مسیر تکاملی که تقریبا بعد از سه سال مطالعه و مطالعه و مطالعه و گه گاهی عمل و گاهی پا پس کشیدن و عقب کشیدن و دروغ انگاشتن و دوباره اغاز کردن و رها نکردن و ادامه دادن و ادامه دادن .

    احساس میکنم بعد از سه سال بالاخره من یک جهش عالی داشتم در درک قوانین جهان هستی . اما در این مسیر به خیلی از مسیرها هدایت شدم تا موانع سر راهم تا اندازه ای برداشته شوند و من بتونم ببینم انگار تا این لحظه پرده ای در جلوی چشمانم بود و نمیتوانستم اینگونه درک کنم .

    نمیدونم از کجا شروع کنم اما از اینجا میگم که همه چیز احساسه ،این جمله را میلیاردها بار از استاد و هزاران استاد شنیده بودم اما اصلا نمیفهمیدم که چی میگن اما الان خوب میفهمم که چی میگن. منم میگم همه چی احساسه و احساسه و احساسه. اما یکسری موانع هست سر رسیدن به این احساسی که میگم که برای من اینجوری بوده که این احساسو نمیتونم با کلماتم بیان کنم فقط دعا میکنم که همه انسانها این احساسو احساس کنن .

    اولین مانعی که درونم به من گفت، کمبود عزت نفس و ترسهای زیادم بود. ترس که میگم ها ترس از همه چی . ترس از صدای مادرم . ترس از صدای همسرم . ترس از ریس بخش .ترس از حرف مردم و ترس از حرف مادر شوهر و ترس از دوست نداستنم ،ترس از نشستن روی صتدلی دکتر تازه وقتی اصلا نیست با ترس اینکه شاید بیاد و ترس از اینکه ادم جالبی به نظر نرسم و ترس از میلیاردها چیز دیگه کوچیک و کوچیک و کوچیک دیگه که من از همشونم ضربه خوردم از مادرم و همسرم و مادرشوهر و غیرههههه و بعد هدایت شدم به دوره عزت نفس استادو به لطف الله یکتا دوره رو تهیه کردم و فقط تا الان دو جلسه اولشو گوش دادم و کمی به خداا کمی به گفته های استاد عمل کردم باز دوباره از خداوند پرسیدم که کجای کارم مبلنگه و او مرا هدایت کرد به فایلی که بهم گفت من به توانایهام باور ندارم بسکه زیر فشار این ترسام کوچیک شدم که خودمو از یاد بردم و توانایهامو از یاد برده ام و توی اون فایل یه تمرین به هم داد که میگفت هر روز ۱۹ تا از کارهایی که در طول روز به طور عادی انجام میدی را با جمله من امروز توانستم مثلا من امروز توانستم خودم جورابهایم را بشویم. بنویس ومن شروع کردم به نوشتن فکر میکنم از اون روز یک ماهی میگذرد و من احساس توانمندی بسیاری میکنم و شروع کردم به گوش کردن فایلهای رایگان استاد در طول روز هر چند تایی که میتونستم و از توشون به این تمرین که از هر چیز زیبایی و دارایی تعریف و تمجید کنم عمل میکردم و بعد از اون هدایت شدم به یک کتابی که فقط از تو اون کتاب یه تمرین برا خودم انتخاب کردم و انجام میدادم فقط سه روز انجام میدادم که انفجاااااار نتایج شروع شد .انگار در نه در نه بلکه دروازه رو به روی خواسته های برخواسته از ناخواسته های من باز کرده اند و یکی پس از دیگری چیزهایی که من قبلا خواستهه بودم وارد زندگیم شدن هر روز دارن وارد و وارد میشن .این خواسته ها خواسته هایی بودن که من حتی اونا رو ننوشته بودم و حتی بعضی هاشونو فراموش کرده بودم . الله و اکبر ..خدایا شکرت .اینقدر دقیق اومدن اصلا انگار همون درخواست با همون ظریفی انجام شده بدون هیچ تغیری .

    الان چیزهای کوچیک کوچیک دارن وارد میشن و من به قدری ایمانم قوی شده که منتظر خواسته های بزرگمم البته میدونم که الان مرحله کار کردن روی باورهامه . خداوندا نمیدانم که چگونه تو را شکر گویم . به قدری ارامم که انگار مال این جهان نیستم

    شکر شکر شکر .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فهیمه طحان گفته:
    مدت عضویت: 2447 روز

    سلام استاد عزیز و مریم بانو گل

    خیلی سپاسگزارم بابت فایل عالیتون که نه هیچ کجا شنیدم ونه هیچ کجا خواهم شنید

    فقط این حرف ها و واقعیت ها در این خانواده قوی وبا جسارت عباس منش دات کام گفته میشه و درموردش بحث میشه و همیشه به نتیجه عالی ختم میشه..

    آره واقعا وقتی تو این دوره هاشرکت میکنیم و فکر میکنیم دیگه حله همه چی ،دیگه داریم عمل میکنیم دیگه همه چی گل و بلبله،

    و چون که سعی میکنیم طبق قوانین پیش بریم فکر میکنیم دانای عالم هستیم و به بیشتر مسائل فکر نمیکنیم و میگیم حتما درست میگن و خیلی میدونن.حداقل درباره من اینجوریه…

    استاد عزیز از شما خواهش میکنم تا بیشتر در مورد تسلیم واقعی توضیح بدین و مثال های بیشتری برامون از تسلیم واقعی بزنین …

    این موضوع تسلیم و اعتماد خالص به الهامات و به هدایت واقعا گستردست که اکثر افراد فکر میکنن واقعا تسلیم هستن ولی با ساده ترین حرفی که اشتباه هست شاید باورهاشون تخریب بشه..

    لطفا لطفا این موضوع تسلیم رو باز تر و واضح تر توضیح بدین…

    خیلی خیلی ممنونم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    به نام خدای هدایتگر

    باسلام خدمت استاد عزیزم و مریم خانم گل

    وسلام خدمت همه ی دوستان شاد و پرانرژی سایت

    وااای خدای من آخه مگه میشه دقیقا زمانی که دارم به یه موضوعی فکر میکنم همون موقع تو سایت با چیزایی مواجه میشم که نشونه هدایت خدایه که داره من و راهنمایی میکنه که ایمانمو قوی کنم و همه ی زندگیمو بسپارم دست خودش چون فقط اونه که میتونه به بهترین شکل ممکن زندگیمو شکل بده

    روزی صد بار خدارو شکر میکنم از اینکه من و با سایت شما آشنا کرد تا بتونم خودم با فکر کردن زندگی کنم نه بر اساس عقایدی که از بچگی تو مغزم بوده

    همیشه فکر میکردم اماما و پیغمبرا چون درجه شون بالاتره از طرف خدا اومدن به ندای دلشون عمل میکنن و همون چیزی که بهشون گفته میشه و انجام میدن همیشه تصورم این بود که ما نمیتونیم فقط اونا میتونن اینجوری باشن حالا دارم درک میکنم که همه ی اینا اشتباهات افکار من بوده مادر حضرت موسی به منطقش توجهی نکرد و بچه شو رهاکرد چرا که ایمانش قوی بود و میدونست خدا داره کارا رو انجام میده یا حضرت ابراهیم زن و بچه شو تو بیابون رها کردکه اگه بخوای به منطق نگاه کنی هیچ پدری همچین کاری نمیکنه ولی او انجام داد چون باورش قوی بود ایمانش به خدا زیاد بود و میدونست که خدا در بدترین شرایط ممکن از زن و بچه ش محافظت میکنه

    خدارو شکر میکنم که من و به راه درست هدایت کرد و ایمانمو نسبت به قبل پرورش داد

    خداروشکر میکنم که کاری کرد من از زندگی لذت ببرم و کارای زندگیمو بسپرم دست خودش که اونه که فرمانروایی آسمون ها و زمین دستشه و خالقه تمام جهان هستیه

    پس من دیگه باید نگران چی باشم وقتی یکی همیشه تو وجودم هست و تو همه ی شرایط کارامو انجام میده

    پس من فقط باید شاد باشم و از زندگی لذت ببرم و ایمانم و قوی کنم که خدا همیشه و در هر لحظه کنارمه و از رگ گردن به من نزدیک تره

    ممنونم از استاد عزیزم که با فایهایی که آماده میکنین حالم و خوب میکنین من و آگاه میکنین که بیشتر فکر کنم و بهتر عمل کنم

    عاشقتونم❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    mohsen گفته:
    مدت عضویت: 3038 روز

    اگر بدونید که این فایل که ضبط کردین دقیقا چیزی بود که من به اون نیاز داشتم و حدش انقدر بالا بود که تصورشم نمی تونید بکنید باورتون نمیشه خیلی کمکم کرد چون من دقیقا تو شرایطی بودم که شدیدا به این حرف ها به همین اندازه احتیاج داشتم. خیلی کمکم کرد. ازخدا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    فائزه رستگار-دخترقهرمان گفته:
    مدت عضویت: 1881 روز

    بنام خدای هدایتگرم بنام خدای عشق و امید

    سلااام و احترام به استاد عزیز و گرانقدرم به مریم جان مهربونم و خانواده بزرگ و عزیزممم❤

    استااااد استاد ممنوووون که باز غوغا کردید ممنون که به حرف قلبتون گوش دادید و این فایل عالی عالی ضبط کردید خدااای مهربوووننم شکرت الهی شکررر که از زبون استاد این آگاهیهای ارزشمند و نابو روزی من کردی تا اشک شوق و لبخند قدردانی نقش ببنده رو صورتم و الان بی هیچ تاملی فقط میخوام بنویسم و حس عااالیم بگم خدایااا شکرت شکرت شکرررت

    استاد ۳ فایل فوق العاده اخیرتون درباره هدایت انقدر عالی و تاثیرگذار و آموزنده بود که فکر میکردم دیگه چی میخوای استاد بگه ببین چقدر روشن و واضح داره میگه بهت هدایتو ولی باز این فایل انگار اومد تا به اونا عمق و معنای بیشتری بده

    اومد تا درهایی نو ار نگاه به قصه هدایت و آگاهی به روی قلبامون باز کنه من با تمام وجودم دوست دارم با این جنس آگاهیها و هدایتها یکدست بشم ریشه بگیرم از نو رشد کنم و پر از درخواست شنیدن و لمس کردن این دنیای آگاهیم که با سخاوت به روی ما گشودی ممنووونم خداجونم که من لایق این راه روشنی دونستی قلبم پرارشووقه ممنونم ازتون استادجان

    ۱- چقدر قصه حضرت موسی و ابراهیم شنیدیم ولی من تازه الان شنیدم تازه الان درک کردم همیشه فقط شنیده بودم و تحسین که چه جالب ولی الان تازه شنیدم تازه درک کردم

    چون قبلا میگفتم اونا پیامبرن خاصن خوب فرق دارن خوب اصن اینا معجزاته خداست طبیعیه چون پیامبرند بهشون گفته و رد میشدم از اصل داستان ولییی ولی… وقتی استاد گفت ما هیچ فرقی نداریم با هیچ پیامبر و امامی و همه ما تحت هدایت و حمایت خداییم اگر که باورش کنیم اگر که ایمان بیاریم معجزات برای هممون هست ولی وقتی که توهم ابراهیم بودن خودتو موسی بودن خودتو باور کنی یعنی باور کنی که خدایی هست که وظیفش هدایت توست وظیفش مهیا کردن تمام نیازهای توست ولی بقدر خواسته های خودت چقدر از خدای میخوای و چقدر مثل ابراهیم تسلیمی برای رفتن تو دل ترسات

    استاد الان تازه درک کردم یعنی چی گوش کردن به هدایت

    تازه فهمیدم قصه هدایت ابراهیم را

    تازه فهمیدم قصه هدایت موسی را

    تازه فهمیدم قصه تکراری نوح را بعد از این همه شنیدن

    راست میگید چقدر آگاهانه به این مسائل فکر کردم؟؟

    چقدر سطحی نشنیدم و سعی کردم درست بشنوم؟

    راست میگید بارها باید گوش داد تا پرده ها برن کنار تا عمق بگیره تا از سطح به عمق بیاد

    قصه حضرت ابراهیم چقدررر غیرمنطقی چقدر بیرحمانه و به دور از عقله که آدم همسر و بچشو وسط بیابون رها کنه و بسپاره به خدا چه جنس ایمانی میخواد؟ این معنای تسلیم حق بودنه که ابراهیمو ابراهیم میکنه چون صدای قلبش صدای ربش یعنی همه چی و وقتی تسلیم این ندا هستی یعنی پاکی یعنی خالی از افکار و محدودیتها و تجربیات سابقت و ترسهاتی، چون دستت تو دست کسیه که انقدر قوی و قدرتمند و داناست و همه همه چیو میدونه که براحتی برات حل میکنه پس

    به قول استاد عقل؟ ما چی میدونیم جز بسری تجربیات و باورهای اشتباه

    دستتو بده به رب باقدرت با اطمینان تا ببینی چطور بت عزت و اعتباری میده که حتی در فکرتم نگنجه

    خدایااا تسلیم بودنی از جنس پیامبران نیکت ابراهیم و موسی و … و بندگان نیکی همچون استاد عزیزم بهم عنایت کن و کمکم کن تا صدای تو رو رساتر بشنوم و تسلیم بیشتر تو و هدایت تو باشم

    ما بارها تو شرایطی ابراهیم گونه بودیم که گفتیم نه عقل سلیم چی میگه ولی الان استاد جوری برام قصیه رو روشن کرد باز کرد که تازه فهمیدم یعنی چی

    یعنی اگر تو تصمیم گرفتی این راهو پیش بگیری اگر تصمیم گرفتی بین این همه استاد،استاد عباسمنش بشه الگو و استاد زندگیت و مهمتر از همه اگر میخوای که بنیان زندگیت توحیدی باشه و اعتبارش فقط و فقط دست خدا و هدایتش باشه پس باید باید

    عقل سلیمتو خاموش کنی و قلبتو روشن کنی و باز کنی و پاک بشی و اجازه بدی که خدا هدایتت کنه تسلیم باشی

    و پاداش عمل به هدایت خدا چشمه ای جوشان و آبادانی که به راحتی با پازدن یک کودک شکل میگیره تا قرنها بمونه وبشه آب زمزم بشه جاودانگی بشه نماد ایمان به ربوبیت خدا و الان تازه میفهمم آب زمزم یعنی چی…

    وقتی صدای ربتو بجای ترست میشنوی پاداش ،حق طبیعیه توعه چون خدا به شجاعان پاداش میدهد ….

    ۲-قصه حضرت موسی که حالا دارم به عظمت داستان پی میبرم به کاری که مادر موسی کرد که وقتی ندونی داستان هدایتو میگی چه دل بزرگی داشته عجب ریسکی کرده چه کار بزرگی کرده ولی وقتی قصه هدایتو درک میکنی میفمی که اون کاری نکرده جز اینکه تسلیم خدا بوده جز اینکه باور کرده خدای هدایتگرشو و با اطمینان و بدون ترس سپرده فرزندشو به آب چون میدونه باور داره خدا هست….

    با هرمنطقی این قضیه رو تحلیل کنی نمیتونی و اصن جرآت نمیکنی که بچتو بسپاری به آب و اینجاست که معنای هدایت برای من عمق جدیدی میگیره

    واقعا تو این شرایطه که مهمه و بتونی صدای قلبتو بشنوی و با اطمینان عمل کنی و نتیجه این اعتماد موسی شدن بزرگ شدن جاودان شدنه

    ۳-قصه هدایت استاد عباسمنش

    میدونید شما با گفتن قصه خودتون و نحوه شنیدن و عمل کردن به صدای قلبتون چه باوری در وجود من زنده کردید و با خودم فکر میکنم چقدررر جالب که اول قصه خودتونو گفتید و بعد به قصه حضرت ابراهیم و حضرت موسی دوباره اشاره کردید من هدایت تو اینم میبینم چون با قصه هدایت شما به این باور رسیدیم که اصن داستان چیه و برای همه هست و مثال شما از خودتون گواه این بود و بعد قصه پیامبران که ببینید پایه و اساس هدایت همینه یکیه یک جنسه فقط میزان باور و ایمان ما هرچقدر بیشتر باشه همه چی عالیتر راحتتر و زیباتره و البته همراه با عزت

    چون ذهن چموش همیشه میگفت اونا بابا پیامبر بودن خوب معلومه ولی مثال شما اول از خودتون و بعد قصه پیامبران افسار این ذهن چموشو کشید

    همه ما یکی هستیم هممون جزیی از خداییم

    و همه تحت هدایت و حمایت پروردگار

    پس فقط کافیه این هدایت باور کنیم باور کنیم تا معجزات ببینیم و بقول استاد به معجزات خدا عادت کنیم چون هرلحظه میشه معجزه

    و نکته خوبی که استاد آخر فایل اشاره کردن خیلی جاها شاید حتی نفهمیم دلیل اون هدایتو یا انجام اون کارو مهم اینه که تو بدونی شنیدن صدای قلبت ربت درسترین و بهترین انتخابه و با اطمینان فقط عمل کنی چون خدا از اون بالا خوب همه چی داره کنترل میکنه فقط تو اطمینان کن

    و مثال استاد از عموشون و گذشتن از اون کانال مثالی میشه برای ملموستر شدن این اعتماد خدایاااا شکرت

    ۴-این زیبایی پرادایس هیچ وقت تکراری نمیشه چقدر طبیعت و آسمان و دریاچه فوق العاده و چشم نواز بودن تو این فایل و این آرامش و صلح بیرون منو بیاد صلح درون شما میندازه

    و خدااروشکر که تکنولوژی جدید کارها رو باز آسونتر کرد و خداروشکر از حضور مریم جان در قاب این تصویر که همیشه فقط صدای زیباشونو شنیده بودیم

    و در آخر با تمام وجود ازتون تشکر ویژه میکنم بابت این ۴ فایل آخر که عجیب فوق العاده و تاثیرگذار بود ممنون که با عملکرد خودتون با ثروتمند بودن خودتون با خوشبخت بودن خودتون در همه جوانب زندگیتون چراغ راه ما شدید تا ماهم به نور وصل بشیم به خدامون بهتر وصل بشیم تا اصل بشیم به اصل خودمون برگردیم باید پاک پاک باشیم تا دریافت کنیم صدای هدایت ربمونو خدااایا مررررسی که هستی مرررسی از این قوانین مررررسی از این آگاهیها مررررسی از خلق این انسانهای عزیز و ارزشمند

    با آرزوی سعادتمندی و آرامش و خوشبختی برای تمام اعضای عزیز خانوادمون و البته برای همه مردم جهان عزیزمون که ماهمه به هم وصلیم ❤❤❤😍😍😍

    ردپای حال عالی ۱۸ شهریور ۱۳۹۹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سعید حدیدی گفته:
    مدت عضویت: 3951 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و همه ی دوستان این خانواده ی بینظیر

    نمیدونم چطور این احساسی که الان دارم رو بیان کنم…

    واقعیتش اینه که من مدت هاست که خیلی حالم خوب بوده و خیلی از شرایط زندگیم راضی بودم و کلی اتفاقات عالی برام رخ داده تو این مدت ولی دیروز یک اتفاقی در مورد مسائل کاری برام افتاد که واقعا شوکه شده بودم و نمیدونستم باید چیکار کنم، خیلی از خدا کمک خواستم که هدایتم کنه چون واقعا هیچ چیزی دیگه ای به ذهنم نمیرسید و نمیدونستم باید چیکار کنم. تا اینکه دیشب سایت رو باز کردم و یهو دیدم این فایل رو قرار دادین…

    باورتون نمیشه وقتی این فایل رو گوش کردم چه احساسی داشتم… از اول تا آخر فایل فقط داشتم سجده میکردم و گریه میکردم، از اینکه خدا چطور من رو هدایت میکنه، از اینکه خدا چطور جواب اون چیزی که ازش خواسته بودم رو به این سرعت از زبون شما بهم گفت… واقعا نمیدونم چی بگم از این خدای بینظیر از این جهان بینهایت قانونمند… واقعا از خدا ممنونم که من رو تو این مسیر بینظیر هدایت کرده تا شما رو بشناسم و تو این مسیر حرکت کنم.

    ممنونم استاد عزیزم که به حستون گوش کردین و این فایل رو برای ما آماده کردین :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    مریم بابایی گفته:
    مدت عضویت: 2173 روز

    خدایا گوش هایم را شنوا کن برای شنیدن حرف‌هایت و پیام هایت

    عالی عالی عالی عالی متحول کننده ترین حرف ها خدای من این تو بودی که داشتی حرف میزدی نه استاد کاملا درک می‌کردم همه اش می گفتم خدای من داره حرف میزنه که استاد در آخر گفتن الهامی این فایل درست شد دیوانه شدم بخدا تپش قلب

    خدایا کمکم کن این آگاهی ها رو به کار ببرم

    با مثل های کاملا واضح و رسا با توضیح های عالی یادم میدی که گوش کن گوش کن دارم باهات حرف میزنم

    خدایا کمک کن تا پاک کنم ذهن گذشته ام رو خدایا کمک کن مثل ابراهیم تسلیم باشم

    مثل مادر موسی رها کنم به تو تمام وجودم رو

    من چند وقته یه تمرین برای خودم ساختم به دستم با خودکار ضربدر میزنم که یادم بمونه گوش کنم با خدا حرف بزنم گوش کنم و سکوت کنم حرف بزنم و حرف بزنیم سکوت سکوت کنم و به جای حرف های مفت با خدا حرف بزنم و چند وقته دارم تمرین می‌کنم و خیلی آرام شده ام خیلی لذت بخشه با خدا بودن و این فایل برای همین برای من بود

    عاشقانه خدا رو صدا میزنم و در درونم با سلول های وجودم احساسش می کنم

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    استاد و عزیز دلمون سپاسگزاریم خدا قوت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: