شهود و الهام الهی - صفحه 35

درود و عرض ادب:

خدمت استاد مسلم موفقیت وسرکار خانم شایسته عزیزو همه دانشجویان دانشگاه بین المللی عباس منش.

وقتی چیزی از جنس شهودی باشه ترکیبش میشه همنشینی استاد با خانم شایسته.

استاد که هیچ … عین این تبلیغات های اجناس عمری که طرف میاد میگه “” این و میبینی این تهشه!!! “”

استاد هم ته هرچی استاد موفقیته ؟؟؟

البته نمیخام ازش بت بسازم ولی انصافا تا حالا هر چی گوش کردم و عمل کردم به آموزه هاش خلاف غیر از اون نتیجه ای که خودش گرفته نگرفتم بجز مواردی که میدونم خودم هنوز تو مدارش نیستم !!! خلاصه اگه میخای زندگیت تغییر کنه میشه گفت ” مردی برای تمام فصول ” و تمام. و اگر گفته من از خدای خودم بعد از اون فاجعه تو نگهداری مخازن نفت بندر عباس ، به خدای خودش بعد از زنده بودن ، که خدایا من میخام ” ابراهیم زمانه تو باشم ، من به این باور رسیدم که بقول شمس تبریزی ، هیچوقت شمس ها از بین نمیروند و همیشه بدنیا مآیند و میروند و فقط اسمشان احتمالا شمس و حضرت محمد و عیسی و موسی نیست ولی از همان جنس اند و”” پیغامبر”” و بنظرم یکی از دلایل مهم برای اینکه حضرت محمد را خاتم پیامبران قرار داد بهمین دلیل بوده و این روند همخچنان تا روز قیامت ادامه دارد و استاد عباس منش هم از همین جنس است فقط چون در زمان خودمان و به زمان خودمان سخن از عشق میگوید ما کمتر به آن ایمان داریم و بقول خود استاد خانواده تو کمترین ایمان و بهره را از تو میبرند حتی اگر نتایجت شگفت آور باشد و ما به دلیل باورهای همان منطقی و غلط گذشته ، هنوز عاشق قضاوتهای هاله ای هستیم ، و بقول استاد خود آن فرد که آن کتاب را که نوشته آنقدر که مخاطبان از او تقاضای جدیدتری دارند ، او هم غرق در جزئیات شده که اصل را فراموش کرده و به بیراه میرود به هزار و یک دلیل باور غلط؟؟؟

پس قبول کنیم ،چون علم پیشرفت کرده ( قضاوت هاله ای ) دلیل ندارد که باور کنیم آگاهی ها هم گسترش یافته بقول استاد کمتر از 5 درصد مردم دنیا دنبال این مطالب و آگاهی هستند و 95 درصد هنوز تو در و دیوارند؟؟؟؟

پس قبول کنیم ، 1400 سال گذشته فقط اون هم شاید 5 درصد دنبال آگاهی خالص هستند ، بعد یکی بیاد مثل حضرت محمد بگه ای مردم ای حاکمان بیایید خدای یگانه را بپرستید آنهم در دنیای عرب آن زمان ،تازه ما ایرانی ها که ادعا داریم خیلی قبل از آنها یکتا پرست بوده ایم که بنا بر همان قضاوت های هاله ای و منطقی ذهنمان میبایست آگاهی های ما دنیا را پر از نور و روشنایی میکرد ؟؟ اما واقعا الان ما اینگونه ایم ؟؟ قضاوت با خودتان ،!!!!

در صورتیکه اصل جنس و حقیقت پیش چشمان ما قرار دارد و بقول خود استاد از فرط ساده بودن ما انسانهای عاشق دلخسته پیچیدگی دنبال جزئیات هستیم!!!!

مانند خود قرآن که احتیاج به هیج تفسیری ندارد؟؟؟!!!

مانند خود قرآن که اسمش روی آن هست کتاب خواندنی به مسائل بسیار ساده عنوان شده و احتیاج به هیچ تفسیری ندارد و به قول خود استاد در خود قرآن گفته شده ابراهیم اولین مسلمان است حضرت محمد توصیه کرده که پیرو آیین ابراهیم باش که او موحد بود مشرک نبود

اینها همه نشان میده که اصل تمام کتابهای آسمانی از جمله قران فقط و فقط یکتاپرستی است و غیر از آن چیزی نیست اما ما انسانهای کج فهم فقط به دنبال فرعیات و جزئیات � همه آنها در نهایت به اعمال شرک آمیز می‌انجامد نیستیم

اما در مورد این فایل که به قول خود استاد مدعی هستند که هر از گاهی فایل های قبلی خودشان را نگاه می کنند به نظر من �ی از کارهای هوشمندانه ای که ایشان انجام می دهند که البته من در کمیت های قبلی هم به آن اشاره کرده‌ام به نظر من خیلی از ما دانشجویان این دانشگاه این فایلها را می بینیم و می شنویم بعضیها را هم گاهاً عمل می کنیم نتایجی را مشاهده می‌کنیم اما کسی مثل استاد عباس منش با حرفایی که هر روز که ساعت ها برای آن وقت گذاشته است با آن قوانین و تکرار آن که مادر مهارت هاست زندگی می کند این با نگاه کردن و گوش دادن و عمل کردن فرق میکند با این کار با این قوانین هر لحظه زندگی میکند یعنی زندگی او خارج از این قوانین و بیرون از این و داخل این قوانین هست و از دیده و همه یکی است

برای همین است که از دیدگاه او سلامتی روابط طول مدت کار و تلاش همه و همه و همه در همین قوانین و با زندگی کردن در این قوانین خلاصه می شود

خواستم در مورد ذهن منطقی صحبت کنم ها انقدر حرف برای گفتن داریم که منجر به این گفته ها شد اما در مورد خانم شایسته هم باید بگویم بسیار بسیار رفیق شفیق با تدبیر با سلیقه

فکر کنید صبح بلند شدید و یک فایل زیبا با مناظر زیبا با آهنگ هایی که واقعاً سلول های بدن و روح انسان را نوازش می دهد

خوب کی فیلمبرداری کرده،، استاد،، کی تدوین کرده و موسیقی ها را بارگذاری کرده خانم شایسته عزیز و باسلیقه استاد با سلیقه هر چه تمام تر تصاویر بسیار بسیار زیبا و با تدوین و بارگذاری موسیقی دلنواز خانم شایسته یعنی دیگه مهم نیست کجای این کره خاکی هستی مهم اینه که این مناظر زیبای فلوریدای آمریکا رو که خود آمریکا هم به قول پرفسور کردوانی آمریکایی‌ها به آن مینازند را پیش چشممان به نمایش می گذارد و شما با انتخاب موسیقی های آشنا و بجای ایرانی ، می توانید تمام آنرا حس و درک کنید ( مثل امروز من که فایل زیبای شماره 643 را دیدم و روحم را نوازش داد )

و اما فایل فرق بین شهود و منطق به نظر من یکی از بهترین و موثر ترین فایلهای رایگان استاد هست آگاهی خالص و نابی در آن نهفته است هرچی بگویم کم گفتم اما درک خودم از این فایل:

به نظر من کلیات رو همه میدونن اما، جزئیاتی که اون کل رو میسازه ، همه نمیدونن. نمیخاد خودتونو درگیر این مسئله بکنید که کدوم طرف مغز اعمال ذهنی انجام میده چون وقتی شما کنترلی روش ندارید ، دانستنش کمکی زیادی بهت نمیکنه .

به نظر من مهم اینکه ، ما چطور میتونیم تشخیص بدیم ، چیزی که بهمون الهام میشه ، نشات گرفته از ذهن و تجربه گذشته تا امروز ماست یا نه الهام شهودی که خدا داره بهمون میگه ؟ که دوست داریم اونو انجام بدیم..

نشانه الهام ذهنی اینکه ، ذهن ما از دوران کودکی تا به امروز پر شده از داده ها ، یعنی اگر کسی میگه عزت نفس در حقیقت عزت نفس همون داده ها هستن که تو مغز شما پر شدن و حاصل اطلاعات و داده هایی هستند که از طرق مختلف به مرور در ذهن شما جا خوش کردن .

برای همین هر الهامی که از این دست باشه ، داخلش تجربه قبلی ، منطق انسانی ،حساب و کتاب و تردید و شک و احتمال وخوشبینی و بدبینی و کلا… همه خصلت و اخلاق های تجربه گذشته که ماحصل همان داده ها است درونش وجود داره.

یعنی دقیقا همون مثال هایی که استاد تو این فایل عنوان میکنه ، که کدوم عقل سلیمی میره تو وسط کوها کشتی بسازه ( حضرت نوح ) کدوم مادری بچشو میدازنه تو رودخونه ( مادر موسی ) کدوم پدری سنگدلی زنشو بچه شیرخوارشو تو بر و بیابون ول مینکه ( حضرت ابراهیم ) وووو غیره.

اما ،الهام شهودی ، بصورت فطری همه ابنا بشر از آن برخوردار هستن و مطمئن باشید فقط و فقط خداوند منان به انسان آن را داده و هیچ جاندار دیگری حداقل در این کره خاکی آنرا ندارد و تمام جانداران دیگر بصورت غریزی یا به تعبیر دیگر از پیش تعیین شده آنرا دارند.

نشانه الهامات شهودی ؛ هر چه در مطالب قبل گفتم را ندارد ، یعنی هیچ پیش زمینه قبلی در آن وجود ندارد و چنانچه بشما الهام شد تاکید میکنم چنانچه آن را دریافت کردید بدون هیچ معطلی باید آنرا انجام داد و اگر تعلل کنید تمام الهامات ذهنی ناشی از داده ها و تجربیات قبلی به سراغتان می آید.

مسئله ای که مهم است آنکه، الهامات شهودی بسیار دقیق عمل میکند و شما به هیچ وجه با منطق و تجربه خودتان ، فلسفه اینکه چرا باید چنین فعلی را انجام دهید نمیتوانید درک کنید؟ ولی پس از نتیجه گرفتن میتوانید مسیر و چرایی آنرا متوجه شوید ، بخاطر همین است که استاد میگویند شما هدایت میشوید ولی از چه راهی ؟ شما قادر به رهگیری آن نیستید و فقط خداوند مطلق آگاه و دانا به آن علم است و بس.

برای رسیدن به آن باید فضای ذهنی پر شده از داده های قبلی انسانی را خالی و پاک کنید تا جایگاه الهامات شهودی باز شده را بتوانید بشنوید و درک کنید.

و با پاک کردن داده های ذهن و ساکت کردن آن حضور خداوند در دلتان پررنگتر میشود، یعنی الان بین ذهن و افکار شما تا آگاهی مطلق یا همان الهامات شهودی خلا و فاصله وجود دارد، البته منظورم همه ما انسانهاست؟

این فضای ساکت همان آگاهی مطلق است که استاد تاکید میکنند که فقط و فقط هنگام آرامش و آرام بودن است که الهامات الهی به شما گفته میشود، یعنی گفتگوی خدا با شما بی واسطه و مستقیم ، همانگونه که پیغمبران نیز به آن دسترسی داشتند.

نکته آنستکه ، که آگاهی داشتن از این مسائل بسیار ساده است و باز بقول استاد مثل قرآن بسیار ساده عنوان کرده و پیش چشمان ماست اما با این سادگی ما آنرا باور نداریم و در بیشتر مواقع به آن ایمان نداریم ، حتی خودم که دارم اینها را برای شما و دیگران بازگو میکنم ، میدانید چرا؟؟؟

چون اصل دانستن نیست !! اصل توانستن و ایمان داشتن است !!؟؟ برای همین استاد میگوید اگر کل محصولات سایت را هم بخری قول میدهم که هیچگونه اتفاقی برایت نمیافتد!!؟؟ بقول استاد : ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.

خب ، سوال اینستکه ما چطور ذهن مملو از داده ها ی انسانی را پاک کنیم ؟؟ جواب : با مراقبه

البته همه فکر میکنند حتما باید در جایی ساکت و خلوت با یک آهنگ مدیتیشن خاص به سکوت و پاک سازی فکر و ذهن برسی ؟ من اصلا آنرا رد نمیکنم و حکمت خودش را دارد .

اما تمرین هایی هست واقعی و ملموس که باعث میشود ، شما به اصل و ریشه داده های ذهنی حمله و اجازه تولید ندهی نه آنکه تولید شود و شما حالا مجبور باشی چندین برابر تولید انرژی گذاشته آنرا پاک و ساکت کنی، من یکی از این راه ها را بشما میگویم .

هر کسی که ادعا دارد که این که چیزی نیست من از پسش برمیایم ، از جمله خودم !! مشکلی نیست این گوی واین میدان؟؟؟

بقول شمس تبریزی در کتاب ملت عشق ، الیف شافاک : ” شاگرد شیخ به شیخ گفت : ببین سینی و مجمع ها را دارند بر روی سرشان میبرند شیخ گفت : خوب ببرند به ما چه !!؟ گفت ولی ای شیخ ؟ دارند به سرای تو میبرند شیخ گفت !! خوب ببرند به تو چه ؟؟؟

احتمالا منظورم از تمرین برای پاکسازی را بهتر متوجه میشوید !! یعنی “” قضاوت نکردن “” اگر به این کار فائق آیید مطمئن باشید داده های ذهنی شما کاهش پیدا میکند و نور خدا به درون شما میتابد ،

و اگر دیگران اشتباه می کنند و مدعی هستند که زبان بین المللی انگلسی یا امریکایی است من به شما میگویم که اگر دنبال یگانه زبان بین المللی یا شاید حتی فرا بین المللی هستید بدانید که ” زبان احساس ” تنها زبانی است که خداوند با شما و پیامبرانش صحبت کرده و میکند و شما سپاسگزار این باید باشید که مانند پیامبران از این قابلیت بر خوردار هستید.

برای قضاوت نکردن در طول روز برای خود این را تکرار و یادآوری کنید ، اگر انجامش سخت است آنرا به قطعات کوچکتر تقسیم کنید مثل به خودتان تعهد بدهید دو ساعت پیش رو را قضاوت نکنم و بعد مانند یک دونده کم کم تایم را زیاد کنید، مطمئن باشید تا چنین کاری نکنید و پاک سازی ذهنی و یادگیری سکوت را انجام ندهید آن الهامات شهودی مجال ظهور پیدا نخواهند کرد ، سخت است اما با ممارست میشود به ان دست یافت من خودم سعی میکنم البته باز هم میگویم سعی می کنم خودم را در این راه نگه دارم و واقعا دوست دارم فقط و فقط با الهامات شهودی زندگی کنم یعنی با اتصال به ریسمان احدیت احدیت.

یکی دیگر از راه های رسیدن به الهامات شهودی برای پاکسازی ذهن ، پایین آوردن ارتعاشات مغز و ذهن است که بطور نرم باید وضعیت را به درجه اصطلاحا آلفا برسانید که بین هفت تا چهارده است البته خلاصه آن میشود اینکه روزی سه بار در جایی ساکت از صفر تا صد را برعکس بشمارید و در ذهنتان تصویر اعداد را تصور کنید تا ذهن شما به انحرافات حاصل از اتفاقات روزه مره به انحراف نرود و هنگامیکه به آخر رسید از یک تا پنج بشمرید و آنگاه اگر بیماری و یا مشکلی درکار یا هدفتان دارید به آن فکر کنید و از درونتان از خداوند کمک بگیرید و من در این قسمت میگویم خدایا من نمیدانم من ضعیفم تو قدرتمندی تو هدایتم کن تو راه را بمن نشان بده که چکار کنم !!!

این تجربه من هست ولی خودم از آن برای حتی دردهای عضلانی و سردرد نتیجه گرفته ام و به اندازه باورهایم موفق بوده ام البته هر وقت که به الهاماتم عمل کردم که تو کامت های قبلی ام گفته ام چون دوباره تکرار کنم مطلب طولانی میشه ولی با تمام وجودم درک کردم که درون الهامات شهودی هیچ جایی از منطق و حساب و علم روزمره ما در آن جایی ندارد و پیدا نخواهی کرد چون بشما قول میدهم که تمام آنرا منطق و مغز شما رد میکند و به محض اجراء نکردن الهامات در همان لحظه ، مانند لشگرکفاره تمام باورها و تجربیات بشری از دوستان و خودتان برای برای عدم اجرا بسراغتان حمله ور میشوند و این همان نقطه ای است که فاصله فرکانسی انسانها و فرقشان با یکدیگر آشکار میشود که مثال واضح آن استاد عباس منش خودشان هستن!!!!

وجدانن ، در خلوت خودتان اگر قرار بود جای ایشان بودیم و میلیاری از تند خوانی در میاوردیم ؟؟ آیا حاضر بودیم یکه شبه کلا در آن را تخته کنیم ، من که در خودم همچین ایمانی نمیبینم شما را نمیدانم!!!

پاینده باشید.