شهود و الهام الهی - صفحه 42

842 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان

    سلام به همه دوستان ثروتمندم

    الهام وشهود

    وَأَوْحَیْنَا إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ (7)

    فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوّاً وَحَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ (8)

    و ما به مادر موسى الهام کردیم که او را شیر بده، پس هرگاه (از فرعونیان) براو بیمناک شدى، او را (در جعبه اى گذاشته و) به دریا بیفکن و (از این فرمان) مترس و (از دوریش) غمگین مباش، (زیرا) ما او را به تو بازمى گردانیم و او را از پیامبران قرار مى دهیم.

    پس (مادر موسى چنان کرد، چیزى نگذشت که) فرعونیان، او را (دیده و از آب) برگرفتند تا سرانجام، دشمن و مایه اندوهشان گردد. همانا فرعون و هامان و سپاهیانشان خطاکار بودند.

    برای درک بهتر الهام وشهود باید آیه فوق را درک کنیم

    واقعا زیباست و در عین حال بی‌رحمانه که مادری که بچه شیرخوار داره ، و با جان و دلش دوستش داره شیر بده و بیندازد داخل دریا ، چقدر سخته تصورش هم برای هر انسانی دردناکه.

    اما واقعا چی باعث شد مادر حضرت موسی این کار بسیار سخت را انجام داد، غیراز اعتماد به رب نمی تونه چیزی دیگر باشه اوج توکل و اعتماد در این ماجرا نشانگر هست .

    ما وقتی مشکی پیش می آد اگه نتونیم حل کنیم خوب با دیگران و و خانواده مشورت می کنیم تا هم تسلی پیدا کنیم و هم از نظرات آنها استفاده کنیم، اما مادر حضرت موسی اینکار را نکرد بهش الهام شد و بلافاصله انجامش داد من فکر می کنم یکی علت میتونه تکامل باشه که طی کرده یعنی بارها و بارها به ندای قلبش گوش داده و نتیجه گرفته که آرام آرام این اعتماد به رب به اوج خود رسیده و بچه شیر خوار را درون آب انداخته و برای این کار زور نزده یا تردید نداشته یا رابطه عاطفی مادری از انجام ابن کار مایوس نکرده.

    وقتی ما با ذهن منطقی خود ، یک داستان کاملا شهودی را بررسی می کنیم برامون سخته و ذهن ما مقاومت میکنه و شاید ذهن ما از تعقیب داستان مادر موسی عقب نشینی کنه ، البته حقم داره چون منطقیه و هر چیزی را نمی پذیرد.

    برای درک شهود والهام بهتر ویژگی هم ذهن منطقی وهم قلب را درک کنیم که کار و ماموریت آنها متفاوت هست ، ذهن انسان بصورت طبیعی چموش هست سعی داره ببینه بررسی کنه از فیلتر ریاضی خودش عبور بده و بعد بپذیره و البته در اکثر موارد چون بعضی چیزها دیدنی نیست و بار اول که داره اتفاق می افتد در همان ابتدا رد میکنه و قبول نمی کنه و سعی میکنه راه‌حل بظاهر درستری ارائه بده.

    اما قلب منبع دریافت پیام الله هست باید آرام و آرام نگهش داریم باید آرامش داشته باشه چون ویژگی قلب آرام بودنش هست و در این صورت سیگنال به الهام و هدایت الله وصل میشه و مخابره انجام میشه و تصمیم می گیره انجام بده و نتیجه اش قطعا پیرروزی هست و در صورت ادامه قوه قوی و قوی تر میشه.

    بعد میتونیم کارهای شگفت‌انگیز ومعجزه وار انجام بدیم که دیگران حیرت زده شوند.

    پس سعی کنیم جلوی نجوای شیطان را بگیرم و ذهن را همراه قلب خود سازیم که در ابن صورت موفق و ثروتمند و خوشبختیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان خوبم

    خدایا شکرت به لطف خدا و استادان پرادایس اتفاقاتی که در پرادایس انجام داده‌اند مفید و تصاویر فوق العاده‌ای برای ما داشته است و چقدر زیبا گفتید که انسان‌ها در مورد الهامات شهودشون اشتباه می‌کنند و نباید حساب کنیم باید سعی کنیم در مورد شنیده‌ها خیلی حواسمان باشد و باید فکر کردن را با نتایج خودمان و با دید خودمان آن را مقایسه کنیم

    شهود منطقی نیست شهود قلب هست که ما را هدایت می‌کند مثل ابراهیم که وقتی تسلیم هستی به قلبت مراجعه می‌کنی و همیشه باید در مورد تمام چیزها تحقیق کنیم اگر روی شهود می‌خواهیم تجربه کنیم باید تجربه گذشته را فراموش کنیم

    و اگر هدایت را باور کنیم زندگی خوبی می‌توانیم داشته باشیم و امیدوارم تسلیم خداوند باشم که بر ما مقرر شده که هدایت می‌شویم

    استاد واقعاً سپاسگزارم که دوربین خودش همه کار را انجام می‌دهد و چیز جدیدی هست و لذت بردم و خانم شایسته هم دیگه اذیت نمی‌شه و نفس راحت می‌کشه

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز و سعادتمند و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1674 روز

    سلام استاد جانم

    استاد زیبای من

    استاد درجه یک من

    چقدر معنای زندگی با هدایت عوض میشه، آنجایی که در جنگلی نمی‌بینی اما هدایت با نشان دادن مسیر قلبت را آرام می‌کند.

    استاد چقدر قشنگ و چقدر فراوان هدایت را توضیح دادید.

    استاد هر جا صدای قلبم را گوش دادم نتیجه آرامش بود و آرامش.

    اصلا کارم شده سر هر تصمیمی فوری رجوع کنم به صدای قلبم. سعی میکنم پاک کنم ذهنم را و بعد میگویم: خدایا تو بگو.

    حالا که تهرانم به دو مهمانی دعوت شدم. در هر دو از قلبم پرسیدم: تو بگو بروم یا نروم.

    هر دو را گفت برو و رفتم و استاد چه درهایی از نعمت به رویم باز شد.

    در هر دو چقدر قانون را بهتر درک کردم.

    در اولی همه چیز برخلاف قانون بود و من را به گذشته ام برد و به نتایجی در گذشته و انگار برایم آینه آینده ام بود با روش گذشته ام. داشت می‌گفت اگر ذهنت را تغییر نمی‌دادی این بود آینده ی تو.

    و من چقدر به خودم افتخار کردم برای شجاعتی که نشان دادم، برای اینکه دل خوش نبودم به بیمه ی تامین اجتماعی، نگران روزی ام نبودم که اگر بودم آن زندگی، برای من بود.

    و مهمانی دوم، فقط حرف از قانون بود.

    حرف از این بود وارد ترس هایت شو.

    حرف از عشق و رابطه ی عاطفی عاشقانه مستحکم بود.

    حرف از فراوانی مشتری، آن هم فراوانی مشتری درجه یک بود.

    و این آینده من خواهد بود به شرط ایمان و تداوم در مسیر.

    استاد جانم

    تو جانی برایم و جانان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    خدیجه اعرابی گفته:
    مدت عضویت: 936 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جااااان وو تمام خانواده سایت عباس منش. خانواده بزرگ من هم فرکانس هایی عزیزم

    چقد خوشحالم استاد امروز صدایی گرم شمارو شنیدم و از تمام کلمات و جمله هایی شما درست گرفتم

    چه زیبا نکته که هیچی باور نکنیم رو باز کردین

    اما من تویی ذهنم امروز استاد دنبال یک نکته بودم

    دنبال اصالتم میگشتم که پیداش کردم استاد

    فقط هنوز راحل برا اجرا ایدم ندارم

    از فایل شما خیلی الهامات گرفتم اما نمیدونم

    نمیدونم هنوز چطور باید شروع کنم و منتظر الهامات پروردگارم هستم

    هنوز هم منتظرم و اینکه گفتین بهش اعتماد کنیم

    با اینکه واقعا ترسه هست ولی تمام سعی خودم میکنم که اعتماد کنم استاد

    خیلی از شما و مریم عزیزم سپاسگذارم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    نجمه 🤍 گفته:
    مدت عضویت: 1161 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم بانو عزیز و دوستان عزیز و هم فرکانس من

    چه کلمه ای در وصف این فایل بگم که هربار گوشش میدم و کامنتاشو میخونم قلبم بازتر میشه، درونم پر از احساس عالیه چقدر بودن خدا لذت بخش ،بودن خدایی با این حد از آگاه شدن ،بی‌نظیر این فایل الحق که قیمتی برای این فایل وجود نداره، مرسی بابت این آگاهی ها که دراختیار ما قرار میدین استاد عزیزمم .

    خدایا شکرت بابت این حس خوب قلبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    صالح گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    سلام استاد عزیزم

    میخوام درکم رو تا اینجای اشنایی با قانون کامنت بزارم

    شهود یا همون الهام یا هدایت و یا هر اسمی که داره

    در مقابل

    منطق یا تجربه های قبلی ذهن یا باور های گذشته

    منطق ذهن ما همیشه بد نیس

    ما از منطق برای دوری از خطر

    برای استدال کردن و…

    در کل

    برای زندگیه انسانی استفاده میکنیم

    اما خب در جوامع انسانی 90 درصدِ افکار و منطق ها

    به مرور و طی هزاران سال به سمت منفی ها و کمبود ها و ترس ها رفت

    برای همین ما اینجاییم ما اینجاییم چون منطق هامون درست شکل نگرفتن و میخوایم روش درست زندگی رو و قوانینش رویاد بگیریم

    ما میخوایم باور های گذشتمون که همون منطق های قبلی یا تجربه های قبلیمون هستند رو عوض کنیم

    چون معتقدیم اونا مارو به ترکستان میبرن.

    حالا اگه یه نفر از بچگی در جایی، در خانواده ایی بزرگ بشه که درصد بالایی از تفکر اون خانواده درست باشه

    یعنی باور های ثروت ساز

    باور های سلامتی

    باور های روابط عالی

    باور هایی در مورد خدا وند و معنویت درست براش شکل بگیره

    ایا اون فرد هم باید از منطقش فرار کنه؟

    یا قبولش نداشته باشه؟

    یا دنبال عوض کردنش باشه؟

    یا در شرایط تصمیم های بزرگ بگه من نباید از منطق های گذشتم استفاده کنم؟

    جواب خیر هست

    اون ذهنش از منطق های درستی شکل گرفته

    و میتونه با استفاده از داده های درستی که دریافت کرده تصمیم درست تری بگیره نسبت به فردی که در جایی بزرگ شده که افکار اشتباه به خوردش دادن

    حالا شهود چیه از نظر من

    شهود یا الهام

    از جایی خارج از وجود ما نمیاد

    حتی وقتی ما از رادیو یه چیزی رو میشنویم

    این‌ما هستیم که به اون شنیده ها در درون فکرمون رنگ و بوی الهام و شهود و هدایت میدیم

    شاید خیلی ها روی اون موج رادیویی باشن اما فقط یه نفر اون ایده رو دریافت کنه

    اون فرد دنبال هدایت بود

    و هدایت رو تو سر خودش دریافت کرد

    مثلا من دنبال یه الهام برای تولید یه محصول جدید هستم توی کار خودم( شیرینی)

    من چندین روز تو سر خودم به این موضوع فکر میکنم و تمام اطلاعات قبلی که از شیرینی دارم به صورت های مختلفی تو سرم میچرخن

    طی چند روز ا آیندش من

    یه کلیپ از یه آشپزی میبینم

    بعد یه عکس از یه مدل شیرینی میبینم

    بعد یه سس رو اتفاقی امتحان میکنم

    این اتفاقات و اون درخاست الهام که از قبل برای تولید محصول جدید توی سر من بوده..

    همه اینا دست به دسن میدن منجر میشن به یک فکر جدید در مورد

    یه شیرینی که نصفش از یک غذا گرفته شده

    نصفش از اون سس

    نصفش هم از تجربیات قبلی من از شیرینی جات

    ترکیب این اطلاعات درون من و رسیدن به یه فکر جدید میشه الهام

    میشه ایده جدید

    میشه هدایت الله

    تمام اختراعات بشر همینجوری از ایده گرفتن از قبلی ها

    پرو بال دادن بهش درخواست چیزی جدید تر بهتر

    و در نهایت رسیدن به جمله معروف یافتم یافتم

    برای همین استاد همیشه میگه تو هر زمینه ایی پیش بری تو همون زمینه خدا هدایتت میکنه

    برای همین ادیسون هواپیما رو اختراع نکرد

    و برادران رایت لامپ رو

    چون اونا با اینکه باهوش و خلاق بودن

    اما هر کدوم به شهودی دسترسی داشتن که شبانه روز در مورد اون فکر میکردن

    اینکه دزد ها هر روز روش های نوینی برای دزدی به ذهنشون میرسه

    به این معنی نیس که خدا به اونها الهام نمیکنه چون دزد هستن و کارشون اشتباهه

    اونا تو اون مسیر هستن و شب و روز به اینکه چطور یه سرقت درست بی سر صدا و امن انجام بدن که گیر نیوفتن فکر میکنن و با استفاده از تجربه های قبلی خودشون و دیگر همکارانشون به ایده جدیدی میرسن و این برای اونا شهود حساب میشه، هدایت خدا حساب میشه

    چون خدا گفته ما همرو هدایت میکنیم چه اون که بخواد بدبخت بشه چه اونکه بخواد خوشبخت بشه

    اما نشونه کسی که هدایتش در مسیر خوشبتختیه اینه که نه ترسی داره و نه غمی

    درک اشتباهیی که من از خدا داشتم این بود که من یه موجود جدا هستم

    و

    خدا یه موجود جدا

    و فکر میکردم فارغ ازینکه من تو چه مسیری هستم خدا میتونه منو خوشبخت کنه

    در صورتی که فکر درست در مورد خدا اینه که خدا

    توی همون مسیری که من هستم منو پوش میکنه

    اینجوری نیس که من برم سراغ اعتیاد و مصرف الکل و

    گشتن با ادم های نا درست و بیکاری

    و الافی و …

    بعد به خدا بگم خدایا منو ازین جهنم یه دفعه بردار و بزار توی بهشت بخوابم صبح بیدار شم ببینم دعام گرفته من ذره ذره میتونم از خدا هدایت بگیرم و خوب بشم

    اینجا هست که نشون میده کسی که اینجوری از خدا چیزی میخواد، خودش رو از خدا جدا میدونه و فکر میکنه فارغ از جایگاهی که توش هست خدا توانایی اینو داره که معجزه کنه یه دفعه

    مثلا یه فقیر که با ذهن خودش فقیر شده

    به خدا میگه خدایا مگه نگفتی رزق به غیر الحساب میدی؟

    خب بده

    مگه نگفتی بخواه تا اجابت کنم

    خب یه صندوق پر طلا جواهر بده

    بعد دریافت نمیکنه میگه خدا عادل نیست

    خدا اصلا صدای مارو نمیشنوه

    خدایی وجود نداره

    بعد امیدش از خدا نا امید میشه

    و به شرک بیشتری می افته

    و فقر روی فقر براش میاد

    روندی که در گذشته خودم داشتم

    خدا جدا از من و افکار الان من و احساسات الان من و شرایط الان من نیست

    خدای من خود منم در همین امروز

    بله شاید خدا برای همسایه بغلیم مشتری

    سلامتی

    خنده

    خانواده خوب

    همسر زیبا و مهربون هدیه بده

    اما به من نه

    یا به من میلیارد دلاری ثروت بده به یکی نون شب هم نده

    خدا نیس که اینکارو میکنه

    ما هستیم

    من هستم که با توجه کردن به موضوعات مختلف تو اون مسیر پیش میرم هدایت میشم و شهود به قلبم الهام میشه و پله پله اعتمادم بیشتر میشه و موفق میشم تو اون زمینه

    حالا اون زمینه هرچی که هست

    بخوام بشم صدام هدایت میشم

    بخوام بشم جف بزوس هدایت میشم

    خدای صدام و جف بزوس دوتا خدای جدا نیس

    اونا خودشون اون خدارو ساختن ازش ایده گرفتن

    ادامه دادن و شدن اون چیزی که ما الان میبینیم

    شهود هر کس دقیقا منطبق هست با چیزی که الان هست و فقط یه پله بالاتر از چیزی که هست به ذهنش میرسه و اگه به اون چیزی که تو سرش،

    و با مطابقت دادن افکار قبلی بهش رسیده و الان شده شهود عمل کنه میره بالاتر

    اگه عمل نکنه هیچی نمیشه

    و خدا به زور اون شخص رو خوشبخت یا بد بخت نمیکنه اون خود شخص هست که تصمیم میگیره سفید باشه یا سیاه ،

    ادامه بده یا نه دور بزنه برعکس بره یا نه اصلا هیچ کار نکنه و خاکستری از دنیا بره

    پس بنابرین

    خدای من کاری از دستش بر نمیاد اگه من نخوام و به همون ایده ای که الان بهم الهام میشه عمل نکنم

    و کاری از دستش بر نمیاد برای منی که ترس تمام وجودم رو گرفته و دعا کنم بگم خدایا ثروت و نعمت زیاد بده تا ترس ها و نگرانی هام از بین برن

    اون مرحله اصلا برای خدای من قفل هست

    خدا به تمام جهان علمش محیطه

    اما من با کوچیک بودن ،خدای خودم رو کوچیک میکنم و نمیتونم ازش برکت بگیرم

    اگه رب قدرت نداشت چرا ایلان ماسک این همه ثروت داره؟ از کی گرفته؟

    مگه از همین سیاره نعمت و ثروت دریافت نکرده؟

    پس نعمت و ثروت هست

    پس خدا وند دهنده هست

    پس میشه

    مشکل از خدایی هست که من بهش اعتقاد قلبی دارم

    مشکل از خدایی هست که من ساختم

    مشکل از تجربیات قبلیه منه که منجر به الهامات قوی نمیشه

    مشکل از عمل نکردن من به الهاماتم هست

    مثلا به من الهام شد که آقا برای امروز زندگی کن

    امروز رو بهترین باش

    امروز رو کیف کن

    امروز برقص

    بخند

    عشق بده

    خب من اگه به این ایده عمل نکنم مرحله بعدی قفل هست دیگه

    بعد که عمل نمیکنم میگم خدایا چرا امروز تو ستاره قطبی نوشتم فروش 3 میلیونی داشته باشم محقق نشده؟

    خب بنده خدا تو به شهودت که بهت گفت چیکار کنی عمل نکردی

    تو بر اساس تجربه های قبلیت و الگو های رفتاری قبلیت روزت رو گذروندی

    تو عمل کن به اونچه که بهت گفته میشه

    خدا در بیرون کارش رو درست انجام میده

    خدای من توسط من شکل میگیره

    توسط باور هام

    خدا چیزی جدا از افکار الان من نیست

    و توانایی معجزه نداره برای من

    این منم که با قدرت دادن بهش با باور به خودم با لایق دونستن خودم

    میتونم دستش رو باز بزارم

    و اون یکی پس از دیگری الهامات رو برسونه

    هر وقت نگران فردا هستم

    و افسوس دیروز رو میخورم

    عملا خدارو دارم از کار میندازم

    خدا با زمان حال کار میکنه

    خدا از قبل توی فردا نیست

    و نمیدونه من تو چه مسیری قراره برم که هدایت هاشو از الان بفرسته

    هر وقت وارد فردا شدم و فرکانس فرستادم که معلوم بشه من تو چه حال و هوایی ام

    اون وقت خدا با توجه به اون فرکانس الهام میکنه.

    چه به سمت پایین برم

    چه به سمت بالا خدا یه مرحله پیش میبره منو

    پس باید یاد بگیرم چجوری دعا کنم

    نگم خدایا امروز روز فوق العاده ایی باشه در حالی که خودم افتضاح هستم

    من وقتی احساس افتضاحی دارم خدا فقط میتونه احساس افتضاح تر بهم بده

    پس روز خوب و فوق العاده توسط من ساخته میشه و خدا کارش فقط حمایت از منه

    نتیجه گیری:

    افکار گذشته ما و منطق های ما همشون بد نیستن

    شهود برای هر کس از چیزهایی هست که اون شخص کانون توجه و تمرکزش روش هست

    هزاران نفر افتادن سیب از درخت رو دیدن اما فقط نیوتون شهودش تو اون زمینه فعال بود

    خدا چیزی در مورد من نمیتونه انجام بده که اون چیز برای خودم غیر قابل باوره

    خدای من همین چیزی هست که الان من هستم

    ولی توانایی رسیدن به خدای اصلی رو داره خدایی که میگه موجود باش و موجود میشود البته اگه من بزرگ بشم اونم بزرگ و بزرگ تر میشه برای همین میگن انسان توانایی رشد بینهایت داره

    موضوع اخر

    وقتی بهم الهام شد که برای امروز زندگی کنم و تمام وجودم رو برای زندگی در امروز بزارم

    تا بهش عمل نکنم مرحله بعدی قفل هست

    موضوع آخرتر

    استاد خیلی دوستت دارم

    (:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1480 روز

    به نام الله هدایتگر

    من هرلحظه درحال هدایت الهی هستم

    خداوندباالهامات ونشانه هایش منوهدایت میکنه به سمت خواسته هام

    مادرهرلحظه درحال هدایت پروردگارهستیم

    کافیه موضوع هدایت روبه قول استادباورکنی درموردش صحبت کنی بنویسی فکرکنی وهدایت بشی

    بایداحساس خوب داشته باشی تاصدای خداروبشنوی ونترسی وعمل کنی به هدایت پروردگار

    به اون ایده ای که بهت گفته میشه عمل کنی وقدم برداری

    شهودمنطقی نیست واگرایده ای که ظاهرش درست نیست رواگرقلبت بهت میگه روبایداجراکنی بعدمتوجه میشی که همه چی به نفع توتموم شده

    بایدتمام تجربیات گذشته روازذهنمون پاک کنیم وتسلیم پروردگاربشیم ونگران اینده نباشیم وحالمونوخوب نگه داریم بادیدن وتوجه به نعمت هاوفراوانی های زندگیمون

    ایمان داشته باشیم که خداوندهمیشه باماست ودرکنارماست وکمکمون میکنه

    خدایاازت میخوام که بهترمتوجه شوم ودرک کنم هدایت های زیباوالهی تورا

    خدایامیخوام صداتوبشنوم

    خدایاتنهاتورامیپرستم وتنهاازتویاری میجوبم

    خداوندمن به تواجازه میدم که صداتوبشنوم وتسلیم توباشم وتومن روهدایت کنی به سمت خواسته هایم

    الهی امین

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2160 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام بر یگانه استاد جهان و خاورمیانه

    من با گوش دادن این فایل رویایی و خاص و ناب پی بردم به وجود خودم که چقدر من حرف میزنم با اینکه بی حد وو اندذازه شما . برنامه های شما را دنبال میکنم با عشق بی نهایت

    باید به درون خودم برم

    باید به خودم بگم زهر حرف زدن که فایده نداره

    دلیل اینکه نتایج میان چیه

    آبشخورش از کجاست

    وقتی میگی من ایمان به خداوند دارم

    وقتی میگی قرآن کتاب خداونده و بهش ایمان صد در صد دارم خب حالا جهان ازت سوال میکنه میگه آیا حاضری مثل استاد بری توی جنگل و وانجا تنها باشی میگی نه بابا من که نمی تونم پولش رو از کجا بیارم و جهان رهات میکنه چرا چون من به این الهام گوش نکردم و فکر میکنم این یکی از نجواهای شیطانه در صورتتیکهه جهان و خداوند می خواهد منو رشدم بده من آماده نیستم

    استاد همه ی حرف هاتون الهیه

    همه از درونه

    وقتی من دارم روی خودم کار میکنم با بقیه فرق دارم

    خودم رو با بقیه ایی که یه زندگی دارن که همه چی درونش هست اما با قرض و قسط و وام یا منتظر یه ناجی هستن تا بیاد و اینها را نجات بده

    من اینطور نیستم

    من بی نهایت بودن خداوند

    وهاب بودنش رو

    بی نهایت ثروت در کائنات رو باید باور کنم تا بهم بده

    خدایا شکرت برای وجود استاد عزیزم

    من این فایل رو تقریبا یک سال پیش گوش کردم ولی تقریبا هیچی ازش نفهمیدم فقط در حد شنیدن بود ول یالان با موندن با قانون با موندن با استاد عزیزم چقدر آگاهی دریافت کردم

    خدا را بی نهایت سپاسگزارم

    وقتی روی خودم کار میکنم همیشه یه صدایی با من هست اوایل اون صدا داد می زد ولی الان خیلی مهربون تر شده ملایم تر شده آرام تر شده صدا همونه ول یهمون آدم نیستم با تغییر خودم با تغییر زاویه ی دیدم خودم تغییر کردم و مسلما اون صدا هم با من ملیح تر شدو واضح تر

    خدا را بی نهایت سپاسگزارم

    خدا خودش می دونه که وقتی سال دیگه دوباره این فایل را نوش جان کنم چقدر اگاهی هایی را دریافت کنم

    استاد جان حقیقتش اینکه ما از بچگی یاد گرفتیم هر چی که معلمها یا پدر و مادرمون می گفت نمی گفتیم باشه یادمه توی بچگی برادرم بهم گفت یعنی ما که الان کتاب مون قرآن هست اگر اجدادمون مسیح بودن هم ما هم مسیح بودیم یا هر دینی داشتن ما هم همون دین رو داشتیم و این یه حقیقتیه که باید قبول کرد و روش فکر کرد همیشه و همیشه

    الان دیگه مقصر اجداد من نیستن الان دیگه مقصر خودم هستم که آیا هر چیزی رو می پذیرم یا نه اول می شنوم بعد فکر میکن مو روش تامل میکنم

    وقتی روی خودت کار میکنی وقتی صدای خداوند را در وجودت احساس میکنی میتونی ایمانی که ابراهیم داشت را بپذیری و قبولش کنی وبچه را رها کنی حالا برای ابراهیم اینطور هست برای من این هست که بهترین سهمی که داشتم در بورس را فروختم و همسرم گفت نگه دار و من گفتم نه و اومدم روانشناسی ثروت یک استاد عزیزم را تهیه کردم خدا را شکر درست هزمانی نیستت که تهیه کردم ولی هیچ عجله ای در کارم نیست قدم به قدم میرم جلو و هدایت می شوم به امید الله

    خدایا شکرت

    هر چی آگاهی از این فایل دریافت کنم بازم کمه و بازم کمه و دوباره باید گوشش کنم

    خدایا ب ینهایت ازت سپاسگزارم

    استاد جان خدا بهتون عزت بده

    ایتتاد جان خدابهتون سلامتی بده

    در پناه الله یکتا شاد سالم خوش بخت و ثروتمند باشید در دنیا و اخرت فعلا خدا نگهدار / این رو هم خودتون یادم دادید///

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوب خودم

    استاد همیشه در فایل های دانلودی خودشان نکات بسیار عالی را توضیح می دهد که عمل کردن به آنها خیلی حال من را خوب می کند و خیلی نکات بسیار عالی برای من دارد

    یک نکته عالی که یاد گرفتم این بود که هرگز هر چیزی که گفتند را من باور نکنم و باید در مورد آن اول فکر کنم و بعد چنانچه درست بود آنرا قبول کنم

    این نکته خوبی بود برای من و منطق من

    شهود و الهام الهی همان است که باید همیشه دل به آن بسپارم و همیشه مشغول درست فکر کردن در مورد آن باشم

    آنچه که از طرف خدای مهربان بر من و قلب من وارد می شود همگی درست است و باید به آن اطمینان داشته باشم و قدم بردارم برای حرکت کردن

    خیلی از کارها منطقی نیست ولی وقتی که بر قلب من وارد می شود شاید با عقل و منطق سازگار نباشد اما من باید به آن اعتماد کنم و قدم بردارم هرگز نگران حرف های دیگران نباشم و هرگز ترس به خودم راه ندهم از همه مهمتر اینکه اعتماد داشتم به الهامات قلبی خودم و تسلیم بودن و قدم برداشتن این رمز پیروزی و موفقیت من خواهد بود

    وقتی خودم هم به پشت سر خودم نگاه می کنم خیلی از جاها خدای مهربان کمک من بوده است و با الهامات و هدایت های خودش من را هدایت کرده است

    خیلی از جاها که اصلا به ذهنم هم خطور نمی کرده است که چجور او من را کمک کرده است و این اعتماد کردن به این جریان من را جلو می برد

    این یک باور عالی است که خداوند من را هدایت می کند

    تسلیم بودن در برابر او

    می خواهم که همیشه دستهای هدایتگر او را درک کنم

    لمس کنم خدای مهربان خودم

    ممنون از استاد بخاطر این همه فایل عالی و پر از نکته

    سپاس از خدای خوبی ها

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 850 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدا را شکر برای دیدن زیبایی های پردایس خدا را شکر به خاطر تکنولوژی

    وایده های خلاق خدا را شکر برای استاد بی نظیری که همه چیز را با منطق قبول میکنه حتی قرآن کریم را هر روز جهان در حال گسترش و پیشرفت است و همه کارها راحت تر وساده تر انجام می شود تحسین می‌کنم استاد ثروتمند ومریم جون را

    که همیشه به دنبال راحتی و پیشرفت هستند چقدر جالب بود دروبین که همه جا می چرید و از همه‌ی صحنه ها فیلم برداری میکرد والبته که مریم جون با خیال راحت به حرف ها استاد گوش می‌دادند

    شهود بدون منطق است وهمراه با آرامش درونی است مثل کاری که مادر موسی انجام دادن و فرزندش را رود نیل رها می‌کند وتوکل می کند به پروردگار خودش

    خداوند همیشه همراه ماست وهمواره درحال هدایت وحمایت ماست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: