شهود و الهام الهی - صفحه 43 (به ترتیب امتیاز)

842 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محسن موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2376 روز

    سلام عشقم خوبی استاد جونم خیلی چاکریم دمت گرم مثل همیشه رهروی ما باش و اینکه واقعا دلم برات تنگ میشه وقتی میبینم ویدیویی ازت هنوز نیومده و دائم سر میزنم حرفات دلگرمی میده بوووووس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    پوریا گفته:
    مدت عضویت: 945 روز

    با سلام به استاد عزیزم سید حسین عباسمنش و خانم شایسته و تمام افرادی که در رساندن آگاهی در اینجا نقش دارند.

    بسیار سپاسگزار هستم

    درباره شهود و الهام میخواستم تجربه خودم رو بنویسم. بعد از بیخوابی که امشب من رو در بر گرفت و نتونستم بخوابم تا الان که یک دفعه اومدم تا درباره این موضوع بنویسم. امشب میخواستم قبل از خواب تجسم کنم ولی خیلی خوابم میومد و خوابم برد و با احساس تشنگی از خواب بیدار شدم.

    من فکر میکردم الهام مثل توی فیلمهای مذهبی که ساخته شده میمونه. مثلا یه دفعه میاد کلی راز رو انتقال میده. و یهو طرف میگه یافتم. نمیگم این اتفاق نمیوفته. ولی داستان با اون چیزی که قبلا فکر میکردم یکم متفاوته. اصولا اگر کسی به چیزهایی بجز اونچیزی که میخواد، فکر کنه، اصولا الهامی درباره اون چیزی که میخواد بهش نمیرسه. باید به اون چیزی که میخوام فکر کنم و توجه ام به اون مطلب مورد نظر باشه تا اینکه دربارش الهامات مربوط به اون رو دریافت کنم، باید دربارش فکر کنم.

    چجوری؟ باید بگم برای من خیلی مواقع کار راحتی نبود و نیست.ولی از وقتی که تجسم از پایان رو قبل از خواب انجام میدم خیلی راحت تر میتونم احساسات و افکارم رو کنترل کنم، در حدی که انگار این کار داره خود به خود و به صورت اتوماتیک و خدایی انجام میشه. و در حقیقت هم خدایی انجام میشه. به نظر من اینکه آدم بخواد ذهنش رو کنترل کنه خیلی خوبه و بخواد فکرش رو روی خواسته اش متمرکز کنه خیلی خوبه ولی خدا با تجسم ما و در تجسم ما هست که دستانش با تخیلِ بدون محدودیتِ ما باز هست و راه خواستن این هست. با این کار خیلی از گیرهای ذهنی ام برداشته میشن واقعا و زوری که در طول روز میزنم تا اینکه بخوام فکرم رو کنترل کنم کمتر میشه، خیلی خیلی کمتر. پس فکر کردن به خواسته و کنترل ذهن هم به نظر من اینجوری یعنی با تجسم به وجود میاد.

    بعد از این کار شما یک سری کارهایی رو انجام میدی که اصلا نه درموردش فکر کردی و نه اصلا ایده ای داشتی، و شما اونها رو انجام میدی، بدون اینکه بخوای بابت دریافت ایده هاش زور بزنی. من قبل از این یه جوری شده بودم که همش فکرم درگیر بود که چرا ایده ی خاصی به ذهنم نمیرسه و حتی نا امید هم میشدم گاهی.

    بعد از اینکه بعد از انجام شدن کاری، اون کار رو بررسی میکنم گاهی متوجه میشم که من اصلا ایده ای ندارم که چجوری باید انجامش میدادم. من فقط تجسم از پایان رو انجام داده بودم. فکرم نکنید که باید تجسمهاتون از اول با کیفیت فول اچ دی باشه. نه. تجسم خواسته با احساس برآورده شدن آرزو باشه فقط. درسته که هرچی با کیفیت و دقت تر باشه بهتره ولی این هم میتونه یه جور کمالگرایی باشه. فقط باید انجامش داد. کیفیتش هم مثل هر کار دیگه ای که بر اثر تکرار بهتر میشه، این هم بهتر میشه. فکر کردن به یه کار به صورت زوری، بدون اینکه قبلا تجسمش کرده باشیم ، یه جنگ با خود هست.

    سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمد سعیدی گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    سلام

    وقتی سوال رو پرسیدید ذهن من رفت سمت اینکه وقتی ماه کامل میشه هیجانات بیشتر میشه و امار ها و رفتار بعضی حیوانات هم تغییر میکنه

    وقتی گفتید سوال اشتباهه من هنگ کردم و ذهنم قاطی پاتی شد یک لحظه

    فایل رو متوقف کردم و چند دقیقه بعد دوباره از اول دیدمش

    دقیقا همین طوریه

    مشکل بیشتر تفکرات بشر همین بوده

    مخصوصا مکاتب فکری

    وقتی حق و باطل با هم مخلوط میشوند فتنه ایجاد میشه

    در زمان پیامبر بعضی ها خواستند از فتنه فرار کنند اما درونش سقوط کردند

    بین اسلام و غیر اسلام

    گفتند هیچ کدوم

    یعنی غیر اسلام

    الا فی الفتنه سقطوا

    بصیرت داشتن زیاد از لزومات مهم هست

    و هرکس خودش مسئول هستش

    هیچ کس نه کاملا کامل هست و کاملا ناقص

    مشکل ما اینه که نمیتونیم همدیگرو وحمل کنیم و

    تفکرات مختلف بصورت فرقه ای در اومدن گاها که تعصب پنهان یا اشکار دارند

    که کلا شدیدا در قران از فرقه و اختلاف نهی شده

    یک معنا فرقه شاید این باشه که من فکر نمیکنم و هر تفکری که فلان فرقه داشته باشه رو من کاملا قبول میکنم که مخالف ایه هجده زمر هست

    که همه حرف ها رو بشنوید و بهترینش رو انتخاب کنید

    و اینکه تفرقه و اختلاف ریشه در ناسازگاری و کشمکش سر عقیده دارند

    که مثلا من نتونم نظر کسی رو تحمل کنم و بالعکس

    و یک اخلاق فوق زشت که زیاد دیدم در مذاهب این هستش که میگن فلان کار حرامه

    چون شبیه فلان فرقه و مذهب میشید

    یا چون اونا میگن اونجوری ما میگیم حتما مخالفش رو عمل کنید

    این نوع رفتار از حق و حقیقت جویی و توحید خیلی دور هست

    خیلی ها میگن اگه مثلا دشمن یک حرفی رو زد ما باید حتما مخالفش عمل کنیم

    اگه گفت فلان چیز شما بده پس حتما با ارزش عالیی هست

    این درک رو ندارند که یک ادم نمیتونه کامل بد باشه

    و حتما خوبی های خیلی زیادی داره حتی با فرض محال اینکه به خونشون تشنه باشه و….

    کلا فریب دادن همین طوری هستش

    زینت دادن چیز غلط که بهترین زینت مخلوط کردن اون با حق هست

    و همه افراد دارای تفکرات درست و غلط هستند و نباید نسبت به کسی شخصیت زده

    شده شد و خیلی تحت تاثیر قرار گرفت

    من چند روز سفر بودم و خیلی بهم خوش گذشت و حسمم خیلی عالی بود

    وقتی برگشتم یک خبر بد بهم دادند گفتند یک اتفاقی افتاده که باید….

    نتیجه بد بود اما من انقدر حسم مثبت و با ارامش بود که حالم بد نشد و نتونستم حسم روبد کنم

    اینقدر حسم خوب بود

    گفتم اشکال نداره فوقش …,

    بعدش خواستم استخاره کنم

    حوصله نداشتم برم قران روبردارم و با موبایل اومدم که یک ایه از قران رو تفال بزنم و روش فکر کنم و روی اولین ایه ای که دیدم ….

    این صفحه در موبایلم باز شد

    شهود والهام الهی

    و با خودم گفتم باید منتظر الهامات خداوند باشم

    اما یکم بیشتر فکر کردم و فهمیدم که منظور چیز دیگست

    اینکه فلان اتفاق افتاده همچین نتیجه ای که مد نظر همه بود اتفاق نخواهد افتاد

    حسم خیلی خیلی عالی تر شد و بعد از پیگیری هم دیدم دقیقا همین جوری هستش

    منکه فکر میکردم چرا این نتیجه بدست اومده

    خدا بهم گفت اصلا همچین نتیجه ای رخ نداده

    و اون اتفاق هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه و نتیجه من غلط بود

    با اینکه سوال من این بود که چرا این نتیجه رخ داد

    چون علم ما کمه همیشه سوالات غلط هم میپرسیم تقریبا

    و منطق خداوند در قران بجای مواخذه ما

    تصحیح سوال ماست

    در یسئلونک ها خیلی این طور امده که خداوند سوال را اصلاح میکند

    مثلا

    یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ ۖ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ ﴿٢١۵﴾

    میگن چی انفاق کنیم

    خداوند سوال رو کامل میکند و میفرماید به چه افرادی انفاق کنید و ….

    اگه نگم مهمترین قسمت

    یکی از مهمترین بخش ها در خواسته های ما

    سوال و درخواست درسته

    تشخیص درست

    وقتی من میتونم درک درستی نسبت به بقیه پیدا کنم که درباره اونها قضاوت نکنم

    یک زمانی من خیلی تمرکزم رو گذاشته بودم روی پودت داشتن با همه و اینکه قضاوتشون نکنم و خیلی سعی کردم

    و خیلی جالب بود که تصورات من از ادم ها خیلی به حقیقت نزدیک شده بود

    مثلا حس میکردم فلان ادم یک حالتی داره

    واقعا داشت و درک عمیقی پیدا کرده بودم که الان هم دارم و باید بیشتر روی خودم کار کنم تا اوسط (وسط تر و بهتر) بشم در اخلاق و رفتارم

    ولی ادم دست و پاش بسته هست

    بخواد فکر بد بکنه درباره رفتاری و درکش از اونا

    کلا ازش گرفته میشه این حس و توانایی

    اما با عدم قضاوت درک صحیح و عمیقی میتونیم پیدا کنیم از بقیه

    حتی حتی وقتی از رفتار کسی خیلی عصبانی میشم بین خودش و رفتارش تمیز قائل میشم و نسبت به خودش نفرتی ندارم

    و خیلی خوش حال و سپاس گذار خداوندم به خاطر این نعمت

    اینکه ادم بتونه تجربیات گذشته رو در نظر نگیره تا بهتر بتونه الهامات رو دریافت کنه

    هم توانایی هست مثل قضاوت نکردن روی ادم ها

    نزدیک تر شدن به الهامات راه طولانی و اسونی داره که باید با تعیین سوال درست به این اگاهی نزدیک تر بشیم و در مسیر دریافت قرار بگیریم

    راهش هم قانع نشدن در برابر هر اگاهیی هست که ادم هی بیشتر بخواهد تا بهش داده بشه

    و وقتی زیاد بهش داده بشه علم خودش رو خیلی کم میبینه چون هربار با دانستن نداسنته هاش

    میفهمه که خیلی نمیدونسته

    و هرکس هرچه قدرم که علم داشته باشه اگه ادعا زیادی روی حرفاش داشته باشه

    در واقع از علم کمی برخورداره

    اینها رو برای خودم نوشتم تا هی بخونمش چون برام خیلی موثره

    فعلا خدا حافظ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیرحسین قزل جو گفته:
    مدت عضویت: 3557 روز

    سلام به همه ی اعضای خانواده عزیزم

    استاد،من از زمانی که جزوه خودتون ((چگونه فکر خدارا بخوانیم)) رو مطالعه کردم ،طرز دید و باور من نسبت به انرژی یا خداوند کاملا تغییر کرد و این فایل هم بنظرم کمک کننده این بحث انرژی و درک کامل آن وهمچنین درک شهود هستش

    بهتون تبریک میگم استدلال هاتون عالی و بینظیر بود مثل همیشه

    خدایاشکرت

    سپاسگزارم ازت استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    بسیار فایل عالی بود . و کاملا هدایتی به این فایل هدایت شدم . شهود و الهام قلبی و مثال هلیکوپتر بالای سر جنگل خیلی مثال ارزشمندی بود.

    خدا رو شاکرم که به این فایل هدایت شدم، چون هنوز منطق قوی ذهنم داره مقاومت می‌کنه و نمی‌ذاره کاری رو انجام بدم.

    خدا رو شکر میکنم که هر لحظه داره منو هدایت می‌کنه.

    اعتراف میکنم سوالی که اول فایل پرسیدین در مورد لاکپشت های دریاچه حقیقتش من به اشتباه افتادم با ذهنیت اینکه مستندی دیدم که ماه روی رفتار بعضی از حیوانات اثر می‌گذاره. ولی اون سوالات گوشت سگ و دنده آدم و خلقت حوا میدونستم اصلا توی قرآن گفته نشده و حتی در مورد نجس بودن سگ هم من چیزی ندیدم.

    متشکرم استاد بخاطر این فایل .‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    عماد شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 956 روز

    سلام استاد بزرگ امیدوارم حالتون خوب باشه یه سوال درمورد حرفهاتون داشتم و امیدوارم جواب سوالمو ازتون بگیرم…

    سوالم اینه که شما که به خدا و قرآنش ایمان و اعتقاد دارید نماز میخونید؟ و اگه نمیخونید دلیل اینکه چرا نماز برای خدایی که انقدر ازش حرف میزنید رو بجا نمیارید یا اصلا چرا درباره نماز و زکات که خیلی توی قرآن ازش یاد کرده رو توضیح نمیدین؟ متشکرم بابت کیلیپ های خوبتون🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سامی ر گفته:
    مدت عضویت: 2107 روز

    تنها راه وصل شدن به خداوند همان قلب و شهود است چون بنظر من ذهن در دوگانگی قرار داره و اعتماد به قلب باعث اطمینان و احساس امنیت میشه چیزی که ادم احساس زنده بودن و زندگی میکنه و از تکرار خارج میشیم و هر لحظه زیباتر وصل میشیم به خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 203 روز

    به نام خداوندی که آرامش رو به قلب‌هامون هدیه میده…

    خدایا، هر چی دارم، از توست. تو مالک همه‌چیزی و من فقط یه بنده‌ام که دستم رو به سمت تو دراز کردم…

    سلام به همه دوستان عزیزم، رهروان استاد عباسمنش، یه سلام گرم و پر از عشق به همه شما که دنبال حقیقتید و به خدا وصلید…

    خدایا، گوش شنوای من باش. الهامات و نشونه‌هات رو بهم نشون بده. منو هرگز به حال خودم واگذار نکن… منو تسلیم اراده خودت کن. من میخوام تو راهتو برم، حتی اگه از نظر خودم منطقی نباشه…

    امروز صبح، با یه حال آشفته و دل‌شوره، هدایت شدم به سمت شنیدن این فایل. خدایا… چقدر این فایل بی‌نظیر بود! چقدر حرف‌ها توی دلم نشست…

    شنیدن الهامات خدا و عمل کردن به شهود قلبی، یه دل پر از ایمان می‌خواد. یه باور قوی به خدا می‌خواد. خوشا به حال کسی که این الهامات رو، بدون هیچ منطق و دلیل برهانی، قبول می‌کنه و تسلیم اراده خداست…

    مثل حضرت ابراهیم که همسر و بچه‌اش رو توی بیابون بی‌آب و علف رها کرد، چون خدا بهش الهام کرد. از نظر منطق، این کار اصلاً معنی نداشت… ولی ابراهیم تسلیم بود. یا مثل حضرت نوح که کشتی رو وسط کوهستان ساخت. از نظر عقل ما، این کار احمقانه بود… ولی نوح تسلیم بود. یا مثل زمانی که موسی و پیروانش به سمت رودخونه فرار کردن، در حالی که از نظر منطق، این کار عاقلانه نبود… ولی اون‌ها تسلیم بودن.

    و نمونه‌ی عینی‌ترش، خود استاد عباسمنش… کسی که همه زندگی‌اش رو فروخت و بدون هیچ پولی، با خانواده‌اش مهاجرت کرد. کسی که دفترها و کار و کسب میلیاردیش رو رها کرد و به الهاماتش اعتماد کرد. حتی بدون ویزا و شهروندی آمریکا، راهی آمریکا شد… اون موقع همه بهش گفتن: “امکان نداره بتونی بری آمریکا!” ولی کیه که از قدرت خدا با خبر باشه؟! کی می‌تونه جلوی اراده خدا بایسته؟!

    فقط کافیه مثل استاد، ایمان و باور قوی به خدا داشته باشیم و خودمون رو به دستان قدرتمند خدا بسپاریم… اونوقته که می‌تونیم توی همین دنیا، پارادایس رو تجربه کنیم…

    خدایا، من ازت ایمان قوی می‌خوام. اراده قوی می‌خوام. کمکم کن تا بتونم تسلیم اراده تو باشم… خدایا، آرامشت رو می‌خوام. من می‌خوام حافظ و وکیلم تو باشی… من می‌خوام خودمو دربست به تو بسپارم. هر چی بگی، همون کارو می‌کنم…

    خدایا، گاهی نجواهای ذهنی می‌ان سراغم. کمکم کن تا جلوشون بایستم و نذارم با من بازی کنن. کمکم کن تا راهم رو گم نکنم…

    خدایا، منو به خودم واگذار نکن…

    سوره بقره، آیه 112: «آری، کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می‌شوند.» 

    سوره زخرف، آیات 69 و 70: «همان کسانی که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم بودند. شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید!» 

    سوره لقمان، آیه 22: «و هر کس که وجود خویش را به خدا بسپارد و نیکوکار هم باشد، پس قطعاً به پیوند محکم چنگ زده است و عاقبت کارها به سوی خداست.» 

    این آیات نشان‌دهنده اهمیت تسلیم بودن در برابر خداوند و عمل به الهامات الهی است که منجر به آرامش، هدایت و بهره‌مندی از پاداش‌های الهی می‌شود

    خدایا، هزاران بار شکر که امروز روزم را با این آگاهی آغاز کردم. سپاسگزارم که هر روز نعمت‌های بیکرانت را وارد زندگی‌ام می‌کنی و مرا به مسیر درست هدایت می‌نمایی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    امیرمحمد رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1765 روز

    سلام استادم پسر هفت ساله من هر روز منتظره شما جوابی به ابراز علاقه هاش بدین فکر کنم تا یه فایل براش اماده نکنید دست بردار نباشه 😀کاش ماهم مثل بچه ها بتونیم امیدوار واستمرار برا خواسته هامون داشته باشیم الگوی خوبی هستن این نعمتهای الهی❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: