شهود و الهام الهی - صفحه 47
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-09-07 06:58:022020-09-09 14:28:38شهود و الهام الهیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش
سلام وادب واحترام
اینجاست استادکه تواکثرحرفهام گفتم شماهمونی هستیدکه من هستم چرا؟چون شما هم به قرآن اونجوری رسیدیدکه من رسیدم “منم گفتم بایدزیروبم اصل قرآن رودربیارم وخداروشکرهمانطوری که خدابه شما نشان دادبه من هم نشان دادقانون چیه ومن فقط طبق قانون خداوندزندگی میکنم وهرروزم معجزه بارهست خداشاهده”این قضیه هست واصلا برام مهم نیست کسی این حرف منومیخوادقبول کنه یانه /چون خوده خوده خدا باالهامات قلبیم بهم همه چی رومیگه مثل یک دوربینی که :میدونه جاده کجاست “کوه کجاست “دره کجاست”جنگل کجاست وو… همه چی روخودش بهم میگه وبابت این زیبایی هاهرلحظه سپاسگزارخدام هستم واینها باعث شده نیازی به فایلهای پولی نداشته باشم ودرتمام ابعادزندگیم خوشبخت باشم وفقط وفقط فایلهای رایگانتون رونگاه میکنم اما باایمان وعمل صالح “همین
وخواستم اینم بگم که من ازبچگی آدمی هستم که فکرمیکنم “وهمینجوری یک چیزی روقبول نمیکنم وبابت این جواهرباارزشی که خدام بهم داده بی نهایت سپاسگزارشم//
سپاسگزارم ازخدام وازشما وازتمام عزیزان سایت بی نظیرتون
یاحق///
سلام استاد عزیزم
سال نو مبارک
سالی پر از شادی و ثروت،مهر و مهربانی و بخشش بی پایان از سوی خداوند براتون آرزومندم و برای تمام عزیزان.
شهود و الهام الهی؛
فقط باید ایمان داشته باشی
فقط باید با قلبت درک کنی
فقط باید از عقل و منطقت پیروی نکنی
همان الهامی که سالها پیش در بندر عباس دریافت کردید استاد و سر کار نرفتید و آن اتفاق برای همکاران تون افتاد اما شما در یک شب همه چیز براتون متفاوت شد،در آن زمان منطقی نبود کار رو رها کنید اما شما به ندای قلب گوش دادید و عمل کردید و آن اتفاق مبارک رخ داد و البته مثال از شما زیاد دارم اما من الان میخوام داستان خودمو بگم.
آری من حدود 15 سال در معدن مشغول فعالیت بودم و حدود 5سال دیگر بازنشسته میشدم و اصلا منطقی نبود با شرایط نسبتا خوبی که آن موقع داشتم کارمو رها کنم و در سن 40سالگی به فکر یک شغل دیگری باشم.
خیلیها بهم گفتند دیوانه شدم.
عقل و منطق هم همینو میگفت:
«سلیمان کار خوبی داری ،ماهی12روز کار و بالاترین حقوق دریافتی رو در میان پرسنل شرکت داری، راحتی ،دغدغه نداری ، مرد حسابی دنبال چی هستی؟»
اما من به ندای قلبم گوش دادم
من خانه ای ویلایی ام را تازه ساخته بودم
من به یک آرامش نسبی رسیده بودم
من میتونستم قانع باشم و ظاهراً یک زندگی بی دردسر رو تجربه کنم؛
اما انگار قلبم میگفت که نه تو باید بیشتر تجربه کنی، خودت و دنیای اطرافت رو بیشتر بشناسی.
هیچ فرش قرمزی برام پهن نشده بود
هیچ تجربه ای از کار آزاد نداشتم
من تا 40سالگی هیچ خرید و فروش جهت سود آوری رو تجربه نکرده بودم
من از دنیای بیزینس هیچ اطلاعی نداشتم
من فقط ایمان داشتم که تجربه های با ارزش رو زندگی خواهم کرد.
و به قول استاد در فایل 13 دوره «کشف قوانین » انگار بوی ازادی، بوی نعمتهای بیشتر، بوی پول و سرمایه و اعتبار و خریدهای بیدغدغه رو استشمام میکردم.
و الان وقتی به مسیری که در این ده سال طی شده، مینگرم ، شادی و سرور عجیبی رو احساس میکنم.
من انگار در این4-5سالی که مسیر استاد عزیزم و دوستان رو دنبال میکنم ،یک دنیای دیگری رو تجربه میکنم.
دنیایی که میشود شادی رو زیست
دنیایی که ثروت واقعی رو میشود بدست آورد
دنیایی که آرامش رو لمس کرد.
سفر کرد و پول درآورد
فکر کرد و رسید البته توام با ایمان و عمل
براحتی میشود پول ساخت
براحتی میشود پول خرج کرد
براحتی میشود ثروت بی پایان را در جامعه دید
براحتی میشود مشتری جذب کرد
براحتی میشود خدارو حس کرد و الهامات را دریافت نمود
همانگونه که بهم الهام کرد که در مسیر فروش به همکارانم در شهر و استان و کشور خودم، گام بردارم و این راحت ترین راه در مسیر رشد و گسترش خودم ،ثروتم، کشورم ، برادرانم که با من شریکند و به لطف خدای مهربان و وهابم از تدبیری که من در این مسیر دارم ،انها هم بهرهمند میشوند.
جدیدا دخترم هم برای رسیدن به یک درآمد سبک -اصطلاحی که از استاد اموختم-یک ورودی الان داره و داره یکم پس انداز و سرمایه گذاری میکنه.
و من دارم احساس میکنم آزادی مالی رو
بی نیازی مالی رو
حتا در سفر هم به فکر فروش محصولاتم هستم
کی فکرشو میکرد که من به این باورهای اکنونم برسم.
باور فراوانی و ثروت
باور فراوانی و سلامتی
باور فراوانی و آرامش و اطمینان
باور به ابدی بودنم
و اینکه هیچ وقت از بین نمیروم
و همه ی اینها به لطف خدایی ست که استاد رو در مسیر من قرار داد تا
شادی بی پایان
ثروت بی پایان
آرامش مطلق
و تمام خوبیهای این جهان را به تدریج و در مسیر زیباییهای بیپایان تجربه کنم.
سپاسگزارم خدای وهابم
سپاسگزارم استاد
سپاسگزارم دوستان عزیزم
سپاسگزارم مریم بانوی خلاق
در پناه مهر بی پایان خداوند شاد و پیروز باشید
به نام خداوندی که آرامش رو به قلبهامون هدیه میده…
خدایا، هر چی دارم، از توست. تو مالک همهچیزی و من فقط یه بندهام که دستم رو به سمت تو دراز کردم…
سلام به همه دوستان عزیزم، رهروان استاد عباسمنش، یه سلام گرم و پر از عشق به همه شما که دنبال حقیقتید و به خدا وصلید…
خدایا، گوش شنوای من باش. الهامات و نشونههات رو بهم نشون بده. منو هرگز به حال خودم واگذار نکن… منو تسلیم اراده خودت کن. من میخوام تو راهتو برم، حتی اگه از نظر خودم منطقی نباشه…
امروز صبح، با یه حال آشفته و دلشوره، هدایت شدم به سمت شنیدن این فایل. خدایا… چقدر این فایل بینظیر بود! چقدر حرفها توی دلم نشست…
شنیدن الهامات خدا و عمل کردن به شهود قلبی، یه دل پر از ایمان میخواد. یه باور قوی به خدا میخواد. خوشا به حال کسی که این الهامات رو، بدون هیچ منطق و دلیل برهانی، قبول میکنه و تسلیم اراده خداست…
مثل حضرت ابراهیم که همسر و بچهاش رو توی بیابون بیآب و علف رها کرد، چون خدا بهش الهام کرد. از نظر منطق، این کار اصلاً معنی نداشت… ولی ابراهیم تسلیم بود. یا مثل حضرت نوح که کشتی رو وسط کوهستان ساخت. از نظر عقل ما، این کار احمقانه بود… ولی نوح تسلیم بود. یا مثل زمانی که موسی و پیروانش به سمت رودخونه فرار کردن، در حالی که از نظر منطق، این کار عاقلانه نبود… ولی اونها تسلیم بودن.
و نمونهی عینیترش، خود استاد عباسمنش… کسی که همه زندگیاش رو فروخت و بدون هیچ پولی، با خانوادهاش مهاجرت کرد. کسی که دفترها و کار و کسب میلیاردیش رو رها کرد و به الهاماتش اعتماد کرد. حتی بدون ویزا و شهروندی آمریکا، راهی آمریکا شد… اون موقع همه بهش گفتن: “امکان نداره بتونی بری آمریکا!” ولی کیه که از قدرت خدا با خبر باشه؟! کی میتونه جلوی اراده خدا بایسته؟!
فقط کافیه مثل استاد، ایمان و باور قوی به خدا داشته باشیم و خودمون رو به دستان قدرتمند خدا بسپاریم… اونوقته که میتونیم توی همین دنیا، پارادایس رو تجربه کنیم…
خدایا، من ازت ایمان قوی میخوام. اراده قوی میخوام. کمکم کن تا بتونم تسلیم اراده تو باشم… خدایا، آرامشت رو میخوام. من میخوام حافظ و وکیلم تو باشی… من میخوام خودمو دربست به تو بسپارم. هر چی بگی، همون کارو میکنم…
خدایا، گاهی نجواهای ذهنی میان سراغم. کمکم کن تا جلوشون بایستم و نذارم با من بازی کنن. کمکم کن تا راهم رو گم نکنم…
خدایا، منو به خودم واگذار نکن…
سوره بقره، آیه 112: «آری، کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند.» 
سوره زخرف، آیات 69 و 70: «همان کسانی که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم بودند. شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید!» 
سوره لقمان، آیه 22: «و هر کس که وجود خویش را به خدا بسپارد و نیکوکار هم باشد، پس قطعاً به پیوند محکم چنگ زده است و عاقبت کارها به سوی خداست.» 
این آیات نشاندهنده اهمیت تسلیم بودن در برابر خداوند و عمل به الهامات الهی است که منجر به آرامش، هدایت و بهرهمندی از پاداشهای الهی میشود
خدایا، هزاران بار شکر که امروز روزم را با این آگاهی آغاز کردم. سپاسگزارم که هر روز نعمتهای بیکرانت را وارد زندگیام میکنی و مرا به مسیر درست هدایت مینمایی.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا من آرامش و فلاح و لذت می خوام
پس ای مدبر، با تدبیر خودت مرا از تدبیر ضعیفم بی نیازم گردان و اختیار مرا به دست خود گیر و از اختیار خودم، بی نیازم ساز.
ای شافی کل مریض… خود را به درمانگاه تو میارم تا مرا پاک کنی از تمام ناخالصی ها و ناپاکی هایی که در من ریشه دوانده است و مرا مریض کرده است…
┅┅┅┅┅┅┅༻༺┅┅┅┅┅┅┅
سلام به همه
«شهود و الهام الهی»
چرا ماه کامل میشه لاک پشت ها میان بیرون؟
چرا خدا تو قران گفته گوشت سگ نجس؟
چرا خدا تو قران گفته که حوا از دنده چپ آدم خلق شده؟
چرا….
چرا…
جواب سوال اول:
سوال اشتباهه… ولی وقتی سوال رو اینجوری می پرسم، پیش فرض ذهنی شما اینکه حتما وقتی ماه کامل میشه، لاک پشت ها میان بیرون حالا باید ببینم چرا
بقیه سوال ها همین طور
یه عالمه حرف و فکت درست، و در اخر میگه به شهودتون اعتماد نکنید برای احتمال به آینده…. اصلاً این فکت ها هیچ ربطی به شهود نداشت ولی چون فکت درستی بود ذهن ادم اون نتیجه گیری بی ربط رو هم می پذیره
پس سارا جاااانم یه فیلتر بزار جلوی ورودی های ذهنت… هر حرفی رو نپذیر… ببین منطق پشت این حرف چیه… مشاهده نتایج افکار خودت و دیگران…
شهود منطقی نیست
منطقی نیست که مادری بچه نوزادش رو از ترس جونش، تو رودخونه رها کنه… این آخرین ایده هم نیست… این احمقانه ترین و خطرناکترین مسیر برای حفظ جان بچه است.
منطقی نیست که 300، 400 سال وسط کوهستان کشتی بسازی
منطقی نیست که وقتی دشمن داره تعقیبت میکنه به سمت رودخونه بری
منطقی نیست که دفاتر کارت رو که دارن میلیاردی کسب درامد میکنن، جمع کنی و سوار ماشینت بشی و بیفتی تو جاده به قصد مهاجرت بدون داشتن هیچ ویزایی
هدایت یه جنس عجیب و غریبی داره مثل وقتی توی جنگل گم شدی… تو جنگل همه چیز مثل همه، همه درختا یه جورن… راه رو از چاه نمیتونی تشخیص بدی… طلوع و غروب خورشید رو نمیبینی… و خدا مثل کسیه که سوار بر هلیکوپتره و داره از بالا میبینه راه کجاست چاه کجاست و داره به شکل ندای قلبی هدایتمون میکنه
اسلام= تسلیم=پاک کردن تجربیات گذشته
وقتی تسلیم باشی گوش به فرمان قلبتی و درگیر دودوتا چهارتای تجربه های محدود مغزت نمیشی
با استانداردهای امروز کار ابراهیم که نوزاد چند روزه و یه زن رو در بیابان رها کرد، ابلهانه ترین کار ، ظالمانه ترین کار، بی مسئولیت ترین کار برای یک پدر ولی قلب میگه این کار رو بکن… بعد چی میشه؟؟… همونجا چشمه زمزم و شهر مکه ایجاد میشه.. نه تنها، تنها نمیشه بلکه همه میان و کلی کریدیت میدن به بچه…
خدایا منو ببخش که باورت نکردم
ادم ها به خاطر این زجر میکشن که ایمان ندارن …
ابراهیم زن و نوزادش رو در بیابان بدون آب و غذا رها کرد و از الهامش پیروی کرد
اون وقت من با اینکه می دونم تصمیمم درسته ولی به خاطر اینکه خودمو حفیظ و وکیل بچه هام می دونم، نمی تونم در مورد تصمیمم به یقین برسم و اون ها رو بسپارم به خدایی که حفیظ و وکیل همه است.
من که حفیظ و وکیل خودمم نیستم چطور می تونم حفیظ و وکیل بچه هام باشم؟؟
خدایا منو ببخش
من به خاطر ترس از قضاوت های دیگران که نکنه تو ذهنشون بگن ببین چه مادر بی رحمی بود، دنبال یه دلیل دهن پر کن بودم و با این فرکانس های نامناسب کلی ناخواسته و جهنم برای خودم خلق کردم.
خدایا منو ببخش و پاکم کن و این فرکانس های ناهماهنگ رو تبدیل کن به حسنات
خدایا من بار حفیظ و وکیل بودنم برای بچه هام رو، از رو دوشم بر می دارم و میسپارم به صاحب اصلیش یعنی تو
خدایا ایمان ابراهیمی بهم عطا کن
علم و حکمت سلیمانی بهم عنایت کن
خدایا منو از صالحین و تسلیم شدگان قرار بده
همین باور که خداوند بهتر از من می دونه کمکت می کنه هدایت ها رو دریافت کنی و تسلیم باشی.
اگر می خوای روی شهود حساب کنی، باید پاپوش هات رو دربیاری(تجربه ها رو بزاری کنار و ذهنت رو خالی کنی)
بنی اسرائیل نمونه انسان هایی ان که تسلیم نیستن و منطقی عمل می کنن و 40 سال در بیابان در به در شدن… ترس جزو پاشنه آشیل های بنی اسرائیل بود و به خاطر همین گیر فرعون افتاده بودن و جهنمی برای خودشون درست کرده بودن و همین ترس هم، 40 سال اونا رو در بیابان آواره کرد با اینکه کلی معجزه دیده بودن
استاد بی نهایت سپاسگزارم بابت این فایل های ارزشمند
با سلام به استاد عزیزم سید حسین عباسمنش و خانم شایسته و تمام افرادی که در رساندن آگاهی در اینجا نقش دارند.
بسیار سپاسگزار هستم
درباره شهود و الهام میخواستم تجربه خودم رو بنویسم. بعد از بیخوابی که امشب من رو در بر گرفت و نتونستم بخوابم تا الان که یک دفعه اومدم تا درباره این موضوع بنویسم. امشب میخواستم قبل از خواب تجسم کنم ولی خیلی خوابم میومد و خوابم برد و با احساس تشنگی از خواب بیدار شدم.
من فکر میکردم الهام مثل توی فیلمهای مذهبی که ساخته شده میمونه. مثلا یه دفعه میاد کلی راز رو انتقال میده. و یهو طرف میگه یافتم. نمیگم این اتفاق نمیوفته. ولی داستان با اون چیزی که قبلا فکر میکردم یکم متفاوته. اصولا اگر کسی به چیزهایی بجز اونچیزی که میخواد، فکر کنه، اصولا الهامی درباره اون چیزی که میخواد بهش نمیرسه. باید به اون چیزی که میخوام فکر کنم و توجه ام به اون مطلب مورد نظر باشه تا اینکه دربارش الهامات مربوط به اون رو دریافت کنم، باید دربارش فکر کنم.
چجوری؟ باید بگم برای من خیلی مواقع کار راحتی نبود و نیست.ولی از وقتی که تجسم از پایان رو قبل از خواب انجام میدم خیلی راحت تر میتونم احساسات و افکارم رو کنترل کنم، در حدی که انگار این کار داره خود به خود و به صورت اتوماتیک و خدایی انجام میشه. و در حقیقت هم خدایی انجام میشه. به نظر من اینکه آدم بخواد ذهنش رو کنترل کنه خیلی خوبه و بخواد فکرش رو روی خواسته اش متمرکز کنه خیلی خوبه ولی خدا با تجسم ما و در تجسم ما هست که دستانش با تخیلِ بدون محدودیتِ ما باز هست و راه خواستن این هست. با این کار خیلی از گیرهای ذهنی ام برداشته میشن واقعا و زوری که در طول روز میزنم تا اینکه بخوام فکرم رو کنترل کنم کمتر میشه، خیلی خیلی کمتر. پس فکر کردن به خواسته و کنترل ذهن هم به نظر من اینجوری یعنی با تجسم به وجود میاد.
بعد از این کار شما یک سری کارهایی رو انجام میدی که اصلا نه درموردش فکر کردی و نه اصلا ایده ای داشتی، و شما اونها رو انجام میدی، بدون اینکه بخوای بابت دریافت ایده هاش زور بزنی. من قبل از این یه جوری شده بودم که همش فکرم درگیر بود که چرا ایده ی خاصی به ذهنم نمیرسه و حتی نا امید هم میشدم گاهی.
بعد از اینکه بعد از انجام شدن کاری، اون کار رو بررسی میکنم گاهی متوجه میشم که من اصلا ایده ای ندارم که چجوری باید انجامش میدادم. من فقط تجسم از پایان رو انجام داده بودم. فکرم نکنید که باید تجسمهاتون از اول با کیفیت فول اچ دی باشه. نه. تجسم خواسته با احساس برآورده شدن آرزو باشه فقط. درسته که هرچی با کیفیت و دقت تر باشه بهتره ولی این هم میتونه یه جور کمالگرایی باشه. فقط باید انجامش داد. کیفیتش هم مثل هر کار دیگه ای که بر اثر تکرار بهتر میشه، این هم بهتر میشه. فکر کردن به یه کار به صورت زوری، بدون اینکه قبلا تجسمش کرده باشیم ، یه جنگ با خود هست.
سپاسگزارم.
به نام خدای وهابم ..
سلام به استات عزیزم و همه دوستان همفرکانسی ام ..
راستش اومدم چالش این روز هامو باهاتون درمیون بزارم ،که هم ردپایی بشه از خودم و هم اگر دستی از دستان خدا راه حلی به ذهنش رسیدم بهم میگه (هرچند که ایمان دارم خدا به قلبم الهام میکنه)
من الان دانشجوی دوره ثروت یک و قدم چهارم هستم …
حدود 7ماهی ست که سالن زیبایی خودم را افتتاح کردم و در ان 6ماه بسیار عالی بود و درامدم ماه به ماه بیشتر میشد …اما در ماه گذشته این اتفاق نیفتاد و درامدم کم بود به نسبت …
وقتی داشتم ریشه یابی میکردم که چرا اینگونه شد ،به جواب های زیادی رسیدم :اینکه حالم را خوب نگه نداشتم و تمرکز کردم روی کمبود و یا اینکه مدام نگران بودم که نکند درامدم کم بشود و از این جور باورها…
خلاصه در این بین یک باوری را پیدا کردم که بسیار خفی بود ،حالا نمیدانم درست است یا نه ،اما بنظرم اینگونه رسید …
من دیدم در پس ذهنم تمام قدرت را به باورهایم دادم و پیش خودم میگویم حتما باورهایم درست نیست که خدا نمیدهد ،اصلا اگر باورهایم درست خدت چگونه بدهد ؟ و به قول معروف از ان طرف خر افتاده ام …
و اصلا یادم رفته که همین خدا مرا به سمت حل باورها و اینکه اصلا باید باورهایمان را درست کنیم هدایتم کرد و مگر در ان 6ماه باورهایم خیلی خوب بود که هرماه درامدم بیشتر شد ؟
البته که نه ،روی خودم کار میکردم ومتوکل بودم به خدای مهربان ،به خدایی که روزی بی حساب میدهد از جایی بی گمان ،به خدایی که که وهاب است و بیشتر از لیاقت ما میدهد ،به خدایی که باران رحمتش بی انتهاست و هر روز میبارد ،به خدایی که خودش این سالن را برایم زد و خودش هم روزی میرساند ..
اما اکنون توکلم کم شده و خدا را ناتوان میبینم و فکر میکنم نمیشود …
با تمام قلبم از خدا میخواهم هدایتم کند و به مسیر درست مرا برگرداند
امین🫂
سلام دوست عزیز
من هم در شروع کارم همینطور بودم اگر یک ماه درآمدم کمتر از ماه قبل میشد خیلی احساسم بد میشد و چون میدونستم احساس بد =اتفاقات بد
تمام تلاشم رو میکردم که از اون حس خارج بشم.به قول استاد ما خیلی نتیجه گرا هستیم ،یک درجه تغییر میکنیم اما انتظار دادیم نتایج صد درجه تغییر کنند.
بعد گذشت مدتی با خوندن کامنت تاثیر گذار یکی از دوستان که گفته بودن ماشین حسابهای ذهنتون رو خراب کنیین ،یهو باگ ذهنی ام رو پیدا کردم و دیگه توی تمربن ستاره قطبی عددی برای فروش هر روزم نمیگذاشتم و کلی درخواست میدادم.خیلی بهتر و آرامتر شدم
در ضمن قانون تکامل رو هم اصلا فراموش نکنین
موفق و موید باشین در پناه رب
سلام دوست عزیز
ان شالله در سایه حق آرامش داشته باشی.
گوش کردن این فایل و خوندن نظر شما الحق که هدایت الهی بود چون کاملا یهویی قبل از شروع روزم اومدم و رندوم این فایل و باز کردم نظرات و خوندم تا رسیدم به پیامی که شما گذاشتی.
دوست عزیزم شما باید به این باور برسی که شما لایق هستی (لایق ارامش،لایق ثروت،لایق عشق)نباید اینجوری فک کنی که خدا داده پس بیشتر از لیاقت ماست.اینم حرف من نیست،حرف استاد هست.
شما وقتی به باور لایق بودن برسی دیگه نگران اینکه درآمدت کم شده نیستی چون مطمئنی خدا از ثروت بی نهایتِ جهان هستی، بی نهایت روزی شما میکنه؛دیگه نگران خراب شدن باورهات نیستی چون با باور لایق بودن داری یه عالمه باور های قشنگ میسازی علاوه بر این باور های مخربت هم ترمیم میکنی.
امیدوارم پیام من و بخونی و نور به قلبت بیشتر بتابه.
سپاسگزارم از خدای مهربونم بابت تمام نعمت هاش و سپاسگزارم از استاد عزیز و خانم شایسه عزیز.
چشمهایت را ببـند
با خدا سخن بگو
به همان زبان ساده ی خـودت بگو
هرچه میخواهی بگو او میشنود
بگو اگر آرزویـی داری
دعایی یا هدایتی، بـگو می شنود
ایـن لحظه ی زیبا را برای خـودت تـکرار کن ؛
و پرواز دلت را حس کن ، مطمئن باش؛
خداوند تو را عاشقانه دوست دارد..
سلام به استاد گرانقدرم ومریم بانوی عزیزم
و همه دوستانم
خداروشکر یک روز دیگر،نشانه ای بی نظیر تا بشنوم و تمرکز کنم که کجاها سعی کردم به این آگاهی های ناب عمل کنم و به خاطر آوردم چقدر تغییر با توجه به نتایجم کسب کرده ام .
دیگر به هر قیمتی حاضر به باور چیزی که مشخص بود اشتباه است ،نشدم و نمی شوم بدون هیچگونه مقاومتی و اگر طرف مقابل دلیل مخالفتم را سوال کند ،سعی می کنم آگاهانه صحبت کنم و بگویم این نظر من است .
چقدر این مسیر درس های فوق العاده تاثیر گذاری به من آموخت و هرروز دارم عالی تر ذهنم را بازوپاک نگه می دارم برای دریافت و عمل به آن چیزی که باعث رشدوپیشرفتم می شود و مثال های قرآن و صحبتهای استاد و توضیحات مفصل ایشان کمک بسزایی در باورپذیری درست و اصولی هر موضوعی به من داده شد تا به لطف خداوند هرروز با هدایت هایش والهامات زیبایش که خود از او می خواهم هدایتم کند چقدر بی نظیر بوده و همه اش خیر در جای جای زندگیم .
وقتی می خواهم کاری را انجام دهم و یا حتی کلامی بر زبانم جاری شود از او یاری می خواهم و سعی می کنم با توجه به روند روبه رشد زندگیم در تمام ابعاد اعتمادی را که از ابتدای این مسیر درذهن و قلبم تداعی کردم و تمرکزی ،روی ایمانم کار کردم چقدر با احساس عالی خود خالق اتفاقات عالی زندگیم شدم و کم کم با نتایج فوقالعاده از جمله خریدها ،فروش ها،حتی در آشپزی، مسیر پیاده روی و کلی موارد دیگر فقط از خودش هدایت خواسته ام و چقدر عالی هدایت کرده و خود می دانم که اگر احساسم نسبت به انجام کاری خوب است صددرصد خداوند آن را به دلم انداخته و من نتیجه عالی آن را امروز با این اگاهی ها درک می کنم که همان روز،ماه و یا سالها بعد فهمیدم چقدر خداوند خیر مرا می خواسته که مثلا من به فلان خواسته یا خرید فلان چیز نرسیده ام و امروز واقعا از صمیم قلبم شاکروسپاسگزارش هستم .
آموختم که هر لحظه از او بخواهم و او هدایتم کند وقتی می گویم از رگ گردن به من نزدیک است به نظرم کار تمام است و تمام منطق ها زیر علامت سوال مثل همان مثال های واضح قرآن که حجت را بر ما تمام کرده است .
با ایمان واعتماد به خودش چنان هوای مان را دارد که همیشه هوای دلمان پاک و بهشتی ست و زندگی بر وفق مراد و خداروشکر می کنم که امروز آگاهانه می توانم دوباره این مطالب را در فرکانسی عالی دریافت کنم و آگاهانه تر به آنها عمل کنم.
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
به نام خداوند زیبایی ها
خدای خوبم تو عاری از هر رنگ و مذهب هستی
تو مهربان ترین .مهربان ترین مهربانان هستی
توی که در این قلبی . از این چشم ها میبینی و در درونم نفس میکشی و تک تک سلول ها و اتم ها را هدایت میکنی . هیچی منی وجود نداره همه چیز تویی.
تو هیچ گاه بد نگفتی و نخواستی و خیر مطلق هستی این ما هستیم که حرف های دیگران رو پذیرفتیم و به حرف های دیگران بیش تر از تو اعتماد داشتیم .
خدای من .تو را شکر که هر روز اشتباهاتم رو بهم میگی و بهم میفهمانی که روی ادم ها حساب نکن . روی عقل محدود خود و هیچ کسی حساب نکن. خدایا مارو ببخش که دیگران را بیشتر از تو باور کردیم و فکر نکردیم
ما هر روز دارم درک میکنم که هرچی ضربه میخورم از بی ایمانی و شرک خودم هست
چون ترسیدم دستامو بهش ندادم . چون باور نداشتم . بارها از خودم پرسیدم چرا به یه مسیر خاص به یه مغازه خاص میری و نمیذاری هدایتت کنه. انگار این ذهن بلدم بلدم در اورده و جلوی نور و تسلیم بودن در مقابل خداوند را میگیره.
چرا وعده ادم ها و حرف هاشون رو که همش از روی کمبوده باور میکنم اما تو که هزاران بار هدایتی کردی و نعمت دادی و بزرگم کردی را باور نکردم
خدایا کمکم کن تو را بشناسم و قلبم را سرشار از تو کنم و خدایا کمکم کن از این بندهای خود ساخته رها شویم
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم; دعاى دعاکننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند).
به نام خداوند رحمان و رحیمم به نام خدایی که قدرت به من داد تا خلق کنم آگاهانه زیباییها و خوبیهای این جهان هستی را شکرت شکرت
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم عزیزی که با براه انداختن پروژه جدید ما رو یه بار دیگه بیدار کرد تا گوشهامون رو تیز کنیم و قدمها رو استوار و محکم برداریم
متشکرم عزیزم میبوسمت
استاد این فایلهاتون ارزش بی نظیری داره متشکرم از شما
با سخاوتمندتون و بخشندگیتون این فایلها رو رایگان در اختیار ما قرار میدهین و حتما میدونین همانطور که شما میبخشین خداوند دهها هزار برابر به شما برمیگردونه الهی شکر
آره ما هم مثل استاد میتونیم باشیم زمانی که اینقدر کنترل ذهنمون بالا رفته باشه که در ثانیه بتونیم نجواها رو خاموش کنیم و صدای خداوند رو بشنویم و هدایتها و الهامات رو بفهمیم و بپذیریم و عمل کنیم بدون منطق پوچ آوردن
فقط چشم و عمل اینو نشون میده که خداوندا من بهت ایمان دارم
مثل استاد عزیزم که الگوی به تمام است برامون
وقتی تو تهران زندگی خوب کسب و کار خوب داره یه دفعه الهام میشه بهش و همه رو جمع میکنه تمام وسایل زندگیشو میبخشه به این میگن ایمان قلبی ایمان ابراهیمی و جسارت میخواد
استاد از ته قلبشون خدا رو باور کردن ایمان آورده که قدرت در دستان اوست اگه میگه جمع کن برو حتما براش برنامه ای بهتر داره و میگه چشم و میره بدون منطق آوردن
من واقعا از ته دلم تحسینتون میکنم مرحبا آفرین به شما و ایمانتون و من کسی مثل شما رو ندیدم
حتما اون زمان با خودتون گفتین این خدایی که تا حالا برام درست کرده قدرتشو داره که در کشوری دیگه برام بهتر از این درست کنه و شده و الان این زندگیه که ما میبینیم نوش جونتون
این ثمره ایمان قلبیست
این ثمره باور کردن قدرت خداوند ست
این ثمره بهش سپردن همه کارها با آرامش ست
این ثمره درک کردن و پذیرفتن و تسلیم بودن در برابر خداوندست
که اگر ما هم جا پای قدمهای استاد بذاریم صد در صد همان نتایج رو میگیریم قانون ثابت است
این ماهستیم که تغییر میکنیم و چون و چرا براش میاریم چون تو بیشتر کارها به ذهن گوش میدهیم نه به ندای قلبمون
خدایا کمکم کن تا بیشتر به ندای قلبم گوش بدم و هدایتها تو بفهمم
خدایا از تو میخواهم بیشتر بامن صحبت کنی
چه زمانی خداوند با من صحبت میکند؟ زمانی که من آرام باشم از درون آماده باشم احساسم خوب باشد بپذیرم قدرتشو بپذیرم و درک کنم که من هیچم همه چیز اوست قدرت در دستان اوست
اون موقع است که صداشو میشنوم مثل استادم
خدایا هدایتم کن که بتونم ایمانمو به تو هر روز بیشتر و بیشتر بکنم و بالا ببرم
استاد عزیزم ممنونتم مریم جانم ممنونتم سپاسگزارتم
خدایا شکرت که امروز فرصت دادی تا بفهم و درک کنم این آگاهیها رو و مدارم بالاتر بره با باور و افکار درست
شکرت شکرت در پناه خداوند مهربان باشین
سلام
توی لب تاپ از طریق مرورگر اومدم این فایل و باز کردم دیدم میگه خطای ورد پرس
چند ساعتی امتحان کردم فایل های دیگه رو باز میکرد جز این فایل فکر کردم شاید از روی سایت برش داشتین رفتم دیدم قبلا دانلودش کردم گوش دادم و و هربار اومدم کامنت بزارم همین خطا رو داد بعد تقریبا هدایت شدم که 3مرتبه گوش دادم این فایل بینظیر و با خودم گفتم حالا اشکالی نداره نکاتی که میخواستم بگم و تو فایل بعدی میگم
بعد یهو یه حس واضحی بهم گفت از گوشی هم امتحان کن نشد دیگه بیخیال کامنت برای این فایل بشو
دیدم اینجا باز کرد
چنتا موضوع رو بخودم یاداوری کردم گفتم استاد هم تو این فایل منظورشون همین بود شهود منطق نداره
منطق من میگفت که چون فایل های دیگه برام باز میشه این فایل فقط باز نشده پس لابد نمیشه رفت تو صفحه ش ( چون قبلا هم پیش امده بود و من از طریق همین سایت و بخش های فنی ش متوجه شدم باید کرک و کوکی ها رو پاک کنم که از صفحات دیگه ای که باز کردم پیداشون شده و سایت راحت تو لب تاپمباز میشدولی الان چون به بخش های مختلف میرفت با منطقم گفتم پس ایراد از صفحه مربوطه این فایله)
ولی شهودم صدای درونم گفت چرا اینکارو امتحان نمیکنی ضرر نداره ک و دقیقا بهش رسیدم
مورد بعدی هم حل مسائل حتی ریز برای خودم و حس باحالی که بعدش بهت دست میده بود
حالا بریم سراغ این فایل بینظیر
هوش بسیار بالا و سرشار شما نشان دهنده توکل و ایمانی ک بخدا دارین و تو تک تک مسائل همه چیز و بهتون میگه اینکه اینقدر منطقی و درست بیاین برامون باز کنین مطلب اون سایت و که گفته بود شهود اشتباه میکنه و شما بیای بگی چون قبلش یه عالمه دلیل منطقی اورد ممکن بود خواننده بیاد بگه اره درست میگه و در ادامه توضیح دادین که هر حرفی رو نپذیریم
و حتی منطقی که از قران اوردین و …
پر منطق ترین فایل شما
اصلا این نقطه از پرادایس و این لباس شما و این هوا و اون روز یه عالمه الهامای خوب براتون داشت انگار :))) مثل فایل بینظیر قانون بقای اصلح
راجع به افکار ونتایج چند ساعت پیش دیدم داره حسم بد میشه و چون خیلی اینروزها مراقب گفتگوهای ذهنی م هستم و دیدم داره یواش یواش منفی ها اوج میگیرن سریع فهمیدم و افکارم و جهتشون و تغییر دادم و اومدم مجدد پای این فایل نشستم و براش کامنت بزارم که مسیر فکریم و جهت بدم به اصول قوانین هستی
و خدا رو هزاران بار شکر بابت این موضوع همین که سریع متوجه میشی و نمیزاری اوج بگیره
وقتی تسلیم هستی گوش به قلبت میدی
تسلیم، مسلمون بودن، اسلام
شهود، قلب، صدای درونت، خدا
و تمام مثال های منطقی قران که شاید بعد ازون هم در تاریخ کلی ادم که معروف هم نبودن از شهودشون پیروی کردن که اگه برای کسی میگفتن ممکن نبوده باور کنه ولی معنیش این نیست که غلط باشه و وجود نداشته باشه چه تو انجامش بدی و ازش پیروی کنی چه انجام ندی و اصلا قبولش نداشته باشی
همین باور که خدا داره میبینمت داره هدایتت میکنه اون مسیرها رو میدونه کمکمت میکنه
چقدر دوست دارمش چقدر ارام بخش چقدر درست و اصل و اساس
اینکه شاید بارها منطقت پیروز بشه به شهودت ولی یواش یواش متوجه شهودت میشی و منطق تو قضیه الهام و شهود جایی نداره
مریم جان هم مثل ما فکور بود و هنوز مسخ بود و از فضای توضیحات انگار بیرون نیومده بودن ( ایموجی چشم قلبی)
و مرسی که مثل همیشه در بهترین فرصت یه جمله ای رو به استاد یاداوری میکنین که کلی درس و توضیحات توشه
مثل توضیحات چند دقیقه اخر استاد
ممنونم از هر دوی شما عزیزان
شما عشقا
شما بهترینا
خیلی دوستتون دارم
خدایا شکرت بابت این فایل و بابت حضورت در زندگی من