شهود و الهام الهی - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

842 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه ملقن گفته:
    مدت عضویت: 2256 روز

    سلام به استاد عزیز و بزرگوار و با ایمان

    من چند روز بود که بی صبرانه منتظر فایلی از شما بودم واقعا زندگی میکنم با صحبتهای شما و خدای درونتون و واقعا تمام سعی من بر این هست که عمل کنم و در زندگیم اجرا کردم و به نتایجی هم رسیدم خداروشکر ممنون که روزم رو شاد کردین وقتی که ازتون فایل جدیدی دیدم احساس شعف کردم :)

    فقط اومدم ازتون تشکر کنم براتون عمر با عزت و سلامتی میخوام از خداوند منان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    علی یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 1540 روز

    بنام الله یکتا

    درود بر شما استاد عزیزو دوستداشتنی و خانوم شایسته عزیز

    سپاسگزارم ازتون و از دوستانم سپاسگزارم برای بودن در این مسیر

    از خداوند سپاسگزارم که هادی و حامی و حافظ ماست

    درباره الهام و شهود به چند نکته هدایت شدم که اومدم براتون بنویسم اول واژه ی تسلیم رو در عناوین سایت جستجو کردم که نتیجه ای یافت نشد(استاد عزیزم لطفا درباره تسلیم هم چند فایل رایگان بزارید، با وجود اینکه درباره تسلیم همه جا صحبت کردید) بعد واژه الهام رو زدم که این فایل اومد، دیدم صدبار گوشش دادم…

    وقتی به آیه : من نزدیکم درخواستِ درخواست کنندگان را اجابت میکنم پس آنها هم باید ایمان بیاورند و مرا اجابت کنند… فکر میکنم چیزای زیادی میفهمم با آیات دیگه…

    اول اینکه هر درخواستی میکنیم جهان پاسخ مثبت میده و مشتاق هدایت ماست با الهامات و نشونه هاش

    دوم اینکه وقتی با ایمان تسلیم هدایت الله باشیم رستگار میشیم و در مسیر رسیدن قرار داریم

    سوم اینکه اعمال صالح، اعمالی هست که خداوند بما الهام میکنه و نشون میده چون شیطان هیچوقت به عمل صالح دعوت نمیکنه

    چهارم: هر الهامی که بما میشه خداوند قدرت و توانایی انجام اونو در وجودمون قرار داده

    پنجم: ما با انجام فرامین(الهاماتمون)الهی با ترسهامون مقابله میکنیم و ایمانمونو ثابت میکنیم

    پنجم: هر الهام و نشونه ای در مسیر رسیدن به انتخابها و خواسته های ماست و باید از هدایت الله پیروی کنیم

    ششم: خداوند در این مسیر لحظه به لحظه با ماست و یاور و سرپرست ماست ،هادی و حامی و حافظ ماست

    هفتم: تمام ترسها فقط در ذهن ماست و الکی و واهی هستن که بعد از تسلیم بودن و انجام الهامات خودمون میبینیم

    هشتم: با انجام هر الهام در مسیر رسیدن به خاسته ایمان ما بیشتر تقویت میشه

    نهم: هرآنچه برای رسیدن به خاسته ها نیاز داریم درون ماست

    دهم: هر ترسی به نوعی شرک است و هر الهامی نگاهی توحیدیست

    یازدهم: تسلیم به معنای چشم پوشی از ترسهای ذهنی و نجواهای شیطان و انجام الهامات الهی است

    یازدهم: خداوند با هر الهامی که بما میکند در مقابل باورهای محدودکننده و شرک آلود ما را در آن زمینه بما نشان میدهد

    دوازدهم: همواره نزدیکترین کس بما فقط خداوند است و همیشه در دسترس ماست

    و اوضاع از کنترلش هیچوقت خارج نمیشود

    سیزدهم: بهرحال همه اتفاقات برای ما خیر است و همه چیز بنفع ماست

    چهاردهم: تغییر اول درون ما صورت میگیرد و با تصمیم به انجام الهامات و انجامشان ترسها محو میشوند، موفقیت یک قدم بعد از ترس

    پانزدهم: هر آنچه میخواهیم با تسلیم بما داده خواهد شد

    شانزدهم: خداوند راه ها را پله پله بما نشان میدهد و قدم به قدم هدایتی است که باید تسلیم باشیم

    هفدهم: هرچه تسلیم تر باشیم سرعت پیشرفت ما بیشتر و ایمانمان بیشتر است

    هجدهم: خداوند قدرتمندترین نیروی جهان است و نیرویی غیر از الله نیست

    نوزدهم: فقط انسانهای درستکار تسلیم هستند کسانی که ایمان واقعی دارند

    بیستم: خداوند همیشه ما را به بهترین راه ها هدایت میکند و اوست که دانا و حکیم است

    خیلی عالیییییی بود خدایا سپاسگزارم

    خداوند همیشه بهترینها را بما میگه و کارامونو برامون انجام میده ،در جهان همه چیز فراهم و موجود و مهیاست و بی انتهاست فقط کافیه ما تسلیم هدایت الله باشیم

    من خیلی خوشحال و سپاسگزارم برای الهامات و نشونه ها برای هدایت خداوند

    از شما و تمام کسایی که در این سایت فعالیت میکنند صمیمانه سپاسگزارم

    خدا را سپاس که ما را در این مسیر ثابت قدم کرد

    با آرزوی بهترینها… عاشقتونم💓🙏 خدایار و یاورتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      حوری باختری گفته:
      مدت عضویت: 1726 روز

      سلام آقای یزدانی عزیز

      خدارو شکر می کنم که امشب و در همین لحظه به کامنت ارزشمند شما هدایت شدم و چقدر نکات اساسی و نابی رو ذکر کردید.

      هر شماره ای رو که نوشتید واقعا جای تامل داره و من هرشماره ای را چندین وچند بار خوندم و درموردش فکر کردم.

      نکته های بسیار عالی ذکر کردین

      بخصوص جمله ای رو که در مورد الهام

      نوشتید :

      《 اینکه اعمال صالح، اعمالی هست که خداوند بما الهام میکنه و نشون میده چون شیطان هیچوقت به عمل صالح دعوت نمیکنه》

      خدارو شکر می کنم که در مدار دیدن ودرک کامنت پرمحتوای شما بودم و خواستم به این شکل ازتون تشکر کنم برای وقتی که گذاشتید و مواردی رو که نوشتید.

      در پناه ایزد یکتا

      همیشه شاد، ثروتمند

      و سعادتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        علی یزدانی گفته:
        مدت عضویت: 1540 روز

        بنام خدای بخشنده

        درود بر شما دوست عزیز

        خواهش میکنم ارادتمندم و سپاسگزارم بابت توجهتون

        خوشحالم برای جملات زیبایی که مورد استفادتون بود اتفاقا خودم هم وقتی این الهام رو دریافت کردم خیلی بدلم نشست درباره اعمال صالح خیلی قشنگه و لذت میبرم از بحث الهام و شهود

        بسیار سپاسگزارم از خداوند که هدایتگر ماست

        براتون از خداوند بهترینها و خیر و نیکی رو طلب میکنم

        در پناه الله موفق باشین🙏💜🌼

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      امیر حسین ترابی گفته:
      مدت عضویت: 2119 روز

      سلام دوست عزیز چقدر اگاهی های نابی رو تایپ کردید من از خوندنشون حظ کردم و اسکرین شات هم گرفتم فرستادم برا خواهرم تا هر وقت صفحش رو چک میکنم ببینمش ویاد اوری بشه برام

      خدایااا سپاس از بودنت از حمایتت از هدایتت

      ممنون از استاد عزیز مریم عزیز وشما هم خانوادهای عزیز

      ممنونم دوست عزیز موفق و رستگار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی یزدانی گفته:
        مدت عضویت: 1540 روز

        درود بر شما دوست و هم خانواده عزیزم

        بسیار سپاسگزارم بابت توجه و تحسین آگاهی ها ازتون سپاسگزارم

        از خداوند سپاسگزارم که میتونم با ردپا گذاشتن در سایت و نوشتن کامنت به دوستان عزیزم خدمتی کنم

        از صمیم قلبم عاشقونه دوست دارم که هر بار هدایت شم و کامنتی بزارم

        باعث خیر و نیکی فراوانی است

        ارادتمندم💐💜

        با سپاس از استاد و ابراهیم عزیزم و خانوم شایسته و فراهانی گرامی و همه دوستان عباسمنشی🙏💜

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1246 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    با پرسیدن سوالات نادرست از خود: به پاسخ های نادرست هدایت خواهیم شد

    هر حرف باور و گفته ای را نپذیریم حتی اگر: ظاهر آن به نظر درست برسد در مورد تمام آنها به درستی فکر کنیم و بعد در مورد درستی و نادرستی پذیرفتن یا نپذیرفتن آن تصمیم بگیریم.

    بسیاری از منابع در دسترس ما حاوی مطالب و باورهای نادرستی است: به تحقیق و بررسی در مورد آن بپردازیم و هیچ مطلبی را بدون دلیل منطقی قبول نکنیم

    بسیاری از ما :

    به جای اینکه قوانین را به درستی درک کنیم دوست داریم قوانین به شیوه ی ما عمل کنند .

    اگر بخواهیم مانند گذشته فکر و عمل کنیم: نتایج ما هم مانند گذشته خواهد شد

    شهود الهی:

    زمانی که ایده ها به ما الهام می شود

    به هیچ وجه منطقی نیست و حتی ممکن است: خطرناک و غیر عادی به نظر برسد:

    تنها قلب ما درستی آن را تایید خواهد کرد:

    مانند زمانی که در جنگل گم می شویم و هیچ نشانه ای از درستی مسیر نیست خداوند از بالا مسیر درست را می بیند و آن را به ما الهام می کند: ممکن است حتی مسیری سنگلاخ و به ظاهر سخت و نادرست و نامناسب باشد اما:

    اگر مسیری غیر از آن را انتخاب کرده بودیم به پرتگاه سقوط می کردیم

    زمانی که از قلب خود تبعیت می کنیم: تسلیم هستیم و از جریان الهامات استفاده می کنیم.

    آبشخور ذهن ما: تجربیات نامناسب گذشته ی ما است آبشخور قلب ما : الهامات و شهود الهی است

    تجربیات نامناسب گذشته را : از ذهن خود پاک کنیم

    به خداوند اعتماد کنیم: تسلیم خداوند باشیم اجازه دهیم شهود و الهامات الهی را بشنویم

    اگر هدایت خداوند را باور کنیم: جریان زندگی برای ما بسیار خوب پیش خواهد رفت

    اعتبار تمام کارهای خود را تنها: به خداوند دهیم

    به میزانی که به خداوند اعتماد می کنیم: می توانیم الهامات او را بشنویم

    برای دریافت الهامات الهی این باورها را در ذهن خود ایجاد کنیم :

    خداوند همواره در حال هدایت ماست خداوند جواب تمام مسائل و سوالات ما را می داند

    خداوند مسیر تمام خواسته های ما را می داند و قدم به قدم ما را هدایت می کند:

    تسلیم باشیم و اجازه دهیم توسط خداوند هدایت شویم:

    کلا نمد هولاء و هولاء

    انا علینا الهدی: بر ما مقرر شده هدایت شما

    وقتی هدایتی از سمت خداوند می آید اگر از آن پیروی کنیم:

    نه ترس و نه غمی بر ما است

    اذا سالک عبادی انی فانی قریب اجیب الدعوت الداع اذا دعان

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2503 روز

      به نام خداوند هادی و هدایتگر

      سلام مهشید جان و شیرین جان

      کامنتها شما حس خوب داره

      می تونید وقتی اسمتون درد میبینم

      لبخند به لبم میاد

      و خوشحال که شما هم از درک خودتون

      چه خوب مینوسید

      آبشخور ذهن ما تجربه گذشته

      آبشخور قلب ما

      الهامات و شهود

      چه خوب نوشتید

      و چه خوب بابت این ردپای عالی که در سایت می گذارید

      ازتون سپاسگزارم

      بهترینها تقدیم لحظات تون باد

      شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 626 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    خدای خوبم تو عاری از هر رنگ و مذهب هستی

    تو مهربان ترین .مهربان ترین مهربانان هستی

    توی که در این قلبی . از این چشم ها میبینی و در درونم نفس میکشی و تک تک سلول ها و اتم ها را هدایت میکنی . هیچی منی وجود نداره همه چیز تویی.

    تو هیچ گاه بد نگفتی و نخواستی و خیر مطلق هستی این ما هستیم که حرف های دیگران رو پذیرفتیم و به حرف های دیگران بیش تر از تو اعتماد داشتیم .

    خدای من .تو را شکر که هر روز اشتباهاتم رو بهم میگی و بهم میفهمانی که روی ادم ها حساب نکن . روی عقل محدود خود و هیچ کسی حساب نکن. خدایا مارو ببخش که دیگران را بیشتر از تو باور کردیم و فکر نکردیم

    ما هر روز دارم درک میکنم که هرچی ضربه میخورم از بی ایمانی و شرک خودم هست

    چون ترسیدم دستامو بهش ندادم . چون باور نداشتم . بارها از خودم پرسیدم چرا به یه مسیر خاص به یه مغازه خاص میری و نمیذاری هدایتت کنه. انگار این ذهن بلدم بلدم در اورده و جلوی نور و تسلیم بودن در مقابل خداوند را میگیره.

    چرا وعده ادم ها و حرف هاشون رو که همش از روی کمبوده باور میکنم اما تو که هزاران بار هدایتی کردی و نعمت دادی و بزرگم کردی را باور نکردم

    خدایا کمکم کن تو را بشناسم و قلبم را سرشار از تو کنم و خدایا کمکم کن از این بندهای خود ساخته رها شویم

    وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

    و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم; دعاى دعاکننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند).

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    به نام خدا

    سلام

    چرا وقتی ماه کامل میشه لاک پشت ها میان بیرون از آب؟

    جوابم من این بود که چون هوا روشن میشه میان تا غذا پیدا کنن

    الان دارم به یکی از ایرادات بزرگ خودم پی میبرم و اون چیه،اون پذیرفتن خیلی چیزها بدون تحقیق هست،تو چرا پذیرفتی سوال چرا ماه کامل میشه چرا باید بپذیری اول رجوع کن به مغزت یا یه سرچی بزن تو گوگل ببین با منطق جور در میاد یا فقط چون استاد پرسیده میخوای قبول کنی که درسته،یا در مورد گوشت سگ منم تا همین 2 سال پیش فکر میکردم گوشت سگ نجسه چون از دیگران شنیده بودم و نپرسیده بودم چرا نجسه تا اینکه خودم رفتم قرآن دیدم نه خیر گوشت مردار،گوشت خوک ،گوشتی که به غیر خدا کشته شده حرام ،اونم همش دلیل داره

    گوشت مردار چون خون در گوشتش وجود داره و ممکنه خونش الوده باشه و به همین دلیل اون حیوان مرده باشه،حیوان سالم که خود به خود نمیگیره

    گوشت خوک چون گوشت خوک پر از کرم هست و مریضی هست

    گوشتی که به غیر از خدا کشته شده باشد چون در راه شرک و بت پرستی در مقابل بت ها برای اجابت دعا کشته شده و اگه مردم به این امر عادت کنن بت پرست میشن و فکر میکنن کارها را اون بت انجام میده براشون

    همین باور که خداوند هدایت میکنه،همین باور که خدا بهتر از تو میدونه،همین باور نشان دهنده ایمان تو به خداست

    چون خدا بارها تاکید کرده در قرآن که بر ماست هدایت شما،مقرر شده،مقرر شده یعنی قانون اینه و لاغیر

    شهود با منطق جور در نمیاد،شهود اصلا منطقی نیست،اگه می خواهیم روی شهودمون حساب کنیم باید هر آنچه از گذشته بوده را پاک کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    سيما گفته:
    مدت عضویت: 2678 روز

    سلام خدمت همه ی عزیزان دل

    الان بعد از مدت ها که اذن ورود به این سایت به من داده شد که بزرگ‌ترین سپاسگزاری من از خداوند اول به خاطر این قوانین بدون تغییرش و بعد هدایت شدنم به این جایگاه زیبای توحیدی است تازه دارم متوجه اون اشک های استاد می شم که از درک توحید اشک می ریختند و در خیابان‌ها قدم می زدند یعنی چی!!!؟؟؟

    اشک ریختم با این فایل از جنس همون اشک های استاد

    هم اکنون که این کامنت را می نویسیم اشک های زیبایم همچنان مثل باران بر صورتم جاری است

    چرا می گویم اشک های زیبایم؟؟

    چون جنس این اشک ها کجا و جنس اشک هایی که در گذشته به خاطره ترس و بدبختی و حقارت و…. می ریختم کجا؟؟ که بارها از خداوند آرزوی مرگم را داشتم

    مادر موسی منو دیوانه کرد

    این جنس از ایمان

    من چون یک زن هستم مادر موسی هیچ جوره تو مخم نمی ره

    آخه یعنی چی؟

    کودک شیر خوار

    من هنوز مادر نشدم که از خدا سپاسگزارم که این اتفاق تا الان برایم نیافتاده چون هرگز نمی خواهم یک مادره بی ایمان می بودم که خیلی ها به من می گن سنت داره بالا می ره و دیگه نمی تونی بچه دار بشی و من در دل می گویم اگه قرار مادر شوم چنان چه ابراهیم در سن بالا بچه دار شد پس برای منم اتفاق می افتد اگر هم نه هر چه شود خیر است

    بریم سراغ مادر موسی

    من همین جنس از ایمانو می خوام

    خدایا به من هم همین جنس از ایمانو بده

    دوره ی 12 قدم را دوباره شروع کردم و دنبال همون فکت هایی بودم که استاد در قدم اول جلسه اول خواسته بودند که بنویسم و همینطور فکت ها در ذهنم آمدن بالا و دیدم آره درسته خدا جون وقتی می شینم بهشون فکر می کنم چه جاهایی که این شیطان ذهن منو ترسوند ولی من سعی کردم با آموزش ها ذهنمو کنترل کردم و ورق به شکلی و از راههایی برگشت که اصلا باورم نمی شد

    بعدش رفتم تو فکر کردن به توانایی و قدرت این انرژی که خدا می نامیم و هدایت شدم به فایل های بی نظیره توحیدی

    قبلا هم این فایل را دیده بودم

    ولی الان تمام بدنم یخ کرده قلبم قلبم قلبم

    خدایا من چه کردم که به این آگاهی ها هدایت شدم

    می بینی سیما که تو چقدر با ارزشی که خداوند تو را هدایت کرد این را باور کن نه حقارت ها و تحقیر شدن های گذشته

    معلومه که ربم برایم کافیست اونها کی باشن که من آنها را باور کنم

    می توانستی من را هم مثل 95٪ کل دنیا در خواب غفلت نگه داری ولی هم اکنون من اینجام و از ایمان مادر موسی دارم اشک می ریزم این اشک را دوست می دارم

    یا ربم ای فرمانده زندگی ام ای ثروتمند بخشنده ی مهربان چگونه از تو سپاسگزاری کنم که من را هدایت کردی

    حتما قراره خیلی کارهای بزرگی انجام دهم

    من تو هستم مثل خودت توانایی انجام هر کاری را دارم پس ای شیطان دور شو از من تو دیگر توان و قدرتی نداری دیگر نمی توانی من را بترسانی که از ترس اشک بریزم ببین الان از زیبایی و قدرت این ایمان این رب اشک می ریزم زیرا تنها یک قدرت وجود دارد و خودش گفته دقیقا مثل قدرت خودش در من وجود دارد پس تو دیگر دستت برای من رو شده است

    بهم بگو چطور ایمانی مثل مادر موسی داشته باشم؟

    سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سیما گفته:
      مدت عضویت: 1433 روز

      سلام به سیمای زیبا چهره و خوش روی من چقدر عالی که یک ‌هم نام خودم‌رو در این بهشت زیبا پبدا کردم چقدر لذت بردم از کامنت قشنگ‌ات نازنین من چقدر تو عشق و زیبایی دارم مهربونم

      چقدر از ایمان ات لذت بردم عشق من که گفتی اگه قراره مادر شدن و طعم شیرین اش رو بچشم اگه 80 سالم هم باسه به اذن خالقم این اتفاق زیبا و شیرین رو تجربه خواهم کرد چقدر زیبا بود کلام ات چقدر خداوند به من لطف داشته که با این بندگان ابراهیمی اش هدایت و مشهور ام کرده

      از خداوند بهت قلبی با ایمان و شجاعت و دلاوری مادر موسی رو میخوام که عاشقانه دوست داری به این سطح و این مدار نور و زیبایی و امنیت و ارامش برسی و به بهترین های جهان دست پبدا کنی و این ارامش قلبی و این ارتباط زیبا با خالق ات بدون شک بهترین هدیه گرانبهاست که وقتی بیاد تمام زیبایی ها خواسته و یا ناخواسته به طور طبیعی پیش تو سر تعظیم فرود میارن چون تو داری به مدار نور و گدما و عشق و ارامش وصل میشی

      هر جا هستی سیمای عزیزم نکر خداوند هدایت کننده تک تک گام هات باشه و

      این آیه برات صدق کنه که ،

      سوره فتح ایه 29

      سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ

      همواره آنان را در رکوع و سجود می بینی که پیوسته فضل و خشنودی خدا را می طلبند؛ نشانه آنان در چهره شان از اثر سجود پیداست، این است توصیف آنان در تورات، و اما توصیفشان در انجیل این است که وجودشان چون زراعتی است که جوانه های خود را رویانده پس تقویتش کرده تا ستبر و ضخیم شده، و در نتیجه بر ساقه هایش ایستاده است، به طوری که دهقانان را به تعجب می آورد تا خدا به وسیله مؤمنان، کافران را به خشم آورد. [و] خدا به کسانی از آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد عزیزم ، خانم شایسته مهربان

    و همه دوستان عزیز

    استاد من پریروز انتخابی داشتم بین دو تا چیز نمیدونستم کدوم رو بردارم درنهایت

    اونیکه ب نظرم منطقی بود (یعنی انتخاب تکراری همیشه م) رو انتخاب کردم

    دیروز دیدم اون موردی ک برنداشتم ولی سر راه من قرار گرفته بود و ب نظرم خوب بود ولی منطقم نزاشت قبول کنم

    افزایش قیمت داشته و ب قیمت واقعی رسید

    در عرض 1 روز

    درصورتیکه روزی ک من باهاش مواجه شدم قیمتش خییییلی پایین بود

    ولی من ذهنم هزار جور منطق آورد ک ن برش نداریاااا و …

    اولش حسم بد شد ک چرا اینکار رو کردم

    و بعد زدم رو نشونه امروزم با این سوال

    خدایا من چرا الهامایی رو ک بهم میشه رو نمیفهمم؟!

    و فایل شهود و الهام الهی اومد

    الله اکبر

    آخه انقدر دقیق ؛ من هدایت شدم ب جوابم

    خیلی دوستتون دارم استاد

    انشاءالله هرجا هستید سلامت و شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 1757 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام

    اگرمی خوای روی شهودت حساب کنی باید تجربیات گذشتت و پاک کنی وروی تجربیاتت گذشتت حساب نکنی

    چندوقته دلم می خواست یه داستانی را بنویسم

    توی سایت اما نمیدونستم زیرکدوم فایل یا کجا

    بنویسم تا اینکه امروز توی شانه های من هدایت

    شدم به این فایل ودیدم بی ربط به این فایل نیست.

    قبل از آشنایی با استاد ترس های زیادی داشتم که

    یکی از اون ترسهام رانندگی کردن ورفتن توی جمع

    مردانه وهم صحبت شدن با مردها بود، بــــخاطر باورهایی که از بچگی بهمـــون داده بودن خلاصه

    که از دوسال بود بااستاد آشنا شده بودم که تصمیم

    گرفتم پا روی ترسم بزارم وبرم گواهینامه بگیرم.

    فروردین سال 1401تصمیم گرفتم برم ثبت نام کنم

    اینم بگم وقتی میری توی دل ترسهات اولش خیلی سخته به حدی که برای من مثل مرگ بود یعنی دوست داشتم بشینم وگریه کنم وبگم بیخیال

    همه آرزوهام

    ولی گفتم هرچی هم بشه من باید برم توی دل ترسهام، وتوکل به خدا کردم ورفتم ثبت نام کردم

    بعدش دیدم چقدر کارها راحت پیش رفت وبیشتر

    شرکت کننده ها توی کلاس خانم بودند ومربی هم

    که مرد بود چقدر خوش برخورد ومهربون بود.

    دیگه کم کم ترسم ازروبرو شدن بامردها کم شده بود، کلاس های آموزشی که تموم شد بایدمربی برای آموزش رانندگی انتخاب میکردیم ازاونجایی که من با مربی مرد راحت نبودم تصمیم گرفتم مربی زن انتخاب کنم که نوبتم واسه 20روز بعدش

    افتاد، 2روز بعد من رفتم وکلاسهای آموزش رانندگی

    که 12جلسه بود و یاد گرفتم و از همون مربی پرسیدم که آیا برای امتحان گرفتن افسر زن هم میاد گفت خیلی کم شاید سالی یکبار بیاد اونم تازه اومده بوده به این زودی ها دیگه نمیاد شاید سال

    دیگه بیاد ومن این حرفش وقبول نکردم وتوی دلم

    گفتم خدا کاری میکنه که به این زودی ها بیاد. خلاصه امتحان کتبی وهمون بار اول قبول شدم نوبت به امتحان رانندگی که رسید افسره مرد بود

    واسترس گرفته بودم بقیه را هم نگاه میکردم استرسم بیشتر میشد همه اون آدمهایی که خونسرد بودن قبول میشدن همون بار اول، بار اول

    قبول نشدم قرار شد یه جلسه جبرانی آموزش رانندگی داشته باشن اونایی که قبول نشده بودن منم بازم از ترسم مربی زن برداشتم یه روز قبل امتحان که رفتم آموزش ببینم یعنی بدترین حالت

    ممکن وآموزش داد جوری که هیچ آموزشی نداد

    وطبق معمول دوباره فرداش امتحان رد شدم بازم

    افسرمرد زود. بازم باید مربی انتخاب میکردم واسه

    آموزش رانندگی این دفعه گفتم هرجوری که شده

    باید مربی مرد انتخاب کنم تا ترسم بریزه ویه مربی

    مرد که اونقدر خوب آموزش میداد که اکثریت اون وانتخاب میکردن منم اون مربی وانتخاب کردم ولی

    برای آموزش که رفتم کلی استرس داشتم اما واسه

    آموزش که رفتم جوری آموزش میداد که کلا استرسم رفع شد خداوند خیرش بده و پولی که میگیره حلالش وازهمینجا براش آرزوی خیرو سلامتی میکنم اونقدر خوب آموزش داد ونکات ریز

    وخوب یاد داد که فرداش قبول شدم.

    اماروز امتحان به همسرم گفتم من مطمئن هستم امروز قبول میشم باید سرکار نری وپیش من

    بیای تا وقتی قبول شدم کارهای اداریش وباهم بریم انجام بدیم و پیشم اومد با خودم هم تکرار

    میکردم خدایی که آتیش وگلستان کرد واسه ابراهیم و دریا را باز کرد برای موسی قلبهاراهم به سمت من نرم میکنه، رفتم برای امتحان آموزشگاه

    که رسیدم دیدم دوتا افسربرای امتحان هست که

    یکیش افسر خانم هست اشگ توی چشمام جمع شدگفتم خدایا توکی هستی که اینقدر خوب به خواسته ها پاسخ میدی، خلاصه که با همون افسر

    خانم اونروز توی امتحان قبول شدم

    می خواستم این کامنت وبنویسم تا هم برای خودم

    یاد آوری بشه که به اندازه ای که خدا را باور داریم

    به خواسته هامون پاسخ میده

    می خواستم با خودم وهر کی که این کامنت و

    می خونه بگم بیایید بجای دست وپا زدن وبیش از

    حد تلاش فیزیکی کردن روی باورهامون وایمانمون

    به خدا کار کنیم وباور داشته باشیم خدا پاسخ می دهد به شرط داشتن ایمان قلبی نه زبانی

    خداوندا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی ونه گمراهان وکمک کن در این راه ثابت قدم بمونیم

    خداوندا ما را به راهی که استاد عباسمنش را هدایت کردی هدایت کن که این راه راه یکتاپرستی وپراز نعمت وثروت وخوشبختی وعاقبت بخیری است.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوب خودم

    استاد همیشه در فایل های دانلودی خودشان نکات بسیار عالی را توضیح می دهد که عمل کردن به آنها خیلی حال من را خوب می کند و خیلی نکات بسیار عالی برای من دارد

    یک نکته عالی که یاد گرفتم این بود که هرگز هر چیزی که گفتند را من باور نکنم و باید در مورد آن اول فکر کنم و بعد چنانچه درست بود آنرا قبول کنم

    این نکته خوبی بود برای من و منطق من

    شهود و الهام الهی همان است که باید همیشه دل به آن بسپارم و همیشه مشغول درست فکر کردن در مورد آن باشم

    آنچه که از طرف خدای مهربان بر من و قلب من وارد می شود همگی درست است و باید به آن اطمینان داشته باشم و قدم بردارم برای حرکت کردن

    خیلی از کارها منطقی نیست ولی وقتی که بر قلب من وارد می شود شاید با عقل و منطق سازگار نباشد اما من باید به آن اعتماد کنم و قدم بردارم هرگز نگران حرف های دیگران نباشم و هرگز ترس به خودم راه ندهم از همه مهمتر اینکه اعتماد داشتم به الهامات قلبی خودم و تسلیم بودن و قدم برداشتن این رمز پیروزی و موفقیت من خواهد بود

    وقتی خودم هم به پشت سر خودم نگاه می کنم خیلی از جاها خدای مهربان کمک من بوده است و با الهامات و هدایت های خودش من را هدایت کرده است

    خیلی از جاها که اصلا به ذهنم هم خطور نمی کرده است که چجور او من را کمک کرده است و این اعتماد کردن به این جریان من را جلو می برد

    این یک باور عالی است که خداوند من را هدایت می کند

    تسلیم بودن در برابر او

    می خواهم که همیشه دستهای هدایتگر او را درک کنم

    لمس کنم خدای مهربان خودم

    ممنون از استاد بخاطر این همه فایل عالی و پر از نکته

    سپاس از خدای خوبی ها

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1585 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم..

    روز چهل وششم،روزشمارتوانایی تشخیص اصل ازفرع..

    چقدر این دیدگاه ، باورهای منو نسبت به کلام خدا(قرآن) تغییر داد…

    اینکه هرچی که خداوند گفته به نفع من وبرای اینکه من در نهایت سعادت وخوشبختی زندگی کنم گفته…

    چقدر این باور ودیدگاه فرق میکنه با اینکه بگی خداوند با دستوراتش وگفته هاش اومده که بنده هاشو در تنگنا قرار بده، اینکه خدا میخواسته رو بنده هاش تسلط داشته باشه ومثل یه پادشاه وفرمانروای مقتدر قدرتش رو به رخ بکشه و بگه من فرمانروام قدرت دست منه این اصول منه باید ازش اطاعت کنید اگه نکنید عذاب وزجرتون میدم!!!!

    فقط با تغییر یه دیدگاه وباور قدرتمند میشه که از یه عالمه ترس و خشم و گله وشکایت و دشمنی با خدا…

    رسید به ارامش وامنیت و دوستی وعشق ومودت رابطه ی صمیمانه با خدا…

    اینکه فقط کور کورانه از گذشتگان تقلید میکردیم، اینکه تفکر وتعقل نمی کردیم، اینکه هدایت نمی خواستیم ویا انقدر به اونچه که توی ذهنمون کاشته بودن وباورش کرده بودیم اطمینان داشتیم که نمیخواستیم برخلافش رو بشنویم!!!!

    ولی من همیشه میگم کسائیکه اینجا هستند و دانش آموز استاد عباسمنش هستند قانع نبودند راضی نبودند به اونچه که بهشون گفته شده بود، به اونچه که کرده بودن توی ذهنشون وشده بوده باورشون…

    اونهایی که الان اینجان و دارن تواین مسیر پیش میرن، یکی مثل خودم، که همیشه میدونستم یه جای کار میلنگه…

    همیشه میدونستم اصل اون چیزا نیست…

    اصلا خیلی چیزا درست نیست، سرجاش نیست، واقعی نیست…

    خب خیلی ها رو میشناختم که می تونستند سر فصل رسیدن به خوشبختی وسعادت رو بهم بدن، اما فقط در حد سرفصل، یه جوارایی خودشونم به اون چیزیکه میگفتن یقین نداشتند باور قلبی نداشتند که اگه داشتند نباید زندگی شخصیشون انقدر بالا وپایین میشد یا اینکه حرف وعملشون زمین تا آسمون باهم فرق کنه و عملکردی نسبت به اونچه که میگفتن نداشته باشند…

    کسائیکه فقط گوینده خوبی بودند نه عمل کننده خوبی مثل شما….

    ویه موضوع دیگه این بود که بین اینهمه آدم که تو حوضه موفقییت وثروت و معنوییت حرفی برای گفتن داشتند هیچکس رو پیدا نکرده بودم که بتونه اینطور قوانین جهان هستی رو درک کرده باشه و اینطور موشکافانه رفته باشه تعقل کرده باشه تو کتاب خدا و به این درکهای منطقی رسیده باشه که حقیقت محض هست…

    حالا از کجا مشخص میشه که اونچه سیدحسین عباسمنش میگه درسته؟

    اصلا از کجا معلوم که تفسیر ودرکی که سیدحسین عباسمنش از کلام خدا وقوانین جهان هستی داره حقیقت هست؟

    از اونجاییکه کافیه هرکسی یه نگاهی به خودش وگذشتش وانچه که از سرش گذشته بندازه …

    اگه باچشم دل ببینه، اگه با علم براینکه حرف سیدحسین عباسمنش درسته وبهش عمل کنه، خیلی زود نتایج خودشون رو توی زندگیش نشون میدن…

    اونجاست که کم کم باور میکنه خودش خالق زندگیشه، خودش اختیاردار زندگیشه واین خودش بوده که با باورهایی که داشته کل زندگیش رو رقم زده….

    وقتی به زندگی خودش واطرافیانش نگاه کنه براحتی متوجه میشه که اونکه در گیر وگرفتاری ورنج وسختی داره زندگی میکنه داره برخلاف اصول و گفته خداوند فکر میکنه حرف میزنه ورفتار میکنه

    واونکه داره در نهایت آرامش وامنیت وعشق زندگی میکنه حالا دانسته یا ندانسته، آگاهانه یا نااگاهانه، داره از قوانین پیروی میکنه، یعنی در مسیر خیر هست…

    چون عمل به قوانین نتیجش سعادت وخوشبختی هست…

    و توجه نکردن به قوانین الهی و قوانین جهان هستی وبر خلافش عمل کردن نتیجش میشه بدبختی…..

    از وقتی تمام باورها وتعصبات گذشته ام رو ریختم دور و با علم براینکه ببینم سیدحسین عباسمنش راست میگه وباورش در مورد کلام خدا درست هست یانه، رفتم سراغ خوندن قرآن، به الله قسم که جز خیر وخوشی وجز مهربانی وجز عدل وانصاف وعشق چیزی در کلام الله ندیدم…

    وهر بار بیشتر مطمعن شدم که جهان بر یک اصل داره میگرده وبنا شده، اونم خیر وخوبی بوده وهست..

    وجهان در دو مسیر در حال رشد وگسترش هست و دوتا فرکانس بیشترنداره…

    فرکانس منفی ومثبت

    فرکانس خیر وشر…

    واونکه از فرکانس خیر خارج بشه یعنی دقیقا افتاده تو مسیر شر…

    حالا شر چیه؟ بدی چیه؟ ظلم چیه؟

    اینکه انسان از اصل ومنبع خودش دور بمونه…

    منبع واصل چیه؟

    اونجا که نهایت آرامش وامنیت رو داره…

    وقتی بهش نزدیکی وقتی تکیه بر قدرتش میکنی وقتی میسپاری بهش ومیگی تو خالق منی تو منو خوب میشناسی تو میدونی من چه تواناییهایی دارم، تو میدونی من چه ضعفهایی دارم، تو میدونی من چی میخوام تو میدونی من چیو نمیخوام،تومیدونی چی برام خوبه وتنها خودتی که میدونی چی برام مناسب نیست..پس هدایتم کن

    بعد نمیدونی چطوری؟

    نمی بینی!!!

    امااااا، متوجه میشی، درک میکنی حس میکنی که اروم شدی، حس میکنی دلت میخواد بخندی وخوشحال باشی انگاری دلگرم میشی، انگاری قلب گرفته ات باز میشه، انگاری راههای بسته ودرهای بسته یکی یکی به روت باز میشه و کارهایی وشرایطی، و امکانات وموقعییتهایی که نه خودت ونه هیچکس دیگه نمی تونسته وقدرتش رو نداشته که برات رقمش بزنه وانجامش بده…

    به راحتی برات انجام میشه…

    اونجاست که میفهمی پس وجود داره، پس حقیقته، پس خالق من فقط برام خیر وخوشی میخواد، پس درست گفته که در قلب من خونه داره چون من اینهارو توی قلبم فقط گفتم وخواستم و بهش رسیدم…

    برخلاف گذشته که حتی اگه باصدای بلند فریادشون میزدم، اگه تمام توانایی وقدرتمو میذاشتم نمی تونستم انجامش بدم…

    حتی اگه خواستمو از قدرتمندترین آدم زمین طلب میکردم، حتی اگه هرچی مال واموال داشتم خرج میکردم، اگه همه ی دنیا دست به دست هم میدادند نمیشد که بشه، اصلا به این قشنگی نمیشد!!!

    دیگه کم کم باورت میشه اونکه میگه من از خواسته دلتون واز اون فکر که در ذهنتون هست باخبرم، اینکه میگه بخوان مرا تا اجابت کنم تورا، اینکه میگه تنها برمن تکیه کنید واز من بخواین تا براتون به بهترین شکل انجام بدم راست گفته ..

    اونجاست که باور میکنی خداوند تنها کسی هست که به حرف وقولش عمل میکنه…وزیر قولش نمی زنه، دورت نمیزنه، گولت نمیزنه، تنهات نمیذاره وهیچوقت بدتو نمیخواد….

    وحتی وقتی خودت با خودت قهری، لجی ، حوصله خودتم نداری، تنها کسیکه هست که همه جوره میخوادت و دوستت داره…

    من وقتی شروع کردم همراه اموزش دیدن ودرک آموزه های شما استاد قشنگم، همزمان میرفتم تو قرآن تا اون چیزهاییکه شما گفتید رو با کلام خداوند تطبیق بدم…

    زیادسخت نبود و زیاد طول نکشید تا باور کنم، درک وباور شما در مورد خداوند وکلامش وقوانینش درست هست..

    انقدر واضح وروشن بود مثل روز، که مسیر درست زندگی وسعادت وخیر دنیا وآخرت فقط وفقط، با عمل به قوانین خداوند میگذره ولاغیر…

    توجه به شهود والهامات موقعی جواب میده، اصلا موقعه ای اسمش شهود والهام هست یا همون حس ششم که میگن، وقتیکه تو از خودت بکنی از خودت ناامید باشی به قدرت خودت ودیگران تکیه نکنی وباور داشته باشی که یه نیرویی وجود داره که هدایت تورو بر عهده داره واینو وظیفه خودش میدونه به عنوان کسیکه خالق توهست وتنها قدرت جهان هستیه…

    انوقته که به اون نیروی غیبی اعتماد میکنی وهوشیارانه منتظر میمونی تا قدم بعدی رو بهت بگه…

    حالا از هر طریقی…

    برا اونیکه همش خودش اقدام میکنه، برا اونیکه امید میبنده به قدرت فکر وعقل خودش یا یکی مثل خودش…

    دیگه شهود والهام معنی نداره…

    مثل گذشته های من…

    حالا اگه اوضاع خوب پیش میرفت میگفتم خوبه به عقل خودم تکیه کردم و چقدر زرنگمو، شانس اوردمو ………

    اگه اوضاع بد پیش میرفت میگفتم بیرون از من همه مقصرند یه نیرویی هست بدمنو میخواد، میخواد که گیرو گرفتار باشم، اصلا اون نیرو وهرکسی اون بیرون هست ، هستند که دست به یکی کنند تا منو زمین بزنند…

    خدارو صدهزار مرتبه شکر، سر سوزن می تونم به لطف الله مهربان وآموزه های شما استادعزیزم، صدای ذهن وصدای قلبم رواز هم تشخیص بدم…

    وبرمبنای همین تشخیص، تصمیم بگیرم برای اموراتم وعملکرد داشته باشم والبته با نتایج مثبت بیشتری روبرو باشم و اموراتم راحتر و بهتر به انجام برسه…

    خب من تمام عمر دنبال یکی بودم که بار سنگین مسئولییت هامو بندازم گردنش..

    اصلا یکیو میخواستم که کارامو انجام بده…

    خب به لطف شما پیداش کردم…

    تنها رب جهانیان رو…..

    من مدتهاست که میگم چی میخوام و رب مهربونم برام انجامش میده…

    جوریکه نه خسته میشم،نه ناامید،نه سرخورده، نه پریشون…

    چون میدونم اونچه که سهم منه بهم الهام میکنه تا انجامش بدم و اونچه که سهمم نیست رو هم بهم میگه تا بسپارم به خودش…

    برای همین عمر ناراحتی ها ودلواپسی هام کوتاه شده..

    وعمر امید وانگیزه و شوق زندگیم طولانی…

    واقعا نمیدونم چطوری توضیحش بدم بانوشتن…

    هرکسیکه انجامش داده میدونه میفهمه ودرک میکنه…

    انشالله که خداوند حتی لحظه ای منو به حال خودم رها نکنه واز این مسیر دور نکنه…

    استادجانم در پناه امن خدا باشید هر لحظه وهمیشه انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: