مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 11
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-12-01 12:52:312022-11-30 17:58:08مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز و گرانقدر و دستندرکارن سایت و همه دوستان عضو این خانواده صمیمی.
استاد من گرین کارت لاتاری 2019 ثبت نام کردم. ایمان دارم که با وجود این همه قوانین منع مهاجرتی ترامپ من برنده میشم سال دیگه و میام آمریکا.
حتی خونمم انتخاب کردم.
ماشینمم دارم انتخاب میکنم و ….
من توی یه گروه عضوم که مربوط به برندگان لاتاری 2018 هستش.
اونجا بعضیا ویزای یه ضرب میگیرن
بعضیا ap میخورن
بعضیا ریجکت میشن و.…
در کل جوش یه خورده منفیه و افراد مدام به ناخواسته هاشون توجه میکنن.
حالا دو تا سوال داشتم
1-آیا منم با دنبال کردن محتوای این گروه در مسیر ناخواسته ها قرار میگیرم یا خیر
2-با فرکانسی که این آدما ارسال میکنن طبیعتا وضع بدتر میشه. حالا اگر وضع بدتر بشه این وضع بدتر تاثیری در روند برنده شدن من و مهاجرت من داره یا اینکه من با فرستادن فرکانسهای مثبت در هر شرایطی به هدفم خواهم رسید.
ممنونم.
سلام خدمت شما و تمامی دوستان زحمتکش در گروه تحقیقاتی استاد عباسمنش
علی خانی هستم 36 ساله و متاهل و دارای دو فرزند بیش از یکماه است که با این سایت و تفکرات و اعتقادات این گروه آشنا شده ام و الحق والانصاف که تاثیر مثبتی در زندگیم گذاشته است و دید مرا نسبت به جهان و جامعه تغییر داده و تولدی دوباره داشته ام.
بسیار خوب شده ام از لحاظ اخلاقی و رفتاری،خیلی آرام و مثبت گرا شده ام.
مدت هفت سال است که در یک شغل ثابت و درآمد ثابت مشغول هستم با حقوقی بسیار پایین و طی این هفت سال هیچ رشد وپیشرفتی نداشته ام.
این مقدمه را خدمتتان عرض کردم که بگویم من آشنایی کاملی با سنگهای ساختمانی و بازار فروش آن دارم و تصمیم گرفته ام در پایان سال از کار فعلیم بیرون بیایم و وارد بازاریابی سنگهای ساختمانی شوم. هرچند دست تو این کار زیاد است ولی من می دانم و قانون را یاد گرفته ام که فراوانی زیادی در هر شغل و کاروجود دارد و حال،سوالی که مرا به خود مشغول داشته اینست که من برای بازاریابی نزد تولید کننده سنگ می خواهم بروم و به آنها بگویم برایتان مشتری جذب میکنم و در عوض پورسانت و کمیسیون مرا پرداخت نمایید، و نیز نزد خریدا ران و مشتریان سنگ بروم و آنها را تشویق به خرید سنگ نمایم و کارت بازاریابی خودم را به آنها بدهم.
حال این سوال برایم پیش آمده که باید صبر کنم و منتظر کائنات بمانم تا آنها پاسخ مرا بدهند تا مشتری به من زنگ بزند و جواب مثبت دهد تا خریدار و فروشنده را بهم وصل کنم تا پورسانتم را بگیرم.
و دارم به این فکر میکنم آیا خریدارن با من تماس خواهند گرفت یا نه؟ و همین که خودم رو به آنها معرفی کردم باید بقیه اش رو به خدا وجهان هستی واگذار کنم و من باید مطمئن باشم که حتما جواب میگیرم؟ و من تنها این ایده به فکرم میرسه و مهارت دیگه ای ندارم.
خواهش میکنم به من این اطمینان خاطر رو بدهید و دلگرمی بدهید چرا که من میخواهم آینده شغلیم را به این کار واگذار کنم و اهداف بزرگی هم برای پنج سال آینده خودم در نظر گرفته ام و آنها را تجسم میکنم از جوابهای شما دوستان تشکر و قدردانی میکنم
علت احساسات منفی و بد فاصله ما از درونمان یا روحمان است . من همیشه فکر می کردم بهترین راه این است که افکار بهتر انتخاب کنیم یعنی باذهنمان بخواهیم حال خودمان را بهتر کنیم. البته این یک راهش است .اما راه بهتر یا قوی ترش رها کردن افکار است و من معتقدم ما می توانیم افکارمان را رها کنیم همان طور که /انها را انتخاب یا جایگزین فکر دیگری می کنیم .منظور از پویا بودن فکر هم همین است وقتی تشخیص دهیم فکری نادرست است یعنی با منشا ما ناسازگار است رهایش می کنیم .
رها کردن کار درون ماست چرا که وقتی باور دارد دیگر نیازی به کنترل شرایط یا خواسته یا حتی بهتر کردن ندارد می داند همه امور توسط خداوند است که در هر لحظه مدیریت می شود پس راحت است و رهایش می کند تا خدا کارش را مثل همیشه درست انجام دهد.
من در مورد تمرکز روی سلامتی همین کار را کردم وقتی می خواستم روی نقطه ای از بدنم که درد داشت تمرکز کنم که مثلا بهتر شود نتیجه ای نداشت یا همان توجه ام به درد بود اما وقتی بهش فکر نمی کردم و به قسمتی که سلامت بود فکر می کردم و می گفتم می خوواهم این طوری شود یعنی رهایش می کردم خودش خوب می شد.
همچو دود ای آسمان تا کی به خود پیچانیم
ای همه ساز تو بی قانون از چه میرقصانیم
چون نهالی بودم از بادت نلرزیدم چو بید
حال که گشتم سرو آزادی از چه میترسانیم
آتشم زن یک شبه خاکسترم کن
تا نهی هر شب داغ بر پیشانیم
من عقاب تیز چنگ آسمانم ای فلک
کی توانی هم قفس با طوطیان گردانیم
سلام استاد عزیز
بازهم سپاسگزار از انرژی همیشگیتون
اینکه با حرفهاتون به ما انگیزه میدید و ما را راهنمایی میکنید تا در مدار درستی قرار بگیریم
هرچند واقعا حفظ افکار در مدار درست و ارسال فرکانس مثبت کار آسونی نیست اما قطعا زندگی همراه با آنچه ما میخوایم جز این فرکانس نیست
مستدام باشید
سلام استاد عزیز و دوستان گلم
استاد این روزها در حال اتمام دوره دو ماهه آموزشی خدمت سربازیم هستم و از شنیدن این صحبت ها واقعا لذت بردم
برای همه تون بهترینهارو آرزو میکنم و بیاین و از اتفاقاتی که جذب میکنین برامون بنویسین وقتی میام مرخصی میخونم منم.
زنده باشین همگی
بنام خدا یک موضوع مهمی که مرتبط به مبحث است و لازم دونستم مطرح کنم/
مبحث ایمان/
ایمان باور واعتقاد قلبی نسبت به پیزی هست/
مثل ایمان به خدا/
ایمان به قوانین خدا/
ایمان به قران/
ایمان به پیامبران/
ایمان به قدرت و رب بودن خدا – ایمان به غفور و رحیم بودن ایمان به رحمان و رحیم بودن/
و ایمان به باور های درونی خود مثل فراوانی و لیاقت و…/
دلیل مطرح کردن موضوع اینه /
در بخش عقل کل دوستانی دیدم که میگفتند من به خدا ایمان دارم من به فراوانی ایمان دارم من به …. ایمان دارم/
پس چرا ….
این دوستان باور و ایمان قبلشون رو مطرح کردند یک ساعت قبل ده دقیقه قبل /
جواب نگرفتن این رفقا هم از همین موضوع است/
افرادی نتیجه میگیرند که نه تنها یک بار نه بینهایت بار بلکه دقیقا همواره ایمان دارند/
همواره تلاش میکنند برای رشد پیشرفت حرکت تغییر/
همه ما میداینم در جهان دو بعدی ما همواره انسان دو حالت دارد 1- ترس 2-ایمان/
و مابین این دو اصلا وجود ندارد/
پس زمانی که سخت نارحتیم که چرا نتیجه نگرفتیم و اینها داریم ترس بیشتری و شرک بیشتری میورزیم/
نتیجه چی میشود طبق قانون ایمان ایمان بیشتر و ترس ترس بیشتر رو به دنبال دارد و تضاد ها هستند که مرحمت الله بزرگ اند که ما از شدت فزونی ترس به مرگ بر نخوریم/
دوستان من این موضوع بیان تجربه شخصی خودم است/
همیشه چند مدت به قوانین ایمان دارم و همه را بیاد دارم و سخت روی خودم کار میکنم و امان از احسساس دانستن که همین نجوای شیطان بار ها بلا سرم آورده و از روی جهل که بلدم بلدم فایل های مقدمه ای چون همین فایل رو دیگه نمیبینم و فکر میکنم با 1000 بار دیدن همه موضوع رو فهمیدم همین جا که نمیبینم و در لحضاتی که در زندگی هستم به قوانین عمل نمیکنم و سرم هرچه محکم تر به تضاد میخورد که لطف خدا برای برگشت من و گرفتن ریسمان هدایت است /
و مجدد از ابتدا ایمان بیارم و مجدد درست عمل کنم/
ایا لازم بوده همواره وقتی میدانم روبروی من دیوار است با سر به دیوار برخورد کنم تا مجدد راه رو پیدا کنم/
مشخصا خیر /
بلکه باید همواره ریسمان و طناب راهنما همان ایمان رو چنگ بزنم و رهایش نکنم/
هر وقت ایمان داشتم نتایج معجزه اسا بوده هر وقت ترس داشتم حس حال نارحتی و …/
ایا با ترس و نگرانی از نتیجه موفقیت برای ما حاصل میشود صد در صد خیر/
چرا //
چون فرکانس ما در جهت براورده شدن خواسته های ما نیست /
سخنان بزرگ منشانه در قران میبینیم/
«وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقینُ»؛ حجر (15)، آیه 99٫ «و پروردگارت را تا هنگامى که تو را مرگ بیاید، بندگى کن»/
و بندگی پروردگار یقین را به همراه دارد/
ایا بندگی یعنی صبح تا شب سر روی مهر گذاشتن و امثالهم؟ / مشخصا جواب خیر است/
زیرا که انسان توان این کار و امثال این را ندارد /
پس مقصود از بندگی در این جا چیست؟؟/
مقصود این است /
همواره باید به رب بودن خدا /
به رحمان بودن خدا /
که این موارد باور هایی چون فراوانی و معنویت ثروت را شامل میشود/
به این که خدا حکیم است و بهترین برنامه ریز جهان است و با توجه به رحمان بودن خدا قرار است /
بهترین اتفاق به صورت معجزه آسا و در بهترین زمان به زندگی ما وارد میشود/
دوستان قانون برای همه عمل میکند اما ایا ما که انتظار بهترین ها را داریم درست عمل میکنیم؟؟/
آیا همواره ایمان داریم؟/
اصلا دلیل این فراموش کردن چیست؟/
«وَ إِذَا مَسَّ الْانسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثمَُّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَهً مِّنْهُ نَسىَِ مَا کاَنَ یَدْعُواْ إِلَیْهِ مِن قَبْل…»[11]
«هنگامى که انسان را زیانى رسد، پروردگار خود را مى‌خواند و بسوى او باز مى گردد؛ امّا هنگامى که نعمتى از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلًا خدا را می‌خواند، از یاد مى‌برد…»
«فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ‌ءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَهً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ»[12]
« هنگامى که آنچه را به آنها یادآورى شده بود، فراموش کردند، درهاى همه چیز را به روى آنها گشودیم تا خوشحال شدند ناگهان آنها را گرفتیم در این هنگام، همگى مأیوس شدند .»
دوستان خداوند به فراموش کار تضاد میدهد تا مجدد راه رابیابد /
دوستان میدانیم این جا منظور از گرفتیم یا دادیم سیستم هستش و نتیجه اعمال ماست /
تا زمانی که ایمان داشتیم همه چیز عالی بود و خوشحال بودیم /
اما/
بعد از این که ایمانمان از بین رفت به واسته فراموشی نعمت ها هم رفت و ما مایوس شدیم/
خوشم میاد خدای عزیزم قلبم داره توی تک تک آیات قران ش به ما قوانین رو یاد میده / ممنونننم عشقم/
همین جاست که ما میگیم باید همواره برای خوشحالی به قوانین ایمان داشت/
پس زمانی که افسرده ای نارحتی طبق این ایه دقیقا زمانیه که به قوانین ایمان نداری و فقط میدونیشون/
همین جاست که فرق است دو دریا بین عمل و گفته/
همین جاست گه صد گفته چو نیم کردار نیست/
بریم سر موضوع اصلی چرا فراموسشی؟؟/
فراموشی دقیقا نعمتی از خداوند است و برای ازمایش اراده ما و ایمان ماست/
اگر فراموشی نبود فرق بین خیر واقعی و شر چه میشد عدالت خدا کجا میرفت؟؟/
و جواب این سوال رو به راحتی میشه از طریق قانون (رکود باعث پس رفت و حرکت باعث بیشرفت) میشه داد/
انسان بعد از حدی که به ایمان رسید و راکد شد و ضعیف شد جهان و سیستم و خالق تمام اینها/
زندگی را طوری طراحی کرده که همواره جاری باشد همواره به سمت کمال باشد /
و فراموشی در انسان برای این اصل لازم و ضروری است/
وقتی انسان به حدی از پیش رفت میرسد و دیگر راکد میشود فراموش میکند ایمانش را قوانینش را و گرفتار راه شر میشود/
همین جاست که باج میدهد به بشر همین جاست که گرفتار نفس میشود و…/
و خداوند همواره لطف و محبت ما پیشرفت ما را میخواهد و انسان راکد در این جهان جایی ندارد/
انقدر اون فرد به تضاد میخورد تا مجدد راه را بیابد ایمان رابیابد دقیقا همین جاست که پیشرفت هایش تارگت قبلیش را هم میپیماید و گو یا این پس رفت ها انرژی برای زدن هدف های بالا تر را به فرد میدهد/
اما اگر کسی همواره ایمان داشته باشد همواره حرکت کند همواره ایمانش بیشتر میشود /
مثال بارز این گلان جهان پیامبران و امامان بودند/
حضرت سلیمان بو که حرکتش تمام زمین را گرفت و همچنان راکد نماند و باز هم حرکت کرد/
میخواهیی بپشرفتی کنی که زمین را بگیری ثروت و علم آرامشت در جهان تک شود /
بفرما حضرت سلیمان الگوی بارز حرکت /
اصلا خدا لقمه رو دست ما داده کیه که بخوره و بفهمه/
همین جاست که خدا میگه/
—————————————————————————————————————————-
سوال آقا سعید نیکومنش در بخش عقل کل
3 هفته قبل پرسیده
سلام به دوستان هم فرکانسی خودم
سوال من اینه که توی قرآن این جمله زیاد تکرار شده که بیشترشان یا اکثرشان نمی دانند
بیشترشان ایمان نمی آورند یا قلیلا ما تشکرون
این واژه های هم جنس زیاد تکرار شده که اشاره به اکثریت داره
این من رو به فکر فرو برد که قرآن میخواد این رو بگه که مسیری که 90 یا 95 درصد مردم میرن خلاف مسیر قرآن و قانونمندی های خداوند هست
آیات قبل این کلمات به انسان های مختلف به شکل های مختلف نسبت داده شده حتی در آیه 42 سوره روم قرآن میفرماید بیشتر گذشتگان مشرک بودند
یا آیه 13 سوره سجده که خدا میفرماید جهنم را از جن و انس پر میکنم البته شرایطش رو قبلش گفته
وقتی همه این ها کنار هم میزارم به یه مفهوم کلی میرسم که راهی که اکثریت مردم دارن میرن اشتباهه
نظر شما چیه ممنون از جواب های فوق العاده تون
———————————————————————————————–
أَفَلاَ تَعْقِلُونَ 6چرا اندیشه نمی‌کنید؟
أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَالقُرْءانَ 7چرا در قران تدبر نمی‌کنند؟
أَفَلاَ تَتَفَکَّرُونَ 8آیا اندیشه نمی‌کنید؟
أَفَلاَ تَذَکَّرُونَ 9آیا متذکر نمی‌شوید؟
دوستان در مورد ایمان /
ما همواره برای حرکت باید ایمان بیاریم و همواره ایمان خود رو تقویت کنیم /
همینجاست که خداوند میگه/
أَلَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ/
یُؤْمِنُونَ = همواره و همیشه ایمان می اورند/
120بار تکرار شده(حدود)
پس دوستان بیایین قول بدیم همواره به خدا قوانین و … ایمان داشته باشیم و 2000 روز عضو این سایت نباشیم بدون هیچ ثروتی روابطی و…/
همه ما از این قوانین نتایج فراوانی گرفتیم و تمام نتایج دقیقا در زمانی که ما ایمان به نتایج داشتیم شکل گرفته/
سلام دوستان عزیزم
الان که این مطلب رو میخوام بنویسم ساعت نزدیک به 5صبح هست و من خابم نبرده تا الان با اینکه خیلی خسته هستم و دلیلش هم این هست یک سری افکار و زمرمه های ذهنی منو اذیت میکنه (افکار منفی )و اجازه خوابیدن بهم نمیده . من شخصی هستم که نتایج فوق‌العاده از دوره های استاد گرفتم و بارها فایل ها رو گوش دادم و بهشون عمل کردم اما بدیل مشغله در مسائل کاری و برخورد با دیگران احساس میکنم خیلی زود از مسیر و آموزهایی که یاد گرفتم خارج شدم و احساس ترس و نگرانی من رو فرا گرفت و باورهای نامناسب قبلی خودم و باورهای نامناسب دیگران دوباره اومده سراغ من ، به جرئت میگم ده الی پانزده روز روی خودم کار نکردم و خیلی راحت همه چیز رو فراموش کردم و برگشتم جای اول و هرچی که توی یک سال روش کار کردم و یاد گرفتم اصلا بهش توجهی ندارم و کاملا مثل قبل رفتار میکنم ،
فقط میخوام بگم ،همیشه باید روی خودمون کار کنیم تا نتایج پایدار بمونه چون واقعا بالای 90درصد افراد جامعه خلاف افکار ما حرکت میکنند و خیلی راحت میتونن ما رو از مسیر خارج کنن و هر چی که رو یاد گرفتیم رو فراموش کنیم . و باید مهمترین برنامه زندگی ما همین باشه که همیشه روی خودمون کار کنیم باورهای مناسب رو همیشه تکرار کنیم ورودی ها رو کنترل کنیم و کلی از مطالب و آموزههایی که یاد میگیرم رو همیشه تکرار و تمرین کنیم تا جزئی از وجودمان بشه
این متن رو نوشتم که بخودم یادآوری کنم و امیدوارم همه دوستان همیشه در مسیر قوانین جهان هستی قدم بردن و از آن خارج نشن
با آرزوی موفقیت روزافزون
به نظر من مهم ترین نکته در قانون فرکانس توجه ما روی افکارمان است این که همه چیز ارتعاش است در دنیای کوانتوم هم هر چه کوچکتر شویم در نهایت طبق نظریه ریسمان به ارتعاش می رسیم ریسمان هایی که در نوسانند . هر ریسمان ارتعاش متفاوتی دارد و همین تفاوت در ارتعاش است که ماهیت ذرات را متفاوت می سازد یکی پروتون می شود یکی الکترون یکی فوتون به همین راحتی .
پس در دنیای بزرگترها هم همین است ماهیت ارتعاش ماست که زندگی امان را شکل می دهد .
من معتقدم وقتی تشخیص دهیم انتخاب با خودمان است و مسیر طبیعی جهان در جهت خواسته های ماست با تکرار و تمرکز روی خواسته و باورهای مطابق با ان فرکانس و تکرار می سازیم . بعد ان است که جهان با ما همراهی می کند تا الان ما ورودی می ساختیم بعد جهان به ما کمک می کند قوانین جهان به کمک ما می ایند و با توجه به فرکانس ما خروجی ها و افکارمان را با توجه به نوع تمرکزمان خارج می سازند .
چه جالب تا به الان این طور بهش فکر نکرده بودم.
اقای عباس منش از اینکه شما پیدا کردم خوشحال از شما خواهش دارم من مثل شما هستم من به کمک شما خلیی خلیی لازم دارم که به کمک کیند شرایط من دقیقن مثل شما هستم من مشکل مالی شدید دارم من راهنمای کنید تا از این شرایط و مخمصه نجات پیدا کنم بخدا شب تاصبح روی ماشین کار میکنم تا به زندگی برسم ولی هر چی تلاش میکنم نمیشه تو بخدا بمن کمک کن منتظر جواب شما هستم