مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 110

1410 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا چگینی گفته:
    مدت عضویت: 882 روز

    به نام خداوند هدایتگرم به بهترین مسیرها.

    سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم خانم گرانقدر و همه دوستان گرامی

    با شنیدن این فایل باید یک تعهد دیگه با خودم ببندم و هر روز برای خودم تکرار کنم، اینکه من باید همیشه ذهنم را کنترل کنم جوری که به احساس بهتر برسم اگه دیدم داره حالم را بد میکنه سریع خفش کنم . بی رحم باشم با ذهن آشوبگر و منفی. در قبال هر اتفاق به ظاهر منفی خیر و زیبایی آن را جستجو کنم و نگذارم زحماتم برای تغییر از بین برود.

    پس من به خودم قول میدهم از امروز خیلی مراقب ورودی هایم باشم. هر جایی نروم، با هر کسی صحبت نکنم، هر چیزی را نبینم و مراقب گفتگوهای ذهنم باشم که بجز به زیبایی و خیر به چیز دیگری مشغول نباشد.

    قبول دارم همه این مراحل با تکامل طی میشود.‌ برای خودم بسیار پیش آمده‌ که چندین روز که روی خودم متمرکز شده ام و ذهنم را کنترل کرده ام مدارم بالا رفته.‌ خیلی واضح این تغییر را احساس کرده ام اما وقتی تمرکز را از روی خودم برمیدارم دوباره به مدار پایین تر سقوط میکنم. خیلی راحت و الکی. یعنی همه چیز به خودمان بستگی داره.

    من خالق شرایط و زندگی خودم هستم و هیچ کس و هیچ چیز بیرون از من سرسوزن تاثیری بر من ندارد اگر من آن را قبول نکنم. اما واقعا کنترل ذهن سخت است مخصوصا در شرایط بد و ناگوار.

    تا پایان عمر هم که روی خودمان کار کنیم باز هم کمه و جا برای بهبود و پیشرفت داریم.

    واقعا چقدر حس خوبیه وقتی خدا را در تک تک لحظات و نفس هایت احساس میکنی و در واقع با خدا یکی می شوی. چند باری برای من این حالت پیش آمده‌. در آن شرایط به حدی راضی هستی که دیگه هیچ چیز از این دنیا نمی‌خواهی. یعنی با احساس داشتن خدا همه چیز داری و بی نیاز بی نیاز هستی. چقدر این احساس را دوست دارم

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1686 روز

    سلام قسمت 27 …

    من باید باور کنم که می‌شود

    می‌شود … میشه به خواسته‌هام برسم

    می‌تونم برسم

    آره من تو این هم مشکل دارم که به آرزوهام ایمان ندارم

    باید ایمان داشته باشم که یه روزی زندگی‌ای که می‌خواستم، رو تجــربــه می‌کنم

    و باید جســارت کنترل نجواهای ذهنم رو داشته باشم

    واقعا قدرت می‌خواد … قدرت می‌خواد وقتی اعصابت خورده بتونی خودتو کنترل کنی

    انرژی می‌خواد وقتی حالت بده… بتونی خودتو کنترل کنی

    شجاعت می‌خواد وقتی حالت بده بتونی خودتو آروم کنی

    ………

    امروز یه جمله‌ای خوندم که نوشته بود:« که زندگی تو شاید از یه سن دیگه‌ای، تازه شـــروع بشه. و هیچوقت دیـــر نیــست!!.»

    زمان داره میره و سنِ منم داره میره بالا…

    نمی‌دونم باید چیکار کنم. امیدوارم زندگیم رو بتونم تغییــر بدم‌.

    11:55 شب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1845 روز

    به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت شناخت قوانین زندگی

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که در این مسیر چراغ راهم هستید

    هسته ی اصلی کل مباحث :

    ««ما درهرلحظه با توجه به افکارمون درحال ارسال فرکانس های به جهان هستی هستیم و به این شکل اتفاقا زندگی ما به وجود میاد »»

    ومن دراین سایتم تا به وسیله ی تمااااام مطالبش ، باورهای (قدرتمند کننده) رو جایگزین باورهای محدود کننده قبلی میکنم.

    ومن به اندازه ی درکم ، وبه اندازه ای که دارم عمل میکنم نتیجه میگیرم که به وضوح میبینم بسیار بسیار بسیار بیشتر باید رو خودم کار کنم .

    باید خیلی بیشتر از قبل ،خوراک مفید به ذهنم بدم تا فرکانس های مطابق خواستم به جهان بفرستم

    باید آگاهانه چیزهایی ببینم و بشنوم و بگم که بهم احساس بهتری میده

    باید گفتگو ها و ورودی های ذهنمو کنترل کنم و بیشتر تو فضای این آگاهی ها بمونم ، باید درک کنم که بیشترین زمان بیداریمو صرفِ ،زندگی کردن بااین قوانین کنم و بااین کار احساسمو عالی نگه دارم و هربار عالی تر هم بشم و مدت زمان بیشتری دراین احساس بمونم

    من فایل هارو هزاران بار گوش میکنم تا تمرین کرده باشم تا باورهام قوی تر بشه ، تا در تمام صحنه های زندگیم به شیوه قوانین زندگی کرده باشم

    من می‌دونم که دست دیگری در کار نیست واز خداوند می‌خوام که کمکم کنه تا بیشتر از قبل متعهد باشم تا مستمر و بی وقفه بتونم رو خودم کار کنم تا آسان بشم برای آسانی ها.

    خدایا کمکم کن تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.

    من عاشق این فایل هستم چون انگار درس اول و آخر رو بهم میده ،وقتی گوش میکنمش قلبم آروم میشه که این منم که دارم زندگیمو می‌سازم پس برم و تمام انرژیمو بزارم روی بهتر ساختنش.

    خدایا من به هر خیری ازجانب تو فقیرم

    خدایا منو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که به آنها غضب ورزیدی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    متین کلته گفته:
    مدت عضویت: 690 روز

    قدم 28

    مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن

    با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان محترم.

    تمام دنیای ما پر از انرژی هست حتی جامدات که در اطراف ما هستند نیز انرژی دارند ولی برای ما قابل دیدن نیستند. پس اگر بخواهیم جسمی رو به ارتعاش در بیاریم انرژی و بسامد ما باید با اون همتراز شود تا اون اتفاق میفتد مثال رایج اون در زلزله ای که اتفاق میفتد گاهی ساختمانی متوسطی تخریب میشود درحالی که ساختمانی کوچک ویا بلند تخریب نشده اند از لحاظ علم فیزیک بیانگر این است که بسامد زلزله با بسامد اون ساختمون تخریب شده یکی میشه و تشدید رخ میده و اون ساختمون تخریب میشع در حالی که ساختمانای بغل دستی بعلت هم بسامد و فرکانس نبودن با زلزله تخریب نمیشوند . پس از لحاظ ساینس نیز این امری قابل قبول و پذیرش است وقتی تو هم بسامد با افکار مثبت ذهنت میشوی باعث رشد عملی تو میشود. اگر هم بسامد با افکار منفی شوی باعث تخریب و نتیجه عکس بهت میده. پس چه بسا بهتره وروری های خودمون رو کنترل کنیم تا خروجی بهتری ازش بگیریم هرچیزی رو نبینیم و گوش نکنیم و خودمون در معرض افکار منفی بیرونی قرار ندیم که ذهنمون بخواد جهت بگیره.

    خدایا شکرت هزاران بار شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1081 روز

    بنام پروردگار رب العالمین

    سلام و درود خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    برگ بیست و هفتم از سفرنامه من

    یکشنبه 1403/3/27

    ساعت 19:58

    از نظر خودم اولین بار بود این فایل را گوش دادم

    و متعجب از اینکه چرا اینهمه مدت من این فایل ک فرمون اولیه این مسیره را ندیدم تو این سالها

    لابد در مدارش نبودم ..

    میومدم از عقل کل سرچ میکردم و از فایل ها سرچ میکردم ک تا مفهوم فرکانس را درک کنم

    اما امروز ب لطف خداوند این آگاهی چقدر بطور واضح در دسترس من قرار گرفت ، خداروشکر

    وقتی مفهوم گفتگوهای ذهنی را درک کردم ک همون فرکانسه

    احساس میکنم کار برای من راحتتر شده

    اما مواقعی پیش میاد ک کنترل کردن این گفتگوهای ذهنی سخته .خیلی سخته

    هرچقدرم تلاش داشته باشیم بازهم یکم زمان میبره یساعت دوساعتی طول میکشه .

    امیدوارم این کنترل ذهنی ک استاد فرمودن ب مرور راحتتر میشه

    روزی بشه ک منم بتونم راحت این کار را انجام بدم .

    من همین الانم خدا رو صد هزار بار هزار مرتبه شکر میکنم ک تو این مسیر هستم و من را قرار داد.

    امروز متوجه شدم این نزدیکی من ب خداوند داره نزدیکتر میشه

    دارم حضورشو در قلبم در درونم احساس میکنم

    احساس میکنم دوسش دارم

    احساس میکنم دارم عاشقش میشم

    نمیگم عاشقش شدم چون راه دارم ک شناخت من کامل بشه .

    امروز اولین امتحانم بود بعد از تعهدی ک دادم کفقط روز امتحان بخونم یبار حالا نهایت دوبار .

    من فقط یکبار زبان را کامل خوندم و یک مرور داشتم

    و فقط میگفتم میخام ب خدا ایمان بیارم

    میگفتم بدون استرس باشم و ب نمره 20 همیشگی برسم و با یبار خوندن

    کلمات سخت زبان یکم تلفظش یادگیریش سخت بود گفتم یا حتما نمیاد تو امتحان یا اینکه خدا کاری میکنه ک حافظه ام یاری کنه بتونم بنویسم

    در هر صورت ب خودم تبریک میگم

    امروز دقیقا کار دخترم را انجام دادم

    رفتاری مشابه با دخترم

    ساعت 6/5 عصر امتحان داشتم

    ساعت 4/5 عصر ک فقط یبار خوندم داشتم کامنت همین فایلو میخوندم

    بعد یه لحظه خنده م گرفت ک یاد دخترم افتادم

    کتاب دفتر دورش بود و ریلکس با گوشی بازی میکرد

    و من باورم نمیشد ک آدم امتحان داشته باشه صبح فردا ، شب ک اصلا یکبار نخونده داره با گوشی بازی میکنه ؟

    ینی این هم ایمانه ب خداوند ؟ یا اینکه چون ریلکس بود و بیخیال نمره ی خوبی میگره همیشه ؟

    امروز در حالیکه دورم جزوه زبان مداد و خودکار بود ،،

    دفتر مخصوص دانشگاه این سایت هم دورم بود و مشغول خوندن کامنت بودم

    یک لحظه گفتم بیخیال

    خدا حواسش هست یبار کافیه .

    خدای دختر من ، خدای منم هست .

    اونطوری بودم ک حتی موقع رفتن جزوه با خودم نبردم

    رفتم سر جلسه غیر سه تا کلمه تو ریدینگ کل صفحه را پر کردم ده دیقه اول بلند شدم .

    آسون بود همونطوری ک گفتم خدا کاری میکنه کلمات آسون بیاد تو امتحان همون شد

    گفتم نتیجه ایمانت این شد دختر .

    نجوا ک همیشه هست اومد گفت چربطی داره این استاد کلا آسون میگیره

    بیا امتحانات بعدیو میخای چیکار کنی

    اونا امتحانشون سختتره هم استادش سختگیرتر !

    گوش ندادم

    گفتم هرچی شد ، شد

    من اینبار میخام اعتماد کنم دیگه

    طبق تعهدی ک دادم یبار میخونم بدون استرس

    و الانم ک دارم کامنت مینویسم خیالم راحته

    و سه شنبه امتحان دارم

    گفتم فردا یبار بخونم

    سه شنبه یه مرور داشته باشم‌

    شایدم فردا نخونم و همون سه شنبه یبار خوندم

    طبق هدایت الله پیش میرم

    و اجازه نمیدم ک بخاطر استرس های ترم های قبل بشینم ده بار بخونم یا از همین امشب شروع کنم ب خوندن .

    هرگز اینکارو نمیکنم

    چون میخام اعتماد کنم و برای همیشه استرس و نگرانی در این مورد را از بین ببرم . ک هرچقدر بیشتر بخونم نمره بیشتری میگیرم .

    خیلی حس خوبیه با خدا باشی و پادشاهی کنی .

    خیلی حس خوبیه بخاطر ایمان ب خداوند

    همه چیز را آسون بگیریو رها باشی

    خیلی خوبه ک آدم در همه موارد زندگی ایمان داشته باشه ب الله

    خیلی خوبه ک آدم در همه موارد آسون بگیره و رها باشه .

    امروز گفتم خدایا حتی این ایمان و این رها بودن را تو بمن دادی

    ن اینکه من کاری کرده باشم

    خدایا میدونم تو داری قلب منو آروم میکنی ک

    راه درست و از نادرست تشخیص بدم

    تو داری بمن میگی با من باش من هواتو دارم .

    خدای من ممنونم من سپاسگزارم ک همیشه بودی و هستی

    میخام ادامه بدم ادامه بدم تا منم عاشقی کنم راه و رسم عاشقی کردن را بیاموزم .

    الهی آمین

    روز شمار تحول زندگی من

    روز بیست و هفتم

    1403/3/27

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1676 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    روز 50 ام از روزشمار تحول زندگی من

    اولا چقدر جالبه و چقدر درک و فهم ما از قانون تکاملیه و روندش رو به آرومی داره طی میکنه. چرا که توی این سفر فوق العاده من چندین بار دیگه به این فایل گوش داده بودم ولی اینبار همون جملات رو کاملا به شکل دیگه ای میشنیدم و انگار خیلی بیشتر از دفعات قبل میفهمیدم استاد دارن چی میگن

    یکبار قانون رو با خودمون مرور کنیم:

    ما هر لحظه با توجه به افکار و فرکانس های ارسالیمون به جهان هستی، تمام اتفاقات و شرایط زندگیمون رو بوجود میاریم؛ چرا که جهان هستی در پاسخ به افکار ما، شرایط، اتفاقات، افراد، و موقعیت هایی همسنگ و هماهنگ با فرکانس های ارسالی ما برامون به ارمغان میاره.

    منظور از فرکانس های ما، درواقع همون پچ پچ ها و گفتگو های ذهنی ماست. چیزی که به این گفتگو های ذهنی سمت و سو میده، ورودی های ذهن ماست. یعنی آنچه که میبینیم، آنچه که میشنویم، آنچه که میگوییم، آنچه که میخوانیم، آنچه که به یاد می آوریم.

    و به قول استاد، کسی که نتونه ورودی های ذهنش رو آگاهانه کنترل کنه، هرگز نمیتونه خروجی ذهنش رو کنترل کنه.

    مخصوصا که این گفتگوی های ذهنی به شکلی نیستند که ما بزور بخوایم بهشون شکل بدیم و ورودی ها بسیار روشون تاثیر دارن.

    اینجا یکبار دیگه اهمیت کنترل ورودی های ذهن مشخص شد و من نیاز میبینم یکبار دیگه با خودم و خدای خودم در این زمینه تجدید پیمان کنم.

    خدایا، من در راستای تعهدی که به تو و به خودم برای تغییر کردن و انسان بهتری شدن دادم، میخوام یکبار دیگه قول بدم که:

    1.غر نزنم؛ چون غر زدن دقیقا ذهن من رو بر نکات منفی متمرکز میکنه. به جاش سعی میکنم سپاسگزارتر و شاد تر باشم

    2.اصلا سراغ فیلم و سریال و فضای مجازی نرم؛ چون این موارد دقیقا باور های مسموم بدنه جامعه رو به ذهنم تزریق میکنه و من رو با تند ترین سرعت از تو دور میکنه

    3.فارغ از اینکه چه اتفاقاتی برای من افتاده، من فقط و فقط راجع به اتفاقات خوب، مثبت و جالب با دیگران صحبت میکنم

    4. تمام تلاشم رو میکنم که راجع به هر کس فقط به نکات مثبتش توجه کنم

    5.به موندن توی سفر تحول زندگی من و عمل به آموزه هاش، و در ادامه عمل به تمام آموزه های سایت متعهد میمونم و تمام تلاشم رو در این زمینه به اجرا میزارم

    خدایا من آنچه که از سمت خودم میتونم انجام بدم رو جلو میبرم، میدونم که تو کارت رو مثل همیشه بی نقص انجام میدی و خیالم راحته

    پس فقط ازت سپاسگزارم و بس

    از استاد و مریم عزیز هم یک دنیا سپاسگزارم که راه و رسم زندگی و بندگی کردن خداوند رو به ما می آموزند.

    برای تمامی دوستانم آرزوی بهترین هارو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 873 روز

    به نام الله

    روز 27 سفرنامه

    درود بر استاد و خانم شایسته عزیز

    ممنون و سپاسگزارم بابت آموزشهای این فایل

    تمام اتفاقات ما در زندگی توسط فرکانسی است که ما در هر لحظه به جهان هستی ارسال می‌کنیم

    اگه ورودی ما چیزهایی باشه که دوست نداریم تو زندگیمون اتفاق بیفته، در نتیجه احساسمون بد میشه و فرکانس بدی به جهان ارسال میکنیم. پس طبق قانون، جهان، موقعیت ، شرایط و افرادی سر راه ما قرار میده که به اون ناخواسته ها برسیم و اونها رو تجربه کنیم.

    ولی اگر ورودی‌های خودمون رو آگاهانه کنترل کنیم و به اونا توجه کنیم و احساس خوب داشته باشیم و در موردش با خودمون و دیگران و خداوند، آگاهانه صحبت کنیم و فاصله بین روح و جسم رو به حداقل برسونیم. جهان شرایط و موقعیت هابی رو برای ما به وجود میاره که به احساس خوب بیشتری برسیم و ثروت، سلامتی ، رابطه خوب، درآمد بیشتر ، احترام بیشتر و سفرهای خوب و جذاب و هر چیزی که دوست داریم رو وارد زندگیمون می‌کنه

    پس خیلی مهمه که چه فرکانسی در هر لحظه به جهان ارسال میکنیم. باید هر چیزی رو نشنویم ، نبینیم، در مورد نا خواسته ها صحبت نکنیم ، افراد منفی رو حذف کنیم از زندگیمون. در عوض توجهمون رو به زیبایی‌های اطراف بدیم و در موردش صحبت کنیم و طوری به مسائل نگاه کنیم که به احساس خوب برسیم

    چون طبق قانون احساس خوب برابر با اتفاقات خوب است

    در پناه الله شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1845 روز

    به نام الله مهربان که هدایتم کرد به سمت این آگاهی‌های توحیدی

    سپاسگزار مهربان پروردگارم هستم که به درخواستم پاسخ داد و منو بااین آگاهی ها آشنا کرد

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که سخاوتمندانه این آگاهی هارو دراختیارمون قرارمیدین

    استاد نمی‌دونم تاحالا چند میلیون بار این فایل رو گوش کردم، اصلا سیر نمیشم از شنیدنش، حریصم برای شنیدن تک تک جمله هاش، از مقاله های ابتدایی فایل که شما و مریم زحمتشو کشیدید که دیگه نگم براتون بی نهایت آگاهی بخش هستند،برای من که مقاله های مریم جون کتابی بی نهایت ارزشمند با کلماتی قابل فهم و جان بخش هستند،سپاسگزارم از مریم جون عزیزم بابت این نگارش فوق‌العاده دلنشین.

    استاد هرچی بیشتر پیش میرم میبینم اول راهم ، من هنوز اولین بخش از این درس ها رو درست درک نکردم

    من هنوز به اندازه ای که خودمو راضی کنه ، باورنکردم که این منم که خالق تمااااام اتفاقات زندگیمم، هنوزم تو رفتارم به وضوح دیده میشه که اگر شخصی که بهش علاقمندم بره غمگین میشم ،اگر پولم ویا جریان مالی که تو زندگیم هست قطع بشه نگران میشم

    من میترسم و نگران میشم چون صد درصد باور نکردم که خالق منم، اگر باورش میکردم همیشه آرام بودم ،چون میدونستم این منم که خلق میکنم ، باز محبوب دیگری باز پول بیشتری باز رفاه بالاتری….

    وقتی نگران میشم معلومه که هنوز اصل خالق بودنمو باور نکردم ، من کمتر از قبل نگران میشم چون بیشتر از قبل این اصل رو باور کردم ، اما هنوز تا استانداردم فاصله دارم.

    وقتی این آگاهی ها که « تمام اتفاقات زندگی ات، چیزی جز ترجمه ای از فرکانس هایت نیست!»

    رو تکرار میکنم قدرت میگیرم ، به جونم میشینه، قند تو دلم آب میشه که واااااااااااااای چقد هیجان انگیزه این قدرت.

    بنظرم که گفتگو های ذهنیم پنجاه پنجاهه، یعنی پنجاه درصد اوقات اساسش نگرانی و حس نازیبا و پنجاه درصد بعدیش حس خوب و امیدواری و حرکت و رشدِ.

    برای همینکه هرروز متعهد ترم به بهبود دائمی خودم هرروز می‌خوام که مدت زمان بیشتری تو سایت باشم و از آگاهی های جان بخش شما استفاده کنم چون این تکرار چون این ورودی های مناسب ،میشن همون گفتگو های ذهنی که بهم قدرت میده ، خوندن نتایج دوستانم ، دیدن فیلم هاشون ،میشه همون باور قدرتمند کننده که برای اینا شد برای منم میشه، نوشتن توسایت و تکرار نتایج میشه انگیزه برای ادامه دادن ،وتمرین عملی توی زندگی میشه همون مهارت ،در اجرای عملی قوانین و مجموع اینا میشه برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه با اطلاعات جدید، میشه کانون توجهم که سراسر نکات مثل و به شیوه قوانین زیستنه.

    خدایا شکرت ، شکرت که هدایتم کردی به سمت این آگاهی‌های توحیدی ، واقعا نمی‌دونم این آگاهی هارو ازم بگیرن من چی میشم ؟

    میشم یه تیکه گوشت و پوست و استخوان که زندگی نباتی داره

    همه ی قدرت من در دانستن این درس هاست ، که من خالق جهان خویشم ، که من موجودی فرکانسی هستم ، که باورهام تجربیاتمو رقم میزنن،

    الان ارتباط بین باورهام و تجربیاتمو درک میکنم ، ارتباط بین باورها و ایده ها، ارتباط بین باورها و دست به عمل زدن هامو ،ارتباط بین باورها و کانون توجهمو

    همه چییییییز باوره ، خدایا گاهی باورم نمیشه که همه چیز به این موجود نامرئی مربوط میشه ، اگر بتونم صد درصد باورش کنم حتما اتفاق های فوق‌العاده ای رقم خواهم زد ،

    هنوز نتونستم خوب درکش کنم، چون سی و اندی سال چیزهایی غیر از این آگاهی ها به ذهنم دادم ، سی و اندی سال قدرت دست عوامل بیرون از من بود حالا باید تکاملمو طی کنم تا برسم به جایی که عمیقأ درک کنم قدرت در دست باورهامه، خداوند خواسته که اینطور باشه ،اون خواسته تا من خالق باشم من همیشه خالق بودم منتها اون موقع هاورودی نا مناسب میدادم ، نتیجه نا مطلوب می‌گرفتم

    حالا به لطف این سایت توحیدی ورودی های قدرتمند کننده دارم و قطعا نتایج مشابه با اساس این ورودی ها رو خلق میکنم ، که همشون مطابق با خواسته های منن.

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین.

    دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 624 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    قدم 27

    من هروز که با سفرنامه جلو میرم احساس میکنم جواب خیلی از سوالات من داده میشه و به قول استاد سیمان های ذهن من شل تر میشه.

    و امروز هم تصمیم من برای انجام کارکردن روی خودم مصمم تر شده چون به تضاد خوردم.

    خب من مدت هاست تنها هستم و چیزی که از ورودی های ذهن به طور جدی درک کردم پس از چند روز ارتباط با بیرون . به این نتیجه رسیدم که که تمام ورودی های ذهنی (به جز سخنان استادجان عباسمنش و خانم شایسته عزیز )بسیار اشغال و مخرب هست و تمام کتاب ها و سمینارها و حرف های انگیزشی و استادهای دیگر. درونش باورهای مخرب داره حتا به اصطلاح موفق هاش. فقط باید فایل های استاد رو بسیار بسیار بسیار گوش کرد که باورهای جدید درست شود

    یعنی اینجا به قول دوستمون غار حرای من است.

    چرا به این نتیجه رسیدم علتش اینه که کتاب زیاد خوندم و با استادهای دیگه کار کردم حتا موفق هاش و موقع حرف های استاد باورهای مخرب که بهش توجه نداشتنم و اونها میگفتن مرور میشه و درمیاد.

    حالا قبلا نااگاهنه بود الان که بهتر فهمیدم باید اگاهانه کنترل کنم چون نتیجه عدم کنترل ورودی ها را دیدم

    مثال که بعد یه مدت کوتاه کنترل ورودی بعضی روحیاتم تغییر کرده و یه عاداتی در من تغییر کرده و رفتاری میکنم که خودم تعجب میکنم و جوابشو از خانم شایسته گرفتم چون به خاطر ورودی های درست ذهنی هست

    به قول استاد ساده نیست ولی از کار فیزیکی و بیل زدن که برای من ناخوشاینده ساده تره و شیرین تره و باور کنیم که قانون جواب میده و تایید کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    قوانین جهان هستی

    ما در هر لحظه با توجه به افکارمان در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستیم و با آن چه در هر لحظه در فکرمان می گذرد فرکانس هایی را به جهان ارسال و اینگونه اتفاقات زندگی خود را خلق می کنیم . شرایط اتفاقات برخوردهای ما با دیگران سلامتی بیماری شکست عاطفی ثروت و فقر و ….تمام اتفاقات زندگی ما تماما توسط فرکانس های ارسالی ما به جهان شکل می گیرد این هسته ی اصلی درک قانون است.

    فرکانس ها و ارتعاشات ارسالی شرایط زندگی ما را به وجود می آورند 99 درصد مردم جهان این قضیه را درک نکرده آن را قبول ندارند و اتفاقات و شرایط زندگی خود را به شانس تقدیر و یا سایر عوامل بیرونی نسبت می دهند.

    ما دستگاهی هستیم که فرکانس تولید کرده و جهان هستی به واسطه ی دریافت فرکانس ها از هر فرد شرایط و اتفاقات را هم اهنگ هم سنگ و هم فرکانس با افکار و باورها وارد زندگی ما می کند .بسیاری نمی توانند این جمله را باور کنند اما عده ی کمی این قانون را درک و می توانند زندگی خود را کنترل کنند .

    به اندازه ای که بتوانیم به این قانون عمل کنیم از آن نتیجه خواهیم گرفت

    چگونه فرکانس های خود را کنترل کنیم؟

    زمانی که باورها و افکار نامناسب داریم اتفاقات نامناسب را وارد زندگی خود می کنیم فرکانس ها و باورها حاصل ورودی های ذهن ما است کسی که نتواند ورودی های ذهن خود را کنترل کند نمی تواند خروجی های آن را نیز کنترل کند

    اگر بتوانیم چیزهایی که می بینیم و می شویم را آگاهانه کنترل کنیم یعنی آگاهانه چیزهایی را ببینیم که به ما احساس بهتر عشق اشتیاق باور ایمان و توکل بیشتری می دهد هر چقدر چنین ورودی هایی را وارد ذهن خود کنیم فرکانس ها که خروجی ها را به وجود می آورند متفاوت شده و در راستای خواسته های ما مثل ثروت سلامتی عشق و روابط بهتر وارد زندگی ما خواهند شد.

    ما در هر زمان در حال گفتگوهای ذهنی در مورد هزاران موضوع با خود هستیم بسیاری از این گفت و گو و نجواها در رابطه با ورودی های ذهنی ما است گفتگوها در مورد چیزهایی است که اخیرا دیده شنیده یا برایمان رخ داده اند یا مسائلی هستند که برای ما اهمیت دارند این گفتگوها شروع به صحبت کردن با ما می کنند و احساسی را در هر لحظه برای ما به وجود می آورند نتیجه ی افکار و گفتگوهای ذهنی و فرکانس (که همه ی آنها به یک معنی هستند و از هم جدا نیستند) احساسی را در ما به وجود می آورند که می تواند مثبت یا منفی باشد احساس خوشایند امید لذت عشق و هر احساس خوب دیگری

    می تواند احساس منفی و بد مثل اضطراب نگرانی خشم کینه نفرت انتقام یا هر چیز دیگری باشد این احساس به ما می گوید گفتگوهای ذهنی ما را به چه سمتی می برند و چه فرکانس هایی را به جهان هستی ارسال می کنیم به سمت خواسته های خود حرکت کرده یا ناخواسته هایمان.

    چگونه گفتگوهای ذهنی خود را جهت دهی کنیم ؟

    با ورودی های مناسب مطالبی را بخوانیم که به ما ایمان و احساس بهتر و توکل بیشتری می دهد

    حرف هایی به خود بزنیم و شروع به گفتگوهای آگاهانه ذهنی مثبت کنیم و آنها را تکرار کرده و نجواها را طوری مدیریت کنیم که به ما احساس بهتری دهد

    نجواها را:

    کنترل رهبری و مدیریت کنیم به شکلی که به ما احساس امید توکل یقیین پیشرفت و سلامتی دهند

    اگر بتوانیم این کار را همواره و همیشه انجام دهیم و جزئی از برنامه ی روزانه ی ما باشد که با کنترل ورودی ها و مدیریت کردن گفتگوهای ذهن که ورودی ها را کنترل می کنیم مطالبی را بخوانیم و با افرادی ارتباط داشته باشیم که شادتر و امیدوارتر باشند احساس و باورهای بهتری در ما ایجاد می شود خود را آگاهانه وارد گفتگوهای ذهنی خود و آنها را مدیریت کنیم پس از مدتی فشار مخالف گفتگوهای ذهنی بر علیه ی باورهای مثبت ما کمتر خواهد شد و زمانی که بتوانیم گفتگوها را سر و سامان دهیم که گفتگوهای غالب ذهن ما شوند چون پیش از این گفتگوهای منفی گفتگوهای غالب ذهنی ما بودند اگر بتوانیم گفتگوهای ذهنی را با تمرین باورهای درست در ذهن خود تغییر دهیم و افکار ما مثبت شوند و در جهت خواسته های ما قرار گیرند جهان شرایط موقعیت ها و افرادی را برای ما به وجود می آورد که ما به خواسته های خود به راحتی دست یابیم

    کل داستان تمرین ذهنی است بسیار ساده تر از بیل زدن کارگری و هزار فعالیت فیزیکی است که افراد انجام می دهند اما نیاز به تمرین و باور دارد که جواب دهد کل داستان کنترل گفتگوهای ذهنی به شکلی که به ما احساس بهتری دهد تنها باور کنیم که

    اتفاقات زندگی ما به واسطه ی باورها و فرکانس های ما شکل می گیرد و

    هیچ دست دیگری در کار نیست

    تمام شرایط خود را خودمان خلق می کنیم با تعهد فراوان به این قانون عمل کنیم تا تمام زندگی ما متحول شود.

    روی باورها فرکانس ها گفتگوهای ذهنی ورودی های خود به شدت کار کنیم تا اتفاقات به راحتی وارد زندگی ما شده و ان را متحول کند

    این چند صباح زندگی را جوری زندگی کنیم که حسرت نخوریم زندگی سعادتمند زندگی است که هر گاه زمان و لحظه ی مرگمان فرا رسید

    حسرت گذشته را نخوریم

    خوب زندگی کرده باشیم و کمک کرده باشیم جهان جای بهتری شود و از زندگی خود راضی باشیم

    همیشه به لحظه ی پایانی زندگی خود فکر کنیم

    تمام اتفاقات و شرایط را خودمان به وجود می آوریم و عوامل بیرونی به هیچ وجه هیچ تاثیری در زندگی ما ندارد اگر بتوانیم فرکانس های خود را کنترل کنیم به تمام خواسته های خود دست می یابیم زمانی که قدرت را از خود گرفته و به عوامل بیرونی می دهیم زندگی جهنم و اضطراب دائمی و همیشگی است که این نوع زندگی تفکر باور در آخرت نیز به سمت جهنم پیش خواهد رفت .

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: