مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 114

1410 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عاطفه معین گفته:
    مدت عضویت: 800 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جانم و همه دوستان خوبم در این سایت بهشتی.

    ما هر لحظه داریم با کانون توجه مون فرکانس هایی رو به جهان هستی ارسال میکنیم ، و فارغ از خوب یا بد بودن فرکانسی که ارسال میشه ، از جنس همون اتفاقات رو در زندگی مون تجربه میکنیم .

    جهان هر لحظه داره به فرکانس های ما پاسخ میده و این قانون خلاصه میشه در حال خوب اتفاقات خوب و حال بد اتفاقات بد .

    ما آگاهانه باید کنترل ذهن داشته باشیم که واقعا کار راحتی نیست ولی وقتی متعهدانه شروع میکنیم روی خودمون کار کردن کم کم هر بار برامون یه کوچولو راحت تر میشه .

    و کم کم کانون توجه مون از روی منفی ها برداشته میشه ، مثلا داریم خونه رو تو تمیز میکنیم اونم در سکوت بعد یکدفعه به خودمون میایم می بینیم داریم به 5 سال پیش که با دختر خالمون یه بحثی کردیم فکر میکنیم ! همون موقع باید آگاهانه کنترل کنیم ..خود من شروع میکنم به سپاسگزاری یا مثلا اینکه چقدر برگ های این گلم خوشرنگ هستن یا بخودم گفتم دختر خالم این خصوصیات خوبم داره یا یادش بخیر چقدر فلان وقت که کنار هم بودیم خوش گذشت یا دمش گرم فلان خوبی رو در حقم کرد و…

    و شروع کنیم فرکانس خوب فرستادن ( تحسین کردن ، سپاسگزاری ، توجه به زیبائی ها )

    من این تجربه رو داشتم ، وقتی چند هفته این کار رو انجام دادم دیدم کمتر به گذشته و اتفاقات بد فکر میکنم و تونستم افسار ذهنم رو بدست بگیرم .

    و الان بعد از گذشت یک سال یه سری مسائل که قبلا خیییلی برام مهم بودن و البته منفی هم بودن دیگه چند ماه یکبارم یادم نمیان چرا چون توجهم رو از روشون برداشتم و کنترل ذهن باعث شده دیگه یادم نیان ، و اونوقته که خودم رو تحسین میکنم و متوجه میشم چقدر تغییر کردم .

    از وقتی که متوجه شدم خودم مسئول زندگی خودم هستم، خودم با فرکانس هائی که می فرستم دارم زندگیم خلق میکنم تصمیم گرفتم آگاهانه انجامش بدم و به چیزی که میخوام در زندگیم اتفاق بیفته فکر کنم ، خوب کار آسونی نیست ولی همین که آدم این موضوع رو درک میکنه خودش قدم اول رو برداشتن هست و کم کم مسیر سر سبز زندگی نمایان میشه .

    مثلا خودم در یک سری موارد همیشه قیافه حق بجانب میگرفتم ، که فلانی رفتارش با من درست نیست یا انصاف نیست فلان موضوع برای من رخ بده یا ..ولی الان میدونم اگه فلان چیز یا بهمان موضوع مشکل داره مقصرش خودمم ، من با کانون توجه ام با ارسال فرکانس هام باعثش شدم و درک این موضوع باعث میشه حواسم رو بیشتر جمع کنم ، مواظب کلامم ، چیزایی که می بینم و می‌شنوم باشم و آگاهانه فرکانس چیزی که میخوام رو ارسال کنم ، حالا این وسط باید حواسمون به اینم باشه که این آگاهانه باید با حس واقعی و خوب باشه …نه الکی … من الان حالم بد حس خوبی ندارم ولی بزور دارم حرفایی میزنم که خوبه !!

    بقول استاد دو جور خدایا شکرت داریم ، یه خدایا شکرت داریم که مثلا نگاه به بچه مون میکنیم به زور یا اصلا بدون حس میگیم خدایا شکرت بخاطر بچه ام ، که اگه حسی توش نباشه کاری نمیکنه و اگه حس بد باشه فرکانس منفی ارسال کردن ! ولی بیارم هست نگاه به بچمون میکنیم قلبن میگیم خدایا شکرت با حس خوب (واقعی ) بابت بچه سلامت یا زیبام.. یا خدایا شکرت بابت پول های توی کیفم کارتم این میشه با حس خوب گفتن و ارسال فرکانس خوب ( با حس خوب و واقعی)

    حالا درک این موضوع چه نتایجی برام داشته:

    توجهم رو از روی ناخواسته ها بر دارم

    آگاهانه به زیبائی ها و نعمت ها و خوبی ها توجه کنم

    از منفی ها و نازیبائی ها اعراض کنم

    به موضوعات با دید مثبت نگاه کنم حتی اگر به ظاهر بد باشند و خوش بین باشم (البته نه جوری که از اونور بوم بیفتم پایین)

    درک این موضوع برابر شد با حذف اینستا ، حذف دوستان منفی ، حذف کامل تی وی در زندگیم ،

    و مسئولیت زندگیم و رفتارم رو پذیرفتن .

    الان با هر کسی رو به رو میشم آدم مثبت و شادیه ،

    هفته پیش با یکی از دوستای همسرم رو به رو شدم ، این شخص شدیدا انسان منفی هست ولی اون دو ساعتی که پیش منو همسرم بود آنقدر حرف های مثبت زد و شاد بود که نگو ، و من پیش خودم گفتم ببین دختر وقتی تو در مدار درست باشی آدم های منفی هم پیش تو مثبت میشن.

    نمیگم همیییشه صد در صد مثبت هستم و عالی عمل میکنم ولی نسبت به یک سال گذشته خیلی زندگی بهتری دارم و خدارو بابت این آگاهی ها شکر میکنم.

    بقول استاد تعداد روزهایی که در سایت عضو شدیم مهم نیست تعداد روزهایی که آگاهانه و بصورت مداوم روی خودمون کار کردیم نتیجه گرفتیم مهمه ، اونم نتایج پایدار …من یک سال هست که این قوانین رو درک کردم ، شش ماه که جدی دارم عمل میکنم و جاهایی که از مسیر خارج شدم بخاطر کنترل نکردن افکار و کلامم بوده پس باید خیلی خیلی بیشتر روی خودم کار کنم تا نتایج پایدار بشن.

    باز هم از شما ممنونم استاد جان ، از خداوند براتون خیر برکت و ثروت بی پایان خواستارم.

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    منو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آن ها نعمت داده ای .

    سپاسگزارتم رب من .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    رحمت الله غزنی گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان که هر چه دارم از آن اوست

    سلام به استادان عزیزم و دوستان ارزشمند سایت

    روزشمار تحول زندگی من روز پنجاه

    خدای بزرگم با تمام وجودم ازت سپاس گزارم که کمک کردی هدایت کردی بعد از حدود دو هفته بخاطر اتفاق ناجالبی که رخ داده نتوانستم ذهنم را کنترول کنم اما امروز پروردگارم کمک کردی که بتوانم احساس ام را خوب نگهدارم فایل های روزشمار را دوباره شروع کنم

    خدای بزرگم قدرت فقد از آن توست هیچ کسی دیگه یی هیچ قدرتی ندارد خدایا تنها کسی که میتواند کمک ام کند تو هستی هیچ کسی توانای کمک کردن به مرا ندارد خدایا ایمان دارم که تو به من نزدیکی و همواره در همه شرایط یار ویاورم هستی همه چیز و همه کس ام تو هستی جز تو یار و یاوری ندارم بدون شک اتفاقات که ظاهرش خوب نیست حتما خیریت بزرگی برای ما دارد که شاید آن زمان درک نکنیم ولی بعدا حتما خیریت اش را درک خواهیم کرد خدایا کمک کن این اتفاق بال پروازم شود باعث شود صدها مرتبه قویتر شوم تبدیل به انسان قویتر باایمانتر متوکلتر شوم یک شخصیت بهتری بسازم

    قانون چیست؟ قانون این است که ما در هر لحظه با توجه به افکار مان در حال ارسال فرکانس های به جهان هستی هستیم جهان با توجه به فرکانس های ارسالی ما اتفاقات شرایط آدم ها در زندگی ما رقم میزند هیچ اتفاقی تصادفی نیست هر چه رخ میدهد بخاطر فرکانس های ارسالی خودماست

    چگونه فرکانس هایم را کنترول کنم؟

    هر آنچه را باور کنیم همان را در زندگی تجربه می کنیم در هر جنبه یی ثروت سلامتی روابط اگر باور ما این باشد که جهان پر از آدم های بد است طبق قانون ما افراد نامناسب را در زندگی خود جذب می کنیم در تجربه زندگی ما این اتفاق رخ می دهد این باورها از ورودی ها شکل میگیرد که نتیجه اش را در احساس خود را نشان می دهد که احساس ما نشان می دهد که فرکانس های ما، ما را به چه سمت میبرد خواسته یا ناخواسته

    کل داستان این است که کنترول کنم گفتگوهای ذهنی ام را به شکلی که احساس بهتری بدهد

    خدا ره شکر میکنم هر روز به درستی و حقانیت قوانین که استاد عباس منش بیان می کند بیشتر پی میبرم وقتی زندگی گذشته ام را بررسی میکنم به وضوح درستی قانون را می بینم من واقعا انسان بسیار با استعدادی هستم بارها و بارها اطرافیان ام این را به من گفتند خودم هم به خوبی از آن آگاهم اما سالهاست که درگیر افکار منفی ترس ها نگرانی های واقعا پوچ بی مورد بوده ام این همه سال نتوانسته ام ذهنم را کنترول کنم نتوانستم فرکانس خواسته هایم را ارسال کنم نتیجه این شده که هرگز استعداد ام نتوانسته زندگی خوبی برایم بسازد در تمام جنبه های زندگی ام مشکل دارم واقعا هیچ بخشی از زندگی ام رضایت بخش نیست حالا بهتر درک میکنم که چقد کنترول ذهن مهم است چقدر کنترول ورودی ها مهم است چقدر ایمان و توکل به خداوند مهم است استعداد به تنهای هرگز کافی نیست

    انشاالله که خداوند کمک ام کند در این مسیر ثابت قدم بمانم هر روز توانایی بیشتری در کنترول ذهن بدست بیارم هر روز قوانین بدون تغیر خداوند را بهتر درک و عمل کنم

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم دستم را بگیر که بدون هدایت و کمک تو هیچ چه نیستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    عباس حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    سلام

    میخام یه مروری بکنم و بگم نتایج من چه شکلی شروع شد

    داستان برمیگرده به دقیقا سه سال قبل آذر ماه

    وقتی که من جدی شروع کردم با شما کارکردن

    با اساتید دیگه ای کار میکردم و تصمیم گرفته بودم که بیام سمت شما

    اومدم و جدی سفرنامه رو شروع کردم

    اول دی دوازده قدم رو شروع کردم

    و بمب بمب

    نتایج ترکوند

    اما به چه شکل؟

    صبح تا شب من گوش میدادم و بهش فکر میکردم

    کل آهنگ های گوشیم رو پاک کرده بودم

    پیاده روی میکردم و گوش میدادم

    توی تایم امتحاناتم اولین دوره رو خریده بودم!

    باورتون نمیشه که یه دانشجو از یه شهر دیگه هدایت شد به من و تمرین هاشو میداد به من و در عرض یک هفته من دو میلیون تومان پول ساختم و قدم بعدی رو خریدم

    ولی مهم ترین نکتش کنترل ورودی هام بود

    اینقدر تکرار کرده بودم که کلا شبیه فایلا فکر میکردم

    شبیه اونا رفتار میکردم

    یعنی با تکرار فراوان و کنترل شدید ورودی هام از دوستام جدا شدم از همه چیز

    و طرز فکر کردنم شد مثل شما

    و بعد رفتارم ناخودآگاه شد مثل شما

    و بعد عادتهام تغییرکرد

    و بعد نتایج اومد

    البته اون موقع من درکی نداشتم

    ولی کسی که یک سال و نیم میگذره و شاید به تعداد انگشتانش تمرین ستاره قطبیش رو انجام نداده و نوشته یعنی باورهاش خیلی جدی تغییر کرده که رفتارش تغییر کرده که عادت هاش تغییر کرده

    و همون رفتارها باعث نتایج شدید شدند

    میخام بگم یه بار این مسیر رو خیلی جدی رفتم و میدونم کنترل ورودی ها که تبدیل بشه به طرز فکر ناخودآگاه رفتارهارو تغییر میدن

    نگران عمل کردن نباید باشم

    چون باورها به من شجاعت رفتارهای متفاوت میدن وقتی افکار من تبدیل به باور شده باشن

    باور یعنی گفت و گو ذهنی غالب

    و باور که ایجاد بشود نتیجه رخ میدهد

    ولی همه چیز از کنترل ورودی ها و افکار شروع میشن

    و کم کم قدرت میگیرن

    پس باید خیلی خیلی جدی مثل همون روزا با انگیزه پیش برم و بخام که پیشرفت کنم

    دقیقا با همون جدیت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فرزاد امان اله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1596 روز

    بنام خدای مهربان

    تمام قدرت‌های جهان و خداوند تمام و کمال در اختبار من است چه موقع ؟!…وقتی که بتونم فرکانس های خوبی ارسال کنم یعنی در فرکانس خداوند باشم

    فرکانس خداوند یعنی سپاسگزاری، یعنی حال خوب ،یعنی شادی ،یعنی تحسین کردن دیگران، یعنی احساس خوب ….

    یک نفر در جهان پیدا نمیشه که بگه وقتی من احساس خوبی دارم و در فرکانس سپاسگزاری هستم اتفاقات بد تجربه میکنم .قوانین با دقت و نظم بی نهایت دقیقی کار میکنه ولی این ما هستیم کا با توجه به ناخواسته ها از مدار احساس خوب دور میشویم

    ما انسان هستیم و فراموشکار. وقتی گفتم من دیگه کارکرد جهان فهمیدم و میتونم زندگی خودمو خلق کنم کارم به سخنی کشیده میشه .این قوانین را هر روز باید تکرار کنیم

    این اصل و هیچ وقت نباید از یاد ببرم

    کنترل ورودی های ذهنی .مهمترین اصل زندگی هستش

    هر چقدر بتونم در این اصل مهارت پیدا کنم زندگی چرخش برای من میچرخه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 776 روز

    1403/9/23به نام خدا50مین ردپای روزشمارزندگی من، سلام به‌خدا.سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم. الان موندم که توی ردپای27هم همین فایل بود!الان واقعاقاطی کرده بودم!تااینکه دیدم نه درسته هردوتایکی هستن سپاسگزارم ازمریم جون که بازهم این فایل زیباروبرای تمرین امروزانتخاب کردن که من بهترمتوجه حرفهای استادتوکلاس باشم!من بااین فایل خیلی حالم بهترمیشه چون با امروزبرای دومین باره که برای این فایل قشنگ کامنت مینویسم هم27مین ردپاهم50مین ردپاوبهترمتوجه میشم که قانون اینه به هرچیزی توجه کنی ازهمان جنس خواسته هات واردزندگیت میشه. ببخشیددیشب نتونستم کامنت بذارم چون شکرخدامجلس عروسی بودیم .خیلی عالی بود.ازبس که وفوربودمیوه های عالی،موز؟خیار،پرتقال،3مدل شیرینی 2مدل برنج ،کباب،جوجه،ومیزبانی عالی که من خودم شخصاازگارسنهاتشکروخداقوتی گفتم :وازاین کارم خیلی راضی هستم!کلی طلابه عروس ودامادهدیه دادن وموقع رقص عروس خانم آقادامادفقط50هزارتومانی مثل باران روسرعروس پاش میداد.خانواده هاکه آمدن کادوبدن بازهم کلی پول روسرعروس ودامادپاش دادن کلی شاباش دادن نوش جان عروس وداماد.وعزیزدلم وآقاپسرامون سمت آقایون میگفتن ازبس که میهمانهاشاباش روسرآقادامادریختن که رفتن یک میزبزرگ آوردن جلوآقادامادگذاشتندفقط پول بودکه رومیزمیریختن چه دوربینهای بزرگ وعکاس خدمه سمت خانمهادیجی،سمت آقایون گروه ارکس ماهان که ازبچه های روستامونه اونقدرپیشرفت کرده که حتی توی تلویزیون برنامه اجرامیکنه!خیلی فراوانی بودمن کل توجه ام رو،روی شادی ولذت گذاشته بودم. ولی یک مقداری تواین مجلس برای خانواده ی ماتاسف وگریه داشت!چون دختربرادرم عروس بزرگ خانواده ی دامادبود2سال ونیم پیش 34سالگی به علت سرطان خون ساکن بهشت شد!ودتادختریکی7ساله ویکی9ماهه به یادگارماندودیشب دختربزرگه حدودا9سالشه لحظه ی ورودعروس وداماجلوعروس ودامادرقصیدبعدم حالش بدشدوگریه هاشروع شد.به یادمادرش افتاده بودبچه!خداروشکرخاله هاش آرومش کردن همگی مون شاباش کردیمش. ولی من سعی میکردم حال خودموخوب نگهدارم وتوجهم 99٪روی قسمتهای مثبت مجلس بودوتقریبابعدازکادودادن خواهربزرگم خانم برادرم رابه مجلس آورد.خداصبرش بده انشاالله. اینوگفتم :که ازپیشرفت خودم توی توجهاتم روکه روی مثبتهامیزارم بگم که حمدوسپاس مخصوص خداست. که منوخانواده ام روتوی صراط مستقیم قرارداده چون واقعادیشب باوجودی که کنارخواهرهام،خانم برادرهام وبچه هاشون بودم من واقعا100٪ یک بیگانه ی به تمام عیار اونجابودم!خخخخخ به خصوص اززمانی که باخواهرم واحدآپارتمان رامعامله کردم خیلی نسبت به من سردوتنفرازوجودش میباره!وقتی نگاه میکنم میگم خدایااون 2تاواحدآپارتمان داره ماشین داره کلی طلاخودش ودختراش دارن چندتازمین داره اصلاهم ازقانون جذب اطلاع نداره این نجواهای ذهنم کمرنگ هم که شده ولی اذیّتم میکن وحتی میگه لیلاوبچه هاش کلاس گذاشتن براخودشون حرفهای قشنگ یادگرفتن وماهاروآدم حساب نمیکنن!نجواهای ذهنی میگه توکه الان شنیدی خداسیستمه،خداانرژیه تومیتونی به هرشکلی این خمیررودریاری ولی کجارسیدی!؟اونی که اصلاهیچی نشنیده ازتوجلوتره!البته ازلحاظ مالی ولی باخودم که فکرمیکنم منم به اندازه ی خودم دارم اصلاکمترازاوندارم،بازبه خودم میگم کی برای یکبارهم که شده به صورت شوهرش یابه صورت2تادخترهاش نگاه کنه وبخنده وبرای یکباربوسشون کنه این آرزوبرای همیشه تاابدبه دلش مانده چون شوهرش ساکن بهشته! وهربارگفتم :توهم شوهرودختراتوبوس کن لبخندبزن گفت: نه !ایناخانواده گی بی جنبه هستن نبایدروبدی وگرنه پُررومیشن سوارت میشن!خخخخخ هنوزهمون افکارش ادامه دارد!ولی من کلابرعکس خانوادم هستم چه روبروباعزیزدلم وپسرهام، چه تلفنی روابطم عالیه ،عالیه،عالی تنهازوجی هستیم تو خانواده ی هردوتامون اینقدرباعزیزدلم احساس محبت داریم. که حتی موردخنده یاتمسخرخانوادهامون قرارمیگیریم.چون اصلاخواهربرادرهای من باهمسراشون وبالعکس وحتی برادرعزیزدلم اصلارابطه ی عالی ندارن که حتی جاری عزیزم میگه اونقدرمثل دخترپسرهای توعقدبه هم علاقه نشون میدین ماحسودیمون میشه !میگم :خوب شما هم باهم همینطورباشین!که همیشه همه خانواده ی خودم وخانواده عزیزدلم میگن خوش بحال لیلاازشوهروبچه هاش شانس آورده چون همیشه سعی کردم ازخوبیهای خانوادم همه جاصحبت کنم. و قسمت غیرمثبت روهمیشه پرانتزمیگرفتم!حتی قبل ازآشنایی باقانون جذب!الان هم که باقانون جذب آشناشدم فقط انچه درتوانم است مثبتهای بچه ها م وعزیزدلم وعروسم گلم رامیبینم. خدایایاریم کن که حساسیت خیلی کم نسبت به خواهرم دارم به خودم قول میدم که ازهمین الان پاکش کنم. چون اصلاارزش فکرکردنشم نداره من میتونم احساس گناه ودلسوزی که منجربه عذابم میشه روپاک کنم.من روح پاک خداهستم. به جاش همون بذر دوستی مثل قدیماراتوی قلبم کاشته ام ومداهم توی دعاهایم اولین نفرمدنظرم این خواهرم بادوتادختراشه واقعابی نهایت دوستشون دارم ورای خواهربرادرهای دیگرم واقعافرق داره من بایدروخودم کارکنم که احساس گناه ودلسوزی ام رانسبت بهشون پاک کنم خدایاکمکم کن!که روزی اگربرای سفربهشت هرکدوم ازماراهی شدیم حسرت نخورم ابجی خیلی دوستت دارم !خوب گریه ازاین بیشترامانم نمیده ولی کمی تخلیه شدم .که توی چاپ کتاب امروزم نوشتم خداروشکرمیگم که باخانواده عباسمنشی ام هستم وکلی درس ازهمشون میگیرم خداتوفیق عملم رازیادکند وچشمم این همه پیشرفت کوانتومی دارم ازآرامش،شادی،خانواده ی عالی ،استادومریم جون وهمفرکانسی که الان حدود4ساله دوره میبینم وتمرین میکنم ولذت میبرم پول هم به قول استادبه موقعش به صورت طبیعی میادقانون احساس عالی =اتفاقات عالی حق مسلم ماست الهی شکرکه ازخودم راضی هستم وخودم رودوست دارم والان اون حافظه ای که توی پرتوآگاهی5برای سلامتی استاد میگن روبایددرک وفهم کنم چون واقعابه این آگاهی نیازفراوان دارم خدایاکمکم کن که حافظه ی اصل الهیم روبه دست بیارم براسلامتی سازی،پولسازی،روابط عالی داشتن بین من وخودم،بین خداوکل کائنات وطبیعت به این حافظه نیازمندم وبه خداایمان دارم که به سادگی این حافظه روبه روزرسانی کرده ام چون احساس عالی دارم که این هم نشانه است ازاین فایل شنیدم.عاشقتونم برای همتون آرزوس سعادت وسربلندی دارم استادخیلی دوستتون دارم باکل دانشگاهمون دربست خدانگهدارتون باشه آمین خدایاسپاسگزارم.الهی سسسسسپپپپپاااااااااسسسسس گگگگگگگگگگگززززززاااآاآاااااااارررررررتمممممممممم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سامان آریافر گفته:
    مدت عضویت: 436 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    هر آنچه که دارم از فضل خداست

    خدای من ،استاد عزیزم ،شما واقعا درست میگید .شاید ،سالها طول بکشه که حتی بشه یه مفهوم ساده که بارها و بارها شنیدیش رو هم درک کنی،چند وقتی که حال و هوای عجیبی به زندگی من ورود کرده،هر روزی که میگذره انگار هر روزش برای من به اندازه ی سال ها درک و فهم یه موضوع رو واضح تر میکنه،من آرزوم بود که خدا افتخار بده و باهام صحبت کنه ،بالاخره صحبت کرد،دقیقا چند دقیقه پیش تو خواب و یه مفهومی رو انقدر واضح بهم گفت که شرمنده خودم شدم اول،داستان خواب طولانیه ولی اون یه قسمت که شاید بدرد همه دوستانم همه کسانی که به علتی هدایتی میشن به این کامنت ،اینه …

    ما زبان احساس تو را میفهمیم

    با احساست بگو چی میخوای

    راه مبادله ما راه گفت و گوی ما ،وسیله ی مکالمه بین ما احساس

    فرکانس که همون حس

    احساس که همون فرکانس

    و من تازه فهمیدم احساس خوب مساوی اتفاقات خوب یعنی چی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    عطر خدا🌧 گفته:
    مدت عضویت: 244 روز

    با سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز و تشکر از زحمات بی دریغ خودشون و خانم شایسته خدا قوت این فایل یه آگاهی ناب هست که در مورد فاصله فرکانسی ذهن و روح هم در کتاب رویاهایی که رویا نیستند بصورت مفصل توضیح داده اید و وقتی ما قانون رو بدونیم قطعا کنترل ذهن راحتتر میشه چون ما با قدرتتر عمل میکنیم و ایمان داریم به نتایج، پس بنابراین میتوان آسان شد برای آسانیها میتوان خلق کرد تمام رویاها را با کم کردن فاصله فرکانسی بین ذهن و روح آنوقت هست که معجزات شروع میشود با توجه کردن به تمام زیبائیها ،شکرگزاری،تحسین،ایجاد احساس خوب و ماندن درحس خوب اینها مارو به سمت خلق رویاها میبرند

    شاد باشید و سربلند الهی شکر برای آگاهیهای ناب این فایل طلایی یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 695 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 14 و 15 آذر رو با عشق مینویسم

    امروز 14 آذر صبح وقتی اومدم سایت ،دیدم که یه دایره آبی هست و یکی از دوستان آگاهم برام پیامی گذاشته بود

    با پیامشون این خواسته درمن شکل گرفت که از خدا بخوام اگر بشه یک کتاب بنویسم

    میدونم که اگر خدا خواسته ای رو در دل هر کسی گذاشت توانایی رخ دادنش رو در اون میبینه و یه آیه ای یادم اومد

    که خدا به اندازه توان هر کس بهش تکلیف پیده

    آیه 286 سوره بقره

    لَا یُکَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا کَسَبَتۡ وَعَلَیۡهَا مَا ٱکۡتَسَبَتۡۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِینَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَیۡنَآ إِصۡرࣰا کَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَهَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَٰفِرِینَ

    خدا هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایى او، نیکیهاى هر کس به سود او و بدیهایش نیز به زیان خود اوست پروردگارا، ما را بر آنچه به فراموشى یا به خطا کرده ایم مؤاخذه مکن بار پروردگارا، تکلیف گران و طاقت فرسا که بر پیشینیان ما نهاده اى بر ما مگذار پروردگارا، بار تکلیفى فوق طاقت ما بر دوش ما منه، و بیامرز و ببخش گناه ما را، و بر ما رحمت فرما، تنها آقاى ما و یاور ما تویى، پس ما را بر گروه کافران یارى فرما

    از خیلی وقت پیش میگفتم یعنی میشه منم یه کتاب بنویسم ؟! اما میگفتم بلد نیستم و چجوری آخه

    ولی اینبار با پیام دوست آگاه سایت ، حس کردم چه اشکالی داره منم میتونم خدا کمکم میکنه بنویسم

    یه حسی بهم میگه که میشه ،منم میتونم کتاب بنویسم

    اما باید رها باشم و از خدا کمک بخوام که خودش بگه

    امروز من تمرین رنگ روغنم رو انجام دادم و به طرز شگفت انگیزی موقع کار تمرکز داشتم و به فایل های استاد گوش میدادم

    و روز بسیار بسیار عالی داشتم

    امروز من بازم گیر دادم که دوره قانون سلامتی رو بخریم و به مادرم و داداشم گفتم ،اما برادرم راضی نبود و گفت تو بگیر اگر نتیجه تو خوب بود ماهم استفاده میکنیم

    میدونم که نباید میگفتم اما گفتم و سعی میکنم دیگه نگم

    از روز 15 آذر بنویسم که پر از عشقه

    امروز صبح که بیدار شدم تمرین ستاره قطبیم رو نوشتم و دیدم سارای عزیز جواب پیامم رو داده و من ازش درمورد قانون سلامتی پرسیده بودم که آیا هزینه زیادی باید برای خرید مواد غذایی بکنیم

    که به من گفت عجله نکن و وقتی پول دوره رو نداری سعی نکن که از خانواده ات بگیری و باهم شریکی گوش بدین

    وقتی اینارو گفت

    یاد حرف استاد افتادم که اول گفته هاش تو دوره 12 قدم میگفت که اگر راضی بودن میتونین فایلارو در اختیار خانواده تون بذارین

    اما اگر رضایت نداشتن به هیچ عنوان نباید بهشون بگین که دوره رو بخرن یا با شما شریکی گوش بدن

    و من چشم میگم و متمرکز میشم روی دوره 12 قدم و میدونم که باید خودمو کنترل کنم

    چون اگر خدا صلاح میدونست اولین دوره رو دوره قانون سلامتی رو بهم میگفت بخرم که کاملا ساده و راحت گفت دوره 12 قدم رو بخر و من به راحتی خریدم

    خدایا شکرت

    بی نهایت ازت سپاسگزارم

    امروز هم خیلی تمرکزی روی تمرین رنگ روغنم کار کردم و نتیجه عالی بود

    حس میکنم از وقتی دیگه گل سر درست نمیکنم و انرژیمو نمیذارم برای گل سر ، به طرز عجیبی تمرکزم روی نقاشی رفته و حس خوبی دارم

    درسته که توی دو سه روز قبل مدام به این فکر بودم که برای مادرم انار ببافم و برای شب یلدا بفروشه

    اما کنترل کردم ذهنم رو همه کامواهارو بردم دادم به مادرم که تو اتاقم مونده بود و اومدم به خودم گفتم و صحبت کردم با خودم که ببین اگر وقتی که میخوای بذاری روی 50 تا انار

    و 500 هزار تمن بگیری از مادرت

    همون وقت و انرژی رو بذار پای اینکه یه طراحی انجام بدی و یا یه نقاشی کار کنی و بفروشی

    پس دیگه باید تمرکز کنی روی نقاشی

    خدا مثل روز 13 آذر که تو دل تاریکی برات مشتری شد و آینه دستیت رو 280 خرید ازت

    مطمئن باش اگر تمرکز بذاری روی نقاشی

    صد در صد اتفاقات عالی برای تو رخ میده

    پس متمرکز شو

    خدایا شکرت که این همه کمکم میکنی بی نهایت ازت سپاسگزارم

    امروز داشتم فایلای تیکه ای از اینستاگرام رو میدیدم که استاد صحبت میکرد ،دیدم یه دختر رفته رستوران علی دایی تو کامرانیه که اسمشو گفت 10 ten for ever و غذا گرفته و کل مبلغش 10 میلیون شده

    دقیقا غذاهایی که نشون داد رو پایین شهر تهران خیلی ارزونتر میشد گرفت

    با خودم گفتم ببین این یعنی باور به اینکه ارزشمند دونسته خودش رو و البته که کیفیت داره غذاهای رستورانش

    و قیمتی که خواسته و ارزش کارش بوده گذاشته و مشتری میره براش

    مشتری هایی که به راحتی 10 میلیون میدن

    پس برای نقاشی های تو هم با ارزش واقعیش صد در صد مبلغی که میذاری به راحتی خرید میکنن .

    پس آروم باش و الگو هارو ببین و به راحت ادامه بده طیبه

    صد در صد برای تو هم میشه

    کافیه که درمدار ثروت قرار بگیری

    با ساخت و تکرار باورهای قوی برای مشتری و فراوانی و ثروت و اصل که خداست

    بعد یه فایل از صحبت های مالک آمازون دیدم

    میگفت که 6 امین ماه تاسیس آمازون ، اولین سفارششون رو گرفتن که پولش رو با پست براشون ارسال کردن توی فلاپی دیسک

    و میگفت که سفارش رو بعدش ارسال کرده

    وقتی دیدم گفتم ببین چقدر مشتری ها مشتاقن حتی اول پول رو با پست ارسال کنن تا سفارششون ارسال بشه

    پس برای تو هم میشه که مشتری های ثروتمندی که عاشق نقاشی و کارهای تو هستن از قبل پول کار نقاشیت رو میفرستن و منتظر میشن تا نقاشیت ارسال بشه

    پس برای تو هم میشه طیبه

    فردا جمعه هست و من و مادرم میریم برای فروش

    من نقاشیام و گردنبند و گوشواره انارمو میبرم و مادرم گل سراشو

    مادرم گفت طیبه یه جا پیدا کردم هیچ نگهبانی کاری نداره بیا با من اونجا ، مگه نمیگی خدا همه جا برات مشتری میشه ، پس بیا اونجا و باهم بفروشیم

    منم اگر خدا بخواد فردا میرم اونجا و تا ظهر بفروشیم و بعدش مهمون دعوتیم بریم ناهار خونه فامیلمون

    خدایا شکرت

    امروز طراحی هم انجام دادم که خیلی خوب بود

    برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1282 روز

    بنام خدا

    سلام خدمت همگی و استاد گلم

    همه اتفاقات زندگی من بدون استثنا و تماما توسط فرکانس های من بوجود میآید

    چطور میتونم این فرکانس هارو تغییر بدم؟

    با کنترل ورودی های مثبتتر باخوندن کامنت ها با خوندن قرآن با گوش دادن به فایلها وقتی ورودی های ذهن من به مرور مثبت تر میشه گفتگو های ذهنی منم بمرور مثبت تر میشه.

    مدتیه متوجه شدم که میتونم پچ‌پچ های ذهنم رو کنترل کنم اما حس میکنم ی مقاومتی دارم که انگار تا میام شروع کنم یهو ی اتفاقی چیزی میوفته ک هواسم پرت میشه و الان هرچقدر که پیش میرم به وضوح میرسم که من باید این نجواها رو آگاهانه کنترل کنم.

    آقا جان من اعتراف میکنم که امشب تازه من به مفهوم واقعی خلق زندگی پی بردم

    مفهوم فرکانس و مفهوم خلق زندگیم رو تازه درک کردم

    اینکه چطور افکارم زندگیم رو رقم میزنه رو تازه فهمیدم و درک کردم.

    اقا بخدا عجب قانون قشنگی داریم

    فکرشو میکنم میبینم چقدر قراره اتفاقات بینظیری برام بیوفته.

    قبل از این ی شکی در مورد افکارم و اتفاقات داشتم

    اما الاننننننن میگم صدرصد صدرصد افکارمه ک زندگیم رو رقم میزنه تمام تمام.

    حالا من باید بیام و شروع کنم بیشتر باورهای مثبتی که تو روانشناسی ثروت 1 دارم روشون کار میکنم رو آگاهانه تکرار کنم روزی هزاران بار

    و گفتگو هام رو حسابی جهتش بدم.

    ی احساس امنیت ی احساس صدرصدی دارم ازینکه میتونم هرچی که میخامو داشته باشم.

    اعتراف میکنم قبلا اینطور نبودم و خیلی جدی نمیگرفتم

    اما الان که پِی بردم تازه انگار دوهزاریه افتاد!

    خدایا شکرت که هرلحظه درحال هدایت منی

    عاشقتم استاد عزیزم

    امیدوارم بتونم به بهترین شکل به اون چیزی ک میگم عمل کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    دختر خدا گفته:
    مدت عضویت: 850 روز

    روز بیست و هفتم

    تمام اتفاقات زندگی تو بدون استثناء‌،حاصل فرکانس‌هایی است که در هر لحظه به جهان ارسال می‌کنی.سیستم جهان به گونه‌‌ای طراحی شده‌ که در هرلحظه به فرکانس‌هایت واکنش نشان دهد.این بهترین خبری است که می‌توانی بشنوی.زیرا این نوید را به تو می‌دهد که‌،تو در هر لحظه این فرصت را داری تا از جایی که هستی شروع به حرکت به جایی نمایی که دوست داری باشی.

    چطور فرکانس هارو کنترل کنیم؟ورودی های ذهنت رو آگاهانه کنترل کن،به هرچیزی ک توجه میکنی،اون گفت و گوهای ذهنیت احساس تولید میکنه

    احساس تو به تو میگوید که در حال فرستادن چه فرکانسی هستی؟به رفتار و افکارت و احساست دقت کن

    از خودت بپرس آیا این رفتار یا این فکر و احساس قدرتمند کننده است یا نه؟آیا تو را به خواسته هایت نزدیک میکند یا دور؟؟

    با تغییر کانون توجه،مدام به چیزهایی در زندگیت توجه کن که دوست داری از اون جنس چیز بیشتر ببینی

    با تمرین و تکرار و با باورهای درست،گفت و گوهای غالب ذهنیت باید مثبت بشه

    اونوقت میبینی ک زندگیت چطور تغییر میکنه

    هماهنگی میان ذهن و روح

    جوری زندگی کن ک لحظه مرگ حسرت چیزی رو نخوری

    تمام اتفاقات رو خودت داری بوجود میاری،با فرکانسهات،پس خودت هم میتونی درستش کنی

    خدایا تو آگاهی به قلبم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: