مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 119 (به ترتیب امتیاز)

1410 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهربانو گفته:
    مدت عضویت: 1462 روز

    بعد از مدتها پنجاهمین رد پای خودم رو با عشق نوشتم و خدارو بابت این شاکرم

    سلام و درود بی پایان به شما استاد گرامی و دوست داشتنی و دوستان عزیزم امیدوارم همه خوب و سلامت باشید

    استاد عزیزم و مریم خانم گل دوستون دارم و ممنونتونم که این مسیر رو برای ما هموار کردین

    مثل همیشه فوق العاده بود و راه رو به روشنی تمام نشونمون دادید وبهمون یاد آور شدین که ما و این جهان با عظمت همگی از انرژی تشکیل شدیم و هر انرژی یک فرکانس داره .افکار ما یک نوع انرژی دارن و همانند خودشون رو جذب می‌کنند

    اینکه ما باید ذهنمون رو که همون گفتگوهای درونیمونند رو کنترل و مدیریت کنیم .

    مواظب ورودیهامون باشیم

    اینکه اگه مثل همیشه فکر کنیم مثل همیشه دریافت خواهیم کرد

    ما باید بزرگ فکر کنیم ، ما باید سطح زندگیمون رو ببریم بالا ، ما نباید خواسته هامون رو کوچک کنیم بلکه باید باورهامون رو درست کنیم و سطح زندگیمون رو ارتقائ بدیم

    واقعا انسان است و باورهایش

    من خودم از زمانی که وارد این گروه و این مسیر زیبا شدم کلی زندگیم تغییر کرده مسیر برام هموارتر شده و درهای نعمت الهی به رویم گشوده شده و خوشحال و شاد دارم پیش میرم واقعا خدارو شاکرم که منو هدایت کرد و بهترین بندگانش رو سر راهم قرار داد

    واقعا خدا رو شاکرم که سعادت شاگردی استاد عباسمنش عزیز رو نسیبم کرد

    استاد عزیز بینهایت سپاسگذار شماهستم و دوستون دار

    بهترینهارو براتون آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 696 روز

    به نام ربّ

    سلام با بینهایت عشق

    27.بیست و هفتمین روز از روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    خدای من ،چند دقیقه پیش از صاحب اختیارم خدا در مورد تصویر سازی نقاشیم یه ایده ناب گرفتم

    وای فوق العادست

    چند ساعت پیش دیشب که تو روز 26 تحول زندگیم نوشتم که سرکلاس استاد نقاشیم گفت که هر کس تصویر سازی ذهنیش خوب باشه بهش آموزش میدیم و میگیم چجوری کار کنه رنگ روغن تا به اون تصویر مد نظرش به شکل عالی برسه

    و بعد در ادامه حرفش گفت که من تو روز شمار روز 26 ننوشتمش

    انگار خدا خواسته که الان که بهم الهام کرده بیام و بنویسم

    استادم سرکلاس گفت که یه خانم هنرمند بود که درس نقاشی رو تو کشور انگلیس خونده بود و امده بود ایران تا استادمو ببینه و بهش گفته بود که ایده خاصی برای نقاشی به ذهنم نیومده ولی میخوام زندگی خودم رو به تصویر بکشم

    استادم گفت که بعد زندگیشو تعریف کرد و شروع کردیم به کمک کردن برای طرح کلی که شد 10 تا تابلو که به صورت موضوعی پیش میرفت

    در ادامه گفت که برده بود نقاشیاشو انگلیس کاراشو و اونجا یه مجموعه دار کل تابلو هاشو یک جا ازش خریده بود و به استادم گفته بود که تا حالا اینجوری نفروخته بودم کارای هنریمو

    و استادم در جواب گفته بود که چون کارت موضوع داشته و ایده از خودت بوده و از جایی برنداشتی

    وقتی فکر میکنم به تمام هنرمندا میگم خدا تو برای همه شون الهام کردی با توجه به باورهایی که داشتن

    من این حرفشو خیلی دقت نکردم که مثلا منم زندگیمو به تصویر بکشم

    اون لحظه فقط به خدا میگفتم که خدا میدونم همه این حرفارو تویی از زبون استادم بهم میگی

    و بعد به استادم گفتم نقاشیای منم میشه که با دستم خط و خطوط کشیدم و هرچی دیدم جاش گذاشتم و تابلو شد گفت اونم میشه ولی تصویر سازی ذهنی با موضوع تابلوی تو فرق داره

    و بعد گفتم توقعمو زیاد کردی خدا من ازت تصویر سازی و موضوعی برای نقاشی با رنگ روغن میخوام که استادم گفت وقتی که یاد گرفتین که چیزای بیشتری با رنگ روغن کار کنین اونموقع تصویر سازی رو شروع میکنیم و هر کس ببینم ایده خلاقی داره بهش کمک میکنم تا ایده شو به تصویر بکشه

    بعد من الان باز میخواستم بخوابم یه لحظه دراز کشیدم گفتم خدا مثلا چه موضوعی باشه که تصویر سازی ذهنی رو به تصویر بکشم تو رنگ روغن و اینکه باز خودت توقعمو بالاتر بردی و حریصانه ازت میخوام که تابلوهامو به موزه ها ،به مجموعه دارا،به بهترین حراجی ها و بالاترین و تیلیاردها دلار بینهایت به فروش برسونی البته خودت میگیری ازم میدونم

    بعد یهو مثل یه فیلم رد شد از جلو چشمم مثل یه جرقه

    که موضوعش باور باشه باور به خدا یهویی یه صدایی باز شنیدم گفت نه موضوع توحیدی عمل کردن و خدارو قدرت دونستن ، خدای واقعی و تغییر زندگیت باشه که بهت هر لحظه الهام میکنه و زندگیت رو با باور هات به قدرتش متحول کرده

    وای این بینظیر ترین نقاشی تو کل جهان هستی میشه من میدونم خیلی خاص و ناب میشه

    وقتی من این الهام و ایده رو از خدا گرفتم ساعت 00:04 روز 17 دی 1402 و یهویی هدایت شدم تو روز 27 ام روز شمار تحول زندگیم اینجا رد پامو بذارم

    و من این ایده رو اجرا میکنم وقتی که موقعش برسه که رنگ روغن رو قشنگ یاد گرفتم ،چون الان تو مرحله اولیه هستم باید تکاملمو طی کنم

    استاد نقاشیم گفت الان هرچی ایده اومد براتون زود یادداشتش کنید و یادتون باشه به وقتش که رنگ روغنتون خوب پیش رفت به اون جایی که من گفتم که دیدم بلد شدین و با کیفیت میتونین کار کنین ،اونموقع شروع میکنید به عمل کردن به ایده هاتون

    الان تمرکزتون تو یادگیری باشه و تلاش برای هدفتون

    که در ادامه گفت سه سال طول میکشه تا همه چیز یاد بگیرین و استاد بشین البته با تمرین و تلاش

    وای که چقدر من خوشحالم از این همه عشق و محبت خدا و توجهش به من خیلی احساس بسیار بینهایت ارزشمندی میکنم که خدا نذاشت که یه روز از روش بگذره چند ساعت بعد قشنگ یه ایده ناب و فوق العاده داد بهم

    من تو نوشته هام با خدا همیشه میگفتم خدا به من طرح هایی الهام کن که هر کس نقاشیامو دید یاد تو بیفته و اسم تو رو به زبون بیاره

    الان با این ایده ای که بهم داد بیشتر به قدرتش پی میبرم که با به تصویر کشیدنم میدونم که ناب ترین میشه چون خدا صفر تا صدشو باز انجام میده خدایا شکرت

    خیلی خوشحالم خیلی دوست داشتم بیام اینجا بنویسم که چقدر حس خوب دارم

    اینجا که نوشته بودین :

    اما کشف قوانین زندگی از تو خالق بهتری میسازد

    چقدر حس خوب داشت برام تک تک نوشته هاتون تو توضیحات قسمت روز 27 ام

    برای همه دوستان آگاه و استاد و مریم خانم شایسته بینهایت عشق و شادی و ثروت و سلامتی و آرامش از خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 623 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به اساتید عزیزم و همه ی دوستان گلم

    روز 50 ام

    من فکر میکنم این فایل پایه و اساس همه ی آموزش های استاد هستش

    من قبلاً هم این فایل رو بارها و بارها شنیده بودم و خیلی سعی میکردم که مراقب ورودی هام باشم مراقب احساسم باشم سعی میکردم که در ابتدای شروع نجواها بهشون بها ندم و در همون لحظه ی شروع نجواها و رو کنترل کنم و نزارم قوت بگیرند

    و الان که دوباره این فایل برام اومد و مدت کوتاهی هست که در سایت حضور دارم ولی واقعاً دارم میبینم که وقتی مراقبت کردم از افکارم از احساسم از ورودی هام خیلی حالم بهتره انگار کنترل ذهنم نسبت به گذشته خیلی برام راحت تر شده زیبایی های بیشتری رو اطرافم میبینم مهربون تر و آروم تر شدم

    و این تنها نتیجه ی کنترل ورودی هام و کنترل نجواهای ذهنم هستش و از امروز هم خودم رو متعهدتر میکنم که در این مسیری که خداوند من رو هدایت کرده با ایمان تر قدم بردارم و تنها توکلم به خودش باشه

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3540 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    سلام به استادعزیزم و خانم شایسته و همه دوستان

    روزشمار تحول زندگی من روز 50

    خداروشکر امروز هم در بیست و چهارمین روز از دی ماه 1402 در یک صبح ابری برگی از کتاب روزشمار زندگی رو باز کردم .

    این فایل قوانین و اصولی رو بیان میکنه که توسط استاد به خوبی واضح گفته شدن و به قول استاد هسته کل آموزش‌های استاد میباشد و پایه و اساس شروع به ساختن فرکانس مثبت و دلخواه در جهت خواسته هامون هستش که با تمرین و آگاهانه میشه وردویهای مناسبی به ذهن داد و فرکانسی رو که‌ میخواهیم رو به جهان هستی ارسال کنیم تا شرایط و موقعیت و اتفاقات طوری پیش برن که انگار خدا داره یاریمون میکنه تا به نعمتهای اون آسونتر دسترسی داشته باشیم نعمتها همون درخواست‌هایی که ما داریم و با بدست آوردن اونها باید سپاسگزارتر باشیم .

    در اینجاست که اگه ورودیهامون رو کنترل کردیم و متوجه شدیم بازهم درونمون درباره موضوعاتی مقاومت داره و احساس بدی میده و نمیزاره جلوتر بریم یعنی باورهای کهنه و قدیمی در اون زبر هست که باید برداشته بشن و به جاشون باور مناسب جایگزین بشه تا نتیجه ای که میخاهیم برامون اتفاق بیفته و باید خودمون رو بشناسیم .

    خداروشکر که دراین مسیر هستم و بازهم به خودم یادآوری میکنم که عمل کنم تا نتیجه بگیرم و ایمانم بیشتر بشه و در صعود فرکانسی قرار بگیرم.

    از استاد عزیز و خانم شایسته کمال تشکر رو دارم.

    درپناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    حسن گفته:
    مدت عضویت: 912 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام وخدا قوت به شما استاد عزیزم و خانوم شایسته

    سلام به همه دوستان سایت

    روزشمار تحول زندگی من روز بیست و ششم

    واقعا ورودی های ذهن ما همه زندگی مارو می‌سازند ، من این چند سال که به لطف خدا با قوانین وشما استاد عزیزم آشنا شدم فهمیدم که ما تویه دنیای ذهنی زندگی میکنیم وهرچی به ذهنمون بدیم همون اتفاقات وتوزندگی مون می‌بینیم ، من تو گذشته که با قوانین آشنا نبودم یادمه همیشه به فقر توجه میکردم کنترلی روی ذهنم نداشتم و همیشه درگیر مشکلات بودم والان به لطف خدا با کنترل ورودی های ذهنم تونستم به آرامش برسم و ایمان دارم که با تهیه دوره های استاد به همه خواسته هام میرسم وپولدار و ثروتمند میشم ، خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه آن‌هایی که به آنها نعمت داده ای نه راه گمراهان و نه راه آن‌هایی که به آنها غضب کرده ای

    در پناه الله یکتا خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    عصمت قوچانی گفته:
    مدت عضویت: 550 روز

    سلام استاد عزیز همه فایل های شما انرژی دهنده است بخصوص این فایل که اینقدر به من باور منو تقویت کرد واقعا نمیدونم چه جوری با شما آشنا شدم که اینقدر منو متحول کرد خدارو هزاران بار شکر و سپاااااس

    امیدوارم همیشه برقرار و سلامت باشید فایل خیلی لذت بخش بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 981 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    شکرت برای یه گنج خفن فایلی مرور از قانون هست دیگه قشنگ احساس خوبو گفته

    وقتی گوش میدی همون لحظه چقد روی خودت روی گفتگو های درونی زوم میشی ببینی درونت چه خبره استاد میگه

    درونه ما طبق باورهای منفیه زیاد از جامعه همش میگع تو نمیتونی تو بلد نیستی چرا اینکارو کردی چرا اونکارو کردی تهدیدت میکنه میترسونتت

    خب خلاصه زهن یه داستان وحشتناک غمگین از بی ارزشی ما همش میگه میگه وماهم مثل یه بچه کوچولو بهش گوش میدیدم وغصه میخورین

    خیلی شده توی خودم خورد شدم ببینم چه خبره دیدم همش میگه اخ اگه فلان اتفاق بیوفته اخ اگه رابطت قطع بشه اخ اگه فلان بشه خلاصه اینکه منو همش تحقیر میکنه میترسونه

    از یه روز تصمیم گرفتم ترسو نباشم با هر تهدید وحرفای از جراتم براش بگم

    به جای تحقیر خودم از ارزشهام توانایی هام لیاقتم براش بگم

    وهر جا رفت به خاطر فلان کار اشتب تحقیرم کنه درسه اون اشتباهو بگیرم و از خودم راضی باشم نتایج که ظاهرش کوچولوعه بزرگ کنم وتوانایی هامو ارزشمند بدونم

    یادمه بچه که بودم شبها که میشد حالم بد میشد فکرای بد ترس وانقد زیاد میشدن که دل درد میگرفتم ودیگه با مسکن اینا جلو اونو میگرفتم بع از اونجا دیدم فکر ها بدحس بد میارن بعدم دلم درد میگیره تا اینکه گفتم نمیشه اینجوری پیش بره سعیمو میکنم جلوشونو بگیزم وکلی روزهای خوب برای خودم ساختم

    فک میکنم بازم باید همین کارو بکنم

    ینی با خودم حرف بزنم حرفای قشنگ فکرهای قشنگ

    با اینکه بچه بودم قشنگ قانون روم اتفاق افتاد از همون موقعه که سعی کردم جلوشو بگیرم شادی سلامتی روزهای قشنگ سمتم سرازیر شدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 655 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    آره دقیقا ذهن من درمورد ثروت خیلی چرت و پرت میگه

    توی یکی از کامنتهام در دوره 12قدم نوشتم چی میگه

    همش میگه بابا تو کجا ثروتمند شدن کجا

    ثروت ک مال همه نیس

    پول ک با جون کندن بدست میات چطور میخای ب ماشین مورد علاقه ات و خاسته هات برسی

    واقعا سخته کنترلش

    این روزها خدا بهم الهام کرده هرروز بزن برو بیرون تو هوای عالی تو فضای سبز بشین توجهتو ببر سمت زیبایی ها

    تو باید حالت خوب باشه

    یعنی باید بتونی حالتو خوب نگه داری ک زندگی بهتری داشته باشی

    علاوه براین ک حالت خوب میشه همه چیز بهت میدم

    امروز رفتم هدایا شدم ب فضای سبزی ک پارسال رفتم . و اون شب معجزه برام رقم خورد

    امروز هم حالم خیلی خوب بود رفتم اونجا

    یک هدیه بهم دادن

    گفتم چ خوبه ک به همین راحتی ب هر خاسته ای رسید

    من قبلا این فایل رو شنیده بودن اما درکم خیلی خیلی کمتربود الان کاملا میفهمم چی میگید توی این فایل چون تجربه کردم خیلی چیزهایی ک شما درمورد قوانین گفتید بی شک همش دقیق هست …

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 1288 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    خداوندا کاش میشد بزودی قدرت را فقط به تو بدهم و تمام وجودم توحیدی بشه کسی را در امورم دخیل ندونم جز افکار و فرکانس خودم و فقط خالق زندگی خودم هستم

    همانطور که استاد از کارگری در بندرعباس با تغییر باورهایش زندگیشون به این شکل شد پس منم با تغییر باور میتونی از نقطه صفر به اعلا برسم

    اگر باور نکنند خدا نخواسته یا که قدرت دست یه عده خاصی و یا خانواده فقیر دارند و یا درگیر اعصاب خوردی روزانه هستند در پیچ اول زندگی و کشمش در ذهنشون باقی می‌مانند به علت یه عالمه باورهای نادرست که در ذهنشون نهادینه شده

    در همین حال و هوا یه عده ی کمی هستند که این باورها را ندارند و دارند روی ذهنشون کار میکنند که این افراد زندگیشون فرق میکند و ورودیهاشون را کنترل می‌کنند بنابراین خروجیهاشون هم تغییر میکند

    اگر دوساعت به ذهنت توجه کنی متوجه میشی هزاران حرف در ذهنت زده میشه از فیلمی که دیدی و بحثی که داشتید و صحبتی که با همکارن داشتی و رابطه ای که خراب شده و ….نتیجه این افکار و گفتگو ذهنی و فرکانس یه احساسی را به وجود میاره که می‌تونه خوشایند باشه یا بد باشه ،این احساسها به شما می‌گویند که به سمت رسیدن به خواسته هات میری یا ناخواسته هایت

    اگر آگاهانه این افکار و نجوا را کنترل کنید که بهتون حس خوب بده احساس توکل و یقین و سلامتی و خوبی به شما بده البته اولش ذهنت مقاومت میکند

    اگر ادامه بدهی و با افراد مثبت باشی و آگاهانه مدیریت کنی ذهن و افکارت و احساساتت بنابراین جهان شرایط را جوری پیش می‌بره تا به خواسته هات برسی

    فقط باور کن تمام اتفاقات زندگیت نتیجه فرکانسهای خودت هست

    البته هر چه کار کنی روی خودت جا داره بازهم بسیار روی خودت کار کنی و این مسیر ادامه داره

    جوری زندگی کنید که لحظه مرگ حسرت نخورید و به عزراییل بگید من آماده ام برای شروع زندگی بهتر در اون دنیا بدون حسرت و التماس زندگی دوباره

    وقتی قدرت را از خودت میگیری و به عوامل بیرونی میدی زندگیت را به سمت جهنم پیش میبری

    خداوندا من نمیدانم تو میدانی من آگاه نیستم تو میدانی و از خودت میخوام مسیر درست را هدایتم کنی

    ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم الصراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین

    خداوندا هر خیری بر ما نازل کنی به آن محتاجیم

    خداوندا سپاس بابت تمامی نعماتی که در زندگیم جاری کردی و منو به آزادی زمانی و مکانی میرسانی و هدایتم می‌کنی سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2609 روز

    سلام

    گفتگوهای غالب ذهنیم در جهت تخریب خودمه..

    مدام دارم خودم زو تخریب میکنم..

    مدام دارم خودم رو به خاطر اشتباهاتم در گذشته سرزنش میکنم..

    مدام دارم پرخاشکری میکنم..

    مدام دارم با خودم داد و بیدا میکنم..

    احساس خشم و کینه و انتقام دارم..

    مدام تو سر خودم میزنم..

    همش دارم به جای احساس خوب دادن به خودم.. خودم رو سرزنش میکنم..

    با خودم در صلح نیستم..

    اعتماد به نفسم رو از بین بردم..

    باید به خودم قوت قلب بدم.. امید بدم .. انکیزه بدم.. باور بدم .. حرکت بدم.. یقین بدم..

    همش تو اضطراب و نکرانیم…

    تمرکزم مدام روی اشتباهات خودم و دیکرانه !!!

    مدام دازم با خودم راجب اشتباهات دیگران و خودم صحبت میکنم..

    مواظب کلامم و گفتارم نیستم..

    عصبانی میشم..خشم.. استرس..

    تو مسیر اشتباهم..

    باید از حالت اضطرار بیام بیرون !!!

    باید دست بردارم از توجه به اشتباهاتم !!!

    این همه موفقیت کسب کردم چرا فقط تمرکزم زو بی پولیمه !!!

    چرا اونا زو با خودم مرور نمیکنم !!!

    تمام طول روز همش دارم به نکات منفی خودم و دیگزان توجه میکنم!!

    و موفقیت های خودم رو از یاد بردم !!!

    همش خودم رو سرزنش میکنم که چرا به فلان خواسته نمیرسم !!! پس کی .. پس کی .. چرا نمیشه… پس پول کو؟؟ پس خونه کو؟؟ پس فلان کو؟؟ همش تو اضطرارم.. همش تو خشمم.. همش تو کینه ام..

    ولی هیچوقت به این توجه نکردم که یه ویوی کوهستانی فوق العاده سرسبز از پنجره نمایانه !!! صبح که از خواب بلند میشی سرسبزی کوهستان ادم زو محسور میکنه !!! کبوترهای سفید کوهی دیوانه کنندن اینقدر که زیبان… گندم ها سبز شدن خیلی خوشگلن !!! کلاغ های دو رنگ خیلی زیبا.. صدای گنجشک ها … !!! این همه زیبایی !!! چرا توجهم به اینا نیست ؟؟؟ نسیم خنک فوق العاده دارای بوی بهار رو میاره !!! غذاهای خوشمزه مادزم..

    همش توجهم روی نکات منفی مادرمه… همش نسبت مادرم کینه دازم… تو دل خودم همش نسبت یه مادرم خشم و کینه دازم !!! ولی هیچ وقت سعی نکزدم به دست پخت فوق العادش توجه کنم.. به دوغ های خوشمزه دست ساز خودش توجه کنم.. ماست درست میکنه.. پنیر درست میکنه… قرمع سبزی عالی بلده.. تافتون عالی بلده وووووو و تمام مدت دازم یه نکات منفی ادم ها توجه میکنم…

    یه نکات منفی زندگیم توجه میکنم..

    مدان از صبح تا شب دارم با خودم دعوا و غر و ناله میکنم که چرا درامد ندارم و این عدم دزامد رو به اینده انتقال میدم دایما !!!

    ولس هیچوقت سعی نکردم به این کوهستان بسیار زییا توجه کنم !!!

    خیلی زود گوشیی حدود ۶ میلیون تومانی که تازه خریدم زو فراموش کردم !!!

    خیلی زود سلامتیم رو از یاد بزدم… از یاذ بردم که از درد به خودم میپیچیدم …

    خیلی زود نسیم بهاری رو از یاد بردم..

    هیچوقت تو زندگیم سعی نکردم خاطره نویسی کنم در طول روژ.. خاطرات مثبت زو بنویسم…

    همش فکز میکنم یه دیگرانی هستن که نمیذارن من به خواسته هام برسم… همش تو اضطراب نداشته هامم …

    همش تو اضطراب پولم …

    همش نگران مخالفت های بقیم..

    تو ذهنم مدام مخالفت های دیکزان رو مرور میکنم..

    میدونی خود درگیری پیذا کردم !!!

    داد میزنم قلبم درد میگیره.. میگه داد نزن اوسکول اروم باش..

    به جای قوت قلب دادن به خودم … به جای اینکه گفت و گوهای ذهنیم در جهت مثبت .. در جهت تحسین خودم جهت دهی کنم مدام دارم خودم رو تخریب میکتم !!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: