مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 16

1410 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3149 روز

    سلام

    خدارو شکر بابت تمام آگاهی ها که از هر طریق به ما میرسن

    روز 27 ام سفر فوق العادمون با یه فایل عالی همراهه

    متنی که خانم شایسته داخل کانال تلگرام گذاشتند بینظیر بود، واقعا لذت بردم و بیشتر شور و شوق داشتم که مجددا بیام و این فایل رو ببینم

    استاد همیشه روی ورودی ها تاکید دارن، وقتی به خودم نگاه میکنم میبینم که تو این مدتی که عضو این خانواده هستم خیلی ورودی هام رو کنترل کردم ولی هنوز اول راهم، باید خیلی بیشتر از اینها ورودی ها رو کنترل کنم

    همونطور که استاد توضیح میدن ورودی فقط عوامل خارجی نیست، فکر هم همون ورودی های ذهنه، نه این که فقط تلوزیون و اخبار و … ورودی محسوب بشن

    گفتگوهای ذهنی، گفتگوهای ذهنی، گفتگوهای ذهنی، وای که چقدر این موضوع مهمه و استاد چقدر عالی تو دوره جهانبینی توحیدی 1 روی این مبحث مانور دادن، دوره جهانبینی یه دوره فوق العاده برای کنترل ذهنه که خیلی بهم کمک کرده،مخصوصا جلسه 6 که درباره کنترل نجواهاست

    و در این فایل استاد چقدر زیبا توضیح میدن که چطور باید ذهن خودمون رو آگاهانه جهت دهی کنیم و وارد گفتگوهای ذهنی بشیم که به ما کمک میکنن

    بعضی وقتا با خودم فکر میکنم من هنوز نتونستم بصورت کاااامل قبول کنم که همه اتفاقا و تجربیاتم بخاطر فرکانس هاییه که به جهان هستی میفرستم، گفتنش خیلی راحته، اما باور همین جمله یه دوره تکاملی میخواد، طی کردن مدارها رو میخواد

    خدارو شکر که آگاهی هام داره از این موضوع بیشتر میشه و خودم حس میکنم با گذشت زمان و انجام تمرینات و تکرار و تکرار و تکرار درکم از قوانین بالاتر رفته ولی این مسیر بی انتهاست و باید با حال خوش همیشه در این مسیر باشیم

    به نظرم جمله طلایی این فایل: کل داستان، کنترل گفتگوهای ذهنی، به شکلی که به شما احساس بهتری بدهد

    وای که چقدر این احساس خوب داشتن مهمه و خدارو صد هزار مرتبه شکر که به نسبت قبل از آشناییم با قوانین حالم خیلی خیلی خیلی خوبه و اصلا از لحاظ روحی هیچ ربطی به گذشتم ندارم

    مدتهاست دنبال پاشنه آشیل ثروت هستم و بحث فراوانی بهم الهام شد، اما این فایل من رو به فکر فرو برد. نکنه یکی از ترمزهام همینه که من بصورت 100 درصد و به قولی با گوشت و پوست و استخونم نپذیرفتم که هر اتفاقی میوفته بخاطر فرکانس هاییه که به جهان میفرستم! زبانا میگم اما باور کردن با زبانی گفتن خیلی فرق داره

    واقعا ممنون برای این فایل، باید بشینم و روی این موضوع حسابی فکر کنم و با منطق به جنگش برم، فکر میکنم یادداشت کردن اتفاقات کوچیک که در اثر فرکانس مناسب داشتنه تمرین خوبی برای این مورد باشه

    سپاسگزارم بابت تمام فایل ها و دوره ها

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سعیده گفته:
    مدت عضویت: 2838 روز

    سلام

    بارها همین قانون اصلی کائنات با خودم مرور می کنم تا بتوانم بهتر درک کنم و در مدار بالاتری قرار بگیرم ظرفم بزرگتر بشه

    اصلی ترین قانون اینه که بپذیرم خودم دارم این شرایط اتفاقات سلامتی ، بیماری دوستانی که دارم و درآمدم هر آنچه که می ببینم درک می کنم تجربه می کنم خودم با افکار با نوع نگاهم و نوع کلامم خلق می کنم و می سازم .

    برای این هفته این جمله تاکیدی را که «من مسؤل صد درصد اتفاقات زندگی ام هستم »

    احساس می کنم همین باور. که مهم ترین باور هم هست پاشنه آشیل من است

    مرحله شنیدن و درک کردن گذراندم و در مرحله عمل هستم.

    هر دفعه که یکی از سفر نامه ها را که می خونم یک نکته ای پیدا می شود که به من می گوید روی این باور بیشتر کار کن.

    بی نهایت سپاسگزارم دوست عزیزم که نکات را به ما یادآوری می کنید????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    امین علوی گفته:
    مدت عضویت: 3710 روز

    به نام خداوند هدایتگر،حمایتگر و مهربانم

    از خداوند بابت پیام ها و هدایت هایی که از طریق بندگان خوبش -در این مورد خانم شایسته عزیز- سپاسگزارم

    چند روز پیش متوجه یک باور غلط و محدود کننده ای شدم که مربوط به گذشته ی من است.اینکه من از طریق بودن در کمبود و نداری و استفاده از این شرایط به عنوان اهرم رنج بیشتر می توانم رشد کنم!! که باعث شد این دیدگاه رو با دیدگاه جدید ثروت باعث سرعت رشد و شکوفایی من می شود تغییر دهم.امروز هم به لطف پیامی که در روز ۲۷ سفرنامه دریافت کردم باعث تقویت این باور شد که با داشتن آرامش و احساس خوب و اعتماد و ایمان به خدای درونم می توانم فرکانس هایم را تغییر دهم.دریافتم که میزان ایمانم به خداوند زمان رسیدن به خواسته هایم را مشخص می کند.مقدار آرامش من زمان محقق شدن خواسته ها را تعیین می کند نه تقلا و دست و پا زدن!!

    خانم شایسته عزیز باز هم از خداوند بابت پیام های ارزشمندتون سپاسگزارم.

    یاعلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    امین ناظری گفته:
    مدت عضویت: 2435 روز

    عرض سلام استاد گرامی.بنده مدتی بود که خود باخته بودمو اعتماد به نفس از من صلب شده بود.دیدگاهم،عقایدم همش برگشته بود به سمت منفی و به همون اندازه هم ضربه خوردم.الان به چیزی جز شدن و موفقیت فکر نمیکنم،الان توی کارهامو فکرهام یا وجود نداره،فقط به این فکر میکنم که این کار میشه و باید بشه،افکارم محکوم به شدن هستش و راه دیگه ای براش نذاشتم.خدا خیرتون بده،شما پیامبر نیستید اما پیام آور نجواهای مثبت هستید که یاد دادید فعل خواستن رو به درستی صرف کنیم.خدا پشت و پناهت باشه مرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      الهه استادی گفته:
      مدت عضویت: 2502 روز

      مرسی برادرم، قدرتمند ادامه بدید، شما منحصر به فرد در هستی هستید، خدا با شماست، خدا عاشق شماست و شما شایسته ی بهترین های هستی هستید، خداوند بی قضاوت در هر لحظه کنار شماست، فرکانس لحظه هاتون رو تنظیم کنید و مقتدر و با صلابت ادامه بدین، خداوند هادی، حامی و حافظ و نگهدارتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مهتاب فام گفته:
    مدت عضویت: 2969 روز

    سلام خدمت همه دوستان هم فرکانس خوبم

    می خوام یکی از تجربیاتم رو بهتون بگم و اگر شما هم نظری در موردش دارین خوشحالم میشم به اشتراک بذارین باهام

    همه ما بعضی از روزها دچار احساس غم، سرخوردگی، ناامیدی، تشویش و از این دست احساس ها می شیم.

    پس کاملا طبیعیه.

    اما رویکرد بیشتر آدم ها اینه که تو این احساس ها میمونن و نمی تونن ازش بیرون بیان. و اون حس مثه یه مرداب هی پایین و پایین تر می کشه شون.

    اما میشه یه رویکرد متفاوت هم نسبت بهش داشت که شامل دو مرحله است:

    اول سعی کنی حال خودت رو خوب کنی (می شه از همین فایل های استاد کمک گرفت که در مورد من، همیشه حالم رو عالی می کنه)

    دوم وقتی حالت بهتر شد بشینی با خودت بگی اون حس منفی چه پیامی برای من داشت؟

    الان دو دفعه است که دچار حس منفی شدم و وقتی بعد از چند ساعت بهش نگاه کردم دیدم که چقد برام لازم بوده و باعث شده یه چیزایی رو یاد بگیرم (یا روی دیگران چقدر تاثیر بذارم)

    خدا رو شکر بابت این احساس و بابت این توانایی برای تغییر اون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      الهه استادی گفته:
      مدت عضویت: 2502 روز

      مهتاب عزیزم این مطلب دقیقا همون گاز و ترمزه که استاد میگن، با تضادها به وضوح بیشتری به خواسته هامون دست پیدا می کنیم و این ما هستیم که از این شرایط به عنوان سکوی پرتاب برای خودمون استفاده کنیم، مرسی که خیلی قدرتمند در حال سرمایه گذاری بر روی خودت هستی، خداوند هادی، حامی، حافظ و نگهدارت باشه خواهر جونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمدرضا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 2610 روز

    سلام به همه دوستانی که ورودی ذهنشون رو کنترل می کنن.و سلام ویژه به استاد عباس منش

    من محمدرضا فهیم هستم و شاید دوماه بیشتر نیست که با آموزشهای استاد آشنا شدم.

    قبلا خیلی آموزشهای دیگه دیدم اما این یه چیز دیگه است.من دو شب قبل همین فایل رو گوش دادم و فرداش فقط ورودیهای ذهنمو کنترل کردم.به خدا تاشب تو مغازه وقت آب خوردن نداشتم.

    امروز یکم انرژیم منفی بود از صبح، اما الان که شروع کردم به نوشتن این نظر مشتری اومد هنوز خودِ فایل رو دوباره گوش نداده نتیجه اش اومد.

    من به این نتیجه رسیدم و دارم میرسم که هیچ کار فیزیکی و تلاش زیادی نمیخواد فقط کنترل ورودی و درست کردن فرکانسها کافیه.

    خدا رو شکر که استاد عباس منش اینا رو بهم یاد داد.استاد ازتون ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      الهه استادی گفته:
      مدت عضویت: 2502 روز

      برادرم سلام، استمرار کنید به انجام تمرین ها، آگاهی هایی ناب در اختیارتون قرار گرفته که خداوند و یرزقه من حیث لایحتسب زندگیتون رو دگرگون کنه، قدرتمند خودتون رو متعهد کنید به انجام تمارین، شاد باشید و خالق بهترین لحظات

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مريم بیگی گفته:
    مدت عضویت: 2618 روز

    سلام به استاد گرانقدر

    امیدوارم اون باور وافکار درست به طرز شگفت آورى در من بوجود بیاد که دنیا جاى بهترى براى زندگیم باشه من اینو از صمیم قلبم خواهانم و به گفته شما این أفکار و باورها سابقه دیرینه اى دارند وباز معتقدم که باورهاى جدید درست والهى من خیلى قدرتمند تَر هستند و چون خواهان تغییر له صورت عالى هستم جهان إنسانها و شرایطى رو برام فراهم میکنه که مُهر تأیید بر تمام باورهاى درست من است

    و به این سؤال دیرینه ام پاسخ داده استاد عزیز که زندگى در دستان خودم هست همیشه این سؤال بود برام تقدیر ،سرنوشت،اگه اینها درسته پس چرا دعا میکنیم چرا حق انتخاب داریم و الان متوجه کائنات ،فرکانس و شدم که همه چیز قانون است و تخطى نکردن از قانون و فرکانسهاى خودمون که به جهان إرسال میکنیم

    با تشکر فراوان از استاد عزیز????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      الهه استادی گفته:
      مدت عضویت: 2502 روز

      مریم عزیز و نازنینم هر کدوم از ما خالق زندگی خودمون هستیم، و این ینی ما قدرتمندیم، کافیه همراستا با روحت قدم برداری، و البته یه نشونه ی خیلی قدرتمند هست که بهت میگه آیا در مسیر درستی یا نه و اون احساسته، در هر لحظه به ما الهام میشه، خودتو باور کن مریم جونم، باور کن خدا عاشقته، خودتو همینجوری که هستی با تمام محاسن و معایبت دوست بدار، نازنینم قدرتمند فرکانس خواسته هات رو به هستی ارسال کن، توجهاتت رو بزار روی اونچه که میخوای و هوشمندانه زندگی خودتو خلق کن، برات بهترینها رو از خداوند میخوام و جمله آخرم بخواه تا ببینی که می شود و غیرممکن برای تو وجود ندارد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مريم بیگی گفته:
        مدت عضویت: 2618 روز

        سلام خانم الهه عزیز

        خدا میدونه چقد از این پاسختون منقلب شدم نا خود آگاه گریه ام گرفت چون در شرایطی هستم که لازم بود این تلنگر نمیدونید نمیییبدونید خدا از طریق شما با هام حرف زد،حرفاتون چه حس عاااالى و قشنگى بهم داد أصلا نمیتونم توصیف کنم و خیلى خوشحالم که دوستان و همراهان خوب مثل شما ،و کلا همچین خانواده ایى دارم انقد صمیمانه و مهربون جوابم رو دادین که زبونم قاصر چون این فرکانس قشنگ و حس خوب نمایانگر مدار خوبیها ،مهربونیا و خداگونه قشنگ مستقیم از طرف خداى جهانیان هست وقتى کامنت خودم رو خوندم شک کردم گفتم من أینا رو گفتم انقد دچار شک شدم که چند بار خوندمش تا متوجه شدم و اینکه خیلى ممنونم ازتون إلهه جون متشکرم و سپاسگذارم از انرژى خوبتون چندین بار کامنتتونو خوندم و به خودم میبالم و خیییییییلى حالم خوب شد ممنونم?????????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سجاد طوماری گفته:
    مدت عضویت: 3833 روز

    داستان من از تنفر تا عشق به استادعزیزم

    وقتی فایل قانون اصلی کائنات رو از استاد عزیزم دیدم فهمیدم که من

    خداوند رو مثل یک شخص بزرگ فرض میکردم

    خداوند را فقط یک چیز میدانستم

    خداوند در یک جای خاصی ( آسمان) فرض میکردم

    فکر میکردم که خدا برای اجابت خواسته ام باید آماده شود(باور بسیار محدود کننده ایی که فکر میکنیم خداوند همین الان نمیتواند خواسته ما را بر آورده ساز د)

    واقعا از استاد عباس منش ممنونم که یک دید بسیار متفاوتی به من دادند،اینکه خداوند یک سیستم یا یک انرژی است البته وقتی من این موضوع رو برای اولین بار از استاد شنیدم بسیار از دست ایشان شاکی و عصبانی شدم و یه مدت از سایت رفتم چون فکر میکردم این طرز فکر نوعی شرک به خداست

    ولی بعدها باز به دلایلی به فایل های استاد گوش کردم تا اینکه دوباره در مورد انرژی بودن خداوند به فایل قانون اصلی کائنات گوش کردم ووووووای چقد این فایل عالیه چرا؟

    چون بهم گفت خدا همه جا وجود داره

    چون معنی آیه از رگ گردن به شما نزدیکترم را به من فهماند

    چون فهمیدم خدا یعنی همه چیز و همه چیز یعنی خدا

    چون فهمیدم برای دیدن خدا و حس کردنش نیاز به رفتن به جای خاص نیست چون خدا میتواند برایم یک کلمه باشد

    یک پروانه باشد

    یک کودک باشد

    یک فایل صوتی باشد

    یک اتفاق بد یا خوب باشد

    یک عشق یا یک تنفر باشد

    و یک رابطه خوب ، ثروت زیاد، شخصیت عالی ، همسر بی نظیر، ماشین لوکس و… باشد

    واین تفکر و این نوع باور بی نظیر است چرا که به آدم حس اعتماد به نفس ، حس آزادی ، حس بی نیازی به خلق و حس نزدیکی به خداوند میدهد.

    از این جمله استاد خیلی لذت بردم : خداوند میتواند مکارترین مکاران باشد و یا برعکس( یعنی خداوند برای کسی که بد فکر میکند میتواند بدترین باشد !).این بستگی به باورمان دارد که از این سفره نعمت الهی که بدترین ها و بهترین ها از نظر هرکس در آن وجود دارد چه چیزی را برداریم،

    در واقع طبق گفته استاد فرکانس ،طرز تفکر ( مثبت یا منفی)، ایمان به خدا چشمان ما را در این سفره الهی به سمتی هدایت میکند که نعمت های هم راستا با آن فرکانس و باورها در انجا وجود دارند(??همین الان که دارم نظر مینویسم چن وقته که فلشمو گم کردم،اطلاعات مهمی توش داشتم ولی باور داشتم که پیدا میشه جالبه که همین الان خدا از طریق یه نفر بهم زنگ زد گفت فلشتو بیا بگیر??).

    طبق گفته قرآن( أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِهَا: خدا از آسمان آبی نازل کرد که در هر رودی به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جاری شد.حتما تفسیر این آیه رو بخونید)

    باور ها همان ظرفیت ما برای پذیرش نعمت های خداوند هستند برای روشن شدن این نکته یک مثالی که در داشتن دید توحیدی بهتر به من خیلی کمک کرد را می زنم:

    فرض کنید 1000 تا چاه با عمق یک تا هزار متر با یک کانال اصلی که از همه این چاه ها میگذرد به اقیانوس وصل است.حالا یک سوال آیا میتونیم بگیم که اگه ما به آب هر کدوم از این چاه ها دست بزنیم انگار که به آب اقیانوس دست زدیم؟؟خوب معلومه جواب مثبته

    هیچ کسی در اینجا نمیتونه ادعا کنه که اگه کسی به آب چاه دست بزنه به اقیانوس شرک ورزیده چرا؟چون که اون آب (نعمت ها)نماینده یا بخشی از آب اقیانوس(خدا) است.

    در واقع در دنیای ما هم اقیانوس همان خداوند است با بی نهایت نعمت (بی نهایت ثروت،علم،روابط،دوست،ماشین،فرصت شغلی،کتاب و …). و ما انسان ها چاههایی هستیم که ظرفیتمان را باورهایمان،فرکانس هایمان،افکارمان مشخص میکند و جالب این است که این اقیانوس به همه وصل است و وجالب تر اینکه ما خودمان تعیین میکنیم که چقدر از آب آقیانوس در ما جمع شود و برای اقیانوس فرقی نمیکند که ما چاه خوبی هستیم یا بد(تئوری سطل استاد). نکته اینجاست که ما وقتی به آب چاه نگاه میکنیم باید به یاد اقیانوس بیافتیم و آن را منشا اصلی بدانیم و فکر نکنیم که این آب از خودمان است این یعنی توحید

    امیدوارم که در درک توحیدی شما دوستانم قدمی هرچند کوچک برداشته باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      علی نصر گفته:
      مدت عضویت: 2411 روز

      سلام

      دوست خوبم

      ممنونم از وقت و حوصله و اهمیتی که به ما داری

      ممنونم از نظر زیبایی که داری

      بابت آگاهی هات متشکرم

      بابت ….

      متشکرم

      و سپاسگزارم از خداوند وهاب که هر چه میخواهم بیشترش را به من میدهد

      دوست دارم خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      الهه استادی گفته:
      مدت عضویت: 2502 روز

      مرسی برادرم، مرسی که برامون نوشتی، ممنون برا نگرش توحیدی و زیبای شما، پس حالا که دوباره اومدی به جمع خونواده ی صمیمی عباس منش، قدرتمندتر از قبل حرکت کنید و با انجام تمارین نه تنها دنیا رو جای قشنگ تری برا خودتون کنید بلکه اجازه بدید رسول عشق باشید در هستی و پیام آور مهر و رحمت الهی، شاد باشید و خالق بهترین لحظات

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 2993 روز

      سلام دوست عزیز

      مثال های قشنگ وزیبایی آوردی لذت بردم از آیه ای که قشنگ ظرف و سطل هر انسانی را برای دریافت باران بی انتهای خداوند نشان میدهد…

      در پناه خدا شااد و خوشبخت و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    پریناز گفته:
    مدت عضویت: 2646 روز

    با درود و دعای خیر و سپاسگزاری به شما و همه دوستانی که در راه کمالشون گام بر میدارند.

    استاد سوالی برام پیش اومد وقتی فایلتون رو گوش دادم.

    مدت زیادی نیست که با شما و افکارتون اشنا شدم اما مدت زیادی هست که با در جستجوی راه کمال خودم هستم. اولین سوالم اینه که قوانین الهی باید جوری باشه که هر کس در فطرتش بتونه پیداش کنه بشناسه و درکش کنه. چطور پس انسانهای زیادی اینکار رو نمیکنند؟!

    من از بچگی شاهد رفتار پدر و مادرم بودم. بخصوص مادرم در رابطه با پدرم. اینکه ازمون میخواست دعا کنیم رفتار پدرم ناگهان خوب بشود. باورش این بود که خدا بخواد یهو طرف متوجه اشتباهاتش میشه و رفتار بهتری رو با دیگران ایحاد میکنه.(پدرم عقیده داشت تربیت یعنی کتک زدن) ولی هیچگاه دعای ما و ارزویش براورده نشد. یا سعی میکرد شاد باشه بچه هاش رو صبح زود پارک میبرد ورزش کنیم تا احساس بهتری داشته باشیم و افسرده نشیم. یا یکی از تاثیر گزار ترین و عجیبترین و عالیترین و احمقانه ترین اتفاقی که شاهدش بودم این بود که درخت گلابی مون بعد از ی آفت خیلی حاد که تمام برگهاش چرب شد و ریخت اما ناگهان در فصل پاییز شکوفه داد و مادرم این رو معجزه ای دید و نشانه ای برای براورده شدن رویاهاش و از شوقش اشک ریخت.

    من فقط مشاهده میکردم. زجرهای مادرم. تلاشهایش رو ارزوهایش رو و ایمان و شور و شوقش رو.

    هیچوقت هیچ چیز در نهایت برایش خوب پیش نرفت. زندگی اش تحول خوبی پیدا نکرد.

    بعد چندسال وقتی رفتم دانشگاه شهرستان و اومدم دیدم خونه رو پدرم از دیت داده بود و هیچ خونه ای نداشتم که بهش برگردم. نیمسال اول بودم. وقتی پروژه ام رو انجام میدادم متوجه شدم مشکلات و بیماریهای زیادی گرفتم. نیمه چپ بدنم ورم کرده بود. بی اینکه معلوم باشه چرا فکر کردم سرطان گرفتم آماده بودم برای مرگ فقط دلم میخواست زمانش رو خودم تعیین کنم.

    پدر و مادرم ناچار بعد یک دعوای درست و حسابی کیفری از هم جدا شدند. هرکدام از خواهر و برادرهام به ترتیب سن اواره خونه اقوام شدیم.

    من وقتی این فایل شما رو گوش کردم این خاطرات برایم دوباره زنده شد و از خودم پرسیدم پس اون همه تلاشها و احساسهای خوب مادرم چرا بی نتیجه بود؟! من نمیدونم الان مادرم چه احساسی داره چون تلافی تمام ناکامی هاش رو سر بچه هاش ،ناخواسته دراورد و ما رو از خودش زده کرد و روند.

    سوال دومم اینه که چی به سر اون همه احساس و فرکانسهای مثبتی که مادرم فرستاده بود اومده؟! چرا هیچ جایی اثرش رو ندیدم؟!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمدرضا مرادی گفته:
      مدت عضویت: 2584 روز

      سلام به شما

      ازاینکه سرگذ شتتون رو به اشتراک گذاشتین متشکرم

      راستش من هم همیشه اول

      در برابر این اتفاقات متعجب

      میشم ولی وقتی بهتر به اتفا

      قات نگاه میکنم وسعی میکنم طبق قوانین اونا رو

      کنار هم بچینم میبینم که

      همه چی درست پیش رفته

      مثلا چون باورمادرمهربونتون برعکس

      پدرتون بوده(مخصوصادر

      مورد تربیت فرزند)وحتی

      در موارد دیگه، جهان هستی

      هم کبوتر با کبوتر باز با باز

      رو رعایت کرده ودرنهایت

      بخاطر تفاوت فرکانسی وباور،جهان هستی هردو را

      ازهم جدا کرده.

      در مورد سختیهایی که بعد از

      جدایی آنها برای بچه ها پیش اومده چیزی رو نمیتونم بگم شاید این موضوع برای شما وبچه ها

      تضاد بوجود بیاره وشمابرای

      تشکیل خانواده، بهتر و

      واضح تر بدونید چه زندگی

      رومیخواهیدورفتارتون با

      فرزندتون میخاهید چطور

      باشه

      برای مادر تون هم که سعی در خوشحال کردن شما رو

      داشته آرزوی خوشبختی کن

      تااز همین جنس از آرزو وارد

      زندگی خودت هم بشه

      حتی برای پدرت هم آرزوی

      هدایت کن وناراحتی رو از

      دل وذهنت خالی کن

      شاید روزی برسه ودر جایگاهی قرار بگیری واحساس خوشبختی کنی و

      وبه خودت بگویی اگر این

      اتفاقات برایم نمی افتاد

      شاید الان اینجا نبودم

      به خدا توکل کن

      فایل رایگان ارزش تضادها

      رودوباره گوش کن.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        پریناز گفته:
        مدت عضویت: 2646 روز

        ممنونم از پاسخ و توجه شما آقا محمدرضا. شما درست میگید. اوایل ورودم به سایت این نظر رو نوشتم و در این مدت دویست و بیست روز خیلی باورهام و شناختم از قوانین بیشتر شده و درک بهتری دارم. خیلی چیزها هم تغییر کرده. سپاسگزارم از توجهتون.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فروغ گفته:
      مدت عضویت: 2548 روز

      سلام دوست عزبز من حرفای شما رو خوندم و دوست دارم در حد دانشم پاسخ بدم.

      اول اینکه فرکانس مثبت باید عمیق باشه یعنی اگر مادر شما با وجود کتک کاری با پدرتون لبخند میزده یا به روش نمی آورده دلیل بر این نیست که ناراحت نبوده .احتمالا تو دلش غصه دار بوده ولی بخاطر شما به روش نمی آورده و جهان هم سرش کلاه نمیره یعنی نمیشه ظاهرسازی کرد و همینحوری گفت من حالم خوبه بلکه اون احساس واقعی مهمه و خدا هم بارها تو قرآن تاکید میکنه که خداوند به نیت شما که همون فرکانس هست آگاهه.

      دوما برداشت من اینه مادر شما تو زندگی با پدرتون داشته تحمل میکرده و حالا به هر علتی دنبال راهکار درست و حسابی نبوده مثل خیلی از زنهای جامعه ما بخصوص قدیمی تر ها که فکر میکردن با چادر سفید اومدن و باید با کفن سفید از خانه شوهر برن و این یه باور اشتباه اما به شدت رایج بود..

      در حالیکه هیچ جایی خدا نگفته پای انتخاب اشتباهت وایستا و مجبور باشی که ظلم طرفت رو بپذیری…اصلا اگر مظلومی وجود نداشته باشه ظالمی هم نخواهد بود. متاسفانه بعضی ها سلطه پذیر هستن و اسم اینو میذارن سازگاری با شوهر بداخللاق و کلی هم حدیث و روایت دروغ سر هم کردن که اگر زنی با بداخلاقی شوهرش بسازه جاش تو بهشته و از این چرندیات…

      خود من تو خانواده مذهبی بودم و زمانی ذهنم پر از این چرندیات بود و به شدت هم مظلوم و ترسو بودم و فکر میکردم این یه صفت مثبته… در حالیکه این یه باور کاملا اشتباهه.

      به هرحال شما روی ظاهر قضیه قضاوت نکنید و اگر با مادرتان صحبت کنید حتما متوجه باورهای اشتباه ایشان می شوید

      که حدس من اینه یکی از باورهاشون این بود باید بخاطر آبرو ساخت

      یا ترس از طلاق…

      خلاصه دوست عزیز مبحث باور و فرکانس رو دقیق مطالعه کنید و فایل های استاد رو گوش کنید متوجه خواهید شد.

      آرزو میکنم از این به بعد زندگی تون رو خودتون جوری خلق کنید که دوست داربن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        پریناز گفته:
        مدت عضویت: 2646 روز

        ممنونم از پاسخ و توجه شما زهرای عزیز. شما درست میگید. اوایل ورودم به سایت این نظر رو نوشتم و در این مدت دویست و بیست روز خیلی باورهام و شناختم از قوانین بیشتر شده و درک بهتری دارم. خیلی چیزها هم تغییر کرده. سپاسگزارم از توجهتون.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: