مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)

1410 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عاطفه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1267 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام به استاد نازنینم و همه ی اعضای بهشتی

    روز 50 ام

    خداوند را شاکرم که تا به امروز مرا هدایت کرده تا متعهدانه در این مسیر ثابت قدم باشم .

    خداروشکر که توانسته ام در حد توانم بر نجواهای ذهنی غلبه کنم و انهارا به افکار بهتری تبدیل کنم ، افکاری که مرا احساس بهتر رسانده ، احساس امید و سلامتی ، احساس دوستی با خدا جون

    اکنون با کنترل ورودی های ذهنم ( حذف تلویزیون ، حذف دوستان منفی ، نادیده گرفتن حرفهای منفی خانواده و..) توانسته ام نجواهای ذهنی ام را تا حد زیادی کنترل کنم نجواهایی که مرا به افسردگی شدید ، ناتوانی ، بی لیاقتی رسانده بود

    خدایا شکرت ، خدا جون هدایت از آن توست ، اهدنا صراط المستقیم ، صراط کسانی که به انها نعمت داده ای.

    خداوندا من از تو برای خودم و همه ی اعضای بهشتی، خیر و برکت ، ثروت بی نهایت و امید بیشتر میخواهم ، ما را به این راه هدایت کن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    جانا گفته:
    مدت عضویت: 708 روز

    به نام خداوند بخشاینده ی موهبتها

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربونم

    پنجاهمین روز از تحول زندگی من ، خدایا شکرت

    « مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن »

    در این 50 روز بارها و بارها استاد تاکید کردن که فرکانس چی هست ؟ و اینکه ما چطوری داریم طبق باور و فرکانسهای ارسالیمون زندگی خودمون رو خلق میکنیم

    با هر بار تکرار این جمله ها و این واقعیت من آگاه تر میشم

    هر بار فکر میکنم و با خودم میگم اینبار دیگه فهمیدم و درک کردم اما

    با هر بار توضیح دادن استاد در مورد این واقعیت من آگاه تر میشم و انگار تازه شنیدم

    استاد شما فرمودین که برای کنترل کردن فرکانس هامون اول از همه باید ورودی های رهنمون رو کنترل کنیم

    فیلمی که میبینیم ، با افرادی که صحبت میکنیم ، موضوعاتی که صحبت میکنیم در موردش وووو … همه ی اینا میشه ورودی های ذهن ما و نتیجه ی این موضوعات میشه نجواهای ذهنی ما

    نجوا های ذهنی ما کارشون دقیقا بوجود آوردن احساس ما هستن

    احساس خوب

    احساس بد

    طبق فرموده های شما :

    احساس خوب = اتفاقهای خوب

    احساس بد = اتفاقهای بد

    پس ما اگر نتیجه ی خوب می‌خوایم باید احساس خوب داشته باشیم چطوری ؟ با کنترل ورودیهامون چطوری ؟ حرفهای امید بخش بشنویم ، حرفایی که قلب ما رو آروم می‌کنه ، انگیزمون رو زیاد می‌کنه ، احساس قدرت بهمون میده و باعث آرامش و حال خودمون میشه

    استاد به نظر من ، همین فایل روز 50 ، جزو فایل‌هایی می‌تونه باشه که به عنوان حال خوب هرروز و بارها باید گوشش داد

    من با دیدن روی ماه شما در این فایل و گوش دل سپردن به حرفایی شما انقدرررر قدرت گرفتم که یک آن دیدم وسط فایل دارم تو ذهنم به خودم انرژی میدم

    نجواهای ذهنیم این بود :

    زینب تو میتونی چون تو قدرتمندی

    از صفر شروع می‌کنی و میشی یه قهرمان

    تو توانایی ، تو میتونی تو میتونی

    شما فکر کن …. من با شنیدن این فایل ، تازه وسط فایل آنقدر ورودی قوی بود که ذهنم اتوماتیک نجواهای به مثل تغییر کرد و نتیجه ی اون شد حال خوب

    خدای من …. چقدر شما درست هستی استاد

    چقدر دنیا به وجود شما احتیاج داره

    چقدر زیبایی شما استاد

    شما خود خود خود حالخوب هستی

    قربونت اون قلب پاکتون مهربونم ….

    استاد از صمییییم قلب می‌خوام به اون هدفی که هنوز بهش نرسیدی برسیییب و جهان رو زیباتر کنید با وجودتون

    ما خالق زندگی خودمون هستیم و بس

    آنقدر دنبال بهانه نباشیم

    ببین جوری زندگی کن که وقتی زمان مرگ فرارسید با عشق برگردی به سوی خدا نه با حسرت

    آخ خدایاااا اون روز رو برای من بیار که وقتی می‌خوام به سوی تو برگردم با ذوق بیام ، با خوشحال بیام

    استاد من و مریم جان من دوستتون دارم

    خدا به زندگیتون برکت بده

    ممنون و سپاسگزارم بابت بوجود آوردن این حال خوب در من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فاطمه رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1485 روز

    به نام خدایی که مارا به آسان ترین شکل ممکن به مسیرخواسته هایمان هدایت میکند

    چقدر موضوع این فایل رو دوست داشتم:قوانین جهان هستی

    اصول بدون تغییر جهان هستی

    قانون اصلی جهان: مادرهرلحظه باتوجه به جنس افکارمان، درحال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستیم(باتوجه به باورهایمان)

    چقدر من به شنیدن این نکته نیاز داشتم: ما مثل یک دستگاه فرستنده فرکانس هستیم و نتیجه آن همان باورهایی هست که داشته ایم درست مثل قوانینی بازی بیلیارد یا فوتبال که فقط درصورت رعایت قوانین توپ گل میشود

    مسائل مالی

    روابط

    میزان عشقی که دریافت میکنیم

    همه و همه فقط به وسیله فرکانس های ما بوجود می آید(هسته اصلی کل مباحث)

    تحسین میکنم شمارو استاد عزیزم که از کارگری و شرایط سخت کم کم شرایطتتون بهتر شد و باتغییر افکار، باورها و فرکانس هایی که ارسال کردید ولاجرم اتفاقات زندگیتون تغییر کرد.

    چقدرباورهای منفی مثل لایه ای از سیمان سفت باعث میشه ما جلوی ورود نعمت هارو بگیریم و باور نداشته باشیم که فرکانس های ما عامل اصلی هستن

    به اندازه عمل کردن نتیجه میگیریم:(جمله طلایی) که من خودم به شخصه دارم سعی میکنم در عمل بهتر باشم نه فقط درصحبت کردن

    *کسی که نتواند ورودی ذهنش را کنترل کند، نمیتواند خروجی ذهنش را کنترل کند

    بارها و بارها برام اتفاق افتاده که تازمانی که ذهنم رو کنترل میکنم اصلا اتفاقات و آدم های منفی از اطراف من دور میشوند و خداوند تمام این همزمانی ها را انجام میدهد، اما دقیقا زمانی که نتوانم ذهنم را کنترل کنم انگار ورق برمیگرده و همه چیز به صورت نامناسب برام اتفاق میفته

    یک تجربه جالب داشتم که زمانی که درفرکانس مثبت بودم، باعث شد آدمی که همیشه از نکات منفی صحبت میکرد اصلا نتونه جلوم هیچ حرفی بزنه

    (آگاهانه باید سعی کنیم چیزهایی را ببینیم که به ما احساس بهتری میدهد، عشق بالاتر، اشتیاق بیشتر،باورقدرتمندتر،ایمان قوی تر و توکل بیشتری میدهد)

    چقدر مثال درست و عینی بیان کردید استاد عزیز:

    ما درهمه حال با خودمان درحال صحبت هستیم و باتمرکز کردن میتوانیم متوجه شویم که کلی گفتگوی ذهنی هرلحظه در ذهن ما درحال رخ دادن است که دقیقا درمورد ورودی های ذهن ما است که از قبل به ذهن خود داده ایم و صحبت هایی درمورد ورودی های ما صورت میگیرد و احساسی را درما بوجود می آورد که میتواند احساس خوب یا بد باشد

    *احساس ما مانند یک قطب نما به ما میگوید که این گفتگوها مارا به چه سمتی هدایت میکنند(خواسته ها یا ناخواسته ها)

    جهت دادن آگاهانه ورودی ها: دادن ورودی های مناسب مثل خواندن مطالب مناسب، آگاهانه گفتگوی مثبت ذهنی را شروع کردن، ویژگی های مثبت خود را برای خودمان بیان کردن و مدام تکرار و تکرار داشته باشیم و نجواها رو مدیریت کنیم

    چقدر دیدگاهتون زیبا هست:

    زندگی سعادتمند: به گونه ای زندگی کنیم که درزمان مرگ حسرت هیچ چیز رانخوریم

    خوب زندگی کرده باشیم

    کمک کرده باشیم زندگی جای بهتری شده باشد

    و به قول قرآن:

    فَاصْبِرْ عَلَى‌ مَا یَقُولُونَ‌ وَ سَبِّحْ‌ بِحَمْدِ رَبِّکَ‌ قَبْلَ‌ طُلُوعِ‌ الشَّمْسِ‌ وَ قَبْلَ‌ غُرُوبِهَا وَ مِنْ‌ آنَاءِ اللَّیْلِ‌ فَسَبِّحْ‌ وَ أَطْرَافَ‌ النَّهَارِ لَعَلَّکَ‌ تَرْضَى‌

    پس در برابر آنچه می‌گویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن؛ تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی؛ باشد که (از الطاف الهی) خشنود شوی!

    (آیه 130 سوره طه)

    عاشقتونم

    درپناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1787 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد بزرگوار، خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوبم

    خب ما از این فایل طلایی چی متوجه شدیم؟

    زندگی ما و اتفاقات و شرایط روزمرمون رو فرکانس های ما داره پدید میاره

    فرکانس چیه؟ همون افکار غالب ذهن ما، همون پچ پچ ها و گفتگو های ذهنی ما

    حالا چجوری میشه اینا رو کنترل و مدیریت کرد؟

    یک راهش اینه که دائما آگاهانه اینارو مدیریت کنیم تا در ذهنمون حرف هایی زده بشه که در ما احساس خوب، احساس امید، احساس آرامش، احساس عشق و اشتیاق ایجاد کنه.

    اما نکته اصلی رو نباید یادمون بره. چیزی که افکار و صحبت های ذهن مارو میسازه، ورودی هایی عه که ما به ذهنمون میدیم؛ مثل چیز هایی که میبینیم، آنچه که میشنویم، چیزی که راجع بهش صحبت میکنیم و…

    اگر ورودی ها نامناسب باشه، عملا کنترل ذهن معنایی نداره و ما نمیتونیم در خودمون احساس خوب ایجاد کنیم. اینجاست که متوجه میشم چقدر بحث ورودی ها مهمه!

    چرا باید فیلم های بیهوده و فضای مجازی برام حرام بشه؛

    چرا باید با آدم های نامناسب صحبت نکنم؛

    چرا نباید راجع به اتفافات منفی با کسی صحبت کنم؛

    چرا باید هر لحظه از خدای مهربانم سپاسگزاری کنم تا تمرکزم بر نکات مثبت باشه و بهترین فرکانس ها در من شکل بگیره!

    این موضوع خیلی مهمه و من پناه میبرم به خداوند از شر هر چیزی که فرکانس من رو از منبع الهی من دور میکنه؛

    استاد عزیز یک دنیا ازتون ممنونم بابت این فایل عالی

    خانم شایسته عزیزم مچکرم بابت متن های زیبا و تاثیر گذاری که برای سفرنامه مینویسید

    خدای عزیزم، ازت ممنونم که یک بار دیگه در کنارم هستی و یک قدم دیگه منو به خودت نزدیک تر کردی!

    با آرزوی بهترین ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    دریا گفته:
    مدت عضویت: 950 روز

    بنام خداوند بخشنده ی مهربان

    روز27ام از سفرنامه

    سلام استاد عزیزم و مریم جان و دوستان هم فرکانسی

    انگار این سایت خونمه اینجا خانواده ست

    قانون اینه ک ما در هر لحظه با توجه ب افکارمون در حال ارسال فرکانس هایی ب جهان هستیم

    تمام اتفاقات زندگی من تماما توسط فرکانس هایی ک ب جهان هستی ارسال میکنم رقم زده میشه

    اگر افکار و باورهام بهتر بشن زندگیم بهتر میشه فقط کافیه بتونم کاملا درکش کنم این قضییه رو ک زندگیم نشات گرفته از باورهام

    من باور اینکه خانوادم توی روستا هستن یا مثلا پدرم شغل فلانی نداره و منم انگشتم مشمل‌داره رو دارم امشب مهمون داشتیم دخترشون دانشجوی تربیت معلمه من احساس بی لیاقتی داشتم تو‌دلم ک ای کاش منم رفته بودم یه شغل تو جامعه پیدا کرده بودم ن اینکه ارایشگر بشم اینها افکار من هستن من کاملا توی احساس لیاقت مشکل دارم خیلی مردد بودم دوره ثروت رو بگیرم اول یا لیاقت امشب با این حس مطمعن شدم باید روی احساس لیاقتم کار کنم من دستاورد مالی داشتم اما پوشش نمیده این افکار و باورهای منفی ک توی جمع باعث میشن من برم تو خودم و شروع کنم یجورایی خوردمو سرزنش کردن اینا رو مینویسم ک رد پا باشه وقتی احساس لیاقتم زیاد شد بعدا متوجه بشم

    من مدام دارم توی ذهنم با خودم صحبت میکنم اما امشب متوجه شدم خیلی بد با خودم صحبت کردم درونی

    من شغلم خیلی میتونه پردرامد باشه توی یکی دو روز اندازه یه کارمند میشه کار کرد اما چرا من خودمو یجورایی شرمنده کردم کفتم نادیا کاش تو هم یجوری باعث افتخار خانوادت بشی

    یا با خودم گفتم اون دختر الان بخاطر شغلش خیلی خاستگار داره پس تو چی

    خیلی نا امیدانه با خودم حرف زدم

    منم میتونم خیلی موفق بشم بهترین سالن رو بزنم باعث افتخار بشم همین الانم هستم من زیبا و فوقالعاده هستم من روی دوش خدا سوارم اون منو ب بهترینها میرسونه بزودی اتفاقات خوب در حال رخ دادن هستن منم ازدواج خوبی میکنم منم توی شغلم بهتز و بهتر میشم خدا برام همه چیزو درست میکنه

    اونقدر روی احساس لیاقتم کار میکنم ک با هیچکس خودمو مقایسه نکنم اونقدر خوبیهام رو ببینم ک همونقدر م خوبیهای خوبی دیگران رو میبینم خوبی خودمم ببینم توانمندی خودمو ببینم

    من تحربه کردم با کار کردم روی خودم تونستم خیلی چیزها رو بدست بیارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    باور کنیم تمام اتفاقات زندگی خودمون رو خودمون خلق میکنیم.

    چطوری؟

    آگاهانه :عدم کنترل ورودیها

    نا آگاهانه:ورودیهای قبلی ضبط شده

    ما در هر لحظه با باورهامون(افکار تکرار شونده )در حال ارسال فرکانس هستیم

    پس خودمون تولید کننده هستیم.

    چه جالب

    پس همه ما تولید کننده ایم

    محصولات ما چی هستند؟ هر چی خودمون دوست داریم.در واقع افکار ما اون قالب‌هایی هستند که نهایتا میشن محصول ما.

    اتفاقات رو فقط ارتعاشات و فرکانس ها پدید می‌آورند

    آگاهانه ذهن رو کنترل کنیم

    آگاهانه ورودی بدیم

    آگاهانه تجسم کنیم

    آگاهانه سناریو بنویسیم

    آگاهانه چیزهایی رو ببینیم که دوست داریم

    آگاهانه خواسته هامون رو تو ذهنمون مرور کنیم

    .

    .

    .

    هر چیزی که به شما احساس خوب میده ،در جهت خواسته هاتونه و با تکرار و استمرار اون چیزی که دوست دارید پدید میاد یا ریشه اون که احساس خوبه تو تمام وجوه زندگیش نشون میده

    گفتگوهای ذهنی رو خیلی نا خوب من داشتم تو لایه‌های مختلف ذهن و وقتی تو دوره لیاقت استاد گفتند مچ ذهنم رو گرفتم.جلسه دوم دوره لیاقت بود اگه درست نوشته باشم .واقعا عالی بود مچ ذهن رو گرفتن

    جهت دادن آگاهانه به ذهن هم یعنی ما به چیزهایی فکر کنیم که به ما احساس خوب میده.

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    استاد لذت داشت این جلسه

    جلسات 9 و 10 دوره دستیابی هم خیلی لذت بخشه

    جلسه 2 و 3 ثروت 3 هم لذت بخشه

    استاد جان صمیمانه ازتون سپاسگزارم

    استاد شایسته عزیزم صمیمانه ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    نمیشه برای این فایل ارزشمند کامنت ننوشت و رد شد.

    چند روز پیش بعد از پشت سر گذاشتن 2 روزی سرگردان و حیران که این احساس نا خوب از کجا اومد و من اشراف به خودم داشتم و بلدم بلدم میکردم،

    احساس خوب از راه رسید با دست پُر و منو یه مدار برد بالا ،اینو حس کردم دیروز و پریروز.

    هر تضادی تو دلش سوخت داره برای تغییر مدار

    احساس خوب همه چیه،استاد یه جایی گفتند که تحت هر عنوانی با هر علتی احساست نا خوبه یعنی دستت رو گذاشتی روی بخاری داغ و میسوزی،پس هر چی تند تر بگیری بهتر.

    تمام اتفاقات زندگی ما توسط افکار ما و باورهای ما اتفاق می افته.ما از دنیا چی می‌خواهیم احساس خوب،اگه پول میخواهیم،زور میخواهیم،زیبایی میخواهیم،سلامتی میخواهیم،ارتباطات میخواهیم همه چیز نهایتا ختم به احساس خوب رو دوست داریم.

    پس بیاییم از همین حالا احساس خوب رو تو وجودمون بیشتر و بیشتر کنیم،این باعث همه چیزهای خوب میشه.

    برگشت به گذشته نا آگاهانه بکنیم و طبق قانون بررسی کنیم میبینیم که درسته درسته تمام اتفاقات رو روزی تو ذهنمون پرورش دادیم حتی اونایی که خوب نبوده.

    همین بحث حرف مردم که من مسئله دارم ،میبینم که خودساخته است حالا این از طریقی نا آگاهانه وارد شده ولی از بس توجه کردم همش بیشتر برام مهم شده پس تنها کاری که میکنم دیگه بهش توجه نمیکنم و سعی میکنم تو دلش برم و راههای ارتباطی رو هم قطع کنم.

    پس ما خالقیم،دوستان عزیزم جهان ما بازتابی از فرکانس‌های گذشته ماست اگر چیزی رو دوست نداریم لطفا فرکانسش رو پیدا کنیم و عوض کنیم.

    داشتم با همسر عزیزم صحبت می‌کردم در مورد پیش زمینه های ذهنی ،اصلا کسی رو نمیشناسیم و رابطه ای نداشتیم ، ولی احساس خوبی راجع بهش نداریم چون دیگران در مجلسی ازش خوب نگفتن.

    پس این افکار رو پرورش بدیم فرکانس‌های هم جهت می‌فرستیم.

    افکار خوب ،باورهای خوب،احساس خوب،اتفاقات خوب

    و تمام اینها با ورودیها اتفاق می افته و مهمتر اینکه اگر کنترل ذهن نداشته باشیم از هر طریقی ورودی میگیریم.

    حواسمان به کنترل ذهن باشه.حواسمان به گفتگوهای درونی باشه، حواسمون به ران شدن‌های ناخودآگاه باشه،حواسمون به فرکانسهامون باشه.

    استاد عزیزم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    سارا عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 3045 روز

    سلام استاد گرامی ممنون از زحماتتون

    راستش خیلی سخته آدم بخاد گفتگو های ذهنی شو کنترل کنه همین که میای روی یه چیزی تمرکز کنی ناخودآگاه ذهنت کشیده میشه به طرف جنبه های منفی اون موضوع وقتی به خودت میای میبینی چقدر تمرکزت روی نکات منفی حوادث بوده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    زهـرا خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2631 روز

    بنام خالق هدایتگر

    ?فایل بیست و هفتم سفرنامه

    قانون اصلی کائنات:به بیان ساده ?

    تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا نتیجه ی باورها و افکار خودمان است.

    همانطور ک خداوند درقران میفرماید (بما قدمت ایدیهم .بما کسبت ایدیهم ، آنچه ک ازپیش فرستاده شده)

    (قانونی ک خداوند وضع نموده و سراسرقران دازد ازین قانون وسیستم سخن میگه ک نیکی را بانیکی ، بدی رابابدی پاسخ میدیم و عمل ما حتی ذره ای هم ضایع نخواهد شد) ،و این نشان از نظم وقانون مندی سیستم است اینگونع عمل میکند ک ورودی های ذهن ما(مثبت یا منفی)افکارغالب ذهن را میسازند و باتوجه به آن ورودی ها ،این گفتگو های درونی میتوانند مثبت یا منفی باشند (باورها) و این افکار غالب باعث تولید یک احساس (خوب یا بد )درما میشودند و اینجاست ک ما فرکانس های رو ب جهان هستی ارسال میکنیم

    وجهان مانند یک دستتگاه گیرنده این فرکانس هارو دریافت ، بررسی و سپس آن هارو ب اتفاقات و شرایطی دقیقا هم سنگ با همان فرکانس های دریافتی تبدیل میکنع و وارد زندکیمون میکنع!

    و ما هرلحظه درحال خلق شرایط خودهستیم

    و کاری ک باید انجام بدیم اول ازهمه

    کنترل ورودی هاست

    ما باید درهرلحظه ب گونه ان ب اوضاع نگاه کنیم ک ب احساس بهتر برسیم

    و این شیوه نگرش رو باید انقدر تکرار کنیم ک جزئی از وجودمون بشه

    وسعی کنیم ب دنبال افکار ی باشیم ک باعت امید ایمان انگیزه و احساس خوب درما میشه

    و با این ورودی های مثبت افکارغالب ما شکل میگیرند و درجهت خواسته های ما میشن

    گفت وگو های غالب ذهن یا راجب مسائلی هست ک برام مهم هستن

    یا راجب اتفاقی است ک اخیرا پیش امده

    و کاری ک باید کرد هدایت این گفت گو هاست به گونع ای ک ب احساس خوب برسی

    و آگاهانع هدایت ان هارو باید بدست گرفت

    و ب مثبت تغیرشون داد ،ابتدای کار مقاومت ذهن زیاد خواهد بود چون یک عمر بگونه ای دیگه بودن

    و بمرور زمان این مقاومت ها کمتر وکمتر خواهد شد و میتونی باورهای مثبتی هم جهت باخواسته ات بسازی

    و کنترل گفت و گو های ذهنی اصل واساس ماجراست !

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    به نام الله

    سلام بر استاد عزیز

    روز بیست و هفتم روزشمار من

    جالبه من روزهای اولی که وارد این سایت شده بودم این فایل ها را گوش کردم و گذشتم و انگار دنبال یه چیز دیگری میگشتم و الان که تقریبا چهارماه از بودنم در سایت میگذره و دوباره به این فایل گوش کردم یکسری دریافت های عجیب دیگری داشتم. یه حس بهتر برای درک .

    اصلا این فایل که موضوع اصلی فرکانس است یه جور دیگه به من فهمانده شد. احساس خوبی دارم.

    وقتی استاد فرمودند که زبان داد و ستد ما با جهان فرکانس است و فقط و فقط این زبان را جهان میشناسه.

    مثل زبان برنامه نویسی کامپیوتر . تا با همون زبان و کدها باهاش صحبت نکنی چیزی دریافت نمیکنی.

    زبان جهان هم فرکانسه. حالا من با ارتعاشات خودم پیام میفرستم مثل زبان مُرس برای مخابره.

    وای خیلی جالبه . ما یه دستگاه هستیم که داره در هر لحظه فرکانس تولید میکنه و جهان هم با توجه به درخواست ما پاسخ میده.

    حالا چه افکاری داریم در هر لحظه ؟ بماند 😁

    وقتی توی ذهنمون یه عالمه نجواهای چرت و پرت است توقع داریم چی دریافت کنیم خوب همون چرت و پرت ها.

    حالا باید آگاهانه مواظب افکارمون باشیم . مواظب باشیم به چی فکر میکنیم چی میبینیم چی گوش میکنیم .

    اینهمه زیبایی وجود داره که میتونم ببینم بهش فکر کنم لذت ببرم احساسم را خوب کنم .

    الان که جامعه پر از خبرهای بد است و شلوغی و خبر گرانی و فلان فلان ..‌‌ من باید مواظب گوشم و چشمم و حسم باشم. خیلی کار سختیه. چون باید دوری کرد. باید گوش نکرد . باید فرار کرد. اما می شود.

    من جدیدا مبحث را عوض میکنم. سعی میکنم خودم را مشغول کنم که نشنوم و نبینم و حسم را خوب نگه دارم.

    به قول استاد: احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب

    حالا میفهمم که اگه حس نگرانی و ترس و استرس به من دست داد آلارم برای منه که فرکانس اشتباه فرستادی.

    شروع کنم به گفتگوهای ذهنی آگاهانه. جمله های خوب به خودم بگم تکرار کنم تا تبدیل به باور بشه . میدونم سخته اما حتما عملی است.

    و جالبه که استاد می فرمایند که جای خوشحالیه که شما هر لحظه میتونید فرکانستون را عوض کنید و دیگه ذهن به گذشته کار نداره و با فرکانس جدید کار داره. پس گذشته هر چی بوده بریزم دور و از نو شروع کنم.

    خدایا شکرت که برنامه جهان را فهمیدم . دریافت فرکانس و ترجمه آن به شکل اتفاق و تجربه ، کل برنامه جهان است.

    این ارتعاشات ماست که شرایط زندگی ما را رقم میزنه. پس اگه خبرهای بد میشنویم ناشی از ارتعاش ماست. اگه خوشحالیم و حس های خوب تجربه میکنیم ناشی از ارتعاش ماست.

    پس باید گفتگوهای ذهنیم را کنترل کنم تا احساس خوب به من بده . همون احساس خوب دیگه کار شکل گرفته و من منتظر نتیجه هستم.

    خدایا شکرت خدایا شکرت.

    سپاسگزارم 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: