مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-12-01 12:52:312022-11-30 17:58:08مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده
سلام استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی
و دوستان نازنینم
روز بیست و هفتم
فرکانس و چگونگی تغییر آن
اوایل فک میکردم درک کردم این موضوع رو ولی چند مدت پیش فهمیدم که هیچی نفهمیدم تا حالا چون بازم یه جاهایی باور نداشتم که من همه چی رو با فرکانس های خودم دارم رقم میزنم ،نتایجی که میگرفتم با اینکه رو خودم کار میکردم دلخواه من نبود پس یه ایرادی داشت و من نمیدونستم چیه
دوره های رو شرکت کردم ولی اصلا بازم حرفاشون رو متوجه نمیشدم ،من یه دختر یه ساله دارم که مدام گریه میکنه و به من وابسته است موقع تمرینات نمیزاشت من کاری کنم و نه میدونستم نکته برداری کنم نه گوشیمو بهم میداد که ویس گوش کنم و میگفتم این که دیگه کار من نیست این بچه بهانه گیر ولی وقتی این فایل رو گوش کردم گفتم من خودم این شرایط رو بوجود آوردم باید ببینم دارم چه فرکانسی ارسال میکنم که هی دارم همین مدل اتفاقات رو تجربه میکنم دیدم من باور دارم که بچه دست وپای آدم رو میبنده ،باید برای بزرگ کردن بچه کسی بهت کمک کنه ،و چقدر گفتگو ی ذهنی داشتم آخه تو رو چه به کار کردن رو خودت تو بچه کوچیک داری برس به بچه کوچیکت و مدام وقتی با مادرم حرف میزدم از اینکه چقدر امروز اذیتم کرده حرف میزدم اینا آنقدر تکرار شد تا شده بود غالب ذهنی من و من هی داشتم بی قراری بیشتر دخترم رو جذب میکردم من فرکانس عصبانیت ارسال میکردم و همونو دریافت میکردم
اگر به این باور برسیم و درکش کنیم چقدر زندگیمون تغییر میکنه من تو چند تا فایل قبل از استاد وقتی شنیدم گففتگو های ذهنی خیلی مهمه با خودم گفتم من واقعا چرا مواظب ورودی به این مهمی نبودم من همه ی ورودی ها رو تا حد امکان حذف کرده بودم ولی حواسم به این ورودی مهم نبود درسته به خودم جملات مثبت میگفتم ولی زور منفی ها بیشتر بود اونم بخاطر ورودی های قبلی که به ذهنم داده بودم
اوایل که با موضوع باور ها آشنا شده بودم وقتی اساتید میگفتن تا آخر عمر باید انجام بدین این کار رو میگفتم چرا خدا آنقدر سخت کرده مگه برای رسیدن به ناخواسته باید اینهمه اذیت شد یا کار کرد رو خودت ،چرت برای ناخواسته نباید کار کنیم ولی برای اینکه به خواسته برسیم باید همش کار کنیم روی ذهن
ولی وقتی جلوتر رفتم و ادامه دادم برام لذت بخش تر شد اصلا این کار برام عذاب آور نیس و فهمیدم ما تو دنیایی هستیم که غالب فکری همه منفی برای همین نیاز نیس رو خودمون کار کنیم آنقدر این حرفهای منفی تکرار شده که باور شده و کار خودشو میکنه شیرینی این مسیر اینه که تو مسیرت از همه جداست داری عشق و امید رو تجربه میکنی ولی اون مسیر فقط استرس و غم و کینه و حسادت و….بود
باید آگاهانه این نجواها رو کنترل کنم تا بشه قالب ذهنی ام که به من احساس خوب بده احساس امید
قوانین خدا خیلی ساده است به شرطی که ما باورش کنیم من از خداوند کمک میخوام که که بتونم این گفتگو ها رو کنترل کنم در جهت خواسته هام
خدایا خودت هدایت مون کن عاشقتمممم خدای مهربونم
استاد این فایل پر از نکته بود انگار هر چی گوشش میکنم تمومی ندارن آگاهی هاش ممنونتم ازتون
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو عزیزم
سلام به تمام دوستان هم فرکانسی
موضوع این فایل فرکانس و چگونگی تنظیم آن
ما هر لحظه در ذهنمون در حال گفتگو هستیم و متقابلاً ذهن ما هم با ما حرف میزند و پچ پچ میکند مخصوصا برای موارد آخری که برای ما پیش میاد هی میگه و هی میگه
ما باید کنترلش کنیم اگه خوب میگه و به ما احساس خوب میده که بزاریم ادامه بده ولی اگه هی حرفها ی نا امیدی بزنه و احساس بدی میده کنترلش کنیم و نزاریم حرف بزنه
فرکانس و افکار و گفتگوهای ذهنی همه یکی هستند اینها همه در ما احساس را بوجود میآورد
ما با احساس خوب و بد میتونیم تشخیص بدیم که داریم چه فرکانسی را به جهان هستی میفرستیم
حالا ما باید چکار کنیم باید به گفتگوهای ذهنیم جهت بدم با چی؟
با ورودیهای ذهنم من باید ورودیها را مدیریت کنم
با خواندن کتابهای خوب ویا صحبت کردن با خود حرفهایی که امیدوارتر م کنه اینکه زینب تو میتونی
زینب تو موفق میشی زینب تو پر از انرژی
واین حرفها را ادامه بدم تا آخر عمرم تا باورهایم قوی وقوی تر بشه
شاید ذهن مقاومت کنه اولش ولی تو ادامه بده و ادامه بده بده تا درزندگی حسرت هیچ چیز بر دلت نمونه
من تا آخر مسیر را میرم و با کنترل ذهنم ورودیها را مدیریت میکنم وبا نجواهای ذهنم مقاومت میکنم
خدایا شکرت شکرت شکرت
از شما استاد عزیزم متشکرم
سلام به استاد و همه ی دوستان عزیزم
امروز با یک خواب وحشتناکی بیدار شدم…من در دوره ی 12 قدم ،قدم یک، جلسه ی دوم هستم و تازه دارم کم کم یاد میگیرم که چگونه خالق زندگی خودم هستم و اینکه این موضوع به خودم اثبات بشه…خلاصه اینکه من چند روزی هست که از لحاظ فرکانسی بشدت هی حالم خوب و بد میشد و امروز هم با اون خواب که گفتم بیدار شدم و از لحظه ای که چشمام رو باز کردم تا لحظه ای که هوشیار شدم و دست و صورتم رو شستم فقط این جمله توی ذهنم تکرار میشد: مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن… مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن….مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن…نمیدونم باورتون میشه یا ن ولی فقط همین جمله تکرار میشد(مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن) اگر در این شرایط فرکانسی ای که من هستم این هدایت خداوند نیست پس این چیه؟ خدایی که اینجوری با هدایت از خواب بیدارت میکنه چه میشه در موردش گفت ؟آیا میتونم کلمه ای رو در وصفش بگم که اون رو به همون شکلی که واقعا هست توصیف کنه؟ن هیچوقت…از خداوند سپاسگزارم که هدایتم میکنه از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که انقدر زیبا توضیح میدید… اومدم توی سایت و این فایل رو پیدا و دانلود کردم و این فایل رو دوبار دیدم و 12 صفحه یادداشت کردم این فایل رو و فهمیدم که دو تا نکته باید درست بشه در مورد من که فرکانس هام تنظیم بشن؛
1_ کنترل شدید ورودیهای ذهنی
2_ مدیریت گفتگو های ذهنی
من تا قبل از دیدن این فایل یکی از این دوتا رو رعایت نمیکردم و الان فهمیدم که هم باید ورودیهای ذهنم رو شدیدتر کنترل کنم و هم وقتی گفتگوهای ذهنی میاد قبل از اینکه اجازه بدم که تمام انرژی امید و انگیزه ی من رو بگیرن وارد میدان بشم و بگم: بله بفرمایید…و بعد براشون توضیح بدم و دلیل و مدرک و سند بیارم که اون چیزی که الان داری میگی(ذهنم) درست نیست و درست اینه…و چندبار براش تکرار کنم تا آروم بشه خداوندا از تو سپاسگزارم که تو در وصف نگنجی… و میخوام برنامه ی کار کردن روی خودم برای امروز این باشه که این فایل رو هشت بار دیگه هم گوش بدم که احتمالا چیزهای بیشتری رو خواهم فهمید
از همه ی شما سپاسگزارم که وقت گذاشتید و کامنتم رو مطالعه کردید
در پناه حق باشید
سلام بر استاد مهربان
سلام بر دوستان عالی خودم
آنچه که امروز در روزشمار خودم می شنوم یکی از مهمترین قوانین است که تا به اکنون یاد گرفته ام
وقتی کل قوانین زندگی من بر این پایه و اساس استوار است چرا من آنرا ادامه ندهم
قانون این جهان است است که من در هر لحظه بر اساس فرکانس هایی که به جهان هستی ارسال می کنم زندگی خودم را شکل می دهم
این بدان معنی است که من وقتی حالم خوب باشد و باورهای خوب داشته باشم می توانم برای خودم زندگی بسازم رویایی و به خواسته ها و اهداف خودم برسم
در واقع این فرکانس ها و این شرایط هستند که زندگی من را به وجود می آورند و من با دانستن این موضوع می توانم حس و حالم خودم را خوب نگه دارم و کمتر غر بزنم و گله و شکایت کنم تا با حال خوب به خواسته های خودم برسم
به قول استاد هر چه بیشتر روی خودم کار کنم بیشتر و بیشتر و بهتر نتیجه خواهم گرفت
همه اینها در کنترل کردن افکار من است و باید بتوانم ورودی های خودم را تحت کنترل در بیاورم
همیشه باید مراقب نجواهای ذهنی خودم باشم چرا که وقتی من فکر می کنم یک احساس در من به وجود بیاورد و وقتیکه این احساس در من به وجود می آید من یک فرکانس به جهان ارسال می کنم و در نتیجه من بسوی هدف خودم یا نزدیک تر می شوم و یا دورتر می شود
پس چه بهتر که این گفتگوهای ذهنی را بسوی هدفمند هدایت نکنم تا بتوانم احساس بهتری از این گفتگوهای خودم داشته باشم
همه اینها بدین معنی است برای من که من باید همه ورودی های خودم را کنترل کنم
مثلا با افرادی صحبت کنم که حالشان خوب است و احساس امید در من به وجود بیاورند
اخباری را ببینم که حالم خوب و عالی باشد
کسانی را در کنار خودم داشته باشم که آنها بهترین حال ممکن را داشته باشند
گرچه شاید راحت نباشد اما من می توانم موفق بشوم و به پیروزی برسم
خدای من ممنونم بخاطر این قوانین راحت و ساده و جالب و عالی
آنچه که یاد گرفتم برای من این بود که توانایی کنترل ذهن خودم را در دست داشته باشم تا بتوانم با شادی و راحتی به هدف و آرزوهای خودم برسم
سپاس از استاد مهربان
سپاس از خدای خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
بسم الله الرحمن الرحیم ،
به نام خدایی که بهترین ورودی های ذهن و برای من برنامه ریزی کرده ،
ای کاش که من قدر شناس این نعمات باشم ،
خدای من چقدر استاد میگن ورودی چقدر از فرکانس صحبت میکنند ،
من دوباره و دوباره اینجا تعهد میدم که بیشتر و بیشتر دقت کنم به حال خوب به ورودی های مناسب به افکار مناسب و درست ، به فیلم ها ،نوشته ها گفت و شنود هایی که وارد گوش و چشم من بعد هم وارد قلب من و سپس عملکرد من و تغییر میده ، باشه .
چقدر باید مراقب باشم که کوچکترین اخباری نشنوم ،کوچکترین فیلمی نبینم ، کوچکترین افکار منفی و وارد ذهنم نکنم و آگاهانه ازش فاصله بگیرم و حال خودم و خوب نگه دارم ،
خودم میدونم که چند روزی وقتی پشت سرهم ویس های استاد و گوش میکنم و همش از کامنت ها نکته برداری میکنم و عمل میکنم چقدر حال خودم خوبه چه عملکرد خوبی دارم ،
چقدر عزت نفس بالاتری دارم ،
وااااای باید شکر کنم باید دوباره و دوباره شکر کنم برای اتفاقات خوبی که در گذشته واسم افتاده و من بهشون بی توجهی کردم ،
باید دوباره همون کارهارو تکرار کنم و بهشون فکرکنم ،
خدای من شکرت که الان این آگاهی ها را دریافت کردم و به چیزهای خوبی رسیدم ،
خدایا شکرت .
سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان مهربان و دوستان خوبم
رو پنجاه
الهی بی نهایت شکرت شکرت شکرت
استاد من این فایل رو قبلا گوش دادم ولی الان بهتر درکش کردم و چقدر به موقع بود .
در مورد این صحبت کردید گفتگوهای فکری که روزانه دارید بر اثر ورودی هایی که به ذهنتون میدید. من خوشبختانه در طول روز تمرکزم بیشتر تو سایت هست و اصلا هیچ اطلاعی از اخبار و اتفاقات جهان ندارم و اصلا دوست ندارم چون خوشم نمیاد .
دیروز من جایی بودم و فردی رو دیدم که ایشون فردی مهربان هستند و چند بار به من کمک کرده و دستی از دستان خدا بود. اما ذهن من کمک اون فرد رو جور دیگر برام میاورد که احساس جالبی نبود و استاد دقیقا من هم همون کاری میکردم که شما گفتید و میگفتم ایشون فقط کمک کردند و هیچ نیت و منظور دیگه ایی نداره ، همین .و بعد افکارم رو جهت میدادم به خواسته هام. ولی دوباره بعد از چند ساعت اون افکار میومدن یه کم درگیرش میشدم و بعدش هوشیار میشدم و با خودم حرف میزدم و دوباره افکارم رو جهت میدادم به اهدافم . خلاصه غوغایی بود درون من
و امروز این فایل الله اکبر واقعا چقدر خدا من رو دوست داره که این فایل رو الان ببینم و بهتر مدیریت کنم افکارم رو .
وییییییی خدای من ، من هر روز دارم ایمان میارم که تو هر لحظه با منی و هوای من رو داری و من رو به حال خودم نزاشتی و میدونی من دارم تمام تلاشم رو میکنم تا جز افرادی باشم، که تو بهشون نعمت داده ایی نه افرادی که اونها رو غضب کرده ایی و نه گمراهان.
استاد آخه چطوریه چیزی که ذهن من رو درگیر میکنه بعدش خدا از طریق سایت شما من رو اینطور آگاه میکنه و راهنماییم میکنه . من فکر میکنم به خاطر این باشه که شما با خدا یکی شدید . انقدر این اتصال ِ ،برقراره
استاد عزیزم سپاسگزارم به خاطر این فایل ارزشمند که مثل الماس بود برام و مریم جان عزیزم سپاسگزارم به خاطر کپشن این فایل که چه مطالب عالی نوشتید
دوستتون دارم آرامش من
سلاممممم به همه دوستان، استاد عزیزم، مریم جان شایسته.
خدای من ببین اخه چقدر عالی هدایت میکنی ادم رو. عاشقتمممم من.
بعد مدتها تصمیم گرفتم مجدد شروع کنم به کار کردن روی خودم، به گوش کردن فایلها،
و چقدر واقعا خوشحالم که امروز هدایت شدم به این فایل، این فایل فوق العاده که واقعا شاه کلیدی عه به قول دوستان،
اگه مفاهیمی که گفته شده تو این فایل رو درک کنیم و عملللللل کنیم عجیب زندگیمون تغییر میکنه.
استاد من تعهد میدم به خودم که واقعا تو این مسیر ثابت قدم بمونم،
با وجود اینکه الان شدیدا مشغله دارم و شدیدا درگیر برطرف کردن یه چالشی هستم که چندین ساله که منو تو یه حالت استیبل نگه داشته، اما حس کردم یه چیزی کمه این وسط، یه چیزی که بمن این امکان رو میده که سوخت گیری کنم و با قدرت بیشتر و هرچه تمام تر برای این چالشم اقدام کنم.
امروز ازین فایل شروع کردم،
نمیدونم چرا اما حس کردم این فایل قراره بهم یه چیزایی بگه، و واقعا هم درست بود، قرار بود بگه ببین مهلا از همین اول کاری باید یاد بگیری ذهنت رو کنترل کنی، استاد من قراره وارد مسیری بشم که 3 ماه آینده ددلاینش تموم میشه، و یه مقداری حقیقتا سخت بود برام هندل کردن ذهنم و تمرکز کردن رو کارم اماااا این فایل بهم یاد داد بجای فضای مجازی و چت کردن با دوستام و وقت گذروندن باهاشون میتونم اون تایم رو بذارم واسه کار کردن رو این قوانین، و نتیجه خودم رو ده ها برابر بهبود ببخشم.
شروع کردم به گوش دادن فایل البته هنوز کامل تموم نشده، قراره ادیت کنمش و قسمت های مهم رو کات کنم مِرج کنم و بصورت ریمیکس دربیارم تا بجای آهنگهایی که گوش میدم ازین به بعد فقط صدای شما یا صدای خودم(جملات مثبت و گفتن توانمندی ها و پتانسیل هام و شکرگزاریهام) تو گوشم پلی باشه.
شروع کردم به کامنت خوندن که تمام توجه م رو از روی نکات منفی و اتفاقات نچندان جالبی که واسه دوستام یا تو جامعه میفته بردارم و بذارم رو خواسته های خودم.
کامنت مینویسم و نظر میدم و چکاپ مینویسم واسه اینکه یه جایگزینی بشه واسه چت کردن بیهوده و الکی با آدمهایی که واقعا هم فرکانسم نیستن.
میام سایت و تایمهای استراحت م رو تو سایت میگذرونم که جایگزین وقت تلف کردن ها و اورتینک های طولانی و حساب و کتاب کردن واسه اینکه میرسم به ددلاین م یا نه بشه.
استاد به قول شما و خانوم شایسته من عهد بستم با خودم که جهاد اکبر به راه بندازم. نه تنها میخوام چالش خودم رو برطرف کنم بلکه میخوام ازین مسیر چیزها یاد بگیرم و بزرگ بشم، بلکه میخوام لذت ببرم از توجه به خواسته هام و تمرکز بر نکات مثبت زندگی م. میخوام رشد کنم ،میخوام آرزوها واسه خودم داشته باشم، آینده ها برای خودم متصور بشم، نه مثل خیلی از همسن و سالای خودم که یا به فکر رابطه های متعدد و سمی و سطحی آن که فقط یکسری نیاز هاشونو برطرف کنن یا هم دنبال عوامل خارجی واسه حال خوب خودشون و یا هم غر غر کردن و ناله کردن از شرایط نامناسب.
استاد نکته های فوق العاده ای گفتین تو این فایل، متن خانوم شایسته عزیزم که بی نظیر بود، کامنتهای دوستان که البته فرصت نکردم همه شونو بخونم اما باور نمیکنید اینقدر تو همین چند صفحه ای که خوندم چیز یاد گرفتم، اینقدر درکم رفته بالا که نمیدونم چجوری بگم، اینقدر انگیزه گرفتم، از خداوند میخوام این مسیر برام پایدار باشه، ثابت قدم بمونم، انگیزه م همینطور بالا بمونه. و چقدر خوبه که خداوند در همین اول مسیر منو خوب هدایت کرد خووووب. کامنتها رو میخونم، قسمت هایی که مهمه کپی میکنم تو نوت هام، هایلایت میکنم، زیرشون خط میکشم، کامنتهای قشنگ رو سیو میکنم و انشالله با توکل بر الله مهربان میخوام تغییر کنم نه یه تغییر معمولی، بلکه میخوام خیلی زود خیلیییی زود زود، از نتایجم بگم مثل خیلی از دوستانی که تو سایت از نتایجشون میگن از قدرتی که بدست آوردن تو خلق زندگیشون و تجربه هایی که دارن، من مطمئنم که این مسیر مسیر درستی عه و باید فقط ادامه بدم فقط ول نکنم، آره پایانش خیلی خوشه
خدا رو شکر میکنم که یه مدت با شما بودم، یاد گرفتم ظرفم بزرگ شد، البته مداوم نبود، پایدار نبود، اما اینبار نه هر بار، اینبار این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست، این بار من تعهد دادم به خودم، اینبار بایدددد همه چیز تغییر کنه، اما سپاسگزارم از خداوند برای همون مدت زمانی هم که با شما جسته گریخته هم مسیر بودم، چون باعث شد الان من یاد داشته باشم چجوری برم جلو، چیکار کنم، از کجا شروع کنم، اصلا چجوری کامنت بنویسم و چجوری تمرکزم رو از روی ناخواسته هام بردارم بذارم رو خواسته، آره هیچ چیز بی حکمت نیست.
خدایا شکر بخاطر قوانین ثابتت بخاطر قانون ت خدایا شکرت بخاطر توانایی مننننننن تو استفاده از قانون.
استااااادددددد ممنونم که دستی از دستان خداوند شدین و هدایت وار اومدین تو زندگیم که من به خواسته هام برسم، که من متمایز باشم از بقیه افراد، که من خودمو بشناسم توانایی هامو بشناسم و برسم به خواسته هام.
تن و جانتون سلامت. بدرود.
ردپای 27 ام را موقعی مینویسم که فکر میکنم 4 بار فایل را دیدم و گوش دادم و الان دارم کامنتم را مینویسم
20 دقیقه سرشار از آگاهی ، آگاهی از قوانین و ساختار جهان هستی که باید هر لحظه فایل را به درستی گوش بدی ، فکر کنی و درکش کنی
سه بار اول که فایل را دیدم ، تمام نکات متن اولیه را نوشته بودم ولی از خود فایل دست به قلم نشدم ، تا بار آخر نکته برداری کردم میخواستم بیشتر و دقیق تر گوش بدم
نیم شب مشغول کار و همینطور فایل را یکبار دیگه که دیدم ، اومد به ذهنم که حالا که از یه سری از شریط زندگی خودت راضی نیستی و بیشتر مصمم هستی برای تغییر ، بیا و ردپای بزرگ برای خودت به جا بزار ، اونم این بود که صبح امروز دوربین و میکروفن را آماده کردم و از حال حاضرم ، یه چکاپ فرکانسی ویدیویی پر کردم ، هم برای ایده کاری خودم و تولید محتوام شروع خوبی بود بعد از کلی مدت که جلوی دوربین نبودم و هم ایده دیگه ای که برای آینده خودم داشتم و هم چکاپ فرکانسی راحت و خودمونی که توی ویدیو سریع گفتم و ضبط کردم
این ضبط به هدایت این فایل بود که این کار را سریع تونستم انجام بدم و عقب ننداختم و داخل ویدیو هم گفتم ، غیر از دلایلی اصلی ویدیو که توضیح دادم ، گفتم کوچکترین فایده اش اینه که بهونه ایه برای یاد آوری خودم و کنترل ورودی های ذهنم و تبدیل این گفتگوهای ذهنی به فرکانس های مثبت ارسالی !!
در کامنت های روزهای قبلی هم نوشتم که اسم سالم را گذاشتم ” just do it ” و برای همین هم خوشحال که نیمه شب تصمیم گرفتم و صبح بعد از اینکه همسرم از خانه بیرون رفت این کار را با تمرکز و راحت سریع انجامش دادم و نگذاشتم عقب بیفته ، تا خودسازی خودم هم به هر بهونه ای عقب نیفته !
به امید اینکه زمان مرگ حسرت چیزی را نخوریم و بتونیم خوب زندگی کنیم و زمین را جای بهتری برای زندگی کرده باشیم ، دقیقا مثل استاد عباس منش الگویی که جلوی چشمانمون داریم و هر روز همه ما براشون دعا و آرزوی طول عمر باعزت داریم !!
ممنونم از تک تک این فایل ها و روز شمار تحول زندگی من
شاد باشید و پایدار
یا حق
رد پای روز 27
خداروشکر برای آگاهی های امروزم
صب ساعت 7 بیدار شدم و نشستم پای سایت، تا نکته ها رو بنویسم
ی فایل نوشتم و بعد دوباره چندتا کامنت خوندم که ی نکته رو برام روشن کرد و در واقع برای من هدایت بود
چند نفر از دوستان هستن که وقتی مثلا ب روز 20 رسیدم ، یه هفته ده روز قبل از من کامنت روز 20 م گذلشته بودن ، و ناخوداگاه ب من میگفت ک عقبی، ی حس عجله ، واقعا نمیدونم چرا، تو وجودم بود
من یبار 13 فروردین 1402 روز شمار برای اولین بار شروع کردم
ولی بعد از 12 روز حس کردم تو مسیر نیستم و فقط صِرف اینکه انجام داده باشم دارم فایلها رو گوش میدم، ن عمل درست و درمونی و ن نکته برداری
4 5 روز استراحت دادم ب خودم و دوباره شروع کردم
اینبار متعهدتر
ی روزایی نمیرسیدم نکته های اون روز بنویسم و میرفت برای فردا که با فایل اون روز باید مینوشتم
و فکر کنم 4 5 روز عقب افتادم و ننوشتم ولی گوش میدادم فایل همون روز رو
خدا دید درونم نگران نوشتن نکته ها هستم
از طریق دو یا سه تا کامنت ب من گفت
وااضح
که نیاز نیست حتما هر روز ی فایل گوش بدم
میتونم روی یک فایل چند روز زمان بذارم، حسابی کامنت بخونم و با دقت نکته بنویسم
حتی تو دوتا کامنت خوندم که ب اونها هم الهام شده که فایلها رو از گوشی پاک و مجدد فایل هر روز دانلود گوش کنن
بنظرم رسید که وقتی 30 روز تمام کردم مجدد از روز اول سروع کنم
اگاهی دیگم که با فایل امروز متوجه شدم
من سالهاست که نشخوار ( گفتگوی) ذهنی دارم
و 99 درصد اوقات منفی بود
طوری که ب خودم میومدم و میدیدم فکم قفل شده
و دارم دندونام با حرص فشار میدم
سرم داغ میشد
و یهو میدیدم عصبانیم
( ب خاله ام که روانشناسی خونده بود گفتم: جوابش
توی ما ارثی، مامان بزرگم ، (مادر مامان و خاله ام) هم مشکل اعصاب داره و
دقیقا پسر خاله ام هم تو سن 18 19 سالگی چنان اضطرابی داشت که دستاش ب شدت میلرزید و ی کیسه قرص موقع ناهار و شام کنارش بود
چون توی ما ارثی( ب قول خاله ام)
من این باور نکردم و میدونستم راه حل داره و من بخاطر توجه ب ناخواسته ها و اینکه تنها بودم و دایم تو خودم میریختم اینطوری شده بودم
دارم سعیم میکنم مخصوصا تو این 27 روز بیشتر حواسم هست
ولی دقت کردم در طول روز خیلی حواسم پرت میشه
مثلا امروز داستم جاروبرقی میکشیدم گفتم تو حین کارم سپاسگزاری کنم، یهو متوجه میشدم دوتا جمله گفتم ، جمله سوم من برده ب مثلا زمانی که تازه ازدواج کرده بودم ، یا ب حرف دکترم با منشیش در سال 99 که برای چکاپ بارداری رفته بودم و…
دیدم کلا تمرکزم نهایت روی سه یا چهارتا جمله است و از دستم خارج میشه
واقعا کنترل ذهن زمان بر و نیاز ب تعهد داره
به نام الله مهربان
روز شمار تحول زندگی من روز 27
در اینستاگرام و تلگرام و … افراد یا اساتیدی هستند که در مورد قانون جذب توضیحاتی میدهند که مانند نشان دادن شاخ و برگ درختان است ،در شروع فایل استاد گفتند:من به حواشی کار ندارم و به دنبال اصل و اساس این موضوع هستم.
فرکانس های ما به جهان ارسال میشود ،جهان در یافت میکند و در قالب های مختلف خواسته ما تحقق پیدا میکند وقتی ورودی ذهن مناسب باشد و در ذهن گفت و گو ایجاد شود یعنی همان فرکانس را ارسال میکنی .
مثال :با کسی همنشین شوی که درباره مشکلات و بدبختی و کمبود پول حرف بزند ،آرام آرام ذهن همان حرف ها و الگوها و گذشته و آینده خودمان را در حال گفت و گو ایجاد میکند و این یعنی همان فرکانس ارسال میشود.
موفق و سربلند باشید