مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 94 (به ترتیب امتیاز)

1410 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    افسون کماری گفته:
    مدت عضویت: 2829 روز

    سلام به استاد مهربونم و خانم شایسته عزیز که عزیزدل استاد و ما هستن

    دیروز وقتی فهمیدم خانم شایسته عزیزدل استادن خیلی خوشحال شدم و ارزو میکنم همبشه این رابطتون الگویی باشه برای همه ی ما عباس منشی ها

    من قبل از این که این سفر شروع بشه خودم سبرو برای خودم شروع کردم و یک بار فایل هارو دیدم و خیلی خوشحالم بازم با شما یک بار دیگه این سفرو شروع کردم

    کل داستان این

    ورودی های ذهن(یعنی چیزهای که میبینیم،میشنویم،صحبت میکنیم،به یاد میاریم،مینویسیم)باعث به وجود اومدن افکار غالب ما میشن(افکار درواقع فکری که بارها و بارها تکرار میشه)افکار ما باورهای مارو میسازن و این باورها یا در جهت خواسته هست یا ناخواسته که در این حالت یک فرکانسی به جهان هستی میدیم و زبان دادو ستد با این جهان فرکانس،جهان اونو دریافت کرده و از همون فرکانس به ما میده

    ما باید تا جای که میتونیم این پروسه رو در جهت خواسته و همچنین فقط و فقط به مثبت ها فکر کنیم و فرکانس درست ارسال کنبم،وقتی نجواها یعنی گفت و گوهای ذهنی ما به سمت ناخواسته میره سری باید با تکرار باور درست و با به یاداوری خواسته ها و نعمت ها افسارشو به دستمون بگیریم کل داستان همین،کنترل ذهن رو با ورودی ذهن اشتباه نگیریم و باید کاری کنیم افسار ابن ذهن رو به دستمون بگیریم

    امیدوارم همگیمون بتونبم تو این سفر به هم کمک کنیم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    اخگر شمس گفته:
    مدت عضویت: 3126 روز

    سلام به استاد عباس منش شایسته مهربان و تمام اعضای خانواده ام گروی تحقیقاتی عباس منش. در مورد قانون اصلی کاینات که به سوال های ما جواب می‌دهد و خواسته خود را خود مان خلق می‌کنیم میخواستم فیلا” دو مطلب را بنویسم که با من اتفاق افتاده اگر چی هر روز اتفاقات میوفتد مگر این بسیار برایم جالب است و این در حال است که نه از قوانین خبری داشتم و نه با استاد آشنا بودم

    وقتی با استاد آشنا شدم و فلم زندگی خودم را سر کردم تا در سخنان استاد خودم را دریابم تا بفهمم که استاد چی میخواهد بگه آیا این امکان داره که ما شرایط خود را خود مان خلق کنیم.

    مطلب اول – من شکر خدا چهار اولاد دارم وقتی عروسی کردم خوب فکر کدام پلان خاص بر سرم نبود که طفل که پیدا میشه بچه باشه یا دختر وقتی به دنیا آمد شکر خدا دختر بود خوش شدم با وصف اینکه یگان تضاد ها هم است بین پشتون ها خوب خیر بعد که گفتن اووووو چرا دختر خوب من همان وقت هم چندان ارزش به این گپ ها نمیدادم خوب به هر صورت وقتی بار دوم پلان اولاد شد دل خواست خانمم را گفتم بچه باشه خوب میشه یک دختر که است خوب شکر خدا بچه به دنیا آمد بعد بار سوم وقتی پلان شد من با خانمم مزاق کردم که حال دگه دوگانگی باشه یعنی دوقلو به زبان ایران زیبا خوب شروع کردم به شوخی تقریبا” وقتی از سفر میامدم وبیشتر یادم هم مانده بود مه اینه دوقلو است دوقلو دوقلو شما باور کنین که وقتی بخاطر معینات تلویزیونی رفتیم دقیقا” خانمم یادش است که من گفتم حلا ببین که دو گانگی است. بخدا قسم وقتی داخل اطاق مایعنات شدیم من هم داخل شدم چون لسان روسی را خانمم آن زمان چندان یاد نداشت وقتی مایعنات شروع شد گفتن اینجا دو تا دیده میشه چون من مو های جانم بلند شدم خیستم گفتم خانم داکتر ببخشید نشنیدم بلی گفت دو طفل دیده می‌شود بعد گفتم دقیق گفت حال باش رفت داکتر که مربوط ما می‌شود با خود آورد گفت ببینین اینها دقت کردن خانمم وارختا شده بود که گپ چی است گفتم چیزی نی صبر کن نخواستم شوک شوه چون صدردصد نبود خلاصه گفتن حال چندان معلوم نمیشه مگر اعتمال دارد دوقلو باشه خی شما برین دو هفته بعد بیاید درست‌تر معلوم میشه وقتی براندیم گفتم خانم جان اینها میگن دوقلو است گفت چی چطور نشه باشه تو همیشه مزاق میکنی راست شده اینه گفتم خوب باشه انوز خوب رفتیم دو هفته بعد که گفتن بلی دوقلو است مگر یکی بچه دیگر دختر بهبه گفتم چقدر عالی گفتن دختر و پسر آن درست تشخیص نمیشه مگر دو تا است خوب بار دیگر دیده شد که دخترک های مقبول بودن شکر خدا که استند سپاس خداوند. خلاصه این موضوع را برای کسی نگفتیم نگاه داشتیم وقتی به دنیا امدند همه خویش و قوم هم از من و هم از طرف خانمم تعجب کردن که چطور نه در قوم ما کسی دوقلو داشته نه از شما گفتگو ها که خودتان میدانید شروع شد توجو نکردیم تیرشد رفت وقتی بعد از معرفی شکر با استاد و قوانین را از زبانشان شناختم فهمیدم که خودم خلقش کردم خودم اه بخدا وقتی خانمم متوجه به این نکته شد حیرت زده شد بعد از این شروع کرد به فایل های استاد گوش دادن را بعدا” فکر کردم چرا دختر من که نخواسته بودم دختر بعد متوجه شدم قوانین را از زبان طلای استاد که میگه خواسته باید مشخص باشد صد درصد راست است من گفته بودم دوقلو مگر نگفته بودم پس باشه یا دختر صرف میگفتم دوقلو این آن هم مزاق بود که بار بار تکرار می‌شد خوب چند روز پیش هم به همین موضوع فکر میکردم که حتما‌ وقتی من تکرار میکردم کاینات صدا زده باشه مثل اینکه در استگاه استاده باشی و تاکسی وان بگوید درخواست دوقلو است کی حاضر است بره. این دو نازنین هایم حاضر شدن بیان از طریق ما به این جهان بخدا این داشن قوانین یک عشق است قربان استاد که خودش فهمیده زره زره که برای ما وسیله شده شکر خوب این مطلب تمام شکر که فهمیدم که قوانین چقدر عالی عمل میکنند

    ۲- مطلب دیگر اینکه من در سال ۱۰۱۴ رفتم کابل و در یک پوست خوب مقرر شدم از طریق دوستم خلاصه همه چیز داشتیم برای ما داده شده بود هم خانه موتر بادیگارد ها خلاصه پست مهم بود و یگانه چیزی کم بود بود یک عراده ماشین زری یعنی ضد گلوله با اینکه ۴ ماشین تعقیبی همه چیز بود خوب وضعیت تقاضا ضد گلوله را میکرد خلاصه در نوبت بودیم ماشین نیامد مگر من بسیار خوش داشتم که داشته باشم چون بیشتری داشتن من هم خوش داشتم. خدمتی داشتم مگر نه مربوط من. نمیشه خلاصه این دو سال گذشت من بسیار چسپیده بودم به آن در دلم خلاصه دوسال تمام شد من هم برگشتم نخواستم دیگر بروم وقتی آمدم به روسیه که ینه دوستم یک ماشین زد گلوله را آورده برایم تلفون کرد که بیا این ماشین این کلیدش دلت هر کاری میکنی حیران شدم گفتم چی کنم با این ماشین چون جدید آمده بودم ماشین هم نداشتم چند وقتی بی ماشین سخت بود برایم گفت پول مار دارم بگیر ماشین را گفتم پول که میتمت مگر این ماشین را آنجا چی کنم و برابر ماشین تو پول هم ندارم و اصلا” اینجا ضرورت نیست به این ماشین افغانستان میبود درست گفت ببر با خود خلاصه استاد این ماشین ضد گلوله را که چسپیده بودم به آن در کابل بدست نیامد درجای که تصورش را نمیکردم به قیمت دلخواهم خدا برایم داد قیمت را هم گفتم که دوستم قبول نکند گفت هر چی دلت است پول بتی و بگیر دادم گرفتم در مورد ماشین شک نکردم این زمان بود که با شک نکردن از زبان شما آشنا شده بودم بخدا قسم که این سال دوم است که ماشن نزدم است ماشن لنکروزی مقبول که تا امروز تنها بنزین و کاز دیگر شکر هیچ مشکل ندارد و باور شما نمایید که مصرفش اصلا” باور ناشدنی است خدا را شکر مثل ماشین عادی مصرف دارد وقتی کسی میبیند میگه بهبه اینکه مصرف داره در دلم میگم خدایا شکر و میخندم که چی بگم خودم می فهمم و خدایم خلاصه استاد این دو خواسته را خواستم بنویسم که خود ما تنها خودما بخواهیم نخواهیم در حالت خلق کردن استیم چی خوب که آگاه هانه باشد تا عشق و‌محبت این جهان را با خود داشته باشیم شکر به استادم که خدا برایم معرفی کرد از طرق دستانش از طریق یک بچه روس که اول او وسیله شد تا شما را دریافتم شکر هزار مرتبه شکر تشکر که وقت میگرترین به خوانش اتفاقات موفق باشین دوستان شاد باشین ثروتمند باشین سعادت مند در دنیا و اخرت ????????????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    محمد زلفی گفته:
    مدت عضویت: 2808 روز

    سلام خدمت عزیزان

    قبل این فایل ، به فایل بسیار قدرتمند تحویل سال نو گوش میدادم

    و این فایل هم در راستا و تکمیل همان شد.

    استاد زیبا وقتی به قول خودتون شوقتون high میشه مثل بخش از فایلهای تحویل سال نو در مورد ایمان آوردن و بخشهایی از فایل شماره پنج کشف قوانین ،ذهن رو میخکوب میکنه و مو به تن ادم سیخ میشه

    بسیار عالیه🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    Mr Milad گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    سلام وقت بخیر

    بزرگوار برای اینکه گفتگوهای ذهنی منفی رو کنترل کنیم یکی از راههاش این رو ذکر کردید که با تکرار عبارات تاکیدی اونا رو تبدیل به گفتگوهای غالب ذهن کنیم. اینجا یک سوال برای من پیش اومد که شاید سوال خیلیها باشه و البته شاید سوال حاشیه ای ولی میخوام جوابش رو داشته باشم:

    سوالم اینه که ما وقتی عبارات تاکیدی رو تکرار میکنیم باید این عبارات به زبان فارسی نوشته و گفته بشه یا به زبان مادری هر فرد متفاوته ؟؟ چون قطعا افکار و حرفای ذهنی افراد بیشتر به زبان اصلی فرد تکرار میشه

    ایا افراد ترک زبان، کرد زبان، لری و … باید عبارات تاکیدی متناسب با زبان خودشون رو تکرار کنن تا افکار منفی که به زبان خودشون تو ذهنشون در جریانه خنثی بشه یا نه اگر قرار باشه تغییر کنه فرقی نداره به زبان خود فرد تکرار بشه یا زبان دیگری که آشنایی دارن باهاش؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    بنام الله یکتا💐

    ردپای روز پنجاهم سفرنامه :

    هر چیزی که در زندگیم وجود داره همه رو خودم با فرکانس هایی که لحظه به لحظه به جهان هستی میفرستم ، جذب کردم .

    فرکانس ، باور و افکار و کانون توجه یک معنی میدهند.مهم نیست که چی میخوای … مهم اینه که چه فرکانسی میفرستی .ممکنه یه کسی پول بخواد اما همیشه در حال ناشکری از کمبود فراوانی باشه . اگر میخواهیم به ثروت برسیم باید باورهای مثبت ثروت ساز بسازیم تا ذهن و ناخوداگاهمون شرایط و موقعیت های ثروتساز برامون جذب کنن به همین راحتی !این یک معادله ساده است .

    من الان بیمار هستم .برای رسیدن به سلامتی باید احساس خوب در خودم ایجاد کنم تا با خواسته ام هم ارتعاش بشم و “خود به خود و به راحتی ” سلامتی رو جذب میکنم.‌

    یک نکته مهم !!

    《داشتن احساس خوب و ماندن در این احساس مهمترین چیز است》.

    به اندازه ای که به قوانین عمل کنم ، میتونم سلامتی ، ثروت و روابط خوب وعالی جذب کنم . وهمواره باید به ذهن ورودی های مثبت داد تا خروجی مثبت حاصل شود .

    شایسته آرزوهایت باش ..

    زیرا خداوند فقط به اندازه شایستگی و لیاقت ات به تو پاداش میدهد ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    روسینول گفته:
    مدت عضویت: 1388 روز

    سلااام

    اولند که چقدررر خوشحالم که دارم این روند تکاملی رو بادوستان طی میکنم

    خیلی موقع ها ذهن ما ، در مقابل تغییر وروردی ها مقاومت میکنه

    مثلا یک دوستی رو داریم که مییدونیم منفی نگره

    میدونیم رو باورهامون تاثیر میذاره

    ولی ولش نمیکنیم

    به هررر دلیلی

    خیلی موقع ها به مشکل نود درصد آدم ها(و خودم)

    که عمیق نگاه میکنم

    میبینم که ریشه شرک هست!

    اینکه قدرت رو از عوامل داخلی به عوامل‌بیرونی بدیم

    مثلا توی همین مثال، ادم ها دوستاشون رو ترک نمیکنن چون یا میترسن خودشون آسیب ببینن، یا میترسن به اون آسیب بزنن

    که ریشه هر دوش شرک هست

    و به نظرم توحید یک اصل مهم در قوانین هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    اکرم قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1348 روز

    به‌نام‌تنهارب‌جهانیان

    سلام‌خدمت‌استادعزیزم،مریم‌جانم‌وتمام‌

    دوستان‌بهشتی‌ام.

    سفربه‌بیست‌وهفتمین‌روزازسفرنامه

    چقدرآگاهی‌هاآدم‌روبه‌فکرمیبره

    ماچقدرقدرتمندخلق‌شده‌ایم

    خداوندزندگی‌ام‌رابه‌‌فرکانس‌هایم‌وباورهایم

    ‌گره‌زده‌است

    به‌چیزی‌که‌نمیبینم‌…

    بایدایمان‌بیاورم‌‌…….

    مانندایمان‌به‌پروردگاری‌که

    ‌نمیبینمش‌اماهست‌درهمه‌جا،درهمه‌زمان،

    وبه‌هرشکلی‌درمی‌آید،وهدایتم‌میکندو

    همیشه‌پاسخ‌می‌دهد،

    خدایاماکه‌خواستیم‌و

    دراین

    مسیرخودشناسی‌وخداشناسی‌قدم‌برداشته‌ایم

    ‌وفقط‌ازتویاری‌میخواهیم که‌دراین‌مسیردستانمان‌رامحکم‌بگیری،که‌هیچ

    چیزی‌نتونه‌راهمان‌رابه‌بیراهه‌ببرد،

    وتوبرایم‌‌تاابد‌کافی‌هستی…..

    خدایاصدهزارمرتبه‌شکرررررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1409 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    روز ۲۷ سفرنامه

    خیلی خیلی این حرف که همه چیز حاصل فرکانس های ماست که تو زندگی مون اتفاق می افته رو دیدم ودرک کردم حالا چطوره که بعضی وقتا تو یه موضوعی ذهنم درگیر میشه وبه این راحتی نمیتونم ازش خلاص بشم؟

    وحس بد رو تجربه میکنم وچه کنم که زودتر به احساس بهتری برسم؟

    حس خوب =اتفاقات خوب

    اولا باید خیلی بیشتر روی خودم وباورهایم کار کنم

    توجه خود رابه زیبایی ها ،گوش دادن اهنگی شاد،مرور خاطراتی زیبا،شکرگزاری و…تغییر دهم وبدانم هر چه اتفاق افتاده مهم نیست بلکه چه دیدگاهی بسازم که حس بهتری بهم بده

    وبدانم که میشود ورودی مثبت بدی با احترام با خودت صحبت کنی ،گفتگوهارو توذهنت با قدرت کلام تغییر بدی یا چند تا الگو مناسب به منفی ها بدی که کمرنگ بشن وارام ارام به حس بهتری برسی که اتفاقات خوب برات پیش بیاد

    دوستان اول خدا که فرمانروای کیهان هست فقط از او بخوای سپس عزت نفس داشته باشی که لایق شرایط بهتر هستی وسپس باید مداوت داشته باشی ومسیر رو فقط ادامه بدی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    ابراهیم حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 1641 روز

    سلام و عرض خسته نباشید به استاد عباس منش و دوستان عزیز

    در روز (سفرنامه بیست و هفتم):از خداوند سپاسگزارم برای اینکه تونستم مفهوم فرکانس و باور را عمیق تر درک کنم و به صدای نجوای ذهنم بیشتر دقت کنم که در چه مواردی بیشتر صحبت میکنند که با جایگزین کردن چیز های اگاهانه به جای انها بتوانم انها را در ذهنم کم رنگ کنم و این کار را در هر لحظه در هر ثانیه انجام دهم .

    خیلی ممنون از استاد عباس منش و تیم عالی یشان که برای تغییر زندگی انسان ها کمک میکنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربانم

    روز بیست و هفتم

    الهی شکر

    استاد هر روزی که من تو این سایت هستم و تمرکز میکنم ،به خصوص آگاهانه که دو فایل از شما رو هر روز گوش میدم چون جز هدف هام هست،و نشانه هایی رو هر روز دریافت میکنم و متوجه هستم که دارم هدایت میشم .

    دقیقا عین دستگاه فرکانس که یک سری فرکانس ها رو دریافت میکنیم و بعد خلق میشند . من قبل از اینکه با سایت شما آشنا بشم اطلاعاتی راجب این موضوع داشتم اما انقدر خوب مثل الان درک نکرده بودم و حالا درکم هر روز داره بیشتر بیشتر میشه .من باید همینطوری و با همین شدت ادامه بدم تا به نتیجه ایی که میخوام دست پیدا کنم . و ان شاء الله به زودی زود از نتایجم براتون مینویسم .

    ممنونم استاد عزیزم به خاطر این همه تلاشی که کردید و میکنید

    دوستتون دارم آرامش من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: