ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 2

1144 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی دیناروند گفته:
    مدت عضویت: 3340 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    خدایا سپساس گزارم ازت که به من فرصت دریافت این آگاهی رو داد.

    خدایا سپاس گزارم ازت که به من درک این آگاهی رو داد .

    این فایل همون محتوایی است که من حدودا 2 ماه است دارم روش فکر میکنم که خدا چطوری در هر موضوع الهاماتش رو به ما میرسونه و ما باید در چه وضعیت روحی و جسمی باشیم که دریافتش کنیم و من با دیدن این فایل ذوق زده شدم و که خدا چطوری داره در هر لحظه ما رو هدایت میکنه و اون چیزی رو که ما میخواهیم رو میکس میکنه با شرایط فعلی ما و در شرایط دریافتش قرار میده.

    دیشب که خواستم بخوابم گفتم توی چند مورد دارم دچار روزمرگی میشم چرا باید جمعه ها ساعت 10 یا 11 صبح بیدار بشیم گوشی همیشه تنظیم است روی ساعت 6 صبح چرا جمعه ها باید هشدار رو خاموش کنم و روشن گذاشتم و بیدار شدم موسیقی های تجسمی که در یکی از دورها قرار داده بودید رو گوش دادم و لپ تاپ رو روشن کردم و مستقیم توی سایت عباسمنش وارد شدم .

    من روزی چند بار چک میکنم سایت رو که فایل جدیدی گذاشتید یا نه !

    و دیدم به به فایل جدید که من منتظرش بودم این برای منه و بلافاصله یادم اومد اون گفتگوی دیشب قبل خواب که من چرا دچار روزمرگی شدم توی این موارد و گفتم من باید متفاوت پیش برم حق من نیست که درگیر تکراری بودن روزها باشم.

    میدونستم کار خداست وقتی بیدار شدم اول بهم گفت لپ تاپ روشن کن بعد گفت توی اون پوشه موسیقی ها رو پخش کن

    بعد گفت وارد سایت شو و گفتم واقعا شکرت که به این شکل هدایت کردی ، فایل رو پخش کردم و بیشتر شگفت زده شدم

    خیلی خیلی هدایت های خدا رو دیدم گوش کردم و نتیجه های عالی گرفتم انشالله که خدا در شرایطی قرار بده که تایپشون کنم .

    بهترین های خداوند برای شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 106 رای:
  2. -
    نفیسه لقایی گفته:
    مدت عضویت: 832 روز

    سلام بر شما استاد عزیزم. چه چیزی زیباتر و هیجان انگیز تر از این که صبح جمعه خود را با فایل جدیدی از استاد عباسمنش شروع کنم. این فایل واقعا نشانه من بو از عمل کردن به هدایتهایم از اعتماد کردن به مسیر سیستم خیر جهان و آرامش و اعتماد و ایمان قلبی . و اینکه به من گفت آرام باش همه چیز در بهترین و درست ترین حالت ممکن در بهترین زمان به شکل درست رخ می دهد تو فقط اعتماد کن و حرکت کن و تسلیم باش. عمل به هدایت کردن برای من مثل همین چند روز پیش بود که در اوج شلوغی و کار به من گفت باید الان راه پله های شرکت را جارو کنی و من گفتم چشم و باز من گفتم نه الان سرم شلوغ و باز قلب تسلیم من گفت چشم و من تا انتها و با بهترین کیفیت راه پله های شرکت را جارو کردم و ناگهان به صورت کاملا تصادفی مشتری ای تماس گرفت و گفت من الان میخام بیام شرکت تون برای خرید و…

    و من گفتم یا خدا امان از هدایت .

    الان مشتری با یک راه پله تمیز و محیطی مرتب مواجه می شود و از این مهمان نوازی و احترام خوشحال می شود. آن هم من که اکثر اوقات سرم شلوغ است و امکان جارو کردن محیط شرکت از طرف من صفر است.

    و این هدایت و من هر روز با هزاران هدایت این چنینی روبه رو هستم و هر چقدر حرص و طمع من کمتر و ایمان من به خدا بیشتر می شود امکان عمل کردن من به هدایتهایم بیشتر می شود.

    عاشق ت هستم استاد عزیزم و الان مشتاقانه دارم قایل های دوره ثروت یک و توحید عملی را گوش میدهم.

    خدا رو شکر می کنم که من را به سمت استاد استادها هدایت کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 48 رای:
  3. -
    مرتضی ازغندی گفته:
    مدت عضویت: 1152 روز

    ساعت 9 صبحه روز جمعه اس ، از ساعت 6 بیدارمو اول صبح گفتم بزار یه به سایت استاد بزنم ببینم چخبره ، دیدم به فایل جدید

    6 صبح تو یه تب جدید بازش کردم ، ساعت 9 صبحه دارم گوش میدم و چند دقیقه اولش داره پلی میشه ، همزمانم من دارم این کامنتو می‌نویسم

    خب اصولاً بچه های دهه 70 و 80 بنا به سیستم اجتماعی که خودتون دیدید تو ایران اتفاق افتاده و دیگه قراره ما بهش توجه نکنیم و کانون توجهمون رو کنترل کنیم

    یه گارد عجیب غریبی در مورد مسائل دینی ، دینو مذهب دارن

    از جمله خودم

    به شدت در مورد مسائل مذهبی گارد دارم و اصلا پیگیر نیستم…

    اکثرا هم سن و سالامم اینطورن

    ( حداقل شاید من چون تو این فرکانسم دارم مدام این مدل افرادو میبینم )

    حالا چند دقیقه اول این فایل داره پلی میشه

    و

    حاظرم قسم بخورم هیچ کس تاحالا در مورد خدا اینجوری از این زاویه باهام حرف نزده

    البته من غریبه با این شیوه تفکر نیستم ولی از حدود یکی دو سال پیش تو همین سایت با این شیوه تفکر آشنا شدم

    همون طور که گفتم

    من آدم مذهبی ای نیستم ، ولی ، اسلامو تسلیمو با سید حسین عباسمنش شناختم

    تا قبل این حتی رغبت نمیکردم برم یه خط در مورد این تیپ مسائل مطالعه کنم

    اما الان این فایل مثله پارچ آب یخ بعد تحمل یه روزه داغ وسط یه کویر داره بهم میچسبه

    و قبولش میکنم و میپذیرمش

    و معتقدم این حقه واقعیه

    نه اون چیزی که تو مدرسه بهم گفتن

    بچه ها ، خواهش میکنم ، لطفا لطفا لطفا ، این آموزشها رو بپذیرید و باور کنید

    من محصل این دوره هام

    و خودم از نظر خودم تا الان خیلی باید بیشتر نتیجه می‌گرفتم

    ولی هنوز به اون سطح نتیجه نرسیدم و متاسفانه مورد از خودمه که نتونستم بیشتر رو خودم کار کنم

    ولی همین نتایجی ام که گرفتم از نظر دیگرانی که من رو میشناسم خیلیه ، اینو دارم تو نگاهاشون میخونم

    بعد از این کامنت فایل رو دوباره با تمرکز پلی میکنمو ، می‌دونم همین امروز نشونه های جدی ای از این فایل خواهم دید

    بنده زیاده اهل کامنت گذاشتن نیستم ، نمی‌دونم داره چه اتفاقی می افته که الان این کامنتو تایپ کردم

    و خط آخرو می‌نویسم

    خیلی آسونه

    سلامتی ، پول درآوردن ، روابط ، مجوز گرفتن ، کارخونه زدن ، مهاجرت کردن به هر کشوری که میخوای و… هر خواسته ای که داری

    خیلی آسونه

    اگر که فرکانس هات با خواسته هات هماهنگ باشه…و نه در مقابلش..‌.

    خیلی آسونه

    در آخر از خدا تشکر میکنم به خاطر این که این فیس ، این شکل از خودشو بهم نشون داد و من الان تو این مسیر هستم…

    بینهایت سلامتی ، ثروت ، روابط خوب ، اتفاقات خوب ، نزدیک شدن به خدای واقعی رو برای کسی که این کامنتو نوشت ، این کامنتو داره میخونه ، و این کامنتو منتشر می‌کنه می‌خوام

    تاریخ ، 25 ، 8 ، 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
  4. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام استاد عزیزم

    من فایل تصویری رو یه بار دیدم و دوست داشتم که از احساس این لحظه ام بنویسم

    تو این چند روزه که قرآن خوندن شروع کردم همش از خداوند درخواست میکردم که کمکم کنه بیشتر باورش کنم بیشتر بهش ایمان بیارم بیشتر بهش توکل کنم همش درخواست میکردم که توحید و هر بار بیشتر توی قلبم جاری کنه بیشتر کمکم کنه ایمان مو در عمل نشون بدم بیشتر رو خودش حساب کنم با تمام وجودم ازش درخواست میکردم چون به این درک رسیدم که اگه توحید و توی تمام ابعادزندگیم داشته باشم و رفتار های توحیدی داشته باشم بقیه مسائل زندگی خود به خود درست میشه زندگی من روان میشه

    امروزم توی تمرین ستاره قطبی نوشتم که خدایا امروز دلم میخواد یه خبر خوب یه اتفاق خوبی یه چیزی که حسابی حس و حالمو عالی کنه تجربه کنم

    و وقتی وارد سایت شدم و این فایل جدید و دیدم خیلی خوشحال شدم با اشتیاق فراوان شروع کردم به دیدن فایل همون اوایل که شما شروع کردید به صحبت کردن بغضم گرفت فایل و استاپ کردم با تمام وجودم از خداوند سپاسگزاری کردم که اینقدر زود اجابتم کرد اینقدر سریع جواب درخواست هامو داد با چشمانی گریان ادامه ی فایل و دیدم استاد تک تک حرفهایی که می زدید انگار که مخاطبش فقط من بودم خیلی راحت خیلی آسان خداوند از طریق شما استاد عزیزم هدایتم کرد خیلی ساده بهم گفت باید الان تو این شرایط و موقعیتی که هستم روی چی تمرکز بزارم چطوری بهتر از قبل با کیفیت تر از قبل روی خودم کار کنم

    همین لحظه خودمو خوشبخت ترین انسان روی کره ی زمین میدونم بخاطر اینکه در مدار دریافت این آگاهی های ناب و خالص و ارزشمند قرار گرفتم

    خیلی خوشحالم و سپاسگزار

    هم از خدای خودم بخاطر این هدایت های بی نظیرش بخاطر این سریع الاجابه بودنش و هم از شما استاد عزیزم که با عشق این آگاهی های ارزشمند و بصورت رایگان در اختیار ما قرار میدید استاد واقعا با تک تک سلول‌های بدنم از شما سپاسگزارم و اطمینان دارم که این فرکانس عشق و سپاسگزاری منو با تمام وجودتون احساس می‌کنید

    همه ی فایل های شما بی نظیرن هر بار که یه فایلی میاد که اینجوری دگرگون میکنه منو میگم این فایل و باید هزاران بار گوش بدم باید آگاهی هاشو به ذهنم تزریق کنم و فکر میکنم دیگر فایلی که اینجوری بخواد رو من تاثیر بزاره وجود نداره ولی هربار شما استاد عزیزم منو شگفت زده میکنید مخصوصا فایل هایی که در مورد توحید و هدایت خداوند و تسلیم خدا بودن آماده میکنید

    این فایل و فعلا فقط همین یه بار گوشش دادم نتونستم صبر کنم دوباره گوش بدم ونت برداری کنم بعد بیام کامنت بنویسم از خداوند هدایت خواستم و دوست داشتم که احساس این لحظه مو به شما استاد عزیزم بازگو کنم

    دیروز که داشتم قرآن می‌خوندم رسیدم به این آیه که خدا میگه إذا سألک عبادی عنی فإنی قریب أجیب دعوه داعی إذا دعان

    و اینو با خودم تکرار میکردم که زینب یادت باشه خدا نزدیکه خداوند از رگ گردن بهت نزدیکتره خداوند توی قلبته همین هارو میگفتم و اشک می ریختم و بعدش به یه احساس آرامش رسیدم هر وقت که با خدای خودم خلوت میکنم عجیب به احساس آرامش میرسم همیشه هم به خدا میگم خدا خودت میدونی که فقط زمانی که باخودت حرف میزنم این جنس آرامش و من دارم و دوباره این آیه رو با خودم زمزمه کردم که آلا بذکر الله تطمئن القلوب

    خدایا باز هم بی نهایت از تو سپاسگزارم بخاطر اینکه همیشه در حق من خدایی کردی و میکنی

    استاد از شما هم بی نهایت سپاسگزارم که این آگاهی های ناب و با ما به اشتراک میزارید

    از خداوند سلامتی بیشتر، طول عمر طولانی تر وسعادت بیشتر برای شما خواستارم.

    در پناه رب العالمین میسپارمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 55 رای:
  5. -
    فهيمه گفته:
    مدت عضویت: 1950 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلامی گرم به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته بسیار مهربانم

    *

    باورهایی که چرخ زندگی منو روان میکنه

    خداوند قادر مطلقه خداوند بیشتر از من خواهان موفقیت های من است من هر چقدر موفق تر بشم یعنی جهان را گسترش دادم.حتی اون کرم خاکی که داره در دل تاریکی، توی خاک تونل میکنه داره جهان رو گسترش میده …داره کنار ریشه های گیاهان تونل میکنه تا ریشه ها رشد کنه و اکسیژن بیشتری به ریشه ها بره…هیچ موجودی در این جهان بی ثمر آفریده نشده …میگن بهترین درخت گردوها توسط کلاغ ها کاشته شده …کلاغ ها همیشه از بالاترین نقطه درخت گردو ،بهترین و پر مغز ترین گردو رو میکنه و میبره یه جایی توی دل خاک قایم میکنه برای بعدا ، اون گردوهایی که کلاغ یادش میره بعدا بره سر وقتش و بخوردش،میشه درخت گردو…همه چیز در این جهان داره هدایت میشه…شعور کیهانی در تمام نقاط و ذرات این جهان جاری هست…خداوند نور زمین و آسمانه…الله نور السماوات و الارض

    یک مستندی هست به نام “مستند قارچ های شگفت انگیز” اتفاقا آپارات هم داره…وقتی این مستند رو دیدم از اول تا آخر میگفتم الله اکبر …چه قدرتی هست توی این قارچ ها …مستند های شبکه نشنال ژئوگرافیک را میبینم نفسم قطع میشه از این نظم و هدایتی که در جهان هست…ما یه درخت لیمو داریم توی حیاط ، پارسال همسرم یکی از شاخه های اصلیش رو از نصفه قطع کرد چون توی مسیر پارکینگ بود و هی مسدود میکرد…باغبونمون گفت نباید این شاخه رو میزدید ، شاید درخت بمیره…ما گفتیم نه نمیمیره…و امسال که بهار شد این درخت لیمو از اون شاخه بلند نشد ولی اون شاخه هم چنان سبز شد و برگ و شاخه های کوچیک داد…ولی اتفاقی که براش افتاد، این درخت از سمت دیگه انقدر شاخه هاش زیاد شد و انقدرررررر لیمو داد که ایندفعه از اینطرف آویزون شد و شاخه هاش نزدیک زمین شد ما تعجب کردیم و این یعنی هدایت و شعور کیهانی….این یعنی همه چیز در جهان در حال رشد هست و هیچکسی نمیتونه جلوی رشد چیزی دیگه یا کسی دیگه رو بگیره…

    .

    .امروز دوباره رفتم جلسه اول احساس لیاقت رو دیدم و تمرین فایل جلسه اول رو انجام دادم در هدایتی که بهم شد دوباره رفتم سراغ این دوره عالی

    سه تا کامنت روی جلسه اول دارم و هر بار کامنت هام با دیگری متفاوت تر هست…جنس کامنت هام روند آسان شدن من رو داره نشون میده…قبلا کلافه میشدم از ناخواسته ها ، الان سریع میپرسم و هدایت میخوام.

    همین امروز ،یه مساله ای بود که باید احساسم رو خوب و آروم نگه میداشتم تا کار خیلی نرم پیش بره…کاری بود که همزمان من و همسرم داشتیم انجام میدادیم و همسرم از تصمیم من ناراحت بود و رفتاری ناخوشایند داشت نشون میداد که به من بفهمونه از تصمیم من ناراحته …من نفس عمیق کشیدم و در دلم گفتم راه حل هر مشکل در دل مشکل هست …تمام مسائل راه حل دارن و راه حل هاشون در دل خودشونه …من با حل کردن هر مشکلی بزرگتر میشم …من با حل کردن هر مشکلی ثروت بیشتری میسازم…در حالیکه داشتم این جملات رو داشتم با خودم تکرار میکردم و به خودم میگفتم الان باید ذهنم رو کنترل کنم و توجهم رو از روی ناخواسته بردارم …یه جاهایی کار طوری پیش میرفت که عمیقا متوجه شدم باید توکل کنم…گفتم خدایا من دارم سهم خودمو انجام میدم وقتشه سهم خودتو انجام بدی…صدایی توی قلبم شنیدم که گفت مگه این کاری که داری میکنی رو من از سهم خودم انجام ندادم ، گفتم اره راست میگی …و دیگه هیچ صدای منفی توی سرم نشنیدم…کاری که انجام میدادیم باید تا ساعت 6 انجام میشد و ساعت 5 بود ما داشتیم اون کار رو انجام میدادیم…همسرم که آرامش من رو دید بعد از چند دقیقه به من پیوست و کار رو گرفت دستش و به بهترین شکل انجامش داد و من خیلی ازش قدردانی کردم که انقدر عالی انجام داد و قبل از ساعت مقرر ما کار رو تمام کردیم…

    اینها درس هایی بود که همین دو ساعت پیش که این فایل بیاد روی سایت برای من افتاد و چقدر شاکر خداوند هستم که این آرامش رو داره بهم هدیه میده و کنترل ذهنم رو دست خودم داده…ناگفته نماند که من دارم دوره طلایی”قانون آفرینش” رو هم کار میکنم …”ثروت یک ” رو هم دارم کار میکنم و میخوام بگم این آرامش و کنترل ذهن رو من از قسمت یک قانون آفرینش دارم …از اونجایی که استاد انقدر عالی درباره قانون توجه توضیح میده در جلسه اول قانون آفرینش..

    توی قسمت اول ثروت یک استاد میگه ما حالا باورهامونو عوض کردیم چطور بدونیم بعدش چیکار کنیم ؟ و در ادامه توضیح میده ///شما هدایت میشید///…اصلا این هفته انقدر قلبم آرومه از ترکیب این فایلهایی که دارم کار میکنم

    استاد اشاره کرد به این نکته که خداوند بیشتر از ما میخواد ما موفق بشیم…من این باور رو دارم در تمام خواسته هام نصب میکنم…مثل یه افزونه دارم به تمام خواسته هام اضافه اش میکنم

    چطور؟

    درباره ثروت استاد خیلی خوب برای ما توضیح داد که خداوند بیشتر از ما میخواد که ما ثروتمند بشیم چون با ثروتمند شدن ما جهان گسترش پیدا میکنه

    من درباره اهداف دیگرم هم همین باور رو برای خودم منطقی کردم و هر روز تکرارش میکنم مثلا برای اینکه اضافه وزنم جاش رو با تناسب اندام عوض کنه این باور رو دارم میسازم که خداوند بیشتر از من میخواد من وزنم متناسب بشه چون وزنم متناسب بشه انرژیم بیشتر میشه ..انرژیم بیشتر بشه میرم سراغ رسیدن به آرزوهام …به آرزوهام برسم ..جهان گسترش پیدا میکنه…جهان گسترش پیدا کنه خدا خوشش میاد …و من میشم بنده مقرب خدا …خدا دوستم داره . همین روند باعث میشه که خداوند بیشتر از من بخواد من متناسب بشم.

    منطقی کردن یک باور برای من این شکلیه …اون چیزی که استاد میگه برای خودتون منطقی کنید یکیش اینه که نمونه های واقعی رو در اطرافمون و افراد دیگه پیدا کنیم و روش بعدیش رو من اینطوری که بالا مثال زدم برای خودم منطقی میکنم که چرا خدا بیشتر از من دوست داره من موفق بشم …

    درس بزرگ بعدی که این فایل قراره به ما بده اینه که ///از خودمون کم خرج کنیم برای مسائلی که نه به ما ربط داره نه ما رو میرسونه به خواسته هامون///

    درسی که این هفته دارم با خودم تکرار میکنم و دلیلش رو توی کامنت های قانون آفرینش نوشتم اینه که هیچکسی جز خودم مهم نیست در این جهان…خودم مهمم.. تضادی که بهش برخوردم به این نتیجه رسیدم چقدر خودمو زیادی خرج کردم …انقدر مستاصل شدم که گفتم خدایا تو بگو چیکار کنم…مگه نگفتی “””وإذا سألک عبادی عنی فإنی قریب أجیب دعوه الداع إذا دعان””” و گفت دهنت رو ببند

    هیچ کجا دیگه دهنتو باز نکن

    و هی دارم تکرار میکنم اذا سالک عبادی….

    و قلبم آرام میشه با این زنگ آیه…

    هر چی بنویسم بازم عمق تغییرات رو نمیتونم بگم …تغییرات ریشه ای که داره باورهایی ایجاد میکنه که من فقط میگم این معجزه ست …این فقط لطف خداست …من کی اینطوری بودم…هی میگم معجزه ست که این ذهن من بشنوه معجزه برام اتفاق میوفته …این ذهن من ببینه منم لایق معجزه و هدایت هستم…این جهان ببینه من عبارت معجزه رو برای همه چیز بکار میبرم تا معجزات بیشتری برام رقم بزنه…اینا رو از دوره احساس لیاقت یاد گرفتم…جهان باید ببینه ما چقدر لیاقت داریم ما تا درباره لیاقتمون حرف نزنیم جهان نمیفهمه ما لیاقت داریم …

    من یاد گرفتم باید لیاقتمون رو همه جا هی بگیم هی بگیم… همه جا یعنی توی شرایط مختلف زندگی به جهان اعلام کنیم

    ما نیاز داریم باورمون رو درباره خداوند عوض کنیم ما نیاز داریم بیشتر درباره آیات سخره تحقیق کنیم …اون جاهایی که خدا میگه من جهان رو مسخر خودم کردم بعد در آیات دیگه میگه جهان رو مسخر شما کردم یعنی فرقی بین من و خدای من نیست من و خدا یکی هستیم…حالا که من و اون یکی هستیم دیگه روم نمیشه خواسته های کوچیک بخوام …روم نمیشه با یه پیاله برم پیش کسی که سر دیگ نعمات جهان هستی وایساده

    اعراف 7:

    پروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد، آن گاه بر عرش (فرمانروایی) قرار گرفت، روز را به پرده شب (و به عکس) در پوشاند که با شتاب در پی آن پوید، و نیز خورشید و ماه و ستارگان را مسخّر فرمان خود آفرید. آگاه باشید که ملک آفرینش خاص خداست و حکم نافذ فرمان اوست، بس منزه و بلند مرتبه است خدای یکتا که پروردگار عالمیان است.

    رعد 2:

    خداست آن ذات پاکی که آسمانها را چنان که می‌نگرید بی‌ستون برافراشت آن‌گاه بر عرش (قدرت بر وجود کل) قرار گرفت و خورشید و ماه را مسخّر اراده خود ساخت که هر کدام در وقت خاص به گردش آیند، امر عالم را منظم می‌سازد و آیات (قدرت) را با دلایلی مفصل بیان می‌دارد، باشد که شما به ملاقات پروردگار خود یقین کنید.

    ابراهیم 32:

    خداست آن که آسمانها و زمین را آفرید و باران را از آسمان فرو بارید تا بدان انواع ثمرات و حبوبات را برای روزی شما برآورد، و کشتی‌ها را مسخر شما کرد تا به امر او به روی آب دریا روان شود و نهرها را (به روی زمین) به اختیار شما جاری گردانید.

    ابراهیم 33:

    و خورشید و ماه گردنده و شب و روز را برای شما مسخر کرد.

    جاثیه 12:

    خداست آن که برای شما دریا را مسخر گردانید تا کشتی به امر او (آسان) در آب جاری شود و از آن (به تجارت و سفر) از فضل خدا (روزی) طلبید و باشد که شکر نعمتش به جای آرید.

    حج 65:

    (ای بشر) آیا ندیدی که هر چه در زمین است خدا مسخر شما گردانید و کشتی به فرمان او در دریا سیر می‌کند و آسمان را (دستور) او نگاه می‌دارد که بر زمین نیفتد مگر به اذن او؟ همانا خدا به مردم بسیار رئوف و مهربان است.

    استاد عزیز سپاس از این فایل پرایس لس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 62 رای:
    • -
      Zahra Gheraat گفته:
      مدت عضویت: 2360 روز

      سلااام فهیمه بااانوی عزیززز و فهمیده

      چه اسم با مسمایی

      اینقددرررر با این نوشته هات کیف کردم که دلم می خواست بودی و محکم و سپاسگزارانه در آغوشم می فشرررردمت..

      خواستم به برخی از نوشته هات اشاره کنم که برای من عجیب به جا بود . ولی زیاد بودن

      ولی این “خودت رو کم خرج کن” رو دیگه نمی تونم یاداوری نکنم

      چقدر با این که میدونم ولی بازم گاهی از دستم در میره . مثل امروز

      منم همین جا دوباره متعهد میشم دهنم رو ببندم و الکی خودم رو خرج نکنم

      برات صمیمانه آسونی در همه جنبه های زندگیت رو خواهان

      سپاس از شما خواهر عزیز و آگاه بابت به اشتراک گذاشتن درک و احساس و آگاهی قشنگت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        فهيمه گفته:
        مدت عضویت: 1950 روز

        سلام و درود نازنین زهرا

        ممنونم که برام نوشتی

        به نظرم وقتی باد بگیریم از خودمون کم خرج کنیم ،یعنی دربست در اختیار رب خودمون هستیم و وقتمون رو بیشتر با خودش میگذرونیم.ولی اگر سرمون جایی دیگه باشه ،یعنی وقت نکردیم به درون بریم و رب رو در زندگی تنها گذاشتیم.

        دارم تمرین میکنم که :کم خرج کردن خودم”یعنی عمل صالح…عمل صالحی که منجر میشه به درون رفتن و دوستی با خدا

        موفق باشی دوست هم مسیرم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1619 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    خدای قدرتمندم ای قشنگ ترین و زیباترین نام که با اسم هایت قدرت میگیرم .

    ای قدرتمند ،ای باشکوه ،ای رحمان ،ای رحیم ،ای معبودوقبله گاه من

    خدایان کن هر لحظه به شکرگزاری وارامش درونی واسانی ها .

    خدا را هزاران بار شکر که در فرکانس شنیدن این آگاهی های ناب که از وجود خداست قرار گرفتم.

    واقعا خدا هدایتگر ماست

    از دوسه روز پیش اتفاقا داشتم فکرمیکردم که کجاها کارها برام اسان شد وقتی نخواستم با کله خودم برم وکجاها کارها سخت شد وقتی که خواستم روی کله خودم حساب کنم وبگم من بلدم .

    چقدر این فایل جواب سوال هام را داد

    استاد واقعا همه چی برمیگرده به احساس لیاقت ،همون طور که تو دوره احساس خود ارزشمندی گفتید امر فقط روی همین دوره کار کنیم برای همه عمر کافیه .

    وقتی که باور کنم من لایق هدایت های خدا هستم هدایت میشم .

    یادمه مراسم فوت پسر عمه ام بود وچهلم فوتش را در مسجد گرفتند ومن میخواستم برم .

    همسرم گفت نرو ویه مرتبه مخالفت کرد با من

    ولی من گفتم من می رم واماده شدم برم .

    باران شدیدی شروع کرد به بارش که اولین بار بود می‌دیدم واشپزخانه پراز اب باران شد ،جوری که اصلا نتونستم برم وانگار تسلیم شدم وگفتم ولش کن با این اوضاع نمیشه رفت .

    خلاصه بعد از مراسم مادرم زنگ زد که دزد در مراسم در مسجد گوشی دختر خواهرم را دزدیده .

    همون جا دلیل اتفاقات را که نرفتم را فهمیدم ولی به خوبی درک نکردم که خدا دوستم داشته ومیخواسته نباشم در اون جا .

    یا اینکه بیزینسم را که میبینم تو ذهنم سخت کردم ومیگم چقدر باید بدوم تا به کارخانه که بقیه رسیدند برسم و میبینم که هنوز اون چیزی که می‌خوام از بیزینسم نشده ورشدی که می‌خوام نداشته ،چون با کله خودم رفتم وتو ذهنم سخت کردم وسخت شد برام .

    وچقدر من در خیلی جاها لجبازی کردم در خیلی جاها روی مغزم ،روی تجربه هام حساب کردم و نتیجه اش سختی وپول هایی که ازمن دزدیده شد .

    به خدا همه حرف هاتون وحی منزله استاد.

    نیازی به قسم خوردن نیست که ،تجربه های تک تک افرادی که تو این سایت هستند نشون میده درسته .

    حالا جاهایی که کارها برام روان شد

    خیلی خیلی راحت روی شانه خدا نشستم ومن را از شیراز آورده تهران

    واقعا لذت بردم وخونه جور شد برام واسباب کشی کردیم وراحت تر پول به سمتم میاد واقعا راحت تر.

    وقتی می خواستم مجوز بیزینسم رابگیرم خدا شاهده تو یه نصف روز خدا همه کارها را کرد حتی توضیح در مورد کارم را که باید خودم به رئیس اونجا میدادم را کارمند همون جا انجام داده راحتی .

    گواهینامه که بیست سال پیش که اصلا تجربه ای نداشتم و همسرم کمک کرد را به راحتی خدا هدایتم کرد گرفتم وهم عملی وهم کتبی را همون اول قبول شدم .

    الان که نگاه میکنم هرجا به اندازه یه ذره اعتماد کردم خدا سریع جواب داد.

    همین دوروز پیش همسرم میخواست وام بگیره ومدارک من را از تهران برد به شیراز که گفته بودن حتما باید ضامن بیاد امضا کنه و بدون اینکه برم وام به حساب همسرم واریز شد .

    این نشان از اسان شد آسانی هاست

    حتی خداوند هم جهان را راحت خلق کرده

    از بارش باران و برف وجمع شدن ابرها وپراکنده شدنشون میبینم چقدر جهان دقیق وراحت کارمی کنه .

    اینقدر که در بچگی دیدم در رسانه ها واز افراد که با سختی به یه چیزی رسیدند وبعد افتخار میکنند که بالاخره رسیدیم که باور کردیم باید سختی بکشیم تا به خواسته هامون برسیم .

    استاد ازتون سپاسگزارم برای این فایل ودوره بی نظیر احساس لیاقت

    می‌خوام سعی کنم بهتر وبیشتر روی خدا حساب کنم

    خداوندا مارا هدایت فرما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  7. -
    حامد حسامی گفته:
    مدت عضویت: 3106 روز

    به نام خدا

    سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش و تشکر فراوان دارم بابت این فایل هدیه ای ارزشمند و سرشار از آگاهی

    واقعاً نمیتوانم با چه زبانی از استاد عباسمنش تشکر کنم که دری از آگاهی و توحید را با این فایل هدیه بر روی ما گشودند.

    چقدر زیبا استاد عباسمنش بیان کردند که آنگونه که ما خداوند را باور میکنیم به مسیر درست هدایت میشویم و خداوند می‌فرماید که کسانی که از هدایت من پیروی میکنند نه غمی بر آنها هست و نه اندوهگین میشوند.

    و ما با توجه به نعمت ها و زیبایی ها نعمت ها و زیبایی های بیشتری را دریافت میکنیم و اگر در مدار شکر گزاری باشیم اتفاقات سختی را هرگز تجربه نمی‌کنیم واگر اتفاقات کوچکی رخ بدهد برای آن است که خواسته های خود را بشناسیم.

    مانند دوست استاد عباسمنش چونکه تسلیم قدرت هدایت درونی خود بود بازگشت که سررسید خود را بردارد و همان موقع که رسید متوجه شد که سارقان برنامه ای دزدی از او را داشته اند واگر کمی دیرتر می‌رسید بیشتر سرمایه اش نابود میشد.

    وقتی که مانند استاد عباسمنش تسلیم خواسته خداوند باشیم ما روی شانه ای خداوند نشسته ایم و خداوند به بهترین شکل ممکن کارهای مارا انجام میدهد و زندگی ما روالی زیبا دارد و کلی حال خوبی داریم،اما اگر همیشه دنبال جنگیدن باشیم زندگی ما روندی سینوسی دارد،یک بار پیروزی،یک بار شکست و…

    شاید در ظاهر زندگی خوبی باشد اما پایان آن ثروتی که با جنگ و پایمال کردن احساس خوب خود به دست بیاید به ما خوشبختی نمی‌دهد.

    وقتی که تسلیم خواسته خداوند باشیم اتفاقات معجزه آسا برای ما به راحتی رخ می‌دهد،مانند آن شخصی که برای کمک کردن به استاد عباسمنش آمد و گفت که بیش از 90./.کشور ما مسلمانان هستند و گفت که در مسیر مشغول گوش کردن سوره مبارکه یوسف بوده است و این شانس را آورد که به بهترین شکل جواب سوالات خودش در مورد دین اسلام را از دهان استاد عباسمنش بشنود.

    واقعاً سوره یوسف خیلی برای من درس زندگی داشته است و مانند فایل های استاد که هربار که مجدد گوش میدهم چیز تازه ای را یاد میگیرم،با هربار مطالعه ای سوره مبارکه یوسف درس هایی ارزشمند برای زندگی خود یاد میگیرم.

    آنجا که حضرت یوسف خواب اش را برای پدرش تعریف می‌کند و حضرت یعقوب می‌فرماید که خوابت را برای برادرانت تعریف نکن،شاید که به خاطر حسادت شان باعث مرگ تو بشوند به من یاد داد که صحبت کردن درباره ای دوره های استاد عباسمنش و خواب ها و الهاماتی که از جانب خداوند دریافت میکنیم با افراد ی که در این فضای فرکانسی نیستند اشتباه است و هزاران درس دیگری که من از سوره مبارکه یوسف یاد گرفتم.

    خدایا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم.

    لبتان خندان

    احساس تان عالی

    قلب تان سرشار از احساس شکرگذاری

    باشد

    انشالله…

    خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  8. -
    فاطمه رفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1356 روز

    استاد عزیزم و مریم نازنینم سلام

    و سلام به همه دوستان گلم

    استاد جانم امروز صبح اول وقت سایتو باز کردم و تا بنر فایل جدید و چهره پر انرژی شما رو دیدم نیشم تا بناگوشم باز شد و با کلی ذوق فایل تصویری رو پلی کردم تا هم بشنوم و هم روی ماه شما رو ببینم که می‌دونم این روزها چقدر در ارتعاش بالایی قرار دارین و خدا رو شکر که من هرچند از نظر مکانی با شما خیلی فاصله دارم، اما از نظر فرکانسی با شما در ارتباطم. شکر خدا. اینم بگم که پسرم 5 سالشه و به شدت دلش میخواد بیاد آمریکا شما رو ببینه و توی آب دریاچه پرادایس شیرجه بزنه و همش میگه پس کی میریم خونه شون من می‌خوام تا وقتی که اونها کهن سال نشدن و جوونن و منم بچه هستم بریم :)))))

    و اما درباره این فایل شگفت انگیز که همین الان من می‌دونم آگاهی های این فایل جواب سه نفره که واسشون بفرستم چون دقیقا دیروز درباره همین روان نبودن چرخ زندگی و پیش نرفتن کارها داشتن حرف میزدن و سوال میپرسیدن و خدا می‌دونه که این فایل پاسخ خداوند به چند هزار آدم دیگه در همین لحظه ست، در آینده که بماند.

    من از زمانی که با شما آشنا شدم ( چهار سال پیش ) تا الان کارهایی انجام دادم که یکسری باورها نسبت به خودم رو در من تغییر داد. من هنوز نتیجه مالی نگرفتم ، انقدر مقاومت هام نسبت به خودم، احساس لیاقتم، توانمندی هام زیاد بود، انقدر دچار خشم، احساس قربانی بودن، احساس گناه، احساس بی مصرف بودن و … بودم که تا الان طول کشیده یکم باور کنم که منم جزئی از این کائناتی هستم که خداوند عاشقانه هدایتش میکنه، منم جزئی از این « لکم » هستم که میگه هر آنچه خلق کردم مسخر شما کردم. برای من پذیرفتن همین لکم سالها طول کشید. سالها طول کشید تا من بتونم کمی چشمم رو از نتیجه بردارم و انقدر احساس ارزشمندیم رو به نتیجه گره نزنم. طول کشید تا من اتفاقات ناخوشایند زندگیم رو به این که خدا منو دوست نداره ربط ندم. و بگم که این موضوع پاشنه آشیل منه و تا یکم ولش کنم سریع دوباره فضای ذهنم رو پر می‌کنه. اون اوایل اولین چیزی که پذیرفتم اینه که من مسئول زندگی خودم هستم و زمانی که پسرم یکسالش بود شروع کردم یه کارهایی انجام بدم. پیج زدم در اینستاگرام و تصمیم گرفتم چیزایی که درباره تربیت فرزند یاد میگیرم پست کنم به شکل متنی. بعد یکی دو ماه به یه جا رسیدم که مجبور شدم فایل صوتی بذارم و اون کار استاد اندازه تمرین آگهی بازرگانی سخت بود برام ولی یه حسی می‌گفت باید انجام بدی وگرنه نمیتونی بری جلو. انجام دادم و پیش رفتم، کارگاه های صوتی آفلاین برگزار کردم که رضایت بالایی داشت. بعد از چند ماه رسیدم به تولید پادکست! اینم بگم که همچنان شنیدن صدای خودم برام خوشایند نبود . این حس دوست داشتنی نبودن و انزجار از خود از اواخر دبستان کم کم در من شکل گرفت و خیلی قوی شد.

    به هر حال انجام دادم و کم کم به پذیرش صدای خودم هم رسیدم البته الان به کمی بالاتر از صفر رسیدم.

    اون کار رو دیگه ادامه ندادم اما دستاوردش این بود که من کارهایی در این مسیر انجام دادم که کمی اعتماد به نفسم رو بالا برد.

    کارهای دیگه هم انجام دادم، کارهایی که فکر میکردم از پسش بر نمیام. وقتی از خدا میخواستم که من رو هدایت کنه به سمت یه مسیر درآمدی خوب، تریکو بافی رو نشونم داد. دو سال قبلش میخواستم همین تریکو بافی رو انجام بدم، دوره خریدم تمرین کردم اما نتونستم و تا دو سال این متریال کار توی کمد خاک میخورد و عین آیینه دق به عنوان نمادی از ناتوانی جلوی چشمم بود . وقتی مجدد هدایت شدم گفتم باید انجامش بدم.اینم بگم که من همیشه برای یاد گیری بافتنی مقاومت داشتم و فکر میکردم در این مورد ناتوان ذهنی ام :)))))) یک ماه تمرکزی نشستم با ویدیوهای رایگان یوتیوب یادش گرفتم. با همون ها دو تا کار سفارش گرفتم و هزینه یه دوره آموزشی رو ساختم. دوره رو خریدم انجام دادم

    ولی همون مدتی که این کار رو میکردم واقعا به این فکر میکردم که ارزش نداره این همه زمان و دست و گردن بذاری یه سبد ببافی بعدم سود آنچنانی نداره. همش میگفتم پول درآوردن انقدر نباید سخت باشه من اصلا نمی‌خوام انقدر تایم بذارم برای یه ذره پول. و حسم به این کار عوض شد.

    اونم کنار گذاشتم اما دستاوردی که داشت برام این بود که باور من میتوانم رو واسم پررنگ کرد. می‌خوام بگم درسته من هنوز یک کسب و کاری که درآمد رو به رشد داشته باشه ندارم اما در تمام این 4 سال

    کارهایی که طبق هدایت خدا انجام دادم باورهای من رو نسبت به خودم تغییر داد. تا اینکه رسیدیم به پروژه خانه تکانی. هنوز هم تمومش نکردم. توی همون چند فایل اول من هدایت شدم یا بهتره بگم هل داده شدم به سمت یه کسب و کاری که دقیقا مطابق با ویژگی هاییه که می‌خوام. قبل از شروع پروژه من همش درخواست اینو داشتم و نوشته بودم چه کاری می‌خوام. خب هزینه آموزش رو پرداخت کردم با فروختن یه النگو. نمی‌خواستم قرض بگیرم یا هرچی . میخواستم با آنچه که دارم شروع کنم. برای این کار من باید یه نرم افزار رو یاد می‌گرفتم که کار طراحی پلاک انجام بدم. برای من که هیچ وقت با هیچ نرم افزار طراحی کار نکرده بودم خیییییلی سخت بود اما همش اون تریکوبافی که تونستم یاد بگیرم رو به خودم میگفتم و اینطوری خودم رو کشوندم :) و همش میگفتم خدایا ممنونم که کمک می‌کنی من به راحتی این نرم افزار رو یاد بگیرم. و 10 روزه خوب یادش گرفتم. صبح زود با اینکه خوابم میومد می‌نشستم سر تمرین کردن و این جمله شما توی گوشم بود که : « وقتی تعهدتو نشون بدی جهان کمکت می‌کنه » .جمله تون توی فایلی که اول امسال گذاشتین هم همش تو گوشم بود : « آیا باور داری میتوانی هرچی که لازم باشه رو یاد بگیری » و این جمله تون توی دوره عزت نفس : « با توکل به خدا کار رو شروع میکنیم و هر چالشی هم که باشه حلش میکنیم » . من این روحیه رو اصلا نداشتم استاد. روحیه ادامه دادن، حل مسئله، باور به اینکه من میتونم و از پسش برمیام. اما در این سالها مسیری که طی کردم و بخش کوچکیش رو نوشتم این روحیه رو در من به وجود آورد. هنوز خیییییییلی کار دارم. هنوز احساس لیاقتم خیلی مشکل داره . اتفاقا قبل این فایل جدید داشتم فایل مفهوم عملی ایمان به غیب رو گوش میدادم و چقدر لذت بردم از توضیحاتی که مریم جان از دوره قانون آفرینش دادن. و می‌خوام با کسب و کاری که تصمیم دارم شروع کنم اولین بخش دوره قانون آفرینش رو بخرم. با این باور می‌خوام کارم رو شروع کنم که من مسئول زندگیم هستم و خداوند من رو تحسین می‌کنه بخاطر این باورم. و هدایتم می‌کنه تا بتونم پیش برم و هرجا هر باگی بود هدایت می‌کنه که حلش کنم.

    توی این چهار سال هرجا به حرفش گوش دادم راحت بوده همه چی و هرجا سرتق بازی درآوردم توگوشی خوردم :)))))) این تجربه رو همه دارن. ممنونم که کامنتم رو خوندین. برای شما و مریم جان و همه دوستانم یه دنیا عشق و زیبایی آرزو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  9. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 700 روز

    سلام

    اصل و مسیر درست و مسیر خداوند این است که به راحتی به خواسته هایت برسی و آسان باشی بر آسانی ها اگر این طور نیست پس باورهایت نسبت به خداوند و جهان ایراد دارد

    هر باوری نسبت به خداوند و جهان داری همان باور را تجربه میکنی

    چه داستان جالبی بود و بدنم مور مور شد از این هدایت و برنامه ریزی ای که خدا داشت برای این موضوع چقدر جالب و آموزنده

    به خدا باور و اعتماد دارم

    میگم خدایا من سمت خودم رو انجام میدم باقی اش با تو

    مرا آسان کن بر آسانی ها

    من قلبم بازه تو بهم بگو تو نزدیکی بهم هر چی تو بگی درسته تو بگو من اجرا میکنم ایده هامو

    من هر روز منتظر دریافت معجزات و اتفاقات خوب تو زندگیمم چون لایقم چون تو بخشنده ای چون برای تو هر ناممکنی ممکنه

    راه درستو بهم نشون بده برام نشونه بفرست بهم بگو راه درست چیه

    من لایق رسیدن به خواسته هامم پس به راحت ترین و ممکن ترین شکل ممکن برام رقمش بزن نیاز به زجر و سختی و بدبختی کشیدن نیست

    و…

    اینها باورهای من نسبت به خداوند و باعث شده آرامش ایمان و اعتمادم به خداوند بیشتر بشه احساحسم خوب باشه از مسیر لذت ببرم من سمت خودمو انجام میدم باقی اش رو میسپرم به او که در بهترین زمان و به بهترین و راحت ترین شکل ممکن برام رقم بزنه هر روز اینارو تو دفتر صبحگاهیم در شروع روز مینویسم و واقعا الان در مدار آسانی ها قرار گرفتم و باز هم میشود ساده تر روان تر و بهتر درصورتی که قبلا اصلا اینطور نبود من واقعا جون میکندم تا به خواسته ای برسم و در اکثر موارد نمی رسیدم خیلی وقتها هم اگه می رسیدم اصلا دیگه برام لذت و معنایی نداشت همش همین انقدر جون کندم و زجر کشیدم

    باورم این باشد که همه چیز باید برای من به ساده ترین و راحت ترین شکل ممکن رخ بده من لایقم بدون هیچ زجر و سختی ای

    مسیر خداوند مسیر درست مسیر آسانیست اگر غیر از این است باورهایت مشکل دارند همین!!!!

    الهی شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  10. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1168 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    این جلسه واقعا در مورد من و اتفاقات زندگی خودم بوده است

    همیشه به دنبال دیگران بودم

    همیشه به این فکر می کردم که باید فلان شخص باشد تا من به موفقیت برسم

    هر زمان که من قدرت را به دست دیگران می دادم من بیشتر و بیشتر درگیر مسائل و مشکلات می شدم

    اما و اما از زمانی که دل به خدای خودم سپردم

    روند انجام شدن کارهای خودم را به دست او سپردم

    از او کمک گرفتم

    خدای مهربان هم آنچنان دستهای من را می گرفت که واقعا آب در دل من دیگر تکان نمی خورد

    خدای مهربان جوری به من کمک می کرد که دیگر هرگز نگران هیچ چیز نبودم

    واقعا همه چیز برای من بصورت همزمانی رخ می داد و تمام کارهای من بخوبی و آسانی به جلو پیش می رفت

    جوری کارهای من جمع و جور می شود که خودم باور نمی شد که به این راحتی کارهای من بخواهد انجام بشود

    اکنون می دانم که هر زمان که دل به خدای خودم بسپارم

    از او کمک بگیرم

    خدای من هم به راحتی و آسانی من را جلو می برد

    یادم می آید که زمانی که می خواستم کسب و کار شخصی خودم را به جلو ببرم

    زمانی که می خواستم مغازه را تجهیز کنم

    همه به کمک من آمدند

    همه جوری به من کمک کردند که واقعا خودم باورم نمی شد

    دوستان کارهای من را انجام می دادند

    یا پول نمی گرفتند و یا اینکه به من تخفیف های عالی می دادند

    اینها واقعا برای من دستهای او بودند

    اینها همگی برای من واقعا عالی و فوق العاده است

    می دانم که خدای مهربان همیشه در کنار من است

    می دانم که او برای من می تواند همه چیز باشد

    او برای من بهترین و برترین کمک کننده باشد

    او برای من بزرگترین یاری دهنده است

    او برای من بزرگترین دست است

    اکنون واعقا به خوبی به این درک رسیده ام که او می خواهد من خوشبخت بشوم

    او می خواهد که من را هدایت کند

    او می خواهد که به من کمک کند

    اصلا اکنون به این درک و باور رسیده ام که خدای من همیشه از خوشحالی و حال خوب من خوشحال و سرحال است

    خدای من همیشه از کمک کردن به من لذت می برد

    خدای من همیشه در حال هدایت کردن من است

    من باید روی خودم و باورهای خودم را کار کنم

    نعمت های اطراف خودم را ببینم

    قدرددان آنها باشم

    بدانم که همه چیز برای من آفریده شده است تا من کیف کنم و حال ببرم

    زمان بندی خدای خودم را بارهای بار اکنون در راه اندازی این کسب و کار خودم دیده ام

    دیده ام که چطور نجار و برق کش را برای من مهیا کرد تا من بتوانم به راحتی کارهای خودم را جلو ببرم

    هر وقت در شروع روز از او کمک خواسته ام آنچنان به من کمک کرده است که خودم گیج و مبهوت می شدم

    جوری راه را برای من باز می کند که بی هیچ دردسری من می توانم جلو بروم و لطمه ای به من و کار من نخورد

    این فایل به نظر من خود یک دوره خداشناسی کامل و قوی و فوق العاده است

    دقیقا در این جلسه یاد قدم نهم استاد عزیز افتادم

    هر چه بیشتر و بهتر روی این باورها کار کنم خدای من راحت تر و بهتر به من کمک خواهد و من نشانه ها رو راحت تر

    می توانم دریافت کنم

    کافی است که من اعتماد کنم

    کافی است که من خودم را به او بسپارم

    از او کمک بخواهم

    روی او حساب باز کنم

    در این میان حس خوب سپاسگذاری و رضایت را در خودم تقویت کنم

    همیشه دنبال بهتر شدن روند زندگی خودم باشم

    این درس و این نکته را همیشه و همیشه با خودم تکرار می کنم چکار کنم که از این راحت تر و آسان تر به خواسته های خودم دست پیدا کنم

    چکار کنم که به آسانی و حال خوب بتوانم به هر چیزی که می خواهم دست پیدا کنم

    همه چیز به آسانی و راحتی

    همه چیز با حال خوب و با بهترین و بی دردسرترین راه و روش

    من باید اینگونه به خواسته های خودم دست پیدا کنم

    این اکنون به باور من تبدیل شده است و همیشه به دنبال آن هستم تا بتوانم به سادگی و راحتی به هر چیزی که آروز دارم دست پیدا کنم

    ممنون استاد عزیز هستم که همیشه چراغ راهنمای زندگی من است

    هرچه بخواهم به من داده می شود به شرط آنکه ذهن و باور و ظر ف وجودی خودم را بزرگتر کنم

    می دانم که می شود چرا که بارهای بار برای من رخ داده است

    می دانم که می توانم و به دست خواهم آورد چرا که بارهای بار برای من رخ داده است

    اینها بزرگترین درس برای من است

    اینها بزرگترین نکته هایی است که هر چه بیشتر در زندگی خودم آنها را بکار ببرم بی شک بهتر و راحتر موفق تر خواهم بود

    آرامش من بیشتر خواهد بود

    حال من بهتر و خوبتر خواهد بود

    اینها برای من خیلی ارزشمند است و من بی شک موفقیت از آن من خواهد بود

    سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای: