ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 38
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-15 05:22:082024-11-24 13:52:03ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر استادعزیز و همسر گرامی همراهشون و دوستان عزیز سایت بی نظیر یکتاپرستی …..
این فایل خیییلی فوق العاده است….من دفعه اول که گوش میدادم از اول تا آخرش فقط گریه می کردم ……
نمی تونستم جلوی اشکهام رو بگیرم …
شب ها قبل از خواب و صبح تا چشم باز می کنم این فایل رو گوش میدم …در طول روز هم گوش میدم …. پر از نکته و پر از انرژی ،پر از درس زندگی هم برای دنیا و هم آخرت ….
غنی از نشانه های راه هدایت …
دیگه نمی دونم چی بگم ….باید میلیاردها بار گوش دادو نوشت و تمرین کرد ….
مطمین هستم همین یک فایل زندگی من رو دگرگون می کنه اگر بهش عمل کنم …
تمام نکاتی رو که گفتید من تو زندگیم تجربه گردم….هر گاه که خودم رو ناتوان یافتم و کار رو به قدرت مطلق عالم سپردم به قدری راحت و آسون کارم انجام شده که متحیر شدم ….
حتی از زمان بچگیم کلی خاطره دارم ….
و هر گاه فک کردم همه کارها رو خودم باید انجام بدم فقط جنگیدم و به سختی کارهام انجام شده و اغلب ناامید شدم ….به قول خودتون انگار این حرفها رو از قبل می دونستیم و حرفهایی هست که سالها دلمون میخواسته بشنویم ولی کسی نبوده که بگه …..
این حرفها مستقیم تو قلبمون فرود میاد و قلبمون رو بزرگ می کنه تا ایمانمان قوی بشه واجازه بدیم که خداوند کارهامون رو پیش ببره
بی نهایت الله رو سپاسگزارم …
بی نهایت از استاد عزیز و همسر گرامیشون سپاسگزارم …..
به قول مولانا انسانم آرزوست …
انت وهاب
الله نور السماوات و الارض
قسم به قلم و آنچه مینویسد
شکر گزاری بالا ترین فرکانس برای ارتباط با خداست شکرگزاری واقعی که مزیت های اون نعمت را بشماری بهش آگاه بشی
برای رسیدن به اون مدار باید کنترل ورودی داشته باشی ذهن به حال خودش رها نکنیم
دنیای درون هزاران بار بزرگ تر از دنیای بیرون است سفر درونی کنیم در سفر درونی ام از جنگل ها و مراتع سرسبز و بیابان ها گذشتم شب ها آتش روشن کردم از شهرهای آباد و ویران گذشتم
الا در ساحلی با شن های طلایی به سمت اقیانوس آبی مستقر شدم .روحم در اون ساحل از جسمم دعوت می کند بیا بیا بیا ….
نشستن در جایگاه دریافت نعمت ها
اعتماد به جهان . ذکر اسما الهی در زمان بین خواب و بیداری برای اتصال به ناخودآگاه
رعایت خطوط قرمز جهان (مثلاً حلال تهیه کردن دوره ها ) رعایت تکامل. مقایسه خودم با خودم
پذیرش مسئولیت زندگی من مسوولیت خوشحالی و حرکت را در زندگی ام دارم هیچکس قیم من نیست
درس ها و حکمت ها را بگیر و حرکت کن
در سکوت و اقتدار حرکت کن از خلوتی راه حق نهراسید (امام علی)
به نام الله یکتا
سلام استاد عزیزم
مدت هاست که درگیر توهم سختی کشیدن شدم(اما نمیدونستم)
این فایل چقدر برای من در زمان مناسب اومد
با گوش دادن به آگاهی های این فایل فهمیدم
چاره ای جز ریکاوری باور هام نسبت به الله ندارم
اگر هم الان شرایط از نظر من سخته مخصوصا تو باور های عاطفی و مالی تا قبل شنیدن این فایل فک می کردم خب مثلا چالشه یا تضاده بیشتر ذهنم رو تضاده بود که ببین فریده این یه تضاده و تو باید ازش رد بشی و فلان…..(چقدم احساس قدرتمندی میکردم که اره من دارم خودمو میسازم )
مگه میشه انقد قشنگ از این توهم بیام بیرون؟
با چی ؟یه فایل رایگان که استاد جدیدا توی سایت بارگزاری کردن!الله اکبر….
من خارج شدم از چی؟
از توهم اینکه اره فلان درگیری رو مثلا تو رابطه رو دارم.باور قدیمم: نه دیگه این تضاده برای شناختن خواسته ام :)
با گوش دادن به فایل الله بهم گفت:دختر خوب و مهربون :)اصلا تو نگاه به ورودی هات ترس هات و نگرانی هایی که هر روز داری کردی؟
که به صورت ناخوداگاه مدام استرس و ترس و نگرانی داری بخاطر مسائلی که باهات سرشته شدن انگار(مثلا مثل تربیت فرزند )و هزران مسئله دیگر که تا قبل گوش دادن به فایل اصلا فک نمی کردی انقد نشخوار ذهنی داشته باشی!
چرا داری از خودت بابت هر سختی که میکشی قهرمان میسازی؟
نه عزیز من این سختی کشیدن جنابعالی بخاطر ورودی های نامناسبه حالا تو هر زمینه ای
نه اینکه تو داری ازمایش میشی و فلان دوست خوبم فریده جان از این فریب مقدس ذهنی خودتو نجات بده
اره من اسمشو گذاشتم فریب مقدس ذهن
چه جوری عمل میکنه این سیستم: با مقدس سازی نگرانی ها و ترس ها و عادی جلوه دادن اون.
که اره اگن به اصطلاح منه مامان نگران هستم برای بچه ام مادر فداکاری هستم.
اگه من دارم خودمو به هزاران روش به همسرم ثابت میکنم زن زندگی هستم.
اگه من وقتی مثلا فشار مالی رومه طاقت میارم و اینا زن زندگی هستم یا دختر منطقی هستم.
این روش که تا قبل گوش دادن به این فایل دست ذهنمو نخونده بودم
منو تبدیل کرده بود این روزای اخیر به یه ادمی که داره. مسیر موفقیت رو با سختی میره و اره دیگه داداش ما اینیم:)
با اینکه استاد گفتن اگر دارین با سختی یک مسیری رومیرین یعنی اون مسیر غلطه:)
خیلی ساده بود…
اما به گفتن ساده اس باید فریده تو عمل خودتو نشون بدی
از بعد گوش دادن این فایل سعی میکنم ذهنمو کنترل کنم ورودی هامو کنترل کنم که ارامشم بیشتر بشه که تو مدار دریافت هدایت الله برم که کارهام سریع و به اسانی پیش بره
ممنونم استاد عزیزم برای اینکه انقدر سخاوتمندانه این مطالب رو رایگان در اختیار ما قرار میدید
هر کلمه از این فایل هزاران درس توش نهفته بود
ممنونم ازتون پیامبر زمان من:)
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
آیاتی از اواخر سوره هود
وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً وَاحِدَهً ۖ وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ (118)
و اگر پروردگارت می خواست، همه مردم را (به اجبار) امت واحدی (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار می داد. ولی آنها همواره با هم اختلاف دارند.
إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ ۚ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ کَلِمَهُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ (119)
مگر کسی را که پروردگارت رحم کند. و برای همین (پذیرش رحمت) آنها را آفرید. و وعده پروردگارت قطعی شده که: دوزخ را از همه (سرکشان و طاغیان) جنّ و انس پُر خواهم کرد
حقیقتا استاد درست میگن وقتی ک انسان در آرامش مطلق باشه وقتی ک قلبش در نهایت سلامتی باشه و در آرام ترین وضع ممکن بتپه اون وقته ک صدای خدارو میتونه بشنوه ی باورهایی بهش گفته میشه ک هرو0ی فک میکنه نمیتونه بفهمه اونو از کجا خونده و یاد گرفته در واقع اونها همش الهام بوده اینجاس ک استاد میگه من هر چی میگم از خودم نیس
جنس الهامات ما و استاد و تمام پیامبر ها یکی است
اینو میگم چون وقتی کامنت قبلیم رو نوشتم خودم ب وجد اومدم ک خدایا من اینارو نمیدونستم تا الان و تو همین الان بهم گفتی تا خودمو و مسیرمو اصلاح کنم همش اعتبارش ب تو میرسه چون میخای منو پاک کنی تا رحمتت رو شامل حالم کنی خداجونم تو ن فقط برای من بلکه برای همه خلقت میخاهی
تو کامنت قبلیم ب این رسیدم ک خدا مارو خلق کرده تا بهمون رحم کنه تا بهترین زندگی رو داشته باشیم ما برای لذت آفریده شدیم یعنی زندگی طبیعی باید اونطوری باشه اما من خودم ب خودم ستم کردم و دجار سختی شدم سختی با برچسب رضایت خدا
با باور ب این ک هر چی بیشتر سختی بکشم نزد خدا محبوب ترم
مغفرت طلب میکنم خدابا تو هیچ وقت منو برای سختی نیافریده تو منو آفریدی تا غرق رحمت تو باشم تا تو از من راضی باشی و من از تو راضی تر
کامنت قبلیم
abasmanesh.com
آیاتی ک در بالا نوشتم بعد از نوشتن کامنتم بهش برخورد کردم این نشون میده جنس الهامات از ابتدای خلقت تا الان یکی بوده جنس الهامات بین من و موسی و عیسی و محمد و عباسمنش یکی بوده و هست
خداوند در این آیات میفرمایند
خداوند برای همه میخاد ک مهر و رحمت جاری کنه با این قسمت. ((و لذلک خلقهم))
اما میگه ک گروه خاصی مشمول رحمت قرار میگیرن و این ب خاطر عملکردشونه
و در آخر قسم خورده بدون هیچ دل رحمی و احساس دلسوزی جهنم رو از انسان و جن پر میکنه
در واقع جهنم نتیجه طبیعی اعمالشون هس و خدا براس مهم نخواهد بود
یک آیه ای ک یقین دارم هدایت الله است و خیلی خیلی مهمه و به من و به همه کمک میکنه در برطرف کردن سرزنش ها و احساس گناه ها چیزی ک استاد خیلی تاکید دارن روش ک برترین فرکانسی ک ب جهان ارسال میشه فرکانس احساس گناهه و ما باور داشتیم قبلا ک هر جقدر من احساس گناه داشته باشم در مقابل خدا یعنی محبوب ترم
این ایه خیلی مهمه 114 و 115 سوره هود
وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ۚ ذَلِکَ ذِکْرَی لِلذَّاکِرِینَ (114)
وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (115) ۞
خداوند دعوت میکنه ب کنترل توجه در دو طرف روز یعنی آخر شب و اول روز
همون جیزی ک استاد در ستاره قطبی گفتن ک در لین دو زمان توجهت رو ببر ب چیزهایی ک میخای
و بعدش ک خیلی مهمه خدا میگه ک همانا خوبی ها بدی هارا می برند
داره میگه اگر در طول روز جاهایی خطا رفتی ب هیچ عنوان نگران نباش چون من طوری تنظیم کردم ک تو در خال رشد باشی و قدرت خوبی هارد بیشتر کردم تا اون بدی هارو بپوشونه
در واقع خدا میدونه ک ما کامل نیستیم و جوری قرار داده ک ما در حال رشد باشیم
در آخر ایه میگه این یادآوری است برای یاد کنندگان
میگه یادت باشه ک احساس گناه نداشته باشی من میخام و میتونم ک اون اعمال ب ظاهر بدت رو ب خوبی تبدیل کنم در وقع نباید با وجود منه الله نگرانی داشته باشی
و در ایه بعد میگه ک تا رسیدن نتیجه ب کار خودت و اعمال خوب و فرکانس های خوب ادامه بده و صبر میشه کن در راه درست
همانا خدا آگاهه و ضایع نمی کنه آجر نیکوکاران را
خدایا خودت توفیق صبر در راه خوبی هارو بهم بده
یادم باشه خدا ازم نمیخاد سختی هارا تحمل کنم ازم میخاد در راه لذت ها صبر کنمو ب لذت بردنم تو اومدن نتیجه ادامه بدم
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
آیاتی از اواخر سوره هود
وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً وَاحِدَهً ۖ وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ (118)
و اگر پروردگارت می خواست، همه مردم را (به اجبار) امت واحدی (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار می داد. ولی آنها همواره با هم اختلاف دارند.
إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ ۚ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ کَلِمَهُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ (119)
مگر کسی را که پروردگارت رحم کند. و برای همین (پذیرش رحمت) آنها را آفرید. و وعده پروردگارت قطعی شده که: دوزخ را از همه (سرکشان و طاغیان) جنّ و انس پُر خواهم کرد
حقیقتا استاد درست میگن وقتی ک انسان در آرامش مطلق باشه وقتی ک قلبش در نهایت سلامتی باشه و در آرام ترین وضع ممکن بتپه اون وقته ک صدای خدارو میتونه بشنوه ی باورهایی بهش گفته میشه ک هرو0ی فک میکنه نمیتونه بفهمه اونو از کجا خونده و یاد گرفته در واقع اونها همش الهام بوده اینجاس ک استاد میگه من هر چی میگم از خودم نیس
جنس الهامات ما و استاد و تمام پیامبر ها یکی است
اینو میگم چون وقتی کامنت قبلیم رو نوشتم خودم ب وجد اومدم ک خدایا من اینارو نمیدونستم تا الان و تو همین الان بهم گفتی تا خودمو و مسیرمو اصلاح کنم همش اعتبارش ب تو میرسه چون میخای منو پاک کنی تا رحمتت رو شامل حالم کنی خداجونم تو ن فقط برای من بلکه برای همه خلقت میخاهی
تو کامنت قبلیم ب این رسیدم ک خدا مارو خلق کرده تا بهمون رحم کنه تا بهترین زندگی رو داشته باشیم ما برای لذت آفریده شدیم یعنی زندگی طبیعی باید اونطوری باشه اما من خودم ب خودم ستم کردم و دجار سختی شدم سختی با برچسب رضایت خدا
با باور ب این ک هر چی بیشتر سختی بکشم نزد خدا محبوب ترم
خدایا من طلب مغفرت میکنم تو هیچ وقت منو برای سختی نیافریده تو منو آفریدی تا غرق رحمت تو باشم تا تو از من راضی باشی و من از تو راضی تر
کامنت قبلیم
abasmanesh.com
آیاتی ک در بالا نوشتم بعد از نوشتن کامنتم بهش برخورد کردم این نشون میده جنس الهامات از ابتدای خلقت تا الان یکی بوده جنس الهامات بین من و موسی و عیسی و محمد و عباسمنش یکی بوده و هست
خداوند در این آیات میفرمایند
خداوند برای همه میخاد ک مهر و رحمت جاری کنه با این قسمت. ((و لذلک خلقهم))
اما میگه ک گروه خاصی مشمول رحمت قرار میگیرن و این ب خاطر عملکردشونه
و در آخر قسم خورده بدون هیچ دل رحمی و احساس دلسوزی جهنم رو از انسان و جن پر میکنه
در واقع جهنم نتیجه طبیعی اعمالشون هس و خدا براس مهم نخواهد بود
یک آیه ای ک یقین دارم هدایت الله است و خیلی خیلی مهمه و به من و به همه کمک میکنه در برطرف کردن سرزنش ها و احساس گناه ها چیزی ک استاد خیلی تاکید دارن روش ک برترین فرکانسی ک ب جهان ارسال میشه فرکانس احساس گناهه و ما باور داشتیم قبلا ک هر جقدر من احساس گناه داشته باشم در مقابل خدا یعنی محبوب ترم
این ایه خیلی مهمه 114 و 115 سوره هود
وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ۚ ذَلِکَ ذِکْرَی لِلذَّاکِرِینَ (114)
وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (115) ۞
خداوند دعوت میکنه ب کنترل توجه در دو طرف روز یعنی آخر شب و اول روز
همون جیزی ک استاد در ستاره قطبی گفتن ک در لین دو زمان توجهت رو ببر ب چیزهایی ک میخای
و بعدش ک خیلی مهمه خدا میگه ک همانا خوبی ها بدی هارا می برند
داره میگه اگر در طول روز جاهایی خطا رفتی ب هیچ عنوان نگران نباش چون من طوری تنظیم کردم ک تو در خال رشد باشی و قدرت خوبی هارد بیشتر کردم تا اون بدی هارو بپوشونه
در واقع خدا میدونه ک ما کامل نیستیم و جوری قرار داده ک ما در حال رشد باشیم
در آخر ایه میگه این یادآوری است برای یاد کنندگان
میگه یادت باشه ک احساس گناه نداشته باشی من میخام و میتونم ک اون اعمال ب ظاهر بدت رو ب خوبی تبدیل کنم در وقع نباید با وجود منه الله نگرانی داشته باشی
و در ایه بعد میگه ک تا رسیدن نتیجه ب کار خودت و اعمال خوب و فرکانس های خوب ادامه بده و صبر میشه کن در راه درست
همانا خدا آگاهه و ضایع نمی کنه آجر نیکوکاران را
خدایا خودت توفیق صبر در راه خوبی هارو بهم بده
یادم باشه خدا ازم نمیخاد سختی هارا تحمل کنم ازم میخاد در راه لذت ها صبر کنمو ب لذت بردنم تو اومدن نتیجه ادامه بدم
سلام استادِ جان
درود به شما دوستانِ هم مداری من…
الله کلام را بر روی زبانم جاری سازد تا بگویم…
استاد اشکم با این فایلتون در اومد
اشک تاسف از اینکه سالهای سال با زجر زندگیمون رو گذروندیم فقط بخاطر باور های نادرستمون
و اشک شوق از اینکه خدا هدایتم کرد به اینجا و این فایل تا باورهام دستخوش تغیر شوند و زندگیم رنگ دیگه ای بگیره…
من از بچگی در خانواده ای بزرگ شدم که هروقت میرفتیم بیرون و یه خانه لوکس و بزرگ که میدیدند میگفتن اینا همش با مال حروم بالا رفته وگرنه کی میتونه توی این اوضاع داغون همچین مالی رو سرهم بکنه…
من توی جامعه ای بزرگ شدم، بین دوست و رفیقا و خانواده ای بزرگ شدم، که میگفتن مرد باید همراه با طلوع خورشید از خونه بزنه بیرون و شب خسته و کوفته بیاد خونه
مرد باید زور بازوش رو بخوره
مرد باید بزنه رو زانوش بگه یا علی و رنج بکشه تا شاید به گنج برسه…
اطرافیان من هرگز به راه آسان اعتقاد نداشتن و ندارن…
همین چند روز پیش برادرم گفت حرفای مهمی باهات دارم و من به رسم ادب مهمانش کردم به یه کافه تا باهم صحبت کنیم
جانِ کلام یک ساعت صحبت کردن این بود: علی من از بچگی کارگری کردم، من 10 سالم بود توی فلان انبار کار میکردم، من ناسزا شنیدم، من رنج کشیدم، من بدبختی کشیدم، من بارها شکست خوردم تا الان تونستم یه اعتباری تو شهر، یه خونه و یه ماشین از خودم داشته باشم…
علی، اگر میخوای به جایی برسی باید چنگ و دندون بزنی به این دنیا، باید دردو تحمل کنی باید محکم باشی، باید بجنگی، بجنگو شکست بخور، بجنگو تجربه کسب کن و… و… و….
من تا همین چند وقت پیش وقتی به آیندم فکر میکردم، و مینشستم با خودم تخیل میکردم آینده درخشانم رو، همیشه یه قسمت از تخیلاتم این بود که بعد از اینکه همه با خبر شدن از موفقیت های بزرگم، یه فیلم یا عکسایی از دوران زجر کشیدنم برای همه بزارم، تا ببینند که زجر کشیدم که به این نقطه رسیدم، که زخم خوردم، که شکست خوردم، که به همه نشون بدم کار هرکسی نیست به اینجا رسیدن، یه( یا به قول معروف ( کار هرکس نیست خرمن کوفتن، گاو نر میخواهدو مرد کهن )
تا به همه نشون بدم آدم قویه منم… درد کشیده منم…
راستی چرا برای ما ( 99 درصد) درد کشیدن شده افتخار؟
وقتی توی جمعی میشینیم یارو میاد با آبو تاب از درداش میگه و همه میگن اااااااا این چه مرد بزرگیه ببین چقدر درد کشیده، ببین چقدر تجربه داره، ببین چقدر خاک خورده، این شخصیت بزرگیه و…
غافل از اینکه این اگر تجربه داشت، این اگر راهو بلد بود، این اگر لایق بود، این اگر با خودش و خدای خودش در صلح بود، این اگر شخصیت بزرگی داشت دردی نمیکشید، بعد ما همه پا میشیم این شخص رو میکنیم الگوی زندگیمون…و براش احترام خاصی قائلیم..
اخه الله وکیلی چرا…. چراااا
راجب روابط من تا همین چند وقت پیش ک کمتر روی خودم کار میکردم، وقتی به دختر مورد علاقم فکر میکردم و شروع میکردم به تخیل کردن… همیشه خودم رو تصور میکردم که با خانوادش در جنگو درگیریم تا بتونم خودم رو به اونا ثابت کنم، همیشه در تفکرم کاری بزرگ انجام میدادم یا از وقوع فلان حادثه بد برای اون دختر یا خانوادش، جلوگیری میکردم تا بتونم به اون دختر برسم..
آیا این چیزیه غیر از کمبود احساس لیاقت؟
آیا این افکار از این پاشنه آشیل نابرده رنج گنج میسر نمیشود، نشات نمیگیره؟
چه کرده با ما این جامعه
چه کرده با ما این باور ها، افکار، حرف ها و عقاید اکثریت
چه کرده با ما رسانه و فضای مجازی
بعد میگیم چرا 99 درصد مردم در جنگند چرا همه ناآرامن، چرا آرامش از بین آدم ها برچیده شده، چرا روابط در تنشن و….
من یسری تجربه دوران خدمتم رو توی کامنت های سایت گذاشتم
که چقدر تقلا میکردم تا بتونم کاری کنم توی شهر خودم با تایم اداری خدمت کنم
چقدر یقمو کیپ میکردم و از این پادگان به اون پادگان میرفتم، چقدر بدو بدو به دنبال آشنا و پارتی بودم، چقدر پیش یسریا سر خم کردم، چقدر هزینه کردم و تهشم هیچ نتیجه ای نداد…
ولی در آخر که از همه نا امید شدم، رو کردم به خدا و بهش گفتم تنها امیدم تویی خودت برای من کاری بکن و سپردم به خودش
و اما نتیجش: یگان خدمتم توی شهر خودم، توی بهترین پادگان، توی بهترین قسمت پادگان، با تایم اداری…
همین چند روز پیش، پاشدم که کارگاهم رو رنگامیزی کنم و طرح و دکور بندازم توش برای تولید محتوا برای محصولاتم، اون طرح هایی که مد نظرم بودن به من گفتن تو نمیتونی از پسش بر بیای و یا اگرم بر بیای نمیارزه، نمیسرفه انقدر هزینه کنی،( چون طرح ها خیلی خفن بودن )
و من سپردم به خدا و بازم بهش گفتم من نمیدونم از یه جایی برام ردیفش کن، من تنها اومیدم تویی، من رو از سریع ترین، راحت ترین و بهترین راه به هدفم برسون و…
دوستان شاید باورتون نشه، به بزرگیش قسم به ایده ای هدایتم کرد، به افرادی هدایتم کرد، که خیلی خفن تر از طرح ها و دکور مد نظرم کارو در اوردیم فقط و فقط با 2 میلیون، باورتون میشه؟ 2 میلیون
اگر من از کارگاهم عکس بگیرم و بگم 2 تمن هزینه برده هیچکی باورش نمیشه
دوستان، به خودش قسم ایده هایی داره، الهاماتی بهتون میکنه، که حتی به فکر مُخ ترین، ماهر ترین و کار بلد ترین فردی که میشناسید هم خطور نمیکنه
فقط کافیه باورش کرد، کافیه باور کنیم که بابا کارها آسون راه میوفتن، همچیز راحت اتفاق میوفته، نیازی نیست زجر کشید، نیازی نیست پوستمون کنده بشه و…
بعد از شنیدن این فایل من رفتم با خدای خودم خلوت کردم، ازش خواستم که، گوش و چشم رو آسان کنه برای شنیدن و دیدن هدایت هاش
ازش خواستم کمکم کنه که تحت تاثیر جامعه قرار نگیرم..
ازش خواستم آسانم کنه برای آسانی ها..
ازش خواستم کمکم کنه تا باور های محدود کننده که چه عرض کنم، نابود کننده ای که از بچگی تو گوش ما کردن رو بتونم به راحتی تغیر بدم…
ازش خواستم انرژیش رو در وجودم جاری کنه تا از احساس لیاقت فوران کنم…
ازش خواستم بشونتم رو شونش و از راحت ترین، سریع ترین و آسان ترین راه من رو به خواسته هام برسونه…
در پناه قادرِ مطلق باشید..
سلام خدمت شما استاد نازنین و دوستان عالی امید که حالتان عالی باشه من این تکه از حرفهاتون برام خیلی جذاب و بود و الان تاثیرشو تو زندگیم فهمیدم کجا ها زور زدم و کارها انجام شده و زجر کشیدم وکجا قبل از انجام یسری کارها باورهای درست در موردشان داشته ام بیشتر اوقات ناخود آگاه کارها خیلی برام راحت پیشرفته استاد در سال 2015 من از افغانستان آمدم آلمان من هیچی نمیدونستم از اینکه اونجا بخاطر قبول شدن باید کیس داشته باشی تا قبولی بگیری از این حرفها تا اینکه اونجا کم کم با افراد حرهای میزدند و فهمیدم باید ثابت کنم که در افغانستان زندگیم در خطر بود و از این حرفها از اونجای که اطرافیهام افراد بشدت درب و داغون از لحاظ فکری بودند تعریف میکردن هشت ساعت مصاحبه میگیرند نمیدونم اینقد سخت است قبولی آلمان ووو من اینها رو باور کردم گفتم خدایا چی کار کنم در مورد زبان هم همچنان قبل از اینکه برم یک سه ماه بخونم بعد بگم واقعا سخته نخونده برام خیلی سخت بود آموختن زبان حالا بگذریم بعد دیدم روز بروز قوانین سختر شد ریس جمهور وقت افغانستان اشرف غنی از المان خواست که بفرست جوانان افغانستانی را این دیگه خیلی بدتر شد خلاصه تصمیم گرفتم برم فنلاند که خداوند هدایت کرد یکی از افراد منطقه خودمان را دیدم در ایستگاه قطار گفتن بیاین بریم ایتالیا خیلی قبولی راحت است در مدت شش ماه قبول میشی من اینو باور کردم استاد اینم بگم من از این قوانین خداوند و بحثهای قانون جذب و ای چیزها هیچی نمیفهمیدم حالا رفتیم بلیط تهیه کنیم یه پیر مرد داشت صرافی میکرد با قبولی ایتالیا اونم همین حرف و زد شش ماه با یک کیس خیلی معمولی قبول میشین باورم قوی تر شد شبش رفتیم ایتالیا استاد باورت نمیشه من با دوستهام چهار نفر بودیم فقط این باور در من رخنه کرده بود من را خدا ازاینها بطور معجزه آسا جدا کرد خدا برای من اسناد پنجساله اونجا رو با بیست دقیقه مصاحبه برام کارها ره پیش برد نه درمدت شش ماهدر مدت 93 روز تمام مدارکم تو جیبم بود دوستها که با من بودند 2 تا سال کارهاشون طول کشید تا تصویری براشون نفرستادم مدارکمو باورشان نمیشد باور ها چی ها نمیکنه و در این چون نمیتونستم و نمیدونستم کنترول ذهن و ساختن باورها رو در مورد کار باورهای نادرستی در ذهنم شکل گرفته بود نتیجه شو دیدم اما خدا ره شکر اون سختیها باعث شد با شما آشنا بشم خدا واقعی را بشناسم خودمو بهتر بشناسم از از اون موقع به بعد به لطف خدای مهربان و لطف شما استاد عزیزم ایمانمو درست کردم زدم بیرون از اون کشور حالا در فرانسه هم با کمترین زمان ممکن اسناد سیاسی ده ساله اینجا ره گرفتم انشاالله یک جای مناسب داستان آشنایی ام با شما را هم براتون مینویسم که چقد رو ترسهام پا گذاشتم ایمان خودمو بهتر کردم و مواردی که بهم ضربه میزد را از خودم دور کردم ازتون بینهایت ممنون و سپاسگذارم مرسی استاد شاد باشید
به نام خدای مهربانم .
سلام حدمت استاد عززیم و خانم شایسته و همه دوستان توحیدی در این مسیر بهشتی .
امروز کلا از صبح که ستاره قطبی نوشتم خیلی دلی بود و مدیریت همه زندگیم را سپردم به خدای خودم و گفتم خدایا تو
فرمون زندگیم را به دست بگیر من بلد نیستم توبلدی به همه چی واقفی من هر وقت میرم پشت فرمون میزنم به در و
دیوار تو برون منم ارامم وقتی تو هستی تمام کارها را انجام میدی امروز تو ماشین همین فایل را گذاشته بودم تا رسیدم
به محل کسب و کارم یهویی رفتم سمت دریا با همین فایل که صدای استاد عزیزم پخش میشد دریا بسیار زیبا
و بی نظیر قلبمو نوازش میداد و رنگ و لعاب خاصی گرفته بود اصلا یک حال روحانی داشتم از دیروز و قبلش کلا
یک جورایی قفلی زدم رو این فایل خیلی بهش نیاز داشتم استاد عزیزم که گلوی خداوند میشی برام خلاصه
یک حسی بهم گفت که از تخت سنگها برم روز ماسه های ساحل و همانطور گوشی دستم بود و صدای نازنین شما
تو فضا و گوشم نوازش میداد مثل نسیم دریا رفتم پایین جاتون خالی احساس سبکی داشتم یک حسی بهم الهام شد که رو ماسه ها را نگاه کنم و رفتم قدم زدم و رو ماسه ها خیس شده که مدتی یکم خودش را گرفته و سفت شده بود
با چوب کسی جملاتی نوشته بود انگلیسی و شکل انسان و یهویی رفتم نزدیک یکی از این نوشته ها زیر تخته سنگ رو
ماسه ها فکر میکنید چی نوشته بود انی انا ربک وای خدای من چی میگی بهم داری با من حرف میزنی منو از محل
کارم اوردی اینجا و بهم گفتی برو پایین اصلا هیچ منطقی نمیتونست بگه که اول روز بری لب دریا و کنار ساحل قبل اینکه
بری دفترو بهت بگه برو نگاه کن رو ماسه زیر تخته سنگ نوشته انی انا ربک الله اکبر اصلا یهویی مو به تنم سیخ
شد و حالت خاصی شدم نمیتونم احساسم را بیان کنم عالی بو خدا قشنگ با من حرف زد استادم کلا مدتی است به
تضادی خورده بودم بعد فایل استاد گذاشت و مدام کامنتها و نوشته های خودم همش در این مورد بود حتی تو خواب
تو همین بیس موضوعات را دارم میبینم اصلا خدا داره فریاد میزنه واقعا دیگه چه جوری باید خدا بهم بگه دارم باهات
حرف میزنم ارتباط میگیرم ما چرا ادمها زود برامون همه چی عادی میشه استادم اخه دیگه چیکار کنه خدا من باید
فقط صدای قلبمو گوش کنم صدای ذهن را باید خاموش کنم تا جایی که دیگه نشنوم و صدای قلبم که جایگاه خداست
را بلند کنم وقتی بتونم صدای ذهن را کمش کنم بی محلی کنم بدونم که دشمن لونه کرده توش دیگه بیشتر حواسم
بهش جمع میشه و تا میاد وراجی کنه خاموشش کنم با نوشتن حرف زدن با خودم فایل استاد عزیزم را گوش کنم
کلاما هیچ راهی نداریم که بتوانیم صدای ذهن را خاموش کنیم تنها راه و بهترین روش فقط کنترل ورودی های
ماست که اگر ورودی را بتوانم با نظارت خودم و فیلتر شدید روش ناظر باشم از دستم در نره میتونم ورودی
خوب بدم وتکرار و تکرار این روند قدرت افکارم بیشتر مثبت میشه و فرکانس های بهتری ارسال میشه و
حالم خوبتر میشه احساس عالی و مساوی با اتفاقات عالی و این اعتماد بیشتری میده برای کنترل ورودی ها که
اقا اینقدر مهمه که تو فقط باید بتونی کنترل کنی ورودیها را قبلا اصلا نمیفهمیدم به این شدتی که الان درک کردم
و دارم سعی میکنم بهش عمل کنم با کمک و لطف خدای مهربونم امشب خانم جان گفت فیلم بزار اونم قوانینی
که کلا من تو خونه من و هسرم تلویزیونی نیستیم مدتهاست خدارو شکر فقط از رو سایت قسمت عقل کل
فیلمهایی که دوستان عزیزم نوشتن بعضی اوقات مخصوصا روزهای پاییزی که هوا بارونی و سرد شده میچسبه که
با عشقت بشینی فیلم نگاه کنی اونم قوانینی و حال خوب کن که در مورد باورها الهامات و انگیزشی باشه خدارو شکر
صد هزار میلیارد بی نهایت شکر امشب فیلم کلبه نگاه کردیم که واقعا محشر هست به نظرم ببینید در مورد باور به خداوند
اعتماد به خداوند قضاوت نکردن و بخشیدن و رهایی است بی نظیر بود این فیلم خدارو شکر که کلا چند وقتی است
از این جور موقعیتها افکار فیلم ها فایلها تو مدارش قرار گرفتم و دارم رو خودم بیشتر دقت میکنم که به چه چیزهایی
دارم توجه میکنم از وقتی که بیشتر درک کردم قوانین رو دارم بیشتر حساس میشم به کنترل کانون توجه که همه چی
همینه من خیلی زیاد توسط خداوند هدایت شدم و نتایج عالی گرفتم که بعضی اوقات که اصلا نمیدونستم
که هدایت هست و فکر میکردم شانس بوده ولی به لطف خداوند با اشنایی با قوانین بدون تغییر و استاد عزیزم دیگه
میفهمم شایدم بعضی اوقات بعدش بفهمم و یادم بیاد که اینم هدایت بود دیدی وای خدای من الان بیشتر دارم
ریز میشم به اتفاقات و شایط زندگیم میبینم بیشتر جاها فقط هدایت بوده و خدا چه جاهایی منو نجات داده
خدا میاد بعضی جاها ما را با تضادی که پیش میاد نجاتمون میده دقت کنیم تو زندگی خیلی جاها تضادها برای
نجات و رهایی و پیشرفت بوده برام در بیزینسم در خصوص خونه خریدن خردی ماشین روابط همه چی خداوند داره
کار میکنه جهان هر لحظه داره با هدایت خداوند میگرده باید اینو بیشتر باور درک کنم که خداوند در هر لحظه داره منو
هدایت میکنه نه به مسیر خوبی نیکی به مسیری که من انتخاب میکنم با افکارم باورهام کانون توجه ام انتخاب کردم
الهی شکرت اینم از داستان هدایت الله امروز دوست داشتم داغ داغ برای شما اتادم تعریف کنم میام دوباره از هدایتها
قوانین بدون تغییر خدا جونم تعریف میکنم برای تقویت باورهامون ردپای باشه برای روزهای نجوایی که خفش کنم
استاد عزیزم خانم شایسته بی نظیر و دوستان توحیدی همه شما را به خدای بزرگم میسپرم
خدا نگهدارتون
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته ودوستان هم مسیر توحیدی واقعاکه چه فایلی بود استاد چه باورهای نابی توی این فایل گفتین که واقعا یکی از بهترین وتو دل بروترین فایلی که به قلب من نشت والان که گوش کردم چقدر ناب وخلوص نیت پشت این آگاهیها بود ومن قلبا ازشما وخداوند سپاسگزارم که در مدار شنیدن این اگاهی هستم چون من در جایی هستم که هچکس از قوم وتبار به این چیزها اعتقاد ندارن واگر حتی به اونها بگی صد تا حرف پشت در مییارن البته که من یاد گرفتم که با کسی صحبت نکنم وکاری به کسی هم ندارم ولی واقعا وقتی می بینم که افراد توی بحث های حاشیه ای هستند فقط شکر گذار خداوند بخشنده ومهربان هستم که من را هدایت کرده وچه روزهای سختی رو فقط به خودش توکل کردم که چقددددر همه چیز به نفع من رقم خورد در اتفاقات به ظاهربد و واقعا اگر درک بکنییم وعمل بکنییم مثل همین شکر گذاری ساده که چقدر میشود باعث ارامش ذهنی که به نظر من بالاترین نعمتی هست وواقعا استاد همیشه سالم وآرام باشین که باعث آرامش دیگران میشوی………
به نام الله مهربان
اساتید عزیزم سلام
جان دل جانان دل سلام درود خدا بر شما
سلام به دوستان گلم
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ ۖ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
(موسی) گفت: «پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما، و تو مهربانترین مهربانانی!»
استاد این چند روزه من اینجام من این هدایت الهی رو چند مرتبه دیدم کامنت میخونم مستم و مدهوشم
استاد همین نوشتن کامنت ی هوشیاری میخواد باید وصل بشی به خداوند تا بگوید و بنویسی
من تا این زمان حتی قادر به فکر کردن و نوشتن نبودم خدا رو شکر و سپاسگزارم از این مدهوشی
آقای حسن زاده آملی توی کتاب الهی نامه میفرمایند :
الهى، از دردم خرسندم که درمانش تویى.
الهى، شکرت که تاکنون خواننده بودم و اینک گوینده
الهى اگر چه درویشم ولى داراترازمن کیست که تو دارایى منى.
الهى اگراز من پرسند کیستى چه گویم.
الهى هر چه بیشترفکرکنم دورترمیشوم.
الهى گروهى کو کو گویند و حسن هو هو.
الهى داغ دل را نه زبان تواند تقریر کند ونه قلم یاردبه تحریررساند الحمد الله که دلدار به
ناگفته و نانوشته آگاه است.
استاد جان فرمودید قبلاً چ باوری در خصوص خدا داشتید
من همیشه عاشق خدا بودم کلی ذکر از بر بودم اما خدا رو باور نداشتم اما اینک خدا میتواند ن
ن اینکه به زبان بیارم توی رفتارم بود مشرک بودم ترسو بودم نگران بودم غمگین بودم .
هر کاری رو میخواستم خودم با ذهنم با هوشم با استعدادم حل کنم
و هر زمان ک نمیشد به توانایی های خودم شک میکردم
بعد گریه میکردم ک خدا من ک تلاش کردم من ک تا صبح بیدار نشستم من ک سختی کشیدم پس چی شد
خدایا من ک از خودم گذشتم من ک خودم رو نادیده گرفتم من ک زجر کشیدم خب میگن باید ته رنج گنج باشه چی شد پس چرا نشد
بعدش به این میرسیدم ک ن من شانس ندارم .
بعضی ها ژنشون خوبه
من حتما مشکلم خانواده ام هست تهش میرسیدم به صحبت مامانم
هر که مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند
ما حتما مث ائمه ک زجر کشیدن و از دنیا چیزی ندیدن ولی عزیز خدا بودن حتما شبیه اونهاییم
و هزار باور اشتباه دیگ
اما استاد الان دیگ هر جا دیدم داره سخت میشه
هر جا دیدم اذیتم هر جا دیدم داره حالم بد میشه
مچم رو میگیرم میگم مریم خانم بشین ببینم کجا اشتباه رفتی
روی چه کسی حساب کردی کجا قدرت رو به غیر خدا دادی
خدا رو سپاسگزارم
نمیگم عالیم ولی استاد چقدر خوب شدم چقدر این مریم رو دوست دارم
چقدر چرخ زندگی آسان و روانه
امروز توی مدرسه پسرم صحبت از خوردن آب جوش عسل شد مدیر مدرسه گفت ما ک توان خرید عسل نداریم صبح ها آبجوش میخوریم
من با تعجب نگاهش کردم خودشون شاغل همسرشون شاغل ی بچه بیشتر ندارن ک ایشونم بزرگ شده
حقوق ایشون چون دیدم توی فیش حقوقی با همسر من برابره .
نگاهش کردم بدون قضاوت و گفتم
خدایا سپاسگزارم ک با افتخار و به راحتی بهترین عسل رو برام فرستادی که حتی قیمتشم نمیدونم
خدایا سپاسگزارم ک بهت ایمان دارم خدایا سپاسگزارم ک باورت کردم و میدونم ک تو بی نهایتی و بی نهایت برای من خیر و برکت میخوای
چقدر خوبه توی این مسیرم چقدر خوبه اینجا خدایا اصلا هیچ کجای دنیا شبیه اینجا ندیدم
چقدر توی این سایت حالم خوبه
چه بهشتی هست اینجا
چه خدایی هست اینجا اینجا خدا رنگش ی رنگ دیگه است
استاد با همه وجودم از خدا میخوام و بزرگترین خواسته ام بودن اینجاست
خدایا شکرت برای این سایت خدایا سپاسگزارم منو به سمت عشق به سمت جان هدایت کردی
عاشقتم من خدای مهربونم .
این بودن ها این لحظه هام ک اینجام اینها رو لحظه لحظه سپاسگزارم
این آگاهی های ناب ک از زبان بنده خوب خودت جاری میشه استادم دوستت دارم و عاشق شما و مریم جانم چقدر خوشحالم و شکرگزارم برای داشتنتون
هر جا هستید در پناه الله مهربان باشید.