عواقب تصمیمات احساسی - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-06 05:53:472023-05-08 07:32:32عواقب تصمیمات احساسیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام یگانه الله مهربان
سلام به استاد های نازنینم،به استاد عباسمنش …به استاد شایسته،سلام به پرادایس
به عزیزانی که یک ساله
بیشترین صدایی که میشنونم،صدای نازنین شماست
بیشترین تصویری که میبینم تصویر شماست
بهترین منظره ای که میبینم مناظر پرادایسه
و سلام به دوستان جانم در این جهان مجازی توحیدی
استاد جانم،همینطور که به صحبت هایی با ارزشتون گوش میکردم به کارهای خونه میرسیدم و توی ذهنم میگفتم تموم تلاشم رو میکنم تا شب وقتی رو آزاد کنم تا کامنت بنویسم اما انرژی زیادی من رو مجاب کرد دست از کار های خونه بکشم و بشینم پشت لپ تاپ و بنویسم و من همیشه و هروقت ازین انرژی و احساس پیروی کردم نتیجه ش عالی بود
استاد نمیخوام از سعیده ی قبل از آشنایی با شما بنویسم …نه ذهنم یاری میکنه نه دلم میخواد از ناخواسته ها بنویسم!
چون 29 سال انقدر از تصمیمات احساسی ضربه خوردم،انقدر به چالش کشیده شدم،انقدر چک و لگد خوردم که خودم میدونم و خدای خودم!
استاد جانم،روزی که من وارد سایت شدم ،بدون اینکه هیچ فایل رایگانی ببینم،همین انرژِی که بی وقفه داره انگشتام رو به حرکت درمیاره و مینویسه من رو کشوند به سمت دوره ی دوازده قدم …
مثل اینکه یک جاده ای هست پر از سنگلاخ و چاله وچوله به سمت یک رودخونه آب شیرین، تو باید آروم آروم بری تا به این رودخونه برسی،اما قبل اینکه قدم از قدم برداری یکی بغلت کنه …با یک گام بلند تورو بندازه تو جریان آب خنک رودخونه …و تو از خنکای اب ،از صدای برخورد آب با سنگ ها ،از لذت رسیدن به سرچشمه فقط لذت ببری و لذت ببری ….
استاد جانم،دوستان نازنینم
تموم این یکسال و خرده ای که من به لطف الله تو این مسیر الهی قرار گرفتم،تموم وقت هایی که به تضاد ها خوردم،احساسی شدم،عصبانی شدم، و نزدیک بود که برم توی در و دیوار …
یکی از جلسات دوره ی دوازده قدم،من رو نجات داد
دقیقا مثل اینکه قبل از برخورد سرت با دیوار،یکی دستشو حایل سرت و دیوارکنه
مثل اینکه تو نمیدونستی یک قدم جلوتر پرتگاهه و داری میری جلو،یکی از پشت سرت پیرهنتو میکشه و نجاتت میده
انگار یکی قلبش وایساده و روحش داره از بدنش جدا میشه،یک نفر میرسه بالاسرش با ماساژ سریع قلبشو برمیگردونه
هزارتا مثال دارم تا تشبیه کنم چه جوری آگاهی های دوازده قدم و صحبت های استاد منو نجات داده …
کاری که میکنم دقیقا اینه
وقتی احساساتم غلیان میکنه و من دارم افسار ذهنم رو از دست میدم
فقط به خدا میگم،خدایا منو هدایت کن کدوم فایل رو گوش بدم
به خدایی که میپرستم قسم میخورم،هرفایلی رو که از جلسات دوزاده قدم باز میکنم
استاد دقیقا داره جمله ای میگه،حرفی میزنه،شرایطی رو توضیح میده که دقیقا و دقیقا راه کار همون مسئله ای هست که من رو درگیر کرده!
و من هربار دیوونه میشم از دقت این هدایت و شگفت انگیزی دوازده قدم …
این بهترین و کاربردی ترین راه برای من توی کنترل ذهن هست تا توی شرایط احساسی تصمیم نگیرم و بسیار بسیار کمک کننده ست،هرچقدر بگم شاید براتون باورکردنی نباشه!
من همیشه سعی میکنم توی کامنت هام از یک موقعیت درمورد خودم مثال بزنم و اینبار میخوام از یک موقعیتی بگم که همین هفته ی پیش اتفاق افتاد
من رفتم آرایشگاه و بعدش یکم پیاده روی کردم و یهو به ذهنم رسید برم به مغازه همسرم بهش سر بزنم
توی فکرمم این بود الان برم اونجا،حتما کلی تحسینم میکنه،میگه زیبا شدی من لذت میبرم و انرژیم چند برابر میشه!
بعد چی شد؟
من رفتم مغازه ی سلااااام پر انرژی گفتم ودستمو بردم جلو که بهش دست بدم…!
بعد!
همسرم خیلی اروم وloss of energy ی سلامی کرد،یک دست بی حالی بهم دادو من همونجا مثل لاستیک پنچر شده ،بادم خالی شد : ))))))
همونجا ذهنم میخواست بازی دربیاره که من سعی کردم با کلامم حواسمو پرت چیز دیگه کنم،سوال های دیگه ازش پرسیدم و دییدم نه …اوضاع داره بیخ پیدا میکنه و حرفاش داره منفی تر میشه( درگیری کارهای مغازه و اجاره و …فکرش رو درگیر کرده بود)
سعیده ی سابق چیکار میکرد؟
زمین و زمان رو میریخت بهم که آآآآی تو اصلا به من توجه نمیکنی!تو اصلا نفهمیدی من آرایشگاه رفتم!!!تو اصلا نمیدونی چه جوری باید رفتار کنی و الااا ماشاللله …بعدشم دعواااا ،قهرررر تا چند روز حال خرابی …
سعیده فعلی چیکار کرد؟
سریع به خودم گفتم این یک اتفاق ناخواسته ست،به هر دلیلی خودم به وجودش آوردم،دنبال علتشم نمیگردم فقط الان باید خودمو نجات بدم
انگار که تو این منطقه قراره یک مین منفجر بشه و من باید فقط فرار کنم :)
به همسرم گفتم من دیگه میرم خونه و از مغازه سریع اومدم بیرون
یک چند قدمی پیاده روی کردم وچندتا نفس عمیق کشیدم ودقیقا این جمله رو به خودم گفتم؟
مگه دیوونه م افسار ذهنم رو بدم دست شیطان؟من فقط افسار ذهنم رو میدم به استاد
و گوشی رو باز کردم گفتم بسم الله خدایاهدایتم کن کدوم فایل رو گوش بدم
و خدا اگزتکلی مثل همیشه هدایتم کرد و اینبار دستمو برداشت گذاشت روی جلسه 4 قدم 6!
توی این فایل استاد بسیار بسیار تاکیید دارند در تمووووم مسائل!نگاهتون رو از بیرون بردارید و بزارید روی درون خودتون …
مسائل عاطفی،مالی، حتی درمورد فرزندتون
شما فقط باید روی خودتون کار کنید و اجازه بدید جهان بقیه کارهارو براتون انجام بده!
کاری به رفتار بقیه نداشته باشید
این شما هستید که باید باورهای مناسب ایجاد کنید
بعد جهان طبق فرکانس های شما،شرایط بیرون رو براتون عوض میکنه!
چه جوری اینکارو میکنه؟ما نمیدونیم!
مثل اینکه یک دانشگاهی هست اعلام کرده شما این حد از نمره رو بیاری،پذیرش میشی
دیگه مهم نیست چند تا دانش آموز هستید
مهم نیست بقیه دارند روی خودشون کار میکنند یا نه
هیج رقابتی در کار نیست!
شما فقط باید روی خودت کار کنی ،و وقتی نمره ی قبولی رو آوردی شما حتما وارد این دانشگاه میشی
چه شما یک نفر باشی،چه هزار نفر دیگه …
به هیچ چیز کاری نداشته باشید،فقط روی خودتون کار کنید
نگید چیکار کنم اخلاق همسرم یا بچه م بهتر بشه ؟
سوالتون این باشه که چه باورهایی باید ایجاد کنم در خوردم،تا شرایط ازین بهتر بشه؟
داری روی باور های مالیت کار کنی؟
کاری نداشته باش،هدایت میشی و ثروت خودش وارد زندگیت میشه
داری روی شخصیتت و احساس لیاقت و ارزشمندیت و عزت نفست کار میکنی؟
کاری نداشته باش رابطه عاطفیت درست میشه،یا اون آدم تغییر میکنه،یا ازت دور میشه و آدم بهتر میاد
و ……
یعنی انقدر آگااهی های اون فایل بهم کمک کرد من ذهنم رو کنترل کنم و حالمو بهتر کنم
و یک بار خودمو نجات بدم که خدا میدونه
بعد شنیدن فایل ،بارها و بارها از خداوند سپاسگزاری کردم
و بچه ها نتیجه چی شد؟
چند دقیقه بعد،دقیقا چند دقیقه بعد!
همسرم تماس گرفت ،انگار نه انگار که همین یک ساعت پیش اتفاقی افتاده و ما با یکم ناراحتی از هم جدا شدیم
گفت سلام عزیزم،چطوری؟رسیدی خونه ؟عشقم برای شام چی احتیاج داری بخرم؟
میخوام بگم نتنها این راه کار کنترل ذهن به من کمک کرد تا شرایط رو به نفع خودم تغییر بدم،که من اصلا به خودم گفتم خداروشکر این اتفاق امروز پیش اومد تا من هدایت بخوام و این فایل فوق العاده رو گوش کنم و به آگاهی هام اضافه بشه
یعنی اوضاع بد نشد که هیچ،از چند ساعت قبلش خیلی خیلی خیلی بهتر شد
وبه نظرم این همون پاداش چند برابری هست که خداوند در قرآن وعده داده
سوره مبارک انعام ،آیه160
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلا یُجْزی إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ
هر کس کار نیکو کند او را ده برابر آن خواهد بود و هر کس کار زشت کند به قدر کار زشتش مجازات شود و بر آنها اصلا ستم نخواهد شد.
استاد عزیزم ازتون بی نهایت سپاسگزارم،الحق و الانصاف که هرجمله ی شمارو باید با طلا نوشت …دوستون دارم و به دستان قدرتمند خداوند میسپارمتون
شاگرد همیشگی شما: سعیده
لیلای عزیز و خوش قلبم
بی نهایت ازت سپاسگزارم که برام نوشتی
ممنونم ازت برای تحسین هات که درواقع قشنگی های درون خودت رو به نمایش گذاشتی
برات بهترین هارو آرزومیکنم از ته قلبم
همیشه غرق احساس عمیق خوشبختی باشی دوست عزیز من
سلام حمید جان
سپاسگزارم ازت بی نهایت
خوندم و لذت بردم و یاد گرفتم و مرور کردم اتفاقات زندگی خودم رو
چقدر قبلا بلد نبودم کنترل ذهن رو و الان چقدر راضیم از خودم
همش رو هم مدیون آموزش های استادم
خیلی خیلی تحسینت کردم توهمچین موقعیتی که همه چیز به نفع تو بود ،تصمیمت این بود بر طبق قانون عمل کنی و این کنترل روی احساساتت واقعا ارزشمنده
عجیب لذت بردم ازین جمله ت
من یه آدم اشتباهی هستم در یک مکان اشتباهی. من روزی به حقم میرسم که از اینجا برم و به یه جای بهتر برسم.
ایمان دارم بزودی میای و در زمان درست مینویسی من یک آدم درست در مکان درست هستم :)))
خداروصدهزار مرتبه شکر برای این مسیر و این استاد و شما بچه های بی نظیر سایت
مرررررررسی که هسسستییییین
پ.ن :اینجِی سودش کجاست ؟
اینجِی همشششش سووووووووده
سلام به برادر عزیزم ،آقا افلاطون
اگر بخوام از سِیر کامنت نوشتن هات یک محور بکشم ،سر محور میتونه به ثریا برسه …
کامنتت عالی بود عالی … بسیار بسیار لذت بردم …
ازین حجم آگاهی توی کامنتت ،ازین نوع برخوردتت،لذت بردم از تصویری که از خونه ت توی ذهن ما ساختی،لذت بردم از ایمانت که عمل آورده …
و چقدر خوشحال شدم ،کلی آدم هست که مثل من شب و روزشون رو توی این سایت و با صدا و تصویر استاد میگذرونند…من تنها نیستم …
شاید آدم های اطرافم منو نفهمن… ولی کلی انسان بی نظیر خدا هست که نتنها حرفایی منو درک میکنند که دارند مثل خودم عمل میکنند …
بی نهایت ممنونم ازت برای کامنت فوق العاده ت
همیشه بنویس
و بزودی زود از نتایج خارقالعاده …
به دستان قدرتمند خدا میسپارمت پسر فوق العاده
قلب فراوان
سلام به برادر عزیزم
ممنونم ازتون بی نهایت برای تموم لطف و محبتتون
حقیقتا من اعتبار این کنترل ذهن رو نمیتونم به خودم بدم،همش از هدایت الله و استاد بی نظیرم،استاد عباسمنش و آموزش های خانم شایسته ست
حق با شماست،من میدونم همسرم عاشق منه،بارها و بارها تو رفتارش و کلامش بهم ثابت کرده
اما برای همه ی ما موقعیت هایی پیش میاد که انتظارش رو نداشتیم یا جور دیگه ای تصورش میکردیم به هر دلیلی
مثلا اون روز همسر من به شدت درگیر کارهای مغازه ش بود،نگرانی هایی داشت که خیلی هاشو من خبر نداشتم
اصلا به همین دلیل که غرق افکارش بود که اون واکنش رو نشون داد
حالا اگر من میخواستم اون لحظه آسمون ریسمون ببافم اوضاع رو نتنها خرابتر میکردم بلکه مثل باتلاق باهم میرفتیم پایین
پس من باید ذهنم رو کنترل میکردم اول بخاطر حفظ حال خوب خودم
بعد برای کنترل اوضاع
و قانونی که همیشه جوابه
من ایمانم رو به خدا نشون دادم و خدا شرایط رو به نحو احسنت عوض کرد
اگر واقعا همیشه بتونیم انقدر خوب ذهنمون رو کنترل کنیم،به معنای واقعی میتونیم در مدار صلح و آرامش زندگی کنیم
براتون بهترین هارو آرزو میکنم
هر روزتون پر از معجزه های خداوند یکتا
سمانه ی عزیزم سلام بروی ماهت
ممنونم ازت که وقت گذاشتی و برام نوشتی
سپاسگزارم برای لطف و محبتت
الان که دارم برات مینویسم ،آسمون زیبایی جلوی چشم هامه
باد ملایمی میزنه و پرنده ها دارند باهم بازی میکنند
موج های آروم دریا به ساحل میان و برمیگردن …و همه چیز سرجاشه …همه چیز هماهنگه …
همه ی موجودات عالم ،جاندار و بی جان با انرژی الله هماهنگند …اصلا بخاطر همین انقدر زیبان …
خدا کمکمون کنه همیشه هماهنگ با این انرژی بینهایت باشیم…هرچقدر هماهنگ تر…زیباتر ..دلنشین تر …
هرچقدر خودمون رو به این انرژی نزدیکتر کنیم …آسون تر میشیم برای آسونی ها …
میدونی ؟یکی از کارهایی که من رو به این انرژی نزدیکتر میکنه …نوشتن تو سایت و جواب دادن به کامنت بچه هاست …
انرژیش فوق العاده ست …فوق العاده …
خداروشکر برای وجود این سایت و این جهان مجازی توحیدی
خداروشکر برای حضور ارزشمند شما رفقا
دوستون دارم
قلب فراوان
مرضیه ی محجوبه ی محبوب من
سلام بروی ماهت
ازت ممنونم عزیزدلم
و این من هستم که ازت سپاسگزارم
تو برای من یکی از نتایج واضح و روشن قانونی
زمانی که من جسارت به خرج دادم و آگاهانه رفیق های غیر هم فرکانس رو گذاشتم کنار
خداوند فرشته ش رو برای من فرستاد
مرسی که هستی و باید بدونی من هم همیشه وهمیشه ازت یاد میگیرم
جملات طلایی تو همیشه تو دوراهی ها من رو نجات میده !
مثل آخرین جمله ی طلایی که گفتی
:)
فرصت کمک به تو داده شده
دوستت دارم بی نهایت
بزودی میبینمت به امید الله
قلب فراوان
اقای کاظمی ،برادر عزیزم
ازت بی نهایت سپاسگزارم که همیشه وقت گرانبهاتون رو خرج کامنت گذاشتن برای من میکنید و این واقعا برام خیلی خیلی ارزشمنده
خوندن توضیحات شما ،یکبار دیگه مسیر قانون رو برای من روشن میکنه و مطمئنم میکنه مسیر درست و صحیحه
خداوند به همه ی ما کمک کنه که مدت زمان بیشتری در مسیر درست قدم برداریم و زمان بیشتر در صلح با خودمون و اطرافیانمون بمونیم و اونوقت پاداش ها از همه طرف میرسه …
بازم ازتون سپاسگزارم ،بی نهایت بینهایت
سلام به دوست قشنگم ،شیرین
سپاسگزارم ازت که برام نوشتی
بارها و بارها کامنت هات رو خوندم ،و هربار هم خودت و هم زیباییت روتحسین کردم
شما واقعا قشنگی :))))
بازم ممنونم ازت برای تموم مهربونیهات و دعا میکنم همیشه غرق احساس عمیق خوشبختی باشی
سعیده ی عزیزم سلام بروی ماهت
به این بهشت دنیوی خوش اومدی دوست عزیزم
ادامه بده و مسیرت رو با قدرت پیش برو
و بدون خداوند خیلی خیلی بیشتر ازخودت مشتاقه تا به خواسته هات برسی
ممنونم ازت که برام نوشتی
برات بهترین هارو آرزو میکنم و به دستان قدرتمند خداوند میسپارمت