مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- ایمانی که جسارت و عمل می آورد؛
- “توحید”، اصلی ترین عامل خوشبختی در تمام جنبه ها؛
- “ساختن شخصیت توحیدی”، اصلی ترین سرمایه صاحب یک کسب و کار است؛
- نقش توحید در جاری نگه داشتن جریان دائمی نعمت ها در زندگی؛
- ایمان عملی یعنی “پا گذاشتن روی ترس ها”
منابع بیشتر:
ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری گفتگو با دوستان 2 | با ارزش ترین سرمایه زندگی361MB23 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 2 | با ارزش ترین سرمایه زندگی21MB23 دقیقه
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدا را شکر که این فایل زیبا ودلنشین را روزی من کرده وبا گوش دادن به آن واستفاده از این الگو ها من هم یک روزی با ایمان به خداوند بزرگ از نتایج عالی خودم صحبت کنم گرچه بزرگترین نتیجه از این فایل های زیبا و محصولات همان شناخت خداوند است را درک کردم و انشالله با طی کردن تکامل به همهی خواسته های خودم میرسم
تحسین میکنم سپیده عزیز که چقدر با نتایج خوبی که گرفتن من را به وجد آورد و چقدر عالی نتیجه گرفتند با عمل کردن به آموزش ها
تحسین میکنم آقا حامد عزیز که چقدر عالی به موفقیت مالی رسیدن وامیدوارم که همیشه موفق باشند وقتی این الگو ها برای ما تکرار میشود یک انگیزهی عالی پیش میآید که آقا اگر این افراد توانستن پس من هم میتوانم به شرط ایمان به شرط باور که مهمترین رکن همان باور اگر به این درجه از ایمان برسیم و باور کنیم وبا توکل به خداوند حرکت کنیم درها باز می شود همان طور که برای خیلی از دوستان و استاد عزیزم بازه شده
هر بار با گفتن این باور و تکرار و استمرار و مقاومت داشتن در مسیر درست و کنترل ذهن و خوب نگه داشتن احساسات خودم و تمرکز بر زیبایی این راه را با قدم های محکم تر بر میدارم به امید الله مهربان که همان طور که دستم گرفت ودر این مسیر الهی قرار داد خودش حکمت داشته پس ایمان دارم که به نتایج دلخواهم میرسم وبا اقتدار میایم واز نتایج عالی خودم صحبت می کنم
جا داره که اینجا یه موضوع را برای شما استاد عزیزم در میان بگذارم من یه بار با این نیت به خواب رفتم واز خداوند هدایت خواستم و به او گفتم که ایراد من را بگوید اون شب در خواب شما استاد عزیز را دیدم که با من صحبت کردید و من از خواسته هایم گفتم و شما گفتید که ظرفت کوچک است و من فهمیدم که کمتر شکر گزارم و نعمت های خوب زندگیم را نمی بینم و همش چسبیدم به خواستم
بعد از چند وقت دیگه باز از خداوند هدایت خواستم و دوباره یه شب دیگه استاد عزیزم را در خواب دیدم به خدا الان که دارم می نویسم اشکم سرازیر شد که باز استاد کلی با من صحبت کرد و یک ظرف پر بود از نخود و لوبیا ومن به استاد گفتم استاد برای من هم بریز به خدا قسم استاد دست کرد تو ظرف و یک مشت از اون نخود و لوبیا را در یک لیوان که در دستم بود ریخت چقدر در خواب خوشحال شدم که ظرف را پر کرد و فهمیدم که یه کم ظرف وجودم بزرگ شده
انشالله با کمک و یاری خداوند بزرگ در این مسیر الهی قدم ها را محکم تر بر می دارم ویه روزی به همین نزدیکی با دست پر کامنت میگذارم
خدایا من را آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان