گفتگو با دوستان 7 | رابطه "امیدواری" با "قانون فرکانس" - صفحه 2

135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    وحید پورتقویان گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    بسیار عالی استاد جان واقعا واسه من همینطوره الان خداوند همش داره بهم نشونه میده همش دوروبرم نشونه های درست بودنو دقیق بودن و ثبات قوانینه خدایا شکرت واقعا شکرت آقای عباسمنش احساس میکنم اتفاقات بزرگتر دارن یواش یواش میفتن اتفاقات خوب کوچیک که خیلی زیادن اما الان الان یواش یواش دارن بررگتر میشن خیلی عالیه خیلی عشق میکنم خداروشکر استاد جان جیگرتو خیلی خیلی ممنون❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی وزیبایی و عزتمندانه

    خداوند به قلبهای قابل هدایت شدن اگاهتر است

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام عاشقتونم😍😍😍😍

    خدایا با امید و توکل به تو شروع میکنم به نوشتن برداشتم از این گفتگو رو

    💡در نا امیدی بسی امید است // پایان شب سیه سپیده است 💡

    دوست خوبمون آقای شهسان دهقان : با لطف خداوند معجزه بزرگ زندگیشون رو آشنایی با استاد عزیزم میدونند و چقدررچقدرررررر فرکانس شکر گزاری و سپاسگزاری از خداوند واز استاد عزیز رو با تمام وجودشون ارسال کردندواقعا از صمیم قلب شکرگزاری میکردند و فرکانسش رو میشد حس کرد استاد جان من هم همیشه و همیشه بودنم در این سایت الهی و هدایت شدنم رو برای آشنا شدن با شما رو جزو معجزات زندگیم میدونم واز خداوند درخواست میکنم که همیشه و تا آخر عمرم در این مسیر الهی باشم و آقای دهقان که ۴سال پیش به واسطه یه اتفاق خیلی بد مالی به قعر دره افتاده بودند در نا امیدی خیلی بدی بودند که توسط دستی از دستان خداوند هدایت شدند به این سایت الهی و با آموزشهای شما تونستند به گفته خودشون از قعر دره از شرایط جهنم وار وبد مالی توانستند خودشون رو پیدا کنند ودر سن ۴۶سالگی به لطف خدا و آموزشهای شما تونستند خودشون رو نجات بدند دارند ادامه میدند تا الان نتایج مالی خوبی هم گرفتند و با قاطعیت گفتند که از جایی بلند شدند که اگر نمی جنبیدند و نشانه ها رو دنبال نمی کردند و خداوند هدایتشون نمی کرد الان حسابشون با کرام الکاتبین بود. و خداوند هر لحظه هدایتگر ماست الله اکبر

    💡بزرگترین گناه نا امیدی هست 💡

    اگر به هر دلیلی فردی مسیر رو گم کنه اگر حتی رفت ته دره بازهم راه هستخیلی ها میگند اب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب ،خیلی ها میگند دیگه این نا امیدی مطلقه، دیگه نمی تونیم کاری کنیم ،نمی تونیم بلند بشیم، اغلب افراد میگند ما دیگه نمی تونیم شرایط رو تغییر بدیم و مثل یه مرده متحرک داره زندگی میکنه

    ما داریم تلاش میکنیم قبل از اینکه بریم ته دره پرواز کنیم 🕊🕊🕊

    ولی اگر به هر دلیلی بریم ته دره و تو مسائل روابط عاطفی، مسائل مالی ،مسائل سلامتی جسمانی از مسیر خارج بشیم ما میتونیم اوضاع رو تغییر بدیم تا زمانی که زنده ایم میتونیم زندگیمو ن رو با فرکانسهامون تغییر بدیم

    ما در هر لحظه داریم اتفاقات یک لحظه بعدمون رو با ارسال فرکانسهامون رقم میزنیم این یک قانونه ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانسهایی به جهان هستی هستیم و جهان ایده ها،شرایط،موقعیتها،افراد،اتفاقات هم سنگ وهم فرکانس با فرکانس های ارسالی مارو وارد زندگیمون میکنه ما چیزی جز لحظه حال نیستیم

    ما گذشتمون نیستیم اگر به هر دلیلی در گذشته از مسیر نادرست رفتیم به محض اینکه تصمیم بگیریم و شروع کنیم به کنترل ذهنمون، شروع کنیم به کنترل کانون توجه مون ،شروع کنیم به توجه به نکات مثبت ،شروع کنیم به ایجاد باورهای مثبت از همین لحظه اوضاع شروع میشه به بهبود پیدا کردن و این بهبود میتونه خیلی سریع باشه و واقعا میتونه مارو از قعر دره به قله برسونه

    ✔✔نکته مهم اینه که اوضاع هیچ وقت اینقدر بد نیست که نشه کاری کرد اگر زنده ای و تا وقتی که زنده ای میتونی اوضاع رو عوض کنی به یک دلیل ساده چون جهان داره در هر لحظه فرکانس های این لحظه تو رو دریافت میکنه و اتفاقات رو رقم میزنه

    دلیل اینکه زندگی خیلی از افراد مثل گذشتشون هست به خاطر اینه که دارندمثل گذشتشون فکر و عمل میکنند ،مثل گذشتشون باورهای نا مناسب دارندوبا افراد نامناسب در ارتباطتند،کانون توجهشون مثل گذشتشون هست به خاطر اینکه دارند مثل گذشتشون زندگی میکنند تا وقتی که افراد تغییر نکنند هم گذشته هم آینده هم حالشون مزخرفه و اوضاع تغییری نمیکنه

    اگر بتونیم مثل گذشتمون فکر و عمل نکنیم ،ذهنمون رو کنترل کنیم ،باورهامون رو مثبت کنیم به همون نسبت اتفاقات لحظه بعد رو داریم رقم میزنیم

    و اون چیزی که همیشه به من امید میده که اگر به هر دلیلی از مسیر خارج شدم ،گول خوردم ، افتادم تو دام روز مرگی خبر خوب اینه که از همون لحظه که تصمیم بگیرم و شروع کنم به تغییر کانون توجه و فکر و رفتارم و باورهام و توجه به نکات مثبت میتونم شرایط رو تغییر بدم مجبور به تحمل اوضاع بد نیستم تماااام 👌👌👌

    ✔✔نکته مهم اینه که اگر خیلی باهوش باشیم نمیزاریم که اوضاع خیلی بد بشه ولی به هر دلیلی هم اگر شرایط بد شد باز هم نا امید نمی شیم چون میتونیم اوضاع رو تغییر بدیم چون هر لحظه داریم اتفاقات یک لحظه بعد خودمون رو رقم می زنیم

    دوست خوبمون آقا سعید : گفتند که یه رابطه عاطفی خیلی بد داشتند و یه جورایی اسیر این روابط نا دلخواه بودند و چند سالی هم ادامه میدادند که سه سال پیش فایل ۳ دقیقه ای شکر گزاری به دستشون رسید و از اونجا روند تغییراتشون شروع شد و با گوش دادن به این فایل اتفاقات عجیب و غریب و خوشایند طی ۲۴ تا ۴۸ ساعت براشون پیش اومد که میگند تا دو روز از این اتفاقات خوشایند و معجزات خونه نشستند و با خودشون فکر میکردند که چجوری با این سپاسگزاری داره این اتفاقات خوب می افته و سرانجام از همسرشون جدا شدند و گفتند با این که دختر هم دارند و شرایط بعد از جدایی سخته با اتفاقات و چالشهایی مواجه میشند که تونستند با کنترل ذهن و احساس خوب خودشونو با شرایط فوق بدند و عکس العمل مناسبی رو نشون بدند و هرروز معجزات رو تو زندگیشون میبینند و این رشده و از نظر شغلی هم گفتند هنرمند هستندوچهار، پنج تا هنر مختلف رو بلد هستند که دوره روانشناسی ثروت ۱ رو خریدند و سعی کر دند که رو خودشون کار کنند که این دوره خیلی فوق العاده است👌👌👌 و حتما پیشرفت مالی هم به صورت تکاملی رخ میده به زودی زود انشا الله و اینکه خدا رو شناختند و راه ارتباط با خدا رو یاد گرفتند و فرکانس هاشون رو تنظیم میکنند و هر لحظه با احساس خوب و سپاسگزاری دارند تو زندگی رشد میکنند خدایا شکرت شکرت شکرت

    استاد جان از برنامه های حضوریتون تو ایران گفتید که مراجعه کننده هایی داشتید که بیشتر هم خانم ها بودند و تو روابط عاطفی خیلی مشکلات زیاد وعجیب و غریب که با شما صحبت میکردند این خانم ها با مردهایی تو رابطه بودند که به شدت ازشون سوءاستفاده میشده ازنظرمالی،احساسی،جسمی و اونها بازم سعی میکردند به هر قیمتی این رابطه رو حفظ کنند و نمی تونستند بفهمند این حد از نشونه هارو که این مرد مناسب نیست و فقط گریه میکردند شب وروز رو ولی ادامه میدادند و نمی خواستند تغییر کنند و این روند نادرست رو ادامه میدادندوهر چقدر جهان بلندگو دستش میگیره و با چکش و چک و لگد به اینها با نشونه ها میگه مسیر اشتباه اونها تغییر نمیدند مسیر رو و از لحاظ مالی و کاری و اعتباری و جسمی و سلامتی سوءاستفاده میشه ازشون و ضربه های سختی میخورند و این وابستگی شرکه و هیچ عشقی نیست و آنقدر باج میدند تا اون فرد رو نگه دارند و عاقبت در بدترین حالت ممکن اون مرد اونها رو رها میکنه و میره و اون خانم تا مدتها در گیر افسردگی و گریه و بیماری و بیمارستان و…. میشه و بعد از مدتها که کمی بهتر میشه اتفاقی که میافته اینه که چون اون خانم تغییر نکرده و برای خودش ارزش قائل نمیشه رو عزت نفسش کار نکرده و نمیتونه احساسش رو کنترل کنه و درسشو از رابطه قبلی نگرفته این چرخه معیوب ادامه پیدا میکنه و با هر کسی دیگه ای وارد رابطه میشه عین همون رابط قبلی هست و اوضاع بدتر و بدتر از گذشته میشه و باز اون خانم تمام تلاش خودش رو میکنه تا باز اون فرد رو نگه داره ولی در نهایت بعد از کلی سو استفاده شدن ازش در آخر این آقا هست که ترکش میکنه واقعا تا کجا میخواند باج بدند تا کجا میخواند برند؟

    خدا داره به ما نشانه میده تا ما تغییر کنیم اگر تغییر نکنیم اوضاع فقط و فقط میتونه بدتر بشه

    ✔✔اهرم رنج ولذت : اینو باید به خودم بگم اگر داری نشونه ها رو میبینی و تغییر نمیکنی فکر نکنی که میتونی با همین روند پیش میری چون ضربه ها هربار که تو تغییر نمیکنی ویرانگرتر و شدیدتر میشه باید این رو هر بار به خودمون بگیم

    استاد و مریم جان عاشقتونم 😍😍😍😍

    خدایا عاشقتم که عاشقمی😍😍😍😍😍

    سِودا❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2455 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان

    چقدر شما زیبا صحبت میکنید و کاربردی.

    هربار میخوام کامنت بزارم دلم میخواد سلام مخصوص به شما بدم.انقدر برام قابل احترام هستین که دوست دارم همیشه حس خوبمو ابراز کنم بهتون.

    استاد در مورد باج دادن من هم تجربه داشتم که عاطفی نبود،ولی به یکی از دوستانم بود که خیلی قبولش داشتم و دائم باهم در ارتباط بودیم.

    من واسه کوچکترین چیزها با دوستم مشورت میکردم و کاملا وابسته شده بودم بهش.خودشم متوجه شده بود.معلومات خوبی داشت.ولی من دیگه اختیار زندگی مو داده بودم دست دوستم و کلا فکر خودمو تعطیل کرده بودم و میگفتم هرچی اون بگه درسته.

    شرک به چی میگن؟از این بالاتر هم داریم مگه؟

    گاهی میگفت این کارو انجام بده دل خودم میگفت اشتباهه ولی چون اون گفته بود،میگفتم اون اشتباه نمیکنه.داشتم خودمو گول میزدم.

    این روال تا جایی ادامه پیدا کرد که دوستم از این وابستگی سواستفاده داشت میکرد و تو قالب خیرخواهی برای من کارهایی میکرد که باعث آزار من میشد،چون با ذات من همخونی نداشت.مثلا من اهل دروغ نیستم و دیدم که اون خیلی جاها برای راه افتادن کارش دروغ میگه و گاها من و مجبور به این کار میکنه.

    چون کار مشترک انجام میدادیم.به جایی رسید که باج دادن ها شروع شد.اگه اینکارو نکنی انتظار نداشته باش ارتباط ما مثل قبل بمونه و …

    استاد همیشه قرار نیست تو باج عاطفی به جنس مخالفت بدی.گاهی باج این مدلی میدی و اتفاقا این بدتره چون فکر نمیکنی تو تله این مدل وابستگی بیوفتی.

    یکی وابسته دوست میشه،یکی شریک عاطفی،یکی پدر یا مادر یا خواهر و برادر حتی.

    وقتی قدم به قدم از یکی صلاح مشورت بگیری در حدی که ذره ای خودت فکر نکنی بدترین ضربه رو به خودت زدی و یک مشرک واقعی شدی.چون اولا خدا رو نادیده گرفتی و دوما عزت نفس زیر صفری داری که باور نداری خودتم میتونی تصمیم درست بگیری یا حال خودتو خوب کنی.

    من به جایی رسیدم که داشتم اذیت میشدم چون رفتارهایی رو میدیدم که با چارچوب های من سازگار نبود.

    حالم بد میشد و شده بودم آدمی که من اگه ارتباطمو قطع کنم چطوری زندگی پیش ببرم،نکنه اشتباه کنم،اینطوری از کجا مطمین بشم مسیرم درسته.

    عملا افسار زندگی مو از دست داده بودم.با اینکه دوستم آدم خوبی بود ولی بر اساس قانون باید من بیدار میشدم و بیدار شدنم انقدر دیر شده بود که خدا مجبور شد از چکش استفاده کنه.

    خسته شده بودم به شدت،بهم برخورده بود خیلی،من یک ادم مغرور چطور و به کجا رسیده بودم که احساس عجز میکردم.

    من حسابی باج داده بودم.از نظر مالی هم ضربه خوردم چون خودمو در مقابل مشکلات مالی دوستم مسئول میدیدم و چون اگر کارش راه میوفتاد میتونستیم کار مشترکمون و انجام بدیم و پول منو برگردونه.ولی کارش جور در نمیومد.

    خیلی ادم خوبی بود ولی قطعا نیاز بود وجهی از این ادم و من ببینم که بیدار بشم.

    عملا به صفر رسیدم و دیگه چیزی برای از دست دادن نداشتم.

    این نقطه جایی بود که رو به آسمون کردم و از درون فریاد زدم خدایا دکمه روشن و خاموش حال خوبمو از دیگران بگیر و بده دست خودم.

    من این و از ته قلبم خواستم.

    یکی از اساتید موفقیت میگه

    قبل از تغییر،تغییر کنیم.

    و جمله بی نظیر دیگه ایشون این هست که تهوعی باید،تحولی شاید

    من به حالت تهوع رسیدم و از ته دلم خواستم و خدا هم که سریع الاجابه ست.

    خلاصه من افتادم تو مسیر درست و ادامه دادم و به جایی رسیدم که فهموندم دیگه بودنت برام مهم نیست و هرطور صلاح میدونی عمل کن.اوایلش احساس میکردم تعجب کرده.چون وقتی میگفت بریم فلان کارو این مدلی انجام بدیم راحت میگفتم نه.

    جاهایی نه گفتم که طرف فکرشو نمیکرد از من بشنوه و عملا هیچ وقت و هیچ کجای زندگیمو زنگ نزدم باهاش مشورت کنم و بگم به نظرت این کارو انجام بدم یا مثلا چه مدلی انجام بدم.

    کلا تلاش کردم نقششو از زندگیم پاک کنم و روی پای خودم بایستم و تکیه م فقط به خدا باشه.

    من معجزات و تو زندگیم دیدم.شکل کار و درآمدم تغییر پیدا کرد.عزت نفسم دوباره کم کم جوونه زد و ریشه خشک شده شو ابیاری کردم و بیدارش کردم.

    پیشرفتم خیلییی زیاد شد.

    وای استاد خوش به حالتون که شدی وسیله نزدیکه بنده ها به خدا.

    آخ که چه موهبتی از این بالاتر .

    من یاد گرفتم زندگی کنم.لذت ببرم.شکرگزاری کنم و ترسهام از ادامه زندگیم خیلییییی کم بشه و ایمان پیدا کنم به ادامه راه.

    میدونم هرچیز و بخوام بسازم.میدونم همه چیز دست خودمه.

    وای از شرک.واقعا خدا فقط شرک و نمیبخشه.نفستو بند میاره تا بفهمی داری به بیراهه میری.

    میوه این تضاد؟

    زندگی قبل تضاد شد اهرم رنج و زندگی امروزم شده اهرم لذت.

    چه اهرم رویاییه و قابل اتکاییه.

    استاد فقط توحید.

    توحید یعنی تضمین زندگی

    همین و بس💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  4. -
    ندا ام گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    سلام بر استاد عزیز مریم جان و همه دوستان هم فرکانسی عزیز😍🤩

    چقدر شنیدن تجربیات دوستان حس خوبی منتقل میکنه😍🤩

    چقدر حرفهای دوستان زیبا و تحسین برانگیزه و مجبور میشم چندین و چند بار گوش بدم و لذت ببرم از این فایل👌

    خدایا شکرت چقدر این روزها این فایلها بی نهایت اطلاعات بینظیر و فوق العاده دارند 😍😍😍

    چقدر فوق العاده به درخواستهای من زیبا جواب داده میشه😍🤩

    خدایا شکرت

    واقعا سپاس از دوستان بابت بیان تجربیاتشون😍😍

    نکاتی که در این باره این فایل از استاد برداشت کردم و جهت یادآوری به خودم و دوستان قرار میدهم:

    بزرگترین گناه ناامیدی است حتی اگر مسیر را گم کردیم و به قهقرا رفتیم نباید ناامید شد و مسیر را پیدا کرد و باید قبل از اینکه دچار تضاد شویم مسیر درست و پیشرفت و بهبودی را پیش برویم

    ولی اگر به هر دلیلی از مسیر دور افتادیم و تضاد به سراغ ما آمد نباید ناامید بود و باید این قانون یاد اوری کنیم

    👈ما در لحظه در حال ارسال فرکانس هایی هستیم که جهان فرکانسهای ما را دریافت می کند و اتفاقات؛ شرایط؛ موقعیت ها؛ ایده ها و افرادی که هم سنگ؛ هم فرکانس با فرکانس ارسالی وارد زندگی ما می شود ما در هر لحظه اتفاقات آینده را خلق می کنیم هر لحظه اتفاقات لحظه بعد را خلق میکنیم ما چیزی جز زندگی در لحظه حال نیستیم👉

    مثال در این رابطه :

    به خاطر ترس از حیوانات‌، خود را از رفتن به دل طبیعت و تجربه‌ی زیبایی محروم می‌کنیم

    به جای اینکه عزت نفس خود را بسازیم و احساس لیاقت‌ بیشتری در خود ایجاد کنیم، از ارتباط باافراد دوری می کنیم

    به جای پذیرفتن ایرادهای شخصیتی و باورهای محدودکننده‌ای که دلیل تجربیات تلخ در روابط‌ عاطفی‌ بوده‌ و تلاش برای تغییر آنها‌، قید ورود به روابط جدید را می‌زنیم و …..

    اگر به هر دلیل در گذشته مسیر نادرست رفتیم به محض تصمیم بهبود شرایط و از این لحظه شروع به تغییر خودمان تغییر نگاه مان کنترل ذهنمان کانون توجه توجه به نکات مثبت ایجاد باور مثبت از همین لحظه اوضاع بهبود پیدا می کند و این بهبود سریع هم خواهد شد….

    ✅هیچ وقت اوضاع انقدر بد نیست که نشود کاری انجام داد تا زنده هستیم اوضاع را بهبود بخشید

    به این دلیل که جهان در هر لحظه فرکانس لحظه تو را دریافت می کند و اتفاقات را رقم می زند اگر مشکلی هست و ادامه دارد فرکانس گذشته و کانون توجه، رفتار ،باور، افرادی که در ارتباط است

    اگر بتوانیم مثل گذشته فکر نکنیم؛ عمل نکنیم ؛ذهن را کنترل کنیم باور کنترل کنیم؛ به همان نسبت که بهتر و بهبود ببخشیم اتفاقات لحظه بعد را رقم می زنیم و این منجر به

    👈 امید👉

    می شود

    باید این باور را بسازیم که نعمت مثل باران جاری است اما این ما هستیم که با باورهای محدودکننده‌ و مقاومت‌های ذهنی‌، مانع ورودشان به زندگی خود شده‌ایم.

    لازمه‌ی داشتن زندگی‌ای باکیفیت‌تر‌، تقلای بیشتر نیست‌، بلکه کنار گذاشتن مقاومت‌های بیشتر است.

    راه ساختن باورهای قدرتمند‌کننده‌، کنار گذاشتن‌ مقاومت‌های ذهنی بزرگتر و حل ریشه‌ای پاشنه‌های آشیل است.

    رسیدن به خواسته ها، تو را به احساس خوب نمی رساند اما رسیدن به احساسِ خوب، قطعا تو را به خواسته های بیشتری می رساند.👌

    در خصوص تغییر در روابط اشتباه

    جهان با نشانه ها مسیر اشتباه را گوشزد می کند ولی فقط به این دلیل که نمی توانی تغییر دهی و احساسات را کنترل کنی

    مسیر را پیدا کنی و متوجه نمی شوی که مسیر اشتباه است و ادامه می دهی و ضربه های زیادی از بودن در رابطه اشتباه می خوری در همه ابعاد زندگی

    اغلب تا زمانی که حسابی گوشمالی شدیم بعد متوجه اشتباهی بودن ارتباط می شویم و عدم توجه به نشانه ها و عدم باور و شرکی که بوده ذهن کنترل نشده و اعتماد به نفس کم از دلایلش است

    و اگر پی به این باور اشتباه نبود این سیکل اشتباه ادامه دار می شود و ارتباط اشتباه ادامه دار….

    و زمانی که درس نگیری و تغییر نکنی وارد رابطه بعدی و عین همین سیکل پیش می اید…

    جهان به ما نشانه می دهد و برای اینکه تغییر کنیم

    اگر تغییر نمی کنیم اوضاع را فقط می توانیم بدتر کنیم و ضربه ها محکمتر می شود و ویرانگرتر می شود

    ولی اگر قانون را درک کنیم و در زندگی بکار ببریم در احساس بد نمی مانیم

    همانگونه که شما دستت را روی آتش نگه نمی داری چون قدرت آتش را درک نموده ای،

    یا خود را از بلندی پرتاب نمی کنی، چون از قدرت نیروی جاذبه آگاهی،

    یا اگر شنا بلد نباشی، در آب پر عمق شیرجه نمی زنی،

    به همین ترتیب نیز، وقتی قدرت این قانون و نقش آن در تجارب زندگی ات را درک نمایی، قطعا جرأت نادیده گرفتن آن و ماندن در احساس بد را نخواهی داشت.

    زیرا می دانی که اگر به هر دلیل، برهان و منطق، در احساس بد بمانی، قطعاً اتفاقات بد را تجربه خواهی نمود.

    برعکس، هرچه بتوانی باورهای محدود کننده ات که منشأ ناامیدی، ترس، نگرانی، طمع، خساست، دلهره، خشم و در یک کلام “احساس بد” است را با باورهای متضادشان (باورهای قدرتمند کننده) بپوشانی، زندگی ات در تمام جنبه ها، با کیفیت تر می شود.

    ساختن باورهای قدرتمند کننده، شبیه به کشیدن رنگ سفید بر دیوار سیاه می ماند. در واقع رنگ زدن دیوار، به معنی از بین بردن رنگ سیاه دیوار نیست، بلکه پوشاندن رنگ سیاه به وسیله لایه هایی از رنگ سفید است.

    باورهای محدود کننده نیز همیشه در وجود ما هستند و منتظر یک فرصت برای فعال شدن دوباره. به محض کوچکترن غفلت، شیطان ذهن دست به کار و آن باورها را فعال می کند.

    که کار کردن روی باورها، یک فرایند دائمی است و البته این هم یک مسیر تکاملی است. یعنی همانگونه که نمی توان دیوار سیاه را تنها با یک فرچه از رنگ سفید، تبدیل به دیوار سفید نمود، نمی تواند با ماندن در احساس خوب در کوتاه مدت و تلاشی موقتی و مقطعی برای کنترل ذهن، تغییری ملموس و پایدار در کیفیت اتفاقات زندگی، ایجاد نمود.

    اما هرچه روند تلاش برای ماندن در احساس خوب، به کمک ایجاد باورهای قدرتمند کننده، ادامه می یابد، آن باورها قدرت بیشتری یافته و شما را وارد مدارهای بالاتری می نماید که اتفاقات و شرایط با کیفیت تری را تجربه و از اتفاقات و شرایط نادلخواه، فاصله بیشتری می گیرید. همانگونه که هرچه لایه های رنگ سفید، تکرار می شود، پوشش بیشتری از رنگ سفید، روی دیوار ایجاد شده و رنگ سفید خلوص بیشتری می یابد.

    بنابراین، افرادی که کنترل ذهن شان برایشان سخت است، افرادی که ماندن در احساس خوب را بهایی گزاف و کاری غیر ممکن برای رسیدن به خواسته هاشان می دانند و قادر به تمرکز بر نکات مثبت هر جنبه ای از زندگی خود نیستند، افرادی اند که هنوز نتوانسته اند این قانون را درک نمایند.

    زیرا وقتی به معنای واقعی کلمه درباره این قانون به یقین می رسی که احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد:

    اولاً: نگران بودن درباره اتفاقات آینده را کنار گذاشته و به آرامش می رسی. زیرا می دانی نتیجه فرکانس های خوب، قطعا اتفاقات خوب است.

    ثانیاً از آنجا که می توانی ارتباط میان میزان باورهای قدرتمند کننده ای که برای غلبه بر نجواهای ذهنت و رسیدن به احساس خوب ساخته ای را با میزان اتفاقات دلخواهی که تجربه می کنی، بیابی. به همین دلیل:

    نه تنها می توانی از دیدن نتایج حتی بسیار کوچک شاد و امیدوار شوی و برای ادامه دادن این مسیر انگیزه بگیری، بلکه از اینکه هنوز خواسته های بزرگت محقق نشده اند، نا امید نمی شوی زیرا می دانی این یک مسیر تکاملی است که باید طی شود و هرچه توانایی ات در کنترل ذهن و تمرکز بر زیبایی های زندگی ات بیشتر شود، باورهایت قدرتمند کننده تر شده و تو را وارد مدارهای بالاتری می نماید که زندگی با کیفیت تری را تجربه خواهی نمود.

    خداوند به گونه ای این سیستم را طراحی کرده تا به باورها و فرکانس های من واکنش نشان دهد و اتفاقات هماهنگ با آنها را وارد زندگی ام نماید، مثل وحی منزل، فقط آنها را اجرا نمودم.

    باید اتفاقات خوب را ببینی، تایید و تحسین شان کنی و آگاه باشی که، همین قانونی که اتفاقات کوچک را برایت رقم زده، اتفاقات بزرگتر را هم رقم می زند اگر با همین احساس رضایتمندی، ادامه داده و اجازه دهی باورهایت قوی تر و تکامل ات طی شود.

    رازش دیدن و تحسین نمودن نیکی های اطرافت است، راهش اجرای همه آنچه است که در پاسخ به سوال مسابقه نوشته ای و از همه مهم تر، رازش ادامه دادن به “ماندن در احساس خوب” است.

    ایده ها و راهکارهایی که مسائل را حل و خواسته ها را محقق می کند، آنهم نه با سختی بلکه با هدایت مان به چگونگی های ساده و قابل اجرا با امکانات همان لحظه مان و در مسیر مورد علاقه مان، همیشه در ذهنی ساکت و آرام خانه دارد.

    آرامش و سکوتی که با ایمان به نیروی پشتیبانی می شود که ما را خلق کرده و هدایت مان را به عهده گرفته است.

    هر باور قدرتمند کننده‌ای که می‌سازی، یک نهال است که برای درخت شدن به آب، نور و حتی سمپاشی نیاز دارد تا از کرم‌ها و حشراتی که برگ‌های تازه جوانه زده‌ی نهال را مورد هدف قرار می‌دهند، حفظ شود.

    مهم‌ترین کاری است که باید برای آن نهال تازه جوانه زده، انجام دهی تا فرصتی برای رشد داشته باشد، این است که:

    باید از محیط، حرف‌ها و حتی افرادی دور شوی که دیدگاهی مغایر با آن باور قدرتمند کننده‌ای دارند که تلاش می‌کنی آن را بسازی.

    👆 چقدر زیبا و کارآمد استاد جان این آموزه ها را در اختیار ما قرار داده اند و چقدر گاهی ذهنمان فراموشکار میشود و ….

    استاد جان شما بینظیرید هر آنچه در کامنت گذاشتم از بیانات استاد و نوشته های مریم جان هست و فقط جمع آوری کرده بودم و من هرروز و هر لحظه در حال درک این مسیر و گوش سپردن و عمل کردن و ماندن در این مسیر هستم

    ان شالله فقط بودن در مسیر نباشم و عمل هر روز و هرروزه انجام دهم

    در پناه رب😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    مهدی شیخ گفته:
    مدت عضویت: 2611 روز

    بنام خداوند وهاب

    خدایا شکرت بابت اینهمه اگاهی، شکرت بابت اینهمه هدایت

    استاد چقدر خوب شد ک این برنامه ران کردین.واقعا دستتون درد نکنه، چقدر اینمانمان به مسیری ک میرویم بیشتر شده است، خدایا هزاران بار شکرت باد.

    بزرگترین گناه ناامیدی است. امید به اینکه هر وقت بخواهیم در هر شرایطی میتوان با کنترل ذهن به بهترین‌ها هدایت شد تا وقتی زنده ایم امید و راه برای رسیدن به خواسته ها وجود دارد اما تمام تلاش ما این است که به ته دره نرسیم و با درک هدایت ها تغییر کنیم.

    هر وقت که بخواهیم می توانیم اوضاع را تغییر بدهیم ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانسهایی هستیم و جهان فرکانس های ما را دریافت میکند اتفاقات ،شرایط، موقعیت‌ها، ایده‌ها و افرادی که هماهنگ و هم فرکانس با فرکانس های ارسالی ما هستند وارد زندگی ما می شوند ،ما در هر لحظه اتفاقات آیند خود را خلق می کنیم.

    اگر به هر دلیلی در گذشته مسیر نادرست را رفتیم، به محض اینکه تصمیم بگیریم و شروع کنیم به تغییر خودمون (تغییر نگاهمان، توجه به نکات مثبت، ایجاد باورهای مثبت و…) اوضاع از همین لحظه شروع به بهبودی میکند.

    هیچوقت اضاع انقدر بد نیست ک نتوانیم کاری بکنیم تا وقتی ک زنده ایم میتوانیم اوضاع را تغیر بدهیم.

    ب چه دلیلی زندگی افراد مثل گذشتشان است؟ چون فرکانسهایشان، کانون توجهشان، باورهایشان، رفتارشان، افرادی ک با آنها در ارتباط هستند و طرز فکرشان مثل گذشته است . :)

    به هر نسبتی که بتوانیم ذهنمان را کنترل کنیم و باورهایمان را بهتر کنیم، به همان نسبت اتفاقات برایمان تغییر میکند.

    جهان برای ما نشانه میدهد اگر تغییر نکنیم اوضاع فقط و فقط میتواند بدتر بشود. و با تغییر ک چ نعمتهایی وارد زندگی مان نمیشد. همیشه باید این اصل از جهان هستی یادمان باشد ک جهان همیشه رو ب بهبودی است و کسانی ک خودشون را با آن هماهنگ میکنند به دریای نعمت و فراوانی هدایت میشوند.

    شاد و ثروتمند باشید :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    الهام سوادکوهی گفته:
    مدت عضویت: 2608 روز

    سلااام به استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستان هم فرکانسیم

    خیلی خوشحالم که در فرکانس دریافت این آگاهی ها هستم

    بازم تشکر میکنم استاد جان ازاین ایده بینظیر گفتگو با دوستان در club house

    در گفتگو با دوست عزیزمون شهسان دهقان نکته ای که برای من داشت بحث امید و توکل بود که همیشه امید داشته باشیم حتی، اگر مسیر را گم کردیم و در بدترین حالت به ته مسیر که همان نقطه صفر است رسیدیم .

    چون که فرکانسهای هین لحظه ما اتفاقات آینده را خلق میکند.

    پس به جای ناامیدی باید کانون توجهمون رو تغییر بدیم و فرکانسهای جدید مطابق با خواسته مان به کائنات ارسال کنیم تا نتایج حاصل از این بهبود نمایان شود.

    ما از همین لحظه ای که شروع میکنیم به کنترل ذهن و توجه به زیبایی ها و … اوضاع تغییر میکنه.

    در گفتگو با دوستمون سعید عزیز دریافت کردم که در مسیر زندگی ،جهان و خداوند نشانه های زیادی برای تغییر به ما میدهد که تغییر کنیم و اوضاع را بهبود دهیم ولی گاهی ما توجه نمیکنیم و میگذاریم سیلی جهان محکم به ما بخورد و بعد تغییر کنیم

    برای حل این مساله اهرم رنج و لذت خیلی میتونه بهمون کمک کنه.

    استاد جان

    من مثال خودم و با شما و دوستان عزیزم به اشتراک میذارم

    من سر کار قبلیم حدودا دوسالی مشغول به کار بودم ، ماه اول کارم به دلیل یک سری مواردی مثل اهمیت ندادن به بهداشت محیط کار و خیلی موارد ریز و درشت دیگه، احساسم بهم میگفت که سراین کار نباشم بهتره ،ولی خب من توجه زیادی بهش نکردم چون هنوز اونقدری روی خودم کار نکرده بودم که مطمئن باشم احساسم داره مسیر درست و بهم میگه … این قضیه گذشت وبعد از یک سال رئیس شرکت از من خواستگاری کرد و من باتوجه به این که ایشون سیگار میکشید و خط قرمز من بود ،ولی صریحا به ایشون جواب منفی ندادم و خودم قطعا میگم دلیلش این بود باید رو اعتماد به نفسم بیشتر کار میکردم و به شناخت بهتر ی از خودم میرسیدم تا اینکه من تصمیم گرفتم خودم و تغییر بدم تا شرایط تغییر کنه …نشونه های زیادی خدا بهم نشون داد که قبول این رابطه و موندن سراین کار میتونه باعث بشه از خیلی جهات و به خصوص توحید دور بشم… ولی از اونجایی که به درآمدم وابسته شده بودم و شرایط رو فیزیکی فقط نگاه میکردم حاضر نمیشدم کارم و کنار بذارم تا اینکه هر روز اوضاع بدتر و بدتر میشد البته بیشتر از لحاظ احساسی میگم که میومدم خونه احساس خوبی نداشتم و همش آلارم میداد احساسم بهم که کافیه … تا این که امسال تصمیم گرفتم جهاد اکبر کنم و از کارم تا قبل اینکه اوضاع یه جور دیگه رقم بخوره خودم استعفا بدم و با احساس خوبه اینکه خودم خواستم و انجام شد از کارم استعفا بدم و دقیقا بعد از این کاررئیس شرکت خودش باهام تماس گرفت و گفت باحقوق بالاتر و مزایای بهتر و زمان کمتر بیا برامون کار کن و واقعا این پاداش شجاعتم بود و من فقط خداروشکر میکردم ،به هر حال من موافقت نکردم چون من تصمیم دارم کار های دیگه ای رو تجربه کنم که با مدار و فرکانس الانم هماهنگتر باشه ولی خب هرروزم پر از معجزه شده به لطف خداوند از زمانی که تصمیم گرفتم کانون توجهم را آگاهانه کنترل کنم و دوره عزت نفس و با قدرت شروع کردم….خدارووصد هزار بارشکر

    واقعا مرسی استاد جان برای آگاهی ها ی نابی که در اختیار ما میگذارید

    دوستون دارم الهام

    در پناه خداوند سربلند باشید همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    روشنک گفته:
    مدت عضویت: 3079 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان عزیز.

    استادجان پنج دقیقه اخر این فایل نکات مهمی داره که هرکدوم یه دوره مفصله و هرکسی توی هر نوع رابطه ای ممکنه کم یا زیادشو تجربه کرده باشه .

    یه خلاصه ای میگم برای اینکه به خودم یاداوری کنم.

    نشانه ها برای تغییر کردن منه نه اینکه فکر کنم من بدبختم و یا سرنوشتم همینه یا از خدا بخوام منو نجات بده تا دیگه اتفاق بدی رو تجربه نکنم .

    وقتی گفتین اینها نشانه هستن وقتی من اینجوری نگاه کنم که جهان هوشمند داره به من نشونه میده خیلی با اشتیاق و انگیزه برای کارکردن روی خودم و حل مسائلم اقدام میکنم . جهان بلندگو دست گرفته جهان داره با من حرف میزنه خدا داره بهم نشونه میده و اگر جدی نگیرم و تغییر نکنم دارم شرایط زندگیمو بدتر میکنم نه اینکه به همین روند بمونم همیشه .

    دلایل تغییر نکردن ما / دلایل تکرار اتفاقات مشابه/ دلایل موندن در روابط بد و قربانی شدن

    این حد از نشانه ها را نمیفهمم . عزت نفس پایین . احساس ارزشمندی پایین . وابستگی به افراد به هر دلیلی . قربانی بودن . شرک ورزیدن . ناتوانی در کنترل ذهن و احساس که ورودی های نامناسب هم باعث تقویت باورها و افکار شرک الود و ناتوانی بیشتر میشه.

    اگر تغییر نکنیم بدتر میشه همینجور نمی مونه

    از همه لحاظ هی بدتر میشه . شجاعتمون له میشه . هی اعتماد بنفسمون کمتر میشه . ترسهامون بیشتر میشه. شرک در وجودمون قوی تر میشه. و هربار با عزت نفس پایین تر – احساس ارزشمندی کمتر – ترس بیشتر – شرک بیشتر – وابستگی بیشتر – به روابط و زندگیمون ادامه میدیم و اتفاقات بدتری رو خلق میکنیم .

    انقدر نمیتونیم رها کنیم و می مونیم تا در اخر دیگران رها میکنن و باز هم با شرک های درون . قربانی درون . و عزت نفس پایین می مونیم و چون در وجود و افکار و باورهامون هست باز هم همین شرایط و ادمها رو برای خودمون جذب و خلق میکنه و شاید بدتر از قبل چون هربار بیشتر شکسته میشه . کمی از اون اتفاق دور بشیم و یادمون بره به معنای بهتر شدن نیست چون اثارش در وجود ما هست باید ریشه ای درمان کنیم.

    جهان و خداوند به ما نشانه میدهد برای اینکه تغییر کنیم اگر نشانه هارا می بینی و تغییر نمیکنی ضربه ها هربار که زمان میگذره و تو درست نمیشی ویرانگر تر و محکم تر و شدیدتر میشه اینو به خودت بگو تا بهت کمک کنه تا تغییر کنی و از اهرم رنج و لذتش استفاده کن.

    همین جمله اخر منو تکون داد . توی هرزمینه ای که نشانه دریافت میکنم نشانه به این معنا که زندگیم و خودم اونطور که میخوام نیست و وقتی واضح میبینم ودلایلشو میدونم و تغییر نکنم دارم زندگیمو شرایطمو به سمت اتفاقات و شرایط بدتری سوق میدم.اما وقتی کار میکنم روی خودم اروم اروم خودم و در نتیجه شرایطم بهتر میشه چون درست شدم چون هماهنگ با خداوندو قوانینش هستم چون عزت و نفس و اعتماد به نفسم بالاتر رفته چون ایمانم بیشتر شده چون حرکت کردم تغییر کردم و باز هم با نشانه های بعدی بهتر و بهتر میشم .

    (خداوند منو هدایت کرد به من نشونه های زیادی داد اما شیطان با افکار به ظاهر خیر اما شرک الود من را در مسیری که عزت نفسم را مدام کم میکنه نگه داشت . شیطان به من گفت دلسوز دیگران باش. مسئول دیگران باش. از دیگران بترس اگر رهاشون کنی به تو اسیب میزنند. اگر رهاشون کنی و عزت نفس داشته باشی با حسادتشون تو رو نابود میکنن و نمیزارن راحت باشی و تو شکست میخوری . شیطان به من گفت اصلا راهت اشتباهه نباید روابطتو قطع کنی . و من ایمانمو از دست دادم و قدرت رو از خدا گرفتم دادم به بقیه و شجاعتم له شد ترسم بیشتر شد ایمانم ضعیف شد و این افکارشیطانی در من قدرت گرفت و عملکردم را مدیریت کرد و اون موقع فرصتم را سوزاند . فهمیدم که عزت نفسم را باید از ایمان به خدایم شروع کنم که منو حمایت هدایت حفاظت و کفایت میکنه. این چهار کلمه به من قدرت میده ارامش میده لبخند میده شجاعت میده . خدارو شکر که تعدادی از راههای نفوذ شیطان به خودم رو شناختم . هربار ترس سراغمون بیاد یعنی اسلحه شیطان برای گمراه کردن ما . ترس تنها مانع فلج کننده من و همه ادما هست و از خدا خواستم و میخام که ایمانمو قوی کنه که بتونم بر ترسم پیروز بشم و ریشه هاشو بشناسم باورهای زیرین ترسهام رو بشناسم و تغییر بدم با باورهای درست و در ترسم قفل نشم. )

    هربار که تمرین میکنم در مواجه با ترسم با شجاعت و ایمان رفتار کنم و عقب نشینی نکنم اتفاقا چقدر شرایط بهتر میشود و ترس من رنگ میبازد به همین سادگی . اما اگر تسلیم ترسم بشم غول بزرگی میشه که چون ایمانم هم سست شده از چیره شدن بر اون عاجز میشوم . من مشتاق تغییر هستم و تغییرم از شجاعت و عشق و ایمان در مواجه با ترسهایم ایجاد میشود . سپاسگزار و گوش به فرمان خداوند قدرتمندم هستم که مرا هدایت حمایت حفاظت و کفایت میکند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    محسن قنادی عرب گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    سلام

    بنام رب یکتا فرمانروایی قدرتمند جهان

    سپاس گزارم از شما که از هر فرصتی برای آموزش استفاده میکنین

    واقعا این آگاهی ها رایگان نیست

    چقد خوب و مسلط قانون رو شرح دادین و چقد وقتی اتصال تون برقرار میشه روان صحبت میکنید

    تحسینتون میکنم

    اما من سعی کردم دانش آموز خوبی باشم

    خوب گوش کنم

    حالا میخوام درسمو پس بدم

    بسم الله الرحمن الرحیم:من از این جلسه یاد گرفتم که جهان بر اساس درخواست های ما و تغییرات جهان به ما نشانه هایی رو نشون میده

    ما باید اینقد روی خودمون کار کرده باشیم که نشانه ها رو بفهمیم و تغییر کنیم

    اگر تغییر نکنیم جهان بهمون ضربه میزنه و اگر بازم تغییر نکنیم باز شدت ضربه رو شدیدتر میکنه

    حالا به فرضی که ضربه رو خوردیم ولی بازم حق ناامیدی نداریم

    چون کار شیطان ناامید کردن ماست اصلا واژه ابلیس به معنای ناامید کننده است

    چون خدا هر لحظه میبخشه ما رو و در آیه ۷۰ سوره فرقان گفته که بدی های ما رو تبدیل به حسنات میکنه

    به شرط توبه، ایمان، و عمل درست

    به یک دلیل ساده چون جهان جوری طراحی شده است که در هر لحظه داره فرکانس های ما رو دریافت میکنه

    و اتفاقات و شرایط ما رو خلق میکنه

    یادمون باشه:ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس های به جهان هستیم،جهان فرکانس های ما رو دریافت میکنه

    و اتفاقات و موقعیت ها ، ایده ها و افرادی هم سنگ و هم فرکانس با فرکانس های ارسالی ما رو وارد زندگی ما میکنه

    پس لحظهه ی حال قدرت در دست ماست

    ما در هر لحظه داریم آینده مون رو خلق میکنیم

    ما گذشته مون نیستیم،

    از لحظه ای که تصمیم میگیریم تغییر کنیم،خودمون رو تغییر میدیم،نگاهمون رو تغییر میدیم،کانون توجهمون رو کنترل میکنیم

    ذهنمون رو کنترل میکنیم،به نکات مثبت توجه میکنیم،باورهای مثبت و قدرتمند کننده میسازیم

    از همین لحظه اوضاع بهتر میشه

    و این بهبود میتونه سریع باشه

    مثل دیدن تغییرات بهار

    یادمون باشه هیچ وقت اوضاع اینقد بد نیست که نشه عوضش کرد

    اگر زنده ای میشه تغییر داد چون فرکانس ها قابل تغییر هستند

    و دلیل اینکه افراد آینده شون مثل گذشته شونه اینه که فرکانس هاشون مثل گذشته است، واسه اینه که کانون توجهشون مثل گذشته است، واسه اینه که افرادی که باهاشون در ارتباطه مثل گذشته است،واسه اینه که رفتار و باورهاشون مثل گذشته است

    و زندگی مزخرفی دارن

    پس باید با اولین نشونه تغییر کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    سیما گفته:
    مدت عضویت: 1669 روز

    سلام استاد عزیزم. از خدای زیبایم سپاسگزارم دست خودش رو برای تغییر باورهام برای من فرستاد. بخش گفتکو با دوستان خیلی جذاب و فوق العاده س، انگیزه و انرژی زیادی بهم میده. هر روز صبح عادت دارم به محض بیدار شدن کانال تلگرام شمارو چک کنم و منتظر فایل های این گفتکو هستم. چند بار روی خودم کار کردم حالم بسیار عالی شد و اتفاقات بی نظیر. اما تو اوج خوشحالی کار کردن روی باورهامو کم.کردم چون همه چیز برای من عالی و به هدفم نزدیک بودم. به محض کار نکردن رو باورهام خیلی زود دوباره همه چیز برگشت سرجای قبلش. خودم خوب میدونستم از کجا داره آب میخوره، از خودم، از باورهای غلط گذشته که دوباره برگشته بودن. این چند وقت اخیر بارها و بارها از طریق نشانه ها بهم گفته شد باورهاتو تغییر بده وشکرگزاری کن و این نشانه ها از دیروز خیلی خیلی زیادتر شدن. تا اینکه امروز صبح طبق عادت همیشه کانال تلگرام رو چک کردم و کفتگو با دوستان بارگذاری شده بود. و باز هم چندین و چند بار هم خود شما استاد عزیزم و هم دوستان انگار که روبروی من نشستید و پرتکرار فقط میگید باورهاتو عوضضضضض کن. از الان به خودم قول دادم کلا و برای همیشه مسیر زنگدیمو با اراده کار کردن روی باورها و فرکانس هام عوض کنم. این اولین باری هست در سایت شما پیام. میذارم و دفه بعدی خیلیییییی زود با دنیایی پر از اتفاق های شگفت انگیز پیام میذارم.

    خداوند رو سپاسگزارم که قدرت درک نشانه هارو به من داد. خداوند رو سپاسگزارم که من رو به مسیر درست تغییر باورهام هدایت کرد. خداوند رو سپاسگزارم که شما دستی از خدا برای من هستید.

    دوستون دارم و عاشقتونم♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    محبوبه استخری گفته:
    مدت عضویت: 1733 روز

    سلام خدمت استاد ودوستان عزیز

    خداروشکر میکنم برای این اگاهیها که توسط این فایل دریافت کردم و چیزی رو برام یادآوری کرد که فراموشش کرده بودم اونم اینکه اگه هرروز یه ذره تغییر کنیم و درجهت بهبود حرکت کنیم هیچوقت به ته دره سقوط نمیکنیم البته ممکنه گاهی تنبلی یا دچاره روزمرگی بشیم ولی اگه متعهدانه ادامه بدیم و بگیم خوب ما انسانینم گاهی هم ممکنه اشتباه کنیم وبه خودمون سخت نگیریم بازم میتونم قدمهای کوچیک برداریم تا به قله برسیم وزمانی که استمرار داشته باشیم هرچه بیشتر حرکت کنیم

    سرعتمون بیشتر میشه و وقتی نزدیک قله میشم انگار باسرعت باد در حرکتیم

    ویک موضوع دیگه اینکه حتا اگه ته دره باشیم داغون له که دیگه هیچ امیدی نداشته باشیم که بتونیم بلند بشیم و اون دره تویی جای باشه که هیچ ادمی هیچ بشری نباشه که نجاتمون بده بکشتمون بالا اونجا فقط خداست و فرکانسهای خودمون وامید به تنها نیروی جهان رب العالمین که میتونه مارو بالا ببره میتونه حتا اگه توقهر دره باشیم ببرتمون بالا فقط اینکه باید بخایم باید تغییر کنیم قبل ازاینکه اوضاع خیلی خراب بشه و ما مجبور بشیم

    استاد من دقیقا همون ادمی بودم تو یک رابطه اشتباهی بود و ازاین رابطه ضربه های بسیاری خوردم وامیدم به کسی بسته بودم که خودش مخلوق خدابود و من چندین سال این رابطه اشتباه رو ادامه دادم تا اونقد از نظر شخصیتی تخریب شدم از نظر روحیه داغون تا یه زمانی که بخودم گفتم من باید این رابطه رو تموم کنم نشستم به خودم گفتم تو ارزش لیاقتت به دوتا چی خریدنه گفتم نه هرروز بیشتر تحقیر میشدم هر روز جنگ دعوا اعصاب خوردی خیلی طول کشید واقعا این پروسه تموم کردن برای من نزدیک دوسال طول کشید تامن بکلی تموم کنم رابطه رو و باورتون میشه زمانی که رابطه روتموم کردم درهایی از نعمت خداوند بروی من گشوده شدن چون من همیشه میگفتم اگه این ادم بره من چجوری از پس هزینه هام بر بیام وزمانی که بخودم گفتم خدابرای من همه کار میکنه من خدارو دارم دیگه درها برایم باز شدن کم کم درمسیر موفقیت قدم برداشتم و همیشه واقعا به خودم افتخار میکنم که تونستم تمام کنم رابطه مخربی که داشتم همش خداوند بود که منو هدایت کرد من درخواست کردم وخواستم خداوند هم اجابت من کرد والان که شما گفتین اینا نشان از عزت نفس تازه فهمیدم که من کم کم پایه های عزت نفسم از چهار سال پیش شکل گرفتن و الان هرروز دارم بیشتر روی خودم کار میکنم و درخواستی که ازخداوند دارم اینکه عشق الهی رابطه عالی نصیبم کنه که واقعا توهیچ کتابی ننوشتن من همیشه رابطه شما و مریم جون تحسین میکنم که واقعا رابطه بی نظیر همراه با آزادی وعشق واحترام دارین این مدتی که با شما شروع کردم خیلی ایمانم توکلم کنترل ذهن و احساسم بهتر شده سپاسگزارم ازاینکه باعشق این فایلها رو درست میکنید و اینهمه زندگی مارو درهمه جنبه متحول کردین همیشه سلامت شاد و

    موفق باشید استاد عزیزم 💖💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: