گفتگو با دوستان 11 | رمز رضایت از زندگی - صفحه 16
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/04/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-04-27 05:33:192024-04-19 07:08:33گفتگو با دوستان 11 | رمز رضایت از زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربون که هر چه دارم از آن اوست ،
خداوند مهربون سپاسگزارم پای تعهدم هستم و روز شمار تحول زندکی من ادامه میدم و چقد در این مسیر برام خیر و برکته . هر روز دارم از هر جهت بهتر و بهتر میشم ، خدا رو سپاسگزارم بابت این سایت توحیدی و دوستان توحیدی در این سایت که واقعا لذت میبرم وقتی نتایج دوستان عزیز این سایت گوش میکنم ، هم در کامنت ها میخونم چقد ایمانم به خداوند قوی تر میشه ، و باور میکنم برای منم میشه و با انگیزه این مسیر ادامه بدم ، که قوانین جواب میده ، سبحان عزیز تحسین میکنم در این سن کم به موفقیت رسیدی و طبق قوانین عمل میکنی ، حتما به موفقیت های بزرگتر هم میرسی ،
خدا رو شکر میکنم با این که دو هفته دیگه باید بدهی که دارم پرداخت کنم اما به قدری آروم هستم که اصلا این شرایط نمبینم و تسلیم خداوند هستم ، میدونم همون خدایی که همیشه کمکم کرده و همیشه به موقع اومده در زندگیم و هیچ وقت تنهام نزاشته بازم هست
خداوند برام کافی هست در همه زمینه ها .
من خودم در این مدت که در سایت هستم و دارم طبق قوانین عمل میکنم کلی دستاورد داشتم ، و آرامشی که پیدا کردم و در هر شرایطی وقتی قانون فهمیدم حسمو خوب میکنم و شکرگذار هستم و تمام سعی مو میکنم توجه م به نکات مثبت باشه ، بقیه ش با خداست ، و میدونم همه چیز با خدا درست میشه و خداوند سریع الحسابه و پاداش میده ،
بنام خدایی مهربان
سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم
گفتگو با دوستان 11
واو خدای من این سه نفر چقدر فوقالعاده استند ، چه عالی صحبت کردند و چه باورهای درستی در من ایجاد کردند . هر لحظه فقط میگفتم خدایا شکرت
امیر توانست ، منم میتوانم
عاطفه توانست، منم میتوانم
سبحان توانست منم میتوانم .
.
.
.
و هزاران نفر دگه
خدایی من چقدر عالی امیر جان گفتند من رفتم سراغ علایقم و تصمیم گرفتم که مشرک نباشم و دقیقا من همین لحظه از خودم پرسیدم که اگر همین لحظه عزرائیل بیاید چه گفتم آماده ام میرم . چون احساسی عالی دارم و مطمئن استم که در او دنیا هم زندهگی خوبی خواهد داشتم.
جهان در حال پیشرفت است همین امروز یک اتفاق افتاد که من درحال گذشتن از کوچه ما بودم که دیدم تقریبا از همه خانه های که در کوچه ما استند همه در مکتیهای خصوصی درس میخوانند و این یعنی جهان در حال گسترش است ، در حالیکه در زمان ما اصلا مکاتب خصوصی رواج نداشت .خداره صدهزار مرتبه شکر تقریبا 95 درصد خانواده ها میتوانند اطفال خود را به مکاتب خصوصی بفرستند.
خداوند را صد هزار مرتبه شکر برای این همه آگاهی
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
نکاتی که از این فایل ارزشمند دریافت کردیم:
افراد به چهار دسته تقسیم می شوند:
دسته اول:
-با وجود دیدن نشانه برای تغییر،تغییر نکرده تا جایی که زیر چرخ دنده های جهان له می شوند
دسته ی دوم:
-با دیدن نشانه برای تغییر،بسیار دیر و در لحظه ی آخر تغییر کرده و به همین دلیل مسیر را برای خود سخت و دشوار می سازند
دسته ی سوم:
-با دیدن کوچکترین نشانه به سرعت تغییر می کنند
دسته ی چهارم:
-در حال تغییر و بهبود مداوم و پیوسته بدون دیدن نشانه هستند
هر یک از ما:
-در هر برهه از زمان در دسته ای قرار می گیریم
همواره:
-به دنبال علایق خود باشیم و به این شکل به گسترش جهان کمک کنیم
-کسانی که به گسترش جهان کمک کنند بیشتر نفع از جهان خواهند برد
-اگر به سراغ علایق خود نمی رویم به این معناست که مشرک هستیم
-عمر ما بسیار محدود و گذراست به لحظه ی مرگ فکر کرده به شکلی زندگی کنیم که لحظه ی مرگ حسرت نخوریم
-مسیری را طی کنیم که لحظه ی مرگ حسرت مسیرهای نرفته را نخوریم
-فکر کردن به لحظه ی مرگ به ما کمک می کند مسیر خود را مرتبا اصلاح کنیم
-بررسی کنیم لحظه ی مرگ چه چیزی به عزرائیل می گوییم
-مسیر خود را به شکلی اصلاح کنیم که هنگام مرگ رضایت کامل از مسیر انتخاب شده ی کنونی خود داشته خود را در تمام ابعاد تجربه کرده علایق خود را دنبال و به خودشکوفایی دست یابیم
-با پرداختن به علایق درها به روی ما گشوده شده و فضای جدیدی را تجربه می کنیم
-با حرکت در مسیر مورد علاقه در انجام آن حرفه ای می شویم
-وقتی در مسیر علایق خود حرکت می کنیم درهایی به روی ما گشوده می شود که پیش از این وجود نداشته است
-زمانی که باورها و افکار خود را تغییر می دهیم تمام شرایط و موقعیت ها به نفع ما تغییر می کند
-همواره با گرفتن نتایج تبدیل به الگویی برای دیگران شویم
-جهان همواره در حال رشد و گسترش است
-همواره برای خود هدف تعیین کنیم
-به فکر ایجاد کسب و کاری باشیم که ارزش خلق کنیم
-تکامل خود را برای تحقق اهدافمان به درستی طی کنیم
-همه ی ما پتانسیل زیادی برای موفقیت در سنین پایین داریم
-اگر عامل سن را موثر در نتایج زندگی خود ندانیم در سنین پایین یا بالا به راحتی به موفقیت دست میابیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خالق زیباییها به نام خدای مهربانم و رزق و روزی فراوان
سلام استاد عزیزم سلام خانم شایسته مهربانم
سال نو مبارک چقدر این روزها قشنگ هستن چه انسانهای خوب و اتفاقات خوبی میبینم خدایا شکرت سپاسگزارتم
الهی شکرت که بهتر شدم و بهتر هم میشم
خدایا شکرت که امسال هم ساله خیلی خوبی در پیش دارم چون خودم دارن میسازم
این چند روز مهمان دارم زیاد تو سایت نمیتونم بیام و بنویسم دام تنگ شده برای صدای استاد و مریم جانم
واقعا وقتی عادت میکنی به فایل گوش کردن مثل من این روزها فقط میخوام یه فرصتی گیر بیارم برم به گوشه فایل گوش کنم اگر نشد کامنت میخونم و مینویسم اینم باز عالیه
این رد و پاهایی که از خودم به جا میذارم خیلی به خودم کمک میکند که بعضی اوقات برمیگردم میفهم چقدر رشد کردم و کجاها هنوز ایراد دارم
و بعد دنبال رفع کردنش میرم
استاد ممنونتم بابت این فایلهای ارزشمند که بادما بهاشتراک میذارین
خدایا برای وجود استاد و مریم عزیزم سپاسگزارتم
همگی در پناه خداوند مهربانم سالم و ثروتمند باشین در این سال بسیار زیبا و پر برکت و پر ازرنهمت و پر از ثروت
خدایا خودت هدایتم کن در مسیر درست
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام
روز 129 سفر …
خداروشکر میکنم برای این فایل و این سایت عالی
خدایاشکرت برای این روز عالی که شروع شده و این سفر خوبی که در ان هستم و هر روز دارم بهتر میشوم و پیشرفت میکنم و این سفر تا ابد برای من ادامه دارد الهی صد هزار مرتبه شکرت برای بهتر شدنم برای عالی تر شدن زندگیم برای همین پیشرفتها خدایا شکرت .
استاد گلم من واقعا از خدا برای وجود شما و این سایت سپاسگزارم . من زمانی با شما و این سایت اشنا شدم که چک و لگد ها شروع شده بود و داشت من رو میزد و من هم در یک روزی که پیاده روی میکردم و داشتم یک سخنرانی گوش میکردم با ایه ای از قران مواجه شدم که میگفت شیطان از همه جهت به ما حمله میکنه تا ما سپاسگزار نباشیم … این رو که گوش دادم همون روزهایی بود که زیر مشت جهان بودم فورا وقتی رسیدم خونه شروع کردم به نوشتن سپاسگزاری برای نعمتهایی که داشتم روزهای اول سخت بود و اغراق امیز بود یکم ولی وقتی که ادامه دار شد یک هفته دو هفته گذشت یکاری برام پیش اومد که بیام سمت تهران تو جاده چالوس هدایت شدم به یه فایل از شما … در مورد سوره حمد بود … همون شد … خدا نجاتم داد و تا الان اگر هم گاهی تضادی رخ داد خیلی طول نکشید که من با استفاده از همین اگاهی ها نجات پیدا کردم …
من الان واقعا خداروشکر میکنم برای این مسیر عالی و زیبایی که طی کردم در این مدت درسته که من گاهی کم کاری کردم ولی واقعا خداروشکر میکنم که به هر حال ادامه دادم تا رسیدم به الان و 5 فصل رو دارم با تعهد ادامه میدم و خیلی خوشحالم که ادامه دادم و این روند رو یادگرفتم در همین سفر که تعهد روزانه به کمی بهتر شدن چقدر خوبه و دارم این فن رو طبق اصل خارپشتی کار میکنم و میخوام مثل کشتی گیری که یک فن رو خیلی عالی بلد هست و برنده میشود من این فن کمی بهتر باتعهد روزانه رو عالی بشم توش . همین یه کار معجزه هایی عالی داره و از شل کن سفت کن ها کاسته میشه تله ای که من قبلا بارها توش افتادم . الان خداروشکر میکنم برای این هدایت الله مهربان به این سایت به این فایل به این روز زیبا خدایا شکرت .
129مین گام توی مدار روزشمارزندگی امروز1403/12/2
ساعت23:23:23دقیقه شب جمعه بااحساس عالی ردپای عمیق الهی رابه ثبت میرسانم. روزهایی رامیبینم که به اهدافم رسیده ام این دلنوشته هابرام خاطره تبدیل شده وفقط یک آه میمونه من کجابودم!؟ وبا همین تمرینات ساده به اینجارسیده ام!که الان مینویسم میگم خدایابرای دیگران شدبرای منواولادمنم میشود.آمین.
به نام خدا وسلام به خدا. سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.
الهی سپاسگذارم که امروزم رابه خیروخوشی سپری کردم توی سفریکبارمصرف دنیاکه به اسپانسری خداومربی گری ربم برکزارمیشود.واین سفربرای همه یکسان برنامه ریزی ودسترسی به امکانات هست.
براخداشاه وگدافرقی نداردچون همه ی مابرای یک هدف به این سفرتن دادیم وهرکس توی این سفرِ بدون تکرارباتقوی ترباشدنزدخداعزیزتراست.
الهی سپاسگذارم که توی ادامه ی سفرالهیم به خودم وخانواده ام سلامتی وعاقبت بخیری رزق وروزی ماشده است.ودرادامه درابعادنی نی که جیگرگوشه واولین نوه وارث خانواده شده است توراسپاسگذارم به امیددیدن روی ماهش به سلامتی.آمین.
امروزصبح بعد از نمازصبح خیلی بیداربودم وکامنت خوندم وفایل گوش دادم.بعدخوابیدم وساعت10بیدارشدم یک چایی ویک لقمه صبحانه نوش جان کردم،گفتم برم نونوایی چون فرداجمعه این نانوایی تعطیله.
تومسیررفتم فروشگاه افق کوروش برای برنج ولی گفتم برم نونوایی بعدبیام با پسرم تماس گرفتم که من صف نونوایی رفتم خواستی بیای باماشینی بیادنبالم!گفت اگه برای بازدیدکارنرفتم باشه!
رفتم نونوایی کارت کشیدم سفارش دادم گفتم میرم برمیگردم گفتندچرااومدی؟!تماس میگرفتی نون روآماده میکردیم بعدمیومدی منم خیلی تشکرکردم برگشتم.
انگار100نفربه من میگفت بروبرنج بگیرببرخانه!یک کیسه برنج گرفتم نزدیک درحیاط بودم پسرم تماس گرفت من نزدیک خونه ام گفتم بیادم درب اوهم باماشین رسیدکیسه ی برنج روگذاشتم توماشین دوباره رفتیم فروشگاه یک صفحه تخم مرغ ویک بسته باطری قلمی ویک کیسه برنج دوباره گرفتم ونونهاهم آماده رفتیم باماشین گرفتیم وبرگشتیم به همین راحتی.الهی شکرت.
بعدازظهرخوابیدم باصدای عزیزدلم وپسرسومی که غذامیخوردن بیدارشدم ساعت6بعدازظهرگذشته بود سریع بلندشدم نمازخوندم حاضرشدم برم پیاده روی،گفتم خدایادارم میرم ولی نزدیکه میلم به چایی بکشه دیگه شب شده آخه من مثل مادرمم چای خوردن وغذاومیوه یاهرچیزی میخوام بخورم زمان مناسب میخورم(یعنی میل به خوردن داشته باشم)خدایامیرم بیرون انشاالله فلان خیمه چایی داره!
رفتم تومسیرچندجاپیام بازرگانی اجراکردم ویک کلبه ی چوبی کناربلواراصلی شهرفکرکنم متعلق به شهرداری است.چوتاحالاچندتاشغل تغیرکرده وهربارهرشغلی زدن من رفتم تبریک گفتم تحسینشون کردم ودعای خیرکردم برگشتم.امشب رفتم یک خانم آقای جوان کلی گلدان داشتن وقفسه زده بودن وگلدانهاروجابجامیکردن،رفتم جلوتبریک گفتم رفتم داخل کلبه جای کوچکی هست ولی وقتی داخل کلبه میشم خوشحالم مثل بچه ها ذوق میکنم!براشون پیام بازرگانی رواجراکردم وقت خداحافطی مردجوان یک گلدان کوچک برداشت داددستم .گفت :اینم هدیه ی مابه شمابااین همه انرژی مثبت چندقدم رفتم برگشتم برای آبیاری واسم گل روپرسیدم هر3روزیکبارآبیاری ونام گل قاشقی گلدارالهی شکرت یک قلمه ی بزرگ که2تاجونه ازاین قلمه ی بزرگ زده،ویک قلمه ی کوچکتروجداکنارش داره واونم2تاجونه زده خیلی نشانه ی عالیه برای منوخانواده ام. به مسیرم ادامه دادم نزدیک خیمه شدم صدای بلندگومیومدگفتم آخ جان چایی دارن نزدیک شدم یک خانم رفت جلوچایی بگیره ازش پرسیدم ازبالا اومدی حاج خانم دستفروش رودیدی گفت آره.منم گفتم یک سینی چای برای حاج خانم بدین ببرم گفتن چشم!گفتن دمنوشم داریم گفتم بدین وقت رفتن سریع همون خانم اومدجلوگفت:خانم الان یک خانم یک سینی چای میبردبراخانم وآقای دستفروش گفتم بهترخودم میخورم ازدورکه میرفتم حاج خانم منودیدمیخندیدکه برام چای آوردن واون خانم که چای برده بودجلواومدگفت من چایی آوردم گفتم مهم نیست خودم میخورم یک عالمه دمنوش گرفته بودم خودم خوردم وچقدرچسبیدخیلی جای دلنشینی بودوازحاج خانم خداحافظی کردم به سمت خانه وتوی
مسیرلیوانهاروبه خیمه تحویل دادم وکلی تشکرکردم به راهم ادامه دادم وتوی مسیرخیلی جونهاجلوکافی شاپ بودن یک خانم روبرای موهای قشنگش تحسین کردم چندنفرباهم بودن خندیدن وخوشحال شدن.. یک نفر رو براسگش زیبا بود تحسین کردم.
استاددارم سعی خودمومیکنم یک آن ذهنم منومیبره تومقایسه تامیاد حالم روخراب کنه سریع میپرم تومسابقه ی خودم باخودم!آره اگه تومسابقه باشم واقعا4ساله زمین تاآسمون فرق کردم ولی مقایسه باشم له میشم وبه خودم میگم دم نقداًتوپیادرو حرکت میکنم تابه سواره روبرسم خداخودش میدونه برای سلامتی،رابطه ی عالی باخودم وخداوطبیعت و اطرافیانم واستقلال مالی اومدم دنیاروتجربه کنم بایدموفق بشم ازچه راه ومسیری!؟نمیدونم!خدابلده ازساده ترین مسیروکوتاهترین مسیرمنوخانواده ام رارهبریت کنه خاطرم جَمعِ.
استادمن قبل از آشنایی با شماواستادعرشیانفروقانون جذب توی کامنتهای دیگه هم گفتم وقتی کسی برای پول درآوردن خانه وزندگی خودشو ول میکردمیرفت برای دیگران کارکنه پول دربیاره واقعاحالم ازش به هم میخوردمیگفتم کارهای خانه ی خودت مونده چرامیری جای دیگه کارمیکنی!؟!؟!؟میگفت خوب پول میدن ولی اگه خونه ی خودم کارکنم کی میخوادپول بده!؟!؟من خودم هنوزتوذهنم مونده باپتک حک کردن لیلاتوبه خانه وامورخانه داری برس خرج توبه عهده ی خداست.
استادمن توسط خوداصل وجودم باقانون جذب آشناشدم به قول این دوستمون که ازقم تماس گرفتن فکرکنم آقااحسان بودمیگفت ازنوجونی تووجودم یک چیزی بوده!
آره منم همچین چیزی رومیخوام بگم ولی نمتونستم به کلام تبدیل کنم الان فکرشومیکنم میبینم من ازبچگی درونم چنین چیزهای الهی وجودداشته ولی بلدش نبودم بگم یابه نتیجه هایی که به دست آوردم بدونِ آشنایی باقانون روداشتم وبه سادگی هم ازدست دادم که خودازدست دادنشم که تضادمیشه خودش بزرگترین نعمته!منواگه توی مخلوط کن بندازن به محض تصمیم گرفتن که دوباره به آدم تبدیل بشم سریع بااولین حرکت واردخانه وآشپزخانه وقابلمه به دستم که غذای بچه هام وعزیزدلمودرست کنم حتی همین امشب جاتون خالی من خورشت قورمه سبزی مشهدی به سبک مادرم روگذاشتم ونیمه آماده شده ازبس که شغلم (خانه داری رو)دوست دارم وبلدم نیستم پول بسازم فقط خدمت من به خانواده ام است وسلام !وحاضرم شب غذای روز. روتهیه کنم که خاطرجمع باشم اگه دیربیداربشم غذام حاضره ودوست دارم اگه مهاجرتی هم درکارباشه باعزیزدلم وبچه هام سفرکنم نمیدانم وابستگی است یاترجیح میدم اصیل باشم!؟هرچه هست همینودوست دارم وباهمین بودنم ازخدابهترین وعالیترین زندگی هدفمندانه رامیخوام.عاشقتونم استادامیدوارم خدابه من الهام کنه که تومسیردرستم یااشتباه واین اشتباهات روشیطان به نظرم جلوه میده امیدوارم درست مسیر روطی کنم آمین.برای همه سعادت وثروتمندی راازخدامیطلبم.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
خدایی که همه چیزم از آن اوست
سلام و احترام به استاد عزیز و مریم جانم ودوستانم در سایت
خدایا شکرت برای شنیدن این فایل که اولین بارم بود هدایت شدم به سمتش … و چقد به موقع بود …
من عاشق کارم هستم اما تو کارم خیلی سختی کشیدم که موفق بشم البته منظورم از لحاظ فیزیکی نیست و هربار خواستم بزارمش کنار یه چیزی نمیزاشت این کارو انجام بدم …با اینکه خیلی زیاد ضربه خوردم از کارم هم روحی روانی هم مالی… اما کم نیوردم… ادامه دادم… تا آخرین ضربه رو هم خوردم به شدت سنگین بود برام، جوریکه انگاری داشتم متلاشی میشدم از نظر روانی … تا اینکه نمیدونم اصلا چی شد یهوو خودمو تو سایت استاد عباسمنش دیدم و شروع کردم به گوش دادن فایلها …. واای یه دفه برق از سرم پرید … گذشته ی وحشتناکی که داشتم رو فراموش کردم من باید تلاش میکردم اول اروم بشم آرامش داشته باشم چیزی که استاد بارها و بارها تو فایلهایی که می شنیدم میگفتن تا آرامش نداشته باشی نمیتونی موفق بشی …. و چقققققدر عجیب من فول اضطراب بودم جوریکه دست و پامم میلرزید از شدت اضطراب اونوقت انتظار داشتم توی بازارهای مالی موفق بشم و هرگز این اتفاق برام نیفتاد …. اما الان مهمترین چیزی که توی این مدت از سایت استاد و دوره ی 12 قدم گرفتم داشتن ارامش بود و تمرکز رو خواسته های زندگیم هستش … به شدت اروم شدم نسبت به قبلا… الان تازه متوجه شدم من باید چطور با کارم کنار بیام همیشه باهاش تو جنگ بودم با اینکه به شدت بهش علاقم دارم کاری که اگه هزاربار هم شکست میخوردم بازم ادامه میدادم ولی الان تو مسیر دوستی با کارم هستم و خداروصدهزار مرتبه شکر خدا چشمامو باز کرد و حالیم کرد که روند کاریتو باید عوض کنی …
مررسی استاد عزیزم شما چشمای منو باز کردید و چقد جالب بود یکی از دوستان هم مثل من کارش تو بازارهای مالی بود و اینم یه نشونه ی عالی بود برای من و بازم جالبترش اینجا بود که اسم استادی که من پیششون آموزش دیدم هم سبحان بود … منم مثل اقای سبحان که گفتن میخوان ارزش خلق کنن منم دقیقا هدفم همینه و میخوام همین کارو کنم و توی کارم موفق بشم و گسترشش بدم و کار آفرینی کنم و کلی نیروی های موفق توی بازارهای مالی جذب کنم و میدونم ومطمئنم که موفق میشم…..
خدایا شکرت برای هدایتهات برای نشونه هات….
خدایا خیلی دوستت دارم ….