گفتگو با دوستان 12 | پیروی از الهامات قلبی

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • خداوند همواره و به هزاران طریق، ما را به “چگونگی تحقق خواسته هایمان”هدایت می کند؛
  • سمت من در تحقق خواسته ام، عمل به الهامات و جدّی گرفتن هدایت هاست؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

129 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رقیه محمودی» در این صفحه: 1
  1. -
    رقیه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 635 روز

    سلام بانو جان

    کامنتت رو با علاقه و شوق خوندم

    خیلی جاالب و شنیدنی بود..راستش جاهاییش رو کلی خندیدم با اجازه ات .

    زمان امتحانت برای کاردکس دوم.

    من حدود 17 سال رانندگی می کنم

    و اینکه ماشین رو گاز می دادی و نمی رفت برام جالب و شیرین بود.

    17 سال پیش من سر بارداری دومم نزدیک 8 ماه باردار بودم و امتحان دادم.

    الان خاطرات کلاس های حضوری ، آزمون هام ، هم تئوری و هم عملی برام زنده شد.

    استرس همراه با شیرینی

    هم قدم 157 برای رسوندن پا به ترمز و کلاج کوتاه بود

    هم وضعیت بارداری 8 ماهه ، اجازه نمی داد پشت فرمون جا بشم.

    خودمم ماما هستم.

    خیالم از بابت سلامتی پسرم راحت بود

    و سعی می کردم کمترین استرس رو به خودم وارد کنم بخاطر بارداریم.

    میگفتم اگه نشد هم اشکالی نداره.

    دوبار امتحان دادم تا قبول شدم.

    بار اول رو فک کنم بخاطر جواب دندان شکنی که به سرهنگ دادم( تیکه انداخت که واجب بود ؟) ، ردم کرد.

    بار دومم فک کنم دلش سوخت .

    انگیزه ی قویی داشتم برای گرفتن گواهینامه.

    الان داشتم فکر می کردم اگر برای همه ی کارهام ، اینطوری سفت و سخت و محکم و در عین حااال با مدیریت احساساتم ، اقدام می کردم ، الان باید من آپولو هوا میکردم به جاای ناسا .

    خوندن کامنت شما ، برام یه تجدید خاطره شد و اینکه یادت باشه رقیه جان! با انگیزه ، با جدیت ، با آرامش به اهداف راحت تر میشه رسید.

    یکی از کارهایی که توی زندگیم انجام دادم و بخاطرش همیشه و همیشه خودمو تحسین کردم ، گرفتن گواهینامه بود.

    خیلی خیلی زیاد برام خوووب و لازم بود.

    سپاسگزارم از شما بانو جان.

    از اینکه توی این خونه ی خدا و کنار دوستان پر انرژی ام ، طواف می کنم هفتاد بار به جای هفت بار زیبایی های این خونه رو ، خیلی خوشحااال و سپاسگزار هستم.

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: