مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- هیچ چیز شانسی و اتفاقی نیست. این قائده جهان است؛
- خوش شانسی یعنی: بیدار شدن از خواب غفلت با اولین ضربه جهان یا حتی بهتر اینکه با اولین نشانه ها، به خود بیایی؛
- هر پیشنهادی که به شما وعده یک شبه پولدار شدن را می دهد، قعطا یک تله است که باید با سرعت از آن فرار کرد؛
منابع بیشتر:
«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD272MB17 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 13 | خلق زندگی دلخواه، شانسی نیست16MB17 دقیقه
به نام الله به نام رب العالمین
روز 111 ام روزشمار من
سلام بر استاد عزیز
استاد من چجوری میتونم تشکر کنم بخاطر شما و اینکه شما در تمام گفتگوها دنبال نکات مثبت هستید.
در این گفتگو بلافاصله شما تحسین کردید سرزنش نکردید و گفتید آفرین که تونستی درست را بگیری.
و این مثالی که زدید برای من خیلی جالب بود . تازگی ها برادرم داشت برام تعریف میکرد همین موضوع شما را که هنوز که هنوزه توی تهران میدان توپخانه و میدان حسن آباد این قمار را انجام میدن.
و جالب بود همسرم میگفت چرا این بازی هنوز لو نرفته و اینا جمع نمیکنن . بعد من ماجرای شما را تعریف کردم که اقای عباسمنش در ورود به بندرعباس این تجربه را داشته اند.
پس هنوز خیلی ها هستند که میگن آقا تهران پول ریخته و باید جمع کنید. حالا هر تازه واردی که وارد تهران میشه میتونند گول این تیم ها را بخورن. و پول هاشون را از دست بدن. کسانی که قمار را باور دارند.
و چقدر درس گرفتم از شما که ما باید درسمون را از چک و لگد اول بگیریم . و اینا بشه برامون تجربه های از پیش تعریف شده. یعنی مثل شما بگوییم دیگه تا ابد شرط بندی و قمار نمیکنیم.
بعضی درس ها درد داره . ما هم خانه ای را خریدیم در زمان ساخت اون خانه .یعنی پیش ساخته . و ما خبر نداشتیم که صاحب اونجا خونه را به چند نفر فروخته بود و این ماجرا برمیگرده به 20 سال پیش که هنوز کد رهگیری وجود نداشت و فقط اطمینان میکردی و یک قولنامه ای داشتیم . قولنامه رسمی بود.
ما برای شروع زندگیمون این خانه را خریدیم تمام آنچه داشتیم بابت اون دادیم و وام هم گرفته بودیم و سال ها قسط اون را میدادیم درحالی که اون خانه به چندین نفر فروخته شده بود. و طبق قانون به اون کسی میرسه که تاریخش اول باشه. خلاصه جهان به ما همون شروع زندگی چک و لگدش را زد.
و سال ها ما توی شوک اون بودیم و درسی که گرفتیم این بود که همیشه جایی معامله کنیم که همه چیزش آماده باشه و ثبت با سند برابر است نوشته شود.
خدایا شکرت بخاطر این استاد عزیز و درس هایی که ما از ایشون یاد میگیریم.
خدایا شکرت بخاطر این مسیر سبز.
خیلی دوستتون دارم
سپاسگزارم.