گفتگو با دوستان 16 | چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم؟

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • تغییر اساسی را از کجا شروع کنم؟
  • چگونه از دل این شرایط نا امید کننده، خوشبختی ام را خلق کنم؟!
  • نقطه تحول زندگی من؛
  • آگاهی از دلیل اصلی نتیجه، بسیار ارزشمند تر از خود نتیجه است زیرا با تکرار و پیروی از آن دلایل، نتایج بیشتری خلق می کنیم؛
  • اگر من در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند در زمان مناسب من را با آدمهای مناسب هم مدار می کند و ما با هم ملاقات می کنیم. در نتیجه من برای پیدا کردن آدمهای مناسب تلاش نمی کنم بلکه برای هماهنگی خودم با قانون تلاش می کنم؛
  • اگر ما در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند کارها را برای من انجام می دهد همانطور که برای ابراهیم، موسی و محمد انجام داد؛
  • در جهانی که فقط به فرکانس ها واکنش می دهد، روی بهبود فرکانس هایت کار کن؛

منابع بیشتر:

دوره روانشناسی ثروت 1 


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    512MB
    33 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 16 | چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم؟
    30MB
    33 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

306 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زینب ندرلو» در این صفحه: 1
  1. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1018 روز

    سلام فرشته عزیزم

    من هنوز این فایل رو گوش نکردم ولی حسم بهم گفت شروع به کامنت خوندن بکنم و رسیدم به کامنت شما

    و همون حسم بهم گفت برات بنویسم

    چند ماه پیش ایده ای به سرم زد که مغازه ای که داریم رو باز کنیم و کسب و کاری رو برای خودمون راه بندازیم

    با همسرم در میون گذاشتم و قبول کرد

    من فایل ها رو هرروز میشندیم واینا رو به همسرم هم میگفتم

    بهش میگفتم بیا با همین چیزی که داریم شروع کنیم

    اونم مخالف یود میگفت با همین چیزیکه داریم نمیشه که

    باید یه سرمایه ای داشته باشیم

    میگفتم بابا با سرمایه کم هم میشه

    خلاصه مدام من‌میگفتم و اون میگفت نمیشه

    چند ماه گذشت و هی گره می‌افتاد به کارمون

    من ناآگاهانه مدام به همسرم غرمیزدم که فلان کاروگفنم بکنیم گوش نکردی

    و میگفتم ما تکامل رو رعایت نکردیم معلومه که گره میافته تو کار

    یه روز داشتم با مادرم حرف میزدم گفت چی شد پس مغازه

    گفتم بابا این همسرم به حرف من گوش نمیکنه

    تو این وسط ها هم وضعیت مالیمون به شدت بد شد و بیشتر توجه من میرفت رو کمبود

    وقتی تلفن رو با مادرم قطع کردم انگار یه چی درونم گفت

    پس‌میگفتی رو خودم کار‌میکنم دنیام عوض میشه چیشد

    یکم فکر کردم دیدم ای داد بیداد

    من اصلا چرا این ایده رو شروع کردم

    چون میخواستم یکی باشه کار نگرفت همه تقصیر ها رو بندازم گردنش

    من تمرکزگذاشته بودم رو رفتار همسرم

    و مدام شرایط بد مالی رو گره میزدم به اینکه اون آنقدر افکار منفی داره با من همسو نیست و من نتیجه نمیگیرم

    گفتم همینه

    من چرا توقع دارم از همسرم کار درست رو انجام بده

    من اینهمه مدت فقط به زبان میگفتم رو خودم کار میکنم ولی بیشتر توجه من رو رفتار اشتباه همسرم بود

    و طبق قانون به هر چیزی توجه کنی رشدش میدی

    تصمیم گرفتم تمرکز بزارم رو خودم

    گفتم اگر الان دارم شرایط مالی بدی رو تجربه میکنم تقصیر همسرم نیست

    بخاطر باورهای خودمه

    اگر بتونیم اینو باور کنیم که من رو خودم کار میکنم جهان اطرافم عوض میشه

    زندگی روال طبیعی خودشو طی میکنه

    خیلی دوست داشتم همسرم هم تو این سایت بود و مثل خیلی زوج ها با هم فایل گوش میکردیم

    و همیشه یه جورایی حسرت داشتم برای این موضوع

    اما از وقتی درک کردم که من فقط وفقط میتونم زندگی خودم رو تغییر بدم و رو خودم کار کنم شرایط آروم آروم تغییرکرد

    من تمرکزم رو از همسرم و رفتار های اشتباهش برداشتم

    فک میکردم شرایط بد مالیمون بخاطر باورهای محدود همسرم هست

    چون همسرم خیلی به اینگه تورم و رکود اقتصادی هست باور داره

    ولی وقتی به درون خودم مراجعه کردم و با خودم صادقانه حرف زدم دیدم مشکل از همسر من نیست

    مشکل از باورهای خودمه

    با خودم گفتم اگر قانون اینه من بازتاب فرکانس هام رو تجربه میکنم پس باید تمرکز فقط رو خودم باشه

    شروع کردم به پذیرفتن مسئولیت صد درصد زندگیم

    و گفتم خودم این شرایط رو جذب کردم پس خودمم میتونم درستش کنم

    قدم اول همسرم رو مقصر نمیدونستم و مدام باورهای قدرتمند کننده رو مرور کردم

    اتفاقی که افتاد این بود به ساده ترین شکل ممکن شرایطی جور شد که مغازه رو باز کردیم

    مغازه ای که 4 ماه گره می‌افتاد توش و هر بار همسرم بهانه می‌آورد

    نوشتن این پیام به خودم یاد آوری کرد که چقدر کار کردن رو خودم مهم

    من رو خودم کار میکنم و مسئولیت صد درصد اتفاقات رو به عهده میگیرم

    اینکه همسرمون اهل این فایل ها نباشه تقصیر اون نیست

    ما خودمون این شرایط رو بوجود آوردیم و ما خودمون میتونیم این شرایط رو درست کنیم

    دوست عزیزم برات بهترین ها رو میخام خیلی ممنونم بابت این کامنتت که باعث شد برای خودمم تلنگری بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: