مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تغییر اساسی را از کجا شروع کنم؟
- چگونه از دل این شرایط نا امید کننده، خوشبختی ام را خلق کنم؟!
- نقطه تحول زندگی من؛
- آگاهی از دلیل اصلی نتیجه، بسیار ارزشمند تر از خود نتیجه است زیرا با تکرار و پیروی از آن دلایل، نتایج بیشتری خلق می کنیم؛
- اگر من در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند در زمان مناسب من را با آدمهای مناسب هم مدار می کند و ما با هم ملاقات می کنیم. در نتیجه من برای پیدا کردن آدمهای مناسب تلاش نمی کنم بلکه برای هماهنگی خودم با قانون تلاش می کنم؛
- اگر ما در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند کارها را برای من انجام می دهد همانطور که برای ابراهیم، موسی و محمد انجام داد؛
- در جهانی که فقط به فرکانس ها واکنش می دهد، روی بهبود فرکانس هایت کار کن؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD512MB33 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 16 | چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم؟30MB33 دقیقه
سلام خانم شهریاری
در پاسخ به کامنتتون از آخر به اول
اول این آیه نور شده برند شما
اتفاقا چند روز پیش سوره نور رو میخوندم خود بخود بیاد شما افتادم .دیروز گفتم بیام یکی از کامنت های قبلی شما رو باز کنم یه پیام براتون بزارم ببینم کجایین در چه حالین چه کردین ؟
که دیدم نوتفیکیشن کامنتتون امروز توی میل باکس منه که البته خوندنش حدود 2 3 ساعت زمان برد
خانم شهریاری یه پیشنهاد
که البته خودمم تو همین فکر هستم برای خودم !
بیاین یه کتاب بنویسد از اول داستانتون بقول رزا یه داستان خیلی جذاب میشه حتی میشه یه رمان پر فروش باشه ، چرا که هم خیلی خوب مینویسین هم خیلی خودمونی و هم اینکه تصویرسازیهاتون دقیقا آدم رو میبره تو همون فضا
یعنی این آخر کامنتتون رو که میخوندم انگار داشتم یه سریال چند قسمتی رو نگاه میکردم که ناگهان مثل کارتون فوتبالیستها توپ همون بالا موند تا هفته آینده که بیاد پایین و بره تو دروازه دقیقا همون جای حساسش نوشتین ادامه این داستان را در قسمت بعد خواهید دید.
بعد نوشتین تهیه کننده و کارگردان:خدا
با تشکر از دستان خدا در فرودگاه
پایانه مسافربری و تاکسیرانی
شبکه بهداشت و درمان
خانواده های محترم شهریاری و کلیه بیوت وابسته
و …تهیه شده در 1400 -1402
یه آهنگ شلنگ تخته هم اخر فیلم بود که البته همونی که شما تو هندزفری گوش کردین و با پرواز هواپیما و صحنه غروب نوشتین پایان
بگذریم
الان که دارم این کامنت رو مینویسم چهار روز از تولد سومین فرزندمون میگذره با خانومم
این شبای بیقراری مال من اون روزای عاشقونه مال تو شدیم که البته من با هر بار نگاه کردن به دست و پای تکمیل شده نوزادمون که از این پس از نیو فولدر به آلا تغییر پیدا کرده شگفت زده میشم میگم اخه یعنی چی ؟ چجوری ممکنه؟ بعد خدا میگه برو بینیم بابا این که چیزی نیست تازه نوک انگشتاش اثر انگشت یونیک هم گذاشتم تازه قرنیه اش هم همینطور یه کد منحصر به فرد داره مثل همه تازه خودش مدونه باید شیر بخوره توف نکنه وقتی شیر میخاد باید اولش از گریه کم شروع کنه کم کم زیادش کنه صوت رو
دیشب داشت تو خواب تکون های لرزش طوری میخورد دستاش و پاهاش خانمم خواب بود . نگاهش کردم اون یارو نجواهه گفت گاز رو بگیر متخصص پیدا کن بهش بگو اینجوری شده این الان تشنج میکنه بعد بعلت تشنج میاد دستگیر میشه و بقیه ماجرا
اما اون حسه گفت بگیر بخواب بابا
تو مگه نه ماه قبل رو ازش خبر داشتی که ما داریم اون تو پیچ مهره هاشو سر هم میکنیم هر شب و روز و ساعت و ثانیه که حالا میخوای متخصص پیدا کنی اینوقت شب؟
مگه من لا تاخذه سنه و لا نوم نیستم؟
برو بگیر بخواب برو
من بیدارم
منم نامردی نکردم مثل مرد گرفتم خوابیدم و موقع اذون بیدار شد برای شیر صبحگاهی که کلا از اون حالتها دیگه خبری نبود .
امروزم رفتیم آزمایش کفپا خیلی اوکی
بگذریم
ادامه داستان را در برنامه بعد
والله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین