گفتگو با دوستان 17 | مسئولیت مسائل زندگی ات را بپذیر - صفحه 5

150 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شکور گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    سلام خدمت تمام همسفرهای عزیز که مسیر خدا منشی رو درسایت سید زیبا بین زیبا منش عباس منش پیدا کرده اند که البته باید بگم سید زیبا منش که فقط زیبایی های هرچیزی رو فقط میبینم قبل از اینکه بخواهم یه نظر بدم اولا بگم قبول دارم ایرادهایی زیادی دارم جهت رفع آنها تلاش میکنم من وقتی این فایل رو دیدم وقتی برادر عزیز عباس منشی ام اومد گفت کلی دور بوده و….خسته شده ازدست زدن برای دیگران وشاید دستاورد بزرگی نداشته نسبت به بقیه وچون کار کردن روی خودش رو گذاشته کنار رک بگم یا صادقانه یه صدایی درونم گفت الانه عباس منش بگم دوستانی که توی توهم هستند یا خیلی کنجکاو شدذهنم وباخودم گفتم این دوست عزیز هم مثل من هیچ دستاوردی نداره الان عباس منش از چه چیزی میخواهد صحبت کنه یا این بدون دستاورد چرا اومده کلاب هوس یا حتی تویکی فایل یک عزیز دیگه اومد وگفت اصلا به خدا اعتقاد نداره و…. ویاخیلی چیزهای دیگه ولی این سید فقط ازهرچیزی فقط زیبایی هاش رو میکشه بیرون وباصبر به دیدگاه کسانیکه حتی خرید نکردند ویاخداوند رو قبول ندارندگوش میدهد ونکات زیبای حرفهایشان وجنبه ی مثبت حرفهایشان رو از زیبا ترین دیدگاه ممکن میبینند شگفت زده شدم وفهمیدم مشکل ازمن هست وشاید مثل سید واززاویه دید سید دنیا وآدم ها رو ببینم و آگه منم بخوام مثل سید زیبا بین موفق باشم وتوی روابط وهرچیزی موفق باشم علاوه بردیدگاه توحیدی وباورهای مناسب وانگیزه بیشتر ازهرچیزی باید صبور وزیبا بین باشم والان فهمیدم بعد ازدیدن این فایل که من بااینکه انسان خوبی هستم به نظر خودم منصف ومهربان هم هستم ناخودآگاهم قفل کرده بردیدن نکات منفی دیگران نه نکات مثبت دیگران ومن ازهرچیزی به جای درآوردن زیبای هایش بدی هایش را میبینم نمیدانم چقدر باید کارکنم روی خودم تامثل سید زیبا بین ناخودآگاه فقط زیبایی هاروببینم ….درپناه الله یکتا همگی زیبا بین زیبا منش وزیبا دل باشید یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    محمد عباسی گفته:
    مدت عضویت: 2650 روز

    سلام استاد جان و مریم خانم گل

    چقدر واضح و روشن می بینیم که این همه آدم، قانون رو اگر بهش عمل می کنیم نتایج خوب می شه و اگر عمل نمی کنیم چک و لگد می خوریم

    قانون برای همه یکسان جواب می دهد

    وقتی که بدنیم قانون جواب می دهد و ما باید فقط روی خودمون کار کنیم دیگه فقط دنبال تغییر خودمون هستیم نه اینکه شرایططط بیرونی

    اون وقت خودمون رو مسئول همه چیز می دونیم

    بعد هدف می گذاریم فرکانس رو می فرستیم حرکت می کنم به خواستمون می رسیم و موفقیت هامون رو پل می کنیم برای رسیدن به موفقیت های بزرگ تر و بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    محمد پارسیان گفته:
    مدت عضویت: 2252 روز

    به نام خدایی که خالق زیبایی هاست.من سپاسگذارم به خاطر این همه آگاهی که از دستان خداوند توسط استاد عزیزم درحال شنیدن هستم. خدای من این برنامه ی کلاب هوس و شاگردانی که در آن از تجربه هایشان صحبت می کنند، چه باور هایی برایم ساخته شد که از کوچک ترین قسمت زندگی ام درس می گیرم و هدایت می شوم به راه درست و این به خاطر باور هایی است که توسط استاد شناختم و مهم ترین موضوع تعهد به تغییر کردن است. اول به خودم میگویم که محمد ادامه بده این قانون به صورت صد درصدی جواب میدهد فقط باید باور کنی که می شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    فاران گفته:
    مدت عضویت: 2514 روز

    سلام استاد عزیز

    گفتگوی شما با دوستان توی کلاب هاوس خیلی برای ما مفیده و بهتر قوانین رو درک میکنیم

    سپاسگزارم از شما و سپاسگزارم از دوستای عزیزم ک با شهامت میان و صحبت میکنن

    حتی مهیار عزیز ک خودش فکر میکنه دستاورد خاصی نداره میاد و با شهامت صحبت میکنه

    تحسین میکنم آرام عزیزم رو 🌹

    من هر روز از۴صبح تا۸مینویسم و امکان نداره روزی رو بدون گوش دادن و نوشتن شروع کنم👍👍

    تحسین میکنم اینهمه تعهد رو

    تحسین میکنم این درجه از ایمان و باور را

    استاد اونجا ک گفتین آدمهای نا مناسب رو حذف کردم (من نکردم .چون من هنوز مناسب و نامناسب رو از هم تشخیص نمیدم .همه خاکستری ان حتی خودم فقط یه چند تایی بود ک اهل غیبت و اینا بود ک محل زندگی ام رو عوض کردم و از اونا دور شدم و خداروشکر نتیجه خوبش رو هم دیدم

    ولی بقیه رو مطمین نیستم ک بد هستن یه چند تایی هست ک اگه گاهی حال منو میگیرن بنظرم خودم مقصرم دزسته؟

    کاش در این مورد بیشتر توضیح میدادین آخه آدمهای اطراف من اکثرا کم حرف ان و من از دل اونا خبر ندارم

    زندگی هاشون هم معمولیه ک اونم بخاطر باورهای غلطشون هست و در موردش با من حرف نمیزنن

    البته خیلی دوست دارم چند تا از اطرافیانم حسابی ثروتمند باشن و رفت و آمد با آنها روی منم تاثیر بزاره ولی اکثرا مثل خودمون هستن پس با اونا چکار کنم ؟

    امروز روز عید فطر بود و من و بچه ها دلمون میخواست همسرم مارو ببره بیرون و توت بخوریم و کمی تو طبیعت بگردیم وقتی بهش گفتیم عصبانی شد

    حال منم خیلی گرفته شد

    هزار حرف اومد تو ذهنم ولی به زبون نیاوردم آخه قول دادم ک جزء شاگردهای زرنگ کلاس استاد باشم

    حرفها بغض شدن و راه گلوم رو گرفتن

    برای خلاصی از وضعیت رفتم ک حیاط رو بشورم و گفتگوی استاد با بچه ها رو هم با هنسفری گوش میدادم

    به خودم گفتم فاطمه آنقدر نارحتی یعنی چی؟

    گفت آخه این مرد کارش همینه تا میگیم مارو ببر بیرون یکدفعه عوض میشه

    خدا گفته سرنوشت هر انسانی رو به خودش دادیم پس کو؟

    استاد میگه خودتون خالق شرایط خودتون هستین پس کو؟

    مگه من رانندگی بلدم ؟

    مگه سر هر چیز پیش پا افتاده ای باید گردن کج کنم؟

    ما حتی اگه یه روزی نتیجه بگیریم و خیلی ثروتمند بشیم چه فایده ؟ بازم باید پیش مرد خونه التماس کنیم ک خواسته مارو براورده کنه

    میخواستم گوشی ام رو بکوبم به دیوار حیاط

    این قضیه چند دفعه تکرار شده

    خوب پس به قول استاد این دیگه عادی نیست

    این شاید به باورای خودت بستگی داره

    اصلا اینهمه ک استاد و این بچه ها میگن ک خودت اینا رو بوجود آوردی یعنی همین

    چرا من فکر میکنم ک اون مقصره ؟

    چرا مسولیت شرایطی ک در اون قرار دارم رو گردن نمیگیرم مثل الهام عزیز

    صداشونو میشنوم ولی …..

    درشرایط خوب و عالی میگم من خالق شرایطم هستم تو این تضادها ک گیر می افتم میگم من چقدر بدبختم ک باید …..

    چرا یادم میره ک خلق این وضعیت هم از طرف من بوده

    بعد تصمیم گرفتم کاغذ و قلم بردارم و بار ها و بارها بنویسم ک من خالق شرایط خوب و بد زندگی خودم هستم

    و باورهای اشتباهم رو شناسایی کنم و باورهای درست رو پیدا کنم و بنویسم و تکرار کنم

    بعد با بچه هام رفتیم پارک نزدیک خونمون

    از اینکه امروز ذهنم رو کنترل کردم و یه تصمیم خوب گرفتم

    به خودم تبریک

    و از استاد عزیز و دوستان خوبم ک انقدر قشنگ و صادقانه میان و صحبت میکنن وباعث میشن ما بهتر قانون رو بفهمیم تشکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    سجاد قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2810 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته و دوستای عزیزم میخوام در مورد اتفاق دیروزم صحبت کنم.من کلاس هایی در مورد کارم شرکت کردم و دیروز که سر کلاس بودم و هیچ کدوم از هم کلاسیام حضوری نداشتن و همه آنلاین بودن و کلاس داشت پیش میرفت تا این که یک خانم اومد تو کلاس و از شاگرد های قبلی استاد بود و جزوه میخاست. من جزومو دادم و چند جلسه از کلاس هم ضبط کرده بودم و براشون فرستادم و صحبت کردیم و گفت که من اتوکد رو خودم یاد گرفتم و من بهش گفتم که من جزوشو دارم و بهش دادم . میخواستم تیریدی مکس ثبتنام‌ کنم و همون موقع ها بود که با استادمم همزمان که اون خانوم بود صحبت کردم و گفت نیاز نیست تیریدی مکس یاد بگیری و برو رویت یاد بگیر و خیلی راحت تره و یک برنامه بهم معرفی کرد که با نصب کردنش و یاد گرفتنش که خیلی سریعه تو ۱۰ دقیقه خروجی با کیفیت تیریدی مکس رو میده و در همین صحبت ها اون خانم قیمت کلاس رو گفت که چقدر هست و خدافزی کردیم و تو راه پله حسم گفت که برو یک بار دیگه ازش قیمتو بپرس حداقل به خاطر این که عزت نفس بالا تر بره و من دوباره رسیدم به اون خانم و ازش پرسیدم و اون گفت قیمتو یادم نیست اما من جزوشو دارم و بهتون میدم و شمارشونو گرفتم و قرار شد یک روز قرار بزاریم و من فایل ها را براش ببرم و اون هم جزوه رو بیاره این اتفاق موقعی افتاد که من جلسه آخر این کلاسم بودم و میخواستم برم برای ثبتنام کلاس جدید الان دیگه نیاز نیست اون کلاسو برم و تو خونه کار میکنم و میتونم کلاس دیگه ای رو که بیشتر به کارم میاد رو شرکت کنم.خدایا شکرت😙ممنون که کامنت من رو خواندید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    محمد احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    به نام خدای مهربان سلام استادعزیزم ومریم جان وسلام خدمت خانواده صمیمی عباسمنش

    خدایاشکرت بابت این فایل گفتگوبادوستان که هردفعه به مایادآورمیشه که مامیتونیم خودمونو اطرافمونوتغییربدیم باباورهای درست وکنترل ذهن میتونیم به هرچی که میخوایم برسیم این اولین باریه که دارم کامنت می زارم وخیلی خوشحالم که بااستاداشناشدم چون هردفعه فایل های ایشون رو گوش میکنم یه چیز جدید یادمی گیرم ومی دونم برای رسیدن به خواسته هاباید روی باورام کارکنم هرچه باتعهد ترکارکنم نتیجه بهتری میگیرم وبه خواسته هام می رسم

    ازاستادومریم جان متشکرم برای درست این فایل ها که خیلی به من انگیزه میده برای رسیدن به خواسته هام ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2164 روز

    بنام خالق هدایتگر

    سلام به بهترین جا و درست ترین جای دنیام

    سلام به استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی ام

    سلام به دوستان عباسمنشی و عاشقم

    خدایا تو این سایت چه خبره.

    هر چی بیشتر میگردم و بیشتر دقت میکنم اینجا بهترین جای دنیاست برای من…

    مینویسم اینبار متفاوت…

    میخوام یک ردپا بذارم تا بماند به یادگار از این روزها و درس هایی که گرفتم و خواهم گرفت.

    میخواهم بدانم کجا بودم و چطور عمل کردم و بعد به کجا خواهم رسید با عملکرد ها و تصمیم های امروزم.

    اکنون که مینویسم ساعت 12:45 دقیقه نیمه شب است روز جمعه…

    با امشب سه شب شده که از همسرم دورم. چون متاسفانه بیمارستان بستری شده. چون متاسفانه نمیدونم چرا این بیماری دامن گیرش شده…من نمیدونم چطور و برای چی مهم اینه که یکجای کارمون میلنگیده که نتیجه شده این حالا کجا نمیدونم اما پس باید دقیق تر و با تمرکز تر قدم بردارم.

    در حالی ما از هم دوریم و روزهامون در قرنطینه و دوری میگذره که اومدیم پیش خانواده به شهرمون مشهد بعد چندماه دوری و تغییر مکان زندگی مون. ناگفته نماند که منم تست دادم و این بیماری در من هم هست اما هیچ علایمی و هیچ مشکلی برای من پیش نیومده و فقط ناقلم و انتقال دهنده در حالی که خودم انگار سالمم. که دکترها گفتن میشه یکی بدنش اینقدر قوی باشه که اصلا براش مشکلی پیش نیاد. همینجا تشکر میکنم از کل بدنم از سیستم ایمنی قوی ام که اینقدر عالی داره کار میکنه و من اینقدر دارای نعمت سلامتی هستم که در مواجه بودن با بیماری در من نشانه ایی از بیمار بودن نیست. واقعا خدایا شکرت بخاطر این بدن سالم و توانمندم. واقعا خدایا شکرت که هنوز میتونم بگم بیش از پنج ساله دارو و قرصی نخوردم…واقعا خداروشکر که بیشتر از قبل قدر سلامتی رو میدونم قدر داشتن یک بدن سالم و قوی رو میدونم. خداروشکر که من اضافه وزن فقط یکبار تو عمرم داشتم اونم دوران کنکور که همش بخور و بخون بود و تحرکی نداشتم که هنوز هم به اون وزن دیگه نرسیدم و چاق ترین حالت من بود. واقعا خداروشکر که با این تضادها برخورد میکنم و ورژن قوی تری از خودم رو آپدیت میکنم برای دریافت نعمت ها و ثروت های بیشتر…

    خلاصه که خداروشکر که سالمم

    خلاصه که در کنار خانواده ام هستم اما در قرنطینه تو اتاق نه بیمارستان اونم چون انتقال ندم.

    خلاصه که این تضاد دیگه چه درس و حکمتی توش هست بعدا متوجه درس هاش خواهم شد.

    استاد عزیزم واقعا ازتون ممنونم بخاطر وجودتون و حرف هایی که تو گوشم از آگاهی ها حتی وقتی گوش نمیدم تو ذهنم میان و میرن و منو برای کنترل کردن ذهنم مجهز تر میکنن.واقعا سپاس گزارم.

    آره الان باید نشون بدم چقدر شاگرد عباسمنش هستم و چقدر میتونم عمل کنم برای کنترل ذهن وگرنه همه چی گل و بلبل باشه که کارخاصی نکردم و من میخوام بگم در حد خودم شاگرد عمل کننده ایی بود در همین حد که در این شرایط سخت و چک و لگد خورده از زندگی من تلاش کردم تا کاری که در تهران شروع کردم برای خودم رو ادامه بدم حتی در زمانی که گوشی ام خراب بود. یعنی خوندن کتاب معجزه سپاس گزاری راندا برن و ضبط کردن و فایل گذاشتن به عنوان پست در پیجم. امروز روز چهاردهم رو هم گذاشتم و متعهدم به خودم و مصمم…

    بنطرم مصمم یعنی فرقی نکنه تو کجایی بیمارستان یا کنار یک درخت یا در کنار خانواده در آرامش مهم اینه اون کاری که درسته و باید انجام بشه رو انجام بدی بدون توقف. مصمم یعنی من که مصمم هستم تا انتها این کتاب رو بخونم و تا جای امکان تمرین هاشو انجام بدم.

    هرچند که من قبل تر از این دوره 26 روزه شکرگزاری با شما شکرگزاری رو تمرین کردم و بیشتر سپاس گزارانه زیستن رو یاد گرفتم. از شما از دوستانم در سایت.

    میخوام اینو بکنم برای خودم یک موفقیت هرچند کوچیک و به خودم بگم ببین فهیمه اینکار رو تونستی انجام بدی پس فلان کار یا ایده رو هم میتونی انجام بدی.

    میخوام یک سکو اول درست کنم و با کمک اون برم به سکو دوم استاد و بعد با سکوی اول ودوم موفقیتم برم سکو سوم و به همین ترتیب با سکوهای موفقیت های کوچیک و بزرگم انرژی و انگیزه مضاعف بگیرم و برم برای سکوهای بعدی…

    ……………….

    الهام عزیز ازت الهام پرفتم و این احساسی که توی تن صدات و حرف زدنت بود رو هم به ما منتقل کردی دمت گرم بخاطر موفقیت هات دمت گرم بخاطر اینکه با استاد حرف زدی دمت گرم که بینظیر داری تلاش میکنی …

    آرام عزیز واقعا داستان موفقیت هات و پول ساختن و درامدهای درهم و دیناریت انگیزه شد برای من که منم میتونم پول بسازم و حالا با چه ایده شروع میکنم کسب و کار خودمو نمیدونم اما قطعا شدنیه چون تو و خیلی از دوستان دیگه مون تونستن.

    مهیار عزیز واقعا چقدر خوب گفتی از تغییر نکردن و متوقف شدن و دچار روزمرگی شدن که باعث میشه یکجایی جهان بهمون حالی کنه که در مسیر اشتباه هستیم. نباید گول بخوریم که داریم روی خودمون کار میکنیم پس کار تعطیل تلاش تعطیل…باید حرکت کرد قدم برداشت حتی کوچیک و اون وقته که خدا هم قدم برمیداره و روی ریل درست قرار میگیریم.

    هر کدوم از شما یک دنیایی هست در درون تون. هر کدوم شما دنیایی داره داستان هدایت ها و تغییر ها و رشد کردن هاتون…اینجاست که اینجا هم برای من میشه بهترین جای دنیام که در تقابل دنیاهای زیادی که وجه خوبی ها و موفقیت ها و ثروت ها و شادی ها و خیر و خوبی هاست خداجونم بارها و بارها شکرت

    خدایا شکرت برای این همه آگاهی این همه موفقیت های دوستانم

    خدایا شکرت که منم تو جمع انسان های آگاه و در مسیر رشد و تلاش هستم

    خدایا شکرت که تونستم ردپایی بذارم با افتخار از برگی از زندگی ام که جهان با این تضاد داره به من میگه یک چیزی اشتباهه، یک چرخ دنده خرابه، یک ترمزی هست، یک اقدام در جهت بهبود باید بردارم.

    خدایا شکرت بخاطر داشتن لپ تاپم که میتونم هرجا که باشم بیام به بهترین جای دنیام

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2336 روز

      به نام خداوند یکتا

      سلام دوست نازنینم

      از خوندن کامنتت لذت بردم

      قطعا شرایطی که برای شما پیش اومده فقط خیر هست و باید با یه نگاه دیگه ای به این قضیه نگاه کرد

      ما باید توی این شرایط تضاد بتونیم کنترل ذهن کنیم و به داشته ها و موارد مثبت زندگیمون توجه کنیم و طبق قانون احساس خوب= اتفاقات خوب

      برای همسرتون و خود شما دعای خیر میکنم و اینکه هر چه سریعتر بهبودی حاصل بشه و با عشق و آرامش و شادی بیشتر از پیش، در کنار هم زندگی کنید و روزهایی عالی رو رقم بزنید❤️❤️🌹🌹🌹👋👋👋👋😘😘😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 1916 روز

    بسم الله النور

    سلام استاد جان سلام مریم جان عاشقتونم

    سلام به الهام عزیزم عاشقتم

    سلام به دوستای عزیزم

    الله اکبر استاد چقدر بینظیر هست این فایل های گفتگو به خدا که بینهایت ارزشمنده هست و تو هر فایل شما باز هم باعشق قانون رو برای ما مرور میکنید عاشقتونم

    انقدر حرف های الهام عزیزم قلب منو لرزوند که اشکم نن جاری شد. و نکته عالی این بود که من هم اون شب تو کلاب بودم و زنده صحبت های شما و دوستای عزیزم رو میشنیدم

    استاد جان عاشقتونم

    نکته طلایی که زندگی منو هم زیر و رو کرد همین که شما گفتید مسولیت تمام زندگیتون رو به عهده بگیرید فکر میکنم تو اولین فایل قانون آفرین هست که گفتی دستتو بزار رو قلبت و بگو من مسول تمام زندگی خودم هستم و تنها خودم میتونم اونو تعییر بدم 😭😭😭استاد من خیلی مقاومت داشتم راجب این پذیرش مسئولیت چون برام راحتر بود که تمام تقصیر هارو بزارم گردن دیگران بگم پدرو مادرم و همسرم و دولت باعث این زندگی من هستند همون جور که همیشه با تمام وجودم باور داشتم که دیگران مسول زندگی من هستن و تمام بدبختی رو گردن دیگران مینداختم چون مشرک بود م 😭😭چون خودمو باور نداشتم چون قدرت خودمو باور نداشتم چون خدای خودمو باور نداشتم چون تمام قدرت رو داده بودم به دست عوامل بیرونی چون نمیخاستم تغییر کنم چون عادت کرده بودم به همون شیوه زندگی همون که خدا تو قران بارها گفته تعقل کنید گفته به دین پدرانتان نباشید اما من حتی باو وجود اینکه بارها و بارها قران رو ختم میکردم حتی هفته ای چند بار اما هیچ وقت فکر نمیکردم به معنی بما قدمت ایدیهم بما کسبت ایدهیم هیچ فکر نمیکردم خدا داره میگه بابا همه چی خودتی این تو هستی که پیش پیش داری میفرستی نمیخاستم استاد زحمت تغییر رو به خودم بدم

    اما با اون تعهد استاد با اون تعهد من زندگیم و تمام باور هام زیر رو شد من بینهایت باور های علمی داشتم که حتی اگر بگم در 1400سال قبل بگم اغراق نکردم این تغییر باور ها برای من یه جهاد اکبر بود وقتی به هر گوشه زندگیم نگاه میکردم و میگفتن اینجا هم خودتی اینجا هم تو پیش پیش فرستادی اینجا هم فقط تو باید مسولیت رو به عهده بگیری تو باید تغییر کنی تو باید با ر هاتو زیر رو کنی و هربار که یه باور پیدا میکردم به یه تصاد میخوردم مسولیت تغییر شرایط رو به عهد میگرفتم استاد کن فیکون میشه برام هر بار مسئولانه تر به زندگیم نگاه کردم لبخند خدا رو دیدم و دیدم که ایمان داره به خودم وخدا بیشتر میشه عزت نفسم بیشتر میشه هربار که قانون رو درک میکردم بیشتر و بهت. عمل میکنم میبینم که من که باور هام تغییر میکنه دنیا داره تغیررمیکنه الهام عزیز یکی از الگو های من هستن. در زمینه تغییر و تحسین و عشق خدارو شکر میکنم بازم در مدار شنیدن بودم

    آرام عزیز هم که صحبت هاشون بینظیر بود و شما راجب تعهد گفتید بله استاد جان هر بار شما گفتید تعهد بده که عمل کنی تعهد بده که حرکت کنی تعهد بده که ایمانت همراه با عمل باشه بازم زندگی من کن فیکون شد هر بار که گفتید تعهد بنویس من سریع نوشتم و از همون لحظه شروع کردم تا هر بار بیشتر درک کنم و به تعهدم بیشتر عمل کنم و باز شما گفتید که فقط این تعهد هست که داره دنیاس منو شکل میده همون تعهد من و مسولیت پذیری من هست که داره به من کمک میکنه در مدار بالتری قرار بگیرم تغییر کنم و جهانم خودم تعییر بدم

    صحبت های دوست خوبم مهیار راجب درگیر روزمرگی شدن چقدر به من تلنگر میزنه که حواست باشه نعمت ها برات عادی نشه

    حواست باشه تحسین کردن الکی بدون تعهد و عملکرد فایده نداره چقدر میخای تماشاچی باشی که دیگران دارن آرزو های تو رو زندگی میکنن و تو فقط تماشا کنی یا نهایت تحسین کنی دیگه وقت عملکرد هست دیگه وقت این هست که با تعهد تو مسیر آگاهانه بمونی و تو مسیر حرکت کنی هر لحطه آگاه باشی تا تو مسیر پابرجا باشی و استقامت بورزی و ادامه بدی

    اینکه بفهمم تصاد ها کمک میکنه که من حرکت کنم بهتر حرکت کنم حتی اگر اون تضاد درد ناکن باشه اما من باید یاد بگیرم که حرکت کنم تعییر کنم آگاه باشم

    آگاه باشم که میتونم زندگیمو تغییر بدم این خودش بخش بزرگی از این مسیر هست دقیقا استاد جان وقتی من فهمیدم که این منم که میتونم زندگیمو تعییر بدم دیگه کارم شده بود با عشق تمرکز کردن روی خودم و تعییر باور هام و انقدر احساس قدرت و ارزشمندی میکنم که این منم که میتونم جهان رو تغییر بدم این منم که میتونم اراده کنم و بشود خدای منم ازت ممنونم

    نگاه کنم که هربار که به خواسته ای رسیدم اگر تو مسیر رسیدن به اهداف سست شدم باید موفقیت های گذشته رو یاد آوری کنم این باعث تقویت باور توانایی و اعتماد به نفس من میشه وقتی من مدام به خودم یاد آوری کنم که اگر تونستم به یکی از اهدافم برسم پس حتما میتونم به بقیه هم برسم این نوشتن و این یاو آوری باعث میشه من ناامید نشم و حرکت کنم و قدرت خودم و درون خودم رو باور کنم و به یاد بیارم

    دقیقا استاد وقتی من هربار که نا امیر میشم رد پای خودمو چه تو سایت و چه تو دفتر هام میخونم اصلا یه انرزی بینهایت عظیمی در من شکل میگیرا گاهی کامنت خودمو میخونم میگم خدای من این من هستم ؟ زهرا اگر تو تونستی به فلان تصاد زندگیی علیه کنی و موفق بشی و زندگیتو تغییر بدی پس الان هم میتونی گاهی اگر اسم خودمو نخونم حتی باور نمیشه که این من بودم اما همین کامنت ها انقدر به من کمک کرده که ادامه بدم و حرکت کنم و چقدر احساس بهتری به خودم پیدا می کنم که ار اون احساس بهتر اتفاقات بهتری هم برام رقم میخوره

    استارجان امروز حال بینظیری دارم و خدارو شکر میکنم بابت امروز زیبایی که با آموزش های شما و درک قانون باعث اتفاقات بینظیری در زندگی من رخ داد دیدار با عزیزانی که بینهایت ناب هستند و مدام به خودم میگم زهرا ببین این جایزه خدا به تو به حرکت تو مسیرت هست این پاداش خدا به کنترل ذهنت هست انقدر استاد احساس خوبی دارم که روی زمین بند نمیشم

    استادجان اون شب منم تو کلاب هاوس بودم وتک تک دوستامو بینهایت تحسین میکردم و با حرف های هرکدوم از بچها اسک میریختن که انقدر قانون داره دقیق جواب میده و هر بار هر کلمه ایمان منو با مسیرم و قانون و خداوند بیشتر و بیشتر میشه و هربار به خودم میگم زهرا ببین این از کلام خود دوستان اگر این دوستان تونستن پس منم میتونم و خدا رو بینهایت بایت حضور بینهایت ارزشمند شما سپاسگزارم و بینهایت عاشق شما ومریم جان هستم و روی ماه شما رو میبوسم که باعشق این فایل رو ضبط کردید عاشقتونم و به زودی آمریکا میبینمتون😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    ‎سلام استاد عزیزم

    ‎سپاس مریم جان بی نظیرم

    ‎نمیدونم این کامنتم ثبت میشه یانه ولی الان که دارم مینویسم در پوچ ترین حالت روحی ممکن به سر میبرم در این برهه از زندگیم در شرایطی خودم رو قرار دادم که الان خود واقعیم رو گم کردم سرگردانم، سالیان سال هست که شما رو پیگیری می کنم از تغییرات بی نظیر و رشد استاد عزیزم و شما همیشه به شعف و وجد میام به حدی که وقتی به اسمان و خورشید ماه نگاه میکنم به خودم میگم این نعمات زیبا رو با ادم هایی که ستایششون میکنم شریکم اون ها هم زیر سقف همین اسمون زندگی میکنن، استاد عزیزم همه چیز برای من راکد شده احساس میکنم دارم توی این بازی زندگی عمر و جوونیم رو میبازم واقعا می خوام خودم رو نجات بدم نمیدونم چکار کنم از کجا با هیچ شروع کنم واقعا به حدی رسیدم که باید تغییر کنم ولی سردرگمم نمیدونم باید از کجا شروع کنم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    بهروز گفته:
    مدت عضویت: 2395 روز

    سلام.استاد عزیز

    وقتی میشنوم صدای دوستای عزیز که چطور عاشقانه از شما تشکر میکنند،اشک توی چشمام جمع میشه و به این فکر میکنم که خداوند چه نعمت بزرگی وارد زندگی ما کرده و چقدر ما باید سپاسگزار باشیم.

    اما میخوام درباره تجربه خودم از تغییر کردن بنویسم.

    استاد جان من ۳۹ سالم هست.در گذشته خیلی احساس عجیبی نسبت به پدر و مادرم داشتم.تمام زحمتی که برای ما ۸تا برادر و خواهر کشیده بودند را روی شانه های خودم حس میکردم.

    این احساس نشأت گرفته از باورهایی بود که بهم القاء شده بود و من باعث قویتر شدن این باورها شده بودم و همه اینها حاصل برداشت اشتباه از توصیه احترام به پدر و مادر بود.

    هر بیماری پدر و مادرم را با تمام وجود احساس میکردم،شبها خوابش را میدیدم و روزها با عذاب وجدانش زندگی میکردم.

    اونقدر ادامه دادم تا باورهای عجیب و قریب شد الگوی ذهنم.

    تا اینکه،دعا و خواسته اصلی ام از خدا این بود که من تحمل از دست دادن پدر و مادرم را ندارم و تقدیرم را جوری رقم بزن که من زودتر از عزیزانم از این دنیا بروم!!!!

    اونقدر این احساس قدرتمند شد که اتفاقات یکی یکی وارد زندگی ام شد تا به من بفهمونه که باید مسیر و باورم را تغییر بدم و من تغییر نمیکردم.

    تا اینکه یک روز وقتی با برادرم در یک مسیر روستایی در حال رانندگی بودیم،به طرز عجیبی کنترل ماشین از دست برادرم خارج شد و …..

    اونروز محکمترین و دردناکترین لگد جهان را احساس کردم،البته اونروزها با این قوانین اشنا نبودم ولی این اتفاق باعث شد نعمت سلامتی را بهتر ببینم و حالا بعد از ۱۰سال و اشنا شدن با قوانین به لطف زحمات استاد و به اراده خداوند،این خاطره و اتفاقات برام شده یه مثال برای تغییر به موقع و البته با شنیدن این ۱۷فایل فهمیدم اصلا نباید منتظر اخطار دنیا باشم و باید همیشه در حال بهبود باشم.

    بهبود در مسائل مالی،روابط و سلامتی و …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت