مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- نتایج، فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که روی بهبود باورها و شخصیت خود کار می کنم؛
- لحظه ی بعدی زندگی من، با فرکانس های اکنون ام خلق می شود. پس مهم است آگاه باشم در حال توجه به چه چیزی هستم؛
- به اندازه ای که شخصیت من تغییر می کند، جهان پیرامونم نیز تغییر می کند؛
- اگر مدتهاست که تجربیات شما تغییر خاصی نکرده است یعنی هنوز تغییرات مشهود در شخصیت شما رخ نداده است و شما همان فرد با همان باورها و رفتارهای قبلی هستی؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت392MB25 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت23MB25 دقیقه
سلام خدمت استاد عزیز و توحیدی
فایل نشانهای امروز من با صدای شکیبا جان شروع شد و از خودشون و نتایجشون در اول راه گفتن که بعد از مدتی استپ خورده که فکر کنم مشکل تقریبا همه ما شاگردان استاده بوده
مثالش خود من که وقتی به اویل آشنایی با استاد فکر میکنم میبنم که اون موقعها هیچ از قانون درک نمیکردم ولی اینقدر اشتیاق داشتم و قلبم این قوانیین تایید میکرد که کارهای زیادی انجام دادم و نتایج خوبی هم گرفتم ولی الان به خودم نگاه میکنم لنگار گیج شدم ،نمیدونم الان دارم صبر میکنم یا اینکه قانون متوجه نشدم و الان استپ میزنم
استاد عزیز در پاسخ به شکیبا جان گفتن که صبر به اسن معنی نیست که من رو خودم کار میکنم ولی نتیجه هنوز نیومده و اگر من رو خودم کار میکنم لاجرم باید نتیجشو بببنم ولی به اندازه ای که رو خودم کار میکنم ،یعنس اگر من یکسال پیش در بحث درآمد مثلا ماهانه 20 میلیون درآمد داشتم و الان شده 25 میلیون یعنی باورهای مالی من به اندازه 25 میلیون رشد کرده نه بیشتر
من باید این نتایج کوچیک مدام با خودم تکرار کنم و قانون تایید کنم که پاسخ منطقی بشه برای ذهن نجواگرم که از مسیر خارج نشم
استاد آگاهی های این فایل اینقدر زیاده که الان چند بار این فایل گوش دادم هر بار نکات جدیدی توش پیدا میکنم و آخرشم اصلا انگار هیچی ازش نفهمیدم
مطمئنم بخاطر اینکه پاشنه آشیل من توی بحث مالی و درک نکردن تکامله در این مسیر،اخه من بارها توهم زدم و تا مغز استخونم ضربشو خوردم و اونجا بود که تسلیم شدم ولی احساس میکنم هنوز درکش نکردم
کل چیزی که الان فهمیدم اینکه جهان اطراف من در یک دقیقه بعد حاصل فرکانس الان منه و جهان من در هر لحظه شکل میگیره و منی که این قانون میدونم باید در هر لحظه به خواستهام با احساس خوب فکر کنم و جهت بدم به فرکانسهام
و زمانی احساسم خوب میشه که باورهای خوبی داشته باشم و این چرخه همیشگی ،با هر بار احساس خوب اتفاقات خوب میافته برام به اندازه ای که روند بهبود من رو به رشد باشه اتفاقات بزرگتر میشه
پس باید تکامل قدم به قدم طی کنم و با احساس خوبم مسیر آروم آروم طی کنم تا به تصاعد برسه
امیدورام درک من درست باشه از این قانون
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و تمامی کسانی که اینجا حضور دارن
سلام آقا حمید دوسداشتنی
از حال خدب گفتین و هم مسیر شدن با جریان انرژی این جهان و بازم قانون به زبون ساده و به نقل از استاد عزیزمون توضیح دادین تا بیشتر بهش فکر کنم
بقول استاد مثل کویری هستیم که تشنه این آگاهی ها هستیم انگار هر جقدر بیشتر میشنویم بیشتر تشنه تر میشیم
اسن جمله احساس خوب اتفاق خوب میلیاردها بار شنیدم از استاد و به خودم گفتم ولی بعضی وقتا حس میکنم کلا فراموشش میکنم ..منمنونم از شما آقای امیری عزیز بخاطر یادآوردی اسن موضوع
سلام لیدا خانوم زیبا
داشتم کامنت میخوندم عکس پروفالیتون دیدم و چقدر به چشمم خوشگل بود ،اومدم پروفایلتونو باز کردم و چهره زیباتونو نگاه کردم دیدم از آشنایتون با استاد گفتین و و نکته ای که جالب بود برام اینکه گفتین اوایل وردوتون به سایت احساس غریبی کردین و بعد از مدت کوتاهی متوجه شدین اینجا با همه جا فرق داره ،همه صادقن اگه از کسی تعریف میکنن در عین صداقت اینکارو انجام میدن و کسی دنبال مسائل حاشیه ای نیست
واقعا همینطور ،و من خودم چقدر استاد تحسین میکنم بخاطر داشتن همچین سایت شگفت انگیزی ،و جزو خواستهای منم هست دارم کارای براش انجام میدم که حتما در آینده نچندان دور تحقق پیدا میکنه
سپاسگزارم ازت دوست عزیزم بخاطر نوشتن کامنت
سلام دوست عزیزم
در پاسخ به دوست هم فرکانسی نکته جالبی گفتین و بحث مقایسه کردن خودمون با افرادی که سن کمتری نسبت به ما دارن و همین موضوع باعث میشه فکر کنیم از ما گذشته ولی من خودم توی سن 37 سالگی با این مباحث آشنا شدم و میشه گفت هیچ وقت نگفتم کاش زودتر این اتفاق میافتاد اخه احساس من از وقتی که بیدار شدم حس از نو متولد شدن و اصلا گذر زمان برام معنی نداره
یعنی احساس تلف شدن عمرم نمیکمم برعکس گذشته که فکر میکردم زندگی یه چرخه بی پایان از بدبختی
اما الان فقط همین یه موضوع یعنی موهبت زندگی هر بار در هر روز از خدا بابتش سپاسگزاری میکنم
سلام خانوم رحیمی تبار عزیز
واقعا لذت میبرم وقتی کامنت شما روی اینجا میبینم و با ولع تمام شروع میکنم به خوندن ،چون مطمئنم اینقدر موشکافانه به برسی و شناخت از قوانین میپردازین و خیلی روان این آگاهی ها رو مکتوب میکنید
قبلا اگر کامنتی میخوندم از شما زیاد درکش نمیکردم ولی لذت میبردم ،اما الان که 12 قدم تا قدم چهارم پیش رفتم بیشتر میفهمم حرفهای شما رو
وقتی از خودشناسی خودتون میگید و اینکه با رعایت این منطق که باید هر طور شده توی احساس خوب بمونید اینجا نوشتید تمام آگاهی های 12 قدم برام مرور شد و با تمام سلولهای بدنم به درک درست از قوانین ثابتی که استاد توضیح میدم میرسم
سپاسگزارم از شما برای وجود ارزشمندتون در این سایت الهی
سلام سارا خانوم عزیز
بسیار ممنونم بابت نوشت این کامنت پر از آگاهی
وقتی داشتین راجب هدایت صحبت میکردین و به زبان ساده توضیح میدادین چقدر درکم نسبت به هدایت بیشتر شد ،یعنی فهمیدم هدایت یعنی نیروی فراتر از ایدهای که مغز ما به ما میده و چقدر زیبا توضیح دارین که هدایت همیشه هست و زمانی در مسیرش قرار میگیرم که خودمون انتخابش کنیم اونم با احساس آرامش و چه زمانی احساس آرامش داریم زمانی که کانون توجه ما روی زیبای ها باشه و حاصل این کانون میشه احساس خوب و جهت در مسیر هدایت
درک من الان این شد که در هر شرایطی ما در حال حرکت هستیم یعنی چه در شرایطی که احساس خوب نداریم و مغز ما بر حسب تجربیات ما در گذشته هدایتمون میکنه و نتیجش هم میشه چیزی که قبلا تجربه کردیم و چه زمانی که ما با کنترل توجهمون و احساس آرامش به نیروی فراتر از مغز اجازه میدیم مسیر به ما نشون بده و هدایت بشیم به چیزی متفاوت تر از تجربیات گذشتمون
مثال بسیار زیبای زدین از مکالمه شوهرتون و فرزندتون که قشنگ باعث شد کد این آگاهی جا بندازم توی باورهام
بسیار ممنونم ازتون و بسیار سپاساگزارم از حضور ارزشمندتون در این سایت
سلام خانوم رضایی عزیز و دوسداشتنی
عاشقتم بخدا ،اینقدر زیبا نوشتی و بصورت شمارشی از برکات زندگیت گفتی که دلم نمیومد تند تند کامنت بخونم و با هر بار رفتن از شماره 1 به 2 ،مشتاقتر میشدم نتیجه بعدیتو بخونم
اشک شوقم جاری شد و باعث شد مرور کنم اتفاقات زندگی خودمو و بفکر فرو برم و یادآور بشه برام منی که دو سال پیش از جلو مغازه پاستیل فروشی رد میشدم و نمیتونستم برای بچم بخرم و اشک غم میریختم ،همین چند روز پیش بردم و براش اسباب بازی گرون قیمتی که خودش دوسداشت خریدم و فقط محو تماشاش بودم که چطور فروشنده رو سوال پیچ میکرد و با شوق خواستشو اجابت کردم براش
منی که توی زندگیم هیچ وقت نتونسته بودم طلا با پول نقد خودم بخرم الان با پولای ریزی که جمع کردم چند تیکه طلا خریدم و این آواخر هم تصمیم گرفتم برای متقاعد کردن ذهن منطقیم یه انگشتر بخرم بزارم روی دستم که وقتی بهش نگاه میکنم نجواهای ذهنم ساکت بشه،پولی که جمع کردم اندازه یه انگشتر زنونه جمع و جور شد و منم اصلا برام مهم نبود که زنونست خریدمش و انداختم دستم و همیشه لمسش میکنم و به ذهنم یادآور میشم من میتونم با پول دوست باشم
بقول شما چرخ زندگیم رونتر شده ،آدمهای زندگیم مهربونتر شدن ،مسائلم خیلی راحت حل میشه و همینطور پیش میرم
ممنونم ازت که نتایجتو با قلم شیوات اینجا نوشتی و باعث شدی منم دست به قلم شم
امیدوارم هر کجا هستی سلامت تندرست باشی خودت و خانواده محترمت
بازم برامون بنویس
سلام گرم من به آبجی گلم
آبجی سعیده عاشقتم ،کیش بمبارون کردی با نور توحیدیت ،حسابی استخونات محکم میشه تو این گرما ،ولی خدای دیگه لازم نیست بری پول بدی برنزه کنی (اینم خودش ثروت که مجانی در اختیارت گذاشته )خخخ
آبجی عزیزم تو همیشه با عشق از روند تغیرت نوشتی و همیشه هم توی کامنتات تاکید کردی که مینویسی که رد پا بمونه برای روزهای مثل امروز که روند تغییراتت به وضوح مشخصه و منطق بشه برات
الان به درک کامنت نوشتن رسیدم و سعی میکنم مثل شما حتما روند تغیراتمو بنویسم ،همین الان توی مسافرتم ،مسافرتی که با دو دوست عزیز و به پیشنهاد اونا اوکی شد و تا الانش لذت بود لذت و با خوندن کامنت شما لذتش ده برابر شده
این مسافرت من پارسال توی خوابم نمیدیدم ،نه اینکه نتونم برم مسافرت بلکه اگر میخواستم مثل الان جای برم همش استرس کمبود داشتم و اینکه چطور با طلبکارام صحبت کنم که آرومشون کنم ،اما الان بدهی هام کمتر شده درآمدم 3 برابر گذشته شده ،دوستام با کیفیت تر شدن و بی نهایت نعمتی که هر روز بیشتر میشه ،آرامشی که در اکثر روز دارم توی 37 سال زندگیم تجربه نکرده بود و آسان شدم برای آسانی ها رو بهتر درک میکنم
این همه نعمت فقط بخاطر یه ذره توحیدی هست که در دل من زنده شده و هر روز سعی میکنم بیشترش کنم ،اونم به لطف استاد عزیزمون و دوستان توحیدی مثل شما
ازت بی نهایت سپاسگزارم سعیده عزیز ،ایشاله یه روز از نزدیک ببینمت