گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص دلیل نتایج

نکته مهم:

این فایل فقط به صورت صوتی می باشد.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • چطور ایمانی تزلزل ناپذیر برای عمل به قانون بسازیم؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع و ارتباط با آن با توحید عملی؛
  • اصولی که لازمه رونق در کسب و کار است؛
  • چقدر به راحتی درباره دلیل اصلی نتایج، دچار سوء برداشت می شویم؛

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

 


یک خبر خوب:

«دوره روانشناسی ثروت 3 (کسب و کار موفق) | جلسه 22»، به عنوان بروزرسانی، به جلسات این دوره افزوده شد و در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریده اند، قرار گرفت.

اطلاعات بیشتر درباره این بروزرسانی در دوره روانشناسی ثروت 3

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

148 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سودا مختاری» در این صفحه: 1
  1. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1974 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی وزیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد عزیزم و اقا ابراهیم عزیز

    استاد شما چه ایمانی رو تو خودتون ساختید چجوری رو خودتون کار کردید که وسوسه نمیشید تو این موقعیتی که همه تو اینستاگرام تبلیغ میکنند و حتی خیلی هم تبلیغ کردن رو تبلیغ میکنند به حدی که تبلیغاتی که تو اینستاگرام هست درامدشون از تبلیغاتی که صدا و سیما با اون همه کارمندش میگیره بیشتر هستش چه فرقی هست بین بیژن پاکزاد شرکت رویزرویز و تسلا و عباس منش که ۱- تو دام تبلیغ نیافتادند ۲-بدون تبلیغ موفق تر هم میشوند ؟

    شرکتها چون تصمیم گیری با یک شخص نیست و عوامل تعیین کنندش زیاده بهتره در مورد افرادی که تصمیم گیرنده یک نفر هست صحبت کرد .

    چی شد که اون موقع شما رو پروژه شاندیز سرمایه گذاری نکردید در حالی که اون موقعه خیلی از افراد این سرمایه گذاری رو کردند ؟ به ندای قلبم گوش دادم اون موقعه من اصلا قانون تکامل رو هم نمیدونستم دوستانم سرمایه گذاری کردند و به من هم گفتند که این کار رو بکنم اما من به ندای قلبم گوش دادم و به دوستانم هم گفتم که نه قلبم به من میگه این سیستم درست نیست سرمایه گذاری نکن منم میگم چشم استاد شما همیشه در مقابل ندای قلبتون همین حد تسلیم و رها هستید و به دنبال منطق نیستید تا اون ندای درونی رو با منطق ذهنی خودتون تطبیق بدید همیشه تسلیم این ندای قلبتون بودید و نتیجه درستی رو گرفتید و ایمانتون به این ندای قلبی به صدای خداوند درونتون بیشتر وبیشتر شده

    یکی از دلایلی که باعث شد شما از اون دوتا شریکتون هم جدا بشید و تبلیغ کردن رو نپذیرید قبول نکردن این موضوع بود که اونها میگفتند تنها راه تبلیغ کردن هست و شما میگفتید این مسیر اشتباه و نتایج خوبی هم رقم نمیخورد اونها اعتقاد داشتند که شما فقط تو زمینه سخنرانی خوب هستی و خبرنداری از پشت صحنه برایند کار ما یعنی تبلیغ و شما یعنی سخنرانی نتایج رو رقم میزنه در صورتی که نتایج مالی با هزینه هایی که برای تبلیغ میشد کاملا از بین میرفت ولی شما برای اینکه ثابت کنید تنها راه تبلیغ نیست بعد از جدایی از شریکاتون ایده تون رو بدون تبلیغ اجرا کردید و نتایج ده برابری ایجاد کردید و ایمانتون با دیدن نتایج بیشتر و قویتر شد و دیگه تبلیغ برای شما خط قرمز شد

    نکته مهم : تبلیغات این دام رو به وجود میاره که تو رو خودت و باورهات کار نمیکنی محصولت رو با کیفیت نمیکنی میگی نه همین محصولم رو با تبلیغات به افراد بیشتری معرفی میکنم و میفروشم تو عادت میکنی به تبلیغات مثل فرد محتادی که اولش با مصرف مواد به اون احساس ارامشه رسیده و ادامه میده وقتی بدنش به اون مواد عادت میکنه دیگه اون احساس ارامش رو براش ایجاد نمیکنه فقط داره از رو عادت مصرف میکنه تبلیغاته حواب نمیده ولی طرف به این شیوه عادت کرده و دیگه به راه حلهای دیگه که بالا بردن کیفیت محصول و ساختن باورهای درست هست دیگه اصلا فکر هم نمیکنه تا حدی که محصول دیگه اصلا فروش نداره

    زمانی که سایت زدید با ایده هایی که شما میدادید و اجرا میکردند نتایج خوبی رقم خورد و اون فردی که سایت رو با هزینه هایی که شما داده بودید و با ایده هایی که شما میدادید و اون فرد اجرا میکرد حالا این سایت رو به افراد دیگه ای میفروختند و میگفتند نتایج استاد عباس منش به خاطر این ویژگی های خاص سایتی هست که ما براشون زدیم در حالی که ایده های الهامی شما رو تو سایت اجرا میکردند اما باز اعتبارش رو به خودشون میدادند و به دیگران میفروختند در ابتدا شما هم کمکشون میکردید اما بعد از این که متوجه شدید که به مردم میگند تنها عامل نتایج خوب استاد این سایته و به مردم وعده میدند که حتما شما هم اون نتایج استاد رو به دست میارید و وقتی هم مردم نتایج به دست نمیاوردند به دروغ میگفتند استاد تبلیغ کرده شما هم تبلیغ کنید و مسولیت قبول نمیکردند کل پول مردم از دست میرفت وبعد که باز نتیجه نمیداد میگفتند نه استاد هر روز یه فایل میزاره شما این کار رو نکردید هر بار یه بهانه ای داشتند ولی بعضی از افراد همچنان لازمه که با مخ بخورند زمین تا متوجه اشتباهشون بشند

    نکته مهم : استاد پیشنهاد افرادی که با ایشون کار میکنند رو کاملا گوش میدند و اگر نظری راجع به اون نداشته باشند سعی میکنند اون ایده و پیشنهاد رو اجرا کنند و نتایج رو تجزیه و تحلیل کنند و بعد تصمیم بگیرند که اون روند رو ادامه بدند یا نه مثل اون پیشنهاد تبلیغ که وقتی دیدند افرادی میان تو سایت که اماده دریافت اون اگاهی ها نیستند سریع اون تبلیغ رو تعطیل کردند

    کیفیت محصول شرکتهای مختلف و سایتهای مختلف و ویژگی هاشون فرق میکنه خیلی ها تبلیغ کردن و خیلی ها هم بدون تبلیغ نتیجه گرفتند و اصلا نمیشه مقایسه کرد لولها و محصولات فرق داره و مقایسه کردن هم اصولا درست نیست چه اصولی رو باید رعایت کرد و اساسا اون اصول درست چی هست ؟

    ایلان ماسک یه سرمایه گذاری بزرگی کرد رو پروژه خودش و نتایج هم فوق العاده زیاده البته خیلی ها کردیتش رو میدند به زمان مناسب به سرمایه گذاری زیادش میدند اما خیلی ها هم اومدند با سرمایه گذاری زیاد اما نتیجه نگرفتند و ور شکست هم شدند ایلان با یک نگاه متفاوت و باوری که به محصولش داشت اون نتایج رو رقم زد ادمها خیلی راحت مسیر رو گم میکنند

    اما مسیری که استاد رفتند ایمان به کارشون و نتایجی که خودشون بعد از تغییر باورهاشون ایجاد کرده بودند انقدر به ایمان عمل کردن به قوانین رسیده بودند که سالهای قبل تو تهران اون برگه ها رو تو جلسات ۲۱ روزه به افراد میدادند که اون برگه ها همون چکاب فرکانسی هست که تو دوره دوازده قدم بچه ها باز هم یه همچنین چکابی رو پر کردند باور صددرصدی به این موضوع که عمل کردن به قانون این نتایج رو به وجود میاره باعث میشه که استاد یه چنین سندی رو بده که مطمئنا عمل کردن به قانون این نتایج رو میده یکی از اصول اینه که من تا این حد به کارم به محصولم ایمان دارم که حتما جواب میده مثل اون خانمی که صاحب رستوران هانی هستند که در ابتدا مسیرش غذا رو میده به افراد و میگه اگر خوب بود پول غذا رو بده ایمان داره که بهترین غذا رو با بهترین مواد غذایی درست کرده و مشتری حتما راضیه و پولش رو میده و تازه تبلیغش رو هم به دیگران میکنه این اعتمادو ایمان به محصول با گفتن عبارات تاکیدی که خدا برای من کافیه به وجود نیومده این ایمان و اعتماد از تولید بهترین محصول و دیدن نتایج به وجود اومده

    استاد این که یه عده میخواند به قوانین عمل نکنند و فقط با گفتن اینکه خدا برای من کافیه برخلاف قانون رفتار کنند و بدون ماسک مثلا برند تو مراکز عمومی و بگند نه خدا خودش محافظ ما هست و برامون کافیه همون رفتار اشتباهی هست که اگر با قوانینی که خودشون برای کارشون دارند افراد رعایت نکنند صداشون در میاد و معترض میشند مثال معلمی که میگه بچه ها با گوشی سر کلاس نیاید و اون بچه گوشی میاره و میگه نه خدا برای من کافیه مثال خوبی هست که ما سعی کنیم به قوانین عمل کنیم و اگر سختمون هست لااقل به اون محیط نری مرز بین استفاده درست از قانون با سو برداشت اشتباه از قانون بسیار باریکه و نیاز داره که با تعمق بیشتری به این قوانین فکر کنیم و عمل کنیم تا راه رو گم نکنیم

    استاد و ابراهیم عزیزم برای این گفتگوی صمیمانه و مهم و عالیی که ترتیب دادید از شما سپاسگزارم و میگم عزتتون زیاد و ابدییییییی عاشقتونمممم❤❤❤

    خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤ ❤ ❤ ❤سِودا❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: