گفتگو با دوستان 32 | هدف اهرم رنج و لذت

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • اهرم رنج و لذت، باعث عمل به الزاماتی می شود که بارها به تعویق افتاده؛
  • مفهوم کار کردن روی بهبود باورها؛

منابع بیشتر:

دوره روانشناسی ثروت 1 | جلسه 2

دوره شیوه حل مسائل زندگی | جلسه 3


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

167 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زینب سلمان زاده» در این صفحه: 1
  1. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2454 روز

    بنام خدایی که بشــــــــدت کافیست

    سلام 😘

    تو پـای به راه درنــه و هیـــچ مـپرس خـود راه بگویدت که چـون باید رفت

    خــــــــدای من چقدر این جریان هدایت زیباست چقدر بـــــــی نظیره شــــــــکرت، چقدر وقتی خودمون رو می سپاریم به این جریان ناب الهی همه چی خـــــــودش عالی پیش میره، چـــــــقدر این قانون دقیق عمل میکنه خداجونم، یاد رژه آبی تیم تمپابی افتادم که همه اش چند ساعت قبلش اطلاعرسانی شد ولی مردمی که همیشه پیش قدم در شادی و تفریح و لذت هستن و این چیز رو نه به برد تیمشون گره میزنن و نه هیــــــــچ چیز دیگه ای لــــــــاجرم خدا هدایشتون میکنه که در بهترین زمان و مکان قرار بگیرند برای تجربه شادی بیشتر نه اینکه خدا وتسشون بخواد، چون اونا خودشون این رو میخوان و همیشه خواستن خدا هم اینو واسشون میخواد، این بار هم برای این کلاب هاوس استاد اصلا برنامه یا برای اجراش نداشت همه اش چند ساعت قبلش از مریم جون میپرسن خب چه فایلی داریم اونم میگه هر فایلی بوده گذاشتیم استادم میگه پس نظرت چیه یه کلاب بریم؟ مریم جون: آره بریم و همین میشه ۶ ساعت نــــــــان استاپه که کلی دوستان خوبمون اومدن صحبت کردن و چه برکتی داشت خدای من، درحالی که من اون روز یه کسالت کوچولویی داشتم امـــــــــــا 😎 تونستم براحتی ذهنم رو کنترل کنم و از روی اون بردارم و از همون ساعت ۱۰ وارد روم بشم و تا سه شب دیگه چشمام درخواست چوب کبریت داشتن 🤣 ولی بهشون گفتم شما میتونید 🤩و واقعا هم تونستن و نان استاپ گوش دادم و کـــــــــــلی کیف کردم، درسته نوبت من نشد صحبت کنم ولی اشکالی نداره حتما موقعش نبود عوضش برخلاف دفعه قبل خــــــیلی راحت تر وارد روم شدم و کل ۶ ساعت رو گوش دادم اونم درحالی که هنوز بعضی دوستان فکر میکنن باید حتما آیفون داشته باشند همونطور که من هم تا کلاب قبلی این رو فکر میکردم ولی یه دفعه یه حسی بهم گفت زینب وارد شو و من شدم و براحتی هم شدم

    و الانم میخوام درمورد تاپیک کلاب اینجا جوابش رو بدم، همین دیشب با خواهرم صحبت میکردم که من وقتی سفردورآمریکا بود حتی دانلود فایلها هم واسم سخت بود ولی تا یه جایی مدارم رفت بالاتر و بعد فضایی واسم فراهم شد که می تونستم با استفاده از حضورم در دانشگاهم فایل ها رو دانلود کنم بعدش مدرام رفت بالاتر کتاب ها رو تونستم بخرم تا رسیدم به فروردین ۹۹ و تونستم همزمان با شروع زندگی در بهشت وارد ۱۲ قدم بشم و بعد برداشتن ۴ قدم خریدن عزت نفس و انجام تمرینات اون باز کلی بزرگتر شدن و الان قانون آفرینش

    چقدر با انجام تمرین قانون درخواست من بزرگتر شدم، قلبم بازتر شده استاد، مثلا یه نمونه اش یک ماه پیش یه رستوران روی رودخانه کارون بودم و وقتی رفتم دستهام رو بشورم دیدم دو تا آقا با هم سلفی میگیرن رفتم سمتشون بهشون گفتم میخواید من ازتون عکس بگیرم و کلی خوشحال شدن گفتن بله لطفا یکی شون گفت اتفاقا من همیشه اینجور مواقع خودم از یکی میخوام از ما عکس بگیره ولی نمی دونم چرا این بار روم نشد بخوام یا همین دیروز ماشین سوار شدم دوهزارتومان بیشتر گرفت اصلا چیزی نیست ولی من همون لحظه تو اوج گرمای اهواز میدونستم که با این کار من دارم به آگاهی هایی که نوش جان کردم عمل میکنم وگرنه بحث این پول نیست و به راننده گفتم نرخش اینه اونم گفت نه من فکر نیمکردم خیابون آخر هستید منم بهش گفتم باشه ربطی نداره در حالیکه اگر قبلا بود میگفتم بابا ولش کن و کلی مثال های دیگه

    دیروز بعنوان مسئول روابط عمومی هیات شنا استان که هستم بمناسبت روز خبرنگار برای سه تا از خبرنگارای ورزشی گل و شکلات ارسال کردم که پیشنهاشد رو هم خودم به مجموعه داده بودم وقتی فرستادم کلی تشکر کردن و گفتن این اولین بار بود که یک سازمان ورزشی به این صورت واسه ما هدیه میفرسته و تبریک میگه و مطمئن بودیم که این کار کار شماست نه سازمان و این چیزیه که یاد گرفتم و دارم هر روز بیشتر در وجودم نهادینه اش کنم و اون سپاسگزار بودن هست، همین کلمه سپاسگزارم گفتن که قبلا خــــــــیلی واسم سخت بود گفتنش و هنوز هم سخت هست ولی به زبون میارمش اونم مقابل کسانی که دفعه اول که میگفتم اصلا هاج و واج نگاهم میکردن و این کار رو سخت تر میکردد واسم ولی من بـــــاز برای هر چیز کوچیک و بزرگی همین کلمه سپاسگزارم رو میگفتم، استاد، قشنگ روغن کاری وجودم رو دارم لمس میکنم تو تـــــــــمام جنبه ها از سلامتی و روابط و مالی و استقلال و و و و ، روابطی که بخاطر باورهای نادرستم مثل قضاوت کردن و محدود بودن فرصت ها برای موفقیت همه و باورهای نادرست دیگه روابط جالبی نبود الان هـــــــمون روابط خیلی زیبا شده و همون آدما الان دوست دارن فقط منو ببینن هیمنطور سلامتی ام ،؛ قدرت خریدم ، پایداری حال خوبم و و و و ، من فقط روی خودم کار کردم و کار میکنم و بقیه اش دیگه به من ربطی نداره بقیه اش مروبط به خداست که اونم کارش رو بلده

    خدایا شــــــــکرت

    هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در تــــــــمام جنبه ها در پناه رب العالمین، خدای وهــــــاب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: