گفتگو با دوستان 35 | تکامل و تصاعد

گفتگو با دوستان قسمت 35

با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این گفتگوها همراه بشم و از اونها برخوردار

خدا رو شکر که تنها چیزی که همدم منه توی خوشی ها و تضادهای این چند ساله کلام استاد و آگاهی هاییه که بر قلبش جاری میشه

تضادهایی که اگر من چند سال پیش بودم با برخورد با اونها از هم میپاشیدم

اما الان کلام استاده که مدام داره در ذهنم مرور میشه که اگر تونستی توی هر شرایطی حالت رو خوب نگه داری و احساست خوب باشه اونوقته که ایمانت با عمل همراه شده و مومن واقعی هستی

میدونی استاد جان وقتی شنیدم هاجر جان از افغانستان داره تماس میگیره اون حرفهاتون توی دانشگاه بندر عباس که به حراست دانشگاه زدین توی ذهنم مرور شد که:

من میخوام جهانی بشم

و الان عباس منش جهانی شده

و این یعنی رویاها به حقیقت میپیوندن اگر باور داشته باشی اگر ایمان داشته باشی اگر خود و خدای خودت رو باور کنی

اگر باور داشته باشی که تنها نیستی و حامی خیلی قدرتمندی داری که اگر فقط و فقط بر اون تکیه کنی

اگر باور داشته باشی :

خداوند حامی من در مسیر تغییر باورهامه

خداوند راهها رو به من نشون میده

این جمله ها رو این روزها دارم بهتر درک میکنم و سعی میکنم در عمل نشونشون بدم

دوست عزیزم هاجر جان تحسین میکنم جرات و جسارتت رو در تصمیمی که گرفتی که کارمندی رو بزاری کنار و بری دنبال رویاهات

بقول استاد بحث این نیست که کارمندی خوبه یا کارآفرینی چون از هر دو میشه به ثروت رسید و هر دو پتانسیلش رو دارن

بجث اینکه تو چه روحیه ای داری و با کدومش راحت تری آزادی یا امنیت

و اینجوری که معلومه هاجر جان آزادی براش مهم تر بوده تا امنیت که دل رو به دریا زده

همین که تکلیفت با خودت مشخص باشه که کدوم اولویت تره برات بقیش دیگه هدایت میشی و بهت گفته میشه

چقدر داستان هدایت بچه ها جالبه که هر کدوم به طریقی به سمت شما استاد هدایت شدن

و خدا رو شکر که من هم به طریق خاص خودم هدایت شدم

خدا رو شکر که همون بار اولی که فایل خوش آمد گویی شما رو شنیدم دیگه بست نشستم توی سایت شما و جایی نرفتم

حالا درسته قبلش یکم اهل دور زدن و گشتن توی اینترنت به دنبال موفقیت بودم و ی چند تا ارزانسرای موفقیت هم رفتم خخخخخخ اما از وقتی که آدرس شما رو دیدم دیگه قفل زدم دلم رو به اینجا قفلی که کلیدش هم دست خودم بود نه اینکه یکی دیگه بیاد بازش کنه هر وقت دوست داشتم قفلش میکردم هر وقت دوست داشتم بازش میکردم .

چند نکته ی خیلی مهم توی حرفای هاجر جان بود که بارها استاد بهش اشاره کردن:

یکی اینکه اینجوری نیست ما بشینیم تو خونه و فکر کنیم و هیچ اقدامی نکنیم و ی کیسه پول از بالا بیفته پایین این ی توهم بیش نیست

یکی هم اصل تمرکزه که توی هر کاری باید تمام تمرکز روی اون کار باشه تا نتیجه خوب بشه

و اینکه کار کردن باید همیشگی باشه و انتهایی برای اون وجود نداره

و مهم تر از همه تعهد داشتن به کار کردن و سپردن چگونگی انجام شدن کارها به خداوند

اینجای صحبت ها که رسیدم به خودم گفتم ببین این پیام خداونده برا تو نسرین که الان که با ی تضادی روبرو هستی تو طرف خودت رو انجام بده بقیه رو بسپار به خدا .طرف تو اینه که احساست رو خوب نگه داری تا ایده ها بهت گفته بشه .طرف تو اینه که آرام باشی با کنترل کردن ذهنت تا الهامات رو دریافت کنی .این اون کاریه که تو باید الان و در حال حاضر انجام بدی به بقیش فکر نکن

این حرفهای دوستانم اینجا ی تلنگری برای من بود که عمیق تر بشم و از خودم سوال کنم ایا با همون تعهد دو سال پیشم دارم روی خودم کار میکنم یا نه .باید خوب روی این موضوع فکر کنم

لیاقت و فراوانی دو تا باوری که هر کسی که میخواد موفق بشه باید اینها رو در خودش ایجاد کنه و من هم مستثنی نیستم چون این دو تا پاشنه آشیل های من هم هستن که توشون بهتر شدم اما باید مدام روشون کار کنم

چقدر استاد این جملتون به آدم انرژی میده :

وقتی تصاعد می افته توی تکامل عین ی ماشینی که توی سرازیه و با سرعت میره سرعت اتفاقات هی زیادتر تر و زیادتر میشه حس قشنگیه وقتی حتی بهش تصور میکنی

احساس میکنم اون سربالایی رو رد کردم و دارم نزدیک میشم به اون پیکه و با تصور اون سرازیریه انرژی میگیرم برای ادامه دادن .خدا رو شکر که تا حالا از اون بالا سر نخوردم بیام پایین و تونستم ادامه بدم

آفرین به شما آقا حسن که تونستین همه ی محصولات استاد رو بخرین چه گنجی دارین شما

و باز هم تعهد تعهد تعهد برای کار کردن

خدا رو شکر خود من هم از زمانی که دارم روی خودم کار میکنم خداوند داره از طریق دستانش برام تبلیغ میکنه و من هیچ هزینه ای نمیکنم

بله استاد من هم این تجربه پاساژ رو داشتم . خدا رو شکر که من قبل از اینکه بیام سایت شما استاد دورهام رو زده بودم و وقتی رسیدم اینجا دیگه جایی نرفتم و هستم

دقیقا استاد همینه من کتاب راز رو خونده بودم چند بار اما درکش برام سنگین بود باهاش خیلی ارتباط برقرار نمیکردم و هضمش نمیکردم اما وقتی همون مطالب رواز زبان شما شنیدم خیلی برام راحت و قابل درک بودن

این جملتون استاد :

که اون نتایجی که ما بدنبالش هستیم تکرار یکسری اصوله و باید اون اوصله رو یاد بگیریم همون تمرکز بر اصل و نپرداختن به فرعه

همون اصلی که رعایتش برای موفقیت لازمه و چیز جدید هم نیست بوده هست و خواهد بود

سپاسگزارم استاد و دوستان عزیز