گفتگو با دوستان 36 | تمرکز تقسیم نشده

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • احساس خوب، گره گشای هر مسئله ای است؛
  • ثروتی به نام رضایت درونی؛
  • در صلح بودن با جریان هستی؛
  • معیار خوشبختی، آرامش درونی است؛
  • پایدارترین ثروت، رضایت درونی است؛
  • اصلی اساسی به نام “تمرکز تقسیم نشده”؛

منابع بیشتر:

دوره 12 قدم


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    516MB
    33 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 36 | تمرکز تقسیم نشده
    30MB
    33 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

176 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ازاده» در این صفحه: 4
  1. -
    ازاده گفته:
    مدت عضویت: 2053 روز

    سلام غزل جان دوست داشتنی

    شما الگوی من در روابط هستید و من همیشه مثال شما رو برای روابط برای خودم میزنم. غزل جان من موردی داشتم که میخواستم با شما صحبت کنم. اخیرا من موردی جذب کردم که هشتاد درصد از انچه میخواستم داشت. فقط قیافه ایشون به دل من ننشست و حتی فکر میکنم خود ایشونم این حس به ظاهر خودشون داشتند. مرتب از من میپرسیدند ظاهرم چطوره؟ خوبه؟ یا میگفتند خودت هر طوری میخوای منو بساز. مورد دیگری سطح تحصیلاتش خوب بود اما سطحی نبود که من میخواستم که البته ایشون میگفتند ادامه میدم. من ایشون رد کردم تا به خواسته صد در صدیم برسم. اما هنوز ایشان پیام میدهند. گاهی باخودم فکر میکنم شاید بخاطر شرایط سنی باید میپذیرفتم میخواستم با توجه به قانون من را راهنمایی کنید تا بتونم مسیر جلو خودمو بهتر ببینم و تصمیم درست بگیرم و جلو بروم.

    البته گاهی مقایسه با افراد دیگر که ازدواج کردند به ذهنم میاد که مچ ذهنمو میگیرم. لطف میکنید با توجه به تسلطی که به قانون دارید

    شرایط من با توجه به قانون بهم بگید و اینکه بدونم باید روی چه باورهایی ببشتر کار کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ازاده گفته:
    مدت عضویت: 2053 روز

    سلام غزل جان

    امیدوارم حالتان خوب باشد. ممنونم از شما که کامنت کامل و دقیق میخونی و موشکافه به همه قسمت های کامنت توجه میکنی و در موردشون طبق قانون نظرات عالی میگی. آفرین به شما که اینقدر خوب و عالی جواب میدید و مسائل باز میکنید. غزل جان من اون فرد

    رد کردم. دلایلم عزت نفس، ظاهر و تحصیلات بود. اما برخوردی که از ایشون بعد تصمیم خودم دیدم، خوشحالم کرد که تصمیمم درست بوده است. ایشون به شدت به من وابسته شده بودند که کلی با حرفاشون سعی کردند به من عذاب وجدان بدهند که الان اینجا گفتنش جالب نیست. من واقعا از این رفتارشون خیلی بدم امد و واقعا دوست ندارم چنین فردی کنارم باشد. اگر این رفتار نمیدیدم شاید برمیگشتم و اون مسایل ظاهر و تحصیل قابل حل بود چون خودشون مایل بودند. اما انچه من خیلی عقب کشید عزت نفس بود.

    اما در مورد عزت نفس که گفتید اشکالات اون اقا در درون خودم جستجو کنم.

    غزل جان عید امسال من هم دوره عزت نفس کار کردم کل عید هر چه به من اصرار کردند با خواهرم تعطیلات برم مسافرت، من نرفتم این دوره گوش کردم نکته برداری کردم حتی به صورت فیلم درست کردم و گاهی گوش میکنم.

    اما عزت نفس همیشه نیاز به کار دارد. من خودم این موارد وابستگی، تایید طلبی و کنترل بقیه و دادن عذاب وجدان به دیگران تا طبق میلم رفتار کنند،

    هنوز در وجودم کمابیش دارم هر چند الان بیشتر بهش اگاه شدم و بیشتر کنترلش میکنم اما هنوز هم هست. مثلا همین دیروز سر مساله که بین من و نقاش خونه من پیش امده بود به بابام عذاب وجدان دادم که شما که میگفتید پولشو کامل بده و هر طور شده راضیش کن. الان که برای فلان کارم کوتاهی کرده چرا از من حمایت نمیکنید. البته بعد تلفنم فهمیدم که من داشتم به بابام عذاب وجدان میدادم و در اصل میخواستم کنترلش کنم.

    در مورد وابستگی امروز یک نفر که طبق معیارهام هست برای پیگیری یه کار من که باهاشون مشورت کرده بودم به من زنگ زدند. من دیدم این زنگ ایشون خوشحالم کرد. اما الان دیگه اگاهم با خودم حرف زدم و گفتم ازاده تو باید به ویژگی های فرد مورد نظرت تمرکز کنی نه یک شخص خاص. غزل جان چطور میتونم اشخاص بزرگ نکنم؟ خودم این درک دارم که وقتی تمرکز روی خودمه و اهدافمه و باخدام بیشتر ارتباط دارم بقیه بزرگ نمیکنم. خودم همیشه میگم بهترین مورد وارد زندگیت شد تو نباید وابسته بشی باید بررسیش کنی ببین چقدر مناسبه برای تو. اجازه وابستگی درونی به خودم ندادم. در مورد تایید طلبی این مسئله در من زیاد است همین پیام که نوشتم دلم میخواست شما تاییدم کنی که کارم درست بوده که این خواستگار رد کردم. غزل جان روی این موارد خیلی کار کردم و میکنم اما هنوز جای کار دارد چون پاشنه اشیل منه. اما پیشرفت هایی داشتم.

    دوره احساس لیاقت باز شروع به کار کردن کردم اما هنوز موفق نشدم کامل جلو بروم. غزل جان شما این دوره چطور کار کردید؟ باز هم مثل عزت نفس کل دوره نکته برداری کردید؟

    غزل عزیز اون ویس های شما در روابط چطوری میشه پیدا کرد اگر به دست منم برسد که عالیه.

    غزل جان من روی خودم کار میکنم و دارم طبق نشانه ها جلو میرم. آیا این دنبال کردن نشانه ها به عنوان اقدام یا عمل درسته؟

    باز هم از وقتی که گذاشتید و به کامنت من پاسخ دادید سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ازاده گفته:
    مدت عضویت: 2053 روز

    سلام غزل عزیز و دوست داشتنی چهره شمارو در عکس میبینم احساس میکنم که خیلی برای من دوست داشتنی هستی و محبوبیت داری. خوشحالم که در این روزهایی که ارتباطم با منبع درونم بیشتر میکنم کلا ارتباطات بیرونی توسط جهان به حداقل رسیده با شما دوست عزیزم صحبت میکنم.

    ممنونم از پاسخ خوبی که برایم نوشتی و حال دلم با خوندن پیامت خیلی بهتر شد. عزیزم من اسم شما رو در تلگرام سرچ کردم متاسفانه نتوانستم کانال پیدا کنم.

    میخواستم در مورد مساله که در روابط با جنس مخالف ذهن من درگیر اون هست با شما صحبت کنم و دیدگاه و رفتار خودم بنویسم و نظر شما رو هم بدونم.

    غزل جان من معمولا در روابطی که با جنس مخالف دارم همیشه اینجوری فکر میکنم که من باید اون محبت و توجه خاص را برای همسرم داشته باشم بقیه روابطت در حد سطحی محبت و احترام سطحی باشد. البته نمیدانم احتمالا این هم از باورهای مذهبی من باشد. اونچه من در دوره عشق و مودت از استاد شنیدم تاکید ایشان به برقراری روابط کاملا سطحی در ازدواج بود اما به تعداد زیاد. که البته من این حالت یک دوره در زندگی ام ایجاد کردم و خیلی درسها برایم داشت خیلی نقاط ضعف خودم اصلاح کردم.

    در جایی دیگر در فایل هفت یا هشت روابط استاد گفتند اینکه بترسید که همه عشق و محبت نشون ندید چون میترسید اون فرد وابسته شود اینطور نباشد. شما محبت نشون بدید اگر اون فرد وابسته شد شما به کار کردن روی خودتان ادامه بدید جهان اگر فرکانس شما عوض شود شمارو از هم جدا میکند.

    من خودم در روابطم تلاش بر همان رابطه سطحی بر پایه احترام است. حتی اگر فردی به قصد ازدواج از همان اول وارد زندگی من شود من همین رویکرد دارم. یکی از خواستگارام یک بار به من گفت خیلی محبت نمیکنی البته همین فرد جای دیگری به من چندین بار گفت تو خیلی مهربانی.

    حالا موردی که باعث شد من کامنت بنویسم خواستم نحوه رفتار شما در این موارد در قبل بدونم که البته قطعا براساس قانون بوده است و یک یادواری دوباره قانون به من میشود. چون شما تونستید نتیجه دلخواه خودتون خلق کنید.

    ممنونم دوست مهربانم از وقت ارزشمندت که میزاری و محبت بی قید و شرطی که داری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ازاده گفته:
    مدت عضویت: 2053 روز

    سلام غزل جانم

    واقعا بخاطر شخصیت قوی و شجاعی که از خودت ساختی تحسینت میکنم. اینکه با قدرت به اون اقا این جواب دادی و جهت و مسیر خودت رو مشخص کردی. اینکه برای خودت حریم میزاری که احساس راحتی در روابط داشته باشی. امشب صحبتی که درمورد اولویت هات در انتخاب فرد ایده الت نوشتی منو خیلی به فکر فرو برد. باخودم فکر کردم و همه نکات منفی روابط قبلی نوشتم تا مشکلات خودمو پیدا کنم. باز هم مثل همیشه مشکل در ضعف عزت نفس بود. برگشتم تا باورهای عزت نفس دوباره مرور کنم.

    غزل جان یکی از خواسته های من اینه که مردی وارد زندگیم بشه که مستقل است و مسیولیت پذیر.

    گاهی اوقات احساس میکنم بعضی از اقایونی که خواهان رابطه با من هستند میخوان از شرایط مالی من نفع ببرند. اینکه احساس کنم بخاطر شرایط مالیم و تامین خودشون و قبول نکردن مسیولیت خودشو در زندگی مشترک میخوان باما باشند حس خوبی بهم نمیدهد. البته این مسیله در مورد یک اقایی که شرایط مالی خوبی داشت هم به شکل دیگری باهاش روبرو شدم. بهم میگفت من میخوام کارتم کلا پیش شما باشه همه مدیریت پول من و خرج خونه باشما. بعد شنیدم که مادرشونم همین طور بودند خیلی شخصیت مادرشون تحسین میکردند که چقدر از پول بابا خوب استفاده کرد و ازش سرمایه گذاری های خوبی کرده است. من حسم به این مورد که کل مسیولیت مالی خودشم میگفت بامن باشه خیلی حس خوبی نگرفتم. من میپسندم مرد مسیولیت مالی خونه بپذیرد و منم کنارش باشم نه اینکه خودمو عقب بکشم.

    من مرد مستقل میخوام که خودش فارغ شرایط من مسیولیت اداره مالی زندگی بپذیرد البته نه اینکه منم خودمو عقب بکشم دلی هر جا که دوست داشتم من خرج کنم نه اینکه اجبار باشد. البته این شرایط در زندکی یک همکارم دیدم. من دوست دارم حقوق من بیشتر برای خرید خونه بهتر یا باغ و کلا رفاهیات بیشتر استفاده بشود.

    امشب یک نفر بامن صحبت میکرد به من میگفت حساب مشترک باشه باهم برای زندگی خرج کنیم و همه چیز مشترک باشد. من به این پیشنهاد ایشون حس خوبی نداشتم و من هم برای نظر خودم ارزش قایل شدم و چیزی درونم حسم باهاش راحت تر است گفتم.

    بعد به خودم گفتم باید بعد توقع نداشتن از بقیه و مسیولیت پذیری بیشتر تقویت کنم شاید من در این موارد مشکل دارم که چنین اشخاصی جذب میکنم. غزل جان من خیلی دوست دارم که همسرم مثل خودم پیشرفت کرده باشه بهم خیلی خوبی میده. من به انچه نمیخوام وادار نکنه. ـ

    بنظر شما این مورد میتونه اولویت من باشد چون بنظرم باز به شخصیت اون فرد ربط داره که چقدر روی پای خودش ایستاده و مسیولیت زندگی پذیرفته است؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: